پرسش وپاسخ

ایا نواختن موسیقی (ویلن)حرام است؟ در صورتی که مانع انجام تکالیف دینی نشود و در مجالس لهو و لعب نواخته نشود(فقط صرف یادگیری و نواختن در منزل).آیا نگهداری آلات موسیقی در خانه حرام است؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
1-ويلن از آلات مشترک است . اگر در موسيقي لهوي استفاده شود، حرام است . اگر درموسيقي مجاز يعني غير لهوي استفاده شود، اشکال ندارد.
آيت الله سيستاني درمورد موسيقي فرموده اند: هر موسيقى كه مناسب مجالس لهو و عياشى است ،حرام است ، اما موسيقى هاى آرام و مارش هاى جنگى و موسيقي هائى كه معمولا در فيلم ها پخش مى شود و امثال آن اشكال ندارد .(1)
2- تنها خريد و فروش و نگهداري آلات لهوي و موسيقي حرام ، حرام مي باشد.
پي نوشت:
1. سوال 16 از سوال و جواب هاي سايت آيت الله سيستاني در مورد موسيقي.

به نام خدا با سلام توضیح قبلی : ( لطفا در مورد سوالات احکام ، نظر سه مرجع محترم : آیت الله بهجت و مکارم شیرازی و خامنه ای را در این زمینه ذکر بفرمایید ) -------------------------------------------------------------------------- 1 - می خواستم ببینم چطور ما می توانیم از این که بانک ها به صورت ربایی عمل نمی کنند و حتما به محتوا و روش قراردادهای خود پایبند می مانند اطمینان حاصل کنیم ؟ ( چه به عنوان مشتری بیرونی و چه به عنوان کارمند داخلی آن بانک ) 2- در این رابطه مسئولیت شرعی به عهده ی کدام طرف است ؟ یعنی اگر بانک به مسئولیت خودش عمل نکند و طبق قرارداد عمل نکند آیا مسئولیت شرعی متوجه مشتری نیز خواهد بود ؟ 3- با توجه به این که اگر شخصی وامی بگیرد قاعدتا باید وام را برای همان کاری که گرفته خرج کند و غیر از آن جایز نیست ! ، حال اگر فردی در زمانی که وام می گرفته از چنین حکمی اطلاع دقیقی نداشته و پول وام را مثلا به جای خرید خودرو در راه خرید مسکن صرف کرده - اکنون که دیگر این اتفاق افتاده و تازه حکم را فهمیده - تکلیفش چیست ؟ 4- من در بانکی فعالیت می کنم که نمی دانم به قراردادهایش پایبند است یا نه ! حکم حقوق دریافتی من از این سازمان چیست ؟ 5- در انتها در صورت امکان نظر تک تک مراجع قدیم و حال حاضر مورد تایید را در مورد رباخوار بودن یا نبودن بانک های کشورمان را ذکر بفرمائید . ( تعداد و اسامی تمام این افراد را نمی دانم ) واقعا از پاسخگویی شما در رابطه با این سوالات سپاسگزارم از طرف جمعی از کارمندان بانک

پرسش 1:
استعلام و اطمينان از پايبندي بانک به محتواي قراردادهاي مضاربه و ... شرح : توضيح قبلي : ( لطفا در مورد سوالات احکام ، نظر سه مرجع محترم : آيت الله بهجت و مکارم شيرازي و خامنه اي را در اين زمينه ذکر بفرماييد ) ----------------------------------------- 1 - چطور ما مي توانيم از اين که بانک ها به صورت ربايي عمل نمي کنند و حتما به محتوا و روش قراردادهاي خود پايبند مي مانند اطمينان حاصل کنيم ؟ ( چه به عنوان مشتري بيروني و چه به عنوان کارمند داخلي آن بانک؟

پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
به نظر آيت الله خامنه اي و آيت الله مکارم: درصورتي که قرار داد بانک طبق قانون شرع مانند عقد مضاربه يا شرکت يا جعاله باشد و احتمال بدهيد که بانک طبق همين قرار داد عمل مي کند، کفايت مي کند و معامله با بانک حلال مي شود . لازم نيست حتما يقين حاصل شود، بلکه اگر يقين نداشته باشيد که بانک طبق قرار داد عمل نمي کند و احتمال اينکه طبق قرار داد عمل کند، وجود داشته باشد ،صحيح است.(1)

به نظر آيت الله بهجت: اگر سود گرفتن از بانک ويا سود دادن به بانک در ضمن يک معامله مشروط در ضمن عقد باشد، اشکالي ندارد،مثلا: كسي كه مي خواهد از بانك وام بگيرد ،مي تواند كا لا وجنسي را از بانك ويا وكيل آن به نسبت معيني مثلا ده يا بيست درصد از قيمت بازار گران تر بخرد ،به شرط اين كه بانك مبلغ مورد تقاضاي اورا تا مدت معيني به او قرض دهد.(1 )
هم چنين اگر کسي بخواهد به بانک پول بدهد ، در صورتي که بانک همان مقدار سودي که در مدت يک سال مثلا براي پول او مي دهد ،همان مبلغ را در ضمن يک معامله مشروط به صاحب پول بدهد ،جايز است ،مثلا يک خود کار را از صاحب پول به مبلغ دويست هزار تومان خريداري کند، به شرط آن که صاحب پول به مد يک سال ده ميليون تومان به عنوان وام و قرض به بانک بگذارد. دراين صورت گرفتن سود بانکي به نظر آيت الله بهجت اشکالي ندارد .(2)
در غير اين صورت اگر به بانك پول بدهد ، در صورتي كه در آن شرط سود شده باشد، گرفتن سود بانکي جايز نيست و ربا وحرام است.
پي نوشت:
1.آيت الله بهجت ،توضيح المسائل ،مسئله 2281و2282.
پرسش 2:
) 2- در اين رابطه مسئوليت شرعي به عهده کدام طرف است ؟ يعني اگر بانک به مسئوليت خودش عمل نکند و طبق قرارداد عمل نکند، آيا مسئوليت شرعي متوجه مشتري نيز خواهد بود ?-

پاسخ:
2@@
در مورد عمليات بانکي و قراردادهاي بانکي که بين بانک و بين وام گيرنده بسته مي شود ،بايد هر دو طرف طبق ضوابط بانک عمل کنند. از طرف بانک چون مسئولان بانک موظف هستند که از نظر شکلي ، قراردادها طبق ضوابط باشد، رعايت مي شود .بنابراين اگر بانک و مسئول مربوطه از نظر شکلي رعايت بکند، قرارداد صحيح است و مشتري نبايد نگران باشد . اگر خود مشتري رعايت بکند، مشکلي نخواهد بود . اگر مشتري يقن داشته باشد که بانک مطابق قرارداد عمل نمي کند ،مسئوليت شرعي متوجه مشتري هم هست .نبايد درچنين عمليات بانکي وارد شود.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .
پرسش 3:
3- با توجه به اين که اگر شخصي وامي بگيرد، قاعدتا بايد وام را براي همان کاري که گرفته ،خرج کند و غير از آن جايز نيست، حال اگر فردي در زماني که وام مي گرفته ،از چنين حکمي اطلاع دقيقي نداشته و پول وام را مثلا به جاي خريد خودرو ،در راه خريد مسکن صرف کرده - اکنون که ديگر اين اتفاق افتاده و تازه حکم را فهميده - تکليفش چيست ؟

پاسخ:

