پرسش وپاسخ

اگر پسری با دختری از طریق پیامک رابطه داشته و ملاقات هم صورت گیرد (بدون تماس بدنی) و فقط جهت گریز از تنهایی و.. آیا از لحاظ دینی ایرادی دارد و چه عواقبی در پی خواهد داشت؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اين كار گناه بوده و علاوه بر گناه باعث مشكلاتي در زندگي اجتماعي مي شود.
از نظر شرع، نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم ،چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است. نگاه كردن به صورت و دست ها اگر به قصد لذّت باشد ،حرام است.(1)
همچنين صحبت با نا محرم اگر به قصد لذت و شهوت باشد، اشکال دارد.
دوست گرامي
خيلي خوب است که مايليد اعمال و کارهاي خود را با سنجه ديني و شرعي بسنجيد . در زمينه اين گونه دوستي ها سخن بسيار مي شود گفت اما آنچه که مهم است، تفکر و دور انديشي در اين زمينه است . اين گونه ارتباط ها غريزه و شهوت جنسي را تحريك كرده و به گناه مي كشاند و انسان را از خدا دور مي کند.
دوستي بين دو نامحرم مهم ترين کمينگاه شيطان است. بدين وسيله انسان را به سوي گناه مي کشاند. نتيجه اين گونه ارتباط ها در جامعه، تسليم شدن در برابر شيطان و هواي نفس است . براي نوع انسان هاي جامعه، موجب آسيب‌هاي فراوان روحي و رواني مي گردد .
مسلمان و مومن بايد کار هاي خود را كنترل كند. تا زماني كه شرايط براي ازدواج فراهم نشد و قصد ازدواج ندارد ،دنبال مسايل جنسي و شهواني نرود.
چنين دوستي‌هايي با آسيب‌ها و خطرات و ناهنجاري‌هاي مختلف رو به رو است . آينده چنين دوستي‌هايي قابل پيش بيني نيست. غالباً با ادامه يافتن اين نوع دوستي‌ها، مشکلات بسياري به خصوص براي دختران فراهم مي‌آورد.
غريزه جنسي از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است . بسياري از رفتارهاي انساني را شکل مي دهد . به گونه‌هاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و مي خواهد مردان و زنان مسلمان،از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قله‌هاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين با حساسيت ويژه، اما واقع بينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواسته‌هاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگه داري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگي ارتباط با جنس مخالف است. اين ها همه به سبب اين است که اسلام از جانب کسي براي هدايت انسان‌ها فرستاده شده است که خالق فطرت و غريزه با تمامي استعدادهاي بهينه و ذخيره شده در انسان است. بنابراين هر عاملي که موجب تحريک انگيزه‌هاي شهواني در جامعه گردد و به آرامش روحي و رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، مورد تأييد اسلام نيست.
چون جوانان و نوجوانان مخصوصاً دختران جوان، هنوز به سني نرسيده‌اند که عاقبت برخي از کارها برايشان تجربه شده باشد، فقط ابتداي کار را که شيرين است مي‌بينند . به دوستي با پسران نامحرم تن مي‌دهند و به اين ترتيب وارد دامي مي‌شوند که خلاصي از آن بسيار دشوار است. چرا که اولين مشکل آن ها، مشغوليت فکرشان است و عقب افتادن تدريجي از درس. مشکل بعدي خانواده (اگر داراي خانواده مذهبي باشند) ازدواج است. آن ها اگر بخواهند با پسري که از طريق کوچه و خيابان با او آشنا شده‌اند، ازدواج کنند، هيچ ضمانتي وجود ندارد که پسر چند دوست دختر ديگر در آستين نداشته باشد و سر بزنگاه از اين دختر جدا و به آن ها نپيوندد .به اين ترتيب دختران زيادي را دچار داغ فراق و افسردگي و نابساماني خانوادگي نکند، حتي در دانشگاه‌ها يا محيط‌هاي کاري نيز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالبا باعث گرفتاري است، زيرا چه بسا باعث ايجاد عشق‌هايي در دل دختران و پسران جوان مي‌گردد که به دلائل گوناگون، هرگز به( وصل) منجر نخواهد شد . داغ آن براي هميشه به دل طرفين خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق هيچ کدام قصه نيست، بلکه واقعيت‌هايي است که به وفور در جامعه جاري است . تنها با گوشه هايي از آن ها آشنا مي شويم. بسياري از گرفتاران اين مسائل به دليل حيا و شرم، مشکلات خود را براي ديگران بازگو نمي‌کنند. اگر اين کار را مي‌کردند ،درس عبرت خوبي براي ديگران مخصوصا جوانان و نوجوانان مي‌شد.
