بیماری های مسری

آیا درمان آن ها صرفاً با اسباب معنوی مانند دعا و...بود یا بر اساس طب اسلامی و گیاهی بود؟ ثانیاً اگر بر اساس طب اسلامی و سنتی بود؟
احادیث پزشکی، بیماری های مسری، داروهای حدیثی

در زمان ائمه (علیهم السلام)، بیماری های خطرناکی مانند وبا، طاعون و... وجود داشت، از سوی دیگر طب شیمیایی نیز وجود نداشت اما آن ها درمان می شدند؛ اولاً آیا درمان آن ها صرفاً با اسباب معنوی مانند دعا و...بود یا بر اساس طب اسلامی و گیاهی بود؟ ثانیاً اگر بر اساس طب اسلامی و سنتی بود، آیا بااین وجود، طب اسلامی و گیاهی برای درمان بیماری های میکروبی، مانند کرونا بهتر از طب شیمیایی نیست؟

پاسخ اجمالی

ائمه (علیهم‌السلام) در برخورد با بیماری‌ها علاوه بر راهکارهای معنوی، به راهکارهای پیشگیرانه و تجویز داروهای عمومی برای تمام بیماری‌ها، در برخی موارد نیز تجویز دارو برای بیماری معین توصیه‌هایی بیان فرموده‌اند. از سوی دیگر مراجعه اصحاب ائمه به طبیب و استفاده از داروهای آنان، این نکته را نتیجه می‌دهد که ائمه (علیهم‌السلام) از مراجعه به پزشک خودداری ننموده و استفاده بشر از علوم پزشکی را جایز دانسته‌اند.

پاسخ تفصیلی

ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در برخورد با بیماری‌های واگیر مانند طاعون، وبا و... راهکارهای متعددی را برای مردم زمانه خود و عموم شیعیان بیان نمودند. توجه به موارد زیر می‌تواند تنوع راهکارهای ایشان را نشان دهد:

1. راهکارهای پیشگیرانه

توجه به اصل پیشگیری از بیماری قبل از درمان، نه‌فقط کیفیت زندگی را ارتقا می‌بخشد بلکه از پیامدهای بسیاری از بیماری‌ها جلوگیری می‌کند. در احادیث اهل‌بیت (علیهم‌السلام) روایات بسیار زیادی در این زمینه ذکرشده است. مثلاً امام رضا (علیه‌السلام) در یک توصیه کلی فرمودند:

«فَالْجَسَدُ بِهَذِهِ الْمَنْزِلَةِ وَ بِالتَّدْبِیرِ فِی الْأَغْذِیةِ وَ الْأَشْرِبَةِ یصْلُحُ وَ یصِحُّ وَ تَزْکو الْعَافِیةُ فِیه‏»؛ (1)

بدن به‌منزله همان زمین است و با تدبیری که در خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها به کار می‌رود، صحیح و سالم می‌ماند و نیروی سلامتی در آن زیاد می‌گردد.

تکیه این نوع احادیث بر اصل تغذیه سالم، برای پیشگیری از وقوع بیماری است و سرتاسر توصیه‌های پزشکی آن حضرات مبتنی بر اصول پیشگیرانه است. در این راستا سفارش‌هایی همچون توجه به نوع تغذیه هماهنگ با مزاج، زمان و مکان و نیز تجویز شربت مخصوص به همراه غذا و سایر دستورالعمل‌های پزشکی، مبتنی بر همین اصل استوار است. البته روایات متعددی در این زمینه وجود دارد که در کتاب‌های حدیث، ابواب «اطعمه و اشربه» به بیان برخی از آن‌ها پرداخته‌شده است. (2)

2. راهکارهای عمومی درمان

یکی دیگر از دستورات ائمه (علیهم‌السلام) این است که اشاره به بیماری خاصی ندارند، بلکه به‌صورت عمومی، اموری را شفابخش، معرفی کرده‌اند که از آن‌ها در درمان بیماری‌های واگیر هم قابل‌برداشت است. به‌عنوان‌مثال در روایات چنین آمده است:

«أَرْوِی عَنِ الْعَالِمِ (علیه‌السلام) أَنَّ حَبَّةَ السَّوْدَاءِ مُبَارَکةٌ یخْرِجُ الدَّاءَ الدَّفِینَ مِنَ الْبَدَنِ»؛ (3)

 از عالم -امام رضا (علیه‌السلام)- روایت‌شده که سیاه‌دانه برکت دارد و درد درون‌تن را بیرون آورد.‏

هم‌چنین در روایت دیگر از حضرت نقل‌شده است که:

«أَنَ‏ حَبَّةَ السَّوْدَاءِ شِفَاءٌ مِنْ کلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ وَ عَلَیکمْ بِالْعَسَلِ وَ حَبَّةِ السَّوْدَاءِ»؛ (4)

سیاه‌دانه درمان هر درد است جز مرگ، بر شما باد به عسل و سیاه‌دانه.

در این دو روایت، اثربخشی سیاه‌دانه و دردزدایی این ماده اشاره و روایت دوم به ترکیب سیاه‌دانه با عسل که دوای تمام بیماری‌ها است اشاره دارد.

هم‌چنین موارد دیگر، مانند آب زمزم (5)، تربت قبر امام حسین (علیه‌السلام) (6) و ...نیز سفارش شده است.

3. داروهای اختصاصی بیماری‌های واگیردار

برخی از دستورات ائمه (علیهم‌السلام) برای بیماری‌های خاص، مانند وبا و... صادر گردیده است، مثلاً در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) چنین واردشده:

«شَکا إِلَیهِ رَجُلٌ الْوَبَاءَ فَقَالَ لَهُ وَ أَینَ أَنْتَ عَنِ الطَّیبِ الْمُبَارَک قَالَ قُلْتُ وَ مَا الطَّیبُ الْمُبَارَک فَقَالَ سُلَیمَانِیکمْ هَذَا قَالَ فَقَالَ أَبُو عبدالله (علیه‌السلام) إِنَّ أَوَّلَ مَنِ اتَّخَذَ السُّکرَ سُلَیمَانُ بْنُ دَاوُدَ (علیه‌السلام)». (7)

مردى نزد امام صادق (علیه‏السلام) از وبا اظهار ناراحتى کرد. امام (علیه‏السلام) از او پرسید: «با پاک خجسته چگونه‏اى؟». گفتم: پاک خجسته چیست؟ فرمود: «این [شِکرِ] سلیمانى شما». امام صادق (علیه‏السلام) هم‌چنین فرمود: نخستین کسى که شکر ساخت «سلیمان بن داوود» بود.

«مرحوم کلینی» باب جداگانه‌ای را با عنوان «بَابُ السُّکر» تدوین نموده است. البته این‌که شکری که در روایات آمده با این شکر امروزی مطابقت داشته باشد نیازمند تحقیق است.

4. راهکارهای معنوی

راهکارهای دیگر که از سوی ائمه بیان گردیده، راهکار معنوی است که شامل توصیه ایشان به قرائت برخی سوره‌ها، قرائت برخی از ادعیه با آداب خاص و انجام برخی از اعمال است.

به‌عنوان‌مثال امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند:

«لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَى مَیتٍ سَبْعِینَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّتْ فِیهِ الرُّوحُ مَا کانَ ذَلِک عَجَباً»؛ (8)

اگر سوره حمد هفتاد بار بر مرده‏اى خوانده شود و روح به تن او بازگردد شگفت نیست.

دعاهای متعددی در این زمینه از سوی ائمه (علیهم‌السلام) صادرشده است که برخی از آن‌ها را «مرحوم کلینی» در کتاب «الکافی» تحت عنوان «بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض» جمع‌آوری کرده است. (9)

5. مراجعه به طبیب

در خصوص مراجعه به پزشک، هنگام بیماری و عملکرد ائمه (علیهم‌السلام) در این زمینه، گزارش‌های متعددی وجود دارد که اصحاب بزرگوار آنان حتی به طبیبان غیرمسلمان مراجعه می‌کردند. (10) حتی نقل‌شده است که بعد از ضربت خوردن امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) پزشکان کوفه بر بالین ایشان حاضر می‌شوند، (11) با آن‌که در آن زمان، علاوه بر حضرت علی، سه امام دیگر (علیهم‌السلام) نیز در کنارشان حضور داشتند.