@@
در اين موارد که طبق ضوابط قرارداد عمل نشده و ديگر بانک پول را بر نمي گرداند ،يعني قرارداد را فسخ نمي کند، طبق فرموده حضرت امام خميني (ره) اضافاتي که به عنوان بهره به بانک مي دهد ،قصد دادن بهره نکند ومثلا قصد هديه کند . (1)
پي نوشت:
1 . امام خميني ، استفتاات ،ج 2 ،ص 134 س 145 و 146 و 147 .
پرسش 4:
4- من در بانکي فعاليت مي کنم که نمي دانم به قراردادهايش پايبند است يا نه ! حکم حقوق دريافتي من از اين سازمان چيست ؟

پاسخ:
@@
در صورتي که به وظايف محوله عمل کنيد ،حقوق و دريافتي شما اشکال ندارد .(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله خامنه اي، رساله اجوبه الاستفتاات ،س1949.
پرسش 5:
5- در انتها در صورت امکان نظر تک تک مراجع قديم و حال حاضر مورد تاييد را در مورد رباخوار بودن يا نبودن بانک هاي کشورمان را ذکر بفرمائيد .

پاسخ:
@
در قديم موضوعي به نام بانک نبود . فقها در مورد آن ها حکمي بيان نکرده اند ،ولي از زماني که بانک ها تاسيس شده ،فتواي فقها قبل از انقلاب بر ربوي بودن آن ها بود.بانک هاي قرض الحسنه در برابر بانک هاي دولتي ايجاد کردند تا مومنان بتوانند از اين بانک ها استفاده بکنند و مشکلي از حيث ربا و شبهات ديگر نداشته باشد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي براي حل مشکل بانک ها مجلس مصوبه اي را تصويب کرد که بانک ها بايد طبق اين مصوبه عمل کنند تا ربا و نزول ايجاد نشود .اين قانون را شوراي محترم نگهبان تاييد کرد و ابلاغ شد . الان آن قانون به عنوان قانون عمليات بانکي بدون ربا در جريان است، به اين شکل که بانک ها از سپرده هاي مردم که براي کاسبي با پول در بانک گذاشته اند، انواع کاسبي هايي را که با پول مي توان انجام داد، انجام دهند، مثلا منزل بخرند به طور نقدي و به مشتري بفروشند به صورت نسيه اي و قسطي. البته با قيمت گران تر و همين طور از طريق خريد و فروش نقد و اقساط يکي از مشکل بزرگ بانک ها حل مي شود و ربا هم نيست و يا بانک ها با پول مردم در سهام کارخانه ها سهيم مي شوند و يا جاده مي سازند و يا کاسبي هاي ديگر را انجام مي دهند و مقداري از منافعش را به سپرده گذارها مي دهند. فقها بعد از تصويب و تاييد اين قانون آن را پذيرفتند. البته تاکيد کردند که بايد هم بانک و هم مشتريان طبق اين قوانين عمل کنند که در ذيل نظرات آنان را مشاهده مي فرماييد .
بانك ‏هاى جمهورى اسلامى براساس مصوبات مجلس و تأييد شوراى محترم نگهبان بر اساس عقود و معاملات اسلامى از قبيل مضاربه، جعاله، شركت، خريد و فروش، عمل مى‏كنند.
