پرسش وپاسخ

با سلام و تشکر هم اکنون مدت 2 سال است که بدلیل اختلاف با همسرم از او جدا زندگی می کنم و در منزل پدرم هستم مدت 10 سال پیش با مردی که سه سال اختلاف سنی داشتیم ازدواج کرده ام ، یک پسر 5 ساله دارم که در ابتدای اختلاف بین ما حضانت آن بصورت یک هفته در میان با من بود . اکنون نیز همسرم لجبازی کرده و مرا طلاق نمی دهد و از طرفی نمی خواهد من برگردم . با مشاوره و وکیل گرفتن هم فعلاً کاری از پیش نرفته . به تازگی حضانت فرزندم را به پدرش دادم چه کنم که فرزندم آسیب کمتری ببیند .

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز.
خانواده كوچك ترين واحد اجتماعي است كه ثبات يا ناپايداري اش بر اعضاي خانواده و جامعه اثر مستقيم مي گذارد . فروپاشي اين واحد كوچك گاه چنان اثر عميقي روي فرزندان دارد كه باوركردني نيست . نسبت بزهكاري در خانواده هاي متلاشي شده خيلي بيش تر از خانواده هاي با دوام است حتي اين نسبت در خانواده هايي كه روابط زوجين به وسيله طلاق گسسته شده، در مقايسه با خانواده هايي كه مرگ، زن و مرد را از هم جدا كرده ،در سطح بسيار بالاتري قرار دارد .
بي سرپرستي در اطفال عقده هاي رواني ايجاد مي كند .جنبه هاي منفي طلاق خيلي گسترده است . بين بزهكاري نوجوان و جوان و طلاق رابطه مستقيمي وجود دارد . طلاق هميشه مبغوض و منفور بوده و هست . دنياي تنهايي اينان بس غم انگيز و عذاب آور است . روابط اجتماعي شان دچار اختلال مي شود . معمولاً فرزندان طلاق به سوي كجروي هاي اجتماعي سوق داده مي شوند .
چه بسيار مردان و زناني كه به رغم كم و كاستي فراوان اقتصادي و فرهنگي و نابرابرهايي كه از طرف مقابل متحمل مي شوند اما همچنان به خاطر حفظ و بقاي خانواده دندان بر جگر مي نهند تا فرزندان شان آواره و بي سرپرست نشوند . روح شان آزار نبيند . دچار كمبودها و عقده ها و ناسازگاري ها و ناهنجاري هاي اجتماعي نشوند . به هر حال طلاق فرآيندي بسيار سخت و زجرآور است .
اصلاً نمي توان روابط بين طلاق و آسيب هاي رواني كودكان را ناديده گرفت . بايست قبول كرد كه طلاق و جدايي اثرات نامطلوبي بر كودكان بر جاي مي گذارد . بررسي كودكاني كه والدين آن ها از هم جدا شده اند، نشان مي دهد كه آسيب هاي روحي وارد شده به اين كودكان بسيار شديد بوده است ،در حالي كه شدت تأثيرات منفي ناشي از بحث و جدال هاي تكراري والدين بسيار كم تر و زودگذرتر و البته طلاق (اين حلال نفرت انگيز )در مواقعي كه آخرين راه حل باشد، از آن گريزي نيست اما در اين ميان آنچه بيش از هر چيز به صورت يك ضرورت جدي و غيرقابل انكار مطرح مي باشد ،وضع و سرنوشت كودكان و نوجواناني است كه پس از طلاق و جدايي پدر و مادر محيط امن خانه را از دست مي دهند، به ويژه فرزندان خانواده هايي كه فقر مادي و فرهنگي و عدم تمكن كافي براي گذراندن زندگي نيز دارند. اين گونه بچه ها در لابه لاي چرخ اجتماعي در تار و پود گسترده اعتياد با انواع انحرافات و بزهكاري ها نيز روبه رو مي شوند . چه بسا سر از زندان ها درمي آورند و در دام توطئه هاي بي شماري گرفتار مي آيند .
اما تاثير جدايي پدر و مادر به همين جا ختم نمي‌شود؛ ترس بدون دليل، بي‌خوابي، اضطراب و كم‌رويي، اختلال در تغذيه، لكنت زبان، عقب ماندگي درسي، پناه بردن به مواد مخدر، شكست در زندگي آينده، شب ادراري، انزواجويي و عزلت طلبي، احساس حقارت، احساس ناكامي و شكست، دستاوردهاي ديگر طلاق والدين هستند.
طلاق كودك را ضعيف و آسيب پذيرتر مي سازد . كودكي كه پدر و مادر خود را به علت طلاق از دست داده خيلي مي ترسد از اين كه كاري كند كه باعث از دست دادن ديگري بشود . معمولاً كودك از والدين كه طلاق را مطرح كرده بدش مي آيد . اين فرزندان هميشه يك احساس بدبيني و كينه نسبت به يكي از والديني دارند كه مقصر و پيش قدم در جدايي بوده و اين كه چرا او به اين سرنوشت دچار شده است . در سال هاي اول دچار اضطراب و فشار عاطفي مي گردد . تشنجات ناشي از طلاق نيز باعث مي شود كه زوجين تا دو سال اعتماد به نفس نداشته باشند.
