پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دعا و راهكار براي جلب علاقه وايجاد محبت و دوستي ميخواهم استفاده از سنگ ها ودعاهايي كه ائمه استفاده مي كردند؟

خدمتتان یاد آور می شویم که بهترین عمل برای نورانیت صورت و زیبایی آن و محبوب شدن نزد خدا و مردم از نظر قرآن و روایات اسلامی خواندن نماز شب است که در آن حدود سی اثر برای خواندن نماز شب ذکر شده است برخی از آن صفات را مفسران در ذیل آیه این اثرات برشمرده اند : و من اللیل فتهجد به نافلة لک عسی آن یبعثک ربک مقاما محمودا ،(1) ای پیامبر پاسی از شب را بیدار باش و تهجد و عبادت کن و این وظیفه ای افزون برای توست ، باشد که پروردگارت تو را به مقامی محمود و پسندیده بر انگیزد . به خاطر اهمیت و ارزش نماز شب است که خدای متعال در قرآن سه بار به زمان خواندن آن قسم یاد می کند، که عبارت باشد ، والیل اذا یسر ،(2) والیل اذا عسعس (3) والیل اذا ادبر ،(4) یعنی قسم به شب هنگام تمام شدنش ،
(البته غير از دعا خوردن زيتون و روغن آن براي جلاي صورت توصيه شده است ).

پی نوشت ها :
1. محسن قرائتی ، تفسیر نور ،تهران ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سال 1384 ، ج 7 ص 104. و شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان ، تهران ، کتاب فروشی ، محمد حسن علمی ، ص 60 5 .
2. فجر (89) آیه 4.
3. تکویر (81) آیه 17.
4. مدثر (74) آیه 33.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام وخسته نباشید؛ من پسری 18 ساله هستم متاسفانه با یه دختر نامحرم همسن خودم دوستی میکنم، در اوایل نسبت به کناه این کار بی اعتنا بودم وبه همین خاطر دوستی مون گرم تر وصمیمی تر شد وحالا 1سال از این مسئله گذشته و ما کاملا به هم وابسته شدیم. از طرفی هم به هیچ وجه امکان ازدواج بین ما به دلیل سن و شرایط زندگی وجود نداره،از طرفی هم متوجه این گناه بزرگ شدم وحالا موندم که چطور قطع رابطه کنیم. چیکار کنم که بدون ناراحتی از هم جدا بشیم ویا اینکه چطور ازاین گناه دور بشیم؟؟؟ البته هیچ کار گناهی بین ما نبوده فقط صحبت تلفنی و گاهی اوقات هم دیدن همدیگه با فاصله. حالا ازشما کمک میخوام و میخوام در این مورد من رو راهنمایی کنید. امیدوارم کمکم کنید؛ یا علی...