آيت الله فاضل مى‏فرمايد: «مبناى بانك‏ها بر رعايت ضوابط اسلامى است . چون گرفتن و دادن پول بر مبناى مضاربه و ساير عقود اسلامى است، لذا سود از هر طرف براى طرف ديگر حلال است».
در جاى ديگر فرموده: «بانك‏ها موظفند طبق مقررات اسلامى عمل كنند . براى كسى كه علم به خلاف ندارد، اشكالى نيست».(1)
آيت الله مكارم فرمود: «ماهيت سپرده‏هاى حساب جارى ماهيت قرض است . مشروط بر اين است كه به مجرد مطالبه ادا شود، و ماهيت سپرده‏هاى دراز مدت و كوتاه مدت، نوعى مضاربه يا ساير عقود شرعي و مانند آن است. پرداخت سود على الحساب نوعى وام است كه بعد از ظهور ربح محاسبه مى‏شود . در صورت رعايت ضوابط عقود شرعي مانند مضاربه، گرفتن سود اشكالى ندارد».(2)
آيت الله تبريزى فرمود: «چنانچه سپرده گذار بانك را وكيل كند كه با پول او معامله شرعى انجام دهد و اطمينان داشته باشد كه به اين قرارداد عمل مى‏شود، گرفتن سود اشكالى ندارد».(3)
آيت الله بهجت: «در صورتى كه معاملات و عملياتى كه بانك ها انجام مى‏دهند، براساس معاملات شرعى باشد، گشايش اعتبارات بى اشكال است». وام گرفتن از بانك ها در صورتى است كه در آن شرط سود شده باشد ، جايز نيست و ربا وحرام است .
كسى كه مىخواهد از بانك وام بگيرد، مىتواند كالا و جنسى را از بانك و يا وكيل او به نسبت معينى ، مثلا ده درصد ويا بيست درصد از قيمت بازار گرانتر بخرد، به شرط اين كه مبلغ مورد تقاضاى او را تا مدت معينى به او قرض دهد .
اگر كسى بخواهد به بانك وام دهد ،در صورتى كه بانك ، كالا و جنسى را بيش تر از قيمت بازار از او بخرد ،به شرط اين كه او مبلغ مورد نظر را به بانك قرض دهد ، يا اين كه بانك كالا و جنسى را به كم تر از قيمت بازار به او بفروشد ،به شرط اين كه مبلغى را تا مدت معينى به بانك قرض دهد ، صحيح است و با اين كار مىتوان از ربا دور شد .(4)
فتواى رهبرى معظم انقلاب نيز همچون ساير فقهاى عظام است.(5)
معاملات شرعي مانند مضاربه و جعاله مى‏باشد، ولى دادن پول به عنوان قرض و شرط سود و بهره، ربا محسوب مى‏شود.
پى‏نوشت‏ها:
1 - آيت الله فاضل ،جامع المسائل، ج 1، ص 286.
2 - آيت الله مکارم ،استفتائات جديد، ج 2، ص 578.
3 - آيت الله تبريزي، استفتائات جديد، ج 1، ص 479.
4 - آيت الله بهجت، توضيح المسائل، م2281-2283.
5 - توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 808 و رساله اجوبه الاستفتاات ،س 1912 به بعد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
به نظر آيت الله بهجت احتياط واجب آن است که زن از پسر غير بالغ که خوب و بد را مي فهمد، نيز خود را بپوشاند.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت،استفتاآت،ج 4،س 5199.