وقتي مشکلات ريشه‌يابي مي‌شوند، غالب آن ها از نگاه‌هاي کوچک و پيامک و سخن‌هاي کوتاه و عشوه‌هايي آغاز مي‌شوند که به نظر پرسشگر دل پاک ما، چندان اهميت نداشته باشد،‌اما چه مي‌توان کرد که همين موارد کوچک اگر مورد بي توجهي واقع شوند و ادامه يابند، سر از مشکلاتي بسياري در مي‌آورند.
احکام دين مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگي انسان‌هاست . خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطري انسان را مي‌شناسد، از روي محبت و به خاطر ما اين احکام را وضع نموده و گرنه او نه بخيل است و نه نيازمند به اين احکام.
ما نيز در نگاه خود به زندگي بايستي عاقبت کارها را بنگريم .از زندگي ديگران عبرت بگيريم . به اين نکته برسيم که؛ چه بسا لذت‌هاي کوتاه که رنج‌هاي طولاني به ارمغان مي‌آورد.
پي نوشت :
1. آيه الله مکارم ، توضيح المسائل ، م 2080 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

اگرفردی بعد از نماز صبح در رمضان محتلم شود چه باید بکند

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
اگر روزه دار در خواب ، بعد از اذان صبح محتلم (جنب) شود، روزه اش صحيح است و باطل نمي شود .(1) و براي نمازها بايد غسل جنابت انجام دهد.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ، ج 1 ،مسئله 1589.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با توجه به آیه 41 سوره انفال یک پنجم از غنائم به معنی خمس بوده و متعلق به پیامبر است، بر اساس چه مرجعی به مازاد درآمد مسلمانان خمس تعلق میگیرد؟ و آیا این امر بدعت نیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- خمس اختصاص به غنيمت جنگ ندارد . معناي غنيمت در آيه منحصر به مالي که از طريق جنگ به دست مي آيد نيست ، بلکه غنيمت به مطلق منفعت که براي انسان پيدا مي شود ،گفته مي شود ،چه از طريق کار و کسب کردن باشد و چه از طريق جنگ با کفار باشد.(1)
مسأله خمس در قرآن کريم به صورت کلي بيان شده است . کليت قرآن کريم نياز به تفسير و بيان دارد . جزئيات مسئله خمس و بيان تفسير آيه شريفه در روايات اهل بيت عليهم السلام بيان شده است.
خداوند در قرآن کريم نسبت به خمس چنين مي فرمايد:
و اعلموا انما غنمتم من شيء فان لله خمسه و للرسول و لذي القربي و اليتامي و المساكين و ابن السبيل ان كنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علي عبدنا يوم الفرقان يوم التقي الجمعان و الله علي كل شيء قدير ؛(2)
بدانيد كه هر گونه غنيمتي به دست آورديد ، خمس آن براي خدا ، براي پيامبر ، براي ذي القربي و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه ( از آن ها ) است ، اگر به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدايي حق از باطل ، روز درگيري دو گروه ( با ايمان و بي ايمان) روز جنگ بدر نازل كرديم ، ايمان آورده ايد ، و خداوند بر هر چيزي تواناست .
واژه غنيمت که در آيه بيان شده ، به معناي فايده و بهره است كه بدون تلاش و كوشش عادي آن را به دست آورده باشد كه غنيمت جنگي يكي از آن موارد است .(3)
هم چنين از نظر مفسران قرآن نيز (4) و هم از نظر روايات اهل بيت عليهم السلام معناي وسيعي دارد كه هم شامل غنيمت جنگي مي شود و هم شامل ديگر بهره ها و غنيمت هاي مادي.
با در نظر داشت همين معنا، در روايات اهل بيت علاوه بر غنائم جنگي، نسبت به در آمد از راه تجارت، معادن، و گنج و امثال اين ها وجوب خمس بيان شده است. (5)
با توجه به رواياتي که در تفسير آيه شريفه و در خمس بيان شده است، مراجع و فقهاي شيعه، وجوب خمس را در هفت چيز بيان نموده اند:
اول منفعت كسب .
دوم معدن .
سوم گنج .
چهارم مال حلال مخلوط به حرام .
پنجم جواهرى كه به واسطه غواصى يعنى فرو رفتن در دريا به دست مي آيد .