سعی خواهیم کرد که با توجه به تجارب گوناگون خویش بهترین پاسخ و عملی ترین راهکارها را در این زمینه به شما ارائه نماییم. ما در ابتدا بر اساس جهانبینی اسلامی، به روشنگری شناختی در این زمینه می پردازیم، آن گاه برخی از راهکارهای عملی برای رهایی از این حالت، به شرط تمایل شما جهت رهایی از آن ارائه می‌نماییم.
در بینش اسلامی راز خلقت انسان، رسیدن به قله های سعادت و در نهایت لقای پروردگار می باشد. خداوند برای تکامل و رسیدن انسان به این قلة مرتفع راه ها و قوانین مختلف تکوینی و تشریعی در نظر گرفته که طی این طریق ها فقط با مجاهدت و کوشش بسیار میسر می‌گردد، زیرا خداوند تکویناً رشد انسان و هویدا شدن گوهر وجودی او را در
تحمل سختی و مجاهدت قرار داده، مشکلاتی که با همدستی سه ضلع مثلثی که در یک سوی آن
شیطان و در یک سوی آن نفس و در سوی دیگر آن دنیا قرار دارد ،ایجاد می شوند. با توجه
به این نکته فلسفه وجودی شیطان نیز هویدا می گردد.
شیطان قسم یاد کرده که مانع رسیدن انسان به این قله رفیع گردد. به این منظور تمهیدات بسیاری
به تناسب افراد مختلف به کار می‌بندد . زاهد را تشویق به ریا در عبادت می‌کند، حاکم
را وسوسه به ظلم کرده و عده ای را نیز به جهت بازداشتن از یاد خدا و جمع آوری توشه
برای رسیدن به هدف عالی آفرینش، از طریق وسوسه های باطنی که از ابزار مهم او به شمار
می رود ،دچار عشق ها و یا به بیانی بهتر دچار هوس های زود گذر می‌نماید. در ادبیات
تحقیق روانشناسی، این گونه علاقه ها را whin ویا caprice که معادل هوس فارسی است،
دانسته اند. یکی از ویژگی های هوس، نفسانی بودن، غیر اصیل بودن، گذرا و
ناپایداربودن آن است. انسانی که دائما تن به هوس های خود می دهد ،دچار اختلال شخصیت
می‌شود که یکی از نشانه های آن از دست دادن عزت نفس و اعتماد به نفس است. چنین
شخصی دائما با پذیرش القا هایی که شیطان در قلب او وارد می‌کند، سر تعظیم در مقابل
او فرود می آورد . به خاطر عدم اصالت هوس، پیوسته از شاخه این هوس به شاخه آن هوس می
پرد . عمر گرانقدر خود را که برای وصول الی الله به او عطا شده بود ، در امور پوچ
واهی و بد عاقبت صرف می کند. در پایان عمر خویش این بیت را با ناله جانسوزی سر می
دهد که:
عمری پی اغیار دویدیم از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
پس نکته مهم شناختی که باید به آن توجه نمایید، این است که این ها عشق نیست و هوس است . دامی
است که شیطان بر سر راه انسان نهاده تا او را از رسیدن به محبوب واقعی و اصلی باز
دارد. نشانه غیر اصیل بودن آن این است که به محض اینکه شخص مورد بهتری از جهت قیافه
و زیبایی و یا ابراز محبت می بینید، از معشوق قبلی اعراض کرده و به دام معشوق و یا
بهتر بگوییم به در دام هوس جدید می افتد. حال با این بينش جدید می توانید از
موضع برتر و بالاتری به مشکل خود بنگرید . بعد از این خودتان را اسیر آن نپندارید و
سعی نمایید با توجه بیش تری که به ارتباط با خدا و یاد حضرت دوست می کنید، کم کم ریشه
این القای شیطانی را از قلب خود ریشه کن کنید تا بتوانید پرتو گرم و جان بخش عشق
حقیقی را مشاهده کنید.

