پرسش وپاسخ

فکر کردن به دیگران گناه است؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط تان با این مرکز
فکر کردن به کسی که او را دوست داری ، اشکالی ندارد ، ولی اگر منجر به گناه شود، باید ترک شود .
آیت الله مکارم دراین باره می فرماید:
فکر گناه تا زمانی که منتهی به انجام گناه نشود،گناه محسوب نمی شود، ولی بی شک آثار نا مطلوبی بر روح انسان می گذارد.(1 )
پى نوشت‏:
1 آ یت الله مکارم، بخشی از مسائل کثیر الابتلا، س162.

آیا باید در زیارت عاشورا بندهای آخر را حتما صد بار تکرار کرد؟ و اگر به جای 100 بار 1 بار را بگوییم و بگوییم 99 بار کافی است؟

پاسخ:
در قسمت پایانی زیارت عاشورا یک فقره مشتمل بر لعن قاتلان و ستمگران و مخالفان اباعبداللَّه (ع) است که با "اللهم العن اول ظالم..." شروع می‏ شود.
فقره دوم مشتمل بر سلام بر سیدالشهدا و فرزندان و اصحاب او است که با "السلام علیک یا ابا عبداللَّه و علی الارواح التی حلت بفنائک..." شروع می‏ شود.
در روایت آمده هر یک از این دو قسمت صد مرتبه خوانده شود، ثواب کامل و فضیلت تامّه زیارت عاشورا را می برد که برابر است با ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار بار جهاد در راه خدا. آن کسی که زیارت را آن گونه که مأثور است بخواند به آن چه می‏ خواند، می رسد. کسانی که این زیارت را به طور مختصر می خوانند و لعن ها را فقط یک بار می گویند، گرچه ثواب عظیم می برند (ان شاء الله) ولی ثوابی که وعده داده شده، به تمام و کمال برای کسانی است که تکرار را رعایت کنند.
البته اگر کسی وقت نداشته باشد و هر یک از این دو قسمت را با نیت صد مرتبه بخواند و بعد از خواندن هر یک از آن دو قسمت بگوید: "مأة مرّة" یعنی (100 بار) یا یک مرتبه که خواند بگوید "و تسعاً و تسعین مرّة" یعنی (به اضافه 99 بار دیگر)، امید آن است که خداوند ثواب کامل را به او عنایت نماید.
صاحب "قرّة المهج" می‏ نویسد: در پاورقی کتاب "شفاء الصدور" ج 1، ص 110 از کتاب "مشحون" به سندش از امیرالمؤمنین (ع) نقل می‏ کند که حضرت فرمود: "کسی که زیارت عاشورا (مشهوره) را بخواند، سپس یک دفعه بگوید: "اللهم العنهم جمیعا تسعا و تسعین مرّة" مانند کسی است که صد مرتبه گفته و این برای کسانی که وقت ندارند، فوزی است عظیم.(1)
بنا به حدیث منقول از نبی مکرم اسلام(ص) ارزشمندترین عمل، عملی است که با مشقت (2) انجام گیرد.
بنابراین عملی که اساس و ریشه آن صحیح باشد، انسان برای انجامش هر قدر مشقت بیشتری را تحمل کند، از ثواب و فضیلت بیشتری برخوردار می‏ گردد.
مولی شریف شیروانی از امام هادی نقل می کند که لعن را یک بار کامل بگوید: آن گاه 99 بار بگوید: اللهم العنهم جمیعا. در سلام هم یک بار آن را به طور کامل بگوید و بعد 99 بار بگوید: « االسلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین» مثل این است که تمام صد لعن و صد سلام را گفته باشد. (3)

پی نوشت ها:
1 . جواد بن عباس کربلائی، قرة المهج، ص 127.
2 . "احمزها" یعنی قوی‏ترین و محکم‏ترین.
3 . زیارت عاشورا و آثار شگفت آن . سید علی موحد اصفهانی ،ص 121.

