پرسش وپاسخ

اگر دختر بچه ای از لحاظ تقویمی به سن بلوغ برسد ولی علائم بلوغ در او پدیدار نشده باشد آیا باید روزه بگیرد؟ تکلیف چیست ؟ و اگر توانایی پشت سر هم روزه گرفتن نداشته باشد در اینصورت تکلیف چیست و چگونه باید عمل کند؟ در ضمن هر چند نماز میخواند و حجاب میکند ولی نمیدانیم باید از الان مقلد کسی باشد یا نه؟

پرسش 1:
اگر دختر بچه اي از لحاظ تقويمي به سن بلوغ برسد ولي علائم بلوغ در او پديدار نشده باشد آيا بايد روزه بگيرد؟ تکليف چيست ؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگردختر 9 سال قمري را تمام کرده است بايد روزه بگيرد ولي چنانچه از نظر نيروي جسماني قدرت انجام روزه را نداشته باشد روزه براو واجب نيست و بجاي هر روز بايد كفاره بدهد يعني براي هرروزمعادل 750 گرم گندم ومانند آن به فقير بدهند( 1)
پى نوشت‏:
1. آيت الله مكارم استفتائات جديد ج2س439 و858 0

پرسش 2:
اگر توانايي پشت سر هم روزه گرفتن نداشته باشد در اينصورت تکليف چيست و چگونه بايد عمل کند؟

پاسخ:
در صورتي که در ماه مبارک رمضان توانايي روزه گرفتن را پشت سرهم نداشته باشد ولي با فاصله مي تواند روزه بگيرد، واجب است به مقداري که مي تواند با فاصله روزه بگيرد مثلا دو روز روزه بگيرد و يک روز نگيرد يا برعکس. و روزهايي را که نتوانسته است روزه بگيرد در بين سال به تدريج تا رمضان سال بعد قضا نمايد (1)
پي نوشت:
1. آيت الله مكارم؛ احكام بانوان؛ سؤال 419 و استفتائات جديد؛ج‏1؛سؤال 276.

پرسش 3:
در ضمن هر چند نماز ميخواند و حجاب مي کند ولي نمي دانيم بايد از الان مقلد کسي باشد يا نه؟
پاسخ:
داشتن مرجع تقليد عقلاً لازم است ، انسان بايد يا از مجتهد اعلم تقليد کند يا در عمل کردن به احکام شرعي احتياط کند.
با توجه به اينکه دختر 9 سال قدرت تشخيص مرجع اعلم از غير اعلم را ندارد، عمل کردن بر طبق فتواي مرجع تقليدي که پدر و مادرش به عنوان مرجع تقليد اعلم انتخاب کرده اند براي دختر نيز کفايت مي کند.
بنابراين شما فتواي مرجع تقليد خود را که به عنوان مرجع اعلم انتخاب کرده ايد، براي دختر خود ياد بدهيد و او را به فتواي ايشان راهنمائي کنيد کفايت مي کند و دختر شما فعلا تا زماني که خودش توانائي تحقيق و تشخيص مرجع اعلم را پيدا کند طبق فتواي مرجع تقليد شما عمل کند و از او تقليد کند صحيح است.(1)
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7840001-0251)از دفتر آيت الله مکارم.

اگر صيغه داشته باشيم ميتوانيم از پشت با او نزديكي كنيم چه حكمي دارد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
به نظر آيت الله وحيد خراساني بنا بر احتياط واجب در حال حيض بايد از نزديکي از پشت اجتناب شود . در غير حال حيض اگر زن راضي باشد ، مكروه است . اگر راضي نباشد ، حرام است.(1)
پي‌نوشت‌:
1. آيت الله وحيد، توضيح المسائل، مسئله 456، و سؤال از دفتر ايشان.