6. استفاده از علوم طبی جدید

در خصوص استفاده از داروهای سنتی و یا داروهای علوم پزشکی جدید، بهتر است توجه داشت که هم داروهای طب سنتی و هم داروهای جدید، در صورت عدم نیاز یا نیازمندی که در آن، مصرف غیر صحیح صورت پذیرد، ضررهایی را متوجه انسان می‌کند؛ اما اگر درصدد کشف درمان بیماری، استفاده شود مانعی ندارد. «یونس بن یعقوب» نقل می‌کند از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدم که بیماران داروهای مختلفی مصرف می‌کنند که گاه نتیجه‌ای نداده و منجر به فوت آنان می‌شود و گاه نیز درمان می‌شوند، البته درصد درمان یافتگان بیشترند. (تکلیف ما در مقابل این داروها چیست؟) امام فرمودند: خداوند بیماری‌هایی را در میان بشر قرار داده و درمان آن‌ها را نیز امکان‌پذیر کرده است و هیچ بیماری وجود ندارد، مگر این‌که درمانی نیز برای آن متصور است (خواه بشر بدان دست‌یافته باشد و خواه نیاز به پژوهش بیشتری باشد) بنابراین، هیچ ایرادی ندارد که با یاد خدا داروهای موجود را مصرف کنید. (12)

این روایت دقیقاً به این نکته اشاره می‌کند که انسان باید در شناخت درمان‌ها بکوشد و حتی اگر با شکست‌ها نیز مواجه شود، نباید از تلاش خود دست بردارد، اما در همه حال نباید به دانش خود مغرور شده و از یاد خدا غافل شود.

نتیجه

معصومان (علیهم‌السلام) در برخورد با بیماری‌ها علاوه بر امور معنوی، به راهکارهای پیشگیرانه و تجویز داروهای عمومی و برخی اوقات داروهای اختصاصی توصیه نمودند. در خصوص مراجعه به پزشک و استفاده از دارو هم با توجه به احادیث، در صورت لزوم از جانب ائمه (علیهم‌السلام) منعی وارد نشده است.

پی‌نوشت‌ها

  1. طب الرضا (علیه‌السلام)، ترجمه امیر صادقى، تهران: معراجی، چاپ ششم، 1381 ش، ص 20.
  2. به‌عنوان نمونه مراجعه کنید: نورى، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، چاپ اول، 1408 ق، ج ‏16، ص 455.
  3. الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا (علیه‌السلام)، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، مشهد: مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام)، چاپ اول، 1406 ق، ص 346.
  4. همان.
  5. طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، قم: الشریف الرضى، چاپ چهارم، 1412 ق، ص 155.
  6. همان، ص 167.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق/ مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، تهران: دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق، ج ‏6، ص 334.
  8. همان، ج 2، ص 123.
  9. همان، ج ‏2، ص 564.
  10. ابنا بسطام، عبدالله و حسین‏، طب الأئمة (علیهم‌السلام)، محقق/مصحح: خرسان، محمدمهدی، قم: دارالشریف الرضی، چاپ دوم، 1411 ق، ‏ص 63.
  11. ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، محقق/مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل‏، قم: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404 ق، ج ‏6، ص 119.
  12. ابنا بسطام، عبدالله و حسین‏، طب الأئمة (علیهم‌السلام)، همان، ص 63.

 

کلمات کلیدی

احادیث پزشکی، بیماری‌های مسری، داروهای حدیثی

آیا در روایات اهل بیت (علیهم السلام)، تجویزی بر گریختن از مناطق آلوده به بیماری واگیردار در روایات وجود دارد؟
شبهات حدیثی، احادیث پزشکی، بیماری های مسری، بوسیدن ضریح

آیا در روایات اهل بیت (علیهم السلام)، تجویزی بر گریختن از مناطق آلوده به بیماری واگیردار در روایات وجود دارد؟ چگونه است که اولین و بیشترین تأکید افراد -مسئول یا غیرمسئول، مذهبی یا بی دین- بر محدودیتِ حضور در مساجد و مشاهد مشرفه و ترکِ آن ها قرارگرفته و هر که از راه می رسد دستور تعطیلی حرم ها را صادر می کند؟!

پاسخ اجمالی

دین اسلام در رابطه با بهداشت فردی و اجتماعی و پیشگیری و درمان آن‌ها از بیماری، دستورات متعددی بیان فرموده است. در آموزه‌های اسلام، انسان، ازآنچه باعث هلاکتش می‌شود و یا ضرر قابل‌توجهی را به دنبال داشته باشد، بر حذر داشته شده است. هم‌چنین روایات، توصیه‌های دیگری نیز مبنی بر هجرت از مکان سرایت بیماری، منع از رفتن به مکان شیوع بیماری، رعایت فاصله با بیماران و ترک مکانی که بیماران در آن حضور دارند، وجود دارد.

پاسخ تفصیلی

در منابع روایی شیعه و سنی، به‌صورت کلی نسبت به چگونگی برخورد و درمان بیماری‌ها، راهکارهای بسیاری ارائه‌شده است. هم‌چنین سفارش‌هایی نیز به‌صورت خاص، از سوی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در مواجه با بیماران که مریضی مسری دارند صادرشده است که به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد.

1. دوری گزیدن از مناطق آلوده به بیماری مسری

احادیث متعددی در کتاب‌های روایی بر دور شدن از مناطق آلوده به بیماری وجود دارد، به‌عنوان‌مثال شخصی به ‌نام «حلبی» می‌گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره شیوع وبا در یک منطقه معین یا در هر سرزمینی پرسیدم که کسی که در آنجا ساکن است، (از ترس وبا) منطقه را ترک می‌کند، حضرت فرمودند:

«لَا بَأْسَ إِنَّمَا نَهَى رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) عَنْ ذَلِک لِمکان رَبِیئَةٍ کانَتْ بِحِیالِ الْعَدُوِّ فَوَقَعَ فِیهِمُ الْوَبَاءُ فَهَرَبُوا مِنْهُ فَقَالَ رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) الْفَارُّ مِنْهُ کالْفَارِّ مِنَ الزَّحْفِ کرَاهِیةَ أَنْ یخْلُوَ مَرَاکزُهُمْ»؛ (1)

اشکال ندارد، همانا پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) از این امر برای ساکنان منطقه‌ای که در برابر دشمن بودند و وبا در آنجا پدید شد و مردمان آن شهر گریختند، نهی کردند و فرمودند: گریز از این مکان، همانند گریز از میدان جهاد است تا مبادا مراکز مرزى را به‌کلی خالى کنند.

احادیث دیگری، در بخش‌های مختلف ابواب حدیثی و فقهی وجود دارد که گریختن مردم در شرایط عادی از مناطق آلوده به بیماری خاص را بلامانع می‌داند، به‌عنوان‌مثال «شیخ حر عاملی» در کتاب «وسائل الشیعه»، بابی با عنوان «بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مکان الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَةِ فِیهِ کَالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط» (2) -یعنی فصل مربوط به مجاز بودن گریختن از جاهایی که وبا و طاعون در آن رواج دارد، جز در مواردی که ماندن در آنجا برای کسانی مانند رزمندگان و مرزداران واجب است- ذکر می‌کند و در آن پنج روایت که مضمون همه آن‌ها بسیار به هم نزدیک و نشان‌گر ضرورت اتخاذ روش‌های عُقَلایی در برابر بیماری‌های واگیردار است را بیان می‌کند. مرحوم «محدث نوری» نیز، دو روایت از کتاب «الأصول الستة عشر» به این صورت نقل می‌کند:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم‏ ٍ قَال‏: «قُلْتُ لَهُ أَی أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) وَبَاءٌ إِذَا وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ أَ نَعْتَزِلُ قَالَ وَ مَا بَأْسٌ أَنْ تَعْتَزِلَ الْوَبَاءَ وَ قَدْ قَالَ رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) لِرَجُلٍ أَخْبَرَهُ أَنَّهُ کانَ فِی دَارٍ فِیهَا إِخْوَتُهُ فَمَاتُوا وَ لَمْ یبْقَ غَیرُهُ ارْتَحِلْ مِنْهَا وَ هِی ذَمِیمَة»؛ (3)

محمد بن مسلم گوید: به امام باقر (علیه‌السلام) گفتم: هنگامی‌که وبا (بیماری همه‌گیر) در سرزمینی پدید آید، آیا ما خانه‌نشینی و گوشه‌نشینی و کناره‌گیری از مردم برگزینیم؟

امام فرمودند: چه اشکالی دارد که از وبا و بیماری فراگیر فاصله و کناره بگیری، درحالی‌که رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله و سلم) به مردی که به آن حضرت خبر داد که در خانه‌ای همراه برادرانش بود و برادرانش همه مرده بودند و فقط او باقی‌مانده بود، فرمود: از آن خانه فاصله بگیر و دور شو، درحالی‌که این خانه مذموم است!

هم‌چنین روایات دیگری نیز وجود دارد که به‌صراحت، توصیه می‌کنند از بیماری‌های واگیردار باید فاصله گرفت مثلاً پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) در برخورد با جذامیان و حدفاصل با آن‌ها این‌گونه فرمودند:

«کرِهَ أَنْ یکلِّمَ الرَّجُلُ مَجْذُوماً إِلَّا أَنْ یکونَ بَینَهُ وَ بَینَهُ قَدْرُ ذِرَاعٍ وَ قَالَ فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَک مِنَ الْأَسَدِ»؛ (4)

مکروه است با شخص مجذوم از نزدیک سخن گفتن جز اینکه میان او و مجذوم ذراعى فاصله باشد و فرمود: از شخص جذامى بگریزید چنان‌که از شیر درنده‏ می‌گریزید.