جوان 21ساله ودانشجو ومقلد آیت اله مکارم شیرازی هستم.دچار مشکل شهوت و گاها شیطان در من رخنه کرده و دچار عمل ناشایست می شوم .و فعلا قصد ازدواج ندارم.مدت دو سال بود که این عمل را ترک کرده بودم ولی چند ماهی است که دوباره دچار شدم .یک راه حل که بتوانم تا زمان ازدواج با این مشکل مبارزه کنم. از لطف شما ممنون

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از این که توانسته اید از این عادت و عمل زشت به مدت دو سال، رهایی پیدا کنید باید به شما تبریک گفت چرا که، بيشتر افراد مبتلا به خودارضایی اظهار كرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين كار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند كه ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي كه حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز تعميق مي يابد و انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيشتر بر خواسته هاي خود مي باشد. با توجه به این که شما توانسته اید به مدت دو سال از این عادت زشت فاصله بگیرید، معلوم می گردد که از اراده قوی و با صلابتی برخوردارید بنابراین باز هم می توانید غریزه جنسی خود را کنترل کنید و تا زمان ازدواج و فراهم گشتن شرایط آن، خویشتنداری جنسی داشته باشید.
2. این را بدانید که استمناء، عمل ناشايستي است كه عوارض خود را دير یا زود، نشان خواهد داد. عمل خودارضايي، بنيه شخص را از بين برده و او را نيز جنبه رواني دچار آسيب هاي فراواني مي كند. جسمي كه از رهگذر اين حادثه آسيب ببيند روح صاحبش را متزلزل مي كند. اصولاً هر عملي كه از مطابقت دستورهاي شرعي و ديني خارج باشد، در مسيرانحراف قرار مي گيرد و اگر به جسم آسيب نرساند، از جنبه روان شناختي محكوم خواهد بود. ضمير ناخودآگاه انسان با خطرات وجداني اين اصل مسلم را مي پذيرد كه اخلاق تضمين كننده سلامتي انسان ها است و اسلام كامل ترين واخلاق گراترين دين هاو دستورهاي آن تكامل يافته ترين دستورها است. هر كس به آن عمل كند راه نجات را پيموده است و گرنه در پيچ و خم انحراف و ظلمت گمراه و سرگشته خواهد شد.
3. این را بدانید که ترك این عادت يك روزه ممكن نيست و بايد به تدريج آن را ترك كنيد و نيز صبر و حوصله و تحمّل بسيار لازم دارد. براي ايجاد و تقويت هر چه بيشتر اراده، به فوايد و آثار آن و نتيجه اي كه به دست خواهيد آورد، نيز اهميت آن و آينده روشني كه داريد، همچنين نجات از مشكل و سختي كه با آن روبرو هستيد، به شما كمك خواهد كرد. به پاداش عظيم اخروي و رضايت حضرت دوست (به جهت سختي و مشكل بودن ترك عمل) توجه نماييد. به خاطر داشته باشيد هر چه گناه و ترك عمل سنگين تر باشد و تلاش بيشتري لازم داشته باشد، در صورت تحقّق، انسان را به كمالات بالاتري مي رساند كه براي ديگران شايد حتي قابل تصوّر نباشد.
4. مشکل خودارضایی اگرچه مشکل بزرگ و گناه کبیره است. ولی این گونه نیست که اصلاً درمانی نداشته باشد؛ امروزه برای درمان این پدیده زشت و ناپسند و نیز کنترل غریزه جنسی و شهوت، راهکارهای بسیاری وجود دارد، از توصیه گرفته تا روان درمانی و استفاده از داروهای گیاهی و شیمیایی، که شما می توانید با مراجعه به سایت پاسخگو و دیگر سایت های مرتبط، راهکارهای بسیاری را ملاحظه کرده و به تناسب خودتان آنها را به کار گیرید تا به درمان قطعی خودارضایی نائل گردید و چنانچه راهکارهای درمانی افاقه نکرد و مؤثر نیفتاد در این صورت به روان پزشک مراجعه کنید تا ضمن بکار گیری راهکارهای دیگر درمانی، به دارودرمانی زیر نظر روان پزشک بپرازید.
5. معمولاً شناخت عواقب و آسيب هاي ناشي از اين بيماري، مهم ترين عامل بازدارنده است زيرا كسي كه آسيب شناسي دقيقي از آن داشته باشد. دغدغه فكري و حساسيت روحي شديدي در او ايجاد مي شود و موجب مي گردد كه با عزم و اراده قوي، آن عادت را رها نسازد. مهم داشتن اراده راسخ است كه حيات و هويت آدمي به عزم و اراده او است. پس در قدم نخست برای آشنایی با آسیب های خودارضایی، به سایت پاسخگو و دیگر سایت های مرتبط مراجعه کنید و آسیب ها و عوارض ناخوشایند آن را شناسایی کنید.
6. این را بدانید که مقابله با غریزه جنسی و کنترل آن، یک نوع تمرین اراده می باشد؛ اگر شما نتوانید در این برهه از زندگی با غریزه جنسی کنار بیایید و کنترل آن را در اختیار بگیرید، این احتمال داده می شود که در زندگی آینده نتوانید از پس مشکلات زندگی به خوبی بر بیایید و موفق عمل کنید به همین خاطر توصیه می کنیم که اراده خود را تقویت کنید و با بکار بستن راهکارهای کنترل و تعدیل غریزه جنسی، آن را مهار کنید و افسار آن را کاملاً در دست بگیرید.
موفق باشید.

