دعا

به نظر شما دینداری بهتر است یا علم؟ کدام مفیدتر و عاقلانه تر است؟
علم و دین، بیماری، دعا، توسل

به نظر شما دینداری بهتر است یا علم؟ دین ما را به توسل و دعا و گریه فرا می خواند تا دری از آسمان گشوده شود و مشکل حل شود، اما علم ما را به آزمایش و تجربه و حل درمان از طریق تلاش و کوشش فرا می خواند؟ کدام مفیدتر و عاقلانه تر است؟

پاسخ اجمالی:

دین اسلام هیچ‌گاه مانع تلاش علمی نبوده و این‌گونه تبلیغ نکرده است که دعا و توسل همه‌جا برای رسیدن به مقصود کافی است. از سوی دیگر حوزه فعالیت علوم تجربی، مسائل تجربی و آزمایشگاهی است و بسیاری از امور معنوی و روحانی را پوشش نمی‌دهد. درنتیجه، اساساً تعارضی میان علم و امور دینی (مثل دعا و توسل) وجود ندارد تا مجبور باشیم یکی را برگزینیم. به باور صحیح، علم و دین مکمل همدیگرند و انسان مؤمن، هم از علم بهره می‌برد و هم از دین چراکه این دو را دو بال برای سیر در آسمان حقیقت می‌داند.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

«رابطه دین و علم» از دیرباز موردتوجه دین‏باوران و اندیشمندان بوده و پیرامون آن بحث‏ها و گفت‏وگوهای فراوانی به میان آمده است؛ که در ادامه، با ارائه نکاتی، دیدگاه صحیح در این زمینه را بیان می‌کنیم:

نکته اول:

به نظر می‌رسد منظور شما از علم، تلقی رایج از علم در روزگار ما، یعنی همان علم تجربی است که از راه آزمایش و تجربه حاصل‌شده و دستاوردهایی چون تکنولوژی را به همراه داشته است. خصوصاً اینکه در سؤال به مواردی چون آزمایش و تجربه نیز اشاره کردید؛ اما مشخص نفرمودید که مراد شما از «دین»، کدام «دین» است؟

اگر منظورتان دین اسلام است، روشن است که اصلاً تقابلی میان اسلام و علم نیست. دین اسلام از ابتدا مشوق عقل و علم بوده و با انتقال مرکزیت حکومت اسلامی از مدینه به عراق و تضارب آرای دانشمندان ملل گوناگون، جریان‌های عقلی و علمی متنوعی در اسلام شکل گرفت. چرا این‌گونه نباشد وقتی کتاب آسمانی دین اسلام و پیامبرش همواره مشوق علم‌آموزی و تحصیل علم است؟! به‌عنوان نمونه از پیامبر گرامی اسلام (ص) این‌گونه روایت‌شده است که فرمودند: «داناترین مردم کسی است که علم مردم را بادانش خود جمع کند و ارزشمندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کم‌ترین ارزش برای کسی است که دانشش کمتر از دیگران است.»(1)

از دلِ همین تفکر بود که دانشمندان بزرگی چون ابوعلی سینا، خوارزمی، جابر بن حیان، ابن هیثم، ابوریحان بیرونی، فارابی، زکریای رازی و ... در تاریخ فرهنگ اسلامی ظهور کردند که هم عالِم و اسلام‌شناس بوده و هم در علوم دیگر به مفاخر زمان خود تبدیل‌شده بودند.

نکته دوم:

 حوزه فعالیت علوم تجربی، مسائل تجربی و آزمایشگاهی است و تنها در این حوزه است که می‌توانند نظریه‌پردازی کنند. امّا اگر مسئله‌ای موضوعا از دسترس تجربه و آزمون خارج بوده و مربوط به مسائل متافیزیکی و فرامادی باشد، دیگر موضوعی برای علوم تجربی باقی نمانده و تجربه نفیا یا اثباتا نمی‌تواند در خصوص آن نظری داشته باشد.

مواردی که شما در سؤال بدان اشاره فرمودید نیز از همین قسم است.

دعا و توسل از کلیدواژه‌های دینی است که در دایره معارف اسلامی تعریف‌شده و آزمایش و تجربه از کلیدواژگان علم تجربی است که در این حوزه موضوعیت دارد.

علامه شهید مرتضی مطهری در این خصوص می‌فرماید:

دین یک رسالتی دارد که این رسالت از غیر دین ساخته نیست یعنی از عقل و علم و فکر بشر این رسالت ساخته نیست و اگر در حدود علم و عقل بشر می‌بود به همان عقل و علم بشر واگذارمید و دیگر پیغمبران مبعوث نمی‌شدند. اسلام برای عقل بشر فوق‌العاده ارزش قائل است برای تفکر فوق‌العاده ارزش قائل است. برای علم و مطالعه و آزمایش و مشاهده موجودات و به تعبیر خود قرآن برای سیر درآیات آفاق‌وانفس فوق‌العاده ارزش قائل است ولی این‌چنین نیست که عقل و فکر و استدلال و علم و مشاهده و آزمایش هراندازه ترقی کند بتواند آن نشانه‌هایی را که در دین از انسان یا از جهان داده است ارائه کند. این دیگر فقط رسالت دین است و آن مقدار که شما می‌بینید علم و عقل بشر حقایقی را که دین بیان کرده است تأیید می‌کند. (2)

درنتیجه، هیچ‌کدام از این موارد قابل‌مقایسه با یکدیگر نیستند، چراکه در دو حوزه کاملاً متمایز از یکدیگر تعریف می‌شوند و نیز جمع این دو راه نیز مانعی نداشته و هیچ‌کدام جای را برای دیگری تنگ نکرده است بلکه مکمل همدیگرند.

نکته سوم:

دعا کردن نیازی فطری است که در همه ادیان و در همه نحله‌ها وجود دارد و نفی دعا، نفی یک نیاز فطری است.

همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند عالم را به‌واسطه اسباب و علل اداره می‌کند. ازاین‌رو اگر قرار باشد، اتفاق مثبتی در زندگی انسان بیافتد باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطه‌ها حاصل شود. در این میان همچنانکه تلاش‌های علمی و بهره‌مندی از دانش‌های تجربی حکم واسطه فیوضات الهی را داشته و نقش مثبتی را در زندگی ایجاد می‌کند، دعا و توسل نیز واسطه‌ای برای دریافت فیض الهی بوده و این دو در کنار هم می‌توانند آثار مثبت بسیاری داشته باشند.

نتیجه:

پرسش از این‌که دین‌داری بهتر است یا علم، پرسش نادرستی است؛ چنانکه پرسش از این‌که آب نوشیدن بهتر است یا غذا خوردن، پرسش نادرستی است. همان‌طور که بدن ما هم به آب نیاز دارد و هم به غذا، حیات انسانی ما نیز وابسته به تعامل علم و دین است. به باور درست، علم و دین مکمل یکدیگرند و هیچ تعارضی باهم ندارند تا مجبور باشیم یکی را به‌جای دیگری برگزینیم.

پی‌نوشت‌ها:

  1. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 3، ص 219 به نقل از تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، ج 13، ص 314.
  2. شهید مطهرى، مجموعه ‏آثار، انتشارات صدرا، ج‏26، ص 523.

 

کلمات کلیدی

علم و دین، بیماری، دعا، توسل

اگر واقعاً توسل و دعا، شفابخش است پس قم را قرنطینه کنید و امکانات پزشکی به آن ها ندهید تا با همین ادعیه خوب بشوند؟
دعا، بیماری، توسل، شرایط استجابت دعا، درمان

اگر واقعاً توسل و دعا، شفابخش است پس قم را قرنطینه کنید و امکانات پزشکی به آن ها ندهید تا با همین ادعیه خوب بشوند؟

پاسخ اجمالی:

هیچ‌کس منکر تأثیرات دعا و توسل ازنظر روحی و جسمی نیست؛ ولی کسی ادعا نکرده که توسل و دعا بدون هیچ شرطی همواره انسان را به نتیجه‌ای که منتظر آن است می‌رساند. یکی از شرایط استجابت دعا، «عمل متناسب» است که در اینجا به استفاده از دارو و پزشک و امکانات پزشکی تفسیر می‌شود. درنتیجه پذیرش تأثیرات دعا و استمداد از عنایات الهی به معنای نفی اسباب مادی و بهره‌مندی از آن نبوده و اتفاقاً سیره حضرات معصومین ع نیز در بهره‌مندی توأمان از دعا و اسباب مادی دلالت دارد. البته این معنای نفی شفا به شیوه اعجازین و از طریق اسباب ناشناخته نیست که بنا بر حکمت و قدرت نامحدود خداوند گاهی رخ می‌دهد.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

در مواجهه با مشکلات و بیماری، مؤمنان ضمن آن‌که از دارو و درمان و دستاوردهای علم پزشکی استفاده می‌کنند، از دعا و توسل و راز و نیاز باخدا نیز غافل نمی‌شوند. در ادامه، با ارائه نکاتی نسبت دعا و درمان را توضیح می‌دهیم تا سستی اشکالی که در پرسش آمده نمایان شود:

نکته اول:

پیش از هر چیز این نکته را یادآور می‌شویم که دعا و استمداد از نیرویی برتر، از ویژگی‌ها و نیازهای نوع آدمی است و باید ریشه آن را در فراسوی ادیان، در نهاد بشر و در فطرت خداجوی او جستجو کرد.

وقتی سیر و سیاحتی به این کره خاکی می‌کنیم و با ملت‌های مختلف و ادیان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آن‌ها روبرو می‌شویم، می‌بینیم که هرکدام برای خود اوراد و اذکار و دعاهای مخصوصی دارند و هیچ جای دنیا را نمی‌یابیم که مردمش از دعا جدا و بی‌نیاز باشند؛ بنابراین دعا جزء نکات جدی و فطری ماست و تأثیرات روحی و معنوی آن بدین سادگی قابل‌انکار نیست و نباید آن را صرفاً در چارچوب رفع حوائج دنبال کرد.

