۱۳۹۸/۱۲/۲۷ ۱۱:۰۳ شناسه مطلب: 98104
تردید دارم که خداوند به صورت معجزه آسا در امور جهان دخالت می کند؟ وقتی همه چیز بر اساس علل خاص خودش است، دخالت خداوند یعنی چه؟ جالب است که برای درمان بیماری کرونا، همه امیدشان به آزمایشگاه و پزشکان و تولید داروی جدید است؛ نه به راز و نیاز و خدا.
پاسخ اجمالی:
خداوند نه «ساعتسازی لاهوتی» است که بعد از خلق جهان، آن را به حال خودش وانهد؛ و نه اسباب و مسببات را نفی کرده است بلکه خداوند چنین اراده نموده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. همچنانکه دارو از عوامل مؤثر در درمان است، دعا نیز از عوامل مؤثر است که تأثیرش گاهی از طریق هدایت ما در استفاده درست و بجا از دارو و مراجعه به پزشک خوب است؛ و گاهی به شکل اعجازین و فراسوی علل و اسباب عادی. تمامی این علل و اسباب، در چارچوب اذن و اراده الهی مؤثر هستند و نباید تأثیر آنها را مستقل از اراده و اذن خداوند تلقی کرد.
پاسخ تفصیلی:
مقدمه:
مؤمنان از آموزههای دینی آموختهاند که در مواجهه با مشکلات هم باید به راز و نیاز و دعا و توسل پرداخت و هم باید از علل و اسباب متعارف برای حل مشکل بهره بُرد. در ادامه، با ارائه نکاتی، به توضیح این رویکرد میپردازیم و موجّه بودنش را اثبات میکنیم:
نکته اول:
بهصورت کلی میتوان سه نوع نگاه به ساحت هستی در رابطه با تأثیرات الهی داشت:
نگاه اول: اینکه بگوییم خداوند هیچ دخالتی در ساحت هستی نداشته و حوادثی که در پهنای عالَم اتفاق میافتد، صرفاً مبتنی بر قوانینی است که خداوند از روز ازل آن را تنظیم کرده است. در این فرض خداوند همچون «ساعتسازی لاهوتی» است «که سازنده جهان طبیعت است ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد.» بسیاری از دانشمندان و اهل فلسفه در دو سده اخیر در مغرب زمین چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند. (1)
نگاه دوم: اینکه با نگاهی کاملاً جبری بگوییم همهچیز (حتی اختیاری که انسان توهم آن را دارد) در دست خداست و ازآنجاییکه خداوند خالق همهچیز است، خالق افعال انسانها و تمام رخدادهایی که در جهان در حال اتفاق افتادن است نیز هست. در این نگاه، خداوند همچون «تایپیستی ملکوتی» تلقی شده که در هرلحظه هر چه اراده کند را مینویسد و هر آنچه نوشتهشده معلول اراده مستقیم اوست. این همان اندیشه جبری است که هرگونه تأثیر و کنش را از ناحیه موجودات (حتی موجودات مختار) نفی کرده و در جامعه اسلامی و در میان اهل سنت، «اشاعره» پرچمدار این نگاه به هستی هستند. (2)
نگاه سوم: روشن است که هر دو نگاه اول و دوم، دو سوی افراطوتفریط در نگاه به ساحت هستی بوده و به یک اندازه اشتباه و غیرقابلقبول مینماید. لذا ناگزیر میبایست نگاه سومی در این مسئله داشت: درست است که همهچیز به اراده خداوند محقق میشود، اما خداوند اراده کرده تا انسان نیز اراده داشته باشد. ازاینرو اگر فعلی از انسان صادر میشود، مستند به اراده و اختیاری است که خداوند به او داده است. نیاز انسان به خداوند، هم از جهت اصل پیدایش است و هم از جهت بقای وجودش و هم از جهت قدرت و ارادهای که خدا برایش در نظر گرفته است و هم از جهت اسبابی که به آنها نیاز دارد. به این دیدگاه که نه تفویض است و نه جبر، «امر بین الامرین» گفته میشود. درنتیجه همه هستی تحت مشیت و اراده حضرت حق بوده و خداوند، عالم را بهواسطه اسباب و علل اداره میکند. ازاینرو اگر قرار باشد، درمانی حاصل شود نیز باید با اذن و اجازه او و نیز با وساطت واسطهها حاصل شود. ازاینرو، درمان از طریق دارو و پزشک نیز خارج از چارچوب اذن و شفای الهی نیست.