با توجه به نقش خواص در شکل گیری واقعه عاشورا این سوال همواره در ذهن بنده بوده که چرا خواص شیعه مثل عدی بن حاتم طایی و جابربن عبدالله انصاری و عبدالله ابن عباس و حتی محمدحنفیه و عبدالله ابن جعفر بن ابیطالب سعادت همراهی و توفیق حضور در حادثه کربلای 61هجری با امام حسین علیه السلام نصیبشان نشد؟ حتی در این مواقع بیماری و کهولت سن را هم نمی شود بهانه کرد چون هم پیرمرد در کربلا بود هم کودکانی که به بلوغ نرسیده بودند و حتی تازه مسلمانان هم این افتخار نصیبشان شد ولی چرا اینها نبودند؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با این مرکز.
همان گونه كه بيان داشتيد بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم:
وي معتقد است امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. او می نویسد: امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، خود می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه ی مکلفین واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه ی خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند و اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. آری گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره ی امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است.
اما کسانی که در حجاز بودند و از همان اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند و عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست. مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید:
بنابراین، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند و شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(1)
علامه مجلسی نقل می کند که:
امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم چنین نوشته است:
« من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام؛ اما بعد، هرکس از شما با من بود به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه ی فتح نایل نشدند!».
وی بعد از ذکر روایت فوق چنین می نویسد:
جمله ی: «به فتح نایل نمی شود» این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود. (2)
لازم به توجه است که:
برخي مانند حبيب بن مظاهر كه به امام ملحق شدند، در كوفه بودند و در آغاز راه از مدينه يا مكه تعداد اندكي همراه امام بودند.

پي نوشت ها:
1. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، عبدالله، ص‏112، بی جا، مطبعة الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81 .
2. بحار الأنوار، علامة المجلسي ، ج 44، ص 233- 298 ، سال چاپ : 1403 - 1983 م ، ناشر : دار إحياء التراث العربي ، بيروت ، لبنان .

شوهر حضرت زینب (سلام الله علیها) کیست؟

پاسخ:
شوهر حضرت زینب، عبد الله بن جعفر است. وى، نخستين نوزاد مسلمان درحبشه بود. در ايامى كه پدرش جعفر بن ابى طالب به حبشه هجرت كرده بود، در آن كشور به دنيا آمد. مادرش ‏«اسماء بنت عميس‏» بود. اسماء، پس از شهادت جعفر طيار در جنگ‏ موته، به همسرى ابوبكر، سپس على بن ابى طالب در آمد. عبد الله بن جعفر، مورد عنايت‏ خاص پيامبر اكرم بود، بويژه كه پدرش سردار بزرگ شهيد جبهه اسلام به شمار مى‏ آمد.
همچنين مورد علاقه اميرالمؤمنين بود و در جنگ صفين از اُمراء لشكر آن حضرت بوده است. وى نسبت به امام حسن و امام حسين (ع) ارادتى شايان داشته و آن دو بزرگوار را اختياردار زندگى خويش مي دانسته چنان كه وقتى معاويه توسط مروان حاكم مدينه دختر عبداللّه را جهت فرزندش يزيد خواستگارى نمود و پيغام داد كه شنيده ام عبداللّه مبالغى بدهكار است هرچه خواست به وى بده عبداللّه در جواب گفت: اختيار زنان ما با حسن بن على مي باشد از او خواستگارى كن. و چون امام حسن (ع) شنيد فوراً آن دختر را به پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر تزويج نمود.
او مردى سخاوتمند و اهل جود و بخشش بود. عبد الله جعفر، از جمله كسانى بود كه به سيد الشهدا نامه نوشت و از او خواست كه از سفر به عراق منصرف شود. گرچه خود در كربلا حضور نداشت، اما دو پسرش عون و محمد را همراه مادرشان حضرت زينب به كربلا فرستاد و اين دو فرزند، در ركاب‏ سالار شهيدان روز عاشورا به شهادت رسيدند. او از اين كه نتوانسته بود در واقعه كربلا شركت كند، تأسف مى‏ خورد. پس از حادثه عاشورا و شهادت امام حسين، وى در مدينه به سوگ نشست و مردم براى تسليت گويى نزد او مى‏ آمدند. وى در سن‏90 سالگى، در سال 80 هجرى در مدينه درگذشت و در بقيع به خاك سپرده شد. برخى‏ هم درگذشت او را در شام و قبر وى را در «باب الصغير» دمشق، كنار قبر بلال مى‏ دانند . (1)

پي نوشت:
1. ر.ک : جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 298-299، قم نشر معروف ، 1378 ، چاپ چهارم ؛ معارف و معاريف ،ج 7 ، ص ، 232-233 ، سيد مصطفي دشتي ،قم ، 1376 ، چاپ دوم ؛ بحار الانوار ، ج 10 ، ص 222 .