با سلام و خسته نباشید اگر اب منی روی فرش ریخته باشد و فرش شسته نشود بعد از چند مدت فرش نجساست خود را از دست میدهد و پاک میشود و میشود با کفه پای خیس روی ان راه رفت و دیگر نیاز به شستن کفه پا در هنگامه نماز خواندن نیست ؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
در فرض سؤال جايي که مني روي فرش ريخته ، نجس است . بدون شستن با آب ،جايي که نجس شده است، پاک نمي شود، هر چند مني خود به خود از بين رفته باشد .اگر بعد از برطرف شدن نجاست، يک مرتبه با آب بشوئيد ،طوري که آب به تمام جاهاي نجس برسد و با فشار دادن، آب داخل فرش را خارج کنيد ،پاک مي شود(1)
اگر درجايي که مني ريخته است، پيش از آن که آب بکشيد، چيزي با حالت تري و خيس بودن تماس پيدا کند، نجس مي شود .اگر پاي خيس روي محل نجس گذاشته شود ،کف پا نجس مي شود .بايد براي نماز کف پا شسته شود.(2)
اگر کسي يقين نداشته باشد که پاي خيس روي محل نجاست گذاشته شده يا در جاي ديگري فرش که پاک است ، کف پا نجس نمي شود(3)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت ها:
1. توضيح المسائل مراجع، ج1، مسأله 159
2. همان، مسأله 125.
3. همان، ذيل مسأله 127.

سلام و خسته نباشید سوال من در مورد دنیای پس از مرگ و بخصوص شب اول قبر هستش. از خیلی ها شنیدم که میگن شب اول قبر دوفرشته به نامهای نکیر ومنکر بالای سر فرد فوت شده می یان و از او سوالاتی در مورد اعتقاداتش می پرسن.این موضوع برای من خیلی بی معنی و غیر منطقی است چون وقتی ما فردی را در بوته ی آزمایش وپرسش قرار می دهیم می توانیم 2 هدف داشته باشیم 1- اینکه فرد سوال کننده نسبت به علم طرف مقابل آگاهی پیدا کند 2- اینکه شخصی که از او سوال می شود شناخت خوبی از خود پیدا کند.حالا که خدای ما که از همه چیز به ما نزدیکتر است و ما را بهتر از خودمان می شناسد چه نیازی به آگاهی از طریق پرسش دارد . ما انسانها نیز عقاید خود را بدرستی میدانیم و خوب این را هم میدانیم که نمی توانیم چیزی را انکار کنیم. به نظر من این طرز تفکر نشانه ی توجه بیش از اندازه ما به بعد مادی وفیزیکی ماست مثلا فشار قبر، اصلا، فشار قبر برای چیست چرا ما باید له بشویم هدف از این کار چیست. ایا خداوند بلند مرتبه و مهربان با فشار قبر از مهمانهای شب اول خود پذیرایی میکند (استغفرالله) به نظر من اینها توهماتی ساخته ی ذهن بشرند . اگر من اشتباه فکر میکنم لطفاً به طور منطقی و بدور از هر تعصبی مرا راهنمایی کنید.

