ازدواج

آیا راهبان در دین مسیحیت شاخه ی ارتدوکس و پروتستان هم نمی توانند ازدواج کنند؟

پاسخ:
روحانیان کاتولیک و ارتدکس (به پیروی از حضرت مسیح علیه‌السلام و به منظور فراغت برای خدمت به دین) نباید ازدواج کنند و باید از آیین ازدواج و آیین دستگذاری (انتصاب به مقامات روحاني ) یکی را برگزینند. با این استثنا که در کلیسای ارتدکس، فردی که ازدواج کرده باشد، می‌تواند کشیش شود، ولی ارتقای وی به درجه اسقفی ممکن نیست.
پروتستان‌ها با ازدواج روحانیون مخالف نیستند و لوتر هم ازدواج کرده بود. گروهی به نام نیقولائیان نیز ازدواج را برای کشیشان اجازه می‌دهند و به آن معتقدند.
راهبان و راهبه‌های کاتولیک و ارتدکس نباید ازدواج کنند. گفته می‌شود برخی از قدیسان مسیحی برای اینکه بین فضیلت ازدواج و فضیلت تجرد جمع کنند، ازدواج بدون آمیزش داشته‌اند.(1)

پي نوشت:
1. مجله معرفت تير 1385 - شماره 103 مقاله مسیحیت و جامعه شناسی خانواده، نویسنده:باغبانی، جواد، صفحه 62 .

سلام و خسته نباشید،

1- آیا ازدواج حضرت قاسم بن الحسن در کربلا واقعیت دارد؟ شادی کردن و شیرینی پخش کردن در آن چه حکمی دارد؟

2- آیا روایتی که اشاره به سرشکستن حضرت زینب دارد معتبر است؟ باتشکر . خدا قوت ( لطفا نظرات آیات عظام خامنه ای و سیستانی)

پاسخ1:
علامه حاج شیخ ‏جعفر شوشتری که از علمای طراز اول عصر خویش به شمار می‏ آمد از وضع شبیه‏ خوانی به خاطر راه یافتن این گونه داستان‏ های موهوم به‏ آن ناراضی بود و از دست‏ اندرکاران خواست موارد وهن‏ انگیز و خرافی را از تعزیه‏ ها حذف کنند و اگر این کارها میسر نمی‏ باشد، حداقل از اجرای تعزیه عروسی قاسم که خیلی مستهجن است، جلوگیری‏ کنید.
علامه مجلسی می‏ نویسد: قصه دامادی حضرت قاسم را در کتب معتبرندیده‏ ام.(1)
محدث نوری در اثر معروفی که پیرامون آداب اهل منبر به نگارش درآورده در این‏ باره اظهار داشته است: از اخبار موهونه و کتب غیر معتمده که‏ بزرگان علمای گذشته به آنها اعتنا نکردند و مراجعه ننمودند...قصه جعفر جنی و عروسی قاسم است که هر دو در روضه کاشفی موجود است و قصه عروسی قبل از روضه، از عصر شیخ مفید تا تألیف کتاب‏ فوق در هیچ کتابی دیده نشده است، چگونه می‏ شود قضیه‏ ای به این‏ عظمت و قصه‏ ای چنین آشکار محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام این‏ جماعت نرسیده باشد.(2)
مرحوم محدث قمی هم خاطر نشان نموده است. قصه دامادی قاسم در کربلا و تزویج فاطمه بنت الحسین برای او صحت ندارد.(3)
شهید آیت الله قاضی طباطبائی داستان عروسی قاسم را فاقداعتبار می‏ داند و می‏ افزاید علامه مامقانی در کتاب تنقیح‏ المقال‏ می‏ گوید: آن‏چه در کتاب منتخب طریحی از قصه تزویج قاسم نقل شده‏ من و سایر اهل تتبع در کتاب‏های سیره، تاریخ و مقاتل با اعتباربر آن اطلاع نیافتیم، بسیار دور از اعتبار است که چنین قضیه‏ ای ‏روز عاشورا با آن اوضاع و احوال و شدت بلایا اتفاق افتد.(4)
شهید آیت الله مرتضی مطهری دراین باره می‏ گوید: «... در همان گرماگرم روز عاشورا که‏ می‏ دانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند...ولی گفته‏ اند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید، من می‏ خواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در این جا لااقل‏ شبیه آن هم که شده ببینم! یکی از چیزهایی که از تعزیه‏ خوان‏های‏مان هرگز جدا نمی‏ شد عروسی قاسم نوکد خدا; یعنی نو داماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتاب‏های تاریخی معتبر وجود ندارد.»(5)
بر گرفته از مجله ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 209
نتيجه آنكه ماجراي دامادي حضرت قاسم بن الحسن افسانه اي بيش نيست و خلاف ادب است كه در ايام حزن واندوه اهل بيت در روز عاشورا شيريني و شادي نمايند. زيرا از نشانه هاي شيعيان آن است كه در شادي اهل بيت شاد و در ايام حزن واندوه آنان ماتم زده باشند.