نکته دوم:

اِعمال اراده الهی در این عالم به‌واسطه اسباب و علل صورت گرفته و خداوند به جهت خصوصیات و ویژگی‌هایی که در هر یک از آن‌ها قرار داده، اراده خود را در عالم محقق می‌سازد.

امام صادق (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید: «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب؛ خداوند امور و اشیا را تنها از طریق علل و سببش جاری می‌سازد». (1)

درنتیجه در این عالم نسبت به اسباب و علل، قوانینی نیز وجود دارد که نظام عالم بر همین مبنا و قانون تنظیم‌شده است. چه این قوانین فیزیکی باشند (مانند قانون جاذبه زمین) و چه متافیزیکی (مانند قانون تأثیر دعا و صدقه) لذا دعا نیز ازجمله همین اسباب و علل است که برای خود قوانینی دارد.

توضیح واسطه بودن دعا بدین گونه است که شخص دعا کرده و از خداوند چیزی را طلب می‌نماید، در اینجا دعا واسطه‌ای برای ارتباط بنده باخدا و درنتیجه توجه خاص خداوند به بنده است؛ و هنگامی نقش دعا روشن‌تر می‌شود که بدانیم تلاش یک بیمار در خوردن دارو و انجام درمان، تنها زمینه را برای شفا فراهم آورده و درنهایت شفا همواره باید از ناحیه حضرت حق افاضه شود.

نکته سوم:

اما آیا پذیرش تأثیرات دعا، به معنای بی‌نیازی از غیر آن است؟!

هرگز؛ شفای امراض به‌وسیله دعا و توسل بدون حساب‌وکتاب و به‌صورت مطلق نبوده و شرایط و آداب بسیاری بر آن مترتب است و این‌گونه نیست که صرف خواست و بیان جملاتی از سوی انسان، تأثیری تضمینی و صد در صد دررسیدن به خواسته‌ها و تمنیات را داشته باشد. بلکه «هزار نکته باریک‌تر ز مو اینجاست».

یکی از شرایطی که در مسئله دعا و توسل جایگاه روشنی دارد، ضرورت «عمل متناسب» با خواسته است.

همچنانکه امیرمومنان در حدیثی دعاکننده بی‌عمل را این‌گونه تشبیه می‌کند.

«الدّاعی بِلا عَمَلٍ کالرّامی بِلا وَتَرٍ؛ کسى که دعا می‌کند بدون عمل، مانند تیراندازی است که کمانش «زه» ندارد». (2)

درنتیجه اگر کسی طالب شفای ظاهری از راه دعا و توسل نیز باشد، می‌بایست تلاش مقتضی و عمل متناسب با این خواسته را نیز پیشتر انجام داده باشد که یکی از آن‌ها توجه به مسائل بهداشتی و استفاده از نسخه پزشکی برای پیشگیری و درمان در هنگام شیوع بیماری است.

نکته چهارم:

هنگامی‌که انسان در سیره و سنت حضرات معصومین (علیه‌السلام) هم می‌نگرد، درمی‌یابد که ایشان در هنگام عارض شدن کسالت و بیماری و یا رویارویی با مشکلات و مسائل تنها بر دعا و عنایات غیبی اتکا نکرده و علاوه بر آن تمام تلاش خود را نیز در جهت و راستای خواسته خویش مبذول می‌داشتند. ازاین‌رو گوش سپردن به توصیه طبیبان و استفاده از نسخه ایشان، سنت رایج در میان حضرات معصومین (علیه‌السلام) بوده است.

اما دراین‌باره داستانی از حضرت موسی (علیه‌السلام) وجود دارد که بیان آن خالی از لطف نیست.

نقل است که حضرت موسی (علیه‌السلام) را بیماری عارض شد، بنی‌اسرائیل نزد او آمدند و ناخوشی او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف کنی شفا یابی.

موسی (علیه‌السلام) گفت: مداوا نمی‌کنم تا خدا مرا بی‌دوا بهبود بخشد. پس بیماری او طولانی شد، خدا به او وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ترا عافیت نمی‌دهم تا به دوائی که گفته‌اند درمان کنی. پس به بنی‌اسرائیل گفت: داروئی که گفتید به آن مرا معالجه کنید.

پس او را مداوا کردند و بهبود یافت. این در دل موسی (علیه‌السلام) حالت شکوه و اعتراضی را پدید آورد. خدای تعالی به او وحی فرستاد: خواستی حکمت مرا به توکّل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعت‌ها را در گیاهان و اشیاء نهاد؟!(3)

نکته پنجم:

شفابخشی به‌وسیله دارو به معنای نفی شفا به شیوه اعجازین و از طریق اسباب ناشناخته نیست که بنا بر حکمت و قدرت نامحدود خداوند گاهی رخ می‌دهد؛ چنانکه خداوند عیسی (علیه‌السلام) را قادر ساخت به شیوه اعجاز آمیز بیماران را شفا دهد و حتی مردگان را زنده کند (4). البته ازآنجایی‌که خداوند حکیم است و می‌داند چه زمانی از شیوه اعجازین استفاده کند و چه زمانی شفا را از طریق متعارف فراهم سازد، برای درمان بیماران نیز باید هم از درمان و دارو استفاده کرده و هم باید دعا و توسل را پی گرفت به این امید که خداوند به آن شکلی که خودش صلاح می‌داند، دعایمان را برآورده سازد و بیماران را شفا دهد.

نتیجه:

نتیجه آن‌که هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک و درمان بیماران انجام دهد و در ادامه به خداوند توکل کرده و از او استمداد بجوید به این امید که بیماران را به شکلی که صلاح می‌داند، شفا دهد:

«فَإِذا عَزَمْتَ‏ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلینَ (5)؛ و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل‌کنندگان را دوست مى‏دارد.»

پی‌نوشت‌ها:

1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 2، ص 90.

2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 93، ص 372.

3. نراقی، مهدی، جامع السعادات، بیروت، نشر اعلمی، چاپ چهارم، بیتا، ج 3، ص 229-230.

4. مائده، آیه 110.

5. آل‌عمران، آیه 159.

 

کلمات کلیدی

دعا، بیماری، توسل، شرایط استجابت دعا، درمان

به لحاظ علمی بیماری کرونا با ویروس در بدن ایجاد شده و به وسیله دارو از بین می رودچطور می شود توسط حمد و آیت الکرسی، جلوی بیماری کرونا را گرفت؟
دعا، بیماری، شفا، فواید دعا، معجزه.

به لحاظ علمی بیماری کرونا با ویروس در بدن ایجاد شده و به وسیله دارو از بین می رود؛ اما مشخص نیست چطور دعا می خواهد با این ویروس مقابله کند! وقتی ویروس در بدن هست، دعا فایده ای ندارد! چطور می شود توسط حمد و آیت الکرسی، جلوی بیماری کرونا را گرفت؟

پاسخ اجمالی:

همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند عالم را به‌واسطه اسباب و علل اداره می‌کند. ازاین‌رو اگر قرار باشد درمانی حاصل شود نیز باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطه‌ها حاصل شود. همچنانکه یکی از واسطه‌ها دارو و درمان است، یکی از واسطه‌ها نیز دعاست؛ اما نباید دعا را در برابر طی کردن مسیر درمان دانست چراکه بنا بر روایات دینی، دعا بدون کوشش و انجام کارهای لازم، بی‌فایده است.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

مؤمنان در مواجهه با مشکلات و درد و رنج و بیماری، هم‌زمان هم دعا می‌خوانند و باخدا راز و نیاز می‌کنند و هم از دارو و درمان بهره می‌برند. در ادامه، با ارائه نکاتی، تعامل این دو امر را توضیح می‌دهیم:

نکته اول:

هیچ تردیدی نیست که همه رخدادها در جهان خلقت به مشیت و اراده الهی صورت می‏گیرد و هیچ امری خارج از دایره قدرت الهی نیست؛ به‌عبارت‌دیگر مؤثر اصلی در ساحت هستی درنهایت خداست و هر آنچه در این ساحت رقم می‌خورد، در یک نظام طولی بااراده و علم الهی محقق می‌شود.

چنانکه قرآن کریم همه‌چیز را تحت تدبیر خداوند می‌داند: «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغي‏ رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْ‏ءٍ؛ بگو آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، درحالی‌که او پروردگار همه‌چیز است؟!»(1)

نکته دوم:

اِعمال اراده الهی در این عالم به‌واسطه اسباب و علل صورت گرفته و خداوند به جهت خصوصیات و ویژگی‌هایی که در هر یک از آن‌ها قرار داده، اراده خود را در عالم محقق می‌سازد. امام صادق (علیه‌السلام) در این خصوص می‌فرماید:

 «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب؛ خداوند امور و اشیا را تنها از طریق علل و سببش جاری می‌سازد». (2)

درنتیجه هر کاری اگر بخواهد به ثمر برسد، باید اذن و اجازه الهی نیز در آن وجود داشته باشد؛ اما این به معنای بی‌نیازی از اسباب و علل و قوانین نیست؛ چه این قوانین فیزیکی باشند (مانند قانون جاذبه زمین) و چه متافیزیکی (مانند قانون تأثیر دعا و صدقه).

نکته سوم:

دعا نیز ازجمله همین اسباب و علل است که برای خود قوانینی دارد؛ اما نباید دعا را به‌منزله چیزی در برابر کار و کوشش و استفاده از دارو دانست و از طی کردن مسیر درمان اجتناب کرد؛ چنانکه امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «کسى که بدون عمل، دعا می‌کند، مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد»(3).

توضیح واسطه بودن دعا بدین گونه است که شخص دعا کرده و از خداوند چیزی را طلب می‌نماید، در اینجا دعا واسطه‌ای برای ارتباط بنده باخدا و درنتیجه توجه خاص خداوند به بنده است. همچنانکه استفاده از دارو نیز می‌تواند واسطه توجه الهی باشد.