این روایت علاوه بر نگه‌داشتن حدفاصل بین فرد بیمار و سالم، توصیه می‌کند به نماندن در مکانی که بیماری واگیردار در آن حضور دارد و شاید این به جهت سرعت در سرایت مریضی باشد.

 بر اساس روایت بیان‌شده، هجرت و فاصله گرفتن از محل آلوده، مانعی ندارد مگر این‌که موارد استثناء، مانند گریز از میدان جنگ باشد. البته روایات متعدد دیگر همچون روایت «لا ضرر و لاضرار» (5) وجود دارد که در مواجه با مریضی‌های مسری می‌توان از آن بهره برد؛ (معنای لا ضرر و لا ضرار این است که؛ در تشریع و اجرای احکام اسلامی، ضرر رساندن به دیگران نفی‌شده است).

 لازم به ذکر است، هرچند اصل، بر رعایت بهداشت و دوری از افراد مبتلابه بیماری‌های مسری است، اما نباید به‌گونه‌ای باشد که به مرحله تحقیر و تمسخر آن‌ها منجر شود؛ هم‌چنان‌که گزارش‌شده است امام سجاد (علیه‌السلام) از کنار چند نفر جذامى که مشغول غذا خوردن بودند، عبور می‌کرد. آن‌ها امام را به خوردن غذا دعوت کردند. امام پاسخ داد: اگر روزه نداشتم، می‌خوردم! سپس وقتى به منزل رسید دستور داد تا غذایی تهیه کنند و آن مبتلایان به جذام را به منزل خود دعوت نموده و به همراه آنان غذا خورد. (6)

علاوه بر این احادیث، قرآن کریم نیز به‌صورت کلی می‌فرماید:

«لَا تُلْقُوا بِأَیدِیکمْ إِلَى التَّهْلُکه»؛ (7)

خود را به دست خویش به هلاکت نیفکنید.

بر اساس این آیه نیز انسان باید در حفظ جسم و جان خویش کوشا باشد و از مناطقی که احتمال خطر در آن‌ها زیاد است، مانند مناطقی که مریضی واگیردار در آن شیوع دارد، لازم است، احتیاط کند و از آن دوری گزیند البته طبیعتاً استثناءهایی مانند حفظ جان مؤمن و... از این قاعده می‌تواند خارج شود.

2. تعطیلی مساجد و مشاهد مشرفه

در ماجرای شیوع ویروس‌ها و بیماری‌های واگیردار، مانند کرونا، همچون هر رویداد دیگر بهتر است افراد در قلمرو تخصصی خود اظهارنظر کنند. اظهارنظر تخصصی درباره واگیر بودن این بیماری و خطرآفرین بودن یا نبودن حضور در محافل عمومی، بی‌تردید بر عهده پزشکان است و اظهارنظر دیگران در این زمینه فاقد اعتبار است. البته توصیه به ترک زیارت‌ها و مراسم عبادی جمعی، مانند نماز جماعت و دعاها، بهتر است از سوی متولیان امور دینی صورت بگیرد. البته تردیدی نیست که فقها برای اعلام نظر تخصصی خود برای تعطیل موقت برخی از مصادیق عبادات و تعظیم شعائر، ناگزیر به مراجعه به نظرات کارشناسی پزشکان و مبنا قرار دادن آن‌ها هستند.

نکته دیگر این‌که باز بودن مساجد و حرم‌ها به‌عنوان یک مکان عمومی، به معنای الزام یا تشویق مردم به حضور در آنجا نیست و هیچ منافات ندارد که حرم باز باشد اما به مردم نیز نسبت به پیامدهای حضور در مجامع عمومی هشدار و آگاهی داده شود.

نتیجه

بنابراین از مجموع آیات و روایات مطرح‌شده می‌توان نتیجه گرفت، در مکان‌هایی که امکان سرایت مریضی به دلیل تجمع در آن‌ها بسیار بالاست باید خودداری نمود. در برخی از بیماری‌های مسری، فرد ناقل مدت‌زمانی را حتی بدون علائم می‌گذراند و بدین‌وسیله باعث سرایت مریضی می‌گردد؛ لذا در مجامعی مانند حرم‌های شریف که علاوه بر تجمع، سطوحی را دارند که باعث می‌شود افراد با آن‌ها برخورد داشته و سرعت انتقال بیشتر می‌شود، محدودیت‌ها امری عقلایی است.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق/مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 8، ص 108؛ ابن‌بابویه، محمد بن على‏ (شیخ صدوق)، علل الشرایع، قم: کتاب فروشی داورى‏، چاپ اول، 1385 ق، ج 2، ص 520.
  2. ن.ک: شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعة، محقق/مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، چاپ اول، 1409 ق، ج 2، ص 429.
  3. محدث نورى، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق/مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، قم: مؤسسة آل البیت (علیهم‌السلام)، چاپ اول، 1408 ق، ج ‏2، ص 96.
  4. ابن‌بابویه، محمد بن على (شیخ صدوق)، کتاب من لایحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، چاپ دوم، 1413 ق، ج 3، ص 557.
  5. ن.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج 5، ص 280؛ طوسى، محمد بن الحسن‏، الخلاف، تهران: دارالکتب الإسلامی، 1365 ق، ج 3، ص 440.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج 2، ص 123.
  7. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 195.

 

کلمات کلیدی

احادیث پزشکی، بیماری‌های مسری، بوسیدن ضریح، شبهات حدیثی

در احادیث اهل بیت، چه دعاها و اذکاری برای رفع و دفع بیماری های مسری بیان شده است؟
عوامل رفع و دفع بلا، راهکارهای معنوی دفع بلا، راهکارهای طبیعی دفع بلا، بیماری های مسری، صدقه، دعا، صله رحم

در احادیث اهل بیت، چه دعاها و اذکاری برای رفع و دفع بیماری های مسری بیان شده است؟

پاسخ اجمالی

دعاهایی از معصومان (علیهم‌السلام) در خصوص درمان و جلوگیری از بیماری‌های مسری، نقل‌شده که ایشان از آن‌ بیماری‌ها به خداوند پناه برده‌اند؛ اما آنچه بیشتر در کلام معصومان (علیهم‌السلام) هست در عنوان کلی بلا و مریضی بیان‌شده که بیماری‌های مسری را نیز شامل می‌شود، البته در مجموعه سفارش‌های دینی دفع و رفع بلا، منحصر به دعا و ذکر نیست.

پاسخ تفصیلی

بلا، بیماری و گرفتاری را اگرچه می‌توان با رعایت خیلی از مسائل رو به کاهش برد، اما هیچ‌گاه زندگی در این سرای ناپایدار را نمی‌توان خالی از بلا و گرفتاری ساخت.

تأکید آموزه‌های دینی نیز ابتدا بر آن است که در منزلگاه دنیا، بلا و گرفتاری‌های زیادی وجود دارد و در مرحله بعد به ارائه راهکارهایی برای کمتر شدن و رفع و دفع گرفتاری‌ها و بیماری‌ها پرداخته می‌شود.

برای جلوگیری و خلاصی از بیماری، سفارش‌های دینی را به دودسته می‌توان تقسیم کرد:

دسته اول: سفارش‌هایی که مرتبط با رعایت مسائل بهداشتی، تغذیه مناسب و ... است.

دسته دوم: راهکارهای معنوی که شامل دعا و امور دیگر می‌شود.

1. راهکارهای بهداشتی در برابر بیماری

سفارش‌های فراوانی در اسلام به رعایت نکات بهداشتی شده است که ازجمله حرام بودن برخی خوراکی‌ها، کراهت پرخوری، توصیه به پوشاندن روی ظرف، کراهت نخوردن گوشت بیش از چهل روز، کراهت خوردن غذا و نوشیدنی داغ و فوت کردن به غذا برای سرد شدن، سفارش به خوردن نمک قبل و بعد از غذا و... را می‌توان بیان کرد. برای نمونه به روایت شستن دست قبل و بعد از غذا اشاره می‌شود:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:

«مَنْ غَسَلَ یدَهُ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ عَاشَ فِی سَعَةٍ وَ عُوفِی مِنْ بَلْوَى فِی جَسَدِه‏»؛ (1)

هر کس دست خویش را قبل و بعد از خوردن غذا بشوید، در خوشی، گذران زندگی کند و از مریضی در امان باشد.

