بلا

در بین برخی از مردم رفتارهایی به عنوان دفع بلا وچشم نظر مرسوم شده است که هیچ مستند دینی و روایی نداشته و برگرفته از خرافاتی است که از قدیم الایام رایج بوده است.
اعتبار اسپند دود کردن، تخم مرغ شکستن و خون ریختن

پرسش:
بین مردم خیلی مرسوم است که در مناسبت‌های مختلف خون می‌ریزنند و توصیه به شکستن تخم مرغ و دود کردن اسفند دارند، آیا در روایات برای هر کدام از این‌ها توصیه‌ای وجود دارد که چه اثری دارند و در کجاها باید استفاده شوند؟
 

پاسخ:
همه‌ی افراد از بلایا و مشکلات واهمه دارند و سعی دارند با راه‌حل‌هایی در دفع و رفع آن‌ها بکوشند. در این‌بین، در بین مردم آدابی برای دفع مشکلات، بلا و چشم‌زخم و... رایج شده است. با توجه به خرافی بودن پاره‌ای از آداب رایج در بین عموم مردم، این موارد نیازمند بررسی و ارزیابی هستند.
 در ادامه درباره تأثیر شکستن تخم‌مرغ و دود کردن اسپند و قربانی کردن مطالبی بیان شده است.

الف. شکستن تخم‌مرغ
در بین برخی از مردم رسم است که برای چشم نظر یا دفع بلا، تخم‌مرغ می‌شکنند یا آن را جلوی لاستیک ماشین می‌اندازند و... . با جست‌وجوی به‌عمل‌آمده در منابع معتبر دینی، نکته‌ای در مورد شکستن تخم‌مرغ و همچنین خاصیت دفع بلا یا دفع چشم‌زخم برای آن یافت نشد. بنابراین، این کار مستندی ندارد و به نظر می‌رسد مطلبی خرافی باشد. 
همچنین علاوه بر خرافه بودن آن، اشکال شرعی نیز دارد؛ زیرا اسراف است و بی‌جهت هدر می‌رود. 
همچنین این کار می‌تواند ناشی از تهمت و بدگمانی به دیگران باشد که این موضوع نیز در دستورات دینی نهی شده است. توصیه می‌شود به‌جای این کار، از حرزها و دعاهای معتبری که از اهل‌بیت علیهم‌السلام برای رفع بلا و چشم زخم نقل شده بهره برده شود.

ب. دودکردن اسپند
در منابع روایی، آثار و خواصی برای اسپند (اسفند) بیان شده است. به‌عنوان‌مثال در حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ریشه و ساقه اسپند، شفا و داروی 72 بیماری دانسته شده است.(1) در روایتی دیگر، این گیاه داروی ترس عنوان شده است.(2) در حدیثی دیگر اشاره شده که 40 روز خوردن این گیاه، موجب روشن شدن نور حکمت در دل افراد می‌شود.(3) اما در خصوص دود کردن آن، و یا ارتباط آن با چشم‌زخم و دفع بلا، هیچ روایتی در منابع روایی یافت نشد. ازاین‌رو چنین کاری، فاقد منبع روایی و سند معتبر است. توصیه می‌شود افراد به‌جای انجام این کار و شکستن تخم‌مرغ از دستورالعمل‌های مأثور و معتبری که از اهل‌بیت علیهم‌السلام برای دفع بلا و مشکلات رسیده استفاده ببرند.

ج. قربانی کردن (ریختن خون)
یکی از رسومات متداول در میان مردم، قربانی کردن است. افراد در مناسبت‌هایی حیواناتی نظیر گاو و گوسفند را ذبح کرده و به آن «ریختن خون» نیز می‌گویند. باید توضیح داد که این عمل، کاری است که در اسلام پذیرفته شده و جزو آداب دینی برشمرده می‌شود. مطابق دستورات دینی، قربانی دو نوع واجب و مستحب است. در مواردی مثل قربانی که در مراسم حج انجام می‌گیرد و همچنین برای کفاره برخی اعمال مانند شکستن نذر و قسم، این کار واجب است. اما به‌جز موارد واجب، در مواردی دیگر نیز توصیه به قربانی کردن شده که از آن به قربانی مستحب یاد می‌شود.

 برخی از این قربانی‌ها در ادامه بیان می‌شوند:

1. عقیقه
عقیقه، قربانی کردن گوسفند در روز هفتم تولد فرزند است. در روایتی بیان شده که سلامتی فرزند در گرو عقیقه‌اش است.(4) بنابراین، عقیقه می‌تواند در دفع بلا مؤثر باشد و مطابق روایات چنانچه افراد در عقیقه شدن خود شک داشته باشند، می‌توانند حتی در بزرگ‌سالی خود را عقیقه نمایند و از آثار آن بهره ببرند.(5) با توجه به تأکید اهل‌بیت علیهم‌السلام بر ریختن خون و قربانی کردن برای عقیقه، و جایگزین نکردن آن با کارهای خوب دیگر مانند صدقه، می‌توان نتیجه گرفت که خودِ قربانی کردن خود دارای اثر است.(6)

