دعا

براي شغل همسرم خيلي دعا می‌کنم ولي هنوز دعایم مستجاب نشده
بايد توجه هم داشت كه اين استجابت و پذيرش دعا لزوماً به معناي رسيدن ما به خواسته‌های خودمان نيست و چه‌بسا بسياري از خواسته‌های مشروع بندگان، حتي بهترين بندگان...

من سه سال هست براي شغل همسرم خيلي دعا می‌کنم به معصومين متوسل شدم و هرلحظه و هر ثانيه دعا مي کنم ولي هنوز دعایم مستجاب نشده و واقعاً نمي دونم چکارديگه اي باید بکنم و خیلی دارم عذاب می‌کشم لطفاً به هم کمک کنيد.

پاسخ:

در اين رابطه مرور چند مطلب ضروري است:

اول آنکه بايد توجه داشت که دعا نيز داراي شرايط، آداب و موانعي است. به‌عنوان‌مثال يک چراغ نفت‌سوز در صورتي نور می‌دهد که هم داراي سوخت باشد و هم مانعي براي خاموش شدن آن مثل وزش باد نباشد (بقول اصولي حوزه‌های علميه مقتضي موجود و مانع هم مفقود باشد)

 

همچنين يقين به اجابت دعا يكي از آداب دعا كردن هست، يعني يكي از آداب دعا آن است كه دعاکننده به اجابت آن يقين داشته باشد و با شك و ترديد خدا را نخواند. امام صادق (ع) می‌فرماید: «إذا دعوت فظن أنّ حاجتك بالباب؛ هرگاه دعا كردي، گمان كن كه حاجتت نزد تو حاضر است. (1)

خواهر ارجمند به نظر می‌رسد اين مطلب در نظر شما مقداري کم‌رنگ شده است که با تجدیدنظر و توجهات خاصه به محضر امام عصر (عج) آن را تقويت نماييد. چراکه شک و ترديد زمینه‌ساز تضعيف يقين انسان شده و درنتیجه پاي ارادت انسان به معبود خويش می‌لنگد.

نکته ديگر این است که همان‌گونه که خود شما بيان کرديد، سعي داشته‌اید با توسلات و ادعيه، شرايط و آداب دعا را رعايت نماييد و لکن به نظر خودتان آيا به موانع استجابت دعا نيز توجه نموده‌اید؟ چراکه ظرفيت نگاه ما به اشياء و دانسته‌های علمی‌مان محدود است و خدای حکيم از باب حکمت خويش و گستره علمي نامحدودش استجابت دعاي ما را در حال حاضر به مصلحت نمی‌داند چون برخي مواقع علاوه بر اينکه فلان کار نفعي براي بنده‌اش ندارد حتي ضرر نيز دارد.

با توجه به اين نکات بايد اذعان کرد که خداوند متعال که خود را اجابت‌کننده خوانده و فرموده است: «اُدعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانيد تا (دعاي) شمارا بپذيرم. (2)

؛ اما بايد توجه هم داشت كه اين استجابت و پذيرش دعا لزوماً به معناي رسيدن ما به خواسته‌های خودمان نيست و چه‌بسا بسياري از خواسته‌های مشروع بندگان، حتي بهترين بندگان خداوند به اجابت موردنظر نمی‌رسد.

سوم آنکه به تعبير قرآن کريم همه ما انسان‌ها در معرض امتحانات گوناگون الهي قرار داريم چنانکه آيه شريفه می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَد» كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او پر از رنج هاست)! (3)

چه تعبير جالبي صاحب تفسير تسنيم حضرت علامه جوادي آملي دارند که بيان داشتند: خداوند نه آن‌کسی را که ثروت داد عزيز شمرد و نه آنکه را فقير کرده است خوار نموده است بلکه خالق حکيم، ثروتمند را با امکاناتش و فقير را با فقرش آزمود. اين زندگي هفتادسال يا هشتاد سال، جاي امتحان است. ما هشتاد سال داريم کنکور مي‌دهيم، هيچ لحظه‌اي انسان از آزمايش الهي بيرون نيست. انسان وقتي يک کنکور مي‌دهد براي یک سال يا سه چهار سال راحت است. ما هشتاد سال هم کنکور بدهیم براي هشتاد ميليارد ميليارد ميليارد ميليارد و ابد! اين هشتاد سال کنکور براي ابد، زمان کمي است. چراکه ما اگر يک مدت محدودي داشتيم بعد از مرگ مي‌گفتيم به‌اندازه بايد تلاش و کوشش بکنيم، اما اگر ما يک موجود ابدي هستيم، ابد نه زمان برمي‌دارد نه زمين. ما يک چنين عالمي در پيش داريم. (4)

 

خواهر گرامي چقدر بزرگان ما حکيمانه سخن گفته‌اند «هر که در اين بزم مقرب‌تر است جام بلا بيشترش می‌دهند» چنانکه حضرت ايوب (ع) نيز مشکلات و امتحانات سنگین‌تری را تحمل نمودند درحالی‌که ايشان معصوم و هيچ خطايي هم نداشتند. لذا وظيفه و رسالت شما و امثال شما صبر و بردبارى و تلاش دائمى است و نمی‌توان انتظار داشت یک‌مرتبه افراد به همه‌چیز برسند، بلکه بايد سعى كنيم قدم‌به‌قدم پيش رويم تا نتيجه موردنظر حاصل گردد.

پرسشگر محترم با توجه به آنچه ذكر شد روشن می‌شود كه به‌یقین اين امر صحيح نيست كه گمان كنيم اگر از خداوند درخواستي داشتيم حتماً بايد آن حاجت را همان‌گونه كه خواستيم به ما عنايت بفرمايند و اگر به همان نتيجه نرسيديم پس بايد از خدا و بندگي او دست بكشيم، زيرا مبنا و معيار در اين امر و همه امور رعايت مصالح و ضرورت‌های خود ما و مجموعه عالم و قضا و تقدير الهي است نه آنچه ما مصلحت و خوب و مطلوب می‌پنداریم.

چنانکه دربياني نوراني از مولاي متقيان (ع) نيز آمده است:...گاه، در اجابت دعا تأخير مى‏شود تا پاداش درخواست‌کننده بيشتر و جزاى آرزومند كامل‏تر شود، گاهى درخواست مى‏كنى امّا پاسخ داده نمى‏شود، زيرا بهتر ازآنچه خواستى به‌زودی يا در وقت مشخص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر ازآنچه خواستى، دعا به اجابت نمى‏رسد، زيرا چه‌بسا خواسته‏هايى دارى كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود. (5)

در پايان و نتيجه اين بحث بايد گفت:

معناي درست استجابت دعا اين است كه: هيچ دعايي بی‌اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. هر دعاي مقبولي یقیناً به استجابت می‌رسد، اما گونه‌های استجابت مختلف است.

امام سجاد (علیه‌السلام) می‌فرماید: دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: براي او ذخيره می‌گردد، يا در دنيا برآورده می‌شود، يا بلايي را كه می‌خواست به او برسد، از وي می‌گرداند.

 

البته زمان نيز در اجابت دعا خيلي مؤثراست به چند مورد آن اشاره می‌شود:

... امام باقر عليه السّلام فرمود: به‌راستی، خداى گرامى و بزرگ در ميان بندگان مؤمن خويش دعاكنندگان را دوست دارد؛ پس بر شما باد كه از سحرگاه تا هنگام برآمدن آفتاب دعا كنيد؛ زيرا آن هنگام درهاى آسمان گشوده شوند و بادهاى رحمت بوزند و روزى آفريدگان تقسيم گردد و حاجت‏هاى بزرگ برآورده شود. (6)

همچنين امیرالمؤمنین (ع) فرمودند كه گشاده مى‏شود درهاى آسمان در پنج وقت: نزد آمدن باران و وقت كارزار با كافران و وقت اذان و وقت خواندن قرآن و وقت پيشين يا وقت بيرون آمدن آفتاب. (7)

مطمئناً توجه و عمل به این‌گونه موارد علاوه برتقويت روحيه معنوي شما، اميد شمارا به آینده‌ای روشن چند برابر خواهد نمود.

ضمناً به ادعيه گشايش رزق و روزي موجود در کتاب مفاتیح‌الجنان مرحوم شيخ عباس قمي (ره) نيز مراجعه نماييد.

اميد است در پرتو عمل به دستورات دين و راهنمايان ديني در محضر امام و مولاي خود حضرت بقیه‌الله الأعظم (عج) سربلند باشيم.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. ثقة الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج 2، ص 473.

2. غافر (40)، آيه 60.

3. بلد (90)، آيه 4.

4. سايت اسرا نيوز، حضرت آیت‌الله‌العظمی جوادي آملي، جلسه درس اخلاق معظم له، اسفندماه 95.