به فرض ثواب داشتن آیا اگر کسی که دلش گرفته و می خواهد گریه کند، حالا نوحه یا عزاداری برای خود بگذارد و با خود بگوید برای امام حسین گریه می کنم (در صورتی که دلیل اصلی ناراحتی خودش است و فقط برای ثواب بردن با پخش نوحه یا عزاداری پیش خود می گوید برای امام حسین گریه می کنم) آیا این گریه فایده یا ثوابی دارد؟ آیا حدیثی در این موارد وجود دارد؟ مثل کسی که در هر صورت باید درس بخواند حال پیش خود می گوید برای خدا می خوانم (من شنیده ام این ثواب دارد) آیا واقعا فرقی می کند و ثوابی وجود دارد؟ در مورد قبلی هم شخص به هر حال گریه خود را می کند فقط در پیش خود می گوید این برای امام حسین است؟ ممنون میشم جواب سوالامو کامل و با دلیل و سند بدین! با تشکر!

آیا صرف گریه کردن برای امام حسین(علیه السلام) بدون نیت برای پیگیری هدف اصلی عاشورا (مثلا فقط برای مظلومیت حضرت) ثواب دارد؟

پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
گریه برای اباعبدالله (علیه السلام) از این جهت که مظلوم واقع شد و خود و اصحابش بی گناه به شهادت رسیدند و بر خانواده اش سختی فراوان رفت، عملی ارزشمند است و ثواب دارد.
البته طبیعی است که هر چه انگیزه فرد عزادار بلند مرتبه تر باشد، ثواب بیش تری دارد. ثواب کسی که فقط بر مظلومیت اباعبدالله می گرید، با ثواب کسی که علاوه بر آن، بر محرومیت خود از همراهی با این قافله هم می گرید و بر این که چرا با این قافله همراه نیست، اشک می ریزد و در این عزا و گریه از خدا توفیق همرنگی و همراهی می طلبد، به طور طبیعی همسان نیست و ثواب فرد دوم به مراتب بالاتر است؛ ولی همان گریه بر مظلومیت، نهال عشق است که با اشک چشم آبیاری می شود و تناور می گردد و عشق به هم رنگی و همراهی را در پی دارد.
اما کسی که عزادار است، یک وقت فقط بر عزای خود گریه می کند و یک وقت عزای خود را در کنار عزای اباعبدالله قرار می دهد و بر عزای اباعبدالله و عزای خود می گرید. این، نوعی احترام به اباعبدالله و زنده نگه داشتن یاد و مرام او است و عمل به رهنمود معصومین است که از شیعیان می خواستند عزای اهل بیت و عزای حسین(ع) را مقدم بر عزای خود قرار دهند.
در تاریخ اسلام آمده که بعد از واقعه احد، مسلمانان عزادار شهیدان خود بودند و سید الشهدای احد، یعنی حضرت حمزه، گریه کننده نداشت؛ زیرا غالب بنی هاشم هنوز در مکه بودند و نتوانسته بودند هجرت کنند. پیامبر وقتی به مدینه آمد و شیون و عزا را در خانه های اصحاب دید و دید حضرت حمزه گریه کننده چشمگیری ندارد، اظهار تأسف کرد و اهل مدینه قسم خوردند از آن به بعد در هر مصیبتی ابتدا بر حضرت حمزه عزاداری کنند و بعد بر مصیبت خود بگریند. در وفای به این قسم و عهد، به منزل حضرت حمزه برای عزاداری آمدند و رسول خدا از آنان قدردانی کرد. (1)
بعد از شهادت امام حسین(ع)، به رهنمود اهل بیت، این سنت بر محور امام حسین ادامه یافت. از سکینه، دختر امام حسین (ع) نقل شده که گفت: بعد از شهادت پدر، جنازه ایشان را در آغوش گرفتم که برای لحظاتی غش کردم و شنیدم که پدر می گفت:
«شیعتی ما ان شربتم ری (ماء) عذب، فاذکرونی أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونی» (2)
با توجه به این دستورها، همین که عزادار قبل از گریه بر عزیز خود، به یاد فرزند پیامبر می افتد و او را می کند و بدین وسیله، مرام و یاد او را زنده نگه می دارد، ارزشمند است.