2. ولیمه
در اسلام به کسی که اتفاق خوبی برایش اتفاق افتاده، توصیه شده که افرادی را دعوت کند و آن‌ها را در قالب ولیمه اطعام نماید. در حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بیان شده که: «ولیمه نیست مگر در پنج مورد: در عرس و یا در خرس و یا در عذار و یا در وکار و یا در رکاز، و معناى عرس ازدواج است، و خرس یعنى زایمان و فرزنددار شدن، و عذار بمعنى ختنه سوران، و وکار آنست که شخص خانه‏اى بخرد (یا بنا کند) و رکاز بازگشت از سفر مکّه است.»(7)
در برخی احادیث، توصیه شده که افراد برای این کار (ولیمه) قربانی کرده و به اطعام بپردازند. به‌عنوان‌مثال در ولیمه تولد حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله قوچی بزرگ را قربانی و همه‌ی مردم را به این مهمانی دعوت کردند.(8) البته این ولیمه می‌تواند از همان گوسفند قربانی شده در عقیقه باشد. 
یا در مورد ولیمه خانه، از پیامبر عظیم الشأن روایت داریم که: «مَنْ بَنَى مَسْکَناً فَذَبَحَ کَبْشاً سَمِیناً وَ أَطْعَمَ لَحْمَهُ الْمَسَاکِینَ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ ادْحَرْ عَنِّی مَرَدَهَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ بَارِکْ لِی فِی بِنَائِی أُعْطِیَ مَا سَأَلَ.»(9) «هر کس خانه‏اى بسازد و گوسفندى فربه قربانى کند و گوشت آن را به بینوایان دهد و این دعا را بخواند: خدایا، جنبیان و آدمیان و شیاطین سرکش را از من دور کن، و این ساختمان را بر من مبارک گردان، آنچه خواسته است به او داده خواهد شد.» نکته این‌که در روایت بیان شده، دعا می‌شود که شر بدخواهان و دشمنان از سر افراد دور شده و به آن خانه برکت داده شود. بنابراین، می‌توان نتیجه‌ی این قربانی را دوری شر این افراد و راه‌یابی برکت به خانه دانست.

در مورد ولیمه عروسی نیز نقل شده که وقت عروسی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، با دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای تدارک ولیمه، برخی از اصحاب قوچی را برای قربانی محیا کردند.(10) 
بنابراین، ازاین‌روایات برمی‌آید که مطابق سیره و سنت اهل‌بیت علیهم‌السلام، قربانی کردن و اطعام مردم از کارهای مناسب در ولیمه‌ها می‌باشد. البته باید در این موارد نیز از کارهای خرافی یا بدون مستند خودداری کرد؛ مثلاً کشتن حیوان جلوی عروس یا حاجی، مالیدن خون به وسایل و... از کارهایی است که هیچ مستندی ندارد و انجام آن صحیح نیست.

3. قربانی در هر حال
در برخی روایات به مناسبت خاصی اشاره نشده و به‌صورت کلی به قربانی کردن توصیه شده است. مثلاً در حدیثی بیان شده که: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُحِبُّ إِهْرَاقَ الدِّمَاءِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ؛(11) خداوند ریختن خون (قربانی کردن) و طعام دادن را دوست دارد.»
در حدیثی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیز چنین نقل شده است: «الْإِیمَانُ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَهُ الدِّمَاء؛(12) از ایمان حسن خلق و اطعام طعام و ریختن خون (قربانی کردن در راه خدا) است.»
نکته‌ای که در این روایات وجود دارد، کنار هم بودن توصیه به اطعام و قربانی کردن (خون ریختن) است. چنانچه افراد قربانی انجام دهند و همان قربانی را به‌صورت غذا به برادران دینی و افراد محتاج ببخشند و میهمان کنند، از هر دو ثواب (قربانی و اطعام) بهره می‌برند. 
نکته‌ی قابل‌توجه این‌که در احادیثی اطعام دیگران، باعث افزایش رزق،(13) جاری شدن خیروبرکت (14) و نجات از بلایا و مشکلات (15) می‌شود. بنابراین، افراد می‌توانند با قربانی کردن و اطعام دیگران، از این آثار بهره ببرند.
همچنین در روایات بیان شده که صدقه از چیزهایی است که موجب رفع بلا می‌باشد. وقتی افراد قربانی انجام می‌دهند و گوشت آن را به‌عنوان صدقه به فقرا و مستمندان می‌دهند، از بلاء و مشکلات دور می‌شوند. به‌عنوان نمونه در روایتی از امام باقر علیه‌السلام چنین آمده است: «إِنَّ الصَّدَقَهَ لَتَدْفَعُ سَبْعِینَ بَلِیَّهً مِنْ بَلَایَا الدُّنْیَا مَعَ مِیتَهِ السَّوْء؛(16) صدقه، هفتاد بلا از بلایاى دنیوى و مردن بد و دل‌خراش را دفع می‌کند.»