رفتن به مجلس یا مهمانی یا مرکز آموزشی ای که زن های نا محرم در آن حجاب خود را به طور کامل رعایت نمیکنند و در آن چندین بار(به طور غیر اتفاقی و نه عمدی) نگاهمان به نا محرم می افتد چه حکمی دارد؟(طبق نظر آیت الله العظمی بهجت)

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
چون اين گونه اختلاط ها نوعاً در معرض گناه و ارتکاب حرام است،بايد ترک شود.( 1 )
پي نوشت :
1 .آيه الله بهجت ، استفتائات ج 4 ، سؤال5253.

بسم الله الرحمن الرحیم باسلام خدمت شما و همکاران عزیزتان. من پسر 20 ساله هستم که تخصیلات حوزوی دارم و پایه 2 هستم. من مشکلم فشار شهوت جنسی هست که در من وجود دارد. وهرچه تلاش کردم کنترل کنم نشد و حتی به گناه هم دچار می شوم . ولی از گناه کردن بدم آمده است چون ارضایم نمیکند. به همین دلیل با پدر و مادرم صحبت کردم تا برایم زن بگیرن. و آنها هم قبول کردند .اما به اجبار چون برایم واجب بود. ولی انها می گویند ما میرویم خاستگاری ولی آخه چه کسی به طلبه پایه 2 دختر میده؟ و من هم از این حرفشان ترسیدم آخه کم بی راه نمیگن. وبه خاطر همین کمی برای ازدواج سست شده ام.چون یه طلبه پایه 2 بدون پول و کار حسابی هستم.ومانده ام چه کار کنم آیا به گناه کردنم ادامه بدهم یا ازدواج کنم.چون راه دیگری به غیر از این ندارم.چون پدرم گفته فکر صیغه به سرت نزنه.حال به نظر شما من چه کار کنم؟از شما مشورت می خواهم لطف کنید هرچه سریعتر جواب دهید.با تشکر خداخافظ.

با سلام و تشکر از اعتماد به ما و ارتباط تان با اين مرکز و عرض پوزش از ديركرد در ارسال پاسخ.
اينكه فقط دو راه براي خود پيش بيني كرده و هيچ راه سومي تصور نمي كنيد، صحيح به نظر نمي رسد. پسر 20 ساله مانند هر پسر 20 ساله ديگر مي‌توانيد بدون ازدواج نيز به ترک گناه( خودارضايي يا هر چيز) بپردازيد. در اين زمينه هيچ تفاوتي با ديگر پسران نداريد . اگر بخواهيد ،مي توانيد راه سوم ،يعني خويشتنداري همه جانبه را انتخاب نماييد. در شرايط کنوني صحبت روي نبودن راه سوم نيست، بلکه صحبت روي نخواستن است. بهتر از هر پسر ديگري (با توجه به پشتوانه مذهبي و طلبگي)مي‌توانيد.
البته مطمئناً انجام اين راه با مشكلات و سختي هاي بسيار همراه است .اگر غير از اين بود، جهاد اكبر نام نمي گرفت.
اين گونه نيست که هر پسري صرف عدم توانمندي بر ازدواج، خود را به گناهان ريز و درشت جنسي بيالايد . تجرد را بهانه‌اي براي ارتکاب به امور گناه آلود قرار دهد.
اگر اصرار بر ازدواج داريد، بايد به مقدمات واجب و ضروري آن تن دهيد، از جمله اين که به جاي توقف بي جا در کسوت طلبگي ،به کار در خورد و شايسته روي آوريد. طلبگي با گناه آلودگي سازگاري ندارد و بايد يکي از اين دو را برگزينيد .
اگر در خود نمي‌بينيد که خود را وقف کار درآمد زا نماييد ،بهتر است به هر زحمتي خويشتنداري همه جانبه را جايگزين آن سازيد.
خلاصه دو راه بيش تر نداريد:
يا خويشتنداري همه جانبه يا تلاش همه جانبه. البته راه سومي هم وجود دارد ،ولي به اصطلاح آمد يا نيامد دارد و آن اين که: فارغ از پيش گويي‌هاي منفي به خواستگاري دختران هم شان خود برويد . با انجام خواستگاري و طولاني كردن مدت نامزدي، به فراهم ‌آوردن شرايط بهتر اقدام كنيد. هر چند اصرار و تداوم بخشي به اين راه زياد هم قابل توصيه نمي‌باشد. احتمالاً راه‌هاي ديگري هم وجود دارد که همگي در يک هدف مشترکند و آن که طلبه پايه دومي نبايد به راحتي زير بار گناه سنگين برود.