به‌عنوان‌مثال شخصی برای شفای مرض خود، در پیشگاه الهی دعا کرده و پاسخ می‌گیرد. این پاسخ می‌تواند متناسب با علم و حکمت الهی به انحاء گوناگونی محقق شد. از اموری همچون تحقق و تسریع تأثیر داروها گرفته تا معرفی پزشکی حاذق به‌وسیله یکی از دوستان.

نکته چهارم:

اما گاهی هم معجزه می‌شود به این بیان که از طریق اسباب ناشناخته و غیرعادی، بیمار درمان می‌شود؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن خدا چنین نمود و بیماران را شفا داد (4).

این معجزات و کارهای خارق‌العاده، همیشگی نیست و ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه و اسباب ناشناخته و نامتعارف، بلکه از طریق دارو و شیوه‌های متعارف انجام گیرد.

نتیجه:

بنابراین جلوگیری از گسترش یک بیماری تنها فعل انسان (بدون در نظر گرفتن خداوند) نیست تا گفته شود، دعا و عنایت الهی و درنهایت مداخله حضرت حق در این مسئله تأثیری ندارد؛ و از سوی دیگر این امر، تنها منوط به فعل خدا (بدون لحاظ اختیار و اراده انسان) نیست تا دخالت انسان و تلاش او در این مسئله کاملاً بی‌تأثیر باشد.

بلکه باید هر انسانی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش بیماری‌های خطرناک و درمان آن‌ها انجام دهد و در ادامه از خداوند منان و عنایات او نیز استمداد بطلبد به این امید که اگر خداوند صلاح بداند از طریق متعارف و یا به شکل اعجازین، بیماران را شفا دهد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره انعام، آیه 164.
  2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 2، ص 90.
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 93، ص 372.
  4. سوره مائده، آیه 110.

 

کلمات کلیدی

دعا، بیماری، شفا، فواید دعا، معجزه.

تردید دارم که خداوند به صورت معجزه آسا در امور جهان دخالت می کند؟ وقتی همه چیز بر اساس علل خاص خودش است، دخالت خداوند یعنی چه؟
بیماری، معجزه، دعا، امر بین الامرین

تردید دارم که خداوند به صورت معجزه آسا در امور جهان دخالت می کند؟ وقتی همه چیز بر اساس علل خاص خودش است، دخالت خداوند یعنی چه؟ جالب است که برای درمان بیماری کرونا، همه امیدشان به آزمایشگاه و پزشکان و تولید داروی جدید است؛ نه به راز و نیاز و خدا.

پاسخ اجمالی:

خداوند نه «ساعت‌سازی لاهوتی» است که بعد از خلق جهان، آن را به حال خودش وانهد؛ و نه اسباب و مسببات را نفی کرده است بلکه خداوند چنین اراده نموده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. همچنانکه دارو از عوامل مؤثر در درمان است، دعا نیز از عوامل مؤثر است که تأثیرش گاهی از طریق هدایت ما در استفاده درست و بجا از دارو و مراجعه به پزشک خوب است؛ و گاهی به شکل اعجازین و فراسوی علل و اسباب عادی. تمامی این علل و اسباب، در چارچوب اذن و اراده الهی مؤثر هستند و نباید تأثیر آن‌ها را مستقل از اراده و اذن خداوند تلقی کرد.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

مؤمنان از آموزه‌های دینی آموخته‌اند که در مواجهه با مشکلات هم باید به راز و نیاز و دعا و توسل پرداخت و هم باید از علل و اسباب متعارف برای حل مشکل بهره بُرد. در ادامه، با ارائه نکاتی، به توضیح این رویکرد می‌پردازیم و موجّه بودنش را اثبات می‌کنیم:

نکته اول:

به‌صورت کلی می‌توان سه نوع نگاه به ساحت هستی در رابطه با تأثیرات الهی داشت:

نگاه اول: اینکه بگوییم خداوند هیچ دخالتی در ساحت هستی نداشته و حوادثی که در پهنای عالَم اتفاق می‌افتد، صرفاً مبتنی بر قوانینی است که خداوند از روز ازل آن را تنظیم کرده است. در این فرض خداوند همچون «ساعت‌سازی لاهوتی» است «که سازنده جهان طبیعت است ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد.» بسیاری از دانشمندان و اهل فلسفه در دو سده اخیر در مغرب زمین چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند. (1)

نگاه دوم: اینکه با نگاهی کاملاً جبری بگوییم همه‌چیز (حتی اختیاری که انسان توهم آن را دارد) در دست خداست و ازآنجایی‌که خداوند خالق همه‌چیز است، خالق افعال انسان‌ها و تمام رخدادهایی که در جهان در حال اتفاق افتادن است نیز هست. در این نگاه، خداوند همچون «تایپیستی ملکوتی» تلقی شده که در هرلحظه هر چه اراده کند را می‌نویسد و هر آنچه نوشته‌شده معلول اراده مستقیم اوست. این همان اندیشه جبری است که هرگونه تأثیر و کنش را از ناحیه موجودات (حتی موجودات مختار) نفی کرده و در جامعه اسلامی و در میان اهل سنت، «اشاعره» پرچم‌دار این نگاه به هستی هستند. (2)

نگاه سوم: روشن است که هر دو نگاه اول و دوم، دو سوی افراط‌وتفریط در نگاه به ساحت هستی بوده و به یک اندازه اشتباه و غیرقابل‌قبول می‌نماید. لذا ناگزیر می‌بایست نگاه سومی در این مسئله داشت: درست است که همه‌چیز به اراده خداوند محقق می‌شود، اما خداوند اراده کرده تا انسان نیز اراده داشته باشد. ازاین‌رو اگر فعلی از انسان صادر می‌شود، مستند به اراده و اختیاری است که خداوند به او داده است. نیاز انسان به خداوند، هم از جهت اصل پیدایش است و هم از جهت بقای وجودش و هم از جهت قدرت و اراده‌ای که خدا برایش در نظر گرفته است و هم از جهت اسبابی که به آن‌ها نیاز دارد. به این دیدگاه که نه تفویض است و نه جبر، «امر بین الامرین» گفته می‌شود. درنتیجه همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند، عالم را به‌واسطه اسباب و علل اداره می‌کند. ازاین‌رو اگر قرار باشد، درمانی حاصل شود نیز باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطه‌ها حاصل شود. ازاین‌رو، درمان از طریق دارو و پزشک نیز خارج از چارچوب اذن و شفای الهی نیست.

نکته دوم:

حضور دائمی خداوند ارتباطی با مسئله معجزه و عدم معجزه از ناحیه خدا نداشته و به این معنا نیست که اگر خدا وجود دائمی دارد، پس باید در امور عالم نیز دخالت مکرر، مستقیم و معجزه‌آسا داشته باشد! و یا اینکه بگوییم چون قائل به دائمی‌بودن حضور خداوند هستیم، پس نباید به سراغ پزشک، آزمایشگاه و متخصصین رفته و تنها باید به راز و نیاز باخداوند مشغول باشیم!

انبیا و امامان الهی نیز هنگام بیماری به پزشک مراجعه و استفاده از دارو را تجویز می‌کردند و به سببیت اسباب در جریان امور، اعتقاد داشتند و شفای الهی را نیز در همین چارچوب می‌دیدند. مثلاً وقتی حضرت علی ضربت شمشیر را خوردند، پزشک یهودی آمد و صرفاً به معجزه خدا چشم ندوختند. (3)

نکته سوم:

تذکر به این نکته نیز لازم است که گاهی درمان بیماری، از طریق غیرعادی انجام می‌شود؛ چنانکه عیسی (علیه‌السلام) به اذن خدا چنین نمود و بیماران را فراسوی داروهای متعارف، شفا داد و یا مردگان را زنده کرد. (4)

این معجزات و کارهای خارق‌العاده، همیشگی نیست و ازاین‌رو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به‌ حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد (5).

نتیجه:

بر اساس نکاتی بیان شد، این نگاه که «تدبیر جهان یا به دست خدا باشد یا به دست انسان» نگاه نادرستی است و در این مسئله حالت سومی نیز وجود دارد و آن تأثیر هر دو به نحو توأمان و طولی است. از این منظر، همه‌چیز به اراده خداوند محقق می‌شود، اما خداوند نیز چنین اراده کرده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. به همین جهت، چه‌بسا خداوند بنا بر حکمتی که دارد، شفای برخی از بیماران را از طریق معجزه و علل غیرمتعارف انجام دهد، اما نباید چنین تلقی کرد که این سنت الهی است و افعال اختیاری انسان و دارو و درمان هیچ تأثیری در این زمینه ندارند.

پی‌نوشت‌ها:

  1. باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362، ص 50.
  2. ر.ک سید شریف جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، شریف رضی، ۱۳۲۵، ج ۸، ص ۱۴۵؛ طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵، ص ۳۲۵؛ امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبدالله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص ۷۹.
  3. لسان الملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۲۸۶.
  4. سوره مائده، آیه 110.
  5. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 2، ص 90.

 

کلمات کلیدی

بیماری، معجزه، دعا، امر بین الامرین

نوشتن و به همراه داشتن دعاها و حرزهایی مثل حرز امام جواد (علیه السلام) تا چه حد می تواند جلوی بیماری هایی مثل کرونا را بگیرد؟
فقه الحدیث، دعا، حرز امام جواد، حرز ابو دجانه، بلا، مریضی های مسری، شرایط و آداب دعا کردن

نوشتن و به همراه داشتن دعاها و حرزهایی مثل حرز امام جواد (علیه السلام) تا چه حد می تواند جلوی بیماری هایی مثل کرونا را بگیرد؟

پاسخ اجمالی

خواندن دعاهای واردشده و به همراه داشتن حرزهایی که ائمه (علیهم‌السلام) سفارش کرده‌اند، قطعاً در جلوگیری از بلاها و آسیب‌ها مؤثر است و تضمین این تأثیر، علاوه بر اینکه در خود روایات بیان‌شده، به تجربه نیز ثابت‌شده است، منتهی دعا و حرز، ازجمله اسباب و عوامل محافظت از بلایا است و اسباب دیگر نیز باید فراهم باشد.