نتیجه گیری
در بین مردم آدابی برای دفع بلا و چشم نظر مرسوم شده است. شکستن تخم‌مرغ و دود کردن اسپند از این موارد است. با جست‌وجوی انجام شده، هیچ مستندی درباره انجام این کار و ارتباط آن با دفع بلا و چشم‌زخم یافت نشد. قربانی کردن (خون ریختن) عمل دیگری است که برای دفع بلا انجام می‌شود. در منابع دینی توصیه شده که در برخی مراسم‌ مانند عقیقه و ولیمه، قربانی صورت بگیرد. در پاره‌ای ازاین‌روایات، آثاری همچون رفع بلا و جذب برکت و رزق برای این کار بیان شده است. 
در کنار این، احادیثی وجود دارند که به‌صورت عمومی امر بر قربانی و ریختن خون می‌کنند. درست است که در این احادیث، به‌صورت مستقیم اشاره‌ای به دفع بلا برای قربانی کردن نشده، ولی اطعام و صدقه دادنی که پس از قربانی متداول است، می‌تواند موجب دفع بلا و مشکلات از افراد شود.

پی‌نوشتها
1. طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضى‏، 1412ق‏، ص186.
2. طبرسى، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضى‏، 1412ق‏، ص186.
3. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقى‏، بحارالأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏، 1403ق، ج‏59، ص235، ح5.
4. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏6، ص25، ح4.
5. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏6، ص25، ح3.
6. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏6، ص25، ح 6.
7. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، علی‌اکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، 1413ق، ج‏4، ص356، ح5762.
8. طوسى، محمد بن الحسن‏، الأمالی، محقق / مصحح: مؤسسه البعثه، قم: دارالثقافه، 1414ق، ص42، ح45.
9. ابن بابویه، محمد بن على‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406ق‏، ص186.
10. اربلى، على بن عیسى‏، کشف الغمه فی معرفه الأئمه (ط - القدیمه)، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، سید هاشم‏، تبریز: بنى هاشمى‏، 1381ق، ج‏1، ص365.
11. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏4، ص51، ح6.
12. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، 1371ق، ج‏2، ص389، ح16.
13. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏4، ص51، ح10.
14. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، 1371ق، ج‏2، ص390، ح24.
15- کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏4، ص51، ح5.
16- کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفارى علی‌اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407ق، ج‏4، ص6، ح6.
 

نوشتن و به همراه داشتن دعاها و حرزهایی مثل حرز امام جواد (علیه السلام) تا چه حد می تواند جلوی بیماری هایی مثل کرونا را بگیرد؟
فقه الحدیث، دعا، حرز امام جواد، حرز ابو دجانه، بلا، مریضی های مسری، شرایط و آداب دعا کردن

نوشتن و به همراه داشتن دعاها و حرزهایی مثل حرز امام جواد (علیه السلام) تا چه حد می تواند جلوی بیماری هایی مثل کرونا را بگیرد؟

پاسخ اجمالی

خواندن دعاهای واردشده و به همراه داشتن حرزهایی که ائمه (علیهم‌السلام) سفارش کرده‌اند، قطعاً در جلوگیری از بلاها و آسیب‌ها مؤثر است و تضمین این تأثیر، علاوه بر اینکه در خود روایات بیان‌شده، به تجربه نیز ثابت‌شده است، منتهی دعا و حرز، ازجمله اسباب و عوامل محافظت از بلایا است و اسباب دیگر نیز باید فراهم باشد.

پاسخ تفصیلی

اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در کنار سفارش به رعایت نکات بهداشتی و تغذیه مناسب، راهکارهای معنوی را نیز برای جلوگیری از بلاها و آسیب‌ها توصیه کرده و بدون شک این راهکارها برای جامعه مؤمنین، اثربخش بوده و هست وگرنه این خاندان چنین توصیه‌ای را بیان نمی‌کردند.

1. عوامل تأثیرگذار در دفع و رفع بلا

بر اساس آموزه‌های دین اسلام، دعا کردن، تضرع به درگاه الهی، طلب عافیت از خدا در برابر بلا، گرفتاری، مریضی‌ها و... از عوامل قوی و تأثیرگذار در دفع و رفع بلا هستند. به‌عنوان‌مثال در روایتی آمده است که امام سجاد (علیه‌السلام) همیشه می‌فرمودند:

«الدُّعَاءُ یدْفَعُ الْبَلَاءَ النَّازِلَ وَ مَا لَمْ ینْزِلْ»؛ (1)

 دعا کردن، بلایی که نازل‌شده و بلایی که هنوز نازل نشده است را دفع می‌کند.

در کتاب شریف «الکافی» که معتبرترین کتب روایی شیعه است، بابی با عنوان «أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء» -یعنی دعا بلا و قضای بد را دفع می‌کندـ وجود دارد که روایات متعدد این باب همه، بیانگر تأثیر جدی دعا در دفع و رفع بلای حتمی است.