تکنیک هایی برای نجات افراد از دام عشق و عاشقي:
توجه به این نکته در ابتدا بسیار حیاتی است که برخي از روان شناسان در این باره
مي‌گويند که کار کردن با چنین افرادی ( افرادی که عاشق کسی شده اند) بسیار سخت است
زیرا اين ها مثل آدم هاي «مانيک»هستند؛ مانيک‌ها از حالت «مانياي» خود‌شان خيلي
خوش شان مي‌آيد، و راضی به ترک آن حالت نمی شوند. اگر به بيمارستان رازي تهران
برويد، موارد جالبي می بینید. مثلا وقتی به قسمت زنان مي‌رويد، مي‌بينيد خانم
«مانيک»است و مي‌خواند و مي‌رقصد و بسیار خوش است اما همين که پرستار را مي‌بيند که
آمپول دستش است و براي مداواي او مي‌آيد، به شما پناه مي‌برد و مي‌گويد مرا از دست
آن پرستار که مي‌خواهد اين حالت را از من بگيرد ،نجات دهيد، وقتي پرستار آمپول را به
او مي‌زند، مثل لاستيکي که پنچر شده باشد ،بادش مي‌خوابد و ديگر اصلا از آن حالات
خبري نيست. اين حالت را دوست ندارد و مي‌خواهد در همان حالت شيدايي بماند و لذّت
ببرد. روان‌شناسان مي‌گويند: اين هایي که درگير روابط رمانتيک و عاشقانه هستند، مثل
افراد مانيک هستند که از مانيا بودن خودشان خيلي لذت مي‌برند . انگيزه‌اي براي
خروج از اين حالت ندارند. پس قدم اول و بسیار حیاتی برای حل مشکل شما این است که در
خود اراده ای برای خروج از این حالت آسیب زا ایجاد کنید . توجه دقیق به بحث شناختی
قبلی می تواند این انگیزه و اراده را در شما ایجاد کند. به تجربه برای من ثابت شده
است که رهایی از حالت احساس آسیب زا امکان دارد به شرطی ‌که شخص، تقاضای کمک
برای رهایی از این مشکل بنیان برافکن را داشته باشد، زیرا در این صورت شخص عاشق،
دیگر آن حالت بی رغبتی افراد مانیک برای درمان را ندارد . انگیزه برای درمان و
نجات از این حالت ویرانگر دراو ایجاد شده ؛ مقداری «این‌سایت» و بینش نسبت به عاقبت
ادامه این وضعیّت خود پیدا کرده است. در اين زمينه ما يک سري تکنيک‌هاي براي کمک
به شما ارائه می دهیم.
تکنیک اوّل: «رُمَنس» زدايي:
در اولیّن قدم باید برای شما روشن شود که، رومنس و عشق عاشقی يک پديده پیش پا افتاده و روزمرّه است! حال چطور به اين نکته واقف شوید و به این نقطه برسانید؟ سعي کنید با تمام جزئيات اين حالات و تجارب رمانتيک خود را
که با فلانی داشته ای بنويسید .بعد آن را با صدای بلند برای خود بخوانيد . گاهي اوقات
استفاده از ضبط صوت و آينه براي اين منظور خيلي خوب است ؛يعني در حين اينکه متنی را
که نوشته اید، مي‌خوانيد و یا از ضبط صوت صدای خود را گوش می‌کنید ،در آينه نیز
خودتان را نگاه کن، حال باید گفت که چرا اين کار را انجام مي‌دهيم؟ اگر رفته
باشيد خانه کسي، و در آن خانه غذاي لذت بخشي خورده باشيد و خيلي به شما خوش
گذشته باشد، بار اوّل که تعريف مي‌کنيد، با لذت تمام آن را تعريف مي‌کنيد. دفعه
دوّم کمي لذت آن کم تر مي‌شود . بار سي‌ام و چهلم ديگري لذتي از تعريف کردن آن
نمي‌بريد .يواش يواش رنگ مي‌بازد، اين همان حالتی است که من درمانگر در پی آن هستم
و مي‌خواهم به آن برسید و ببینید که اين يک حالت یک پديده روزمرّه است . اگر
انسان عنان خود را دست شیطان بدهد ،هر روز بارها انسان را به دام می
اندازد. فکر نکنید که این حالت شیدایی شما خیلی ويژه است و آسمان سوراخ شده
و فقط یک مورد برای تان پایین افتاده است، همه از اين تجربه‌ها دارند، امّا آن هايي