نکته دوم:
حضور دائمی خداوند ارتباطی با مسئله معجزه و عدم معجزه از ناحیه خدا نداشته و به این معنا نیست که اگر خدا وجود دائمی دارد، پس باید در امور عالم نیز دخالت مکرر، مستقیم و معجزهآسا داشته باشد! و یا اینکه بگوییم چون قائل به دائمیبودن حضور خداوند هستیم، پس نباید به سراغ پزشک، آزمایشگاه و متخصصین رفته و تنها باید به راز و نیاز باخداوند مشغول باشیم!
انبیا و امامان الهی نیز هنگام بیماری به پزشک مراجعه و استفاده از دارو را تجویز میکردند و به سببیت اسباب در جریان امور، اعتقاد داشتند و شفای الهی را نیز در همین چارچوب میدیدند. مثلاً وقتی حضرت علی ضربت شمشیر را خوردند، پزشک یهودی آمد و صرفاً به معجزه خدا چشم ندوختند. (3)
نکته سوم:
تذکر به این نکته نیز لازم است که گاهی درمان بیماری، از طریق غیرعادی انجام میشود؛ چنانکه عیسی (علیهالسلام) به اذن خدا چنین نمود و بیماران را فراسوی داروهای متعارف، شفا داد و یا مردگان را زنده کرد. (4)
این معجزات و کارهای خارقالعاده، همیشگی نیست و ازاینرو، هم موظفیم دعا کنیم و به رحمت و قدرت نامحدود خدا امیدوار باشیم و هم موظفیم به حکمت خدا اعتماد کنیم و کارهای عادی مؤثر در درمان بیماری را بپیماییم چراکه ممکن است در این مورد حکمت خداوند چنین اقتضا کرده باشد که شفا نه از طریق معجزه بلکه از طریق انجام کارهای متعارف انجام گیرد (5).
نتیجه:
بر اساس نکاتی بیان شد، این نگاه که «تدبیر جهان یا به دست خدا باشد یا به دست انسان» نگاه نادرستی است و در این مسئله حالت سومی نیز وجود دارد و آن تأثیر هر دو به نحو توأمان و طولی است. از این منظر، همهچیز به اراده خداوند محقق میشود، اما خداوند نیز چنین اراده کرده که هر اتفاقی از طریق علل و اسبابی که دارد، رخ دهد و اراده و افعال اختیاری انسان نیز در این مسیر مؤثر باشد. به همین جهت، چهبسا خداوند بنا بر حکمتی که دارد، شفای برخی از بیماران را از طریق معجزه و علل غیرمتعارف انجام دهد، اما نباید چنین تلقی کرد که این سنت الهی است و افعال اختیاری انسان و دارو و درمان هیچ تأثیری در این زمینه ندارند.
پینوشتها:
- باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1362، ص 50.
- ر.ک سید شریف جرجانی، علی بن محمد، شرح المواقف، شریف رضی، ۱۳۲۵، ج ۸، ص ۱۴۵؛ طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵، ص ۳۲۵؛ امام الحرمین جوینی، عبد الملک بن عبدالله، الارشاد الی قواطع الادله فی اصول الاعتقاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص ۷۹.
- لسان الملک سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج ۴، ص ۲۸۶.
- سوره مائده، آیه 110.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 2، ص 90.
کلمات کلیدی
بیماری، معجزه، دعا، امر بین الامرین