همچنین باب دیگری با عنوان «الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض» در این کتاب آمده و شامل دعاهایی می‌شود که ائمه (علیهم‌السلام) خود در هنگام بیماری خوانده یا دیگران را سفارش به خواندن آن می‌کردند. (2)

2. تأثیر حرز در جلوگیری از بیماری و بلا

حرزها نیز همان‌گونه که در متن آن‌ها آمده برای جلوگیری و محافظت از بلاهای گوناگون سفارش شده است، البته نباید باعث شرک شود، این حرز نیست که محافظت می‌کند، بلکه خدای متعال این خاصیت را به حرز داده و اوست که حافظ و نگهدار همه است. در میان حرزها، حرز پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، معروف به «حرز ابو دُجانه» و حرز امام جواد (علیه‌السلام) از حرزهای معروف است و بین متدینان تداول داشته و برخی استفاده می‌کنند؛ نگاشتن حرز، شرایطی دارد که ازجمله آن‌ها می‌توان با وضو بودن، قمر در عقرب نبودن، -برخی گفته‌اند- مُرَکب و کاغذ ساخته دست مسلمان و... اشاره کرد. در خصوص حرز امام جواد (علیه‌السلام) و شرایط و آداب آن، «علامه مجلسی» در «کتاب بحارالانوار» جلد 91، صفحه 357 و «سید ابن طاووس» در «کتاب مهج الدعوات و منهج العبادات» صفحه 39 بیان کرده‌اند.

همچنین حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر عابدی که از اساتید حوزه علمیه قم هست تحقیق کاملی دارد که می‌توانید با مراجعه به لینک زیر به آن دسترسی پیدا کنید.

http://eitaa.com/joinchat/72613891C1fde7e4ca3

البته تأکید می‌کنیم که حرز نیز همچون دعا، تأثیرش بسته به خواست خدای متعال است و علاوه بر آن، تأثیرگذاری دعا و حرزها بسته به عوامل مختلف است، ولی تجربه‌های معنوی در زندگی مؤمنان نشان داده که دعا و حرزهای معتبر، اثرگذار بوده است.

در مورد بیماری‌های واگیردار و خطرناک مانند آنفولانزا، کرونا و... نیز سفارش ابتدایی اسلام بر تغذیه مناسب و رعایت بهداشت، خصوصاً شستن دست‌ها و صورت قبل از غذا خوردن است، ضمن اینکه راه‌کارهایی همچون دعا، صدقه، صله‌رحم، استغفار، به همراه داشتن حرز با شرایط خود نیز بیان‌شده است تا با راهکارهای عقلایی در هر زمان برای سالم ماندن، از راهکارهای معنوی نیز غافل نشویم که قدرت خدای متعال فراتر از تصور است.

نتیجه

دعا کردن و نگاه‌داری حرزهای معتبر ازجمله عوامل معنوی در امان ماندن از بلایا و مریضی‌هاست که در کنار سفارش به راهکارهای طبیعی و عقلایی، مورد سفارش اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده است، دعا و حرز بی‌تردید اثرگذار بوده و هست، منتهی اثربخشی هر یک مشروط به شرایط و آداب خویش است.

پی‌نوشت‌ها

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 469، ح 5، بَابُ أَنَّ الدُّعَاءَ یرُدُّ الْبَلَاءَ وَ الْقَضَاء.
  2. همان، ج 2، ص 564، بَابُ الدُّعَاءِ لِلْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاض‏.

 

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

برای مطالعه بیشتر و بررسی شرایط و آداب دعا و اثربخشی آن، کتاب «قرآن صاعد» (پژوهشی پیرامون مسئله دعا در فرهنگ اسلام) اثر آقای «علی رضا برازش» -انتشارات: امیرکبیر- کتابی خوب و حائز اهمیت است.

شرایط و آداب حرز امام جواد (علیه‌السلام) را نیز می‌توانید در قالب یک فایل صوتی و متن حرز در کانال استاد عابدی به آدرس بالا جستجو و دریافت فرمایید.

کلمات کلیدی

فقه الحدیث، دعا، حرز امام جواد، حرز ابو دجانه، بلا، مریضی‌های مسری، شرایط و آداب دعا

بلا بودن يك زلزله يا سيل و حوادثي چون برخورد كواكب و ...منافاتي با حادثه طبيعي بودن آن ندارد