در وضو گرفتن باید روی دست ها و صورت چند دفعه و به شکلی آب بریزیم؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
دروضو واجب است صورت و دست ها را به نيت وضو، بشويند وجلوى سر و روى پاها را مسح كنند.
صورت را بايد از بالاى پيشانى - جائى كه موى سر بيرون مى آيد - تا آخر چانه شست، پهناى صورت را به مقدارى كه بين انگشت وسط و شست قرار مى گيرد ،بايد شسته شود. براى آن كه يقين كند اين مقدار كاملا شسته شده ،بايد كمى اطراف آ ن را هم بشويند. شستن توى بينى و مقدارى از لب و چشم كه در وقت بستن ديده نمى شود، واجب نيست، ولى براى آن كه يقين كند از جاهائي كه بايد شسته شود چيزى باقى نمانده، واجب است مقدارى از آن ها را هم بشويد. كسى كه نمى دانسته بايد اين مقدار را بشويد، اگر نداند در وضوهائى كه گرفته اين مقدار را شسته يا نه، نمازهائى كه خوانده صحيح است.
در وضو بايد صورت ودست ها را از بالا به پائين شست، اگر از پائين به بالا بشويد ، وضو باطل است.
بعد از شستن صورت بايد دست راست و بعد از آن دست چپ را از آرنج تا سر انگشت ها به نيت وضو بشويد.
- براى آن كه يقين كند آرنج را كاملا شسته ،بايد مقدارى بالاتر از آرنج را هم بشويد.
- كسي كه پيش از شستن صورت دست هاى خود را تا مچ شسته، در موقع وضو بايد تا سر انگشتان را بشويد. اگر فقط تا مچ را بشويد ، وضوى او باطل است.
در وضو شستن صورت و دست ها مرتبه اول واجب ، مرتبه دوم جايز و مرتبه سوم و بيش تر ازآن حرام مى باشد. منظور از يک بار شستن ،يعني کامل شستن يک عضو مثل صورت يا دست ها. بنابراين با آب ريختن يک بار محسوب نمي شود مگر اينکه کل عضو را آب بگيرد.
-بعد از شستن هر دو دست بايد قسمت روي سر را با ترى آب وضو كه دردست مانده مسح كند، لازم نيست با دست راست باشد يا از بالا به پائين مسح نمايد.
يك قسمت از چهار قسمت سر كه مقابل پيشانى است جاى مسح مى باشد، هر جاى اين قسمت را به هر اندازه مسح كند ،كافى است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه از درازا به اندازه درازاى يك انگشت و از پهنا به اندازه پهناى سه انگشت بسته مسح نمايد.
لازم نيست مسح سر بر پوست آن باشد ،بلكه بر موى جلوى سرهم صحيح است. كسى كه موى جلوى سر او به اندازهاى بلند است كه اگر مثلا شانه كند ،به صورتش مى ريزد، يا به جاهاى ديگر سر مى رسد، بايد بيخ موها را مسح كند، يا فرق سر را باز كرده، پوست سر را مسح نمايد. اگر موهائى را كه به صورت مى ريزد يا به جاهاى ديگر سر مى رسد ،جلوى سر جمع كند و بر آن ها مسح نمايد، يا بر موى جاهاى ديگر سر، كه جلوى آن آمده مسح كند باطل است.
بعد از مسح سر بايد با ترى آب وضو كه در دست مانده، روى پاها را از سر يكى از انگشت ها تا برآمدگى روى پا مسح كند. بايد پاي راست را پيش از پاي چپ مسح کند . پهناى مسح پا به هر اندازه باشد ،كافى است، ولى بهتر آن است كه به اندازه پهناى سه انگشت بسته مسح نمايد، بهتر از آن مسح تمام روى پا است.
اگر در مسح پا همه دست را روى پا بگذارد وكمى بكشد ،صحيح است.
- در مسح سر و روى پا بايد دست را روى آن ها بكشد، اگر دست را نگهدارد و سر يا پا را به آن بكشد ،وضو باطل است، ولى اگر موقعى كه دست را مى كشد، سر يا پا مختصرى حركت كند، اشكال ندارد.
- جاى مسح بايد خشك باشد. اگر به قدرى تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثر نكند ،مسح باطل است. ولى اگر ترى آن به قدرى كم باشد كه رطوبتى كه بعد از مسح در آن ديده مى شود بگويند فقط از ترى كف دست است، اشكال ندارد.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله 236 به بعد.