پاسخ تفصیلی

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در کنار سفارش به رعایت نکات بهداشتی و تغذیه مناسب، راهکارهای معنوی را نیز برای جلوگیری از بلاها و آسیب‌ها توصیه کرده و بدون شک این راهکارها برای جامعه مؤمنین، اثربخش بوده و هست وگرنه این خاندان چنین توصیه‌ای را بیان نمی‌کردند.

1. عوامل تأثیرگذار در دفع و رفع بلا

بر اساس آموزه‌های دین اسلام، دعا کردن، تضرع به درگاه الهی، طلب عافیت از خدا در برابر بلا، گرفتاری، مریضی‌ها و... از عوامل قوی و تأثیرگذار در دفع و رفع بلا هستند. به‌عنوان‌مثال در روایتی آمده است که امام سجاد (علیه‌السلام) همیشه می‌فرمودند:

«الدُّعَاءُ یدْفَعُ الْبَلَاءَ النَّازِلَ وَ مَا لَمْ ینْزِلْ»؛ (1)

 دعا کردن، بلایی که نازل‌شده و بلایی که هنوز نازل نشده است را دفع می‌کند.

در کتاب شریف «الکافی» که معتبرترین کتب روایی شیعه است، بابی با عنوان «أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء» -یعنی دعا بلا و قضای بد را دفع می‌کندـ وجود دارد که روایات متعدد این باب همه، بیانگر تأثیر جدی دعا در دفع و رفع بلای حتمی است.

همچنین باب دیگری با عنوان «الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض» در این کتاب آمده و شامل دعاهایی می‌شود که ائمه (علیهم‌السلام) خود در هنگام بیماری خوانده یا دیگران را سفارش به خواندن آن می‌کردند. (2)

2. تأثیر حرز در جلوگیری از بیماری و بلا

حرزها نیز همان‌گونه که در متن آن‌ها آمده برای جلوگیری و محافظت از بلاهای گوناگون سفارش شده است، البته نباید باعث شرک شود، این حرز نیست که محافظت می‌کند، بلکه خدای متعال این خاصیت را به حرز داده و اوست که حافظ و نگهدار همه است. در میان حرزها، حرز پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، معروف به «حرز ابو دُجانه» و حرز امام جواد (علیه‌السلام) از حرزهای معروف است و بین متدینان تداول داشته و برخی استفاده می‌کنند؛ نگاشتن حرز، شرایطی دارد که ازجمله آن‌ها می‌توان با وضو بودن، قمر در عقرب نبودن، -برخی گفته‌اند- مُرَکب و کاغذ ساخته دست مسلمان و... اشاره کرد. در خصوص حرز امام جواد (علیه‌السلام) و شرایط و آداب آن، «علامه مجلسی» در «کتاب بحارالانوار» جلد 91، صفحه 357 و «سید ابن طاووس» در «کتاب مهج الدعوات و منهج العبادات» صفحه 39 بیان کرده‌اند.

همچنین حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر عابدی که از اساتید حوزه علمیه قم هست تحقیق کاملی دارد که می‌توانید با مراجعه به لینک زیر به آن دسترسی پیدا کنید.

http://eitaa.com/joinchat/72613891C1fde7e4ca3

البته تأکید می‌کنیم که حرز نیز همچون دعا، تأثیرش بسته به خواست خدای متعال است و علاوه بر آن، تأثیرگذاری دعا و حرزها بسته به عوامل مختلف است، ولی تجربه‌های معنوی در زندگی مؤمنان نشان داده که دعا و حرزهای معتبر، اثرگذار بوده است.

در مورد بیماری‌های واگیردار و خطرناک مانند آنفولانزا، کرونا و... نیز سفارش ابتدایی اسلام بر تغذیه مناسب و رعایت بهداشت، خصوصاً شستن دست‌ها و صورت قبل از غذا خوردن است، ضمن اینکه راه‌کارهایی همچون دعا، صدقه، صله‌رحم، استغفار، به همراه داشتن حرز با شرایط خود نیز بیان‌شده است تا با راهکارهای عقلایی در هر زمان برای سالم ماندن، از راهکارهای معنوی نیز غافل نشویم که قدرت خدای متعال فراتر از تصور است.

نتیجه

دعا کردن و نگاه‌داری حرزهای معتبر ازجمله عوامل معنوی در امان ماندن از بلایا و مریضی‌هاست که در کنار سفارش به راهکارهای طبیعی و عقلایی، مورد سفارش اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده است، دعا و حرز بی‌تردید اثرگذار بوده و هست، منتهی اثربخشی هر یک مشروط به شرایط و آداب خویش است.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 469، ح 5، بَابُ أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء.
  2. همان، ج 2، ص 564، بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

برای مطالعه بیشتر و بررسی شرایط و آداب دعا و اثربخشی آن، کتاب «قرآن صاعد» (پژوهشی پیرامون مسئله دعا در فرهنگ اسلام) اثر آقای «علی رضا برازش» -انتشارات: امیرکبیر- کتابی خوب و حائز اهمیت است.

شرایط و آداب حرز امام جواد (علیه‌السلام) را نیز می‌توانید در قالب یک فایل صوتی و متن حرز در کانال استاد عابدی به آدرس بالا جستجو و دریافت فرمایید.

کلمات کلیدی

فقه الحدیث، دعا، حرز امام جواد، حرز ابو دجانه، بلا، مریضی‌های مسری، شرایط و آداب دعا

در احادیث اهل بیت، چه دعاها و اذکاری برای رفع و دفع بیماری های مسری بیان شده است؟
عوامل رفع و دفع بلا، راهکارهای معنوی دفع بلا، راهکارهای طبیعی دفع بلا، بیماری های مسری، صدقه، دعا، صله رحم

در احادیث اهل بیت، چه دعاها و اذکاری برای رفع و دفع بیماری های مسری بیان شده است؟

پاسخ اجمالی

دعاهایی از معصومان (علیهم‌السلام) در خصوص درمان و جلوگیری از بیماری‌های مسری، نقل‌شده که ایشان از آن‌ بیماری‌ها به خداوند پناه برده‌اند؛ اما آنچه بیشتر در کلام معصومان (علیهم‌السلام) هست در عنوان کلی بلا و مریضی بیان‌شده که بیماری‌های مسری را نیز شامل می‌شود، البته در مجموعه سفارش‌های دینی دفع و رفع بلا، منحصر به دعا و ذکر نیست.

پاسخ تفصیلی

بلا، بیماری و گرفتاری را اگرچه می‌توان با رعایت خیلی از مسائل رو به کاهش برد، اما هیچ‌گاه زندگی در این سرای ناپایدار را نمی‌توان خالی از بلا و گرفتاری ساخت.

تأکید آموزه‌های دینی نیز ابتدا بر آن است که در منزلگاه دنیا، بلا و گرفتاری‌های زیادی وجود دارد و در مرحله بعد به ارائه راهکارهایی برای کمتر شدن و رفع و دفع گرفتاری‌ها و بیماری‌ها پرداخته می‌شود.

برای جلوگیری و خلاصی از بیماری، سفارش‌های دینی را به دودسته می‌توان تقسیم کرد:

دسته اول: سفارش‌هایی که مرتبط با رعایت مسائل بهداشتی، تغذیه مناسب و ... است.

دسته دوم: راهکارهای معنوی که شامل دعا و امور دیگر می‌شود.

1. راهکارهای بهداشتی در برابر بیماری

سفارش‌های فراوانی در اسلام به رعایت نکات بهداشتی شده است که ازجمله حرام بودن برخی خوراکی‌ها، کراهت پرخوری، توصیه به پوشاندن روی ظرف، کراهت نخوردن گوشت بیش از چهل روز، کراهت خوردن غذا و نوشیدنی داغ و فوت کردن به غذا برای سرد شدن، سفارش به خوردن نمک قبل و بعد از غذا و... را می‌توان بیان کرد. برای نمونه به روایت شستن دست قبل و بعد از غذا اشاره می‌شود:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:

«مَنْ غَسَلَ یدَهُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ عَاشَ فِی سَعَةٍ وَ عُوفِی مِنْ بَلْوَى فِی جَسَدِه‏»؛ (1)

هر کس دست خویش را قبل و بعد از خوردن غذا بشوید، در خوشی، گذران زندگی کند و از مریضی در امان باشد.

2. راهکارهای معنوی در برابر بیماری

دسته دوم، روایاتی هستند که راهکارهای معنوی بسیاری برای دفع و رفع بلا، در آن‌ها ذکرشده است که به‌عنوان نمونه برخی از آن‌ها ذکر می‌شود:

الف) صدقه دادن

امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَیدْفَعُ بِالصَّدَقَةِ الدَّاءَ وَ الدُّبَیلَةَ وَ الْحَرَقَ وَ الْغَرَقَ وَ الْهَدْمَ وَ الْجُنُونَ وَ عَدَّ (ص) سَبْعِینَ بَاباً مِنَ السُّوءِ»؛ (2)

 خدایی که جز او هیچ خدایی وجود ندارد، بی‌گمان با صدقه دادن، مریضی، وبا و طاعون، سوختن و غرق شدن، زیر آوار مردن و دیوانه شدن ـ و حضرت تا هفتاد نوع بدی را برشمرد ـ را از فردی که صدقه می‌دهد دفع می‌کند.

ب) زیارت سیدالشهداء (علیه‌السلام)

امام صادق در باب ثواب زیارت ابی‌عبدالله به نقل از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) بیان می‌کند:

«ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی (علیه‌السلام) أَنَا ضَامِنٌ لِحَوَائِجِکمْ وَ دَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْکمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»؛ (3)

سپس امیرالمؤمنین زائران قبر سیدالشهدا را خطاب قرار داده و می‌فرماید من ضامن برآورده شدن حاجات شما و دفع بلا در دنیا و آخرت از شما هستم.