و يك بلا ممكن است به شكل هاي مختلف و در قالب حوادث گوناگون طبيعي و غير طبيعي رخ دهد و اين هيچ منافاتي با نظم در خالقيت خدا هم ندارد و كوچك ترين خللي و نقصي در مخلوقات از ناحيه خداوند به حساب نمي آيد؛ حوادثي نظير آنچه در پرسش آمده، ممكن است براي برخي امتحان و براي برخي ديگر عذاب باشد. در عين حال ممكن است حادثه براي برخي هم كيفر باشد و هم امتحان و يا در برخي موارد تنها بر اساس روند طبيعي باشد، يعني امتحان و يا عذاب عامل وقوع حادثه نبوده ، بلكه بر اثر فعل و انفعالات طبيعي رخ داده باشد. توضيح اين امر آن كه به طور كلي حوادثي كه در جهان طبيعت روي مي دهد، چند گونه است: الف) مصايب خود ساخته: برخي بلاها به دست خود انسان ساخته مي شود؛ اين حوادثِ دردناك از نوع طبيعي است كه پرورده دست انسانهاست. اگر در شهري سيل و زلزله مي آيد و از بخش هاي مستضعف نشين، هزاران قرباني مي گيرد، اگر بيماري فراگير يا قحط سالي همه گير، تنها از افراد بينوا و از پا افتاده قرباني مي گيرد، بر اثر عملكرد انسان، تحت تأثير عوامل اجتماعي از جمله زورگويي ستمگران يا عمل نكردن به دستورهاي ديني مبني بر بهره گيري صحيح از طبيعت، نظم، تعهد و...، است. اگر افراد محروم همچون ثروتمندان از خانه هاي مقاوم در برابر حوادث برخوردار بودند و خانه ها را طوري نمي ساختند كه با مختصر حركتي در هم فرو ريزد، چنين نمي شد. در اين گونه بلايا، كافر و مؤمن يكسان تلقي مي شود؛ بنابراين، طبق نظام علت و معلول كه بر عالم حاكم است، هر كس زمينه هاي لازم براي رويارويي با حوادث طبيعي (مثلاً زلزله براي كساني كه روي خط زلزله زندگي مي كنند) را فراهم نكند، آسيب پذير خواهد بود. قرآن كريم مي فرمايد: "إِنَّ اللَّهَ لاَ يَظْـلِمُ النَّاسَ شَيئا وَ لَـَكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْـلِمُونَ ؛خداوند هيچ بر مردم ستم نمي كند؛ ولي اين مردمند كه بر خويشتن ستم مي كنند". (1) ب) عاملي براي بيداري و بازگشت: گاهي حوادث ناخوشايند و ناگوار در زندگي انسانها رخ مي دهد تا عاملي براي بيداري و بازگشت به اصل فطرت باشد؛ بر اين اساس، زلزله مي تواند گذشته از سنت طبيعي، و بلاي آسماني براي بيداري غافلان و تنبيه فاسقان يا امتحان همگان باشد. اين موضوع با طبيعي بودن و در كمربند زلزله قرار گرفتن يك شهر منافاتي ندارد، چرا كه حكمت الهي تعلق گرفته كه هر چيزي براساس علل و زمينه‏ها ضرورت پيدا كند حتي معجزه از دايره قانون عليت خارج نيست. ج) كفاره گناهان: گاهي خدا براي از بين بردن آثار گناهان، برخي بلاها و مصيبت ها را متوجه انسانها مي كند تا به لطف و كرمش، بخشي از گناهان برخي گنهكاران را در دنيا بشويد تا پس از مرگ، گرفتار عذابهاي دردناك نشوند. د) امتحان: برخي بلاها براي آزمايش كردن مردم رخ مي دهد؛ چرا كه يكي از سنت هاي الهي است و به هيچ وجه تعطيل بردار نيست. در قرآن كريم آمده است: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الاْمْوَا َلِ وَ الاْنفُسِ وَ الثَّمَرَ اَتِ وَ بَشِّرِ الصَّـَبِرِين؛َ قطعاً شما را به چيزي از قبيل ترس و گرسنگي و كاهشي در اموال و جانها و محصولات ميآزماييم و مژده باد شكيبايان را".(2) امتحان الهي شكل خاصي ندارد؛ گاهي در قالب فقر است. گاهي در پوشش غنا؛ گاهي به كثرت مال و اولاد است، گاهي به كاستن از آن ها. قرآن مي‏فرمايد: "نبلوكم بالشر و الخير فتنةً؛ به خوبي و بدي شما را مي‏آزماييم". (3) در جريان وقوع حوادث، افزون بر اعلان خطر و بيدارباش همگاني به اين مطلب كه فاصله بين مرگ و زندگي بسيار كوتاه است و فوايد ديگر، آزمون حس نوع دوستي و امتحان حركت در مسير انسانيت نيز به عمل مي آيد. در جريان آزمايش، هر كسي هويت خودش را نشان مي دهد؛ در عده اي اين حس تقويت مي‏شود و ياري‏رساني‏ها براي روز قيامت ذخيره مي‏شود .مضافاً بر اين كه ملت‏ها و حكومت‏ها اظهار همدردي كرده، دولت‏ها و ملت‏ها به هم نزديك مي‏شوند و ده‏ها فوايد ديگر اجتماعي و اقتصادي و روحي و معنوي كه بر وجود حوادث غم بار مترتب است. يكي ديگر از مهم‏ترين فوائد اين گونه حوادث، درس گرفتن جهت رعايت اصول هندسي در ساخت و سازها و پيشگيري‏هاي لازم براي جلوگيري از تلفات و خسارات جبران‏ناپذير آتي است. ه) برخي بلاها بر اثر گناه و خلاف كاري پيش مي آيد. آثار وضعي عمل انسان است! اين نوع بلاها نيزبه گونه اي زاييده انديشه و عمل خود انسان است. قرآن كريم ميفرمايد: "وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَيََّ ءَامَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَـَتٍ مِّنَ السَّمَآءِ وَالأَْ رْضِ وَلَـَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَـَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ ؛ اگر مردمي كه در شهرها و آباديها زندگي ميكنند، ايمان آورند و تقوا پيشه كنند، درهاي بركات آسمان و زمين را به روي آنها ميگشاييم، ولي آنها آيات ما را تكذيب كردند، پس ما هم آنها را به مجازات اعمال شان گرفتيم". (4) بعد از بيان اين كه آنچه در عالم مادي اتفاق مي افتد، بر اساس نظام عليت و معلوليت است. روشن مي شود كه: اين گونه نيست كه تمام حوادث، مثل: زلزله، سيل و... كه در جهان طبيعت روي مي دهد، در اثر اعمال انسان باشد، بلكه مي تواند علل ديگري نيز داشته باشد، در اين كه پاره‏اي از شرور تكان دهنده براي غفلت زدايي و تأديب است، ترديدي نداريم، چنان كه بعضي از عذاب‏ها هم كيفر كردار و ثمره اعمال مردم مي‏باشد. در توحيد مفضل در خصوص يكي از حكمت‏هاي لرزش زمين امام صادق‏ (ع) مي‏فرمايد: اي مفضل! عبرت بگير از سرنوشت مردمي كه به وسيله زلزله‏ها با كمي زمان آن (چند ثانيه) چگونه جمعي هلاك شدند و گروهي منازل خود را ترك كرده و فرار مي‏كنند! اگر كسي بگويد: چرا زمين مي‏لرزد؟ مي‏گوييم: زلزله و نظائر آن موعظه و انذاري است براي مردم تا بترسند و تقوا را مراعات كرده و از معاصي كنده شوند. ساير بلاهايي كه بر ابدان و اموال نازل مي‏شود، به خاطر مصالحي است؛ اگر مردم شايسته و صالح باشند، در عوض آن، ثواب هايي براي آخرت شان ذخيره مي‏شود كه هيچ چيز در دنيا با آن برابري نمي‏كند. گاهي اين نوع بلاها سرعت مي‏گيرد (در جواني مي‏رسد) كه به خاطر مصلحت فردي و اجتماعي است. (5) پس منظور از فطور مشخص است و خلل ظاهري كه شما فكر مي كنيد براي اهدافي است و به اينها فطور نمي گويند. پي نوشت ها : 1. يونس (10) آيه 44. 2. بقره (2) آيه 155. 3. انبيا (21) آيه 35. 4. اعراف (7) آيه 96. 5. محمد باقر مجلسي،بحار،دارالاحياء لتراث العربيه، بيروت، 1403 ق، ج 3، ص 121.