که ضعیف و «نان اَسِر‌تيو»هستند، به دام آن مي‌افتند. افراد«اَسِر‌تيو» و عزّت مند
به راحتي از کنار آن ردّ مي‌شوند. اين نوع مردها يا زن هايي که اين حالت را دارند و
رمانتيک هستند مي‌گويند: اوه خدای من، يک رویداد فوق العاده و بی‌نظیر برای من رخ
داده و باید آن را غنییمت شمرده و خوب از آن استفاده کنم، چون آسمان سوراخ شده، و اين
مرد يا اين زن براي من از آسمان افتاده!
باید اين توهم را از ذهن خود بزدائيد و بيرون کنید . تنها راه آن همين است که گفتم. توجّه کنيد که هر چقدر اين
عمل زياد تکرار شود، حالت عاشقانه ای که دارید، عادي‌ترمی شود. روزمرّه‌گي
بیش تری پيدا مي‌کند. اگر بتوانيد این حالت خاص خود را به حالت روزمره‌گي
برسانيد، در «رُمَنس» زدایی ( برطرف کردن حالت عاشقانه ) موفق شده‌ايد، همان گونه که
گفته شد، اين تکنیک را «رُمَنس» زدايي مي‌گويند. یعنی شخص درگير حالت هاي رمنسي و
عشقی است . با نصيحت نمي‌شود او را درست کرد، مثلا نمی توان به او گفت: اين کارها بد
است و خوبیّت ندارد. او این ها را نمی پذیرد و قبول نمي‌کند . تازه اگر بپذیرد و قبول
کند ،باز سراغ ماجرای عاشقانه خودش می رود ،زیرا دلش درگیر آن است و این گونه حرف ها به
عقل و سر مربوط است ،یعنی عقلی‌که در سر است، آن را می پذیرد، اما دل کاری به عقل و
سر ندارد . کار خودش را می‌کند و خود مختار است . به خاطر کششي که دارد، دوباره
مي‌رود سراغ عشق و عاشقی و کار خود را انجام مي‌دهد، پس اين یک تکنيک قشنگ و
کاربردی برای این گونه موارد است . اگر دقيق اجرا شود، کارآیی زیادی دارد.
بعد از اجرای این تکنیک به عنوان قدم اوّل که باعث می‌شود شخص از حالت های
عاشقانه خود سير و اشباع شود، تکنيک بعدي را به عنوان دومیّن گام در جهت درمان او،
برمی داریم.
2- تکنیک دوّم که باید به عنوان قدم بعدی برداشته شود ،بزرگ نمایی نکات منفی معشوق
است: این تکنیک بايد بعد از اجرای تکنيک اول انجام گیرد ،به این صورت که باید
نقطه‌هاي منفي طرف را هم ببینید و هم بگوييد و بنویسید؛ زيرا بالاخره هر کسي نکات مثبت و نکات منفي دارد، البته بايد توجه داشته باشيد که اوّل بايد تکنيک اوّل را انجام دهيد تا ابرهاي عشق به کناري رود تا شخص بتواند نکات منفي طرف را هم ببيند ،زيرا اگر از همان اوّل که عشق او شديد است ، به او بگوييد نکات
منفي ‌معشوقت را هم بگو، بی درنگ خواهد گفت: يار من در حسن و جمال و کمال و رفتار
بي‌نظير است . تمامش حسن است. اصلاً عیبی ندارد که آن را به شما بگویم! امّا
وقتي به وسيله تکنيک اوّل اندکي ابرهاي توهم کنار رود، شخص مي‌تواند نکات منفي طرف را
هم ببيند و بگويد. در تکنيک اوّل شخص معشوق خود را تماماً گل مي‌بيند. به عنوان
درمانگر با تکنيک اوّل او را وادار مي‌کنم تا اين گل را آن قدر ببويد که ديگر بويش
براي او عادي شود . آن گاه در تکنيک دوّم مي‌آيم و به خارها مي‌پردازم . به او
مي‌گويم که قشنگ با تمام جزئيات فکرکن . هر شب دو مورد از آن خارها و نکات منفي طرف
را با جزئيات ريز بنويس . با صداي بلند بخوان و بخواب. بايد اين کار قبل از خواب
انجام شود. چون اگر روان‌شناسي «هيلگارد» را خوانده باشيد ،می دانید که آدم ها وقتي
يک چيز را قبل از خواب ياد مي‌گيرند و سپس به خواب مي‌روند، انبار گرداني مغزي مي‌شود
و ذهن شروع مي‌کند به سازمان دادن. بايد این کار، درست قبل از خواب اتفاق
بيافتد.