ج) دعا کردن

روایتی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل‌شده است که ایشان همواره می‌فرمودند:

«الدُّعَاءُ یدْفَعُ الْبَلَاءَ النَّازِلَ وَ مَا لَمْ ینْزِلْ»؛ (4)

دعا کردن، بلایی که نازل‌شده و بلایی که هنوز نازل نشده است را دفع می‌کند.

مقصود از این دعا، دعای خاصی نیست، تضرع و خواندن خدای متعال در دفع و رفع مریضی یا هر بدی است که به انسان می‌رسد، اگرچه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به‌صورت خاص دعاهایی نیز سفارش کرده‌اند که به‌عنوان‌مثال می‌توان به دعای هفتم صحیفه سجادیه (علیه‌السلام) اشاره کرد.

د) صله‌رحم

امام باقر (علیه‌السلام) درباره آثار صله‌رحم فرمودند:

«صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَکی الْأَعْمَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُنْمِی الْأَمْوَالَ وَ تُنْسِئُ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَ تُوَسِّعُ فِی رِزْقِهِ وَ تُحَبِّبُ فِی اهل‌بیتهِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ وَ لْیصِلْ رَحِمَه»؛ (5)

 صله‌رحم اعمال را نیکو و بلایا را دفع کند و به اموال برکت دهد، عمر را دراز کند، وسعت رزق و روزی و محبوبیت در خاندان آورد، پس هر شخصی باید تقوای خدای متعال را پیشه سازد و صله‌رحم را به‌جا آورد‏.

3. دعاهای معصومان در برابر بیماری

علاوه بر مواردی که به‌عنوان مهم‌ترین عوامل دفع و رفع بلا در روایات اشاره گردید، در ادامه، به برخی دعاهای خاص که ائمه (علیهم‌السلام) برای بیماری سفارش کرده‌اند نیز بیان می‌شود:

نقل‌شده است که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) برای دفع بیماری‌های خاص و واگیردار چنین می‌فرمودند:

«اللّهمّ إنّی أعوذ بک من البرص و الجنون و الجذام و من سیئ الأسقام»؛ (6)

 خدایا من از برص و دیوانگى و خوره و امراض بد به تو پناه مى‏برم.

در کتاب شریف «الکافی» که معتبرترین کتاب روایی شیعه است بابی با عنوان «باب الدعاء للعلل و الأمراض‏» وجود دارد که مهم‌ترین سفارش‌های دعایی ائمه (علیهم‌السلام) در آن آمده است؛ در ادامه، به چند روایت که هنگام مریضی، دعا و نیایشی سفارش شده، پرداخته می‌شود:

از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایتی نقل است که هرگاه حضرت بیمار می‌شد پیوسته این دعا را می‌خواند: «اللَّهُمَّ إِنَّک عَیرْتَ أَقْوَاماً فَقُلْتَ قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یمْلِکونَ کشْفَ الضُّرِّ عَنْکمْ وَ لا تَحْوِیلًا فَیا مَنْ لَا یمْلِک کشْفَ ضُرِّی وَ لَا تَحْوِیلَهُ عَنِّی أَحَدٌ غَیرُهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکشِفْ ضُرِّی وَ حَوِّلْهُ إِلَى مَنْ یدْعُو مَعَک إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ غَیرُک؛ (7)

بار خدایا تو مردمى را سرزنش کردى و فرمودى: «بگو (اى محمد) بخوانید آن‌هایی را که در برابر خدا پنداشتید تا بدانید که نمى‏توانند از شما زیانى را دور کنند و دگرگون نمایند» (سوره اسراء، آیه 58) پس اى خدائى که جز او نمى‌‏تواند زیان مرا دور کند و آن را دگرگون نماید رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و زیان مرا دور ساز و آن را از من بگردان به‌سوی کسى که با تو معبود دیگرى را مى‏خواند، نیست شایسته پرستشى جز تو‏.

در حدیثی دیگر امام صادق (علیه‌السلام) به هنگام مریض شدن فرزندان خویش به آنان سفارش می‌کرد که این دعا را بخوانند:

«اللَّهُمَّ اشْفِنِی بِشِفَائِک ‏وَ دَاوِنِی بِدَوَائِک وَ عَافِنِی مِنْ بَلَائِک فَإِنِّی عَبْدُک وَ ابْنُ‌عَبْدِک»؛ (8)

بار خدایا مرا به شفایت شفا بده و به دوایت مداوا کن و از بلایت سلامتی‌ام ده، چراکه من بنده تو و بنده‌زاده تو هستم.

در روایت دیگر حضرت فرمودند: دست خویش بر موضع درد گذاشته و سه مرتبه بگویید:

 «اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی حَقّاً لَا أُشْرِک بِهِ شَیئاً اللَّهُمَّ أَنْتَ لَهَا وَ لِکلِّ عَظِیمَةٍ فَفَرِّجْهَا عَنِّی»‏؛ (9)

خدا، خدا پروردگار بر حق من است؛ به او شرک نمی‌ورزم، خدایا تو درمان و برطرف‌کننده این درد و هر مشکل بزرگ هستی پس این درد را از من ببر و گشایشی برایم حاصل کن.

همان‌گونه که گفته شد این باب، روایات دیگری هم دارد که رجوع به کتاب «الکافی» یا ترجمه آن، نکات ارزنده‌ای دارد و البته این‌ها علاوه بر مراجعه به پزشک و رعایت نکات بهداشتی است.

4. ذبح گوسفند برای درمان بیماری

مرحوم شیخ عباس قمی در «مفاتیح الجنان» برای دفع وبا و طاعون که از مریضی‌های مسری است می‌گوید:

گوسفندی نر را برای ذبح آماده کرده و در محل ذبح بگوید:

«إِلَهِی بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ جَبْرَئِیلَ إِلَهِی بِحُرْمَةِ مِیکائِیلَ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ إِسْرَافِیلَ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ (علیهم‌السلام) احْفَظْنَا وَ احْفَظْ أَوْلَادَنَا وَ أَحِبَّاءَنَا وَ أَتْبَاعَنَا وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الطَّاعُونِ وَ الْوَبَاءِ یا حَفِیظُ یا حَفِیظُ یا حَفِیظُ أَدْرِکنِی یا رسول‌الله‏».

البته دستوری که مرحوم شیخ عباس قمی نقل می‌کند به نقل از کتاب «طب الائمه» مرحوم «ُشبر» است (10) و انتسابی به معصوم ندارد.

نتیجه

در مجموعه، آموزه‌های دینی ضمن تأیید این نکته که گرفتاری، بلا و مریضی از لوازم دنیاست، راهکارهایی نیز برای برطرف کردن یا به حداقل رساندن آن‌ها بیان‌شده است، این راهکارها به دودسته کلی راهکارهای طبیعی و تغذیه‌ای و راهکارهای معنوی، قابل‌تقسیم است، در راهکارهای معنوی، مهم‌ترین راهکار را می‌توان در صدقه دادن، زیارت سیدالشهدا رفتن، دعا کردن و صله‌رحم داشتن دانست، ضمن اینکه دعاهایی نیز در خصوص خلاصی از بیماری سفارش شده که مهم‌ترین آن‌ها بیان گردید.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 290، ح 1.
  2. همان، ج 4، ص 5، ‏ بَابُ أَنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ الْبَلَاء، ح 2.
  3. ابن‌بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، ثواب الاعمال، قم: دارالشریف الرضی، چاپ دوم، 1406 ق، ص 92.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج 2، ص 469، ح 5، بَابُ أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء.
  5. همان، ج 2، ص 152، ح 13، بَابُ صِلَةِ الرَّحِم‏.
  6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران: دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382 ش، ص 253.
  7. همان، ج 2، ص 564، بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏، ح 1.
  8. همان، ح 3.
  9. همان ح 6.
  10. شبر، سید عبدالله، طب الائمه، بیروت: دارالارشاد، چاپ سوم، 1428 ق، ص 349 و 350.

 

کلمات کلیدی

صدقه، دعا، صله‌رحم، عوامل رفع و دفع بلا، راهکارهای معنوی دفع بلا، راهکارهای طبیعی دفع بلا، بیماری‌های مسری

در برخی از کتاب های حدیث،دستورالعمل هایی را بیان کرده اند، آیا این دستورات مخصوص بیماری خاصی است و یا این که برای تمام بیماری ها مؤثر است؟
دعا برای بیماری، عناوین جوامع حدیثی، دعا، صدقه، فهم حدیث

در برخی از کتاب های حدیث، بابی با عنوان «بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏» وجود دارد و ائمه (علیهم السلام) دستورالعمل هایی را بیان کرده اند، آیا این دستورات مخصوص بیماری خاصی است و یا این که برای تمام بیماری ها مؤثر است؟

پاسخ اجمالی

بامطالعه عنوان باب «الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏» و احادیث این باب مشخص می‌شود که احادیث آن، اختصاصی به بیماری خاص ندارند و برای هر نوع بیماری سفارش شده‌اند، البته در بین احادیث معصومان (علیهم‌السلام)، موارد متعددی وجود دارد که برای درمان بیماری خاص ذکرشده است.

پاسخ تفصیلی

دسته‌بندی و عنوان دهی به احادیث، در زمان ائمه (علیهم‌السلام) توسط شاگردان ایشان، آغاز و صاحبان جوامع حدیثی همچون مرحوم کلینی در «الکافی» و دیگران آن را تکمیل کرده‌اند؛ عنوان هر باب برخاسته از مجموع احادیث آن باب است که با دقت و حتی در اکثر موارد از متن احادیث گرفته‌شده است، ازاین‌رو توجه به الفاظ عنوان، در فهم احادیث و نیز فهم صاحب کتاب از مجموع این احادیث حائز اهمیت است.