از ديدگاه قرآن و حديث،بلا وگرفتاري‌ها،‌ دلايل مختلفي دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:

از ديدگاه قرآن و حديث،بلا وگرفتاري‌ها،‌ دلايل مختلفي دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:

1. تأديب:

براي انسان‌هاي غفلت زده كه چشم و گوش و دل و عقل حقيقت‌پذير آنان از كار افتاده، گرفتاري‌ها واقعاً بلا و عذاب است،‌ چنان كه نعمت‌ها نيز بلا و مصيبت براي آنان است. خداوند در آياتي از قوم‌هاي مختلف نام مي‌برد كه به خاطر گناه،‌ بر آن‌ها عذاب فرستاد يا به بيماري‌هاي سخت مبتلا كرد. اين موضوع بيش‌تر در مورد كافران و ستمگران است.

«فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ ؛(1)  اگر روي گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه‏اي [مرگبار] چون صاعقه عاد و ثمود بيم مي‏دهم».

2. آزمون الهي:

وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين؛ (2 ) قطعاً همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، و كاهشي در مال ها و جان ها و ميوه‏ها، آزمايش مي‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏كنندگان.     

وسيله‌اي است جهت آزمايش و امتحان انسان‌ها تا ماهيت و جوهر حقيقي خويش را آشكار سازند، نيز براي پرورش و تكامل جان‌ها است.

3. كفارة گناهان:

پاداش و كيفر، بيش‌تر بازتاب طبيعي و تكويني اعمال انسان‌ها است كه دامن آن ها را مي‌گيرد. قرآن مجيد بين عمل و جزا رابطه تكويني قائل است :

«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ ؛ (3) هر مصيبتي كه به شما مي‌رسد ،‌ به خاطر كارهايي است كه  انجام داده‌ايد».

گاهي مصائب و بلاء جنبة دسته جمعي دارد، چون محصول گناهان جمعي است:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ (4) فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا نتيجه بعضي از اعمالي را كه انجام داده‌اند، ‌به آنان بچشاند، شايد بازگردند».

 البته هر چند ظاهر آيه عام است و همه گرفتاري‌ها را در بر مي‌گيرد، ولي مثل ديگر آيات استثنا دارد، مانند مشكلات پيامبران و اوليا و مؤمنان واقعي، زيرا با اين كه گناه نكرده‌اند، ولي به خاطر آزمايش يا ترفيع درجه به گرفتاري مبتلا مي‌شوند، ‌ولي مي‌توان گفت بيش تر مصيبت‌ها و ناراحتي‌ها معلول گناه است.

 امير المومنين (ع) مي‌فرمايد:

« فما من بلية و لا نقص رزق إلا بذنب حتي الخدش و الكبوة و المصيبة؛ (5) هيچ بلايي و كم شدن روزي نيست مگر به واسطه گناه،‌حتي خراش‌ها و زخم‌هاي بدن و افتادن روي زمين و هر مصيبتي ديگر».