پي نوشت ها:
1. جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص404.
2. لؤلؤ و مرجان، میرزا حسین نوری، ص193.
3. منتهی الآمال، ج اول، ص70.
4. تحقیق در باره اول اربعین حضرت سیدالشهدا، شهید قاضی طباطبایی، ص686.
5. حماسه حسینی، شهید مطهری، ج اول، ص27 ـ 28.
---------------------------------------

پاسخ2:
راوی داستان به محمل زدن سر حضرت زینب(س) که دست آویز قمه زنی نيز شده است. فردی است به نام مسلم جصاص.
او ماجرا را این گونه نفل می کند:
دیدم که اسرای عاشورا در کجاوه بودند. وقتی یزیدیان سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند.
حضرت زینب (ع) با مشاهده این صحنه و از فرط ناراحتی سر خود را به چوبه محمل کوبید و خون از زیر مقنعه ایشان جاری شد.
بررسی داستان:
اولا این داستان از نظر سند به شدت ضعیف است این مطلب برگرفته از کتاب نورالعین فی مشهد الحسین(ع) که نویسنده ان مشخص نیست.
و تنها برخی آن را به ابراهیم ابن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده اند که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود.
مرحوم شیخ عباس قمی صاحب منتهی الامال در این زمینه می نویسد نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است.
چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است.
وی سپس با استناد به کتابهای معتبر تاریخی اثبات می کند که اسرای کربلا را بر ناقه های عریان و و بی جهاز نشانده بودند و اصلا محمل در کار نبود تا ان حضرت سرش را به آن بکوبد. (1)
ثانیا این گونه رفتار ها مورد نهی حضرات معصومین است.
بخصوص امام حسین(ع) مصیبت دیدگان کربلا را از چنین اعمالی نهی کرده بودند.
امام حسین(ع) خواهرشان را قسم و حتی تذکر داده بودند که مبادا شیطان صبر از گفت برباید. (2)
با این فرض چگونه ممکن است حضرت زینب(س) اقدام به شکستن سر خود کند؟!
ایشان که از اولیاء خاص الهی هستند و ممکن نیست بر خلاف تذکر امام خویش عملی را مرتکب شده باشند.

پي نوشت ها:
1. شيخ عباس قمي، منتهى الآمال في تواريخ النبي و الآل، ناشر: دليل‏، مكان نشر: قم‏،سال چاپ: 1379 ش‏، نوبت چاپ اول‏، ج‏2، ص938.
2. علامة المجلسي، بحار الأنوار، بيروت - لبنان، ناشر دار إحياء التراث العربي سال چاپ 1403 - 1983 م، ج45، ص2 .

با سلام، سئوال من این است که: آیا می شود دختر مسیحی را در مسجد سئول در کره جنوبی مسلمان کرد؟ !!!

آیا مسجد شیعه و سنی داریم؟ اگر داریم و مساجد کره برای سنی ها باشد آیا من می توانم در آنجا عقد اسلامی انجام دهم؟

من خودم شیعه هستم و اطلاعات دینی ضعیفی دارم. به این دختر یک سالی هست که علاقه مندم و اینجانب در حال حاضر دانشجوی دکترا هستم ... شدیدا به کمک فکری نیار دارم .... ممنون

پاسخ:
مسلمان کردن دیگری در هر جایی امکان دارد.
همچنین فرقی بین مسجد اهل سنت و مسجد شیعیان وجود ندارد و می توانید عقد را در آنجا جاری کنید.