1. بررسی احادیث «بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏» کتاب الکافی

میان کتاب‌های حدیثی، عناوین مرتبط با دعا فراوان است، به‌عنوان نمونه مرحوم کلینی در کتاب «الکافی»، بخشی را با عنوان «کتاب الدعاء» ذکر کرده و ابواب مختلفی همچون شرایط و آداب دعا، دعا برای وسعت رزق، ادای دین و قرض، خلاصی از ترس و غم، دعا برای ناخوشی‌ها و مریضی‌ها (العلل و الأمراض) را در آن جمع‌آوری کرده است.

با مرور احادیث باب مذکور، این نکته به دست می‌آید که بیماری خاصی موردنظر ائمه (علیهم‌السلام) در سفارش به خواندن دعایی که فرموده‌اند، نبوده است و در همه مریضی‌ها می‌توان از آن‌ها بهره برد.

 به‌عنوان‌مثال در حدیث اول این باب آمده است: «کانَ یقُولُ عِنْدَ الْعِلَّة» امام صادق (علیه‌السلام) به هنگام مریضی چنین می‌گفتند:

«اللَّهُمَّ إِنَّک عَیرْتَ أَقْوَاماً فَقُلْتَ قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یمْلِکونَ کشْفَ الضُّرِّ عَنْکمْ وَ لا تَحْوِیلًا فَیا مَنْ لَا یمْلِک کشْفَ ضُرِّی وَ لَا تَحْوِیلَهُ عَنِّی أَحَدٌ غَیرُهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکشِفْ ضُرِّی وَ حَوِّلْهُ إِلَى مَنْ یدْعُو مَعَک إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ غَیرُک»؛ (1)

 بار خدایا تو مردمى را سرزنش کردى و فرمودى «بگو (اى محمد) بخوانید آن‌هایی را که در برابر خدا پنداشتید تا بدانید که نمى‏توانند از شما زیانى را دور کنند و دگرگون نمایند» (سوره اسراء، آیه 58) پس اى خدائى که جز او نمى‌‏تواند زیان مرا دور کند و آن را دگرگون نماید، رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و زیان مرا دور ساز و آن را از من بگردان به‌سوی کسى که با تو معبود دیگرى را مى‏خواند، نیست شایسته پرستشى جز تو‏.

در حدیث دوم راوی گوید: «مَرِضْتُ بِالْمَدِینَةِ مَرَضاً شَدِیداً» یعنی در مدینه مریضی سختی گرفتم، اشاره‌ای به بیماری خاصی ندارد.

در حدیث سوم آمده که امام صادق (علیه‌السلام) به هنگام مریض شدن فرزندان خویش به آنان چنین سفارش می‌کرد و این دعا را تعلیم داد:

«اشْتَکى بَعْضُ وُلْدِهِ فَقَالَ یا بُنَی قُلِ: اللَّهُمَّ اشْفِنِی بِشِفَائِک ‏وَ دَاوِنِی بِدَوَائِک وَ عَافِنِی مِنْ بَلَائِک فَإِنِّی عَبْدُک وَ ابْنُ عَبْدِک»؛

بار خدایا مرا به شفایت شفا بده و به دوایت مداوا کن و از بلایت سلامتی‌ام ده چراکه من بنده تو و بنده‌زاده تو هستم.

روایت ششم می‌فرماید: دست خویش بر موضع درد گذاشته و سه مرتبه بگویید:

«اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی حَقّاً لَا أُشْرِک بِهِ شَیئاً اللَّهُمَّ أَنْتَ لَهَا وَ لِکلِّ عَظِیمَةٍ فَفَرِّجْهَا عَنِّی»‏؛

خدا، پروردگار بر حق من است؛ به او شرک نمی‌ورزم، خدایا تو درمان و برطرف‌کننده این درد و هر مشکل بزرگ هستی پس این درد را از من ببر و گشایشی برایم حاصل کن.

همچنین در دیگر روایات باب، احادیث ناظر به بیماری خاصی صادر نشده بلکه به‌صورت کلی بیان‌شده‌اند، بنابراین خواندن آن‌ها برای همه بیماری‌ها توصیه می‌شود و می‌توان با تضرع به درگاه الهی و خواندن آن‌ها از بیماری خلاصی یافت انشاء الله.

2. بررسی دعاهای ابواب دیگر

علاوه بر کتاب «الکافی» روایات و ابواب متعددی در دیگر کتاب‌ها وجود دارد که در ابتلا به بیماری می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. البته برای رهایی از بیماری نیاز نیست لزوماً به دنبال عنوان بیماری در احادیث بود، بلکه در ابواب دیگر همچون «باب الدُّعَاءِ لِلْکرْبِ وَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْخَوْف‏» (2) «بَابُ دَعَوَاتٍ مُوجَزَاتٍ لِجَمِیعِ الْحَوَائِجِ لِلدُّنْیا وَ الْآخِرَة» (3) «وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْکرْبِ» (4) و «وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام فِی طَلَبِ الْحَوَائِجِ‏ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى‏» (5) دعاهایی نقل‌شده است که از آن‌ها می‌توان برای درمان بیماری‌ها استفاده کرد، چون در بیماری‌ها، نوعی همّ و غم، ترس و خوف از ابتلای به آن وجود دارد و خلاصی از آن، حاجتی از حاجت‌های ماست.

لازم به ذکر است که در برخی روایات، دعاهایی برای دردهای گوناگون مثل درد چشم، شکم و... نقل‌شده است که مرحوم علامه مجلسی در کتاب «بحارالانوار» آن‌ها را جمع‌آوری کرده است. (6) در پایان به این نکته نیز اشاره می‌شود که راهکارهای ائمه (علیهم‌السلام) در خلاصی از بیماری، منحصر در دعا نیست، بلکه صله‌رحم، صدقه، زیارت سیدالشهداء (علیه‌السلام)، نماز، استغفار، همراه کردن حرزهای معتبر به همراه شرایط آن به‌علاوه رعایت نکات بهداشتی و تغذیه مناسب ازجمله این راهکارهاست.

نتیجه

در جوامع حدیثی مثل «الکافی»، احادیث، طبق مفهوم جامع همه آن‌ها عنوان دهی و باب بندی شده است، ازاین‌رو توجه به‌عنوان که نوعاً برخاسته از متن احادیث است، در فهم مجموع احادیث باب مهم هست. «کتاب الدعا» در کتب حدیثی، ابواب مختلفی دارد و یکی از آن ابواب، دعا برای رهایی از بیماری‌هاست. توجه به متن آن دعا یا سؤال راوی نشانگر این نکته است که مریضی خاصی در توصیه به خواندن در این دعاها مدنظر معصوم (علیه‌السلام) نبوده است، بنابراین برای هر نوع بیماری قابل بهره‌گیری است. البته راهکارهای بیان‌شده در دیگر ابواب مرتبط نیز، برای رهایی از بیماری وجود دارد؛ ضمن اینکه دعا تنها راهکار بیان‌شده در کلام اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیست.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 564، باب الدعاء للعلل و الأمراض‏.
  2. همان، ص 556.
  3. همان، ص 577.
  4. امام سجاد (علیه‌السلام)، الصحیفة السجادیة، قم: نشر الهادی، چاپ اول، 1376 ش، ص 52، دعای هفتم.
  5. همان، ص 68، دعای سیزدهم.
  6. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج 92، ص 48.

 

کلمات کلیدی

دعا برای بیماری، عناوین جوامع حدیثی، دعا، صدقه، فهم حدیث

در این روزها عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟
عیادت. شفا. دعا. حفظ جان. تزاحم.

در این روزها که بیماری واگیردار شیوع پیداکرده و جامعه در شرایط خاصی قرارگرفته عیادت از بیمار چه حکمی دارد؟

اجمالی:

در اسلام عیادت از بیمار و دیدار او از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چنانکه در روایات ازجمله نیکوترین اعمال حسنه شمرده‌شده است و آثار دنیوی و اخروی متعددی مانند اجر و ثواب الهی، بهره بردن از دعای بیمار، ملاقات باخدا و... دارد. عیادت از بیمار در صورت مساعد بودن شرایط از وظایف اخلاقی مؤمنین است و در صورتی باید انجام شود که شرایط بیمار و یا عیادت کننده مهیا باشد؛ اما اگر شرایط عیادت کردن مهیا نباشد مثلاً بیمار نیاز به آرامش دارد و عیادت کردن باعث ایجاد مزاحمت و شدت حال او شود و یا اینکه بیماری مسری باشد (و احتمال بیمار شدن باشد) عیادت کردن از عهده عیادت کننده ساقط می‌شود؛ چون در اسلام حفظ جان و سلامتی از اوجب واجبات است. در عصر حاضر به خاطر وسایل ارتباطی متعدد، می‌توان به‌صورت غیرحضوری مانند تلفن، پیامک، ارتباط مجازی و...از حال بیمار باخبر شد همچنین می‌توان بعضی از آداب عیادت کنندگان که در روایات آمده است را انجام داد تا به ثواب عیادت کنندگان رسید.

پاسخ تفصیلی:

بیماری، یکی از مسائلی است که همه انسان‌ها با آن مواجه‌اند. بیماری در اسلام به‌عنوان زندان بدن و یکی از سخت‌ترین بلاها معرفی‌شده است؛ درعین‌حال در مـکـتب انسان‌ساز اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا ایـن رفـتـار نـیـک، مشمول رضـایـت خـداوند است و نقش بسزایی در تحکیم روابط انسانی و صمیمیت و اخوت، ایفا می‌کند اما این هم شرایطی دارد که در ادامه بررسی می‌شود.

