کتاب مقدس

عهد جدید شامل بیست‌وهفت کتاب و رساله است که در قرن اول میلادی به‌وسیله هشت نفر از مؤمنانِ به مسیح نگاشته شده است و اناجیل چهارگانه بخشی از کتب عهد جدید است.
نسبت انجیل با عهد جدید

پرسش:
آیا عهد جدید همان انجیل است؟
 

پاسخ:
به مجموعه‌ای از نوشته‌های کوچک و بزرگ که مسیحیان و بخشی از یهودیان، آن را کتاب آسمانی و الهی خود می‌دانند؛ «کتاب مقدس» می‌گویند. در زبان انگلیسی و بیشتر زبان‌های اروپایی به کتاب مقدس Bible گفته می‌شود که ظاهراً از یک کلمه یونانی Biblia، به معنای کتاب‌ها، گرفته شده است؛ اما در زبان‌های فارسی و عربی عنوان عهدین (عهد قدیم و عهد جدید) برای این کتب به کار می‌رود.(1)

عهدین
کتاب مقدس مشتمل بر دو عهد قدیم و جدید است. عهد قدیم یا عهد عتیق، کتبی مشتمل بر سی‌ونه کتاب است که مجموعاً به کتاب‌های احکام و تاریخ و شعر (سرود) تقسیم می‌شود. پنج کتاب از این کتب منسوب به حضرت موسی علیه‌السلام است که مجموعاً تورات نامیده می‌شود و بقیه آن به پیامبران و یا اولیایی که بعد از حضرت موسی علیه‌السلام تا حدود چهارصد و بیست سال قبل از میلاد مسیح علیه‌السلام بوده‌اند، منسوب است.(2) عهد جدید شامل مجموعه کتبی است که بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام توسط حواریون و شاگردان او نوشته شده است؛ که در این نوشتار به معرفی آن پرداخته می‌شود.

عهد جدید
عهد جدید عنوانی است که به این اعتقاد مسیحیان اشاره دارد که خدا دو عهد و پیمان با انسان بسته است؛ یکی همان عهد قدیم که در آن خدا از انسان پیمان گرفته است که بر شریعت الهی گردن نهد و آن را انجام دهد. این عهد و پیمان ابتدا با حضرت ابراهیم علیه‌السلام بسته شده و سپس در زمان حضرت موسی علیه‌السلام تجدید و تحکیم شده است. با ظهور حضرت عیسی علیه‌السلام دوران این عهد و پیمان پایان یافت و خدا عهد دیگری را با انسان بست. این عهد جدید پیمانی بر سر محبت خدا و عیسی مسیح است؛ بنابراین نام‌گذاری به عهد قدیم و جدید مربوط به مسیحیت است و یهودیان معتقدند که خدا تنها یک پیمان با انسان بسته و آن همان پیمان شریعت است. بر این اساس آنان تنها بخش قدیم را که عهد می‌نامند، قبول دارند.(3)
عهد جدید مجموعه بیست‌وهفت کتاب و رساله است که در قرن اول میلادی (حدود نیمه دوم قرن اول) به‌وسیله هشت نفر از مؤمنان به مسیح به نامه‌ای متّی، َمرقُس، لوقا، یوحنّا، پُولُس، یعقوب، پطرس و یهودا نگاشته شده است.

چهار بخش محتوای عهد جدید

1. زندگی‌نامه و سخنان حضرت عیسی علیه‌السلام
 این بخش مشتمل بر چهار انجیل است که گفته می‌شود متی، مرقس، لوقا و یوحنا آن‌ها را نگاشته‌اند (کلمه انجیل، یونانی و به معنای مژده است). درواقع این چهارکتاب، سیره عملی و گفتاری حضرت عیسی علیه‌السلام هستند که افرادی آن را روایت می‌کنند.

2. تبلیغات و مسافرت‌های تبلیغی مبلغان مسیحی
 در این بخش تنها یک کتاب به نام اعمال رسولان وجود دارد که اقدامات حواریون و دیگر مسیحیان، به‌خصوص پولس را بیان می‌کند.

3. نامه‌ها
 حواریون و رسولان مسیحی صدر اول، نامه‌هایی به شهرها و افراد مختلف نگاشته‌اند که بیست‌و‌یک عدد از آن‌ها در مجموعه عهد جدید وجود دارد. سیزده یا چهارده عدد از این نامه‌ها از پولس و از هفت‌نامه باقیمانده، سه نامه به یوحنا، دو نامه به پطرس و دو نامه دیگر به یعقوب و یهودا منسوب است.

4. رؤیا و مکاشفه
 در این بخش نیز تنها یک کتاب وجود دارد که به یوحنا منسوب است و در پایان عهد جدید واقع شده است.

اسامی کتبی که در عهد جدید ذکر شده، به ترتیب کتاب مقدس به‌ قرار زیرمی باشد:

1. انجیل متّی
 این انجیل نوشته یکی از حواریون و شاگردان حضرت عیسی به نام «متّی» است. بعضی تاریخ تصنیف انجیل متّی را سال ۳۸ میلادی و بعضی دیگر بین ۵۰ تا ۶۰ میلادی نوشته‌اند. در سابق عقیده بر این بوده است که انجیل متّی اولین و قدیمی‌ترین انجیل است؛ اما محققین امروز بر این عقیده‌اند که انجیل مرقس نسبت به اناجیل دیگر قدمت بیشتری دارد؛ اما انجیل متّی همانند بقیه انجیلها بعد از حضرت مسیح تألیف یافته است.(4)

۲. انجیل مرقُس
 این انجیل منسوب به فردی به نام مرقُس است. مرقس از حواریون عیسی نبوده است، بلکه در زمان حیات حضرت عیسی نوجوانی بوده که پس از چندی با شاگردان معروف حضرت عیسی یعنی «پطرس» آشنا می‌شود و جزء شاگردان و همراهان او قرار می‌گیرد. گویند مرقس انجیل خود را به اشاره و دستور پطرس می‌نویسد و عقیده به خدایی مسیح نداشت. به همین خاطر بعضی از دانشمندان مسیحی به انجیل او چندان اهمیت نمی‌دهند.(5)

۳. انجیل لوقا
 «لوقا» نه خود از حواریون بوده و نه مسیح را دیده است او کسی است که نصرانیت را از پُولُس گرفته است و اغلب با پُولُس هم‌سفر می‌شد تا در رساندن پیام به مردم او را یاری دهد. لوقا هم پزشک بود و هم تاریخ‌نویس به همین جهت است که سرگذشت عیسی مسیح را با رعایت ترتیب رویدادها بیان کرده است.(6)

۴. انجیل یوحنّا
 یوحنّا یکی از حواریون دوازده‌گانه عیسی مسیح است و بیش از هر کس دیگر با او بوده است و شدیداً مورد محبت او قرار داشته است. در این انجیل، مسیح جنبه الوهی یافته و خداوند متجسم گردیده است. غالب محققان امروزی تاریخ نگارش این انجیل را به پایان قرن اول، یعنی نزدیک به هفتادسال پس از حضرت عیسی، بر می‌گردانند.(7)

همچنین کتاب اعمال رسولان، نامه پولس به رومیان؛ نامه اول پولس به قرنتیان؛ نامه دوم پولس به قرنتیان؛ نامه پولس به غلاطیان؛ نامه پولس به افسسیان؛ نامه پولس به فیلپیان؛ نامه پولس به کولسیان؛ نامه اول پولس به تسالونیکیان؛ نامه دوم پولس به تسالونیکیان؛ نامه اول پولس به تیموتائوس؛ نامه دوم پولس به تیموتائوس؛ نامه پولس به تیطس؛ نامه پولس به فلیمون؛ نامه به عبرانیان؛ نامه یعقوب؛ نامه اول پطرس؛ نامه دوم پطرس؛ نامه اول یوحنا؛ نامه دوم یوحنا؛ نامه سوم یوحنا؛ نامه یهودا؛ و مکاشفه یوحنا از دیگر کتاب‌هایی هستند که عهد جدید به‌حساب می‌آیند.(8)

نتیجه گیری
 کتاب عهد جدید مجموعه‌ای شامل بیست‌وهفت کتاب و رساله است که در قرن اول میلادی (حدود نیمه دوم قرن اول) به‌وسیله هشت نفر از مؤمنانِ به مسیح نگاشته شده است و فقط چهارکتاب از این مجموعه به انجیل‌های چهارگانه اختصاص یافته است. به عبارتی اناجیل چهارگانه بخشی از کتب عهد جدید است نه اینکه عهد جدید همان انجیل باشد. البته خود این اناجیل نیز انجیل واقعی نیستند؛ چراکه معنا ندارد چهار انجیل با تفاوت‌های متعدد همان انجیل واقعی باشند.

جهت مطالعه‌ی بیشتر
 نقد و بررسی کتاب مقدس، نوشته‌ی عباس نیکزاد.

پی نوشت ها
1. کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، مجله، معارف، مرداد و شهریور 1387، شماره 58.
2. ر. ک. فخرالاسلام محمدصادق، انیس الاعلام فی نصره الاسلام، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، 1319 هق، ج ۱، ص ۱۱۶.
3. کتاب مقدس، عهد قدیم و عهد جدید، شماره 58.
4. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، 1380، صص 42-43.
5. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، 1380، صص 43-44.
6. نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، 1380، صص 44-45.
7. ر ک: نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، 1380، صص 45- 47.
8. رک: نیکزاد، عباس، نقد و بررسی کتاب مقدس، قم مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی، 1380، صص 47-66.
 

اصل جریان ذوالقرنین و یأجوج و مأجوج، در قرآن و همچنین کتب مقدس مسیحیان و یهودیان، با تفاوت هایی در محتوا و همچنین مصادیق، ذکر شده است.
توصیف یأجوج و مأجوج و ذوالقرنین در کتب مقدس ادیان

پرسش:
آیا توصیفی که قرآن از یأجوج و مأجوج و ذوالقرنین و سد آهنین بیان کرده، در کتاب‌های مقدس یهودیان و مسیحیان نیز آمده است؟ چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد؟
 

 
پاسخ:
قرآن کریم، در دو جا از ماجرای شخصی به نام «ذوالقرنین» و اقوام شروری به نام «یأجوج و مأجوج» یاد می‌کند: یکی در سوره کهف و دیگری در سوره انبیاء. در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان نیز از فرد و قوم شروری به نام «جوج و مأجوج» سخن به  میان آمده است. در این مجال در ضمن چند نکته به گزارش قرآن کریم و کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان دراین‌باره و شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‌ها می‌پردازیم:

نکته اول: توصیف قرآن کریم
در قرآن کریم این‌گونه آمده است: و از تو درباره ذوالقرنین مى‌پرسند؛ بگو: به‌زودی بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو خواهم کرد. ما به او در روى زمین، قدرت و حکومت دادیم؛ و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم. او از این اسباب، پیروى (و استفاده) کرد.  تا هنگامی‌که به غروبگاه آفتاب رسید. (در آنجا) چنان به نظرش آمد که خورشید در چشمه تیره و گل‌آلودى غروب مى‌کند؛ و در آنجا قومى را یافت. گفتیم: اى ذوالقرنین! یا (آنان را) مجازات مى‌کنى و یا روش نیکویى در مورد آن‌ها انتخاب مى‌نمایى گفت: کسى را که ستم کرده، مجازات خواهیم کرد؛ سپس به‌سوی پروردگارش بازگردانده مى‌شود و خدا هم او را مجازات شدیدى خواهد کرد و امّا کسى که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نیکوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانى به او خواهیم داد. 
سپس (بار دیگر) از اسبابى (که در اختیار داشت) بهره گرفت. تا زمانى که به خاستگاه خورشید رسید؛ (در آنجا) دید خورشید بر جمعیتی طلوع مى‌کند که در برابر (تابش) آفتاب پوششى براى آن‌ها قرار نداده بودیم. (و هیچ سایبانى نداشتند) (آرى) این‌چنین بود (کار ذوالقرنین) و ما به‌خوبی بر آنچه نزد او بود احاطه داشتیم. (باز) از اسباب مهمى (که در اختیار داشت) استفاده کرد. (و همچنان به راه خود ادامه داد) هنگامی‌که کنار آن دو (کوه)، قومى را یافت که هیچ سخنى را نمى‌فهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود) (آن گروه با اشاره به او) گفتند: اى ذوالقرنین! (قوم) یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد مى‌کنند. آیا ممکن است ما هزینه‌اى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آن‌ها سدی ایجاد کنی؟ ذوالقرنین گفت آنچه پروردگارم در اختیار من قرار داده ازآنچه شما درباره هزینه پیشنهاد می‌کنید بهتر است کافی است مرا با نیروی خود یاری دهید تا میان شما و آن‌ها سد محکمی ایجاد کنم. حال قطعات بزرگ آهن بیاورید و روی هم بچینید تا جایی که میان دو کوه را بپوشاند. سپس گفت در اطراف آن آتش بیفروزید و در آن بدمید. وقتی آتش قطعات آهن را سرخ کرد گفت اکنون مس مذاب بیاورید تا روی آن بریزم. (سرانجام چنان سدّى ساخت) که آن‌ها (قوم یأجوج و مأجوج‌) قادر نبودند از آن بالا روند؛ و نمى‌توانستند سوراخى در آن ایجاد کنند. (آنگاه) گفت: این‌ (توانایی برساختن سد مستحکم) رحمتى از جانب پروردگار من است؛ و هنگامی‌که وعده پروردگارم فرارسد، آن را در هم مى‌کوبد و وعده پروردگارم حق است. (1)

نکته دوم: توصیف کتاب مقدس یهودیان
کتاب مقدس یهودیان در بخشی از پیشگویی‌های حزقیال نبی، از شخص شروری به نام جوج و سرزمین یا قومی به نام مأجوج یاد می‌کند. جوج که  پادشاه ماشک و توبال نامیده می‌شود، از سمت شمال به بنی‌اسرائیل که بعد از بازگشت از اسارت و آوارگی، دوباره در سرزمین خود ساکن شده‌اند حمله می‌کند، ولی خداوند به خشم آمده و جوج و سپاهیانش را با انواع مختلفی از بلاها (شمشیر، بیماری، طوفان، سیل، تگرگ و آتش) هلاک می‌کند. به این ترتیب، خداوند بنی‌اسرائیل را از شر جوج و مأجوج و هم‌پیمانان آنان نجات می‌دهد و بعد از نابودی، جنازه‌های آنان را خوراک پرندگان و جانوران قرار می‌دهد. (2)

نکته سوم: توصیف کتاب مقدس مسیحیان
مسیحیان همچون یهودیان، کتاب حزقیال را معتبر می‌دانند و درنتیجه با آنچه سابقاً گزارش شد، موافق‌اند. افزون بر این، در کتاب مکاشفه یوحنا که مربوط به پیشگوییِ رویدادهای آخرالزمان و ظهور مسیح است و فقط مسیحیان آن را معتبر می‌دانند، آمده است: «پس از پایان اسارت هزارساله شیطان، او از زندان بیرون خواهد آمد تا قوم‌های گوناگون یعنی جوج و مأجوج را فریب داده، برای جنگ متحد سازد. آنان سپاه عظیمی را تشکیل خواهند داد که تعدادشان همچون ماسه‌های ساحل دریا بی‌شمار خواهد بود. آنان در دشت وسیعی، خلق خدا و شهر اورشلیم را محاصره خواهند کرد؛ اما آتش از آسمان از سوی خدا خواهد بارید و همه را خواهد سوزاند». (3)

نتیجه:
بنا بر آنچه گذشت، شباهت‌ها و تفاوت‌ها روشن می‌شود:
در قرآن کریم و کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان از قوم شرور و فساد انگیزی نام‌برده می‌شود با این تفاوت که در قرآن با عنوان «یأجوج و مأجوج» ولی در کتاب مقدس با عنوان «جوج و مأجوج» یاد می‌شود.
در قرآن کریم فساد انگیزی یأجوج و مأجوج علیه قومی بیان می‌شود که  هیچ سخنى را نمى‌فهمیدند. ولی در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، فساد انگیزی جوج و مأجوج علیه بنی‌اسرائیل و سرزمین اورشلیم ذکر می‌شود.
در بیان قرآن، برای مقابله با هجوم یأجوج و مأجوج، سد محکمی از آهن و مس، توسط شخص عادل و قدرتمندی به نام «ذوالقرنین» ساخته می‌شود. ولی در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، ذکری از ساختن سد و شخصی به نام ذوالقرنین به میان نیامده است. هرچند در بخش‌های دیگری از کتاب مقدس به «قوچ دو شاخ» در رؤیای دانیال نبی اشاره می‌کند و  از آن، تعبیر به «پادشاه ماد و پارس» می‌کند که یهودیان آن را «کوروش» می‌دانند. ولی با این وجود در همین رؤیا نیز درگیری این شخص با یأجوج و مأجوج نیست بلکه با پادشاه یونان است. (4)

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره کهف، آیات 83-98.
2. حزقیال 38 و 39.
3. مکاشفه 20: 7-9.
4. دانیال 8: 3-22.
 

1- تاریخ پیدایش دین یهود؟

2- پیامبرانشان؟

3- مبانی اعتقادی دین یهود؟

4- کتاب مقدس آنها؟

5- اعمال عبادی؟

6- طرفداران امروزی آنها به چه گونه اند؟

با ذکر منابع

سؤال1: تاریخ پیدایش دین یهود؟
پاسخ:
در ابتدا بايد گفت :اظهار نظر قطعي درباره پيدايش اديان ، بسيار مشکل است، زيرا تاريخ دقيق آنها دقيقا معلوم نيست ، در عين حال دربرخي منابع آمده است:
تاريخ آيين يهود، حدود 1232 سال پيش از ميلاد مسيح، مي باشد(1) بعضي ديگر تاريخ پيداش دين يهود را حدود 1213 قبل از ميلاد ذکر نموده اند (2)
در تاريخ دين يهود به منابع زير مراجعه فرماييد:
1) اديان زنده جهان،‌رابرت هبيوم،‌ترجمه عبدالرحيم گواهي
2) راهنماي اديان زنده، جان ر. هينلز، ترجمه عبدالرحيم گواهي
3) تاريخ اديان، اصغر حکمت
4) آشنايي با تاريخ اديان، آريا
5) تاريخ انببياء، رسولي محلاتي
6) تاريخ پيامبران ، محمد باقر مجلسي ،
7) منشورجاويد، جعفرسبحاني ، ج12
8) دايره المعارف فارسي ،مصاحب ، ذيل کلمه "يهود"
پي‌نوشت‌:
1. عبدالله مبلغي،‌تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج2، ص 578، ،قم ، انتشارات منطق (سينا)، 1367
2. مصطفي دشتي ، معارف ومعاريف ، ج10، ص621، قم، 1376
-------------------------------

سؤال2: پیامبران دین یهود؟
پاسخ:
حقيقت اين است که تعداد انبياي يهود معلوم نيست، زيرا تاريخ و تعداد آنها معلوم نيست. در برخي متون از تعداد زياد از انبياي يهود سخن به ميان آمده است ،به طوريكه در روايت آمده يهود در عرض يك ساعت 43 نفر از پيامبران خدا را كشتند و 112 نفر از مردان صالح و نيكوكار را كه از اين پيامبر طرفدارى مى‏كردند نيز بقتل رساندند (1)
علماء يهود معتقدند كه پس از حضرت موسى، چهل و هفت پيامبر براى قوم اسرائيل آمده و شريعت حضرت موسى را ترويج كرده اند كه هفده نفر از آنان داراى كتاب بوده اند. در قرآن به چند نفر از انبياء بنى اسرائيل كه پس از موسى آمده اند، اشاره شده است؛ داود كه صاحب كتاب آسمانى زبور بود، يكى از آنهاست و نيز سليمان كه در قرآن شرح رسالت و سلطنت او آمده است. انبياء اوليه در عهد داوران (قضاة ) بنى اسرائيل در حدود هزار سال ق. م. ظاهر شدند كه آنان را در زبان عبرى نبييم لقب داده بودند. اين افراد مانند دراويش و عرفاء مشرق زمين افرادى با جذبه و مؤمن بودند. پيامبران اسرائيل در يك زمان چند نفرشان با هم رسالت هدايت اين قوم را بر عهده داشته اند و در شهرها و قرا و قصبات مشغول دعوت بودند. ولى در تورات، نام آنهائى كه داراى رساله و كتابى بوده يا بعدا پيروانشان تدوين كرده اند، آمده است :يوشع بن نون، عاموس، هوشع، سموئيل، اشعيا، ارميا، ايلياء و دانيال. در برخى كتب تعداد انبياء بنى اسرائيل را چهل و هشت نفر نوشته اند كه هيجده نفر از آنها صاحب كتاب مى باشند. دو نفر ديگر به نامهاى ايشع و الياس كتابى ندارند.
اسامى انبيائى كه داراى كتاب بوده اند: موسى، شموئيل بن القانا (شائول يا طالوت را به پادشاهى برگزيد)، عاموس، هوشع بن ئبرى، ميخا بن مورثين، يونس، اشعياء بن عاموس، ناحوم بن القوشى، صفيا بن كوتى، حقوق نبى، ارمياء بن ملقياء نبى، حزقيال نبى، يوال بن قتوائيل، عوبد ياتى نبى، دانيال نبى، حكى نبى، زكريا بن ارخيا و داود نبى كه داراى كتاب مزامير بوده است.
ايلياء نبى حامى مذهب اخلاقى يهوه بود. او در كنعان و زمان پادشاهى اهاب قيام كرد و عليه بت پرستان كه بَعْل را مى پرستيدند، شوريد و تا حدودى موفق شد توحيد را دوباره احيا كند. ايليا نبى ناگهان ناپديد شد و شاگرد او ايشع كار او را دنبال كرد. اما عاموس نبى ظاهرا بزرگترين پيامبران بنى اسرائيل در قرن هفتم ق. م. متولد شد. او به كار شبانى مشغول بود. او پيام يهوه را كه با الهام دريافته بود، به مردم فاسد و تبهكار اسرائيل رساند. مردم او را بيرون كردند. او مردم را به بلاهاى آسمانى كه در انتظارشان بود، انذار داد. اندكى بعد بر آن تبهكاران بلاى هجوم ملخ و طاعون نازل شد و زلزله اى شديد شهرهاى سدوم و عموره را كه مركز فساد و تباهى بودند، زير و رو كرد.
يوشع يكى ديگر از پيامبران اسرائيل در شمال كنعان به دنيا آمد. او از انحطاط اخلاقى و مذهبى بنى اسرائيل رنج مى برد. او مردم را به پاكى و توحيد دعوت كرد، اما مردم حرف او را قبول نكردند. اشعياء نبى در جنوب كنعان متولد شد. سال تولد او 740 ق. م. بود و در يك خانواده خوش نام به دنيا آمد. در اورشليم به نبوت رسيد و به دعوت مردم عصر خويش پرداخت. او به يهوه ايمان داشت. چهل سال مردم را به توحيد دعوت كرد. پادشاهان يهود با او مشاوره مى كردند. هرگز در ايمان او تزلزل راه نيافت. در سال 722 ق. م. كه حكومت يهود به دست سپاهيان آشور در هم شكست، اشعياء دعا كرد و بخشى از سرزمين كنعان از اشغال مصون ماند. او مردم را به نيكوكارى و انصاف دعوت مى كرد. ميكاء نبى، پس از درگذشت اشعياء نبى در اورشليم مبعوث شد. او نبوّت خويش را با پيشگوئى آغاز كرد. ظهور او را در سال 722 ق. م. نوشته اند. كتاب او در بردارنده سخنان جالبى است. او از يك طرف انبياء دروغين و مغرور را انكار كرد و از ديگر طرف، روح حقيقى دين را براى مردم بيان كرد
ارمياء نبى، از پيامبران مشهور است. او از خادمان معبد شهر عناتوث بود و در آن شهر متولد شده بود. او مورد تهديد جامعه خود بود و به مردم اسرائيل وعده و وعيد و بيم و اميد مى داد. نصايح او بى فايده و نتيجه ماند. مردم او را استهزاء مى كردند، در عين حال او به ارشاد مردم ادامه داد. وقتى كلدانيان اورشليم را فتح كردند، ارميا در زندان بود، زيرا قومش او را زندانى ساخته بودند. كلدانى ها او را آزاد كردند. ارميا گفت: كلدانى ها بزودى شكست خواهند خورد و يهوديان به وطن خويش بازخواهند گشت و به عبادت يهوه مشغول خواهند شد.
حزقيل نبى، زندگى وى مجهول است. او فرزند يكى از خاندان هاى كاهنان اورشليم بود كه در سال 597 ق. م. به اسارت در بابل برده شده بود. او در سن 22 سالگى خود را پيامبر بنى اسرائيل معرفى كرد و مكاشفات خود را با عباراتى روان و روشن بيان مى داشت و به شرح احكام و تكاليف قوم خود پرداخت. اشعياء دوم، زندگى وى نيز مجهول است. او صاحب الهامات و تلقينات نفسانى و دينى قوى بوده است و كمالات او صحف عهد عتيق را تشكيل مى دهد.(2) البته برخي تعداد انبيا را بيشتر از اين ذکر نموده اند(3)
پي نوشتها :
1. انوار العرفان فى تفسير القرآن‏، ابوالفضل‏داور پناه ، ج‏2، ص 136، انتشارات صدر، تهران‏ ، سال چاپ: 1375 ش‏ .
2.عبد لله مبلغي ، تاريخ اديان ومذاهب ، ج2 ، ص657 -660، انتشارات منطق(سينا) ، قم، 1373 .
3.همان.
---------------------------

پرسش 3: مباني اعتقادي دين يهود؟
پاسخ:
طبق نقل عهد عتيق پس از سه ماه از خروج بني اسرائيل از مصر، خداوند با حضرت موسي سخن گفت و ده حکم بسيار مهم به او داد که به "ده فرمان " مشهور است.
اين ده حکم بدين قرار است:
1ـ براي خود خدايي جز من نگيريد.
2ـ به بت سجده نکنيد.
3ـ نام خدا را به باطل نبريد.
4ـ شنبه را گرامي داريد.
5ـ پدر و مادر را احترام کنيد.
6ـ کسي را به قتل نرسانيد.
7ـ زنا نکنيد.
8ـ دزدي نکنيد.
9ـ بر همسايه شهادت دروغ ندهيد.
10ـ به اموال و ناموس همسايه طمع نورزيد.(1)
اين فرمان ها در قوم بني اسرائيل رواج يافت و بعداً علماي يهود با استفاده از کتاب هاي عهد عتيق، اصولي براي ديانت و ملت قوم يهود تدوين نمودند که مهم ترين آن ، اصول سيزده گانه اي است که توسط موسي بن شمعون در سال 1204 ميلادي قرائت شد: بدين شرح:
1ـ خداوند حاضر و ناظر است.
2ـ خداوند يکتا است.
3ـ خداوند جسم و شبيه کسي نيست.
4ـ خداوند قديم و ازلي است.
5ـ هيچ کس را جز او نبايد عبادت کرد.
6ـ او سرور همه پيامبران است.
7ـ نبوت حضرت موسي(ع) صحيح است.
8ـ خدا بر افکار نوع بشر واقف است.
9ـ تورات از جانب خدا است.
10ـ تورات غير قابل تغيير و تبديل است.
11ـ خداوند ظالم را مجازات مي کند و عادل را پاداش مي دهد.
12ـ سلطان مسيح از نسل داوود ظهور خواهد کرد.
13ـ مردگان مستعد زنده شدن مي باشند.(2)
اين امور را مي توان اصول و پايه هاي عقيدتي دين يهود بر شمرد. افزون بر اين امور در دين يهود "صندوق عهد" جايگاه ويژه اي دارد که شرح آن بدين قرار است:
حضرت موسي(ع) پس از آن که " ده فرمان" را در ميقات دريافت نمود، به ميان بني اسرائيل بازگشت؛ در دامنه کوه مَذْبحي با دوازده ستون (به تعداد اسباط بني اسرائيل) بنا کرد، در آن جا قرباني نمود و نصف خون حيوانات قرباني شده را بر مذبح و نصف ديگر را بر قوم خود پاشيد و گفت : اين عهدي است که خداوند بر شما بسته است.
پس از آن به دستور حضرت موسي(ع) خيمه اي براي عبادت بر پا کردند که آن را "خيمه عهد" خواندند. درون خيمه عهد صندوقي قرار داشت . درون آن ، دو لوح سنگي بود که روي آن نص ميثاق الهي با قوم بني اسرائيل منقوش بود. اين صندوق، تابوت عهد، تابوت شهادت يا صندوق تورات است که در تاريخ بني اسرائيل جايگاه ويژه اي داشت. در مهاجرت ها و جنگ ها صندوق را با حرمت فراوان در ارابه اي مي نهادند و پيشاپيش خود حرکت مي دادند. هيچ کس جز کاهنان و ربانيون اجازه نداشتند آن را لمس نمايند.(3)
نام خاص خدا در دين يهود "يهوه" است که تلفظ آن حرام است. تنها بالاترين مقام مذهبي يهود مي‌تواند سالي يک بار، آن هم در معبد سليمان و در مکان خاص اين نام را بر زبان جاري کند.

پي نوشت ها:
1.عهد عتيق، سفر خروج، فصل 20.
2. تاريخ اديان و مذاهب جهان، عبد الله مبلّغي، ج 2، ص 590 و 589.، انتشارات منطق(سينا)، قم،1373.
3. جان . بي . زاس، تاريخ جامع اديان، متر جم علي اصغر حکمت، ص 496 و 497.، شرکت انتشارات علمي وفر هنگي، ، تهران ، 1373.
--------------------------------

پرسش 4: کتاب هاي مقدس یهود؟
پاسخ:
يهوديان، حدود 35 كتاب مقدس دارند. پنج كتاب از اين ها تورات است و بقيه كتاب هاي ديگر است. مجموع اين كتاب ها، عهد عتيق ناميده مي شود. (1)
عهد عتيق شامل اين كتاب ها است:
1. سِفر پيدايش؛ 2. سِفر خروج؛ 3. سفر لاويان؛ 4. سفر اعداد؛ 5. سفر تثنيه (اين پنج كتاب، تورات ناميده مي شود)؛ 6. صحيفه يوشع بن نون؛ 7. سفر داوران؛ 8. كتاب روت؛ 9. كتاب اول سموئيل نبي؛ 10. كتاب دوم سموئيل نبي؛ 11. كتاب اول پادشاهان؛ 12. كتاب دوم پادشاهان؛ 13. كتاب اول تواريخ ايام؛ 14. كتاب دوم تواريخ ايام؛ 15. كتاب عزرا؛ 16. كتاب نحميا؛ 17. كتاب اِستَر؛ 18. كتاب ايوب؛ 19. كتاب مزامير؛ 20. كتاب امثال سليمان؛ 21. كتاب جامعه؛ 22. كتاب غزل غزل هاي سليمان؛ 23. كتاب اشعياء نبي؛ 24. كتاب ارمياء نبي؛ 25. كتاب مراثي ارمياء نبي؛ 26. كتاب حزقيال نبي؛ 27. كتاب دانيال نبي؛ 28. كتاب هوشع نبي؛ 29. كتاب يوئيل نبي؛ 30. كتاب عاموس نبي؛ 31. كتاب عوبدياء نبي؛ 32. كتاب يونس نبي؛ 33. كتاب ميكاء نبي؛ 34. كتاب ناحوم نبي؛ 35. كتاب حبقوق نبي.

پي نوشت:
1. محمد حسين‏ طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن‏، ج 3، ص 307-308، قم، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه .قم‏، سال چاپ: 1417 ق؛ ر.ک: عبدالله مبلغي، تاريخ اديان ومذاهب ، ج 2، ص 597 - 599، انتشارات منطق (سينا)، قم، 1373 ش.
------------------------------

پرسش 5: اعمال عبادي دين يهود؟
پاسخ:
گرچه در جواب هاي ديگر - تا اندازه اي- به عبادت يهوديان اشاره شد، در اين جا -جهت آگاهي بيشتر- به مطالب زير نيز اشاره مي شود:
عبادات يهوديان
عبادات يهود در قربانى خلاصه مى شود. يهوديان ادعيه اى نيز دارند كه در ((كنيسه)) مى خوانند. نماز يهوديان فصلى از زبور داود است كه روزى سه بار مى خوانند.
يهوديان روزه مى گيرند كه در ايام مختلف سال يهودى برگزار مى شود:
1- روزه كيپور؛ ايام نهم و دهم ما تشرين، نخستين ماه يهودى از سال يهودى ، به مدت 25 ساعت روزه مى گيرند.
در سفر لاويان باب 23 آمده است: ((جان هاى خود را ذيل سازيد، از شام تا شام سبت و اشباط.))
2- روزه فوريم يا پوريم كه به شكرانه نجات از قتل عام گرفته مى شود.
3- روزه ((كدليا))، روز سوم ماه ((تشرين)) است . اين روزى است كه ((كدليا)) حاكم بيت المقدس، ((معبد سليمان )) را با 82 تن از يهوديان در آتش سوخت .
4- روزه ((عقيبيا)) در روز پنجم ماه ((تشرين)). و اين روز، به پاس گرامى داشت خاطره ((خاخام عقيبيا)) است كه او را مجبور به پرستش بت نمودند و او زير بار نرفت و آن قدر مقاومت كرد تا از گرسنگى درگذشت . اين حادثه در سال 153 ميلادى اتفاق افتاده است.
5- روزه عذاب؛ در زمان داود پيامبر، خداوند بر بنى اسرائيل غضب نموده، ايشان را به مرگ و قحطى تهديد نمود. يهوديان، از ترس، آن روز را روزه مى گيرند.
6- روزه ((صدقيا))؛ روز ششم از ماه ((حسوان))، پس از آن كه ((بخت النصر)) اورشليم را تسخير كرد، فرزندان صدقيا را در برابر چشمان او بكشت و او صبر و تحمل نمود. يهوديان به پاس اين مقاومت و ابراز همدردى با ((صدقيا)) پادشاه يهود، روزه مى گيرند.
7- روزه يهوياقيم ؛ در بيستم ماه ((كيلو))، ارمياى نبى پيشگوئى اسارت يهود و ويرانى بيت المقدس را كرد و توسط ((يهوياقيم )) پادشاه يهود به زندان افتاد.
8- روزه تلما؛ ((تلما)) پادشاه روم ، يهود را وادار كرد كه به زور تورات را به يونانى ترجمه كنند. اين روز را كه هشتم ماه طبيثت بود، روزه مى گيرند.
9- روزه فتنه ؛ در دوازدهم ماه شفط، اولاد ((بنيامين )) مانند ((قوم لوط)) به فسق و فجور اقدام كردند.
10- روزه محاصره اورشليم توسط ((بخت النصر))، كه درد هم ماه طبيثت است.
قرباني هاى يهود:
1- قربانى بى كوريم؛ يعنى نخستين فرزند ذكور، اولين مولود از اغنام و احشام، اولين محصول، اولين ميوه و... كه بايد قربانى بدهند. به اين صورت كه نخستين ها را از هر چيز بايد به روحانى بدهند و او آن ها را با تشريفات ويژه اى مى سوزاند. ولى فرزند اول خود را به او داده و از او مى خرند. در اين باره در تورات سفارش بسيار شده است. اين مراسم يادآور آن است كه در مصر فرعون به كشتار كودكان بنى اسرائيل پرداخت.
2- قربانى دائمى؛ اين قربانى در اغلب اعياد مرسوم است. قربانى بايد كه گوسفند و گاو و بز و قوچ سالمى باشد. قربانى را در مذبح مقدس (قدس الا قدس ) براى رضايت يهوه قربانى مى كنند. اين قربانى عكس العملى است در برابر بت پرستى و گاو پرستى مصريان و...
3- قربانى كيپور؛ كفاره. هر گاه كسى گناهى مرتكب شود، بايد قربانى بدهد. اين قربانى در معبد و طى مراسم ويژه اى انجام مى شود.
اعياد مذهبى يهود:
1- عيد فصح و عيد فطير، 2- عيد سبت ، 3- عيد فوريم ها. عيد فصح و عيد سبت از سوى موسى وضع شده است و در اين ايام بايد هر فرزند ذكور در حضور يهوه هديه خود را با خوشحالى بگذارد. در اين اعياد كار حرام است و بايد مجالس و محافل شادى منعقد گردد. كسى كه در اين اعياد كار كند، از قوم جدا مى شود و بايد سنگسار شود.
1- عيد فصح ، در چهاردهم نيسان ، بين العصرين يا نزديك غروب آغاز مى شود. در سفر لاويان بر انجام مراسم اين عيد بسيار تاكيد شده است . در اين عيد در مكان مخصوصى كه براى خدا برگزيده شده ، بايد مراسم قربانى بعمل آيد. معمولا بره نر يا بز يك ساله سالم را براى قربانى انتخاب مى كنند. گاهى افراد شركت كننده در مراسم قربانى به يك صد نفر هم مى رسند. به هر يك سهميه اى از گوشت قربانى داده مى شود. آغاز مراسم با گرداندن پياله شراب است و رئيس خانواده تبريك مى گويد. بره را بدون پاره كردن بريان نموده و در سفره مى گذارند. پس از گرداندن پياله شراب ، در دفعه دوم بره را با سبزيهاى تلخ و نان فطير مى خورند، بطورى كه استخوانهاى آن نشكند، و اگر چيزى از آن باقى ماند، مى سوزانند. پس از صرف شام براى بار سوم پياله شراب را مى گردانند و به آوازهاى روحانى مشغول مى شوند، و با شراب دادن در دور چهارم ، عيد فصح به پايان مى رسد و آنگاه عيد فطير شروع مى شود.
2- عيد فطير، روز پانزدهم ماه نيسان بعد از عيد فصح آغاز مى شود و مدت 7 روز ادامه دارد. روز اول و آخر آن را تقديس نمايند. در تمام اين مدت نان فطير مى خورند.
اين عيد به مناسبت خروج بنى اسرائيل از مصر بر پا مى شود. چون حركت آنان با عجله همراه بود، نان فطير را بدون خمير مايه پختند و خوردند. و هم اكنون هر سال بهار، آن روز تاريخى را جشن مى گيرند و نان فطير مى خورند و شادمانى مى كنند. طبق دستور تورات ، در اين هفته بايد خمير مايه را از خانه خود خارج كنند. روز هفتم ، روز استراحت و عبادت است ؛ همان گونه كه يهوه جهان را در شش روز پديد آورده و روز ((سبت )) (شنبه ) را استراحت كرد. ((روز سبت )) روز آزادى انسان است :
1- سبت غلام : هر غلام يا كنيز اسرائيلى كه شش سال خدمت كرد در سال هفتم بى قيمت آزادش كن ، زيرا سال آزادى بردگان است .
2- سبت دين : اگر تا شش سال رفيق تو كه مديون تو است اداى قرض ننمود، به سال هفتم نبايد از او مطالبه كنى كه او ديگر بدهكار نيست .
3- سبت اراضى : شش سال كه زمين را كشت نمودى ، سال هفتم تعطيل نما، زيرا سال آزادى و استراحت زمين است .
4- سبت سالها (يوئيل ): سال پنجاهم ، يعنى پس از هفت ، هفت ها كه چهل و نه سال مى شود، سال پنجاهم سال آزادى است .
توضيح اين كه : قوم يهود پس از ورود به خاك فلسطين اراضى آنجا را به قيد قرعه ميان خود تقسيم نمودند؛ ولى پس از گذشت 49 سال بايد آزاد شده و هر كس و هر چيز به محل اصلى خود برگردد: تمام بردگان آزاد شوند، حتى آنان كه گوششان را سوراخ كرده بودند تا هميشه برده باشند، رهائن مسترد شود و زمينهاى رهنى به صاحبان آن برگردد. عيد يوئيل تاج ((اعياد سبتيه )) است . زيرا ساير ((سبت ها)) براى آسايش يك دسته است ؛ ولى اين عيد، روز و سال استراحت عموم مردم است و مجددا اراضى به قيد قرعه بين بنى اسرائيل تقسيم مى شد. و در تورات تاكيد فراوان شده كه زمين را به فروش هميشگى ندهيد، زيرا زمين ملك يهوه است و شما ميهمان و غريب او هستيد.
3- عيد پوريم ؛ اين عيد سه روز در سال ، روزهاى 11 تا 13 ماه آذار است .
يهوديان و هر كس در اين دو روز چيزى خمير شده بخورد، از قوم جدا شود. در اين روزها نبايد كارى انجام دهند.
4- عيد سبتها؛ يعنى روزهاى شنبه . سبت در لغت عبرانى به معناى استراحت است . قرآن به اعتبار سبت در ميان قوم موسى تصريح كرده است .
5- عيد ضوكا؛ به پاس جوانمردى جوانى يهودى بر پا مى شود. موضوع از اين قرار است كه در سال 164 ميلادى ، حاكم يونانى اورشليم فرمان داد كه بايد نوعروسان يهود اول به خدمت حاكم روند و بعد از آن شوهرانشان باشند. مردى يهود كه فرزندان بسيار داشت ، تدبيرى انديشيد و پسرش را لباس عروس پوشانيد و به خدمت حاكم فرستاد. آن جوان با دشنه حاكم را از پاى درآورد. اين عيد به شكرانه آن روز است .
يهوديان اعياد ديگرى نيز دارند: عيد گرناها، عيد نوبرها، عيد سايبانها، عيد خيمه ها، كه هر يك به مناسبتى و در روزى خاص با تشريفات و قربانى برگزار مى شود.(1)
پي نوشت :
1.عبد الله مبلغي ، تاريخ اديان ومذاهب ، ج2، ص 627-632، انتشارات منطق (سينا) ، قم ، 1373، چاب اول.
-------------------------------

پرسش 6: طرفداران امروزي دين يهود به چه گونه اند؟ با ذکر منابع
پاسخ:
متاسفانه قوم يهود -که امروزه از آن به عنوان اسراييل وصهيونيست نيز ياد مي شود- ملت نژاد پرست ، سلطه جو و خشونت گرا مي باشد. اين قوم در طول تاريخ ظلم و جنايات زيادي را مر تکب و امروزه نيز ما شاهد ظلم و جنايات اين کشور به مردم لبنان و فلسطين مي باشيم. به سبب ويژگي‌هاي يهوديان است که بيشتر ملت ها با يهوديان رابطه خوبي نداشته و ندارند .
جهت آگاهي بيشتر به مطالب زير توجه نماييد :
در سال 1290 ميلادي يهوديان ساکن لندن به اندازه‌اي مردم انگلستان را به ستوه آوردند که «ادوارد» فرمان داد يهوديان را از انگلستان بيرون کنند. پس از اين حدود 400 سال ورود يهود به انگلستان ممنوع بود تا اينکه در 1657 «کرمويل» تحت شرايطي اجازة ورود يهوديان به کشور انگلستان را صادر کرد.(1) فقط در 1674 ميلادي بود که به يهوديان ساکن آمريکا اجازه دادند آشکارا عبادت کنند.(2)
در فرانسه نيز «لويس اغسطس» يهود را از کشورش بيرون کرد و مدت 20 سال از ورود آنها به فرانسه جلوگيري نمود. وقتي «فيليپ زيبا» قدرت را به دست گرفت، براي دومين بار يهود را از فرانسه اخراج نمود و تمام اموال آنها را مصادره کرد.(3) يهوديان چندين مرتبه از کشور آلمان نيز رانده شدند.
اينکه امروزه دشمني سرسخت يهوديان را با مسلمانان مي‌بينيم، بخشي از آن توسط کشورهاي اروپايي ايجاد شده تا از دست يهوديان و کارهاي ناپسند آنها راحت شوند. در واقع آنان با آوردن يهوديان و جمع کردن آنها در کشور فلسطين، به نوعي خود را از دست آنها نجات دادند. بنابر رؤياي تشکيل کشورمستقل براي يهوديان، نه تنها از آن يهوديان، بلکه متعلق به مسيحيان نيز بود تا از اين طريق از دست اين دشمن ديرينه راحت شده و دشمني آنها را متوجه مسلمانان سازند.
گوستا ولوبون فرانسوي بعد از بررسي صفات يهوديان مي‌نويسد: « يهوديان همچون انسان‌هايي هستند که تازه از جنگل وارد شهر شده و هميشه از صفات انساني بي‌بهره بوده‌اند، چرا که هميشه مانند پست‌ترين مردم روي زمين زندگي مي‌کنند»(4)"... خلاصه آنکه هيچ فرقي ميان يهود و حيوانات نمي‌توان گذاشت"(5)
در قرآن نيز از يهوديان به عنوان انسان‌هاي بي‌رحم،(6) انتقام‌جو، حليه‌گر و رباخوار(7) ياد شده است.
از اين رواست که پيامبر فرمود: «هيچ قومي به اندازه يهوديان من را اذيت نکرده‌اند» پيمان‌شکني اين قوم و جنگ‌هاي آنان در صدر اسلام نمونه‌هايي از دشمني آنان نسبت به اسلام است. آنان نه تنها بيشترين توطئه‌ها را عليه اسلام داشتند، بلکه دشمنان اسلام را نيز حمايت مي‌کردند. در بيشتر جنگ‌هاي صدر اسلام ردپاي يهوديان ديده مي‌شود.
نکته قابل توجه اين است که بعضي يهوديان عقيده دارند که پس از دين يهود، ديني نيامده و پيامبري مبعوث نشده است، زيرا نسخ دين قبل عقلاً و نقلاً جايز نيست. همچنين يهوديان خود را موجودات برتر دانسته و باور دارند که حق حاکميت از آن يهوديان است و انسان هاي ديگر حق زندگي ندارند ،خلاصه صفات ناپسند يهوديان و رفتار ظالمانه آنان با انسان‌ها، -به ويژه مسلمانان -موجب گرديده است که يهوديان در جوامع مختلف محبوبيت خود را از دست بدهند. از اين رو است که امروزه در برخي کشورها عليه اسرائيل راهپيمايي صورت کرده و مردم آزادي‌خواه جهان، جنايات يهوديان را محکوم مي‌نمايند.
در قرآن کريم بعضي يهوديان مورد لعن قرار گرفته(8) و از آنان به عنوان دشمنان سرسخت مؤمنان ياد شده است: «به طور مسلّم يهود و مشرکان را دشمن‌ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت...».(9)
پي‌نوشت‌ها:
1. دنيا بازيچة يهود، محمد شيرازي، ص 30، ناشر: بينش آزادگان، 1381،نوبت چاب : اول.
2. همان.
3. همان، ص 30 ـ 31.
4. همان، ص 16 (به نقل از کتاب اليهود في تاريخ الحضارات).
5. همان.
6. بقره (2) آيه 74.
7. نساء (4) آيه 160 و 161.
8. مائده (5) آيه 78 ـ 79.
9.مايده، آيه 86 ، تفسير نمونه‏ ، ناصر مكارم شيرازى وديگران، ج 5،ص50 ، ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏ ، سال چاپ: 1374 ش‏.