3- تکنیک سوّم به رخ کشیدن است : وقتي تکنیک دوّم هم به خوبی انجام شد و تمام
خارها و معایب معشوق خود را هم دیدید و لمس کردید، مي‌توانيد به عنوان قدم سوم روي
اين تفسير کار کنيد که: آيا اين همان کسی است که با اين قدرت داري رويش
سرمايه‌گذاري مي‌کني و تمام هستي‌، رابطه خانوادگی ، و آبرويت را روي او
گذاشته‌ای؟! البته بحث شناختی که در ابتدای پاسخ ذکر شد، برای این مرحله نیز مفید می
باشد. آقای پرفسور بک مثلثي در این زمينه دارد ،به این صورت که یک راس آن s ،یک راس
آن i و یک راس آن g است ،مثلاً آن عشق و علاقه ای که تو با این آدم داری ،چقدر s
است، یعنی چقدر استحکام
.
s
پایایی دارد، زيرا عشق هاي رنگي گذرا هستند و با آمدن رنگ برتر
همچون حبابی از بین می روند ،بدین معنی‌که به همان دلیلی‌که

به معشوق اول دل سپرده بودیم ،به معشوق زیباتر تر از معشوق اول دل می‌سپریم و از
معشوق اوّل دست بر می داریم. این طبیعت انسان است که شیطان نیز به خوبی از آن آگاه است
و برای کشاندن انسان دنبال خود با مهارت خاصّی از آن استفاده می کند . چقدر I است
يعني چقدر از مُحَسناتي‌که برای معشوقت برشمردی، جزو خصوصيات ذاتي اين آقا
است. به شرايط ربطي ندارد و طرف فيلم‌بازي نمي‌کند يا مثلا چون رئيس اداره است و
دارد اين خرج ها را انجام مي‌دهد، به نظر خوب مي‌آيد و چقدر G است، يعني اين حالت تا
چه حدّ مي‌تواند فراگیر باشد و تمام زندگي تو را تحت تأثير خود قرار دهد و آن را از
هم بپاشاند . اگر دست برداري، تا چه حدّ زندگي تو متحّول مي‌شود و رو به بهبود
مي‌رود، تمام اين ها را بايد با جزئي‌ترين وجوه براي خودتان تشريح کنيد. مثلا با خود
بگویید: اگر دست از این عشق بکشید ،کلّ زندگي شما چگونه مي‌شود . اگر نکشي ،چطور می
شود . اگر هر دم دنبال یکی که از قبلی خوش تیپ تر است راه بیافتی و بروی ،چه می شود و
کارت به کجا می کشد. يعني «گلوباليني» زندگي تان را در هر دو صورت به طور دقيق با
هم مقايسه کنيد و روی نتایج آن تفکر نمایید. کار کردن با این مثلث این خوبی را
دارد که وقتی مثلا s مثلث در نظرتان خُرد می‌شود و می‌فهمید که اين عشق گذرا
و ناپایدار است، و یا i آن ویا g آن خرد می شود ، اين ها همه ارزش زدايي از حالت هاي
«رمنس» و عشق و عاشقی است. يعني زدودن حالت‌هاي رمانتيک است.

البته پیشنهاد کار شناسی ما این است که تکنیک ها را زیر نظر مشاور و یا روان
درمانگر با تجربه پی گیری نمایید.

یهودیانِ امت رسول الله یا یهود اسلام چه کسانی هستند؟

پاسخ:
پس از آنكه اين آيه -وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ الْآيَةَ (1)- بر رسول خدا در باره يهوديان و نقض عهد و پيمان آنان نازل گشت ِپيامبر اسلام به اصحاب شان فرمودند: أَ فَلَا أُنَبِّئُكُمْ بِمَنْ يُضَاهِيهِمْ مِنْ يَهُودِ هَذِهِ الْأُمَّةِ- قَالُوا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ
آيا خبر ندهم به شما نسبت به كساني كه مانند يهوديان پيمان شكن هستند و يهوديان امت من به حساب مي آيند؟ اصحاب آن حضرت گفتند آري اي رسول خدا بگوييد،
حضرت فرمودند: یهودیان این امت، طايفه اي هستند از امت من كه خويش را امت من مي دانند. اما با فضیلت ترین ذریه ی مرا شهید می کنند. حسن و حسین علیهما السلام را مانند زکریا و یحیی به قتل می رسانند و خداوند قاتلانشان را لعنت می کند. خدای توانا از نسل حسین علیه السلام کسی را می فرستد که انتقام خون او را می گیرد. آگاه باشید که خداوند، قاتلان و دوستان قاتلان و آن هایی که بدون تقیه از لعن آن ها خودداری می کنند، لعنت کرده است.(2)
نتيجه با توجه به اين روايت بني اميه معاويه و يزيد و...كه مسبب اصلي شهادت امام حسن و امام حسين بودند نيز كوفياني كه در پيكار عليه امام حسين شركت نمودند و موجب شهادت آن حضرت را به وجود آوردند. يهوديان امت رسول خدا مي باشند.