با توجه به مطالب فوق پيشنهاد ما اين است كه:
اگر مي خواهيد اين مشكل را به صورت اساسي حل كنيد، و فرزند تان در آينده با مشكلاتي كه ذكر شد مواجه نشود، سعي كنيد اختلاف خود را با همسر تان را حل كرده و دوباره به كانون گرم خانواده برگرديد. براي اين كار كافي است يكي از شما پيش قدم شده و به خاطر جلوگيري از آسيب هاي روحي و عاطفي فرزندان،خواستار حل مشكل و ادامه زندگي باشد. براي اين كار مي توانيد با يك روانشناس يا مشاور ، مشاوره بگيريد. اگر احساس مي كنيد ادامه زندگي امكان ندارد و آب ريخته شده قابل جمع شدن نيست، براي كاهش دادن آثار مخرب طلاق لازم است قبل از اين كه تصميم قطعي براي طلاق بگيريد، نكاتي را به كودك تفهيم نماييد. اگر در خصوص علت طلاق به بچه ها توضيح داده نشود، آن ها خود علتي را براي آن مي تراشند كه ممكن است بر مشكلات رواني شان بيفزايد.
و اما نكاتي كه بايست بعد از طلاق در خصوص كودك كاملاً رعايت شود بدين شرح است:
1- درباره علت طلاق با توجه به سن سال و ميزان درك كودك به او توضيحات لازم را بدهيد . ارايه دلايل منطقي در خور فهم كودك كمك شاياني در ميزان ناسازگاري وي با وضعيت جديد دارد . سعي نكنيد خود را فرشته و پدرش را ديو جلوه بدهيد، چون به هر حال براي هميشه پدر و مادر واقعي طفل آن ها هستيد . شما با هم مشكل داشته ايد كه طلاق گرفته ايد ،ولي طفل گناهي ندارد . يارگيري كردن و بمباران تبليغاتي كردن كودك هيچ حاصلي جز به هم ريختن امنيت رواني وي در پي نخواهد داشت . چون طفل قدرت تجزيه و تحليل مسايل را ندارد ،دچار بحران روحي مي گردد . بهتر است والدين همديگر را تخريب نكنند . هميشه اين را به ياد داشته باشند كه هيچ پدر و مادري بد اولاد خود را نمي خواهد . جز تأمين آسايش و آرامش كودك چيز ديگري نمي خواهد. ممكن است زن و شوهر با هم بد شوند، ولي پدر و مادر با اولاد خود بي جهت بد نمي شوند . حفظ روابط حسنه بعد از طلاق بين والدين و فرزند طلاق امري بسيار ضروري و حياتي است.
2- به كودك تفهيم كنيد كه منتظر چه رخدادي خواهد شد . به او اطمينان بدهيد كه هر وقت بخواهد مي تواند والدين خود را ببيند . تحت هر شرايطي مانعي براي ملاقات كودك فراهم نياوريد .كودك را مطمئن بسازيد كه روابط او با پدر و مادرش براي هميشه محفوظ و برقرار است .حضانت فرزند را به عنوان اسلحه اي به سمت مقابل قرار ندهيد . از كودك استفاده ابزاري به منظور اهداف خود نكنيد . در هر زمان و هر مكان كه كودك مايل به ملاقات است ،آن شرايط را مهيا كنيد .در غير اين صورت بچه ها پرخاشگر و افسرده مي شوند.
3- به فرزندخود کمک کنيد تا عواطف خود را ابراز کند. چه از طريق بيان و با از طريق نوشتن، نقاشي کردن و يا حتي از طريق موسيقي.
4- به عواطف فرزندخود احترام بگذاريد . اطمينان دهيد که احساسات آن ها طبيعي است..
5- در صورت امكان فرزند خود را با بچه‌هايي که تجربه مشترکي دارند آشنا سازيد تا بفهمد که تنها نيست.
6- معلمان و ساير مددکاران از وضعيت طلاق مطلع سازيد تا آن ها نيز به کمک او بشتابند.
7- اما هيچ گاه به کودک خود از پدرش بد نگوييد يا حتي از لغات و الفاظ بد براي صحبت کردن درباره پدرش، استفاده نکنيد، چون بچه ها پدران خود را هر طور که باشند دوست دارند.
نكته پاياني اين كه: زمان براي احياي مجدد فرزندان امري ضروري است. شواهد نشان داده است که پس از گذر زمان مناسب و تزريق حمايت‌ها و هدايت‌هاي صحيح، بسياري از کودکان دوباره به حيات طبيعي خود برمي‌گردند. اما اگر اضطراب و تشويش کودکان به ‌شکل فزاينده‌اي تداوم يافت، آن گاه بايد از مشاورين متخصص در اين رابطه کمک جست.
ضمنا توصيه مي كنيم هميشه با يك روانشناس يا مشاور در تماس باشيد . از ايشان در جهت تربيت صحيح فرزند تان راهنمايي بخواهيد. براي اين كار مي توانيد با شماره" 09640" اين مركز بدون هزينه تماس گرفته و با مشاورين اين مركز مشكل خود را حل كنيد.
موفق باشيد.