پی نوشت ها:
1. من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج 1، ص 183، دوم، قم، مؤسسة النشر الاسلامی؛ مستدرک الوسائل، نوری، ج 2، ص 385، اول، بیروت، آل البیت لاحیاء التراث، 1408 قمری.
2. موسوعة کلمات الحسین، معهد تحقیقات باقر العلوم، ص 621، اول، قم، دار المعروف.

با سلام اینجانبه 18سالمه و پسری 20ساله که 2سال از خودم بزرگتر هست و در شهری دور از من زندگی میکند دوست دارم و خانواده هردو طرف از دوستی ما باخبرند اما مادر دوستم میگوید هنوز زود است و پاپیش نمیگذارد.حال بنده میخواهم بدانم حکم شرعی آن چه است؟ با تشکر

تا زمانی که با اجازه پدرت عقد ازدواج تو و آن پسر خوانده نشود، به همدیگر نامحرم هستید . با نامحرم های دیگر فرقی ندارید. بنابراین حرف زدن و تلفن زدن با قصد لذت و نگاه به یکدیگر به قصد لذت حرام است . (1)
پی نوشت:
1. سوال تلفنی(02517746666) از دفتر آیت الله خامنه ای.

اگر ولایت فقیه، مقیده باشد چه مشکلی پیش می آید؟

پاسخ:
درباره ولایت فقیه از دو زاویه می توان بحث نمود:
یکی اصل ولایت فقیه، دوم قلمرو آن که از آن به عنوان ولایت مطلقه ولی فقیه و ولایت فقیه مقیده نیز یاد می شود. فقهای شیعه درباره اصل ولایت فقیه و این که در زمان غیبت برای فقهای جامع الشرائط ولایت وجود دارد، اختلاف ندارند اما اختلاف آنان درباره قلمرو ولایت فقیه می باشد که دایره اختیار ولی فقیه چه مقدار می باشد.
درباره قلمرو ولایت فقیه، دو دیدگاه اساسى وجود دارد:
الف) برخی قلمرو اختیار ولایت فقیه را محدود پنداشته اند. از جمله دخالت در امور مال هایى که مالکان آن ناشناخته اند، کودکانِ بى سرپرست، چیزهایی که شارع راضی به زمین ماندن آن نیست، مانند ساخت مساجد و امور عام المنفعه و... از این دیدگاه به عنوان ولایت فقیه مقید یاد می شود.
ب) دیدگاهى که قلمرو ولایت فقیه را بسان قلمرو حکومت پیامبر و امامان معصوم(علیه السلام) گسترده مى داند و بر این باور است که ولیّ فقیه، در تدبیر و اداره کشور، در همه امور، حقّ دخالت و تصمیم گیرى دارد.از این رو از ولایت فقیه به عنوان ولایت مطلقه و ولایت عامه یاد می شود. با استفاده، از واژه "مطلقه" اختیارات و قلمرو ولایت فقیه مشخص می شود دیدگاه محدودیت ولایت فقیه چندان مورد توجه فقه نیست و طرفداران زیادی ندارد.
عده ای از فقهای پیشین و پسین طرفدار ولایت مطلقه هستند: از جمله: شیخ مفید، صاحب جواهر، ملا احمد نراقی (1) هم چنین حضرت امام خمینی (ره) قائل به ولایت مطلقه برای فقیه جامع الشرائط هستند.
امام خمینی می‌فرماید: " تمام اختیاراتی که پیامبر و امامان داشته‌اند، فقیه جامع الشرائط نیز دارا می‌باشد"(2) در جای دیگر می‌فرماید: اگر فرد لایقی که دارای دو خصلت فقاهت و عدالت باشد، به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر ادارة جامعه داشت، دارا می‌باشد. بر همة مردم لازم است از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) بیش تر از حضرت امیر(علیه السلام) بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است.(3)
محدودیت ولایت فقیه اشکالات متعدد دارد، از جمله:
1- این امر مخالف نظر اکثر فقهای است، زیرا اکثر فقها قایل به ولایت مطلقه فقیه هستند.