2. راهکارهای معنوی در برابر بیماری

دسته دوم، روایاتی هستند که راهکارهای معنوی بسیاری برای دفع و رفع بلا، در آن‌ها ذکرشده است که به‌عنوان نمونه برخی از آن‌ها ذکر می‌شود:

الف) صدقه دادن

امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَیدْفَعُ بِالصَّدَقَةِ الدَّاءَ وَ الدُّبَیلَةَ وَ الْحَرَقَ وَ الْغَرَقَ وَ الْهَدْمَ وَ الْجُنُونَ وَ عَدَّ (ص) سَبْعِینَ بَاباً مِنَ السُّوءِ»؛ (2)

 خدایی که جز او هیچ خدایی وجود ندارد، بی‌گمان با صدقه دادن، مریضی، وبا و طاعون، سوختن و غرق شدن، زیر آوار مردن و دیوانه شدن ـ و حضرت تا هفتاد نوع بدی را برشمرد ـ را از فردی که صدقه می‌دهد دفع می‌کند.

ب) زیارت سیدالشهداء (علیه‌السلام)

امام صادق در باب ثواب زیارت ابی‌عبدالله به نقل از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) بیان می‌کند:

«ثُمَّ نَادَاهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی (علیه‌السلام) أَنَا ضَامِنٌ لِحَوَائِجِکمْ وَ دَفْعِ الْبَلَاءِ عَنْکمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»؛ (3)

سپس امیرالمؤمنین زائران قبر سیدالشهدا را خطاب قرار داده و می‌فرماید من ضامن برآورده شدن حاجات شما و دفع بلا در دنیا و آخرت از شما هستم.

ج) دعا کردن

روایتی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل‌شده است که ایشان همواره می‌فرمودند:

«الدُّعَاءُ یدْفَعُ الْبَلَاءَ النَّازِلَ وَ مَا لَمْ ینْزِلْ»؛ (4)

دعا کردن، بلایی که نازل‌شده و بلایی که هنوز نازل نشده است را دفع می‌کند.

مقصود از این دعا، دعای خاصی نیست، تضرع و خواندن خدای متعال در دفع و رفع مریضی یا هر بدی است که به انسان می‌رسد، اگرچه اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به‌صورت خاص دعاهایی نیز سفارش کرده‌اند که به‌عنوان‌مثال می‌توان به دعای هفتم صحیفه سجادیه (علیه‌السلام) اشاره کرد.

د) صله‌رحم

امام باقر (علیه‌السلام) درباره آثار صله‌رحم فرمودند:

«صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُزَکی الْأَعْمَالَ وَ تَدْفَعُ الْبَلْوَى وَ تُنْمِی الْأَمْوَالَ وَ تُنْسِئُ لَهُ فِی عُمُرِهِ وَ تُوَسِّعُ فِی رِزْقِهِ وَ تُحَبِّبُ فِی اهل‌بیتهِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ وَ لْیصِلْ رَحِمَه»؛ (5)

 صله‌رحم اعمال را نیکو و بلایا را دفع کند و به اموال برکت دهد، عمر را دراز کند، وسعت رزق و روزی و محبوبیت در خاندان آورد، پس هر شخصی باید تقوای خدای متعال را پیشه سازد و صله‌رحم را به‌جا آورد‏.

3. دعاهای معصومان در برابر بیماری

علاوه بر مواردی که به‌عنوان مهم‌ترین عوامل دفع و رفع بلا در روایات اشاره گردید، در ادامه، به برخی دعاهای خاص که ائمه (علیهم‌السلام) برای بیماری سفارش کرده‌اند نیز بیان می‌شود:

نقل‌شده است که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) برای دفع بیماری‌های خاص و واگیردار چنین می‌فرمودند:

«اللّهمّ إنّی أعوذ بک من البرص و الجنون و الجذام و من سیئ الأسقام»؛ (6)

 خدایا من از برص و دیوانگى و خوره و امراض بد به تو پناه مى‏برم.

در کتاب شریف «الکافی» که معتبرترین کتاب روایی شیعه است بابی با عنوان «باب الدعاء للعلل و الأمراض‏» وجود دارد که مهم‌ترین سفارش‌های دعایی ائمه (علیهم‌السلام) در آن آمده است؛ در ادامه، به چند روایت که هنگام مریضی، دعا و نیایشی سفارش شده، پرداخته می‌شود:

از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایتی نقل است که هرگاه حضرت بیمار می‌شد پیوسته این دعا را می‌خواند: «اللَّهُمَّ إِنَّک عَیرْتَ أَقْوَاماً فَقُلْتَ قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا یمْلِکونَ کشْفَ الضُّرِّ عَنْکمْ وَ لا تَحْوِیلًا فَیا مَنْ لَا یمْلِک کشْفَ ضُرِّی وَ لَا تَحْوِیلَهُ عَنِّی أَحَدٌ غَیرُهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اکشِفْ ضُرِّی وَ حَوِّلْهُ إِلَى مَنْ یدْعُو مَعَک إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ غَیرُک؛ (7)

بار خدایا تو مردمى را سرزنش کردى و فرمودى: «بگو (اى محمد) بخوانید آن‌هایی را که در برابر خدا پنداشتید تا بدانید که نمى‏توانند از شما زیانى را دور کنند و دگرگون نمایند» (سوره اسراء، آیه 58) پس اى خدائى که جز او نمى‌‏تواند زیان مرا دور کند و آن را دگرگون نماید رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و زیان مرا دور ساز و آن را از من بگردان به‌سوی کسى که با تو معبود دیگرى را مى‏خواند، نیست شایسته پرستشى جز تو‏.

در حدیثی دیگر امام صادق (علیه‌السلام) به هنگام مریض شدن فرزندان خویش به آنان سفارش می‌کرد که این دعا را بخوانند:

«اللَّهُمَّ اشْفِنِی بِشِفَائِک ‏وَ دَاوِنِی بِدَوَائِک وَ عَافِنِی مِنْ بَلَائِک فَإِنِّی عَبْدُک وَ ابْنُ‌عَبْدِک»؛ (8)

بار خدایا مرا به شفایت شفا بده و به دوایت مداوا کن و از بلایت سلامتی‌ام ده، چراکه من بنده تو و بنده‌زاده تو هستم.

در روایت دیگر حضرت فرمودند: دست خویش بر موضع درد گذاشته و سه مرتبه بگویید:

 «اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی حَقّاً لَا أُشْرِک بِهِ شَیئاً اللَّهُمَّ أَنْتَ لَهَا وَ لِکلِّ عَظِیمَةٍ فَفَرِّجْهَا عَنِّی»‏؛ (9)

خدا، خدا پروردگار بر حق من است؛ به او شرک نمی‌ورزم، خدایا تو درمان و برطرف‌کننده این درد و هر مشکل بزرگ هستی پس این درد را از من ببر و گشایشی برایم حاصل کن.

همان‌گونه که گفته شد این باب، روایات دیگری هم دارد که رجوع به کتاب «الکافی» یا ترجمه آن، نکات ارزنده‌ای دارد و البته این‌ها علاوه بر مراجعه به پزشک و رعایت نکات بهداشتی است.

4. ذبح گوسفند برای درمان بیماری

مرحوم شیخ عباس قمی در «مفاتیح الجنان» برای دفع وبا و طاعون که از مریضی‌های مسری است می‌گوید:

گوسفندی نر را برای ذبح آماده کرده و در محل ذبح بگوید:

«إِلَهِی بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ جَبْرَئِیلَ إِلَهِی بِحُرْمَةِ مِیکائِیلَ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ إِسْرَافِیلَ، إِلَهِی بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِی وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ (علیهم‌السلام) احْفَظْنَا وَ احْفَظْ أَوْلَادَنَا وَ أَحِبَّاءَنَا وَ أَتْبَاعَنَا وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الطَّاعُونِ وَ الْوَبَاءِ یا حَفِیظُ یا حَفِیظُ یا حَفِیظُ أَدْرِکنِی یا رسول‌الله‏».

البته دستوری که مرحوم شیخ عباس قمی نقل می‌کند به نقل از کتاب «طب الائمه» مرحوم «ُشبر» است (10) و انتسابی به معصوم ندارد.

نتیجه

در مجموعه، آموزه‌های دینی ضمن تأیید این نکته که گرفتاری، بلا و مریضی از لوازم دنیاست، راهکارهایی نیز برای برطرف کردن یا به حداقل رساندن آن‌ها بیان‌شده است، این راهکارها به دودسته کلی راهکارهای طبیعی و تغذیه‌ای و راهکارهای معنوی، قابل‌تقسیم است، در راهکارهای معنوی، مهم‌ترین راهکار را می‌توان در صدقه دادن، زیارت سیدالشهدا رفتن، دعا کردن و صله‌رحم داشتن دانست، ضمن اینکه دعاهایی نیز در خصوص خلاصی از بیماری سفارش شده که مهم‌ترین آن‌ها بیان گردید.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 290، ح 1.
  2. همان، ج 4، ص 5، ‏ بَابُ أَنَّ الصَّدَقَةَ تَدْفَعُ الْبَلَاء، ح 2.
  3. ابن‌بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، ثواب الاعمال، قم: دارالشریف الرضی، چاپ دوم، 1406 ق، ص 92.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، همان، ج 2، ص 469، ح 5، بَابُ أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء.
  5. همان، ج 2، ص 152، ح 13، بَابُ صِلَةِ الرَّحِم‏.
  6. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران: دنیای دانش، چاپ چهارم، 1382 ش، ص 253.
  7. همان، ج 2، ص 564، بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏، ح 1.
  8. همان، ح 3.
  9. همان ح 6.
  10. شبر، سید عبدالله، طب الائمه، بیروت: دارالارشاد، چاپ سوم، 1428 ق، ص 349 و 350.