پرسش: در مورد دنياي پس از مرگ بخصوص شب اول قبر شرح : سوال من در مورد دنياي پس از مرگ و به خصوص شب اول قبر هستش. از خيلي ها شنيدم که مي گن شب اول قبر دوفرشته به نام هاي نکير ومنکر بالاي سر فرد فوت شده مي يان و از او سوالاتي در مورد اعتقاداتش مي پرسن.اين موضوع براي من خيلي بي معني و غير منطقي است چون وقتي ما فردي را در بوته آزمايش وپرسش قرار مي دهيم مي توانيم 2 هدف داشته باشيم 1- اينکه فرد سوال کننده نسبت به علم طرف مقابل آگاهي پيدا کند؟
2- اينکه شخصي که از او سوال مي شود شناخت خوبي از خود پيدا کند.حالا که خداي ما که از همه چيز به ما نزديک تر است و ما را بهتر از خودمان مي شناسد ،چه نيازي به آگاهي از طريق پرسش دارد ؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آنچه درباره پرسش عالم قبر مطرح است ،خاستگاه ديني دارد . مسلمانان با استناد به آموزه‌هاي ديني‌شان بدان باور دارند. مثلا در روايتي آمده: در قبر از محض ايمان و محض کفر پرسيده مي‌شود، ساير مردم را به حال خود واگذار مي‌گردد. (1) از اين روايت به دست مي‌آيد در قبر (عالم برزخ) از ايمان و کفر افراد سوال مي‌شود، ساير اعمال در قيامت باز جويي مي‌گردد.
امام صادق (ع) فرمود: هر کس سوال در قبر (برزخ) را انکار نمايد، شيعه ما نيست. (2) بنابراين سوال قبر حقيقتي انکارناپذير است.
اما بر خلاف آنچه در پرسش آمده سوال در قبر بسيار منطقي و قابل تحليل عقلي است، زيرا حکمت سوال قبر تنها چيزي نيست که پرسشگر محترم تصور کرده، بلکه اسرار بسياري در اين باب ممکن است نهفته باشد، به عنوان مثال حرکت و سير در عالم برزخي در پي سوال از عقايد انجام مي‌گيرد، از اين رو گفته شده: حرکت و پيشرفت در عالم برزخ، بعد از مساله سوال است، يعني بعد از سوال فرشته که نقش اساسي و تعيين کننده دارد، حرکت برزخي در مسير انتخاب شده شروع مي‌گردد، در نتيجه آنان حرکت و سير برزخي دارند که از آن ها سوال مي‌شود ، نه کساني که سوال در برزخ براي آنان نيست،
در عالم برزخ از کساني که در دنيا در طريق خالص كردن ايمان و يا خالص كردن کفر از نظر تحقيق و عمل جديت داشته‌اند سوال مي‌شود، اما آن هايي که در دنيا در هيچ کدام از اين دو طريق نبوده‌اند به اين معنا که در راه خالص كردن ايمان در مقام تحقيق و عمل جديت ننموده و حرکتي نکرده‌اند، و نيز در راه خالص كردن کفر از جهت تحقيق و عمل کوششي نداشته‌اند، در برزخ از آن ها سوال نمي‌شود . حسابي که براي دو دسته اول و دوم باز مي‌گردد، براي آنان باز نشده ، حساب آنان در عوالم بعد از برزخ روشن مي‌شود. (3) در نتيجه سوال در قبر براي مشخص شدن سير و حرکت به سوي بهشت و يا دوزخ و مانند آن است، نه براي آگاه شدن از عقايد مردم ،چون خداوند به همه امور داناست.
پي‌نوشت‌ها:
1. کافي، ج 1، ص 64.
2. بحار الانوار، ج 6، ص 223.
3. محمد شجاعي، معاد يا بازگشت به سوي خدا، ج 2، ص 336 تا 337.

پرسش: ما انسان ها نيز عقايد خود را به درستي مي دانيم و خوب اين را هم مي دانيم که نمي توانيم چيزي را انکار کنيم. به نظر من اين طرز تفکر نشانه توجه بيش از اندازه ما به بعد مادي وفيزيکي ماست مثلا فشار قبر، اصلا، فشار قبر براي چيست ؟چرا ما بايد له بشويم؟خداوند بلند مرتبه و مهربان با فشار قبر از مهمان هاي شب اول خود پذيرايي مي کند ؟ اين ها توهماتي ساخته ذهن بشرند .