5. سيد رضي، نهج‌البلاغه، ترجمه محمد دشتي، نشر مشرقين، قم 1379 ش، ص 531.

6. شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه حسن‌زاده، انتشارات ارمغان طوبى‏، تهران، 1382 ش، ص 371.

7. شعيري، محمد بن محمد، كاشف الأستار- ترجمه جامع الأخبار، کتاب‌فروشی اسلاميه، چاپ تهران، ص 122.

دعا و يا نذري وجود دارد که من بتونم ادا کنم براي رسيدن به مقصود؟
دعاي خاصي در مورد رسيدن شما به جواني که دوستش داريد، وجود ندارد، البته می‌توانید از دعاهاي عمومي مانند دعا بعد از نمازهاي واجب استفاده کنيد و ...

سلام، وقت به خیر من مجرد هستم و اخیراً از پسري خوشم مياد دوست دارم باهاش ازدواج کنم دعا و يا نذري وجود دارد که من بتونم ادا کنم براي رسيدن به مقصود؟

پاسخ:

پرسشگر گرامي دعاي خاصي در مورد رسيدن شما به جواني که دوستش داريد، وجود ندارد، البته می‌توانید از دعاهاي عمومي مانند دعا بعد از نمازهاي واجب استفاده کنيد و هم‌چنین می‌توانید از نذرهاي متعدد مالي و غیرمالی استفاده کنيد و حتماً مؤثر است، ولي خواهر محترم براي این‌که به مقصود خود برسيد و ازدواجي موفق داشته باشد ما براي شما دو توصيه داريم و توجه تان را به دو نکته جلب می‌کنیم:

1. بدون ترديد يکي از پیش‌نیازهای ضروري ازدواج، آشنايي دو طرف از ویژگی‌های شخصيتي و اخلاقي، خانوادگي، اقتصادي و اجتماعي يکديگر است و هردو بايد با دقت و حساسيت زياد و با استفاده از راه‌های مختلف تحقيق و بررسي، به اطمينان کافي دست يابند. از طريق همين آگاهی‌های واقع‌بینانه، از نقاط ضعف و قوت يکديگر اطلاع پیداکرده و ميزان تناسب و همفکري يکديگر را دريابند.

حال سؤال اينجاست که شما چقدر ايشان را می‌شناسید؟ و آيا تحقيق و مشورت کرده‌اید؟ چقدر در مورد ايشان می‌دانید؟ چرا ايشان را دوست داريد؟ و آيا اين دوست داشتن براي ازدواج کافي است يا بايد شناخت بيشتري پيدا کنيد؟

ازنظر ما حتماً شناخت بيشتري لازم است.

ولي سؤال اين است که با چه روش و مکانيزمي می‌توان به اين شناخت بيشتر رسيد؟ آيا با ابراز علاقه مستقيم؟ و يا با طرح رابطه دوستي و ايجاد رابطه عاطفي و اظهار محبت؟ و يا بايد تدبيري خردمندانه انديشيد.

تجربه موارد نظير هم و مشابه و بررسي شواهد جاري و تأمل در حاکي از آن است که بيشتر ابراز علاقه‌هایی که با بر زبان جاري ساختن قصد ازدواج و بر پايه محبت طرفين و يا يکي از آن‌ها شکل می‌گیرد، انگيزه ديگري غير آنچه بر زبان جاري می‌سازند دارد و درواقع قصد ازدواج صرفاً پوشش به‌ظاهر مقبولي است که فرد بدین‌وسیله می‌خواهد آن را دليل موجه و معقولانه‌ای براي ارتباط عاطفي قرار دهد.

با توجه به اين مطلب روشن شد طرح مستقيم علاقه‌مندی به فردي که او را دوست داريد و لو به‌قصد ازدواج صحيح نمی‌باشد.

علاوه بر آن‌که شکل‌گیری و ايجاد ارتباط این‌چنینی، چون در پوشش و لفافه هدف مقدس و ارزشمند قرار می‌گیرد و بوي خردمندي می‌دهد سبب می‌شود فرد را از حقايق دور کند و چشم او را بر واقعیت‌ها ببندد. در اين صورت تحقيق و بررسي واقع‌بینانه کاهش می‌یابد. زيرا وقتي علاقه و محبت چيزي در قلب فرد جاي گرفت، او را نسبت به واقعيات کور و کر می‌کند و ديگر نمی‌تواند نقاط منفي و ضعف آن را ببيند و حتي بشنود و آن چه می‌بیند و می‌شنود، در نظرش زيبا و جذاب و جلوه‌گر می‌شود و حتي نقاط ضعف را نقاط قوت تلقي می‌کند.

2. خواستگاري به‌طورمعمول از سوي مرد يا خانواده او صورت می‌گیرد و آيات قرآن نيز مسئله خواستگاري را به مرد نسبت می‌دهد. فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ (1) با زنان طيب و پاکيزه ازدواج کنيد، ولي اين بدان معنا نيست که زني نتواند از مردي خواستگاري کند. از داستان حضرت شعيب (ع) و موسي (ع) در قرآن استفاده می‌شود که خواستگاري از سوي خانواده دختر (و نه صرفاً دختر) نيز صورت می‌پذیرد و از اين کار منعي نشده است. ولي يک نکته را بايد توجه داشت و آن این‌که اگر کسي چنين اقدامي کرد، بايد خود را براي شنيدن پاسخ منفي طرف مقابل نيز آماده کند؛ خصوصاً که دختران در اين زمينه حساس‏ترند و درصورتی‌که اقدام به خواستگاري کنند و با پاسخ مناسبي روبه‏رو نشوند، ممکن است ازنظر روحي بسيار ناراحت گردند. به همين خاطر ارائه پيشنهاد ازدواج از طرف دختر پسنديده نيست.

استاد مطهري می‌نویسد: «این‌که از قدیم‌الایام مردان به‌عنوان خواستگاري نزد زنان می‌رفته‌اند و از آن‌ها تقاضاي همسري می‌کرده‌اند، از بزرگ‌ترین عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است...خلاف حيثيت و احترام زن است که به دنبال مرد برود... براي زن که می‌خواهد محبوب، معشوق و موردتوجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل‌تحمل و موافق غريزه نيست که مردي را به همسري خود دعوت کند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري رود. (1)

با توجه به اين دو نکته، اگر دختري قصد داشت با پسري ازدواج کند و از او خواستگاري کند، راهش چيست؟

خواهر گرامي؛ به شما توصيه می‌کنیم در امر مهم و حياتي ازدواج، قبل از آن‌که علاقه‌مندی‌تان به فرد مذکور را بيش از اين در ذهن خود بپرورانيد، به تحقيق و بررسي درباره او و تطابق ملاک‌هایتان با ايشان بپردازيد. اگر بعد از تحقيق و مشورت به اين نتيجه رسيديد که فرد مذکور قابلیت‌ها و صلاحیت‌های همسر مناسب را دارا هستند، به علاقه خويش به ايشان بينديشيد.

بعدازآن اگر قصد ازدواج با او داشتيد، بهترين راه و مؤثرترین راه براي اين کار خانواده است. اين موضوع را با خانواده خودتان (نه با شخص ديگر، چراکه خانواده‌ها هم دلسوز فرزندشان هستند، هم اينکه تجربه‌ی لازم را بهتر از هر فرد ديگري دارند) مخصوصاً مادرتان مطرح کنيد. از او بخواهيد که ايشان با کمک واسطه‌ها مثل افراد متدين و مذهبي در محل زندگي، محل تحصيل و يا فاميل و ...اين موضوع را با خانواده پسر به‌طور غیرمستقیم مطرح کنند و ضمن معرفي شما به ايشان، در صورت تمايل طرف مقابل، زمينه خواستگاري را فراهم نمايند.

اما اگر بعد از تحقيق و مشورت، به اين نتيجه رسيديد به‌هیچ‌عنوان نمی‌توانید با يکديگر ازدواج کنيد و شرايط فراهم نشد، بايد فکر و علاقه به ايشان را از خود بيرون کنيد. زيرا اگرچه محبت داشتن يک امر قلبي و نفساني- و گاهي خارج از اختيار انسان - است و تا زماني که منجر به کار حرام مانند نگاه يا سخن گفتن غیرشرعی و ديگر محرّمات نشود، اشکالي ندارد؛ اما درهرصورت زمینه‌ساز غافل شدن از ياد خداوند است. در اين صورت براي فراموش کردن ايشان، بايد چند چيز را دقيقاً و حتماً بدون سهل‏انگاري عمل نماييد؛ که انتخاب گزینه‌های ديگر براي همسري يکي از آن‌هاست. در صورت لزوم در مکاتبات بعدي به ساير موارد اشاره می‌شود.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. نساء (4)، آيه 3.

2. شهيد مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص 15.