 

کلمات کلیدی

صدقه، دعا، صله‌رحم، عوامل رفع و دفع بلا، راهکارهای معنوی دفع بلا، راهکارهای طبیعی دفع بلا، بیماری‌های مسری

آیا بیماری های واگیردار در قرآن مطرح شده است؟
دانستنی های قرآن، بیماری در قرآن، بیماری های مسری، بیماری واگیردار، علوم پزشکی در قرآن.

آیا بیماری های واگیردار در قرآن مطرح شده است؟

پاسخ اجمالی:

در قرآن کریم به‌صراحت به بیماری‌های واگیردار اشاره نشده است؛ اما مفسرین در چندین مورد، در تفسیر آیات، یا آیه را به بیماری واگیردار تفسیر کرده‌اند یا به بیماری‌های مسری اشاره‌ نموده‌اند. ازجمله این موارد می‌توان به آیات 243 «سوره بقره»، 97 «سوره طه» و 44 سوره «ص» اشاره کرد.

پاسخ تفصیلی:

هدف اصلی از نزول قرآن هدایت و تربیت انسان است و در این امر از چیزی فروگذار نکرده و هر جا لازم بوده اصول و کلیات لازم را بیان کرده و در موارد لزوم نیز به برخی جزئیات ورود داشته است. «وَ نَزَّلْنا عَلَیک الْکتابَ تِبْیاناً لِکلِّ شَی‏ءٍ (1)‏؛ و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی (از علوم و معارف) است!»

 ازاین‌رو نباید انتظار داشت تمام جزئیات علوم بشری در قرآن آمده باشد؛ اما در مواردی با اهداف تربیتی به برخی از این مسائل ازجمله مسئله بیماری، ورود داشته است.

خداوند متعال در هیچ جای قرآن کریم به‌صراحت از بیماری واگیردار نامی نبرده است، اما در تفاسیر قرآن کریم، در چندین مورد، تعابیر برخی آیات به بیماری‌های واگیردار تفسیر شده است:

1. اکثر مفسرین شیعه و اهل سنت بر این باورند کلمه «حَذَرَ الْمَوْت» در آیه 243 سوره بقره به بیماری واگیردار طاعون اشاره دارد.

خدای متعال در این آیه شریفه می‌فرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یشْکرُون؛ آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آن‌ها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آن‌ها را زنده كرد؛ (و ماجراى زندگى آن‌ها را درس عبرتى براى آيندگان قرارداد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏كند؛ ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى‏آورند.»

از بعضى روایات استفاده مى‏شود که پیشوا و رهبر آنان از آنان خواست که خود را براى مبارزه آماده کنند و از شهر خارج گردند آن‌ها به بهانه اینکه در محیط جنگ، مرض طاعون است از رفتن به میدان جنگ خوددارى کردند؛ پروردگار آن‌ها را به همان چیزى که از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت و بیمارى طاعون در آن‌ها شایع شد آن‌ها خانه‏هاى خود را خالى کرده و براى نجات از طاعون فرار کردند و در بیابان ‌همگى از بین رفتند. (2)

2. قرآن کریم در مورد عذاب سامری می‌گوید:

«قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَک فِى الْحَیوةِ أَن تَقُولَ لَامِسَاس‏(3)؛ (موسى) گفت: برو که بهره تو در زندگى دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) به‌گویی «با من تماس نگیر!»

یکی از احتمال‌هایی که در تفسیر آیه 97 سوره «طه» در مورد عذاب سامری بیان‌شده این است که مقصود آن بود که موسى در حق سامرى نفرین کرد و او به بیمارى مرموزى گرفتار شد که واگیردار بود و کسى نمى‏توانست با او تماس بگیرد. (4)

3. در مورد بیماری حضرت ایوب نیز، طبرى در ذیل آیه 44 سوره «ص» می‌گوید: «چون ایوب گرفتار شد و مردم او را وا‌گذاشتند، همسرش براى او تلاش روزى می‌کرد [برای غذا و روزی او تلاش می‌کرد]. روزى شیطان به مردم گفت: این زن با مردى بیمار سروکار دارد که میان شما می‌آید و ممکن است بیمارى او از این زن به شما واگیر شود. او را راه ندهید و کمک مکنید ... ». (5)

با توجه به این داستان، شیطان می‌خواست بیماری حضرت ایوب (علیه‌السلام) را مسری و واگیردار جلوه دهد تا دیگران از او و همسرش فاصله بگیرند.

4. در بعضی تفاسیر، ذیل آیات سوره «مسد»، به این ماجرا اشاره‌شده که:

«چند روز پس از جنگ بدر در جسم ابولهب عدسه (6) ظاهر شد و پسرانش از ترس واگیر، او را جدا کردند و چون مرد، سه شبانه‌روز نعشش بر زمین بود تا گندید و حمالان حبشى، گودالى حفر کردند و با چوب درازى مرده او را در آن افکندند و گودال را از بالا با سنگ‌ها پر کردند.» (7)

نتیجه:

با توجه به اینکه قرآن کتاب هدایت و تربیت است نباید انتظار داشت که به جزئیات همه علوم پرداخته باشد. ازاین‌رو شاید به دلیل عدم نیاز هدایتی به این بحث، صراحتاً به بیماری‌های واگیردار نپرداخته است؛ اما در تفاسیر، ذیل برخی آیات، به مناسبت متن آیه یا شأن نزول آیه و مباحث مرتبط با آن، به بحث بیماری‌های واگیردار پرداخته‌شده است. (8)

 

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره نحل، آیه 89.
  2. ر.ک: مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، تهران‏، دار الکتب الإسلامیة، چاپ 10، 1371 ه. ش‏، ج 2، ص 218 تا 220.
  3. سوره طه، آیه 97.
  4. محمدعلی رضایی، تفسیر قرآن مهر، قم‏، ناشر: انتشارات پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآنى‏، 1387، چاپ اول‏، ج ‏13، ص 98.
  5. ابراهیم عاملی، تفسیر عاملی، تهران، ناشر: کتاب‌فروشی صدوق‏، چاپ 1، 1360 ه. ش‏، ج 7، ص 327 و 327.
  6. عدسه: با سه فتحه گوش‌هایی است كه بر بدن ظاهر می‌شود و مانند طاعون کُشنده است. (ابن منظور، محمد بن مكرم ‫، لسان العرب، دار بيروت، بیروت، 1375 ق، ج 6، ص 132)
  7. سید عبدالحجت بلاغی، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، قم‏، ناشر: حکمت (چاپخانه)، چاپ 1، 1386 ه. ق‏، ج ‏7، ص 328
  8. مفسران فقط به اصل موضوع بیماری واگیردار اشاره‌کرده‌اند و به درمان و پیشگیری و سایر مسائل نپرداخته‌اند.

 

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:

آن‏سوى آیه‏ها نگرشى بر اعجازهاى پزشکى قرآن‏، نویسنده: صمد نورى زاد

کلمات کلیدی:

دانستنی‌های قرآن، بیماری در قرآن، بیماری‌های مسری، بیماری واگیردار، علوم پزشکی در قرآن.

در کدام دوره تاریخی بیماری های فراگیر بیشتر بوده است؟
وبا، سل، طاعون، بیماری های مسری، بیماری های واگیردار 

در کدام دوره تاریخی بیماری های فراگیر  بیشتر بوده است؟

پاسخ اجمالی:

در پاسخ به این سؤال اجمالاً باید گفت، دوره تاریخی خاصی را نمی­توان با این ویژگی نام برد. مطالعه تاریخچه برخی بیماری‌های واگیردار به‌عنوان‌مثال سل، وبا و طاعون شاهدی بر این مدعا است. چراکه این بیماری‌ها از گذشته‌های دور تاکنون در بین بشر ظهور و بروز داشته‌اند و انسان‌های فراوانی در اثر درگیری با این بیماری‌ها در طول تاریخ از دنیا رفته­اند.