پاسخ:
اولا بسياري از آموزه‌هاي ديني به خصوص مسايلي نظير آنچه پرسش آمده ، حقايق تعبدي است . درک حکمت و فلسفه آن براي بشر عادي به آساني ميسور نيست . هرگز عقل بشر نمي‌تواند اسرار نهفته در اين گونه حقايق را به طور کامل درک نمايد.
ثانيا: مسئله فشار قبر ساخته ذهن بشر نيست بلکه در رواياتي که بعد از قرآن دومين منبع باورهاي ديني است، در اين باره تصريحاتي بسياري آمده است، از جمله فرمود: «نعوذ بالله منها، ما اقل من يضلت من ضغطه البقر؛ (1) از فشار قبر به خدا پناه مي‌برم .چقدر اندک‌اند کساني که از فشار قبر نجات مي‌يابند».
در اين باره روايات بسيار نقل شده است. (2) از مجموع آن به دست مي‌آيد که اين مسئله خاستگاه ديني دارد و ساخته ذهني بشر نيست.
فشار قبر در واقع پيامد اعمال و کفاره گناهان آدمي است . اسراري بسياري در آن نهفته است. از اين رو برخي از بزرگان با الهام از روايات گفته : فشار و سختي قبر در اصل از انسان به دنيا و عدم انس او به نظام جديد برزخي و ابهام در سرنوشت آيند سرچشم مي‌گيرد، احيانا با بعضي از علل و عوامل، تشديد مي‌گردد، علل و عوامل تشديد اين سختي ها، همه آلودگي‌هاي فکري، اخلاقي، و عقيدتي و عملي است كه شرعا از آن ها نهي شده است، آنچه از خلال روايات وارده برمي‌آيد اين است که تندي و بدخويي انسان نسبت به اهل خود و خانواده خود و زبان تند داشتن با آن ها از موجبات تشديد سختي ها و فشار قبر است. (3)
بنابراين فشار قبر و ساير سختي ها و رنج‌ها بعد از مرگ براي آدمي از پيامد و نتيجه عمل انسان‌هاست. و گرنه خداوند مهربان هرگز با بنده خود خصومت ندارد . بر او سخت نخواهد گرفت ولي عکس العمل کار انسان‌ها چيزي است که بالاخره آثارش در برخي منازل بعد از مرگ اشکار مي‌گردد.
پي‌نوشت‌ها:
1. بحار الانوار، ج 6، ص 261، حديث 102.
2. همان .
3. محمد شجاعي، معاد يا بازگشت به سوي خدا، ج 1، ص 278.