2- بر اساس محدودیت ولایت فقیه، فقیه نمی تواند به کارهای حکومت داری بپردازد و اعمال حکومت نماید، زیرا لازمه حکومتداری آن است که حاکم اسلامی قدرت و توان اعمال ولایت را داشته و حکم حکومتی صادر و مشکلات جامعه را حل نماید. لازمه این امر این است که رهبر اختیارات گسترده داشته باشد. در ضمن واگذاری اختیارات به رهبر اختصاص به ولایت فقیه ندارد. در جوامع دیگر نیز این امر وجود دارد. از این رو است که در دنیا رهبران و رییس جمهور کشورها اختیارات ویژه دارند، به گونه ای که مجلس کشور را منحل اعلام می نمایند.
3- مهم تر از همه این که محدود بودن ولایت فقیه مخالف ادله ولایت فقیه می باشد، زیرا آن چه که از روایات استفاده می شود "ولایت مطلقه" می باشد. در این خصوص روایات زیادی وجود دارد که فقط یکی از آن‌ها را بیان می کنیم. رسول خدا(ص) می­ فرماید: «اللهم ارحم خلفائی، قیل: یا رسول الله و من خلفاؤک؟ قال: الذین یأتون من بعدی و یروون أحادیثی و سنتی؛
خدایا، بر جانشینان من رحمت فرست. پرسیدند: یا رسول اللّه! خلفای تو کیانند؟ فرمود: آن‌ها که بعد از من می­ آیند و حدیث و سنت مرا نقل می‌کنند.
امام خمینی در دلالت این حدیث می‌فرماید: «روایت، راویان حدیثی را که فقیه نباشند، شامل نمی شود، زیرا سنن الهی که عبارت از تمام احکام است، ازباب این که به تعبیر پیامبر اکرم (ص)وارد شده، سنن رسول الله­ نامیده می‌شود؛ پس کسی که می‌خواهد سنن رسول اکرم را نشر دهد، باید تمام احکام الهی را بداند؛ صحیح را از سقیم تشخیص دهد؛ اطلاق و تقیید، عام وخاص و جمع‌های عقلایی را ملتفت باشد؛ روایاتی را که در هنگام تقیه واردشده، از غیر آن تمیز دهد و موازینی را که برای آن تعیین کرده­ اند بداند. محدثینی که به مرتبه اجتهاد نرسیده اند و فقط نقل حدیث می‌کنند، این امر را نمی دانند و سنت واقعی رسول الله را نمی توانند تشخیص دهند؛ بنابراین جای تردید نیست که روایت «اللهم ارحم خلفائی » شامل راویان حدیثی که حکم کاتب را دارند، نمی شود و یک کاتب و نویسنده نمی تواند خلیفه رسول اکرم باشد. منظور از خلفا، فقهای اسلام اند، اما دلالت حدیث شریف بر ولایت فقیه نباید جای تردید باشد؛ زیرا خلافت همان جانشینی در تمام شئون نبوت است و جمله «اللهم ارحم خلفائی» دست کمی از جمله «علی خلیفتی» ندارد و معنای خلافت در آن، غیر معنای خلافت در دوم نیست و جمله «الذین یأتون من بعدی و یروون حدیثی» معرفی خلفا است، نه معنای خلافت، زیرا معنای خلافت را نپرسید، بلکه اشخاص را خواست معرفی فرماید و ایشان با این وصف معرفی فرمودند.»(4)
از روایات ولایت فقیه مطلقه استفاده می شود. روایات ضرورت واگذاری اختیارات گسترده به فقیه را می رساند. در قانون اساسی جمهوری ایران برای ولی فقیه اختیارات گسترده تعریف شده است که از آن به عنوان ولایت مطلقه فقیه یاد می شود.

پی نوشت ها:
1. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص44 ، موسسه انتشاراتی (التمهید)، قم ،1377ش .
2. امام خمینی،‌کتاب البیع، ج 2، ص417 . بی نام.
3. امام خمینی،‌ولایت فقیه،‌ص 55، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی .
4. مجله حوزه ،شماره 44 ، ص 121به بعد.

خواهش می کنم سریع به سوال من این گونه پاسخ ندهید که شما ازدواج دائم بکنید خداوند دست شما را میگیرد،بله در اینکه خداوند دست مارا میگیرد شکی نیست... ساکن اهوازم هرچه میگردم که یک زن صیغه ای برای ازدواج موقت باشرایط دین پیدا کنم نیست که نیست... آیا شمادر اهواز کسی را سراغ دارید؟ ایمیل بنده:aminabs70@yahoo.com

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. ترس از گناه شما ستودنی است و این نشانگر این است که جوان مؤمن و خدا شناسی هستید که دوست ندارید به گناه و آلودگی های اخلاقی مبتلا گردید، شما را به خاطر داشتن این روحیه تحسین می کنیم و امیدواریم با حفظ و تقویت این روحیه، هیچگاه به گناه آلوده نگردید.
2. متأسفانه در هر حال حاضر، هیچ مرکز رسمی یا غیر رسمی متولی ساماندهی بحث ازدواج موقت نیست. از طریق رسمی نمی‌توانید به مورد مناسب جهت ازدواج موقت دست یابید. افراد خواهان این موضوع باید با پرس‌ و جوی شخصی و ارتباط با افراد دست اندرکار به این مهم دست یابند و ما هم کسی را بدین منظور سراغ نداریم.
3. باید توجه داشت که ازدواج موقت علی رغم توصیه و سفارش دین مبین اسلام و مزیت های فراوان آن، دارای آسیب هایی هم می باشد که شایسته است از دید ژرف اندیشانی مثل شما مخفی نماند.
در اینجا به بخشی از آسیب های ازدواج موقت برای افراد مجرد و به طور کلی در زندگی مشترک اشاره می کنیم:
1. ازدواج موقت باعث کاهش ميل و انگیزه به ازدواج دائم و کاهش تلاش و کوشش برای ازدواج دایم به دلیل کاهش احساس نیاز و تنش ها و به تأخیر انداختن ازدواج دایم با بهانه تراشی های به ظاهر منطقی می شود.
2. از آن جایی که اکثر مردها به دلیل کمبودها و نیازهای برآورده نشده، به ازدواج موقت اقدام می کنند، در بعضی موارد این روابط موجب بارداری ناخواسته و مشکلات دیگر در همسر موقت می شود که مشکلات حقوقی، فشارهای روانی، استرس های شغلی و کاهش بهداشت روانی از جمله مشکلات آن است.
3. عدم اطمینان کامل به طرف مقابل به دلیل وجود تجارب مختلف جنسی در گذشته و احتمال به وجود آمدن مشکلاتی چون بیماری های عفونی و مقاربتی، ایدز، هپاتیت و... می رود.
4. در آینده احتمال مقایسه همسر دائمی خود با همسران و زنان موقتی می رود و این باعث نوعی احساس حقارت نسبت به همسر خود می گردد که منجر به نارضایتی و تعارض شدید زناشویی خواهد شد.
5. احتمال عدم پایبندی به تعهدات ازدواج بعد از شروع به ازدواج دایم و وجود فشار و وسوسه غیر قابل مهار برای داشتن رابطه با جنس مخالف در خارج از چارچوب خانواده که این وسوسه، زمانی بیشتر می شود که مرد با رفتارهای انتقادی و به قول معروف غر زدن های همسرش مواجه شود در این وضعیت فردی که تجارب گذشته داشته باشد سعی می کند به جای حل مسأله و جلب رضایت همسر به رابطه ای خارج از خانواده تن دهد که باعث ایجاد نیاز در همسر و مشکلات بعدی خواهد شد.
6. به علت عدم پذیرش این مسئله از سوی جامعه و پنهانی بودن این گونه ازدواج ها معمولاً این نوع ازدواج ها با آسیب‌های روانی از قبیل: اضطراب و ترس از افشا شدن ازدواج موقت و ...، همراه است.
7. موجب ابتلا به بیماری های مقاربتی احتمالی و انتقال آن در آینده به همسر دایمی خود می شود که خود باعث مشکلات بهداشتی فراوانی می گردد.
8. باعث صرف انرژی روانی زیاد برای شناسی احساسات، هیجانات و انتظارات همسر موقت و هزینه اقتصادی برای رفع نیازهای مالی طرف مقابل می شود.
9. گاهی موجب عادت کردن به اين مساله و تکرار ازدواج موقت حتی بعد از ازدواج دائم می شود.
10. در بعضی از موارد، چون مرد به دلیل جستجوی همسر موقت، تجربه هایی مانند ابراز علاقه به زنان شوهر دار یا افرادی دیگر دارد، در آینده دچار نوعی بدبینی شدید نسبت به همسر دایمی خود می گردد. اقدام به اعمال محدودیت های نامناسب نسبت به زن دایمی خود می کند.