ششم غنيمت جنگ .
هفتم زمينى كه كافر ذمى از مسلمان بخرد .
توضيح هرمورد را در رساله هاي عمليه توضيح المسائل بيان نموده اند(6).
پي نوشت ها :
1. آيت الله سيستاني، توضيح المسائل، مسأله 1722
2. قاموس قرآن، ج5، ص 123. ماده غنم
3. انفال(8)آيه 41
4. مجمع البحرين، ماده غنم ، ج 3، ص 333و تفسير قرطبي، ج 4 ص 284 ، تفسير فخر رازي، ج،15، ص 164 ، تفسير المنار، ج 10 ، ص 7 ـ 3 ـ تفسير روح المعاني ، ج 10، ص 2، مجمع البيان ، ج 4 ، ص 544 ـ 543 تفسير الميزان ، ج 9 ، ص 99
5. وسائل الشيعه، ج6 کتاب الخمس ابواب مايجب فيه الخمس باب 1-12.
6.توضيح المسائل مراجع، ج2، مسأله 1751 به بعد.

1. با توجه به آیه 101 سوره نساء، در صورت مسافرت اگر از کافران بیم داشته باشیم، میتوان نماز را شکسته خواند. پس چرا ما باید در سفر بدون هیچ بیمی نماز را شکسته بخوانیم و این امر هم واجب است و حق انتخاب هم وجود ندارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
معناى صحيح آيه 101 سوره نساء با استفاده از احاديث اهل بيت به دست مى‏آيد. خداوند در اين آيه مى‏فرمايد: «هنگامى كه سفر كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد، اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد؛ زيرا كافران براى شما دشمن آشكارى هستند».
در تفسيراين آيه وجوه مختلفى بيان شده است:
1- مقيّد به خوف شدن به خاطر وضع مسلمانان در صدر اسلام است، چرا كه به سبب خطرهاى فراوانى كه آن‏ها را تهديد مى‏كرد، يكسره در ترس و وحشت قرار داشتند. به اصطلاح فنى «قيد غالبى» است. در علم اصول بررسى شده كه «قيد غالبى» مفهوم ندارد، بدين معنا كه هرگز مفهوم آيه اين نيست كه «پس اگر نترسيديد، نماز را كامل بخوانيد» بلكه فقط گزارشى از وضعيت مسلمانان است. موارد ديگرى از اين قبيل در قرآن وجود دارد.(1)
2- بعضى از مفسّران معتقدند كه نماز قصر نخستين بار هنگامى كه مسلمانان در ترس و وحشت از دشمن قرار داشتند، وضع شده ؛ سپس اين حكم توسعه پيدا كرده و در همه موارد سفر (چه همراه با ترس باشد يا نباشد) وارد شده است.(2)
3- ممكن است اين قيد، جنبه تأكيد داشته باشد؛ يعنى نماز شكسته در هر حال بر مسافر لازم است، امّا به هنگام خوف از دشمن تأكيد بيشترى بر آن هست.(3)
شكى نيست كه نماز مسافر شكسته است، حتى اگر ترس و وحشتى در كار نباشد. روايات فراوانى نقل شده كه رسول خدا(ص) هنگام سفر در حجة الوداع و سفر از مكّه به مدينه و سفرهاى ديگر نماز را شكسته مى‏خواندند.(4) در جنگ حنين نيز حضرت نماز را شكسته خواندند.(5)
ابن عباس از پيامبر نقل مى‏كند كه از مدينه به مكّه در حالت امنيت مسافرت كرد كه هيچ ترسى نبود (جز ترس از خدا) پس دو ركعت خواند.(6) بارها از رسول خدا پرسيده شد: آن روزها كه در سفرها از دشمن مى‏ترسيديم، گذشته است و الان در امنيت سفر مى‏كنيم. آيا باز نماز شكسته است؟! رسول خدا(ص) مي فرمود: «صدقة اللَّه عليكم فاقبلوها؛ (نماز شكسته در سفر) هديه‏اى است از جانب خدا براى شما، پس قبول كنيد».(7)
امام صادق(ع) فرمود: «افطار در سفر و نماز قصر از هداياى الهى است. كسى كه از اين كار صرف نظر كند (و نماز خود را در سفر تمام بخواند) هديه الهى را ردّ كرده است».(8)
روايات وارده نيز نشان مى‏دهد كه خدا خواسته مسافر، در سختى زياد قرار نگيرد و كارها را بر او سهل گرفته و حكم واجب بودن روزه را نيز برداشته است.