سلام نميدونم بايد از كجا شروع كنم اما اينو ميدونم كه شما ها ميتونين كمكم كنين بزاريد از خودم بگم كه خيلي خدا رو دوست دارم و واقعا دوست دارم يكي از بنده هاي خوب خدا باشم واينو هم تجربه كردم اما نميدونم چند ودتيه كرفتار شيتون شدم هر كاري ميكنم كه بخوام دست از كناه بردارم نميتونم بار ها و بارها سعي كردم اما نتونستم كاري رو از پيش ببرم يادم مياد كه بهترين دوران زندگيمو وقتي سر ميكردم كه شب ها حتي براي نماز شب بلند ميشدم يه زندگي بسيار زيبا و اروم اما اين مدت زندگيم به هم خورده ميترسنم از كسي كمك بگيرم و باكسي مشاوره كنم تا اين كه اين فكر به ذهنم رسيد كه از شما كمك بخوام اگه بتونيد راهنماييم كنيد حتما ادم خوبي ميشم وگرنه خدا ميدونه اخر و عاقبتم چي ميشه خواهش ميكنم بگيد چي كار كنم .اگه ميشه راهنماييتونو به ايميلم بفرستيد اين توري بهتره .تشكر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از هر چيز روح پاك جو و نگراني از ابتلاي به گناه را در شما ارج نهاده و شما را تحسين مي كنيم . اين نشان از ايمان شما دارد ، بنابراين زمينه دور شدن از گناه و باز گشت به فطرت ومعنويت و نزديک شدن به خدا در شما هست، بايد« همت واراده و پشتكار» را نيز به ‌آن ضميمه كنيد. فرصتي را که خدا داده ، غنيمت شمار تا لطف و عنايتش به خشم وغضب تبديل نشود.
دوست عزيز ! نظير سؤال شما را يک کسي از حضرت امام حسين عليه السلام پرسيد و عرض كرد: گناهكارم ، معصيت و نافرماني خدا مي کنم ، صبر بر معصيت ندارم و نمي توانم در برابر برخي گنا هان نفس امّاره ام را کنترل کنم ، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هرکاري خواستي بکن:
1ـ روزي خدا را نخور و هر چه مي خواهي گناه و نا فرماني خدا كني بکن.
2ـ از ولايت خدا بيرون رو و هر چه خواستي گناه كن.
3ـ در جايي گناه كن كه خدا تو را نبيند.
4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائيل جانت را بگيرد و هر چه خواستي گناه كن.
5ـ وقتي مالك دوزخ تو را به آتش مي اندازد، داخل آتش نرو بگو من نمي روم ، آن وقت هر گناهي خواستي انجام ده».(1)
در اين حديث حضرت مي خواهد بگويد: تو كه بر هيچ يك از اين پنج چيز قادر نيستي، پس چگونه گناه انجام مي دهي و خود را بدبخت مي كني؟!
عامل اصلي بدبختي آدمي گناه است . اگر انسان بخواهد از گناه دوري كند و از اين سمّ مهلك نجات يابد، رعايت نكات زير ضروري است:
1- تصميم جدي و قاطع بر گناه نكردن؛
تا انسان عزم راسخ بر ترك گناه نداشته باشد، چندان توفيقي در عدم ارتكاب گناه به دست نمي آورد.
2-توجه كامل به اين كه خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است
حتي بر خطورات قلبي ما ( که در دل مي گذرد) احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنين يقيني داشته باشد، خجالت مي كشد گناه كند و از دستورهاي خالقش سرپيچي نمايد. براي اين كه انسان به چنين توجهي موفق شود، بايد هميشه به ياد خدا باشد . علي(ع) فرمود: «خدا را در همه جا ياد كنيد، زيرا در همه جا با شما است». (2) حضرت در حديث ديگر فرمود: «ذكر دو گونه است: ياد خدا به هنگام مصيبت و بهتر از آن ياد خدا در رويارويي با گناه و معصيت است كه مانع از ارتكاب حرام مي شود».(3) قرآن فرمود: «آيا (او كه اهل گناه و شرك است) ندانست كه خدا مي بيند؟».(4)
3- تفكر در عواقب زيان بار گناه:
اگر انسان توجه كامل داشته باشد كه معصيت افزون بر آثار سوء دنيوي، چه عذاب هاي غير قابل تحمل اُخروي به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوري مي جويد.
قرآن مي فرمايد: « هر كس به خدا با حالت گناه وارد شود، جزاي او جهنمي است كه در آن جا نه مي ميرد و نه زنده مي ماند».(5) در آيه ديگر فرمود: «(در روز قيامت) گناهكار دوست دارد كه فرزندان، زن، برادر، همه خويشان و همه اهل زمين را فدا مي كرد تا از عذاب نجات مي يافت، (ولي) چنين نيست، (بلكه) آن آتش شعله كش است و ...».(6)
4- مقايسه بين بهشت و جهنم.
اگر انسان از نعمت هاي بهشت و عذاب هاي جهنم اطلاعات اجمالي هم داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پيدا مي كند و از جهنم مي ترسد، در نتيجه مرتكب گناه نمي شود.
اميرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون كسي است كه بهشت عالي را به گناه پست بفروشد».(7)
5- عمر انسان زودگذر است و در آينده بسيار نزديك به نتايج اعمالش خواهد رسيد؛
اگر انسان به اين مسئله توجه داشته باشد و فكر نكند كه فعلاً خبري از سراي آخرت نيست، در عدم ارتكاب گناه مؤثر است، چرا كه خيلي از افراد به خيال اين كه عواقب وخيم معصيت دير به سراغ انسان مي آيد، مرتكب معصيت مي گردند. قرآن فرموده: «گناهکاران آن روز را دور مي بينند، و ما آن را نزديك مي بينيم».(8)
6- زياد سبحان الله گفتن،
باعث مي شود شيطان از انسان دور شود.
وقتي شيطان از انسان دور شود، ديگر گناه نمي كند. امام صادق(ع) فرمود: «شيطان گفته است: پنج كس مرا بيچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقيه مردم در اختيار منند:
1ـ كسي كه با نيّت صادق به سوي خدا رود و در تمام كارها به او توكّل كند.
2ـ كسي كه در شبانه روز زياد تسبيح گويد.
3ـ كسي كه هر چه براي خود مي پسندد، براي برادر مؤمن خود نيز بپسندد.
4ـ كسي که در وقت رويارويي با مصيبت ناله و فرياد نزند.
5ـ كسي كه به آن چه خدا قسمتش كرده است ، راضي باشد».(9)
7- نماز؛ نماز آدمى را از كارهاى زشت و گناه باز مى دارد.(10)
خود را مقيد کن همه نماز ها به خصوص نماز صبح را اول وقت و در آرامش کامل بخواني .رکوع و سجود را کامل و با حوصله انجام دهي .توجه داشته باشي که با چه کسي داري صحبت مي کني . با چه کسي پيمان بندگي مي بندي و مي گويي: "خدايا فقط تو را مي پرستم . فقط از تو اطاعت مي کنم . فقط از تو کمک مي طلبم"آيا بعد از اين پيمان درست است از هواي نفس و دشمن قسم خورده انسان يعني از شيطان اطاعت کني ؟
8- محاسبه و مراقبب:
كسى كه دنبال ترک گناه و خواهان رشد و تكامل معنوى است ، بايد مراقب اعمال خود باشد . هر روز يا هر شب پيش از خواب از خودش حساب کشي كند . ببيند صبح تا شب چه کار هايي کرده ،چند تا گناه کرده ،اگر خدا گناهان را نبخشد، چه سرنوشت شومي خواهد داشت. پس توبه کند. با گريه و التماس عاجزانه از خدا بخواهد او را بيامرزد . توفيق ترک گناه به او عنايت کند تا به تدريج نقايص و كاستى هاى خود را جبران و نقاط قوتش را تقويت نمايد.
9- دورى گزيدن از صحنه گناه؛
پيشگيرى از گناه آسان ترين راه مبارزه با گناه است. جوانى كه مى خواهد گناه نكند ، بايد خود را از صحنه هاى گناه دور نگه دارد. مثلاً از ديدن عكس و فيلم مبتذل و اختلاط با نامحرم و شركت در مجلس يا عرصه هاي گناه بپرهيزد.
جهت آگاهي بيش تر و ترغيب براي عملياتي کردن توصيه ها کتاب هاي زير را مطالعه کنيد:
1- کيفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن ، از سيد هاشم رسولي محلاتي
2- گناه شناسي، از آقاي محسن قرائتي
3- گناهان کبيره، از آيت الله شهيد دستغيب
4- پيام قرآن ،ج 6 از آيت الله مکارم شيرازي
5- معراج السعاده،از نراقي
پي نوشت ها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقين، ج 6،ص349.
2. همان، ص 295، شماره 8567.
3. همان، ص 294، شماره 8562.
4. علق (95) آيه 14.
5. طه (20) آيه 74.
6. معارج (70) آيه 11 ـ 15.
7 . غررالحكم، ج 1، ص 356.
8. معارج (70) آيه 6.
9. آثار الصادقين، ج 6، ص 290، شماره 8543.
10. عنكبوت (29) آيه 45.