پاسخ تفصیلی:

انسان‌ها گاهی در هنگام مواجهه با شرایط و مشکلات چنان تصور می­کنند که تنها فقط همان­ها هستند که به این مشکلات گرفتارشده‌اند این در حالی است که بامطالعه تاریخ بشریت بر روی کره خاکی به‌راحتی می‌توان دریافت که بر اساس سنت‌های الهی تاریخ بشر بر روی زمین همیشه قرین با مشکلات و گرفتاری‌ها بوده است و تنها انسان‌هایی توانسته‌اند از این مشکلات موفق و سربلند بیرون بیایند که اولاً از تاریخ گذشتگان عبرت آموخته باشند و ثانیاً در کنار صبر و تحمل، اهل علم و درایت بوده‌اند.

با توجه به مقدمه‌ای که بیان شد در جواب به سؤال مذکور باید گفت: زندگی بشر در طول تاریخ در ادوار مختلف با بیماری‌های مسری فراگیر و بلایای طبیعی توأمان بوده است و قرنی نبوده که بشر با این مسائل روبرو نشده باشد. البته شدت و ضعف این بلایا با یکدیگر تفاوت می‌کرده است. در ادامه برای تائید این مسئله به گزارشِ مختصری از سه بیماری مسری (سل، وبا، طاعون) در طول تاریخ ایران و جهان اشاره می‌کنیم:

  1. سل:

 پیشینه بیماری سل به‌عنوان یکی از علل مهم مرگ‌ومیر در تاریخ، به هزاره‌های پیشین بازمی‌گردد (1) به‌عنوان نمونه در میان‌رودان، در قانون حمورابی که به بیش از دو هزار سال قبل از میلاد مربوط می‌شود، نام سل در کنار چند بیماری دیگر دیده می‌شود. (2) یکی از لوحه­های گلی به خط میخی متعلق به میان‌رودان باستان ‌که توسط دانشمند فرانسوی «لابات» ترجمه و در سال 1951 م. منتشرشده شرحی از نمای بالینی یک بیمار دچار سل ریوی است و در آن آمده است: «به‌طور مداوم سرفه می‌کند، خلط او غلیظ و اغلب خونی است، تنفس او مانند نی صدا می‌دهد، دست‌هایش سرد و پاهایش گرم است، به‌سادگی عرق می‌کند و فعالیت قلب او مختل است.»(3) این بیماری در ایران نیز یکی از مهم‌ترین علل مرگ‌ومیر شناخته می‌شد. به‌عنوان نمونه پروفسور شارل اوبرلین آسیب‌شناس فرانسوی که ریاست دانشکده‌های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی را در تهران در سال 1322 ش./ 1953 م، عهد ه دار بوده است چنین نوشته: «این مرض برخلاف آنچه تصور می­کنند در ایران نادر است، شیوع زیاد دارد به‌ویژه در بعضی از قسمت‌های تهران و نظر به اینکه عده زیادی از اشخاص در اتاق‌هایی که تهویه صحیح ندارند زندگی می‌کنند ممکن است مرض مزبور تهدید آور شود.» (4)

  1. طاعون:

طاعون به دلیل پیشینه‌ی تاریخی‌اش لرزه بر اندام مردم، به‌ویژه اروپاییان می‌اندازد. از این بیماری خطرناک و کشنده اولین بار در تورات و در منطقه فلسطین نام‌برده شده است؛ و بعدازآن در ادوار مختلف تاریخ از آن گزارش‌شده است. به‌عنوان نمونه گفته‌شده است در سال 542 م صد میلیون نفر از این بیماری مردند. در این دوره که ابتدا طاعون در سال 541 م در مصر شروع شد و ازآنجا به اروپا منتقل شد و باعث تلفات شدید و کاهش 50-60 درصدی جمعیت در شمال افریقا، اروپا و مرکز و جنوب آسیا شد. در سال 747 ه ق برابر با 1346 م (قرن چهاردهم میلادی) در اروپا، جان حدود 40 تا 50 میلیون نفر، یعنی یک‌سوم ساکنین این قاره را گرفت و ازآن‌پس این بیماری با عنوان «مرگ سیاه» شناخته می‌شد. (5)

بعدازآن در سال 1271 ه ق برابر با 1855 م این بیماری در چین آغاز شد و بعد از گسترش آن تا هند، جان حدود دوازده میلیون نفر را گرفت. در ایران نیز در ادوار مختلف تاریخی از این بیماری و تلفات آن یادشده است و فقط در دوره حکومت تیموریان حدود ده بار این بیماری در بین مردم مناطق مختلف ایران شیوع پیداکرده است. (6)

  1. وبا:

وبا بیماری واگیردار دیگری بوده که در طول تاریخ جان انسان‌های زیادی را گرفته است. این بیماری اغلب در مناطق گرمسیر و در دوره­هایی که براثر جنگ و بلایای طبیعی امکان رعایت بهداشت فردی و اجتماعی وجود نداشت و بیشتر در میان انسان‌های فقیر که تغذیه خوبی نداشتند، بروز می­کرد.

بر اساس گزارش‌های تاریخی در سال ۳۲۴ ه.ق به هنگام خلافت متوکل این بیماری در شهرهای بغداد، بصره، کوفه، آبادان، اهواز، همدان را گرفتار کرد، همچنین در سال ۲۵۸ ه.ق مردمان زیادی به خاطر وبا در عراق و برخی شهرهای ایران چون اهواز مرده‌اند. «کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی» در کتاب مطلع السعدین پیرامون همه‌گیری حادث در شهر هرات آورده است: «در این سال بر ارادت حضرت ذوالجلال در شهر و بلوکات وبای عام و علت طاعون واقع شد و روزبه‌روز مرض و علت زیادت می‌شد، ناگاه کسی را دردسر و تب سوزان می­گرفت و دانه مقدار نخودی بیشتر یا کمتر به اعضا پیدا می‌شد و بعد از یک یا دو روز به جوار رحمت ایزدی می‌پیوست.» (7)

منابع دوره قاجار به‌وفور به شیوع بیماری وبا در ایران اشاره دارند. نخستین بروز و شیوع بیماری وبا در دوره قاجاریه به سال ۱۲۱۱ ه.ق در محدوده آذربایجان ثبت‌شده است و در سال ۱۲۲۱ ه.ق مرض وبا برای بار دوم در آذربایجان و ایروان شیوع می‌یابد. منابع مختلف از شیوع وبای کوچک و بزرگ در سال‌های ۱۲۳۶- ۱۲۵۰ و ۱۲۵۲ ه.ق در تهران و سایر شهرها خبر می­دهند که کار خاصی از سوی حکومت­ها برای پیشگیری و درمان انجام نمی‌گیرد، به‌گونه‌ای که در سال‌های ۱۲۶۰ تا ۱۲۶۳ ه.ق شاه و درباریان قاجار برای مصون ماندن از بلای وبا به لواسان رفتند. (8)

در سال ۱۲۶۹ و ۱۲۷۳ ه.ق وبا بار دیگر تمام ایران را فرامی‌گیرد. کنت دوگوبینو که در این سال در تهران به سر می‌برد، می‌نویسد: «هر کس دو پا داشت و می‌توانست فرار کند برای حفظ جان خود از پایتخت گریخت. مردم چنان می‌مردند که گویی برگ از درخت می‌ریزد، من تصور می‌کنم که بیش از یک‌سوم سکنه شهر تهران در اثر وبا مردند.» در سال ۱۲۸۴ وبای شدید دیگری در همه شهرهای ایران ‌همه‌گیر می‌شود. در همان سال طبق برآورد ژوزف دزیره تولوزان پزشک مخصوص ناصرالدین‌شاه، حدود یکصدهزار نفر به خاطر ابتلا به وبا درگذشتند. در سال ۱۲۸۷ وبا همراه قحطی پدیدار شد. در سال ۱۲۹۴ وبای سختی در گیلان پدیدار گشت و ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر را تلف کرد. در سال ۱۳۰۷ باز وبا از کرمانشاهان آمد. آخرین وبا در ۱۳۰۹ ه.ق از بادکوبه آغاز شد و روسیه را گرفت و به اندک زمانی از شهر حاجی ترخان (آستراخان) به رشت رسید. در تابستان ۱۳۰۹ وبا به سمنان و دامغان زد و در اوایل محرم سال ۱۳۱۰ در تهران شیوع یافت. دکتر تولوزان می‌نویسد: «در مدت سی سال که من در ایران بودم، این سخت‌ترین و گسترده‌ترین وبایی بود که شاهدش بودم؛ و کسی امید یک ساعت زنده ماندن نداشت.» (9)

بنابر گزارش‌ها فقط در یک‌فاصله صد و پنجاه‌ساله هفت بار این بیماری در جهان ‌همه‌گیر شد:

– همه‌گیری اول در قسمت بنگال هند بین سال‌های ۱۸۱۷ تا ۱۸۲۴ رخ داد. بیماری از هند به جنوب شرقی آسیا و سپس چین و ژاپن و خاورمیانه و جنوب روسیه رسید.