کفاره روزه ها به چه شکل محاسبه می شود؟و به کجا باید تحویل دهیم؟مرجع تقلید ما آقای مکارم شیرازی

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
کفاره روزه يعني کسي که عمدا روزه ماه مبارک رمضان را بدون عذر شرعي افطار کرده باشد. براي هر روز يا بايد دو ماه روزه بگيرد که 31 روز آن پي در پي باشد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد كه تقريباً ده سير است،(750 گرم ) طعام از گندم يا جو يا آرد و مانند اين ها بدهيد، چنانچه اين مقدار برايش ممكن نباشد، هر مقداري که مي تواند به فقرا طعام بدهد، اگر هيچ قدرت بر طعام دادن فقير نداشته باشيد، بايد براي هر روز استغفار كند ،اگر چه مثلا يك مرتبه بگويد استغفرالله، (1)
اگر گرفتن شصت روز روزه براي شما ممکن نباشد ،مي توانيد به شصت نفر فقير طعام بدهيد يا براي هر فقير يک مد طعام (750 گرم گندم يا آرد ) بدهيد . مي توانيد پول شصت مد طعام را(به مبلغ سي هزار تومان براي يک روز روزه خواري عمدي) به دفتر مرجع تقليد خود بدهيد تا از طرف شما به شصت فقير طعام بدهد .
پي‌نوشت‌:
1. آيت الله مکارم شيرازي، توضيح المسائل، مسأله 1401.