چطور مي توانم به خواسته هام برسم؟
براي داشتن يک زندگي احساسي سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاريم و به آن‌ها فرصت ابراز بدهيم. وقتي غم و ناراحتي به سراغ ما می‌آید، بايد ...

سلام

چطور مي توانم به خواسته هام برسم آخه هر کاری می‌کنم نمي توانم به خواسته‌های خودم برسم نمي دونم چيکار کنم ديگه خيلي بدشانسم هرکجا ميرم خشک ميشه ديگه خسته شدم آخه اين زندگي هست که ما داريم؟

پاسخ:

هميشه در نظر داشته باشيد نيرويي مافوق همه نيروها و قدرت‌ها وجود دارد و آن وجود خداوند متعال و مهربان است که همه امور بر اساس حکمت و مشيت او اتفاق می‌افتد. البته تلاش ما نيز ستودني است؛ اما بايد ياد بگيريم تا در کنار درخواست، آرزو، دعا و افکار مثبت به خواست او راضي بوده و از مصلحت خواهي او خرسند و بابت تمامي داشته‌هایمان شکر گذار باشيم.

براي داشتن يک زندگي احساسي سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاريم و به آن‌ها فرصت ابراز بدهيم. وقتي غم و ناراحتي به سراغ ما می‌آید، بايد به خودمان اجازه بدهيم که آن را به‌طور کامل حس کنيم. این کار باعث می‌شود بفهميم که غم و غصه واکنشي بسيار طبيعي و عادي به فقدان‌های زندگي است، نشان‌دهنده ايراد و اشکال ما.

البته خدمتتان عرض کنيم که:

ناراحتی‌های شديد و طولانی‌مدت می‌تواند نشانه افسردگي باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهايي و نااميدي می‌کنند و خودشان را به خاطر چنين احساساتي سرزنش می‌کنند.

براي تجربه زندگي شادتر توصيه می‌کنیم در آن تغييرات و تحولاتي ايجاد کنيد و براي رسيدن به آن تلاش کنيد و سعي کنيد از آن لذت ببريد اجازه ندهيد غم و اندوه بر زندگي شما تأثیر بگذارد شادماني و نشاط را به زندگي خود برگردانيد.

عمر گران‌مايه آدمي مانند طوفاني سهمگين مي‌آيد و مي‌رود و ما هنوز اندر خم اين حقيقت تلخ هستيم که چه بايد کنيم؟! هدف‌مان چيست؟! آينده‌مان به کجا خواهد رسيد؟! چگونه مي‌توانيم لحظه‌هاي شاد و به‌یادماندنی، لحظه‌هايي سرشار از عشق واقعي و محبت حقيقي براي خود و اطرافيان خويش خلق نماييم؟!

** دو جمله طلايي کاربردي براي شاد بودن:

1- شاد بودن و شادماني کردن، تنها از داشتن لحظه‌هاي واقعي در زندگي سرچشمه مي‌گيرد!

2-شادي خريدني نيست! بلکه يک نوع مهارت و استعداد است!

اين دو جمله را حتماً به خاطرتان بسپاريد!

يادتان باشد که يکي از «مهارت‌هاي زندگي» که بايستي درباره آن نکاتي را بدانيد چگونگي شاد زيستن است که خود مهارت مهمي است.

** براي اينکه کمتر از دست اين بدشانسي فرضي رنج بکشيد بهتر است در مقابله با مسائل، طبق الگوي حل مسئله زير عمل نمایید:

1. مشکلات خود را دقيق تعريف کنيد و ازنظر اولويت، يکي که مهم‌ترین است را مشخص کنيد.

2. تمام راه‌هایی را که در جهت حل مشکل به فکرتان می‌آید يادداشت نمایید.

3. با دوستان، آشنايان و متخصصين (کساني که اولاً تجربه و علم‌دارند، ثانیاً مورد اعتماد و اطمينان هستند) مشورت کنيد و راه‌حل‌های آن‌ها را نيز يادداشت کنيد.

4. ميزان توانایی‌ها و امکانات خود و ديگراني که حاضر هستند به شما کمک کنند را ليست کنيد.

5. محدودیت‌ها، ضعف‌ها و احتمال شکست هر يک از راه‌هایی را که يادداشت کرديد، جلوي آن‌ها بنويسيد.

6. از بين همه راه‌ها، راهي که با توجه به توان و امکانات شما، بيشترين احتمال موفقيت، بهترين راه دسترسي و کمترين معايب و مشکلات را دارد، انتخاب کنيد.

7. مراحل پيمودن اين راه را مشخص کنيد و زمان‌بندی لازم براي هر مرحله را در نظر بگيريد. همچنين اقداماتي را که در هر مرحله نياز است که انجام دهيد مشخص نموده و آماده انجام آن شويد.

8. وقتي در مسير حل مشکل خود، تلاش می‌کنید يا در پي هدفي هستيد، بيشتر روي تلاش و مسيري که حرکت می‌کنید، تمرکز کنيد و به خاطر پيمودن راه، خود را تشويق کنيد. لطفاً موفقيت خود را باهدفتان ارزيابي نکنيد. بلکه موفقيت خود را با تلاشتان اندازه‌گیری کنيد. مثلاً اگر براي آزمون کنکور مطالعه می‌کنید، ميزان ساعات تلاش، برنامه‌ریزی و پيوستگي زحمات شما قابل‌تقدیر است و بايد خود را به ميزان اين تلاش‌ها تقويت و تشويق کنيد، نه با نتيجه کنکور و رتبه قبولي خود در کنکور.

9. درراه موفقيت، مرتب ميزان پيشرفت برنامه را بسنجيد و نقاط ضعف آن را برطرف کنيد. انعطاف‌پذیری برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام بلندي به‌سوی هدف خواهد بود.

اگر طبق فرايند حل مسئله عمل کنيد، به‌زودی متوجه می‌شوید اکثر آن چيزي را که تحت عنوان شانس بد، تعبير و تفسير می‌کردید، همان تنبلي، بی‌برنامگی، عدم مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبي افراطي و بلندپروازی‌های آدم‌ها بوده است.

موفق باشيد.

دعايي بکنيد خيلي زود گره از کارمان بازشود و آينده بسيار روشن با دارایی
امام صادق (عليه‌السلام) در روايتي چنين مي‌فرمايند: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - همانا داناترين مردم ...

باسلام خسته نباشيد،

می‌خواستم برايم دعايي بکنيد خيلي زود گره از کارمان بازشود و آينده بسيار روشن با دارایی زياد نصيبمان گردد.

لطفا مرا درست راهنمايي کنيد؟ با تشکر

پاسخ:

همان‌طور که مي‌دانيد دعا عامل اتصال انسان به خداست و نوعي عبادت تلقي مي‌شود اما درعين‌حال شرايط و آدابي دارد که با رعايت آن آداب دعاهاي ما به اجابت نزديک‌تر خواهد شد. برخي از آن آداب، آداب ظاهري دعا و برخي ديگر آداب باطني دعا مي‌باشد. با وضو بودن، توجه به زمان، حضور در برخي مکان‌ها، ذکر صلوات قبل و بعد از دعا و مضطر بودن ازجمله آداب ظاهري دعا هست و اموري همچون ترک گناه، خلوص نيت، حسن ظن به خدا، معرفت و توجه به مضمون دعا به‌عنوان آداب باطني آن ذکرشده است. بيان حوائج و مشکلات و به زبان آوردن خواسته‌ها در هنگام دعا امري مطلوب و پسنديده است اما درعين‌حال لازم است در کنار بيان نيازها و خواستن آن‌ها از خداوند متعال در ادامه، خواست خداوند و مصلحت او را نيز هنگام دعا مدنظر گرفته و کار را به خداوند بسپاريم. درواقع حاجت خويش را در محضر خداوند متعال بيان نماييم اما با اين قيد که خدايا اگر تو مصلحت مي‌داني و برايم خيري در برآورده شدنش است آن را برايم برآورده ساز درواقع شما با اين کار نتيجه دعا را به خداوند سپرده‌ايد و خودسرانه عمل ننموده‌ايد. امام صادق (عليه‌السلام) در روايتي چنين مي‌فرمايند: «إِنَّ أَعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - همانا داناترين مردم به خدا، راضي‌ترين آن‌ها به قضاء خداوند عز و جل مي‌باشند». (1) توجه کنيد استجابت دعا خود‌به‌خود ايجاد نمي‌شود و انسان بايد مقدمات و زمينه‌هاي پيدايش آن را فراهم کند. بنابراين انجام کارهاي محبوب خداوند به ما در آمادگي براي دريافت محبت الهي و استجابت دعا کمک مي‌کند. دعا کردن بايد در کنار به‌کارگيري اسباب و عوامل طبيعي باشد. آنچه از ما خواسته‌شده، دعا کردن است و طبيعي است که انسان به صلاح خود دعا مي‌کند ولي ممکن است دعايي از ديدگاه ما داراي مصلحت باشد و مخالفتي باعقل و شرع نداشته باشد اما استجابت آن به صلاح ما نباشد پس تشخيص نهايي اين‌که استجابت آن به صلاح ما است يا نه بر عهده‌ي خداست نه بنده، زيرا احاطه‌ي دقيق به همه‌ي مصالح، فرع بر علم بي‌پايان است که در اختيار بندگان نيست. يکي از موانع استجابت دعا گناه است انسان با انجام گناه کوچک و بزرگ‌راه استجابت دعا را بر خود مي‌بندد. کوچک شمردن گناه نيز مانع مهم ديگري در عدم استجابت دعا بشمار مي‌رود. علاوه بر اين بدانيد که استجابت به معني اين نيست که هر آنچه من مي‌خواهم به همان شکل رقم بخورد بلکه گاهي دعاي ما به اشکال ديگر برآورده مي‌شود درحالي‌که ما متوجه نيستيم. نظام جهان نظام حکيمانه و بر مبناي سبب و مسبب است بنابراين در دعا کردن نبايد انتظار داشته باشيم که خداوند نظم عالم را براي ما به هم بزند تا امري که مصلحت نيست را تبديل به مصلحت نمايد. فراموش نکنيد که براي برآورده شدن حاجت نيازمند توسل به امور معنوي هستيم لذا از طريق پايبندي به نماز اول وقت در هر پنج نماز واجب، نماز را در مسجد و به جماعت خواندن، انس با قرآن به‌ويژه خواندن سوره واقعه و يس در هر شب، خوش‌اخلاقي، محبت كردن به همسر و فرزندان، صله‌رحم و محبت كردن به اقوام مخصوصاً پدر و مادر، راست‌گويي وامانت داري، صدقه و انفاق كردن درراه خدا، نماز شب، استغفار و ترك گناه، توبه و استغفار، پيوسته با وضو و طهارت بودن و خواندن زيارت عاشورا، مي‌توانيد باب رزق و روزي را انشا الله به روي خود بگشاييد. علاوه بر آنچه گفته شد هرروز و هر شب بعد از نماز صبح و مغرب هفت مرتبه بخوانيد: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم (2)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. الكافي، الشيخ الكليني، علی‌اکبر الغفاري، ط الاسلامية، تهران، جلد 2، باب الرضابالقضا، صفحه 60.

2. وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، الشيخ عبد الرحيم الرباني الشيرازي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج 4، ص 1052.

دعاهای معتبر جهت عزیز شدن و رفع فقر و تنگدستی
كسي كه می‌خواهد عزيزترين افراد باشد بايد تقوا و پرهيزگاري را شعار خود قرار دهد. رسول اكرم (صلی الله علیه وآله)

می‌خواستم بدانم چه دعاهای معتبری جهت عزیز شدن وجود دارد؟ جهت رفع فقر و تنگدستی چه دعاهایی وجود دارد؟

پاسخ:

كسي كه می‌خواهد عزيزترين افراد باشد بايد تقوا و پرهيزگاري را شعار خود قرار دهد. رسول اكرم (صلی الله علیه وآله)
پرسشگر گرامي! پاسخ تان در دو بخش تقديم می‌گردد.
الف- راه عزيز شدن: انسان واجد دو «من» يا دو شخصيت است. يكي «من» و شخصيت واقعي و حقيقي، كه روح الهي در آن وجود دارد و مرتبط باخدا است. ديگري «من» و شخصيت مجازي است. شخصيتي كه مبتنى بر خود پنداره‏اى است كه افراد آن را بدون ارتباط باخدای خالق هستي، از خود تصوير مى‏كنند، خود پنداره‌ای منفى و مرتبط به «من كاذب» يا شخصيت مجازي او است. به‌بیان‌دیگر من كاذب يا شخصيت مجازي از طريق تقويت نفس اماره و پيروي از شيطان و هوا و هوس، در درون انسان شكل می‌گیرد و ساخته‌وپرداخته می‌شود. عزت و كرامت نفس مربوط به «من حقيقي» و شخصيت واقعي انسان است، كه گاهي از آن به «انسانيت» تعبير می‌شود؛ بنابراین هر چه شخصيت مجازي بيشتر رشد كند، انسان از شخصيت واقعي خود يعني از «عزت» و كرامت نفس بيشتر فاصله می‌گیرد و هر چه ارتباط انسان باخدای خالق و آرام‌بخش دل‌ها بيشتر باشد، از «عزت و شرافت و كرامت» نفس بيشتري برخوردار است.
پس نفس انسان هنگامي كريم و عزيز است و از شرافت حقيقي برخوردار است كه مرتبط باخدا و مطيع خدا باشد و از گناه و معصيت بپرهيزد. زيرا نافرماني خدا سبب تيره گشتن شخصيت حقيقي و ذلت نفس می‌گردد. امام علي (ع) می‌فرماید: كسي كه از كرامت نفس برخوردار باشد، گناه نمی‌کند و شهوات نفساني در نظرش خوار و ناچيز می‌آید. (1) اگر كسي حقيقت وجود خود را بشناسد، آن را با گناه آلوده نخواهد كرد. آن حضرت در كلام ديگري می‌فرماید:«اذا اطلبت العزّه فاطلبه بالطاعة (2)؛ اگر عزت و شرافت نفس می‌خواهی، آن را در اطاعت و فرمان‌برداری از خداوند جست‌وجو كن. انساني كه عزيز است از عوامل ذلت يعني گناه اجتناب می‌ورزد، چون او دريافته است كه در برابر عظمت پروردگار هر چيزي به هر درجه از اهميت و ارزش برسد، باز پست و ناچيز است. ازاین‌رو رسول اكرم (ص) فرموده‌اند: كسي كه می‌خواهد عزيزترين افراد باشد بايد تقوا و پرهيزكاري را شعار خود قرار دهد. (3)
بنا براين كرامت نفس تنها از راه «شناخت تكليف الهي و انجام خالصانه آن» تحقق می‌یابد. چه‌بسا انجام اموري را انسان موجب ذلت خود بداند، ولي چون انجام تكليف است، باعث عزت و كرامت گردد و به‌عکس اموري را آدمي سبب افتخار و مباهات و كرامت نفس خويش پندارد، درحالی‌که همان عمل سبب ذلت و بدبختي او است.
ب- رفع فقر و تنگدستي:
نخست لازم است به اين حقيقت توجه كنيد كه: خداي حكيم از یک‌سو به انسان عقل و فكر داده است تا باتدبیر و برنامه‌ریزی و استفاده از تجربه و تخصص زندگي مادي و معنوي خود را سامان دهد و از سويي ديگر براي تحقق هر امري و حل هر مشكلي ازجمله رفع فقر و تنگدستي راهكاري قرار داده است. انسان موظف است هم از عقل و فكر و تجربه و تخصص خود و ديگران بهره ببرد و مخارج را با درآمد خود هماهنگ نمايد و هم در هنگام بروز مشكلات راه‌حل‌ها و راهكارها را بشناسد و بر اساس آن عمل كند؛ و درهرحال و هم وضعیت‌ها و شرايط از دعا و مناجات و تلاوت قرآن و استغفار و نماز حاجت و انفاق و صدقه به‌عنوان پشتكار معنوي و عامل تقويت روحيه و آرامش قلبي استفاده كند. نه آن‌که عقل و تدبير و تجربه و بهره بردن از مشاوره افراد متخصص و ساير راهكارها را كنار بگذارد و تنها به عوامل معنوي توجه نمايد.
اما دعا و مناجات و نماز حاجت براي رفع فقر و تنگدستي در مفاتیح‌الجنان زياد است. به فهرست باقیات‌صالحات مفاتيح، مخصوصاً به باب دوم و پنجم آن رجوع شود. در ذيل چند دستورالعمل كه باعث فقر و ازدياد رزق و روزي می‌شود، ذكر می‌کنیم، حتماً به آن توجه كنيد.
عوامل فقر: 1- دروغ – البته گناه موجب فقر می‌شود به‌ویژه دروغ‌گویی، غيبت و تهمت و زنا 2- بداخلاقی مخصوصاً نسبت به زن و فرزندان، پدر و مادر، برادر و خواهر و اقوام و خويشان، 3- خشم و عصبانيت 4- نماز را سبك شمردن و مقيد نبودن به نماز اول وقت 5- قطع رحم 6- گوش دادن به آهنگ‌ها و آوازه‌خوانی و موسیقی‌های حرام 7- نفرين كردن به زن يا فرزندان و يا پدر و مادر و اقوام 8- خوابيدن در فاصله اذان صبح تا طلوع خورشيد 9- بی‌احترامی به فقراء 10- چيدن ناخن با دندان و فوت كردن در غذا و شب‌ها ايستاده آب خوردن.
1- عوامل ازدياد رزق: 1- پايبندي به نماز اول وقت در هر پنج نماز واجب 2- نماز را در مسجد و به جماعت خواندن 3- انس با قرآن به‌ویژه خواندن سوره واقعه در هر شب. 4- خوش‌اخلاقی 5- محبت كردن به همسر و فرزندان و كمك كردن به همسر در كارهاي منزل 6- صله‌رحم و محبت كردن به اقوام مخصوصاً پدر و مادر 7- راست‌گویی وامانت داري 8- ترك گناهان و توبه و استغفار زياد (هر شب‌هنگام خوابيدن و بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه بگوييد: استغفرالله ربي و اتوب اليه) 9- صدقه و انفاق كردن درراه خدا 10- نماز شب
براي رفع فقر و حل مشكلات، بعد از هر نماز ده مرتبه هر يك از دعاهاي زير را بخوانيد.«سبحان العظيم وبحمده ولا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم » لا حول ولا قوّة الا بالله توكّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً ولم يكن له شريك في الملك و لم يكن له وليِ من الذّلّ وكبّره تكبيراً.
پي نوشت ها:
1. غررالحکم و دررالكلم، عبد الواحدبن محمد تميمي آمدي، ص 752، ترجمه محمدعلی انصاري، ويرايش و تصحیح مهدي انصاري قمي ناشر مؤسسه انتشاراتي امام عصر (عج)، چاپ ششم، 1387 ش.
2. غررالحکم و درر الکلم، ص 184، ناشر انتشارات دفتر تبليغات، قم، سال نشر 1366 ش.
3. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 67، ص 285، مؤسسه الوفاء بيروت - لبنان، سال انتشار 1404 ق.
 