در يك روايت جامع امام علي (ع) در مورد فلسفه بلاها مي‌فرمايد:

«إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَةٌ ؛ (6) بلاها براي ظالم تـأديب و براي مؤمنان امتحان و براي پيامبران درجه و براي اوليا كرامت و مقام است».

 بعضي از مشكلات مانند برخي از بيماري‌ها بر اثر ندانم‌ كاري يا سهل‌انگاري در امور حاصل مي‌شود كه اثر تكويني اعمال انسان به شمار مي‌رود،‌مثلاً كسي كه اصول بهداشتي را رعايت نكرده و يا در انتخاب همسر دقت ننموده، چه بسا فرزندانش را با مشكل رو به رو مي‌سازد كه ربطي به خدا ندارد.برخي از مصيبت ها يا سختي ها مي تواند از دو جهت باشد.هم كفّاره  گناهي از انسان باشد و هم آزمون الهي. برخي نيز كفاره گناه است و در عين حال مجازات الهي مي شود.  اين دو گاهي مانند هم هستند، چون چيزي كه مجازات است،  مجازات به نوعي كفاره  براي گناه مي شود و گاهي علاوه بر مجازات دنيوي، مجازات اخروي آن باقي مي ماند كه در اين صورت نمي تواند كفاره باشد.

پي نوشت :

 1.فصلت(41 ) آيه 13.

 2. بقره(2) آيه155.

3. شوري (42) ، آيه 30.

4. روم (30) ، آيه 41.

5. شيخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسين قم، دو جلد در يك مجلد، 1403 ه.ق ، ج 2، ص 616.

6. علامه مجلسي، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت ، لبنان، 1404 ه.ق ،‌ج 78، ص 198 .

 

 

جهان هستي نظامي هدفمند و هدف‌گرا است،‌ چون آفريننده آن خداوند حكيم است

جهان هستي نظامي هدفمند و هدف‌گرا است،‌ چون آفريننده آن خداوند حكيم است. حكيم كسي است كه كار و قول و عملش بدون حكمت نيست. از سويي مي‌دانيم بر اساس «توحيد افعالي» فاعل و علت همه فعل و انفعالات جهان،‌خداوند حكيم است.
بنا بر اين لباس هستي يا نيستي،‌ وجود يا عدم به تن چيزي پوشانده نمي‌شود مگر به اراده حق تعالي. هيچ حادثه و اتفاقي نمي‌افتد،‌ و هيچ سالمي بيمار نمي‌شود و بيماري شفا نمي‌يابد مگر آن كه مقرون به حكمت و علتي باشد. البته حكمت و علت پيدايش پديده‌ها و حوادث مادي است و برخي غير مادي.
حق تعالي به مقتضاي حكمت خويش براي پيدايش هر پديده‌اي، علتي مادي يا معنوي و يا هر دو قرار داده است.
پيش از بيان حكمت‌ها در بلاها و مصيبت‌ها، ذكر اين نكته لازم است كه نعمت‌ها، خوشي‌ها و لذت‌هاي دنيا از يك سو و سختي‌ها و بلاها و مصيبت‌ها از ديگر سو امور نسبي هستند و به نوع واكنش انسان در برابر آن ها بستگي دارد.
بلاها براي كساني كه در برابر آن، راه بي‌خبري پيش مي‌گيرند و ناله و شكوه سر مي‌دهند و اظهار عجز و ناتواني مي‌كنند، واقعاً بلاست، ولي آدم‌هايي كه از آن بهره‌برداري مثبت مي‌كنند و با صبر و استقامت در رويارويي با مشقت‌ها روح خود را كمال مي‌بخشند،‌ نردبان ترقي و كمال و نعمت بزرگي است . آدمي بايد با مشقت‌ها و سختي‌ها رو به رو گردد و آن را تحمل كند تا هستي و كمال لايق مقام انساني را بيابد و به آسايش و رفاه حقيقي برسد.
قرآن كريم براي بيان پيوستگي سختي‌ها و آسايش‌ها مي‌فرمايد: «فإنّ مع ‌العسر يسراً إنّ مع ‌العسر يسراً؛ پس حتماً با سختي، آسايشي است و حتماً با سختي آسايشي است.» نه آن كه بعد از سختي آساني است،‌ بلكه آساني همراه و در متن سختي است. از اين رو وقتي خدا نسبت به بنده‌اي لطف مخصوصي دارد،‌ او را گرفتار سختي‌ها مي‌كند.
امام صادق (عليه السلام) مي‌فرمايد: «خدا زماني كه بنده‌اي را دوست بدارد، او را در درياي شدائد غوطه‌ور مي‌سازد».
بنا بر اين سختي‌ها و بلاها را از نگاه‌هاي متفاوتي مي‌توان بررسي كرد.
از ديدگاه قرآن و حديث بايد گفت كه: در گرفتاري‌ها حكمت‌ها و فلسفه هاي مختلفي وجود دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
1. آزمون الهي:
وسيله‌اي است جهت آزمايش و امتحان انسان‌ها،تا ماهيت و جوهر حقيقي خويش را آشكار سازند، نيز براي پرورش و تكامل جان‌ها است.
2. بالا بردن درجه:
بلاها و مشقت‌ها و مصيبت‌ها براي بندگان خاص (انبيا و اولياي الهي و پيروان صادق آنان) هديه حق تعالي و نردبان رحمت است تا از اين طريق صعود و عروج كنند و به او نزديك تر شوند. همچنين در جوار قرب الهي به آسايش و آرامش مطلق نايل گردند.
3. كفارة گناهان: (البته براي غير معصومين )
پاداش و كيفر بيش‌تر بازتاب طبيعي و تكويني اعمال انسان‌ها است كه دامن آنها را مي‌گيرد. قرآن مجيد بين عمل و جزا رابطه تكويني قائل است و مي‌فرمايد: «هر مصيبتي كه به شما مي‌رسد،‌ به خاطر كارهايي است كه انجام داده‌ايد». (1)
گاهي مصائب جنبة دسته جمعي دارد، چون محصول گناهان جمعي است. از اين رو مي‌فرمايد: «فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا نتيجه بعضي از اعمالي را كه انجام داده‌اند، ‌به آنان بچشاند، شايد بازگردند». (2)
البته هر چند ظاهر آيه عام است و همه گرفتاري‌ها را در بر مي‌گيرد، ولي مثل ديگر آيات استثنا دارد، مانند مشكلات پيامبران و اوليا و مؤمنان واقعي، زيرا با اين كه گناه نكرده‌اند، ولي به خاطر آزمايش يا ترفيع درجه به گرفتاري مبتلا مي‌شوند،‌ ولي مي‌توان گفت بيشتر مصيبت‌ها و ناراحتي‌ها معلول گناه است. امير المومنين (ع) مي‌فرمايد:
«هيچ بلايي و كم شدن روزي نيست مگر به واسطه گناه،‌حتي خراش‌ها و زخم‌هاي بدن و افتادن روي زمين و هر مصيبتي ديگر». (3)
در يك روايت جامع امام علي (ع) در مورد فلسفه بلاها مي‌فرمايد: «بلاها براي ظالم تـأديب و براي مؤمنان امتحان و براي پيامبران درجه و براي اوليا كرامت و مقام است». (4)
پي‌نوشت:
1. شوري (42) آيه 30.
2. روم (30) آيه 41.
3. شيخ صدوق ، خصال، ترجمه كمره‏اي،‏ انتشارات كتابچي، چاپ تهران،‏‏ سال 1377 ش،‏ نوبت چاپ اول،‏ ج 2، ص 616.
4. علامه مجلسي، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ناشر اسلاميه‏، چاپ تهران‏،‌ ج 78، ص 198.