با سلام پدرم در تاریخ 15/04/89 به رحمت خدا رفته است و عروسی یکی از برادرزاده هایم در تاریخ 15/05/89 یعنی دقیقا 30 روز بعد از فوت پدرم میباشد .که میخواهند برگزار کنند. میخواهم بدانم ما میتوانیم چهلم پدرم را در24 روز پس از درگذشتش برگزار کنیم یعنی قبل از مراسم عروسی ؟ یا بهتر است همان سر وقتش که در ماه مبارک رمضان است برگزار شود . اصلا حکمت چهلم چیست؟ضمنا خدا بیامرز 6 فرزند داشت.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
برگزاري مراسم، سوم، هفتم و چهلم بر اساس سنتي است که در جامعه متعارف و معمول است . در روايات چيزي ذكر نشده است . در داده‌هاي مذهبي و ديني، مطلبي در اين رابطه، يافت نمي‌شود. ممکن است مراسم چهلم به خصوص متأثر از برپايي مراسم اربعين سالار شهيدان باشد.
آنچه در اسلام مهم است، انجام کارهاي نيک براي اموات و هديه کردن ثواب آن ها به روح ميّت است .اگر مراسم سوم و هفتم وچهلم هم رسم شده ، براي آن است که اين ها بهانه باشد براي رساندن کارهاي خير به صورت جمعي براي روح ميت يا ارواح اموات . در حقيقت حکمت مراسم هفتم و چهلم آن است که مراسم خيرات و احسان براي اموات باشند.(1)
بنابراين اگر کسي چهلم اصلا نگيرد يا جلو و عقب بيندازد، اشکال ندارد.
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت، استفتائات، ج1، سؤال 1396.

آیا خود ارضایی برای دختران که میخواهند به گناه نیفتند و آرامش یابند هم گناه است؟ آخه جدیدا شنیدم که میگن برای دختران حرام نیست و مکروه و مباحه. چون معنی استمنا خروج مایع منی از آقایون است و برای دخترانی که شریک جنسی ندارند برای رسیدن به آرامش درون وگناه نکردن مفیده.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مركز.
خود ارضايي حرام و گناه کبيره است. و براي دختران هم حرام است وضررهاي جسمي وروحي زياد دارد. وهرگز موجب آرامش نمي باشد. آرامش در تقوا و پاکي و ياد خدا است نه در گناه . قرآن در آيه 28 سوره رعد مي فرمايد: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛آگاه باشيد با ياد خدا قلب ها آرامش مي يابند.
البته هر ترشحي در دختران خود ارضايي حساب نمي شود و موجب غسل هم نمي گردد بلکه اگر مايعي از زن در حال اوج لذت جنسي خارج شود جنب مي شود و بايد غسل جنابت کند. توضيح:
اگر زن بر اثر تحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود جنب مي شود.و اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود و يا به اوج لذت برسد ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه جنب نمي شود و غسل لازم نيست. به ديگر سخن زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند جنب مي شود و اگر يقين پيدا نکند جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و در آن حال رطوبتي از او خارج مي شود چون به اوج شهوت نرسيده جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو و غسل را باطل نمي کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. و بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضامي کند و حالت شهوتش تمام مي شود و بدنش سست مي شود و حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد ولي وقتي غذا خورد و سير شد ديگر ميل به غذا ندارد.

1.آيت الله خامنه اي استفتاآت سوال 171؛

سوالم اینه: در هر دوره ای در جهان به ملت ها و مردم زیادی ظلم می شه و کسی در اون لحظه به دادشون نمی رسه پس ظهور امام زمان بعد از ظلم به اونها چه فایده داره؟ یعنی سوالم اینه که آیا امام زمان برای دوره و ملت خاصی ظهور می کنه؟

پاسخ: پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
ظلم يکي از دردهاي کهنه‌اي است که بشر را در طول تاريخ رنج داده است. ظلم و تبعيض در تمام چهره و ابعادش موجب شده است که انسان‌ها دنبال گمشده خويش (عدالت) بوده و آرزوي تحقق آن را دارند.گستردگي ظلم وستم و بيدادي آمادگي مردم را براي پذيرش حکومت عدل مهدوي ايجاد نموده، مردم آرزوي عدالت را در آرمان شهر مهدويت محقق خواهد يافت. تعبير "يملأ الأرض قسطاً وعدلاً کما ملئت ظلماً وجوراً"(1) تعبير آشنايي است که در ده‌ها حديث آمده، دوران طلايي و زندگي ساز عصر ظهور را ترسيم مي‌کند. عدالت و برابري را مژده مي‌دهد. امام صادق(ع) فرمود: "عدالت (در زمان ظهور) تا دورترين نقاط جهان و زواياي ناپيداي منازل و خانه‌ها نفوذ کرده و گرماي ويژ‌ه‌اي خواهد بخشيد".(2)
بنابراين مظلومين لذت عدالت را مي چشند. دادشان را از ظالمان مي ستانند. آن بخش از حقوقي که ضايع شده و امکان بازگرداندن نباشد، به آخرت موکول مي شود. انتظارداشتن از حضرت به ستاندن حقوق مظلومان تاريخ و مجازات ظالمان انتظاري است نا به جا که اين امر را خداوند در قيامت محقق خواهد ساخت.
البته امام در زمان خواص (که مردم ويژه اي در آن زمان هستند) ظهور مي کند. طبيعي است که نسل هاي گذشته از زندگي در حکومت عدل مهدوي بي بهره اند، مگر کساني با رجعت به دنيا برمي گردند و طعم عدالت مهدوي را مي چشند.
اگرچه حضرت در دوره خاصي ظهور مي کند اما براي آرماني که همه در پي رسيدن به آن بودند، ظهور خواهد نمود.و آن آرمان همان عدالت است که در حکومت جهاني جايگاه ويژه دارد.