متن صحیح دعای ام صبیان را ذکر نمایید.
در «دعوات» آمده كه بعض افراد در مورد فرزندش كه به «ام الصبيان» دچار شده بود، به امام شكايت برد. حضرت فرمود اين دعا را بر ورقي بنويسيد و بر او آويزان كنيد ...

عدم صحت متن کامل دعای ام صبیان در سایت های متفرقه.

لطفاً متن صحیح دعای ام صبیان را ذکر نمایید و در مورد این دعا توضیح بفرمایید.

پاسخ:

دعايي به اين نام نداريم. البته براي «ام الصبيان» [مریضی‌ای كه براي بچه‌ها زياد پيش می‌آید و ظاهراً دل‌پیچه‌ای است كه در اثر باد شكم حاصل می‌شود. (1)] دعاها و تعويذهايي هست ازجمله:
در «دعوات» آمده كه بعض افراد در مورد فرزندش كه به «ام الصبيان» دچار شده بود، به امام شكايت برد. حضرت فرمود اين دعا را بر ورقي بنويسيد و بر او آويزان كنيد و آن فرد اين كار را كرد و فرزندش عافيت و سلامتي يافت و دعا این‌گونه بود:
بسم‌الله العلي العظيم الحليم الكريم، القديم الذي لا يزول أعوذ بعزة الحي الذي لا يموت من شر كل حي يموت (2)
به نام خداي بلندمرتبه، بزرگ، حليم، باکرامت و ابدی كه زوال‌پذیر نيست.
پناه می‌دهم اين طفل را به شکست‌ناپذیر زنده‌ای كه نمی‌میرد از شرّ هر زنده‌ای كه می‌میرد.
در حديثي هم آمده، امام جواد (ع) تعويذي براي فرزندش امام هادي نوشت به شرح زير:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ قَاهِرَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ خَالِقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ مَالِكَهُ كُفَّ عَنِّي بَأْسَ أَعْدَائِنَا وَ مَنْ أَرَادَ بِنَا سُوءاً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ أَعْمِ أَبْصَارَهُمْ وَ قُلُوبَهُمْ وَ اجْعَلْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ حِجَاباً وَ حَرَساً وَ مَدْفَعاً إِنَّكَ رَبُّنَا وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ لَنَا إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْهِ أَنَبْنَا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ رَبَّنَا وَ عَافِنَا مِنْ شَرِّ كُلِّ سُوءٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها وَ مِنْ شَرِّ ما سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُوءٍ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ رَبَّ الْعَالَمِينَ وَ إِلَهَ الْمُرْسَلِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ خُصَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ بِأَتَمِّ ذَلِكَ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ أُومِنُ وَ بِاللَّهِ أَعُوذُ وَ بِاللَّهِ أَعْتَصِمُ وَ بِاللَّهِ أَسْتَجِيرُ وَ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ مَنَعَتِهِ أَمْتَنِعُ مِنْ شَيَاطِينِ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ مِنْ رَجِلِهِمْ وَ خَيْلِهِمْ وَ رَكْضِهِمْ وَ عَطْفِهِمْ وَ رَجْعَتِهِمْ وَ كَيْدِهِمْ وَ شَرِّهِمْ وَ شَرِّ مَا يَأْتُونَ بِهِ تَحْتَ اللَّيْلِ وَ تَحْتَ النَّهَارِ مِنَ الْبُعْدِ وَ الْقُرْبِ وَ مِنْ شَرِّ الْغَائِبِ وَ الْحَاضِرِ وَ الشَّاهِدِ وَ الزَّائِرِ أَحْيَاءً وَ أَمْوَاتاً أَعْمَى وَ بَصِيراً وَ مِنْ شَرِّ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ وَ مِنْ شَرِّ نَفْسِي وَ وَسْوَسَتِهَا وَ مِنْ شَرِّ الدَّنَاهِشِ وَ الْحِسِّ وَ اللَّمْسِ وَ اللُّبْسِ وَ مِنْ عَيْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ بِالِاسْمِ الَّذِي اهْتَزَّ لَهُ عَرْشُ بِلْقِيسَ وَ أُعِيذُ دِينِي وَ جَمِيعَ مَا تَحُوطُهُ عِنَايَتِي مِنْ شَرِّ كُلِّ صُورَةٍ وَ خَيَالٍ أَوْ بَيَاضٍ أَوْ سَوَادٍ أَوْ تِمْثَالٍ أَوْ مُعَاهَدٍ أَوْ غَيْرِ مُعَاهَدٍ مِمَّنْ سَكَنَ الْهَوَاءَ وَ السَّحَابَ وَ الظُّلُمَاتِ وَ النُّورَ وَ الظِّلَّ وَ الْحَرُورَ وَ الْبَرَّ وَ الْبُحُورَ وَ السَّهْلَ وَ الْوُعُورَ وَ الْخَرَابَ وَ الْعُمْرَانَ وَ الْآكَامَ وَ الْآجَامَ وَ الْمَغَايِضَ وَ الْكَنَائِسَ وَ النَّوَاوِيسَ وَ الْفَلَوَاتِ وَ الْجَبَّانَاتِ مِنَ الصَّادِرِينَ وَ الْوَارِدِينَ مِمَّنْ يَبْدُو بِاللَّيْلِ وَ يَنْتَشِرُ بِالنَّهَارِ وَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكَارِ وَ الْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ وَ الْمُرِيبِينَ وَ الْأَسَامِرَةِ وَ الْأَفَاتِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ وَ الْأَبَالِسَةِ وَ مِنْ جُنُودِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ عَشَائِرِهِمْ وَ قَبَائِلِهِمْ وَ مِنْ هَمْزِهِمْ وَ لَمْزِهِمْ وَ نَفْثِهِمْ وَ وِقَاعِهِمْ وَ أَخْذِهِمْ وَ سِحْرِهِمْ وَ ضَرْبِهِمْ وَ عَبَثِهِمْ وَ لَمْحِهِمْ وَ احْتِيَالِهِمْ وَ أَخْلَاقِهِمْ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ مِنَ السَّحَرَةِ وَ الْغِيلَانِ وَ أُمِّ الصِّبْيَانِ وَ مَا وَلَدُوا وَ مَا وَرَدُوا وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ذِي شَرٍّ دَاخِلٍ وَ خَارِجٍ وَ عَارِضٍ وَ مُتَعَرِّضٍ وَ سَاكِنٍ وَ مُتَحَرِّكٍ وَ ضَرَبَانِ عِرْقٍ وَ صُدَاعٍ وَ شَقِيقَةٍ وَ أُمِّ مِلْدَمٍ وَ الْحُمَّى وَ الْمُثَلَّثَةِ وَ الرِّبْعِ وَ الْغِبِّ وَ النَّافِضَةِ وَ الصَّالِبَةِ وَ الدَّاخِلَةِ وَ الْخَارِجَةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً (3)
پي نوشت ها:
1. طريحي، مجمع البحرين، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ج 1، ص 260.
2. راوندي، دعوات، قم، مدرسه الامام المهدي، 1407 ق، ص 201.
3. مجلسي، بحارالانوار، بيروت، وفا، 1304 ق، ج 89، ص 136-137.