ثواب عیادت بیمار در اسلام:

رسـول خـدا (صلی‌الله علیه وآله) در تـفـسـیر آیه: «فَاِذا قُضِیتِ الصَّلوهُ فـَانـْتـَشـِرُوا فـِی الاْرْضِ»؛ (۱) عـیـادت مـریض را در کنار دیگر رفتارهای ارزشمند اخلاقی، ذکر کرده، می‌فرماید: «مـنـظـور آیه [از پراکنده شدن در زمین] طلبکارهای دنیوی نیست؛ بلکه منظور، عیادت مریض، تشییع‌جنازه و دیدار برادر دینی درراه خداست» (2) همچنین برای عیادت بیمار در روایات آثار دنیوی و اخروی نیز ذکرشده است مثل اجر و ثواب الهی (3) بهره بردن از دعای بیماران (4) ملاقات باخدا (5) و... آمده است اما نکته‌ای که دراین‌باره باید توجه شود؛ اینکه عیادت کردن از بیمار جزو مستحبات دین است و اگر شخص مریض یا عیادت کننده، شرایط عیادت را نداشته باشند، شرعاً و اخلاقاً عیادت ساقط می‌شود؛ مثلاً بیمار نیاز به آرامش داشته باشد و عیادت از او باعث شدت بیماری او شود یا اگر بیمار دچار مریضی مسری و واگیرداری باشد و با عیادت کردن از مریض احتمال مبتلا شدن به بیماری باشد، در اینجا شخص وظیفه‌ای (عیادت حضوری) در قبال بیمار ندارد، چون حفظ جان مؤمن از اوجب واجبات است و انسان حق ندارد، جز درراه خدا و جهاد، به بدن خود آسیبی برساند و باید در همه حال از این نعمت الهی حفاظت کند.

حفظ جان در اسلام:

در تعالیم دین، اسلام به‌گونه‌ای است که برای روح و جسم انسان ارزش فوق‌العاده‌ای قائل شده و انسان را از هرگونه واردکردن آسیب به جسم و جان خویش نهی می‌کند چنانکه پیامبر اسلام (ص) در این زمینه می‌فرمایند: «در روز قیامت از چهار چیز سؤال می‌شود: عمر خود را در چه راهی مصرف کردی، بدن خود را برای چه چیزی فرسودی ...»(6) از مجموع آیات و روایات استفاده می‌شود که وجود فیزیکی انسان یکی از نعمت‌های خدادادی است که انسان باید در جهت حفظ آن از آسیب و خطر کوشا باشد و حق واردکردن کوچک‌ترین آسیب به آن‌ها را ندارد (جز درراه خدا و جهاد) و در صورت آسیب رساندن نزد خداوند مسئول است و باید پاسخگو باشد لذا عیادت حضوری لازم نیست حتی گاهی باید ترک شود.

وظایف و آداب عبادت‌کنندگان:

1. اخلاص نیت: به این معنی که تلاش صورت گیرد تا ملاقات و یا عیادت (حضوری و غیرحضوری) باانگیزه‌ی صرفاً الهی باشد.

2. سپاس الهی به جهت عدم ابتلا به آن بیماری؛ همان‌طور که رسول گرامی خدا (صلی‌الله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس هنگام دیدن بیماران، خدا را بر این‌که به آن بیماری مبتلا نشده شکر کند خدای متعال او را از آن بیماری تا همیشه حفظ می‌فرماید»(7) البته فرمودند: این دعا باید طوری باشد که به گوش بیمار نرسد تا مبادا سبب اندوه او شود.

2. دعا نمودن برای بیمار:

3. درخواست دعا از بیمار؛ امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «دعای بیمار چون دعای فرشتگان است و مستجاب است پس هرگاه آنان را عیادت کردید بخواهید برای شما دعا کنند» (8) در اینجا می‌توان از طریق ارتباط تلفنی، پیامکی و... از حال بیمار باخبر شد و از آن‌ها درخواست دعا کرد.

4. تلاش برای رفع نیازهای او: اگر عیادت کننده نیازهای بیمار را (مالی، دارویی و...) جویا شود و در حد وسع خود آن‌ها را رفع نماید، بسیار مطلوب است؛ زیرا پیامبر اکرم (صلی‌الله علی وآله و سلم) فرمودند: «هر کس حاجت آسیب‌دیده‌ای را بر عهده گیرد و آن را پیگیری کند تا برآورده نماید، خدای متعال برات دوری از جهنم و دوری از نفاق به او خواهد داد و هفتاد حاجت دنیوی او را برآورده فرموده و همواره در رحمت الهی غوطه خواهد خورد تا آن کار را تمام کند و هر کس در پی حاجت بیماری برود، چون روزی که از مادر متولدشده است از گناهانش پاک خواهد شد گر چه آن حاجت را نتواند برآورده کند و اگر آن بیمار از افراد خانواده‌اش باشد، اجر بیشتری دارد».(9)

5. هدیه بردن برای بیمار؛ امام صادق (علیه‌السلام) به اصحاب خود دستور دادند: « در عیادت بیماران میوه یا عطری خوش‌بو و خلاصه هدیه‌ای با خود ببرند که سبب شادی بیمار است». (10) درصورتی‌که امکان عیادت حضوری وجود ندارد اگر امکان آن مهیا است می‌توان از طریق واسطه (خانواده بیمار) برای بیمار، هدیه فرستاد.

نتیجه:

اگرچه در اسلام، عیادت مریض و دیدار او از اهمیت و ارزش ویژه‌ای برخوردار است، اما این در صورتی است که شرایط هم برای بیمار و هم برای عیادت کننده فراهم باشد. در صورت وجود مانع (مانند بیماری واگیردار و مسری) عیادت کردن ساقط می‌شود بلکه بالاتر از این، از باب حفظ سلامتی و جان (که از اوجب واجبات است) عیادت کردن حضوری در صورت احتمال بیمار شدن، دارای اشکال است. در این مواقع می‌توان غیرحضوری مثل تلفن، پیامک و ... از احوال بیمار جویا شد.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره جمعه، آیه ۱۰: و هنگامی‌که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید
  2. مجمع‌البیان فى تفسیر القرآن‏، فضل بن حسن‏ طبرسى، تهران‏، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج ۱۰، ص ۴۳۵
  3. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، چاپ چهارم، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج ۳، ص ۱۲۰
  4. شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، چ اول، نجف اشرف، انتشارات حیدریة، بی‌تا ص ۱۶۴
  5. طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن؛ الأمالی، چ اول، قم، دار الثقافة، 1414 ق، ص ۶۲۹
  6. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، النص، قم، المطبعة العلمیة، چاپ دوم، 1402 ق. ص 94
  7. راوندى، قطب‌الدین؛ الدعوات، انتشارات مدرسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف)، قم، 1407 ق، ص 220
  8. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ج 3، ص 117
  9. صدوق، محمد بن على بن بابویه؛ الأمالی، انتشارات اعلمى، بیروت، چ پنجم، 1362 ش، 431 و 432
  10. کلینى، ابوجعفر محمد بن یعقوب؛ پیشین، ص 118

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. مفاتیح الحیات، عبدالله جوادی آملی
  2. اخلاق معاشرت، جواد محدثی
  3. سراج الشیعه، عبدالله مامقانی

 

کلمات کلیدی:

عیادت. شفا. دعا. حفظ جان. تزاحم.

آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری.

درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟

پاسخ اجمالی:

ذکر درمانی، چه در شرایط عادی و چه در شرایطی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیردار است هرگز جای دارودرمانی را نمی‌گیرد؛یعنی در موردی که باید فلان داروی خاص استفاده شود، اگر به‌جایش از داروی دیگر یا ذکر استفاده شود نه‌تنها نتیجه نمی‌دهد بلکه ممکن است حال بیمار را بدتر نماید. همان‌طور که اگر در موردی، جای ذکر باشد استفاده از داروها نه‌تنها جواب نمی‌دهد بلکه چه‌بسا وضعیت را بدتر کند! برای بهبود حال بیمار نمی‌توان فقط به ذکر و دعا اکتفا کرد بلکه عاقلانه‌تر آن است که از همه ابزارها برای بهبود بیماری استفاده کرد. بهره‌گیری و اکتفا به یک روش در همه موارد جواب نمی‌دهد از طرفی ذکر و دعا معلوم نیست در همه شرایط، سبب مستقلی در بهبود بیماری و شفا باشد.

پاسخ تفصیلی:

ذکر درمانی، یکی از مباحث پراهمیت و جنجالی، حداقل در سال‌های اخیر است. از طرفی توصیه‌های زیادی درباره دعا کردن و گفتن ذکر می‌شود، از طرفی برخی مطلقاً دخالت امور معنوی در مسائل مادی و ظاهری را رد می‌کنند و آن را خرافه یا تلقین می‌نامند. ازاین‌رو لازم است بررسی دقیقی دراین‌باره انجام شود برای همین توجه شمارا به خواندن چند مطلب مهم جلب می‌کنیم:

یکم:

دعا به معنای درخواست است (1). ذکر به معنای یادآوری و توجه است (2) که مقابل آن غفلت است (3). دوا یا دارو همان ابزاری است که برای بهبود به کار می‌رود (4). شفا به معنای بهبودی و خوب شدن از بیماری است (5) که درواقع نتیجه دواست.

دوم:

بر اساس آموزه‌های دینی، دوا منحصر در امور مادی نیست بلکه از اسمای الهی هم به‌عنوان دوا نام‌برده شده است. (6) حصول شفا هم این‌گونه است که منحصر در امور مادی نیست بلکه اساس آن موهبت الهی است و به دست قدرت اوست (7) هرچند برخی مقدمات آن به عهده ما گذاشته‌شده است.

 سوم:

خداوند متعال هم عسل را به‌عنوان مقدمه شفا معرفی می‌کند (8) و هم قرآن کریم را به‌عنوان شفا مطرح می‌کند؛ (9) هرچند شفایی که از عسل پدید می‌آید متفاوت از شفایی است که از قرآن به وجود می‌آید؛ ولی به‌هرحال این‌گونه نیست که امور معنوی فقط در امور معنوی و امور مادی فقط در امور مادی شفابخش باشند! به‌عنوان‌مثال نورانیتی که در لباس حضرت یوسف (علیه‌السلام) به جهت انتسابش به ایشان بود، سبب تأثیر مثبت روی چشمان حضرت یعقوب (علیه‌السلام) شد!(10) این یعنی امور معنوی می‌تواند روی امور مادی تأثیر مثبت بگذارد البته یادآوری می‌شود؛ معمولاً اسباب معنوی برای بیماری‌های معنوی و اسباب مادی برای امور مادی به کار می‌رود و خلاف آن، یک استثناست.