پي‌نوشت‌ها:
1. ينابيع الموده، ص 428.
2. بحار الانوار، ج 52، ص 362.

به نام خدا باعرض سلام و خسته نباشید و تبریک اعیاد شعبانیه. یک مسئله: من در حال حاضر ساکن شهر نجف آباد هستم و قبلا هم ساکن محلی که پدرم کار میکرد بودیم یعنی چادگان که برای پانزده سال آنجا ساکن بودیم و شش سال هم هست که ساکن نجف آباد هستیم و به یک روستا به اسم یانچشمه خیلی رفت و آمد داریم و یک قطعه زمین هم داریم و احتمال می دهم که درآنجا خانه درست کنم و ساکن شوم البته احتمال می دهم و یک نکته هم این که فاصله روستا با چادگان کمتر از 15 کیلومتر است حالا می خواستم ببینم در این سه مکان نجف آباد چادگان و روستا تکلیف وطن و نماز شکسته و روزه چگونه است؟ با تشکر. فی امان الله.

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز .
نجف آباد وطن شما است و نماز وروزه شما در نجف آباد تمام است. اگر از چادگان اعراض کرده و ديگر قصد زندگي در آن جا را نداريد ،نماز وروزه در آن جا شکسته است ،مگر اين که قصد ده روز کنيد.
اگر فاصله يانچشمه تا نجف آباد 15 کيلو متر است، نماز وروزه در يانچشمه تما م است . نيزاگر فاصله5/21کيلومتر يا بيش تر است و حد اقل سه بار درهفته بين نجف آباد و يانچشمه رفت و آمد داريد ،باز نماز و روزه تمام است . اگر مسافرت کمتر از سه بار در هفته است، نماز و روزه در يانچشمه شکسته است.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم,توضيح المسائل,م 1161و1163.

صحبت وگفتگوی رو در رو با زن نامحرم چه حکمی دارد؟ اگر در برطرف کردن نیازها(هر چند غیر ضروری(یا ضروری))باشد چه طور؟ مثلا: وقتی که می خواهم برای کلاس زبان ثبت نام کنم باید با یک خانم در مورد کلاس وشرایط آن صحبت کنم و یا برای فهمیدن این که در چه سطحی از زبان هستم سوالات انگلیسی از من می کند و من باید جواب بدهم. اینگونه صحبت ها چه حکمی دارد؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
صحبت معمولي با نامحرم مانند آن هايي که در سوال ذکر کرده ايد، اگر به قصد لذت نباشد، جايز است. هرچه ارتباط با نامحرم كمتر باشد، و در نگاه و صحبت رعايت احتياط شود بهتر است .(1)

پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2 مسئله، 2433 ؛ امام خميني، تحرير الوسيله، ج 2،ص 245 مسئله 29.

تعریف اول: خودارضائی را می توان کسب لذت جنسی شخص –که معمولا به ارگاسم منجر می گردد- به دست خود شخص تعریف نمود. (Autoeroticism) آلفرد کینسی خودارضائی را در مردها شایع تر از زن ها یافت، مع هذا چنین تفاوتی احتمالا امروزه وجود ندارد.