سلام مدتی است که به طور کامل ترک صله ی رحم کرده ام و هیچ نوع ارتباطی با اقوام خود ندارمو میدانم که ترک صله ی رحم باعث جهنمی شدن انسان میشود به طوری که انسان هرگز وارد بهشت نمیشود اما نمیتوانم با انها رفت وامد کنم علت ان هم دشمنی شدید انها با من است من دچار بیماری روحی و فکری شده ام که موجب اسیب به انها شده بودو همچنین چشم شور دارم انها هم به علت اینکه من به انها اسیب میزدم مرا جادو کرده اند و نسبت به من کینه ی عمیقی دارند و همیشه حتی بعد از خواندن قران مرا نفرین میکنندبه طوری که بارها نزدیک بود بمیرم از طرفی دیگر من هم چشم دیدن انها را ندارم به علت ظلم های بسیاری که به من کردند که جادو کردن نفرین کردن و اینکه به علت دشمنی که با من دارند بارها ابروی من را برده اند و بد گویی مرا میکنند و به علت بیماری که دارم مرا تحقیر و تمسخر میکنند و حتی در گذشته که با انها رفت وامد داشته ام جلوی روی من مرا مسخره میکردندو فشار های روحی بسیاری به من وارد کردند و به علت چشم شوری هم که دارم حتی جلوی من نمیخندند و به طور معمولی رفتار نمیکنند ایا با تمام این شرایط من میتوانم با انها ارتباط داشته باشم به طوری که حتی جواب سلام مرا نمیدهند و ابرویم پیش انها رفته است و تمام رازهای مرا میدانند با این شرایط من چگونه با انها رفت وامد داشته باشم همه ی حرفهایی که در بالا گفتم کاملا جدی گفتم و حقیقت دارد لطفا بگویید چه کنم و کمکم کنید با تشکر

با عرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
بهتر بود نوع بيماري خودتان و تشخيص دکتر متخصص و درمان هاي گذشته خودتان را يادآوري مي فرموديد تا مشاوره بهتري بگيريد . اما به احتمال زياد افکار منفي و فاجعه آميزي که نسبت به ديگران داريد ،به دليل مشکلات روحي و رواني است که نام برديد . تا زماني که درمان کامل صورت نگرفته و سلامتي رواني شما از طريق پزشک متخصص تأييد نشده، به افکار و احساسات و برداشت هاي خودتان اعتماد نکنيد .سعي کنيد طبق افکاري که در حال حاضر داريد، با ديگران رفتار نکنيد، بلکه با بي اهميت شدن نسبت به احساسات و برداشت هايي که نسبت به ديگران داريد ،با آن ها رابطه خوبي داشته باشيد.
تنهايي و تنها ماندن براي شما مناسب نيست . باعث هجوم افکار منفي مي شود. بنابراين سعي کنيد براي آرامش روحي و رواني خودتان هم شده ارتباط خودتان را با خويشاوندان بيش تر کنيد . سعي کنيد بهترين برداشت ها و خوشبينانه ترين برداشت ها را نسبت به اطرافيان تان داشته باشيد . هيچ گونه چشم داشتي نسبت به آن ها نداشته باشيد . سعي کنيد در رابطه با ديگران هميشه نسبي فکر کنيد . احتمال رفتاري که دوست نداريد، از طرف ديگران بدهيد . سعي کنيد گذشت را در زندگي نسبت به ديگران سرلوحه زندگي خود قرار دهيد. بنابراين به خاطر واجب بودن صله رحم و ارتباط با خويشاوندان و با هدف آرامش و مشغوليتي که در جمع وجود دارد، اقدام به افزايش تعاملات اجتماعي کنيد . دقايق و ساعتي که در کنار آن ها هستيد سعي کنيد با افکار منفي و خواندن ذهن هاي ديگران مبارزه کنيد . با مديريت گفتگو سعي کنيد توجه ديگران را از گفتگوهايي که دوست نداريد، به موضوعاتي که دوست داريد تغيير دهيد.
البته صله رحم مي تواند از طريق تلفن يا چيزهايي مانند آن نيز صورت گيرد. مهم آن است كه بدانند جوياي احوال آن ها هستيد و نسبت به آن ها بي اهميت نيستيد، اما ترك صله رحم در هيچ حال جايز نيست.
موضوع شور بودن چشم شما بهتر بود نشانه و تأييداتي را مطرح مي فرموديد و نمونه هايي راذکر مي کرديد ،زيرا گاهي اوقات ممکن است به دلايل مختلفي اتفاقي روي دهد و شما هم در آن مکان حضور داشته و نگاه مي کرديد اما دليل بر شور بودن چشم تان نيست اما اگر واقعا فکر مي کنيد که چشم تان شور است، صدقه دادن و اذکاري مانند گفتن ماشاءالله و يا لاحول ولا قوه تا آخر را زياد بگوييد.
امام صادق فرمود:
"چشم [زخم] حق است . از خودت در امان نيستي، نيز نسبت به ديگران ، اگر در اين مورد ترسيدي بگو:
ما شاءالله [لا حول و] لا قوّه إلاّ بالله العليّ العظيم،(1) اين جمله سه بار ادا شود".
نيز امام صادق(ع) فرمود: " اگر از چيزي نسبت به برادر مؤمنت تعجب كردي، در حق او دعا كن ".(2)
دوري از حسادت نسبت به ديگران، قانع بودن به نعمت الهي هر چند ناچيز و اندک باشد، در رفع اين حالت موثر است. هم چنين انسان بايد بداند که بسياري از نعمت هاي الهي آزمايش انسان ها است ، پس اگر نعمتي در دست کسي ديد ، نشان لطف خداوند يا سعادت او نداند . چه بسا نعمت به خاطر انجام ندادن شکر آن ، عذاب دردناکي در آخرت براي او فراهم اورد.
پي نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج 60، ص 26، حديث 23 چاپ بيروت.
2. همان، ‌ص 25، حديث 19.