چهارم:

این عالم، عالم اسباب و مسببات است. گاهی ممکن است اتفاقاتی برخلاف جریان معمول صورت گیرد ولی چنین چیزی استثناست. برای بهبود هر بیماری، راه یا راه‌هایی وجود دارد که لازم است از آن‌ها استفاده شود. درجایی که تشخیص این باشد فلان دارو باید استفاده شود، شفا و بهبودی هم در همان نهفته است معنا ندارد شفا در غیر آن، جستجو شود.

پنجم:

دعا و ذکر ممکن است در شرایطی و بنا بر مصالحی به‌صورت مستقل و حاکم بر امور طبیعی عمل کند و سلسله اسباب عادی را دور بزند ولی چنین چیزی استثناست؛ ضمن اینکه در امور این عالم، این‌گونه تعبیه‌شده است که برخی امور در برخی شرایط نادر، حاکم بر برخی دیگر باشد. پس شفاهای دفعی هرچند استثناست ولی خارج از نظام عِلّی و معلولی نیست.

ششم:

آنچه از مجموع آیات و روایات معتبر در این زمینه فهمیده می‌شود اینکه دعا و ذکر اکثراً در مسیر رسیدن به شفا، کمک‌کننده هستند. توجه دارید که درروند پیشگیری و درمان، گاهی اختلالاتی ایجاد می‌شود و سهواً مشکلاتی پدید می‌آید. دعا و ذکر می‌تواند جلوی این موارد را بگیرد؛ مثلاً غذایی آلوده است یا سبب بیماری می‌شود به ذهن می‌رسد که استفاده نکن یا اشتهای آدمی از بین می‌رود! این‌ها می‌تواند از ثمرات همان دعا و ذکر باشد یا تشخیص پزشک درست از آب درمی‌آید یا داروی درست به کار گرفته می‌شود یا دعا سبب تأثیر دارو یا سبب سرعت تأثیر می‌شود؛ چراکه قرآن می‌فرماید شفا دست خدای متعال است و همیشه دارو منجر به شفا نمی‌شود به قول مولوی:

ای‌بسا اسکنجبین صفرا فزود روغن بادام تلخی می‌نمود

هفتم:

بهبود بیماری و حصول شفا باید از راه درست و تعیین‌شده باشد و هرگز دعا و ذکر جای آن را نمی‌گیرد بلکه این دو، معمولاً درروند حصول پیشگیری و درمان، کمک‌کننده هستند. البته ممکن است برای حصول شفا، راه‌هایی غیر از راه‌های مادی باشد همان‌طور که راه‌های مادی هم زیاد است اما تشخیص اینکه در فلان مورد، راه‌های معنوی هم وجود دارد و نوع راه معنوی هم در فلان ذکر یا دعاست، کار هرکسی نیست بلکه معصوم یا کسی که متصل به ایشان است باید چنین چیزی را تجویز نماید، چراکه این موضوع بسیار حساس و تخصصی است و از عهده هر فردی برنمی‌آید و از طرفی پای جان مردم در میان است. به‌صورت کلی می‌توان به دعا و ذکر مطلق، در همه شرایط توصیه کرد ولی نمی‌توان مطلبی را معین کرد یا مردم را از روال عادی بازداشت! اکثر دعاها و ذکرهایی که در آموزه‌های دینی آمده است جدای از اعتبار سنجی، یا کلی است و ربطی به موارد خاص ندارد یا مربوط به یک مورد و قضیه خاص است که برای همه شرایط و همه افراد، کارایی ندارد، بلکه نسخه خاص آن بیمار در آن شرایط بوده است و قابل تطبیق برای همه شرایط نیست. برفرض هم در زمان ما کارایی داشته باشد جای روال طبیعی و دارودرمانی را نمی‌گیرد، بلکه درروند درمان، اثر مثبت می‌گذارد و معلوم نیست سبب مستقل در شفا باشد؛ برای همین انبیاء و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به طبیب مراجعه می‌کردند و سعی در طی کردن روال طبیعی، برای حصول بیماری داشتند هرچند معتقد بودند تلاش‌های بشری هیچ‌کدام مستقل نیستند و به عنایت الهی مؤثر واقع می‌شوند. (11)

نتیجه:

دعا و ذکر می‌تواند در پیشگیری و درمان مؤثر باشد ولی هرگز جای آن را نمی‌گیرد. هرچند در برخی موارد و به‌صورت استثنا می‌تواند مستقل از امور مادی عمل کند؛ چنانکه قرآن کریم چنین موضوعی را به حضرت عیسی (علیه‌السلام) نسبت داده است (12). عمل چنین سببی در شرایط خاص، خلاف نظم خلقت نیست چراکه از اول این‌گونه تعبیه‌شده که در موارد کمی، چنین سببی، مستقل عمل نماید.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره مریم، آیه 91
  2. سوره کهف، آیه 28
  3. همان
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، مص: غفاری، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج 4، ص 359، ح 8
  5. سوره شعراء، آیه 80
  6. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، موسسه فقه شیعه، بیروت، 1411 ق، ج 2، ص 850: یا مَنِ‏ اسْمُهُ‏ دَوَاءٌ وَ ذِکرُهُ شِفَاء
  7. سوره شعراء، آیه 80
  8. سوره نحل، آیه 69
  9. سوره اسراء آیه 82
  10. سوره یوسف، آیه 93
  11. سوره شعراء، آیه 80: وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفینِ؛ و هنگامی‌که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.
  12. سوره آل‌عمران، آیه 49

 

 منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. تفسیر نور، محسن قرائتی
  2.  تفسیر تسنیم عبدالله جوادی آملی ذیل آیاتی که به موضوع شفای مریض و ذکر پرداخته‌شده است.
  3.  نکته‌ها از گفته‌ها، عبدالله فاطمی نیا
  4. مفاتیح الحیات، عبدالله جوادی آملی

 

کلمات کلیدی:

دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری

برای رفع عذاب قبر، چه دعايی بايد بخوانم؟
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هر چيزى قلبى دارد و قلب قرآن سوره ياسين است‏؛ کسی که آن را قرائت کند از فشار قبر ايمن خواهد بود ...

برای رفع عذاب قبر، چه دعايی بايد بخوانم؟

در روايات به اين موضوع پرداخته‌شده و به عوامل ذيل برای از بين رفتن عذاب قبر اشاره گرديده است که صرف دعا نیست زيرا برخی از اين اعمال جنبه قوی‌تری از ذکر تنها دارند:

1. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: هر چيزى قلبى دارد و قلب قرآن سوره ياسين است‏؛ کسی که آن را قرائت کند از فشار قبر ايمن خواهد بود. (1)

2. امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرمایند: کسى که بر تلاوت سوره «زخرف» مداومت نمايد، خداوند در قبر، او را از حشرات و حيوانات سمى زمين و فشار قبر ايمن می‌نماید تا زمانى که در پيشگاه خداوند حاضر شود. (2)

3. امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: کسى که بين ظهر پنج‌شنبه تا ظهر جمعه از دنيا برود، خداوند او را از فشار قبر ايمن می‌گرداند. (3)

4. منصور بن حازم گويد: از امام صادق (علیه‌السلام) پرسيدم پاداش کسى که چهار بار حج بجا آورده چيست؟ فرمود: اى منصور کسى که چهار بار حج بجاى آورد هرگز فشار قبر نبيند. (4)

5. امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: کسى که در هر جمعه سوره «نساء» را بخواند از فشار قبر ايمن خواهد بود. (5)

6. امام باقر (علیه‌السلام) در ضمن بيان اثرات زيارت امام حسين (علیه‌السلام) می‌فرمایند: زيارت امام حسين (علیه‌السلام) باعث ايمن بودن زائر از عذاب قبر می‌شود. (6)

7. پيامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: سه طايفه از زن­ها هستند که عذاب قبر از آن‌ها برداشته و با فاطمه (علیها السلام) محشور می‌شوند: زنى که بر غيرت شوهرش صبر کند، زنى که با شوهر بداخلاق بسازد و زنى که مهریه‌اش را ببخشد. (7)

8. از رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) روایت‌شده است که صدقه دادن مؤمن از او آفت‌های دنيا و عذاب قبر و عذاب روز قيامت را برطرف می‌کند. (8)

 

در پايان يادآور می‌شویم اگرچه عذاب قبر بسيار رنج‌آور و سخت است، ولی همين فشار و عذاب قبر، کفاره گناه مؤمنان است تا در قيامت و هنگام رسيدگی به اعمال، از گناهان آنان کاسته شده باشد. در روايات متعددی به اين حقيقت اشاره‌شده است؛ «سکونى» از امام صادق (علیه‌السلام) و ايشان از پدرش و از پدرانش، از اميرمؤمنان (علیه‌السلام) نقل کرده است که رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: فشار قبر براى مؤمن، کفّاره نعمت‌هایی است که تباه کرده است. (9)

حديث آخر بسيار حائز اهميت است؛ عامل اين عذاب را بی‌توجهی به نعمات الهی معرفی نموده است. بر اين اساس توجه بيشتر به اين مسئله می‌تواند انسان را از شر اين عذاب نجات بخشد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ترجمه: بندرريگى، ص 223، انتشارات اخلاق، قم، 1379 ش.

2. همان، ص 243.

3. همان، ص 419.

4. صدوق، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 217، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1413 ق.

5. همان، ص 223.

6. محدث نوری، مستدرک ‏الوسائل، ج 10، ص 309، انتشارات موسسه آل البيت، قم، 1408 ق.

7. ديلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب (ترجمه رضايى)، ج ‏1، ص 413، انتشارات اسلاميه، تهران، 1377 ش.

8. همان، ج ‏1، ص 444.

9. ثواب الاعمال، پیشین، ص 425.

صفحه‌ها