سؤال: اگر در هنگام ارگاسم دست خود را بر روی لوله ی انتقال منی (بین مقعد و بیضه) قرار دهیم و از خروج منی جلوگیری کنیم باز هم حکم استمناء دارد یا خیر؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
اگر بعد از برداشتن دست از لوله انتقال مني، مني بيرون نريزد، حکم استمنا را ندارد.(1)

پي نوشت:
1. آيت الله فاضل لنکراني ،جامع المسائل ،ج1 ،سؤال 984 .

موسیقی مطرب از نظر آیت الله بهجت چیست؟(لطفا واضح و روشن توضیح دهید) منظور از اطراب شانی چیست؟ اگر ندانیم یک موسیقی مطرب است یا نه حکم آن چیست؟

پرسش: موسيقي مطرب از نظر آيت الله بهجت چيست؟ شرح منظور از اطراب شاني چيست؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
به نظر آيت الله بهجت گوش دادن موسيقى مطرب و لهوي حرام است، ميزان در مطرب بودن و لهوي بودن اطراب شأنى است، نه فعلى، تشخيص آن با مكلف است.(1)
اطراب شاني که در فتواي ايشان آمده ،به معناي اين است که نوع مردم از شنيدن اين موسيقي به هيجان و شهوت مي افتند و به وادي گناه و غفلت رو مي آورند . گرچه ممکن است شنونده اي تحريک نشود .ملاک تشخيص اين نوع موسيقي حرام، عرف متدينان است، نه خود شخص .
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ، ج‏2، ص: 914 ؛ توضيح المسائل، متفرقات ، مسئله 20 .

پرسش: اگر ندانيم يک موسيقي مطرب است يا نه ،حکم آن چيست؟

پاسخ:
از نظر آيت الله بهجت موسيقي اگر با آلات موسيقي نواخته شود ،صورت حلال ندارد. بنابراين در صورت شک در مطرب بودن هم نبايد گوش داد.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله بهجت، استفتائات ،ج4 ،س6327.و سوال تلفني(7743272) از دفتر آيت الله بهجت.

1- چرا تیغ زدن حرام است استدلالی و نه چون پیامبر فرموده؟ (دلیل قانع کننده)

2- چرا خداوند در قرآن برای خویش از ضمیر ما (نحن) استفاده کرده و این مسئله آیا یگانگی خداوند را نقض نمی کند؟

3- بنابر حدیث امام کاظم (ع) آیا فقط مؤمنان به دیدار خانواده خود می آیند یا دیگر انسان ها نیز به دیدار خانواده خویش می روند حتی اگر کافر باشند؟

4- امروزه کاسه توالت ها کم ارتفاع شده اند و امکان دارد لباس ها نجس شود، آیا باید به این مسئله توجه کرد و بعد از توالت باید حمام رفت احکام در اینجا چگونه است؟

5- من از فردی مقداری پول قرض گرفته ام و ان فرد به من گفت با این پول کار می کند اما باید در اخر 1.5 برابر مقدار پولی را که گرفته ام به باز گردانم، آیا این کار صحیح است واگر صحیح نیست چرا بانک با کار کردن با پول 2 برابر آن را می گیرد؟