ختم سوره مبارکه یس به شکلی که رایج شده مجاز است یا بدعت محسوب می شود؟
در تفاسير و روايات اهل‌بیت (ع) دستوري براي ختم سوره يس ذكر نشده، بلكه فضائل اين سوره و اهميت آن در بعضي روايات بیان‌شده است ...

پاسخ:
در تفاسير و روايات اهل‌بیت (ع) دستوري براي ختم سوره يس ذكر نشده، بلكه فضائل اين سوره و اهميت آن در بعضي روايات بیان‌شده است. بله در بعضي سایت‌ها و بعضي كتبي كه به نام ختومات سور و... نوشته‌شده، چنين مطالبي آمده است كه مستند روايي ندارد. نوشتن اين دستورات با توجه به اينكه از شارع مقدس و معصومين (ع) نرسيده و جزء دين نيست، مخصوصاً با غرض دكان باز كردن و قصد مادي داشتن، نوعي بدعت به‌حساب می‌آید.
اما درباره خواص و فضائل سوره مباركه «يس» رواياتي از معصومين (ع) نقل‌شده كه بعضي از آن‌ها را در ذيل می‌آوریم:
1-عن النبي (ص) أنه قال سورة يس تدعى في التوراة المعمة قيل و ما المعمة قال تعم صاحبها خير الدنيا و الآخرة... و تدعى المدافعة القاضية تدفع عن صاحب‌ها كل شر و تقضي له كل حاجة«(1)
پيامبر (ص) فرمودند: سوره يس در تورات به‌عنوان «عموميت آفرين» ناميده شده، سؤال شد ازچه‌رو به آن عموميت آفرين گفته مى‏شود؟ فرمود: به خاطر اينكه كسى كه همدم و هم‌نشین اين سوره باشد او را مشمول تمام خير دنيا و آخرت مى‏كند و اين سوره مدافعه و قاضيه ناميده شده، زيرا هر شري را از صاحب آن دفع می‌کند و هر حاجتي را براي او برآورده می‌کند.
2-وَ عَنْ عَطَاءِ بْنِ أَبِي رَبَاحٍ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي صَدْرِ النَّهَارِ قُضِيَتْ حَوَائِجُهُ»(2) عطاء بن رباح گفت به من رسيده كه پيامبر (ص) فرمود كسي كه سوره يس را در وسط ظهر بخواند حاجت‌هایش برآورده می‌شود.
3 -و ينبغي قراءة سورة يس بعد التعقيب فإن قارئها في الصباح لا يزال محفوظا مرزوقا حتى يمسي و تسمى الدافعة لأنها تدفع عن قارئها كل شر و القاضية لأنها تقضي له كل حاجة.(3)
سزاوار است بعد از تعقيب نماز صبح سوره يس خوانده شود. زيرا قرائت كننده آن در صبح پيوسته محفوظ است و روزي داده‌شده تا شب و اين سوره دافعه ناميده شده، چون از قرائت كننده آن هر شري را دفع می‌کند و قاضيه ناميده شده، چون هر حاجتي را براي او برآورده می‌کند.
4- از ابو بصير نقل‌شده است كه امام صادق (ع) فرمود: براى هر چيزى قلبى است و قلب قرآن سوره ياسين است، هر كس آن را پيش از خواب يا در روز پيش از شام بخواند در آن روز تا شامگاهان از كسانى خواهد بود كه محفوظ مى‏مانند و از رزق خدا بهره مى‏برند و هر كس آن را شب‌هنگام پيش از خواب بخواند، خداوند هزار فرشته بر او مى‏گمارد تا او را از شرّ هر شيطان رانده‌شده و از هر آسيبى حفظ كنند و اگر در روز آن شب بميرد خدا او را وارد بهشت مى‏كند و سى هزار فرشته هنگام غسل او حاضر مى‏شوند و همه براى او طلب آمرزش مى‏كنند و با استغفار او را تا قبرش مشايعت مى‏نمايند...(4)
5 -از جابر جعفى نقل‌شده است كه امام باقر (ع) فرمود: هر كس سوره ياسين را در عمر خود یک‌بار تلاوت كند، خداوند به شمار تمام آفريدگان دنيا و تمام آفريدگان آخرت و آنچه در آسمان است، به شمار هر یک‌دو هزار هزار حسنه براى او مى‏نويسد و به همين اندازه گناهانش را محو مى‏كند و دچار تنگدستى، بدهكارى، ويرانى خانه، سختى، ديوانگى، جذام، وسوسه و بیماری‌های زیان‌بار نمى‏شود،...(5)
پی‌نوشت‌ها:
1. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع‌البیان فى تفسير القرآن، انتشارات ناصرخسرو، ج 8، ص 646.
2. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بيروت، ج 89، ص 292.
3. شيخ بهايي، مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة، انتشارات دار الاضواء، ص 118.
4. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَلْباً وَ إِنَّ قَلْبَ الْقُرْآنِ يس وَ مَنْ قَرَأَهَا قَبْلَ أَنْ يَنَامَ أَوْ فِي نَهَارِه‏...) شيخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، انتشارات دار الرضي، ص 111.
5. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ مَنْ قَرَأَ يس فِي عُمُرِهِ مَرَّةً وَاحِدَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خَلْقٍ فِي الدُّنْيَا... همان.

دعا جهت باز شدن بخت چقدر صحت داره؟
ما درصدد بيان علل و عوامل طبيعي و غیرطبیعی بروز این‌گونه مشكلات و سرگردانی‌هایی كه در جامعه امروز، چه در ايران و چه ساير نقاط دنيا بروز كرده، نيستيم ...

می خوام بدونم دعا جهت باز شدن بخت چقدر صحت داره؟ من مثلاً نماز چهل‌روزه‌ی حضرت جواد رو خوندم ولی از اون موقع سه سال می گذره الانم یه سری آیات و ... دیدم. شما ادعیه‌ی مجربی مدنظرتان هست؟

پاسخ:

ما درصدد بيان علل و عوامل طبيعي و غیرطبیعی بروز این‌گونه مشكلات و سرگردانی‌هایی كه در جامعه امروز، چه در ايران و چه ساير نقاط دنيا بروز كرده، نيستيم
اما لازم می‌دانیم نخست اين حقيقت را بدانيد كه: اكثر این‌گونه باورها  بسته شدن بخت و شانس و اقبال يا سحر و جادو و طلسم شدن‌هاكه در مردم وجود دارد، نه پايه و اساس عقلي و علمي دارد و نه اساس ديني. لابد منظورتان باز شدن بخت براي ازدواج است. ازدواج همانند ساير امور نياز دارد مقدمات و اسباب و شرايط آن فراهم شود. اسباب و مقدمات دو گونه‌اند: ظاهري و باطني يا مادي و معنوي. براي جور شدن ازدواج هم بايد به عوامل ظاهري توجه شود و هم به عوامل باطني. بنابراين امور زير را موردتوجه قرار دهيد.
الف – عوامل ظاهري:
1- نقش واسطه‌ها در معرفي دختران خوب و شايسته و دم بخت را كم نگيريد. خاله‌ها، عمه‌ها، زن‌دایی‌ها، زن‌عموها و دختران آن‌ها و به‌طورکلی زنان فاميل و غير فاميل می‌توانند سامانه مطمئني براي معرفي پسران دم بخت به شما و ديگر دختران دم بخت باشند.
2- حضور در كانون‌هاي علمي، جلسات مذهبي، مساجد و نماز جماعت، شركت در مراسم جشن و عقد و عروسي اقوام و خويشان با حفظ حجاب و موازين و شئونات اسلامي را فراموش نكنيد.
3- خوش‌اخلاق و بشاش باشيد. زيرا خوش‌اخلاقی رزق و روزي مادي و غیرمادی را زياد می‌کند و زمينه را براي ازدواج فراهم می‌سازد.
4- خوش‌زباني و داشتن بياني نرم و مهربانانه همراه با دلسوزي در برخورد با ديگران را فراموش نكنيد.
5- زودرنج نباشيد، با ظرفيت و صبور و بردبار باشید.
6- از ابتذال اخلاقي، ‌ژوليدگي و بيان حرف‌ها و اظهارات دلسردکننده بپرهيزيد.
ب- عوامل معنوي: عوامل ظاهري و معنوي مكمل هم هستند. عوامل معنوي مانند دعا و توسل، انفاق به فقرا، ترك گناهان، توبه حقيقي و استغفار در پيشگاه خدا، محبت به مردم مخصوصاً پدر و مادر و ساير اعضاي خانواده و اقوام و خويشان، براى فراهم شدن زمينه ازدواج كار خوب و پسندیده‌ای است. زيرا انسان در هر كاري لازم است به ياد خدا باشد و از او بهترین وضعیت‌ها را بخواهد. پيش از بيان چند توصيه معنوي، لازم است به اين نكته نيز توجه داشته باشيد كه اولاً- دعا و توسل به‌تنهایی راه‌حل صددرصدی براي حل مشكلات نيست. دعا و توسل هر گز نمى‏تواند جاى كار، تلاش، تدبير و برنامه‌ریزی و استفاده ازنظر ديگران و افراد متخصص را بگيرد، اما مكمل آن مى‏تواند باشد.
ثانیاً - اجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان به همان‌گونه و در همان زماني كه توقع دارد، برآورده شود.
جهت مسدود شدن موانع احتمالي و فراهم شدن زمينه ازدواج به توصیه‌های زير عمل شود، ان‌شاءالله به نتيجه مطلوب برسيد.
الف- براي رفع موانع احتمالي:
1- هرروز صدقه بدهيد و آیت‌الکرسی و سوره‌های ناس و فلق را بخوانيد؛ و بعد از سلام هر نماز سه مرتبه سوره قل هوالله احد و ده مرتبه تسبيحات را بخوانيد.
2-هرروز بخوانيد آيه شريفه «وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» و آيه شريفه «إنَّ ربّكم الله الذي خلق السموات و الأرض في ستة أيّام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارك الله ربّ العالمين .» ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين». (1) هم چنين بخواند دعاي: اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَي وَ خَاصَّهُ بِكَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ كَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِيدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْكَ أَهْلِ الْإِفْكِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِينَ وَ مُبْطِلَ كَيْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ كَادَنِي بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَيْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّي تُرْجِعَهُ عَنِّي غَيْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِي وَ لَا شَامِتٍ بِي إِنِّي أَدْرَأُ بِعَظَمَتِكَ فِي نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَكُنْ لِي مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا يَا كَرِيم‏". (2)
3- اين جملات را روي كاغذي بنويسيد و در پارچه اي بپيچيد و همراه خود داشته باشيد:
«بسم الله و بالله، بسم الله و ما شاء الله، بسم الله و لا حول و لا قوّه إلاّ بالله. قال موسي ما جئتم به السحر إنّ الله سيبطله إنّ الله لا يصلح عمل المفسدين فوقع الحقّ و بطل ما كانوا يعملون فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين». (3)«قال موسي ما جئتم به السحر إنّ الله سيبطله إنّ الله لا يصلح عمل المفسدين و يحقّ الله الحقّ بكلماته و لو كره المجرمون اَ أنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمكها فسوّاها» تا آخر آيات سوره نازعات. در ادامه: «فوقع الحقّ و بطل ما كانوا يعملون فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين و ألقي السحرة ساجدين، قالوا آمنّا بربّ العالمين ربّ موسي وهارون».
ب- براي فراهم شدن زمينه ازدواج:
1- هيچ روزي يا شبي را بدون تلاوت قرآن سپري نكنيد. مخصوصا هر شب سوره يس بخوانيد و بعد خواسته‌تان را از خدا بخواهيد.
2- تصميم جدي بر ترك گناهان داشته باشيد و هرروز و شب استغفارکنید. (اقلاً صد يا هفتاد بار)
3- روزهاي جمعه نماز جعفر طيار را به همان ترتيبي كه در مفاتيح آمده بخوانيد. براي اجابت سریع‌تر دعا، اين نماز بعد از زيارت حضرت امام رضا (ع)، در داخل حرم آن حضرت و در قسمت بالاسر خوانده شود، ثوابش را هديه امام رضا (ع) كنيد، سپس حاجت تان را بخواهيد.
4- پايبند به نماز اول وقت باشيد. بعد از سلام و تسبيحات حضرت فاطمه (س) ده مرتبه بگوييد: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ آن گاه حاجت خود را بخواهيد، ان شاء الله مستجاب می‌شود.
5-دو ركعت نماز بخوانيد در هر ركعت بعد از حمد سوره يس را بخوانيد، بعد از سلام نماز و تسبيحات حضرت زهرا (س) حاجت خود را از خدا بخواهيد.
پی‌نوشت‌ها:
1. حاج شيخ عباس قمي، مفاتیح‌الجنان، باب باقیات‌الصالحات.
2. كفعمي، مصباح الزاير، ص 228، انتشارات الاعمي للمطبوعات، بيروت، 1403 ق.
3. حاج شيخ عباس قمي، مفاتیح‌الجنان، باقیات‌صالحات، باب سوم، نشر بلاغت، قم، بی‌تا.

بر اساس جستجوهاي انجام‌شده روايت مستندي در کتب متقدمين اعم از روايي و ادعيه و اذکار يافت نشد که سفارش به استفاده از شرف الشمس کرده باشند

در باور عموم انگشتر عقيق زرد منقوش به طلسم شرف شمس بسيار مبارک و پر خاصيت و مورد سفارش است. لکن در برخي متون و گفته هاي برخي علما اشاره شده است که شرف شمس و طلسم مربوطه از انحرافات و بدعت هاي منحرفين در دين است و نه تنها شرف شمس برگرفته از اسلام و کلام اهل بيت نيست بلکه از نفوذهاي شياطين انس و جن در باورهاي اسلامي است و به دست داشتن انگشتر منقوش به دعاي شرف شمس داراي خواص بد و ناخوشايند است.

با توجه به عدم دسترسي اين جانب به منابع معتبر جهت بررسي اين ادعا، لطف بفرماييد بنده را راهنمايي نماييد که آيا شرف شمس يک تحريف و بدعت شيطاني است يا نه هماهنگونه که عموم باور دارند داراي خواص روحاني و مبارک است؟

درباره انگشتر شرف الشمس و فوايد آن نکاتي را بيان مي‌کنيم:
اولاً در باور عاميانه، «شرف الشمس» نگين انگشتري زردرنگ است که برخي به نيت گشايش در کارها به دست مي‏کنند. درحالي‌که شرف الشمس، سنگ نيست، بلکه دعايي منسوب به امام علي عليه‌السلام است.
ثانياً بر اساس جستجوهاي انجام‌شده روايت مستندي در کتب متقدمين اعم از روايي و ادعيه و اذکار يافت نشد که سفارش به استفاده از شرف الشمس کرده باشند، فقط برخي از متأخرين در چند قرن اخير به آن پرداخته‌اند و بعدازآن هم تحليل‌هاي مختلفي در مورد آن صورت گرفته است مثلاً برخي با بدگماني به آن نگريسته‌اند و آن را ساخته يهود مي‌دانند (درحالي‌که اين سوظن بدون ارائه دليل و برهان است) و برخي با نظر مثبت به اين قضيه پرداخته‌اند و ستاره پنج پر را برگرفته از پنج نام مبارک خداوند مي‌دانند؛ اما هيچ‌کسي به‌صورت مستند ظاهراً مطالبي ارائه نکرده. بااين‌وجود برخي از علما استفاده از انگشتري که اذکار و شکل مشهور به شرف شمس در آن حک‌شده است را رد نمي‌کنند و به دست کردن چنين انگشتري به‌قصد رجا (به اميد کسب ثواب) را داراي اشکال نمي‌دانند.
بنابراين روايت مستند و صحيح دراين‌باره وجود ندارد و برخي از سخنان هم که در اين خواص و ... ذکرشده است صرف تحليل‌هاي خارج از مستند روايي است. در پايان به اين نکته نيز اشاره مي‌کنيم که سيره اهل‌بيت عليهم‌السلام نيز ارجاع به اين‌گونه رموز نجومي و علوم غريبه نبوده و حتي اهل‌بيت عليهم‌السلام با برخي از افرادي که ستاره‌شناس بودند و براي ستارگان قدرت‌هاي استقلالي و در مقابل قدرت خداوند قائل بودند، برخورد مي‌کرد. (1) به نظر مي‌رسد به‌جاي استفاده از شرف والشمس که نکات مبهم زيادي در مورد آن وجود دارد، از انگشترهايي با نگين عقيق سرخ يماني، فيروزه، حديد صيني و ... استفاده کنيد که روايات متعددي در کتاب‌هاي حديثي شيعه در مورد آن‌ها وجود دارد.
مرحوم کليني در کتاب شريف «الکافي» (ط - الإسلامية)، جلد ‏6، صفحه: 468 روايت در اين زمينه را بيان مي‌کند که مي‌توانيد براي اطلاع بيشتر از آن‌ها به اين کتاب مراجعه کنيد و مجموعه روايات در مورد سنگ‌ها را مطالعه کنيد.
پايگاه اطلاع‌رساني «لبيك» در مورد شرف الشمس از چند تن از عالمان توضيح خواسته براي اطلاع بيشتر مي‌توانيد به آدرس اينترنتي زير مراجعه كنيد:
http://www.askdin.com/thread3998.html

پي‌نوشت:
1. نهج‌البلاغه، خطبه 78، ترجمه انصاريان، ص 153.