پي نوشتها:
1.بقره (2)آيه 84.
2. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏44، ص: 304 علامه مجلسى‏ ناشر: اسلاميه‏،مكان چاپ: تهران‏ ؛ التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص: ،369 ناشر: مدرسه امام مهدى‏،مكان چاپ: قم‏،سال چاپ: 1409 ق‏،نوبت چاپ: اول‏.

باسلام وارادت نزدیکی آخر ماه چه حکمی دارد؟ حرام است یا مکروه ؟ ثانیا اگه چنانچه نطفه بسته شده باشد چه باید کرد؟

نزدیکی آخر ماه اشکال ندارد و نزدیکی در شب اول ماه(غیر از شب اول ماه رمضان ) مکروه است و اگر چنانچه نطفه بسته شده باشد اشکال ندارد و انجام کار خاصی لازم نیست.(1)
پی نوشت:
1.امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، ص228.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما من دختری 20 ساله هستم،بسیار مایلم که پاسخ سوال خود را به لحاظ دینی بدانم اوایل دانشگاه اتفاقی با دختری آ شنا شدم که رفته رفته دوستی ما صمیمی تر شد اما بعد از مدتی متوجه شدم که نه از لحاظ اعتقادی و نه اخلاقی مناسب نیست ، بسیار متوقع است و به راحتی باعث ناراحتی و رنجش دیگران می شود و برای من هم مزاحمت های زیادی ایجاد می کند. مثلا وقت و بی وقت به خانه ی ما تلفن می زند و ساعت ها وقت من را با حرف های بیهوده تلف می کند. من به هر نحوی که بود به ایشان تفهیم می کردم که وقت مناسبی برای تلفن کردن نیست اما با اینکه متوجه می شد اما انگار هیچ فایده ای نداشت . حتی یکبار به دلیل رفتار و گفتار نا مناسب ایشان علی رغم میلم کلاُ قطع رابطه کردم اما بعد از یک ترم اظهار پشیمانی کرد و چون 6 سال از من بزرگتر هست پذیرفتم و دوباره ارتباط پیدا کردیم اما همچنان من و خانوادم از مزاحمت های ایشان در امان نیستیم . تقریبا 2 سال است که من این مشکل را تحمل کردم و نخواستم که او را ناراحت کنم. در ضمن این آگاهی را دارم که اگر به طور مستقیم این موضوع را مطرح کنم اثر منفی می گذارد و یک رفتار نامناسب بروز می دهد واقعا دوست دارم که بدانم وظیفه ی دینی من در مقابل چنین شخصی چیست . واقعا سپاسگزارم اگر من را در این امر یاری کنید. سلامت و موفق باشید انشاالله