پرسش1: چراتيغ زدن حرام است ؟

پاسخ: با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
فلسفه همه احكام و جزييات آن ها به طور تفصيلي روشن نيست. آگاهي ازآن دانشي فراتر از تنگناهاي معارف عادي بشري مي طلبد، اما روشن است كه همه احكام الهي تابع مصالح و مفاسد واقعي است. بنابراين در صورتي كه فلسفه حكمي را ندانيم، بنا بر قاعده كلي فوق بايد از آن پيروي كنيم؛ زيرا در آن مصلحتي هست، هر چند بر ما ناشناخته باشد.
دوم: در يافتن فلسفه احكام، نبايد هميشه به دنبال علوم تجربي رفت و دليلي مادي وفيزيولوژيك برايش جست و جو نمود. اين فرايند كه همواره در پي يافتن مصلحت يا مفسده اي طبي يا ... باشيم، برخاسته از نگرشي مادي گرايانه است؛ در حالي كه بسياري از احكام، مصالحي معنوي دارند كه در حوزه هيچ يك از علوم بشري قابل تحقيق نيست. آن ها با متد تجربي خود، قادر به دادن حكمي - نفياً يا اثباتاً - پيرامون آن نيستند. اگر نظري هم بدهند، بسيار سطحي است؛ زيرا چه بسا مساله حكمتي برتر و بالاتر داشته باشد؛ مثلاً در مورد روزه، علوم به خواص بهداشتي آن پرداخته، ولي قرآن مجيد فلسفه اي بالاتر را بيان فرموده و آن تقوا يابي است.
در مورد تراشيدن صورت نيز گرچه از نظر طبي گفته اند: وجود محاسن براي محافظت لثه ها، دندان ها و پوست مفيد است. هم چنين تيغ زدن موجب تحريكات پوستي و بروز برخي ناراحتي هاي عصبي مي گردد، ليكن نمي توان گفت همه فلسفه حرمت تراشيدن ريش اين ها است بلکه ممکن است چيز هاي ديگري باشد که ما از آن اطلاع نداريم. بنابر اين فقهايي که تراشيدن ريش را حرام دانسته اند، به خاطر دستور اسلام است ،نه به خاطر اين فلسفه ها.
آيت الله مکارم در پاسخ به يک پرسش در مورد ريش تراشي فرموده:
تراشيدن ريش خلاف احتياط است. مطمئن باشيد كه با گذاشتن ريش چيزى از شخصيّت شما كاسته نمى‏ شود؛ بلكه قيافه شما را نورانى‏ تر و روحانى‏ تر مى‏ كند. بر محبوبيّت شما در ميان افراد فهميده مى‏ افزايد؛
درباره فلسفه اين مطلب، كتاب مرحوم آقاى حسين عبداللّهى خوروش به نام «تراش ريش از نظر بهداشت» را مطالعه فرماييد.(1)

پي نوشت:
1. آيت الله مکارم، استفتائات، ج‏2 ،س 750.
----------------------------

پرسش 2: چرا خداوند در قرآن براي خويش از ضمير ما (نحن) استفاده کرده و اين مسئله آيا يگانگي خداوند را نقض نمي کند؟

پاسخ: سراسر قرآن مشتمل بر آياتي مي باشد كه در مقام بيان توحيد خداوند متعال مي باشد: « وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ اللَّه‏؛(1) و هيچ معبودى جز خدا نيست».
توحيد خداوند متعال در تمام مراتب آن، از معارف مسلّم قرآني مي باشد. نمي توان صرف استعمال ضمير جمع را دليلي بر تعدد خدايان دانست، زيرا
اوّلا: اين استنباط با آيات توحيدي منافات دارد.
ثانيا: استعمال ضمير جمع منحصر در حالت تعدد متكلم نيست. متكلم مي تواند به اغراض متعددي با اينكه يك شخص است اما ضمير جمع به كار ببرد.
آوردن ضمير جمع در مورد خداوند متعال چنان كه در تفاسير آمده، براى بيان عظمت و قدرت است، زيرا بزرگان هنگامى كه از خود سخن مى‏گويند ،نه فقط از خود، بلكه از مأموران شان نيز خبر مى‏ دهند، اين كنايه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است.(2)
استعمال ضمير جمع درباره خداوند مي تواند به سه امر دلالت داشته باشد:
ا:دلالت بر عظمت خدا.
ب: دلالت بر عظمت فعل خدا.
ج: اشاره به وجود مأموراني براي خداوند :« اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها(3) ؛خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏ كند» يعني قبض روح را مستقيما به خود نسبت مي دهد. در برخي آيات ديگر مي فرمايد:«تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَة(4)؛ملائكه آن ها را قبض روح مي كنند» يا «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا(5) ؛فرستادگان ما او را قبض روح مي كنند».