– همه‌گیری دوم بین سال‌های ۱۸۲۷ تا ۱۸۳۵ رخ داد و عمدتاً آمریکا و اروپا را متأثر کرد. دلیل آن‌هم پیشرفت‌های فناوری و میزان زیاد مبادلات تجاری و مهاجرت‌های گسترده‌ای بود که رخ می‌داد.

– همه‌گیری سوم بین سال‌های ۱۸۳۹ تا ۱۸۵۶ بود و به شمال آفریقا و جنوب آمریکا هم رسید و به‌خصوص در برزیل غوغا کرد.

–همه­گیری چهارم بین سال‌های ۱۸۳۶ تا ۱۸۷۵ رخ داد و منطقه زیر صحرای بزرگ آفریقا را گرفتار کرد.

– همه‌گیری‌های پنجم و ششم به ترتیب بین سال‌های ۱۸۸۱ تا ۱۸۹۶ و ۱۸۹۹ تا ۱۹۲۳ رخ دادند. این دو آمار مرگ‌ومیر کمتری داشتند، چون در این زمان باکتری وبا کشف‌شده بود و راه پیشگیری از آن مشخص‌شده بود؛ اما متأسفانه در مصر، ایران، هند و فیلیپین وبا در همین زمان به طرز گسترده‌ای شایع شد و افراد زیادی به خاطر ابتلا به آن درگذشتند.

– آخرین همه‌گیری در سال ۱۹۶۱ در اندونزی گزارش شد و به خاطر ظهور گونه جدیدی بود که همان El Tor باشد. این‌گونه هنوز هم در کشورهای درحال‌توسعه شیوع می‌یابد.

بر اساس شواهد از قرن نوزدهم به بعد، بیماری وبا باعث مرگ ده ها میلیون نفر شده است. در روسیه به‌تنهایی بین سال‌های ۱۸۴۷ تا ۱۸۵۱، بیش از یک‌میلیون نفر به خاطر ابتلا به آن مردند. در طی همه‌گیری دوم ۱۵۰ هزار آمریکایی کشته شدند. بین سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۲۰ م، ۸ میلیون هندی به خاطر وبا درگذشتند. (10)

نتیجه:

با توجه به آنچه بیان شد نمی‌توان دوره خاصی از زندگی بشر را نام برد که به‌صورت خاص بیماری‌های مسری بیشتر از دوره‌های دیگر انسان‌ها را فراگرفته باشد. بلکه می‌توان گفت همیشه انسان‌ها در ادوار مختلف تاریخی به‌حسب شرایط زمانی و مکانی با نوعی از بیماری‌های مسری درگیر بوده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1.            لودن کمپر، 2010 م. صص 72-567.

Loddenkemper, R, Schaumberg T. (2010). Tuberculosis; historical

development, current status, future prospects. Pneumologie. 64 (9).

2.            مورمن 1940

Moorman L J. (1940). Tuberculosis and Literature, An Introduction to

Tuberculosis and Genius, University of Chicago Press. ix-xxxiii.

3.            هایگر، 2001، ص 18.

Haeger K. (2001). The Illustrated History of Surgery. Gothenburg, Sweden. Nrodbok.

4.            ابرلین، شارل، برنامه بهداشت برای ایران، نامه ماهانه‌ی دانشکده پزشکی. سال اول، 1322 ش.

5.            صائبی، اسماعیل، بیماری‌های عفونی در ایران، تهران، علمی فرهنگی، 1373 ش، ص 581.

6.            مسعود کثیری، راضیه افشاری، تحلیلی بر گسترش بیماری طاعون در ایران دوران فترت و تیموری 736-911 ه ق 1336-1506 م، فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا، سال بیست و چهارم، دوره جدید، شماره 24، پیاپی 114، زمستان 1393.

7.            سمرقندی، کمال‌الدین عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، بی‌تا صائبی، اسماعیل، همان، ص ۵۳۶.

8.            اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مرآت البلدان، تهران، دانشگاه تهران، بی‌تا ج ۱، ص ۵۸۶.

9.            مجیدی، علیرضا، بیماری وبا در تاریخ ایران و جهان قابل‌دسترس در لینک:

https://www.1pezeshk.com/archives/2014/11/cholera-disease-in-iran-histor...

10.         هما ناطق، مجله نگین، ۳۱ شهریور ۱۳۵۶، شماره‌ی ۱۴۸.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. محمدحسین عزیزی، پیشینه تاریخی مبارزه با بیماری سل در ایران و جهان، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال دوم، شماره سوم، تابستان 1389.
  2. مسعود کثیری، راضیه افشاری، تحلیلی بر گسترش بیماری طاعون در ایران دوران فترت و تیموری 736-911 ه ق 1336-1506 م، فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام و ایران دانشگاه الزهرا، سال بیست و چهارم، دوره جدید، شماره 24، پیاپی 114، زمستان 1393.
  3. دکتر سولماز قلی زاده مهدی خان محله، نگاهی به شیوع بیماری‌های واگیردار در تاریخ ایران -کاروان مرگ درگذر زمان- روزنامه ایران، سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، شماره ۶۵۱۸.

 

کلمات کلیدی:

وبا، سل، طاعون، بیماری‌های مسری، بیماری‌های واگیردار

درگذشته مواجهه علما و مراکز دینی با بلایای طبیعی و بیماری های مسری چگونه بوده است؟
مرجعیت، روحانیت، بیماری های مسری، بلایای طبیعی، خدمات اجتماعی. 

درگذشته مواجهه علما و مراکز دینی با بلایای طبیعی و بیماری های مسری چگونه بوده است؟

پاسخ اجمالی:

روحانیت و علمای شیعه علاوه بر انجام رسالت تبلیغی و تعلیمی خویش، همواره در مشکلات و بلایای عمومی در کنار مردم بوده و به طرق مختلف در تسکین آلام گرفتاران و مصیبت دیدگان به‌صورت میدانی نقش مؤثری ایفا کردند. از تأکید بر توجه به خدا، دعا، استغفار و تضرع به درگاه الهی تا حضور درصحنه‌های اجتماعی و در کنار گرفتاران و مصیبت‌زدگان و رسیدگی به حال آن‌ها، اجازه صرف بخشی از خمس و وجوهات شرعی در راستای رفع مشکلات و مداوای بیماران و نهایتاً کار فرهنگی و تألیف کتاب برای آگاهی بخشی و روشنگری در این زمینه و... خدماتی است که از نقش مؤثر روحانیت و مراکز دینی حکایت می­کند.

پاسخ تفصیلی:

رسالت اصلی روحانیت و حوزه‌های علمیه، فهم دین و ارزش‌های دینی و ترویج و تبلیغ معارف الهی در جامعه و پاسخگویی به نیازهای دینی و معنوی مردم است. در کنار آن، یکی از وظائف اصلی اخلاقی روحانیت، اقدام و پیگیری کارهای عام‌المنفعه و تلاش برای رفع نیازمندی‌های مردم و کاستن از آلام نیازمندان و رنج دیدگان است، این نیاز در هنگام نزول بلایای طبیعی و مصیبت‌های عمومی مانند بیماری‌های فراگیر بیشتر احساس می‌شود و در طول تاریخ مردم همیشه برای دست یافتن به آرامش و توان مبارزه با مشکلات به راهکارهایی که از انجام علما و بزرگان دین ارائه می‌شد، توجه و عنایت خاصی داشته‌اند.

مرجعیت شیعه و علما و حوزه‌های علمیه درگذشته نیز مانند امروز در کنار مردم بوده و در هنگام مشکلات و بلایا، از ارکان خدمت به مردم بودند و در این زمینه اقدامات فرهنگی، عمرانی و اجتماعی متعددی را انجام دادند، به‌صورت مختصر به برخی موارد اشاره می‌شود:

1. مرجعیت شیعه و علما بر اساس رسالت دینی و تبلیغی خویش، همواره سعی در ایجاد آرامش در جامعه و بالا بردن سطح امید و توکل مردم‌دارند تا توان مقابله اجتماعی با بلایا و مشکلات بالا رود.