بعدازابتلا وترک این گناه(استمنا) هر گاه به ازدواج یابه خواستگاری قصدپاسخگویی دارم با یادآوری آنچه مرتکب شده ام وتاثیر آن درزندگی آینده ازازدواج منصرف می شوم به طوری که نمی توانم راضی شوم به خاطر ارتکاب چنین عملی باکسی ازدواج کنم آیامن باتوجه به کاری که مرتکب شده ام وخیانتی که به امانت انجام داده ام اصلا جایزبه ازدواج هستم؟وبعدآیا باید این مسئله را با خواستگارمطرح کنم؟

پرسش: ازدواج پس ازاستمنا شرح : بعدازابتلا وترک اين گناه(استمنا) هر گاه به ازدواج يا به خواستگاري قصد پاسخگويي دارم، با يادآوري آنچه مرتکب شده ام وتاثير آن درزندگي آينده ازازدواج منصرف مي شوم، به طوري که نمي توانم راضي شوم به خاطر ارتکاب چنين عملي باکسي ازدواج کنم .آيامن باتوجه به کاري که مرتکب شده ام وخيانتي که به امانت انجام داده ام ،اصلا جايز به ازدواج هستم؟بعدآيا بايد اين مسئله را با خواستگارمطرح کنم؟

پاسخ: خواهر گرامي با تشكر از تماس تان با اين مركز.
نامه شما حاكي از درون و فطرت پاك شماست . فطرت پاك در اثر گناهي كه انجام داده ايد، حالت نگراني و اضطراب در مسئله ازدواج در وجود شما پديدآورده است. ولي اضطراب و احساس گناه بيش از حد شما، نوعي وسوسه شيطاني است كه شما را از لطف و رحمت بي انتهاي خدا دور مي سازد. رحمت گسترده اي كه حتي خود شيطان در روز قيامت، در آن طمع مي كند. رحمت عظيم خدا كه بدترين گناهكاران هم با رفتن به در خانه رحمت او نا اميد برنگشته اند.
حالات شما نه تنها موجب خجلت نيست، بلكه حالاتي است كه هر كسي آرزوي داشتن آن را دارد.
اگر قرار باشد آن هايي كه گناه كرده اند، شايسته و مجاز به ازدواج نباشند، خيلي از انسان ها نبايد ازدواج بكنند، چرا كه انسان جايز الخطاست و خداوند هم دقيقا به همين خاطر در توبه را باز گذاشته ،در قرآن در آيات مختلف انسان هاي گناهكار را دعوت به توبه و پذيرش توبه مي كند.
چه كسي است غير معصوم است كه در عمر خود دچار گناه نشده باشد؟! شما مرتكب يك گناه تكراري شده ايد، اما افرادي كه صدها گناه كرده اند، باز تواستتند با‌ آب توبه خود را پاك سازند.
رد كردن خواستگار يا انصراف از ازدواج به بهانه گناه گذشته كه با‌ آب توبه نيز پاك شده ، گناه ديگري است. گناه ناشكري از نعمت الهي و گناه سوء ظن به رحمت خدا و گناه يأس و نااميدي از خدا و... پس هر چه زدوتر از اين گناهان توبه نما و با توبه خود را محبوب خدا ساز.
بنابراين جاي هيچ نگراني نيست . همين كه از كرده خود پشيمان هستيد ، حالت بسيار خوبي است. مي توانيد با آرامش كامل و بدون هيچ نگراني و اضطرابي به خواستگاران خود با در نظر گرفتن معيارها و ملاك هاي درست انتخاب همسر. جواب مثبت دهيد
موفق باشيد.