پي نوشت ها:
1. آل عمران(3) آيه 62.
2.تفسير نمونه، ج‏27، ص 377.
3. زمر(39) آيه 42.
4. نحل(16) آيه 28.
5. انعام(6) آيه 61.
------------------------------

پرسش 3: بنا بر حديث امام کاظم (ع) آيا فقط مؤمنان به ديدار خانواده خود مي آيند يا ديگر انسان ها نيز به ديدار خانواده خويش مي روند حتي اگر کافر با شند؟

پاسخ: مسائل عالم برزخ به وضوح بيان نشده. يقيني است که چنين عالمي وجود دارد و ارواح انسان ها بعد از مرگ و قبل از قيامت در چنين عالمي هستند. ارواح مؤمنان در آسايش و رفاه و ارواح کافران در عذاب و سختي مي باشند. ارواح مؤمناني که به مراتب بالايي از ايمان رسيده اند، در آزادي مي باشند. مي توانند به خانواده خود سرکشي کنند. کافراني که به دركات خيلي پستي از کفر رسيده اند، در تنگي و حصر و شدت هستند. آزادي ندارند. اگر به ديدن خويشاوندان خود آورده شوند، براي نشان دادن چيزهايي بدان هاست که دردآور باشد و سبب زجر آنان گردد، در حالي که ارواح مؤمنان در آزادي و رفاه هستند. آزادانه به ديدن خويشاوندان خود مي آيند. از ديدن خوبي هاي آنان شاد مي شوند و براي آنان دعا کنند.
جهت اطلاع بيشتر به کتاب هايي که در زمينه برزخ و معاد نوشته شده، مانند کتاب معاد شناسي علامه سيد محمد حسين حسيني تهراني مراجعه فرماييد.
---------------------------------

پرسش 4: امروزه کاسه توالت ها کم ارتفاع شده اند و امکان دارد لباس ها نجس شود. آيا بايد به اين مسئله توجه کرد و بعد از توالت بايد حمام رفت؟ احکام در اين جا چگونه است؟

پاسخ: لازم نيست توجه شود. تا يقين به نجس شدن لباس يا بدن نباشد، شستن لازم نيست.(1)

پي نوشت:
1.آيت الله مکارم ،توضيح المسائل، م 136.
------------------------------------

پرسش 5: من از فردي مقداري پول قرض گرفته ام و آ؛ن فرد به من گفت با اين پول کار مي کند اما بايد در آخر 1.5 برابر مقدار پولي را که گرفته ام، باز گردانم. آيا اين کار صحيح است و اگر صحيح نيست، چرا بانک با کار کردن با پول 2 برابر را مي گيرد؟

پاسخ: اگر قرض گرفته اي، دادن اضافه بر پولي که گرفته اي، جايز نيست، چون ربا است و ربا حرام است. اما اگر پول را به صورت مضاربه گرفته اي و با آن پول کار اقتصادي مي کني، دادن سود مطابق قرارداد اشکال ندارد.
آيت الله مکارم فرموده: مضاربه آن است كه فرد يا افرادى سرمايه‏ گذارى كنند. فرد يا افراد ديگرى با آن سرمايه كار كنند. درآمد آن را مطابق قراردادى ميان خود تقسيم كنند. هر كدام سهمى از آن را ببرند. در مضاربه شرط نيست سرمايه گذارى حتماً براى امور تجارى باشد، بلكه سرمايه‏ گذارى در امور توليد (صنعتى، كشاورزى و دامدارى و مانند اين ها) را شامل مى‏ شود، بنابراين خريد سهام كارخانه‏ ها و استفاده از منافع آن ها نيز صحيح است.
در مضاربه لازم نيست سهم دو طرف حتما به صورت درصدى از منافع (مانند نصف و ثلث و مانند آن) باشد، بلكه مى‏ توان سهم يكى از دو طرف را در مقدار معيّنى قرار داد، مثلًا گفت در برابر فلان مقدار سرمايه، ده هزار تومان از منافع سهم او مى‏ شود، به شرط اين‏كه مضاربه مزبور سودى بيش از اين مقدار داشته باشد وگرنه صحيح نيست.
مضاربه‏ اى كه بانك ها با پول افراد انجام مى‏ دهند، چنانچه شرايط شرعيّ بالا در آن رعايت شود و تنها صورت كاغذ بازى نداشته باشد، صحيح است و سود حاصل از آن مشروع مى‏ باشد.(1)

پي نوشت:
1. آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ،م 2452.

صفحه‌ها