(دختری هستمم که پزشکان از علاجم نا امید شدند، شبی خواب حضرت زینب (س) را دیدم در گلوم آب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد. مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست آورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد. اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست............ 20 روز دیگه منتظر معجزه باش یکی اینو برام فرستاد.شما هم به هر کی دوست داشتین بفرستین.) بنده به حضرت زینب اعتقاد دارم ولی اینکه اگر به 20 نفر نفرستیم بلا نازل می شود معتقد نیستم. حضرت زینب مهربان است و اگر واقعا هم چنین حرفی زده اند تنها 20 نفر را.نه اینکه گردشی هرنفر باید به 20 نفر بفرستد. ضمن اینکه برایم اینکار مشقت دارد. حال چه باید بکنم؟ آیا واقعا باید انجام بدهم؟ اگه ندهم بلا نازل می شود؟ راهنمایی فرمایید.ممنون

پاسخ:
خداوند براي هدايت انسان و رساندن آن ها به سعادت و خوشبختي دو راهنما فرستاده است. از يك سو به آنان عقل و قدرت تفكر و انديشيدن به عنوان هدايتگر دروني داده است، و از سويي ديگر كتاب هاي آسماني همراه با پيامبران به عنوان مفسران حقيقي وحي فرستاده است، تا پيام هاي خداوند را براي مردم تبيين و تفسير كند. دين الهي و عقل سليم خدادادي به ما مي گويد: خرافات، موهومات و حرف هاي بي اساس و غير مستند را دور بريزيد. شأن و منزلت انساني انسان برتر از آن است كه حرف هاي غلط و سراسر خرافه افراد را كه تحت عنوان خواب مي شود بپذيرد. آموزه هاي ديني به ما مي گويد: تنها خواب انبياي الهي، به عنوان الهام و وحي مورد قبول و قابل استناد است. رها كنيد اين گونه حرف ها و نوشته هاي بي پايه را. آيا هيچ عقلي مي پذيرد كه هر كسي بيايد به دروغ ادعا كند كه من خواب ديدم كه فلان پيامبر يا امام معصوم يا فرزندان گرامي آنان مانند حضرت زينب كبري سلام الله عليها به من گفتند، فلان كار را بكنيد، و به مردم هم بگوييد كه چنين و چنان كنند؟ اگر بزرگاني همانند آيت الله بهجت و حتي شخص حضرت زينب (س) هم خواب ببيند، خوابش فقط در مورد شخص خودش ممكن است درست باشد و تنها براي او تكليفي ايجاد كند نه براي ديگران. بنابراين هيچ اعتنايي به اين گونه خرافات نكنيد.

موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.