جهان هستي نظامي هدفمند و هدفگرا است، چون آفريننده آن خداوند حكيم است. حكيم كسي است كه كار و قول و عملش بدون حكمت نيست. از سويي ميدانيم بر اساس «توحيد افعالي» فاعل و علت همه فعل و انفعالات جهان،خداوند حكيم است.
بنا بر اين لباس هستي يا نيستي، وجود يا عدم به تن چيزي پوشانده نميشود مگر به اراده حق تعالي. هيچ حادثه و اتفاقي نميافتد، و هيچ سالمي بيمار نميشود و بيماري شفا نمييابد مگر آن كه مقرون به حكمت و علتي باشد. البته حكمت و علت پيدايش پديدهها و حوادث مادي است و برخي غير مادي.
حق تعالي به مقتضاي حكمت خويش براي پيدايش هر پديدهاي، علتي مادي يا معنوي و يا هر دو قرار داده است.
پيش از بيان حكمتها در بلاها و مصيبتها، ذكر اين نكته لازم است كه نعمتها، خوشيها و لذتهاي دنيا از يك سو و سختيها و بلاها و مصيبتها از ديگر سو امور نسبي هستند و به نوع واكنش انسان در برابر آن ها بستگي دارد.
بلاها براي كساني كه در برابر آن، راه بيخبري پيش ميگيرند و ناله و شكوه سر ميدهند و اظهار عجز و ناتواني ميكنند، واقعاً بلاست، ولي آدمهايي كه از آن بهرهبرداري مثبت ميكنند و با صبر و استقامت در رويارويي با مشقتها روح خود را كمال ميبخشند، نردبان ترقي و كمال و نعمت بزرگي است . آدمي بايد با مشقتها و سختيها رو به رو گردد و آن را تحمل كند تا هستي و كمال لايق مقام انساني را بيابد و به آسايش و رفاه حقيقي برسد.
قرآن كريم براي بيان پيوستگي سختيها و آسايشها ميفرمايد: «فإنّ مع العسر يسراً إنّ مع العسر يسراً؛ پس حتماً با سختي، آسايشي است و حتماً با سختي آسايشي است.» نه آن كه بعد از سختي آساني است، بلكه آساني همراه و در متن سختي است. از اين رو وقتي خدا نسبت به بندهاي لطف مخصوصي دارد، او را گرفتار سختيها ميكند.
امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «خدا زماني كه بندهاي را دوست بدارد، او را در درياي شدائد غوطهور ميسازد».
بنا بر اين سختيها و بلاها را از نگاههاي متفاوتي ميتوان بررسي كرد.
از ديدگاه قرآن و حديث بايد گفت كه: در گرفتاريها حكمتها و فلسفه هاي مختلفي وجود دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
1. آزمون الهي:
وسيلهاي است جهت آزمايش و امتحان انسانها،تا ماهيت و جوهر حقيقي خويش را آشكار سازند، نيز براي پرورش و تكامل جانها است.
2. بالا بردن درجه:
بلاها و مشقتها و مصيبتها براي بندگان خاص (انبيا و اولياي الهي و پيروان صادق آنان) هديه حق تعالي و نردبان رحمت است تا از اين طريق صعود و عروج كنند و به او نزديك تر شوند. همچنين در جوار قرب الهي به آسايش و آرامش مطلق نايل گردند.
3. كفارة گناهان: (البته براي غير معصومين )
پاداش و كيفر بيشتر بازتاب طبيعي و تكويني اعمال انسانها است كه دامن آنها را ميگيرد. قرآن مجيد بين عمل و جزا رابطه تكويني قائل است و ميفرمايد: «هر مصيبتي كه به شما ميرسد، به خاطر كارهايي است كه انجام دادهايد». (1)
گاهي مصائب جنبة دسته جمعي دارد، چون محصول گناهان جمعي است. از اين رو ميفرمايد: «فساد در خشكي و دريا به خاطر اعمال مردم آشكار شد تا نتيجه بعضي از اعمالي را كه انجام دادهاند، به آنان بچشاند، شايد بازگردند». (2)
البته هر چند ظاهر آيه عام است و همه گرفتاريها را در بر ميگيرد، ولي مثل ديگر آيات استثنا دارد، مانند مشكلات پيامبران و اوليا و مؤمنان واقعي، زيرا با اين كه گناه نكردهاند، ولي به خاطر آزمايش يا ترفيع درجه به گرفتاري مبتلا ميشوند، ولي ميتوان گفت بيشتر مصيبتها و ناراحتيها معلول گناه است. امير المومنين (ع) ميفرمايد:
«هيچ بلايي و كم شدن روزي نيست مگر به واسطه گناه،حتي خراشها و زخمهاي بدن و افتادن روي زمين و هر مصيبتي ديگر». (3)
در يك روايت جامع امام علي (ع) در مورد فلسفه بلاها ميفرمايد: «بلاها براي ظالم تـأديب و براي مؤمنان امتحان و براي پيامبران درجه و براي اوليا كرامت و مقام است». (4)
پينوشت:
1. شوري (42) آيه 30.
2. روم (30) آيه 41.
3. شيخ صدوق ، خصال، ترجمه كمرهاي، انتشارات كتابچي، چاپ تهران، سال 1377 ش، نوبت چاپ اول، ج 2، ص 616.
4. علامه مجلسي، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ناشر اسلاميه، چاپ تهران، ج 78، ص 198.
پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
۱۳۹۶/۰۱/۳۱ ۱۲:۳۹
شناسه مطلب: 95612
جهان هستي نظامي هدفمند و هدفگرا است، چون آفريننده آن خداوند حكيم است