با سلام خدمت شما و ضمن تشكر از پاسخگويي سريع شما. سوال من از خدمت شما اينه كه زماني كه امام رحلت نمودند من 9 سال داشتم(من اكنون دختري 30 ساله هستم) و اكنون حضرت امام(ره) را به عنوان مرجع تقليد خود قرار داده ام حال سوال من از شما اينه كه آيا من مي تونم از حضرت امام خميني(ره) تقليد كنم ؟ با توجه به اينكه اكنون ايشان در قيد حيات نيستند.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر در آن زمان (9 سالگي)از حضرت امام (ره) تقليد مي کرديد ، مي توانيد با اجازه مرجع زنده باقي بمانيد، ولي اگر در آن زمان از ايشان تقليد نمي کرديد، نمي توانيد از امام تقليد بکنيد و بايد از مرجع زنده تقليد بکنيد.(1)
پي نوشت:
1 . توضيح المسايل مراجع ،م 2 و 9 .

با سلام خدمت شما كارشناسان محترم. سوالي كه دارم از خدمت شما اين است كه اگر خانمي بعد از اتمام دوره پريودش يعني 7 و يا كمتر از 7 روز به مدت 1 يا دو روز پاك باشد و بعد از آن لكه قهوه اي ديد آيا روزهايي را كه نماز خوانده ويا روزه گرفته صحيح است يا خير ؟ آيا روزه اي كه بعد از اتمام 7 روز دوره پريودش گرفته صحيح است يا بايستي قضاي آن را به جا آورد؟ لازم به ذكر است در طي اين دو روزي كه روزه گرفته و نماز خوانده هيچ لكه اي مشاهده ننموده است.(مرجع تقليد امام خميني(ره))

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
آري، اگر زن بعد از پاک شدن از عادت ماهيانه و پيش از تمام شدن ده روز از اول عادت، خون ببيند، حکم حيض را دارد و بايد غسل حيض کند، يعني اگر روز پنجم پاک شود و غسل كند ، اما بعد از آن روز هفتم يا هشتم يا نهم و دهم لک بيني داشته باشد، آنها هم حيض حساب مي شود، و بايد دوباره غسل کند و روزه هايي که در ايام حيض گرفته باطل است و بايد قضا کند.(1)
پي نوشت:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله:481.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
قضاي نماز و روزه پدر و مادر بر پسر بزرگ تر واجب است ، نه بر پسر کوچک تر، اما به جا آوردن نماز و روزه قضاي والديني که مرحوم شده اند(چون تا زنده اند، ديگري نمي تواند نماز و روزه قضاي آن ها را انجام دهد) توسط پسر کوچک خانواده نيز قبول است. اما يک نماز يا يک روز روزه فقط براي يک نفر حساب مي شود، نه دو نفر. يعني اگر بخواهد براي پدرش نماز قضا بخواند، بايد چنين نيت کند: قضاي نماز صبح پدرم را مي خوانم قربتاٌ الي الله . درنماز ظهر نيت کند:قضاي نمازظهر پدرم را مي خوانم قربتاٌ الي الله .هيمن طور در بقيه نماز ها . در روزه نيت کند: قضاي روزه پدرم را مي گيرم قربتاٌ الي الله. اگر بخواهد براي مادرش به جا آورد ،مادر را نيت مي کند.
در نماز و روزه مستحبي هم مي تواند براي هر يک از پدر و مادر نماز و روزه مستحبي انجام دهد، يعني به نيابت از آن ها و نيز مي تواند خودش نماز مستحبي بخواند(نه به نيابت از پدر يا مادر، بلکه براي خودش)و روزه مستحبي بگيرد و ثوابش رابراي پدر يا مادر يا هر دوي آنان هديه کند. يعني هديه ثواب يک نماز يا يک روز روزه براي هر دو نفر اشکال ندارد.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله خامنه اي، استفتائات ،س542.

دستکاری ابرو برای مردان در اسلام تاچه حد مجاز است؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اصلاح ابرو و زينت كردن مردان به خودي خود حرام نيست , ولى اگر موجب تهييج شهوت شود ، يا مردى خود را شبيه به زن كند, حرام است .(1)
لطفا در ارتباط هاي بعدي نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد .

پي نوشت :
1.استفتا از دفتر مراجع.

صفحه‌ها