به تعبير پيامبر و اهل بيت(ع) هديه‏اى است الهى كه انسان نبايد ردّ كند.
بنابراين با توجه به روايات شکسته شدن نماز اختصاص به حالت خوف ندارد و اين حکم واجب خداوند است وما هم مأمور به پيروي از دستورات او هستيم.
پى نوشت‏ها:
1. آيت اللَّه مكارم شيرازى، تفسير نمونه، ج 4، ص 96، ذيل آيه .
2. علامه طباطبائى(ره)، تفسير الميزان، ج 5، ص 61.
3. تفسير نمونه، ج 4، ص 96.
4. بيهقى، السنن الكبرى، ج 3، ص 134، كتاب الصلاة.
5. همان، ص 136.
6. همان، ص 135.
7. همان، ص 134.
8. وسائل الشيعه، ج 5، ص 540.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

)من قبلا مقلد آيت الله بهجت بوده ام و بعد از فوت ايشان مقلد آيت الله خامنه اي شدم. در مسايلي كه اين دو مرجع تفاوت فتوا دارند چگونه بايد عمل نمايم؟ لطفا كاملا توضيح دهيد؟ آيا ميتوانم در هر مساله اي به فتواي آقاي بهجت نيز برگردم يا فقط باید به فتوای آقاي خامنه اي عمل کنم؟ 2)آيا بنده كه بعد از فوت آقاي بهجت، مقلد آقاي خامنه اي شده ام مخيرم كه در هر مساله به نظر آيت الله بهجت باقي بمانم ويا به نظر مقام رهبري عمل نمايي؟ 3)مثلا چند سال قبل كتاب ها و سي دي هاي مذهبي خريده ام و نتوانسته ام بسياري از آن ها را مطالعه و استفاده نمايم. آيا اين كتاب ها خمس دارند؟اگر كه خمس داشته اند،بايد خمسشان را آن موقع حساب ميكردم و ميپرداختم اما تا الان چنين كاري نكرده ام. خوب الان چه كار بايد بكنم و طيق فتواي كدام يك از مراجع فوق بايد عمل نمايم؟ 4)آيا هديه بر طبق فتواي آقاي بهجت خمس دارد و اين حكم بنابراحتياط واجب است يا فتواي صريح؟در مورد كتب و سي دي هايي كه به من هديه داده اند و بنده تا الان خمس آنها را نداده ام چه كار بايد بكنم؟در ضمن در زمان حيات آقاي بهجت،ميدانستم كه هديه خمس دارد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
پاسخ 1 - در مسايل اختلافي مي تواني با اجازه آيت الله خامنه اي بر مرحوم آيت الله بهجت باقي بماني ( ايشان اجازه داده اند) . مي تواني طبق فتواي آيت الله خامنه اي عمل نمايي. اگر بعد از فوت آيت الله بهجت به مقام معظم رهبري عدول كرده اي، ديگر نمي تواني به مرحوم آيت الله بهجت رجوع كني و بايد طبق فتاواي رهبري عمل كني .(1)
پاسخ 2 - مخيري هر مسئله اي را كه بخواهي، با اجازه رهبري باقي بماني . هر مسئله اي را كه بخواهي، به مقام رهبري عدول كني .(2)
پاسخ 3 - اگر نياز به كتاب ها و سي دي ها داشته اي، ولي نتوانسته اي مطالعه بكني ،خمس ندارد . اگر بخواهي خمس بدهي ،بايد به دفتر آيت الله خامنه اي بدهي . البته در نحوه محاسبه خمس مي تواني طبق فتواي مرحوم آيت الله بهجت باقي بماني و عمل كني . مي تواني طبق نظر رهبري عمل کني. (3)
پاسخ 4 - طبق فتواي آيت الله بهجت هديه اگر بيش از نياز باشد و مازاد بر نياز سالانه باشد، بنا بر احتياط واجب خمس دارد . همين طور در مورد كتاب ها و سي دي هايي كه به شما هديه داده اند. اگر مازاد بر نياز سالانه باشد ،بنا به فتواي آيت الله بهجت خمس دارد، ولي به فتواي رهبري خمس ندارد. (4)
پي نوشت ها:
1 .آيت الله خامنه اي ، رساله اجوبه الاستفتاات ، س 33 و 39 .
2 .همان س 33.
3 .همان س 1002 به بعد .
4 .همان س 850 و آيت الله بهجت ، توضيح المسايل ؛ م 1377.

صفحه‌ها