آيا شيطان چون رانده شد با انسان دشمني كرده؟ پس گناه ما چه بود كه خداوند شيطان را بر ما دشمن كرد و اگر شيطان نمي بود باز هم انسان در حيطه امتحان بوديا شايد خداوند با علم ذاتي خود كه دارد با برنامه ريزي كاملا حكيمانه شيطان رابه جنگ باما فرستاد؟ دوستان مي پرسم چون راه برگشتي نيست و ما انسانها چون گمگشتگاني در تاريكخانه دنياگه شمع در دست و گه در چاله افتيم و گاهي نوري از دور مارا به راه راست مي خواند (شايد شما باشيد) سئوالاتي بس بسيار در ذهن دارم كه براي شروع همين كوتاه سخن بس است بسيار ممنونم كه چنين فرصتي را براي تشنگان علم حقيقت بنا گذاشتيد

پرسش 1:
پاسخ:
باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
جواب در چندمحور بيان مي شود:
1- آري شيطان چون از رحمت الهي رانده شده و گمان مي‌کند آدم سبب رانده شدن او گرديده ،با آدم و فرزندانش دشمني مي کند .مي خواهد از طريق وسوسه آن ها را گمراه نموده و زمينه عذاب و جهنمي شدن شان را فراهم سازد تا انتقام خود را گرفته باشد. اين نکته اي است که در قرآن کريم به صراحت آمده ،مثلا از قول شيطان نقل شده که به خداوند گفت:
«قال: فبما اغويتني لاقعدن لهم صراطک المستقيم؛ (1) شيطان گفت: چون تو مرا گمراه کردي، من نيز بندگانت را از راه راست تو که شرع و آيين تو است ،گمراه گردانم».
2- خداوند نه تنها شيطان را با ما دشمن نکرده و مسلط ننموده ،بلکه در قرآن کريم به صراحت اعلام خطر فرموده که شيطان دشمن شماست. مبادا شما را گمراه کند و از راه راست منحرف سازد و گرفتار عذاب نمايد ،مثلا فرمود: «يا بني آدم لايفتننکم الشيطان کما اخرج ابويکم من الجنه؛ (2) اي فرزندان آدم !مبادا شيطان شما را فريب دهد، چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بيرون کرد».
در آيه ديگر از دشمني شيطان با انسان چنين خبر داد: «ان الشيطان للانسان عدو مبين؛(3) شيطان دشمن آشکار آدميان است». بر اساس اين آيات به روشني معلوم مي‌شود که خداوند آدميان را از دشمني شيطان باخبر ساخته و راه هاي نجات از دام او را بدان ها گوشزد نموده است. ولي انسان با سوء اختيار خود به اعلام خطر خدا و هدايت انبيا توجه نکرده و به وسوسه هاي شيطان گوش مي‌دهد.
3- بر خلاف آنچه در پرسش آمده خداوند شيطان را به جنگ ما نفرستاده بلکه شيطان خودش به جنگ ما آمده، ولي نبايد تصور شود که راه برگشتي وجود ندارد، زيرا راه برگشت همواره باز است و آن توبه و استغفار و بازگشت به سوي خداوند است که هيچ گاه اين راه به روي هيچ کسي بسته نبوده و نيست . غير از شيطان هيچ کسي راه توبه و بازگشت به رويش بسته نيست. خداوند در آيات متعدد قران کريم به صراحت اعلام کرده کساني که مي خواهد از راه شيطان برگردد و به سوي خدا روي آورد، او را مي‌پذيرد حتي او را دوست مي‌دارد. از آن ميان فرمود: «قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم؛ (4)
بگو اي بندگانم که بر نفس خود اسراف و ستم کرديد، از رحمت خدا نااميد مباشيد که خدا همه گناهکاران را مي‌بخشد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است». بنابراين نبايد هيچ کسي از رحمت الهي نااميد گردد .راه بازگشت همواره به روي همگان باز است.
پي‌نوشت‌ها:
1- اعراف (7) آيه .16
2-همان،آيه 27.
3- يوسف (12) آيه 5.
4- زمر (39) آيه 54..

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها