۱۳۹۸/۰۹/۱۶ ۰۷:۱۶ شناسه مطلب: 97953
من خانوادهام را خیلی دوست دارم. آیا ممکن است در آخرت آنها را بشناسم و با آنها زندگی کنم؟
دوست عزیز
پرسش شما دو بخش دارد. در ادامه به هر يک از آنها مستقلاً میپردازیم:
بخش اول: آيا انسانها در روز قيامت همديگر را میشناسند؟
براي شناخت جزئيات زندگي پس از مرگ، راهي جز استناد به متون ديني در دست نداريم. در متون ديني نيز اطلاعات محدودي درباره زندگي پس از مرگ، وجود دارد. بااینحال، مستند به برخي از آيات انسانها در آخرت همديگر را بهجا میآورند. براي نمونه به آيه بنگريد: «فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ؛ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لي قَرينٌ؛ يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقينَ؛ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدينُونَ؛ قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ؛ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ في سَواءِ الْجَحيمِ»(1)؛ يعني: «(درحالیکه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مىپرسند... كسى از آنها مىگويد: «من همنشینی داشتم كه پيوسته مىگفت: آيا (بهراستی) تو اين سخن را باور كردهاى كه وقتى ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مىشويم و جزا داده خواهيم شد؟!» (سپس) مىگويد: «آيا شما مىتوانيد از او خبرى بگيريد؟» اينجاست كه نگاهى مىكند، ناگهان او را در ميان دوزخ مىبيند.»
بنابراين، انسانها همديگر را میشناسند و از احوال همديگر میپرسند.
همچنين در آيه ديگري به گفتگوي جهنميان اشاره میشود که در جهنمي شدن، همديگر را مقصر میدانند. طبیعتاً آنها همديگر را شناختهاند و به همين جهت، باهم مجادله میکنند: «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ؛ احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُون؛ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلى صِراطِ الْجَحيمِ؛ وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ؛ ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ؛ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ؛ وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ؛ قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمينِ؛ قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنينَ؛ وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغينَ»(2)؛ يعني: «(آرى) اين همان روز جدايى (حقّ از باطل) است كه شما آن را تكذيب مىكرديد. (در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود): ظالمان و همردیفانشان و آنچه را مىپرستيدند ... (و در اين حال، بدکاران) رو به يكديگر كرده و از هم مىپرسند... گروهى (مىگويند: شما رهبران گمراهى بوديد كه بهظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد امّا جز فريب چيزى در كارتان نبود). (آنها در جواب) مىگويند: شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟! ما هیچگونه سلطهاى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد».
بنابراين، در آخرت نيز برخي از انسانها همديگر را میشناسند؛ اما اینکه گستره اين آگاهي چقدر است معلوم نيست.
بخش دوم: ادامه زندگي با خانواده در جهان آخرت ممکن است؟
آياتي از قرآن، به اين نکته مهم اشاره دارند که در بهشت، پدران و همسران و فرزندان به شخص مؤمن، ملحق میشوند:
«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهينٌ»(3)؛ یعنی: « كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مىكنيم؛ و از (پاداش) عملشان چيزى نمىكاهيم؛ و هر كس درگرو اعمال خويش است».
«وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ؛ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ» (4)؛ يعني: «و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مىكنند؛ و نماز را برپا مىدارند؛ و ازآنچه به آنها روزى دادهايم، در پنهان و آشكار، انفاق مىكنند؛ و با حسنات، سيئات را از ميان مىبرند؛ پايان نيك سری ديگر، از آن آنهاست. (همان) باغهای جاويدان بهشتى كه وارد آن مىشوند؛ و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مىگردند».
روشن است که منظور از الحاق فرزندان یا پدران به شخص مؤمن، اين نيست که فقط فرزندان یا پدران به شخص مؤمن ملحق میشوند و مادران به شخص مؤمن، ملحق نمیشود بلکه منظور اين است که ياران و دوستان و کساني که آدمي به آنها عشق میورزد، در بهشت به او ملحق میشوند؛ ازجمله: پدران و همسران و فرزندان. بنابراين، میتوان دريافت که چهبسا انسانهای ديگر نيز هستند که به آدمي ملحق میشوند و اين آيه درصدد بيان تمامي آنها نبوده است. بنابراين، ممکن است که ياران و دوستان نيز اگر مؤمن باشند و اگر بخواهند با شخص مؤمن ديدار کنند، به او ملحق شوند.
در روایات نقلشده از معصومان (ع)، به این نکته تأکید شده که این دیدار محدود به افراد همرتبه در بهشت نیست. ممکن است کسی در رتبه پایینتر باشد اما بهواسطه تفضّل خداوند، به خانوادهاش در مرتبه بالاتر ملحق شود. در این راستا، از پیغمبر گرامى اسلام (ص) نقلشده که فرمودند: «اِذا دَخَلَ الرَّجُلُ الْجَنَّةَ سَأَلَ عَنْ اَبَوَیْهِ وَ زَوْجَتِهِ وَ وَلَدِهِ، فَیُقالُ لَهُ اِنَّهُمْ لَمْ یَبْلُغُوا دَرَجَتَکَ وَ عَمَلَکَ، فَیَقُولُ رَبِّ قَدْ عَمِلْتُ لِی وَ لَهُمْ فَیُؤْمَرُ بِاِلْحاقِهِمْ بِه»(5)؛ یعنی: «هنگامیکه انسان وارد بهشت میشود، سراغ پدر و مادر و همسر و فرزندانش را میگیرد، به او میگویند: آنها به درجه و مقام و عمل تو نرسیدهاند، عرض میکند: پروردگارا! من براى خودم و آنها عمل کردم، در اینجا دستور داده میشود که آنها را به او ملحق کنید».
پینوشتها:
1. صافات: 50-55.
2. صافات: 21-30.
3. طور: 21
4. رعد: 22-23
5. قندوزی، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة لذو القربى، انتشارات اسوه، ج 1، ص 325.