 

اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم، آن ها را به پیشگیری از بیماری کرونا فرا بخوانیم؟!
بیماری، دعا، شرایط استجابت دعا، توسل، شفا

اگر استجابت دعا هزار و یک شرط دارد، بهتر نیست به جای این که مردم را به دعا و حرم و توسل فرا بخوانیم، آن ها را به پیشگیری از بیماری کرونا فرا بخوانیم؟!

پاسخ اجمالی:

دعا کردن در پیشگاه خالق هستی، درواقع نوعی عبادت است که اجابت محتوای آن نیز بدون قید و شرط نیست. یکی از آداب و شرایط دعا، عمل موافق و متناسب با آن است. در طلب شفا نیز باید تلاش متناسب و عمل مقتضی صورت گرفته باشد چراکه در اکثر موارد، خداوند شفای بیمار را از طریق اسباب متعارف فراهم می‌سازد. ازاین‌رو رعایت بهداشت، پیشگیری از ابتلاء، گوش سپردن به دستورات متخصصین و بهره‌مندی از نسخه پزشک، همگی از شرایط استجابت دعا به‌حساب آمده و پیش از دعا تحقق آن لازم است؛ نه اینکه در مقابل دعا باشد.

پاسخ تفصیلی:

در قرآن، خداوند وعده داده هر دعایی را برآورده کند. به همین جهت، ممکن است گروهی از مردم بدون تلاش و فراهم کردن مقدمات لازم، فقط به دعا اشتغال بورزند و چون به مقصود نمی‌رسند، از استجابت دعا ناامید شده و صرفاً به درمان و پیشگیری از بیماری‌ها بسنده کنند. در ادامه، با ارائه نکاتی به بررسی نسبت دعا و درمان و پیشگیری می‌پردازیم تا از این طریق، اشکال مذکور نیز برطرف شود:

نکته اول:

در ابتدای امر تصور می‌شود که لازم است تلقی عمومی از بحث «دعا» تصحیح شود، چراکه دعا کردن و بر زبان آوردن نیازهای خود در پیشگاه خالق هستی درواقع نوعی عبادت است و در تعبیر برخی از روایات مطلب را از این نیز بالاتر دانسته و در حقیقت دعا را مغز عبادت دانسته‌اند؛ چنانکه از رسول اکرم (ص) این‌گونه روایت‌شده است که فرمودند:

«افْزَعُوا إِلَى اللَّهِ فِی حَوَائِجِکمْ وَ الْجَئُوا إِلَیهِ فِی مُلِمَّاتِکمْ وَ تَضَرَّعُوا إِلَیهِ وَ ادْعُوهُ فَإِنَّ الدُّعَاءَ مُخُ‏ الْعِبَادَةِ...؛ در حوائجتان از خدا کمک بخواهید، در شداید و گرفتاری‌ها به او پناه ببرید و به‌سوی او تضرع کنید، او را بخوانید و دعا کنید، چون «دعا» مغز عبادت است...». (1)

همین حقیقت را حضرت امام محمدباقر (علیه‌السلام) این‌گونه مطرح می‌فرماید که: «وَ لَا تَمَلَ‏ مِنَ‏ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ بِمکان‏؛ از دعا خسته نشو! زیرا دعا در نزد خدا منزلت و مقامى عظیم دارد». (2)

ازاین‌رو از برخی از عرفا نقل‌شده است که ایشان بااینکه هیچ حاجتی از خدا نداشته و در مقام تسلیم محض به سر می‌برده‌اند، تنها به جهت آنکه خداوند امر به دعا کرده و فرموده «ادعونی استجب لکم» (3) و برای بهره‌مندی از برکات عبادت بودن دعا، این فعل را انجام می‌داده‌اند.

این‌یک نگاه تقلیل گرایانه به حقیقت دعاست که بخواهیم تنها آن را به جهت برآورده شدن حاجاتمان فرو کاسته و دائماً به اجابت یا عدم اجابت آن، خود را معطل نگهداریم و از حقیقت متعالی آن کاملاً بی‌خبر بوده و از آن غافل باشیم؛ و صد افسوس که نگاه غالب در خصوص دعا، همین نگاه غیر متعالی و سطحی است.

نکته دوم:

باید توجه داشته باشید که انتظار ما از دعا و تأثیر آن در زندگی باید منطقی بوده و به محدودیت‌هایی که در اجابت خواسته‌های ما در عالم هستی وجود دارد توجه بیشتری داشته باشیم. اینکه فکر کنیم، صرف بیان الفاظی خاص، تأثیراتی تکوینی به نحو ضروری داشته و بدون هیچ قید و شرطی انسان را بر سر سفره خواسته خود می‌نشاند، تصور درستی نکرده‌ایم. خصوصاً اینکه طرف دعای ما موجودی است که حکیم و عالِم بوده و مسائل را از دریچه تنگ خواسته‌های انسانی نمی‌نگرد!

درنتیجه ما نیز با شما موافقیم که دعا، بدون قید و شرط نبوده و آدابی دارد؛ و اتفاقاً یکی از آداب و شرایط دعا، در اکثر موارد، عمل موافق و متناسب با آن است؛ به‌عبارت‌دیگر هر دعا و توکلی می‌بایست مسبوق به عمل و تلاشی در راستای آن دعا باشد.

همچنانکه امیرمومنان (علیه‌السلام) در حدیثی دعاکننده بی‌عمل را این‌گونه تشبیه می‌کند.

«الدّاعی بِلا عَمَلٍ کالرّامی بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا می‌کند بدون عمل، مانند تیراندازی است که کمانش «زه» ندارد». (4)

و یا امام رضا (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید:

«مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ؛ هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.» (5)

در طلب شفای امراض مادی و بیماری‌ها، ابتدا باید تلاشی متناسب و عمل مقتضی صورت گرفته باشد و ازاین‌رو رعایت بهداشت، پیشگیری از ابتلا، گوش سپردن به دستورات متخصصین و بهره‌مندی از نسخه پزشک، همگی از شرایط استجابت دعا به‌حساب آمده و پیش از دعا تحقق آن لازم است، نه اینکه در مقابل دعا باشد.

نکته سوم:

هنگامی‌که انسان در سیره و سنت حضرات معصومین (علیه‌السلام) هم می‌نگرد، درمی‌یابد که ایشان در هنگام عارض شدن کسالت و بیماری و یا رویارویی با مشکلات و مسائل تنها بر دعا و عنایات غیبی اتکا نکرده و علاوه بر آن تمام تلاش خود را نیز در جهت و راستای خواسته خویش مبذول می‌داشتند. ازاین‌رو گوش سپردن به توصیه طبیبان و استفاده از نسخه ایشان، سنت رایج در میان حضرات معصومین (علیه‌السلام) بوده است.

دراین‌باره داستانی از حضرت موسی (علیه‌السلام) وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نیست.

نقل است که حضرت موسی (علیه‌السلام) را بیماری عارض شد، بنی‌اسرائیل نزد او آمدند و ناخوشی او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف کنی شفا می‌یابی.

موسی (علیه‌السلام) گفت: مداوا نمی‌کنم تا خدا مرا بی‌دوا بهبود بخشد. پس بیماری او طولانی شد، خدا به او وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ترا عافیت نمی‌دهم تا به دوائی که گفته‌اند درمان کنی. پس به بنی‌اسرائیل گفت: داروئی که گفتید به آن مرا معالجه کنید.

پس او را مداوا کردند و بهبود یافت. این در دل موسی (علیه‌السلام) حالت شکوه و اعتراضی را پدید آورد. خدای تعالی به او وحی فرستاد: خواستی حکمت مرا به توکّل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعت‌ها را در گیاهان و اشیاء نهاد؟!(6)

نکته چهارم:

البته نباید از این نکته غافل شد که گاهی خداوند از طریق غیرعادی، کارهایی را انجام می‌دهد و مثلاً مردگان را زنده و یا بیماران را شفا می‌دهد؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن او چنین نمود و بیماران را شفا داد و مردگان را زنده کرد (5). البته این معجزات و کارهای خارق‌العاده، در موارد نادری رخ می‌دهد و چون در محدوده علم ما نیست، نمی‌دانیم حکمت الهی چه زمانی، وقوع چنین معجزاتی را لازم می‌داند و چه زمانی نه. ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد (7).

نتیجه:

هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد؛ چنانکه قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید:

«فَإِذا عَزَمْتَ‏ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ؛ و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل‌کنندگان را دوست مى‏دارد». (8)

پی‌نوشت‌ها:

  1. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 41.
  2. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 19.
  3. مؤمن، آیه 60.
  4. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 60.
  5. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 356.
  6. ملا مهدی نراقی، جامع السعادات، ج 3، ص 228.
  7. مائده، آیه 110.
  8. آل‌عمران، آیه 159.

 

کلمات کلیدی

بیماری، دعا، شرایط استجابت دعا، توسل، شفا

صفحه‌ها