11. ورود در این عرصه هر چند در ابتدا صد در صد شرعی می‌باشد، ولی در ادامه انسان را به وادی‌های غیر شرعی می‌کشاند، مانند نگاه خارج از چارچوب به زنان نامحرم به بهانه پیدا کردن مورد، ورود تدریجی در باندهای غیر سالم، تمرکز شبانه روزی بر اطفای غریزه جنسی و...
12. ازدواج موقت هر چند پاسخی جزئی به نیاز جنسی است ولی در بسیاری موارد باعث تشدید غیر قابل کنترل نیاز جنسی می‌گردد. تا قبل از تجربه روابط جنسی، کنترل قوای جنسی به مراتب سهل‌تر از بعد تجربه روابط می‌باشد. این نکته مهمی است که در صورت عدم توجه به آن، فرد را خواسته یا ناخواسته وارد گرداب غرایز غیر قابل مهار می‌نماید. به عنوان مثال یک رابطه کوتاه یک ساعته روزها یا ماه‌های متوالی فرد را درگیر پیدا کردن مورد جدید برای ازدواج موقت می‌نماید.
13. در ازدواج موقت چون تعهد چندانی مثل ازدواج دائم در طرفین وجود ندارد، از نظر آرامش‌بخشی روحی ـ روانی دارای تأثیر اندک و گذرا می‌باشد و همواره اضطراب جدایی طرفین را تهدید می‌کند. در ازدواج موقت فرد هرچند در ابتدا از لحاظ جنسی تأمین می‌گردد. ولی در خوش‌ترین لحظات ترس از موقتی بودن این لحظات بر روح و روان طرفین سایه می‌افکند و در ادامه به تنوع طلبی جنسی منجر خواهد شد که در این صورت اضطراب فزاینده‌ای فرد را فرا خواهد گرفت.
با توجه به مباحث مطرح شده، توصیه می شود به جز موارد اضطراری و حاد از ورود به وادی ازدواج موقت پرهیز کنید و خویشتنداری جنسی همه جانبه را جایگزین آن گردانید و در حد امکان تمرکز خود را روی ازدواج دایم و به وجود آوردن شرایط و آماده سازی مقدمات آن بگذارید چرا که از نظر روان‌شناختی، ازدواج دائم و خویشتنداری همه جانبه در شرایط حاضر از ازدواج موقت کم حاشیه‌تر است. چه بسا در صورت عدم امکان ازدواج دائم، خویشتنداری همه جانبه از بسیاری جهات از ازدواج موقت برای شما سهل‌تر و کم آسیب‌تر باشد.
و نیز توصیه می شود که به هیچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنید با بازنگری همه جانبه، روزنه‌هایی هرچند اندک برای ازدواج دائم (که در پرتو تلاش شبانه‌روزی شما مسیر است) بر خود بگشایید. تا آن زمان با تعدیل قوای جنسی خود را از چاله به چاه امیال نیفکنید. این را بدانید که ازدواج زمان بر است و باید با صبر و آرامش به برطرف کردن موانع آن پرداخت و با فراهم نمودن مقدمات آن زمینه ازدواج موفق و پایداری را محقق سازید.
4. اگر چه میل جنسی در شما افزایش یافته است و آلودگی جامعه بر شدت آن افزوده است ولی این را بدانید که غریزه جنسی را می توان کنترل و مدیریت کرد، کنترل غريزه جنسي به صورتي که منطبق با فطرت انساني باشد، امري ممکن و در عين حال پيچيده و دشوار است. آن‌هايي که از مباني اخلاقي و معنوي محکم و متيني برخوردارند و نيز از شرايط خانوادگي خوب و مطلوبي از حيث ارزش‌هاي اخلاقي بهره‌مند هستند و اراده قوي دارند، به خوبي مي‌توانند از پيامدهاي منفي آن مصون باشند. امروزه برای کنترل و تعدیل غریزه جنسی راهکارهایی متعدد و فراوانی وجود دارد که شما می توانید آنها را در سایت پاسخگو و دیگر سایت های مرتبط مشاهده کنید و آنها را به فراخور حالتان بکار ببرید. این را بدانید که در حال حاضر و در موقعیت کنونی شما، بهترین کار همان به کار بستن راهکارهای کنترل غریزه جنسی است.

نظر مقام معظم رهبری در مورد کاروان نمادین کربلا یا قافله شهدا چیست؟ از جهاتی مثل اشکال و وهن مذهب

پاسخ:
اگر مراسم کاروان نمادین مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و مستلزم مفسده هم نباشند اشکال ندارد. همچنین کاروان نباید موجب وهن مذهب شود. در صورتی که موجب وهن مذهب باشد، انجام آن جایز نیست.
بهتر است که به جای آن ها، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسینی و مرثیه خوانی برپا شود.(1)
تشخیص وهن مذهب هم به عهده مکلفان می باشد.

پی نوشت :
1. آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات ، س 1440.

صفحه‌ها