توصیه به دعا و توسل به اهل‌بیت در همین راست قابل‌تعریف است. ‏دعا در بهبود بیمار نقش تعیین‌کننده‌ای دارد و بسیارى از مردم اثرات شگفت‌آور دعا را در شفاى بیماری‌های غیرقابل معالجه با چشم خویش دیده و آن را تجربه نموده‌اند. البته روشن است که این سخن به معناى نادیده گرفتن طبابت و دارودرمانی و جایگزینى دعا نیست. بزرگان دین برای دفع بلا و بیماری‌های مسری، مردم را به خواندن زیارت عاشورا، توسل به اهل‌بیت (علیه‌السلام) توصیه می­کردند، مانند جریان معروف و منقول از شیخ عبدالکریم حائری از استاد خود مرحوم آیت‌الله فشارکی، درباره جریان شیوع وبا در سامرا و توصیه ایشان مبنی بر دعا و خواندن زیارت عاشورا که منجر به رفع این بلا شد. (1) یا داستان مرحوم آیت‌الله حجت کوه کمره ای در مقابله با بلیه خشک‌سالی و قحطی شدید در قم که چهل تن از طلاب مهذب را برای توسل به مسجد جمکران اعزام کردند. (2)

2. اقدام دیگر علما خدمات اجتماعی به مردم و تلاش برای رسیدگی به نیازمندان در شرایط سخت بود، خدمات علما از گذشته تاکنون درزمینهٔ اجتماعی و آبادانی­های عام‌المنفعه مانند تأسیس مدرسه، مسجد، بیمارستان، پل و... تا حضور میدانی در کارزار مصائب و گرفتاری‌های مردم کم نبوده است، به‌عنوان نمونه: اقدامات مرحوم آیت‌الله سید رضا فیروزآبادی در اواخر قرن سیزدهم که خشک‌سالی شدید، قحطی را به دنبال داشت، ایشان در بحبوحه قحطی از فیروزآباد مقدار زیادی گندم آرد کرد و به تهران آورد و به یک دکان نان تافتون‌پزی داد. روزی‌ده من بادام را در یک آجیل‌فروشی بو می‌دادند. نان و بادام را همراه پسر بزرگشان حاج سید محمد و یکی از اقوامش به نام دایی حسین به مدرسه آقا محمود واقع در کوچه حاجی‌ها و مدرسه سپه‌سالار کوچک می‌بردند، در آنجا عده‌ای از فقرا را اسکان داده بودند به هرکدام یک قرص نان و مقداری مغز بادام می‌دادند. او تا پایان قحطی این کار را ادامه داد. ایشان همچنین یک بیمارستان با پیشنهاد شهید مدرس و همکاری برخی دیگر در تهران ساختند که به بیمارستان فیروزآبادی نام‌گذاری شد. (3)

در زلزله شهریور 1357 طبس که بیش از 20 هزار تلفات داشت، علما و روحانیت در امدادرسانی به مردم نقش مؤثری داشتند، مراجع وقت برای رسیدگی به مردم و آسیب دیدگان گروه‌های امدادی اعزام کردند. (4)

مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در زلزله طبس برای کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان نقش پررنگی داشتند، حجت‌الاسلام شیخ حسین عمادی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده است، در شرح این حادثه می‌گوید: «وقتی زلزله طبس پیش آمد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و جمعی از دوستان روحانی و غیرروحانی برای کمک به مردم آن سامان شتافتند. ازجمله بنده هم رفتم و در آنجا به‌صورت یک تشکیلات - که رهبری آن را هم آیت‌الله خامنه‌ای بر عهده داشتند- خدمت کردیم و مردم را از زیر آوار بیرون می‌آوردیم. آنان که کشته‌شده بودند، دفن می‌کردیم و مجروحان را جهت معالجه اعزام می‌نمودیم... در این جمع مرحوم شهید هاشمی نژاد و واعظ طبسی و جمعی از دوستان مبارز، شرکت و به‌حق خدمات شایانی کردند.» (5)

همچنین در جریان سیل ویرانگر سال 1357 در سیستان و بلوچستان، نقش آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان در سیستان در تبعید به سر می‌بردند، در خدمت‌رسانی به سیل‌زدگان، خاطره ماندگاری در اذهان مردم منطقه به یادگار گذاشت. (6)

پس‌از انقلاب اسلامی نقش حوزه علمیه و روحانیت در همه رده‌ها، در همه گرفتاری‌ها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بسیار پررنگ بوده است، از جنگ تحمیلی و دفاع از میهن در سال‌های اولیه انقلاب که روحانیت بیشترین درصد شهدا را نسبت به سایر اصناف تقدیم کرد تا حضور جهادی در حوادث مختلف مثل زلزله‌ها، سیل در سال‌های اخیر و سایر قضایا که داوطلبانه به یاری مردم و گرفتاران شتافته‌اند.

در زلزله‌های بزرگ منجیل و رودبار و زلزله بم و اخیراً کرمانشاه نیز شاهد عنایات علما و مراجع و امدادرسانی جهادی روحانیت و طلاب در کنار سایر اقشار بودیم.

اکنون نیز که ویروس کرونا در جامعه منتشرشده و افرادی زیاد مبتلابه بیماری شده‌اند، علما و مراجع عظام علاوه بر تأکید نسبت به رعایت توصیه‌های بهداشتی و تبعیت از سخنان پزشکان حاذق و متعهد، مردم را به دعا و استغفار در درگاه پروردگار متعال و توسل به اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، تشویق کرده و هرکدام صرف مقداری از خمس را برای کمک به روند مبارزه با بیماری فراگیر کرونا ویروس و بهبود بیماران اجازه دادند. بسیاری از طلاب و روحانیون به‌صورت جهادی با رسیدگی به نیازمندان و ضدعفونی کردن شهرها، یا با حضور در بیمارستان‌ها و پرستاری و خدمت‌رسانی به بیماران و همچنین دفن اموات کرونایی و... نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

3. پرداختن به مسائلی علمی و تألیف و تدوین کتب در این زمینه برای روشنگری و رفع تناقضات و زدودن شبهات موجود، مراجعه به پزشک، تسلیم بیماری نشدن، بحث قضا و قدر، قرنطینه و فرار از بیماری و... اقدام دیگری از جانب علما و روحانیت در این خصوص بوده است.

سید نعمت‌الله جزایری کتابی با عنوان «مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون» نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در 1102 در شام، آسیای صغیر و عراق و بخش‌های جنوب شرقی ایران رخ داد، (7) که عده زیادی را به کام مرگ کشاند. وی در این کتاب علل وقوع و راه‌های پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ویژه و ادیبانه خود بررسی کرده که شایان تأمل است. (8) همچنین درباره وظایف حُکّام و علما در قبال نزول این بلا نیز سخن گفته و راهکارهای مادی و معنوی را بیان کرده است. وی می‌گوید: این وظیفه علماست تا با ظهور اولین علائم بیمارى وبا و طاعون، مردم را هشیار سازند.

بسیاری از دانشمندان شیعه در دو سه قرن گذشته، کتاب‌های فراوانی مرتبط با بلایا و بیماری‌های فراگیر و نحوه مواجهه با آن نوشته‌اند ازجمله: کتاب الرساله الطاعونیه، تألیف سید محمدمهدی بحرالعلوم (م 1212)، (9) کتاب تسلیه الملهوفین و تسکین المغمومین، تألیف سید ابوالقاسم موسوی زنجانی (م 1292)، (10) کتاب ادعیه الوباء و الطاعون، تألیف شیخ محمد شریعتمدار (م 1318) (11)

یا کتب متعددی که درزمینهٔ رعایت بهداشت و حفظ سلامتی توسط عالمان شیعه نگاشته شده است که به فهرست آن‌ها با عنوان حفظ‌الصحه در الذریعه می‌توانید مراجعه کنید. (12)

نتیجه:

در تمام دوره‌های تاریخی علما و روحانیت همواره در کنار مردم بوده و در حوادث و بلایای بزرگ و کوچک، به مردم، نیازمندان و آسیب دیدگان خدمت‌رسانی کرده‌اند، در عین تشویق مردم به دعا و استغفار هرگز مردم را از انجام دستورات پزشکی و رعایت توصیه‌های بهداشتی نهی نکرده و حفظ جان و سلامت را از مهم­ترین وظائف شخصی و اجتماعی می‌دانستند.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سید احمد زنجانی، الکلام یجر الکلام، قم، انتشارات حق‌بین، 1369 ش، ج ۱، ص ۵۴. مجله موعود، اردیبهشت‌ماه، سال 1394 شماره 161، بر آستان اجابت، علی‌اکبر مهدی پور.
  2. همان؛ علي‌اکبــر مهدي پور، کريمه اهل‌بيت (علیه‌السلام)، ص 481.
  3. http://dte.bz/jm1be
  4. http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=43467
  5. ایرج تبریز، خاطرات حجةالاسلام شيخ حسين عمادي، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1378 ش، ص 88 و 89.
  6. حجج‌اسلام فخرالدین رحیمی و نورالدین رحیمی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 25 تا 30، مقدمه‌ی کتاب شرح‌حال.
  7. بنیاد دایره المعارف اسلام، دانش‌نامه جهان اسلام، ج 1، ص 4648.
  8. http://lib.eshia.ir/23019/1/4648.
  9. آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، 1403 ق، ج 11، ص 208.
  10. آقابزرگ تهرانی، همان، ج 4، ص 179.
  11. آقابزرگ تهرانی، همان، ج 1، ص 401.
  12. آقابزرگ تهرانی، همان، ج‏7، ص 27.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

عالمان شیعه و صیانت از سرمایه ملی، تألیف مهدی ابوطالبی

 

کلمات کلیدی

مرجعیت، روحانیت، بیماری‌های مسری، بلایای طبیعی، خدمات اجتماعی.