توجه شما را به چند نکته ذیل جلب می نمایم:
1 . این دختر همان طور که از نامه تان برمی آید از ثبات هیجانی و شخصیتی برخوردار نیست و کمابیش از برخی اختلالات روانی رنج می برد عزت نفس پایین، تکانشی بودن و ... از جمله ویژگی های احتمالی این دختر است؛ بدیهی است این دختر 26 ساله به خاطر برخی اختلالات احتمالی نیازمند درمان تخصصی می باشد و بدون درمان تخصصی شرایط ایشان احتمالا روز به روز وخیم تر خواهد شد. «دوست درمانی» هر چند اثر تسکینی یا باز دارندگی دارد، ولی قطعاً درمان کارآمدی برای اختلالات روحی روانی ایشان نیست، با توجه به سن نسبتاً بالای ایشان و گذر تدریجی وی از مرز خواستگار داشتن، بهترین توصیه یا دل سوزی دوستانه شما می تواند ترغیب ایشان به مراجعه به یک روان شناس بالینی زن باشد.
هر گونه عدم ثبات رفتاری و ناتوانی در کنترل تکانه (یا همان رفتارهای غیر منطقی) حکایت از عدم سلامت روان فرد دارد.
2 . یکی از شروط دوستی همانا تأمین بهداشت روانی طرفین در این رابطه دوستی می باشد. بدیهی است هر دوستی که به بهداشت روان طرفین آسیب برساند، از نظر شرع و عقل غیر قابل دفاع می باشد. بهداشت روان با بهداشت معنوی رابطه عمیق دارد و بدون بهداشت روان دین و معنویت فرد نیز به خطر می افتد.
متأسفانه این دوستی به یک دل سوزی غیر قابل دفاع مبدل شده است و باعث کاهش عملکرد در شما و خانواده شما گشته است.
اساسا اسلام با هر چیزی که باعث کاهش عملکرد مثبت فرد گردد، مخالف است و به هیچ وجه نمی توان اسلام را طرفدار دوستی های کاهنده عملکرد معرفی کرد.
3 . این دوستی های دراز دامنه خواه ناخواه پیامدهای روان شناختی زیان باری برای شما به ارمغان خواهد آورد و بهتر است در تداوم آن تأمل جدی نمایید.
4 . جرأت مندی و قدرت نه گفتن، دو مهارت بسیار اساسی برای مدیریت بهتر زندگی است . بدون داشتن این دو مهارت بسیاری از فرصت های زندگی به تهدیدهای زندگی مبدل خواهد شد و بدیهی است جرأت مندی با دل شکستن و دل خوری همراه نیست. می شود دیگران را به پشت حریم خود فرا خواند و بدون کوچک ترین دل گیری آن ها را از گام گذاشتن در حریم خصوصی منع کرد. در این زمینه می توانید به مطالعه کتاب هایی با عناوین جرأت مندی، قاطعیت ورزی و ابراز وجود و یا نه گفتن بپردازید یا در کارگاه های مهارت های زندگی شرکت نمایید.
5 . معمولا بیماران روانی توصیه بردار نیستند و به خاطر شخصیت متزلزل و بی ثبات، حرف بر آنان کارگر نیست. تظاهر به فهمیدن با فهمیدن بسیار متفاوت است و شما باید راهکارهای دیگری را برای به حداقل رساندن این رابطه به کار بندید.
در برخی موارد مقابله به مثل (مانند تلفن زدن پی در پی یا گاه و بیگاه و تفهیم عملی بدی رفتار مزاحمت آمیز ایشان) و تضعیف تدریجی روابط و همچنین نه گفتن های کمرنگ به پررنگ بی تأثیر نمی باشد.
6 . هم در اسلام و هم در روان شناسی ملاک تناسب بسیار حائز اهمیت است و تناسب سنی یکی از ملاک های مورد تأکید این دو می باشد. عدم تناسب سنی شما و ایشان آسیب های مخفی زیادی برای روح و روان شما به همراه خواهد داشت.
7 . اسلام دوستی ای را تأیید می نماید که طرفین این دوستی با دیدن یکدیگر به یاد خدا بیفتند نه یاد مزاحمت های پیشین و پسین و ... .
در مجموع باید گفت که:
با توجه به طولانی شدن این رابطه مزاحمت بار هر گونه تداوم بخشی به این دوستی به صلاح شما نمی باشد و باید با ترغیب ایشان به مراجعه به روان شناس بالینی مقدمات قطع تدریجی رابطه را فراهم آورید. دل سوزی شما هر چند تسکینی بر اختلالات احتمالی ایشان است، ولی قطعا این تسکین به خاطر تأخیر انداختن در شروع درمان تخصصی بسیار غیر دل سوزانه و غیر متعهدانه خواهد بود.

آیا نزدیکی زن و شوهر به منظور بچه دار شدن در شب شنبه،یکشنبه و چهارشنبه از نظر شرعی منعی دارد؟

نزدیکی زن و شوهر به منظور بچه دار شدن در شب شنبه و یکشنبه اشکال ندارد و در شب چهارشنبه بهتر است اجتناب شود.(1)
پي نوشت :
عروه الوثقی ج2 ص753.( با نظر آیت الله مکارم شیرازی.)

صفحه‌ها