من مجرد هستم و 24 ساله هدفم تو زندگی تنها رابطه صمیمانهو قلبی با معبودم هست. با اصرار خانواده قصد ازدواج دارم ولی ازداوج رو مانع هدفم میبینم مگر یک زن وشوهر که قصد برقراری رابطه جنسی دارند غرق شهوت نیستند؟؟؟ شهوت و هوا و هوس مانع رسین به خداست بهم کمک کنید تا جواب سوالم رو پیدا کنم

حلاوت و نشاط انساني، زماني است که پا از طبيعت بيرون گذاشته و به مافوق طبيعت حرکت کند. در اين صورت، لذت‌ها و حلاوت‌هايي براي انسان بوجود مي‌آيد.
کسي که درباره ازدواج درست فکر کند، مي‌بيند هدف انسان چيست و به چرايي آفرينش پي مي‌برد. بنابراين، به صورت مجرد زندگي کردن موجب خسران دنيا و آخرت است. از این رو، در دنيا به گناه، چشم چراني، بي‌تقوايي آلوده شده و در آخرت کيفر آن را مي‌بيند. مجرد بودن و مسئوليت نداشتن، آزادي نيست.
تأخیر در ازدواج، مورد رضایت خدا و پیامبر نیست و اگر رسوم باطل و دست و پاگیر را از جامعه برداریم، این مشکلات برطرف می شود.
اسلام به طور اصولى با سركوب نيازهاى طبيعى و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسى، به شدّت مخالف است.
شهید مطهری (ره) در مورد غریزه جنسی و اهمیت رسیدگی به آن، این گونه می گوید: «به هر حال، از نظر اسلام علاقه جنسى نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلكه جزء خوى و خلق انبیا است. رسول اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، طبق آثار و روایات فراوان كه رسیده است، محبت و علاقه خود را به زن در كمال صراحت اظهار مى‏كرده‏اند و برعكس، روش كسانى را كه میل به رهبانیت پیدا مى‏كردند، سخت تقبیح مى‏نمودند». (1)
اسلام، به عنوان ديني که تمام ابعاد حيات انساني را مورد نظر قرار مي دهد، تعاليم پرباري را در ابعاد مختلف، از جمله تربيت و سلامت جنسي بر پايه وحي و سخنان ائمه معصومين (ع) براي بشريت به ارمغان آورده است و مطالعه و عمل به اين منابع غني از نکات آموزشي و تربيتي، انسان را به سعادت دنيوي و اخروي رهنمون مي سازد. بر اساس آموزه هاي ديني ما، هيچ نهادي نزد خداوند محبوب تر از نهاد خانواده نيست. در عرفان اسلامي، محبت زن و شوهر به يکديگر، مظهر عشق الهي دانسته مي شود و هر کدام از آن ها علاقه شان به ديگري بيش تر باشد، نزد خدا گرامي تر است.
خداوند حكيم، براى حركت بخشى به انسان و ايجاد انگيزه در او، به طور تكوينى و نظام طبيعى، احساس تشنگى و سختى تحمل تشنگى را در او قرار داده تا به حركت آيد و به سراغ آب برود. تحمل برخى كارها نيز بسيار سخت است. اما خداوند لذتى در آن قرار داده تا انسان به جهت دستيابى به آن لذت، زحمت‏ها را تحمل كند. از بهترين نمونه‏ها، تحمل سختى‏هاى اداره زندگى و تربيت فرزند است كه اگر لذت جنسى و شهوت نبود، چه بسا بسيارى از انسان‏ها براى ازدواج و پذيرش مسئوليت خانواده، اقدام نمى‏كردند. اما فشار غريزه جنسى و لذت شهوت، آنان را حركت مى‏دهد. و اين نشانه حكمت خدا و نظام‏مندى واقعى جهان هستى است.
براى توضيح بيش تر در اين باره به چند نكته اشاره مى‏شود:
1. اين كه «خداوند انسان را از ناحيه غريزه جنسى و ديگر غرايز آسيب‏پذير آفريده» تعبير دقيقى نيست. خداوند انسان را با دو دسته كنش و واكنش نيرومند (معنوى و مادى) آفريده است و اين خود انسان است كه مى‏تواند با تكيه بر اراده نيرومندى كه خداوند به او داده است، هر يك از آن ها را بر ديگرى غلبه دهد و به پيروى يا سرپيچى از هر كدام اقدام كند. بنابراين، آسيب‏پذيرى انسان تابع خواست و اراده او است. آنچه به طور مستقيم به خدا انتساب دارد، قرار دادن چنين غريزه نيرومندى در انسان است؛ اما آسيب‏پذيرى مربوط به خود انسان است. معناى قدرت و توانمندى نيز همين است كه انسان در دو جهت مخالف امكان فعاليت داشته باشد؛ در غير اين صورت، قدرت و توانمندى معنا نداشت. از اين رو، در انتساب كار زيبا به هر كس و اثبات قابليت و لياقت براى هر چيز آن گاه معنا دارد كه او توانايى بر انجام زشتى و يا قدرت رهايى از انجام كارى را داشته باشيد.
2. شكل‏گيرى خوبان و بدان انجام نمى‏پذيرد؛ مگر با وجود غرايزى هم‏چون شهوت و غضب كه داراى دو چهره خوبى و بدى مى‏باشند و مى‏توان گفت: چهره زيبايى‏ها آن گاه آشكارتر مى‏شود كه در كنار زشتى‏ها قرار گيرد و هنر مردان خدا آن گاه بيش تر جلوه‏گر مى‏شود كه با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقايسه شوند و در برابر حق‏ستيزان قرار گيرند. از اين رو، با نگاهى كلان به زندگى انسان‏ها وجود شهوت و غضب در تجلى زيبايى‏ها و حتى به فعليت رساندن خوبان نقش مؤثرى دارد.
3. اگر چه زمينه‏هاى فساد فراوان است و دغدغه آن بسيارى از جوانان را آزرده مى‏كند. اما بايد دانست كه خروش شهوت در برابر عزم و اراده جوانان و جوان‏دلان، نه تنها قابل فروكشى است؛ بلكه حتى با يك بار ايستادگى در برابر شهوت مى‏توان خاطره خوش آن تجربه نورانى در زندگى آدمى ماندگار شود؛ به طورى كه در صحنه‏هاى بعدى بسيار آسان‏تر مى‏توان بحران‏ها را پشت سر گذاشت و شايد اين تجربه براى خود شما نيز اتفاق افتاده باشد.
اسلام، برخلاف مسيحيت به غرايز - به ويژه شهوت جنسى - هرگز ديد منفى و پليد انگارانه ندارد. اسلام همه اين امور را بر اساس نظام حكيمانه خلقت، پرفايده و سودمند مى‏انگارد. آنچه از نظر اسلام مردود است، هدف نهايى قرار گرفتن و لجام گسيختگى شهوات، اسارت انسان در برابر آنها و غفلت از بُعد برين وجود آدمى است. اما استفاده بهنجار و صحيح از غرايز و سمت و سو دادن آن در مسير رشد و تعالى مورد تأكيد اسلام است.
4. شهوات و غرايز انسان، از جمله غريزه جنسى، به خوبى كنترل‏پذير است. مقصود از كنترل در اين جا نه سركوب آن، بلكه استفاده صحيح از آن است.
5. امداد الهى: خداوند همواره دستگير و مددكار كسانى است كه با جديت، خواستار پاك زيستن و دورى از گناه هستند: "وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ؛ (2) و كسانى كه در راه ما كوشيده‏اند، به يقين راه‏هاى خود را بر آنان مى‏نمايانيم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است".
پی نوشت ها:
1. شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره)، ج ۱۹، ص ۶۲۷، قم، انتشارات صدرا.
2. عنكبوت (29)، آيه 96.

ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی که قبلا مسلمان بوده، چه حکمی دارد؟

پاسخ:
ازدواج زن مسلمان با مرد مسیحی که قبلا مسلمان بوده جایز نیست. (1)

پی نوشت:
1. آیت الله صانعی، مجمع المسائل، ج2 ، سوال783.

پرسش:

متن صیغه موقت وشرایط آن را می خواستم بدانم؟

پاسخ:
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدّت و مهر را معيّن كردند، زن بگويد:
«زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» ( خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) عقد صحيح است
اگر زن مرد را وکیل بگیرد که از طرف او ایجاب را در عقد بخواند: مرد باید اول وکالتا از طرف زن بگوید: زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جای کلمه فلانا اسم زن را بگوید) یعنی وکیل گيرنده خود را برای خودم با مهر معلوم به ازدواج و همسری موقت در آوردم ، بعد بلافاصله از طرف خود بگوید: قَبِلْتُ التَّزوِیجَ لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، یا بگوید قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا ؛ قبول کردم ".
می‌تواند اول از جانب زن وکالتا بگوئید: مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، بعد بلافاصله از طرف خود بگوئید «قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا» یعنی ازدواج موقت را با مهر و مدت معین قبول کردم.
شرایط خواندن عقد
خواندن عقد چه دائم، چه موقت شرایطی دارد:
1- احتياط آن است كه صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى كه مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند، مى‏توانند به زبان خود بخوانند . گرفتن وكيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند كه معنى صيغه عربى را بفهماند.
2- كسى‏كه صيغه را مى‏خواند، بايد قصد انشا داشته‏ باشد ،يعنى قصدشان اين باشد كه با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد. زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول كند. وكيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد.
3- كسى كه صيغه عقد را مى‏خواند، بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد ،هر چند از طرف ديگرى وكيل باشد.
4- ولى يا وكيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معيّن كند، بنابراين اگر كسى چند دختر دارد ،نمى‏تواند به مردى بگويد: «زَوَّجْتُكَ احْدى‏ بَناتي» (يكى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).
5- زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند. اگر يكى از آن دو ظاهراً با كراهت اجازه مى‏دهد، امّا مى‏دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.
6- صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود . اگر طورى غلط بخوانند كه معنى آن را عوض كند، عقد باطل ‏است، امّا اگر معنى عوض نشود، اشكالى ندارد.
كسى كه دستور زبان عربى را نمى‏داند ،ولى كلمات عقد را صحيح ادا مى‏كند و معنى آن را نيز مى‏داند، عقد او صحيح است.
7 -در عقد موقت باید مهریه و مدت تعیین شود. بدون تعیین مهریه و مدت عقد، عقد موقت صحیح نیست.
8- اگر دختر باکره باشد ، باید پدر دختر اجازه بدهد. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم ، توضیح المسائل، مسئله 2031- 2033 ؛ 2037 و 2370.

باعرض سلام وخسته نباشید،

می خواستم بدانم که آیا یک مرد مجرد می تواند یک زن بیوه که مسیحی است را صیغه کند؟ آیا عقد موقت یک مسلمان با یک مسیحی حلال است؟

(طبق فتوای امام خمینی «رحمةالله علیه»)

پاسخ:
عقد موقت مسلمان با یک زن مسیحی جایز است (1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل م 2271 (مطابق با نظر آیت الله خامنه ای).

سلام . با احترام و عرض ادب . من علي قاسمي 22 ساله دانشجو و مقلد مقام معظم رهبري هستم مدتي است كه با يك خانوم دوست شده ام و دوستيمون هم فقط تو نت بوده و از لحاظ اعتقادي تقريبا ميشه گفت كه همسان هستيم و من او به هم علاقه داريم ولي بعد مسافت مانع شناخت بشتر همديگر شده و من هرچه اصرارميكنم اين فاصله ي مكاني مانع شناخت بيشتر همديگر ميشه و ايشون قبول نميكنه. ميخواستم موارد شرعي اين امر رابدونم . چكار بايد كرد . از طرفي دست كشيدن و قطع رابطه نيز برايم خيلي سخته. ممنون ميشم اگه راهنمائي كنين. باتقديم احترام علي

پيشاپيش از گزش احتمالي قلم پوزش مي‌طلبم . اميد است كه دلگير نگرديد.
فرض كنيد هزار دختر و پسر (500 دختر و 500 پسر) به صورت غير حضوري (اينترنت، تلفن، پيامك، نامه و ...) يا حضوري در مجاورت هم قرار بگيرند.فكر مي‌كنيد چند نفر از هزار نفر به اين نتيجه مي‌رسيدند كه ما به درد هم مي‌خوريم و در بيش تر موارد با هم هم‌نظريم و اصلا خداوند ما دو تا را براي هم آفريده است.
تجربه باليني چند ساله بنده و همكارانم نشان مي‌دهد كه در حدود 90 درصد (يا حتي بالاتر) دختران و پسران به همين نتيجه بالا مي‌رسند ،يعني همتايي در اكثر موارد. نتيجه همتايي خيالي و كاملا بي‌پشتوانه ازدواج‌هايي است كه سه چهارم آن به طلاق قانوني يا عاطفي مي‌انجامد.
ما انسان‌ها بر خلاف هوشمندي‌مان بسيار در معرض خطاهاي شناختي هستيم . خطاي شناختي بسيار آسيب‌‌زا فقط در اثر يك اصل فيزيكي ،يعني اصل مجاورت صورت مي‌پذيرد. تقريبا صد درصد زوجينی که براي درخواست طلاق به دادگاه‌هاي خانواده مراجعه مي‌نمايند،خود را يك روح در دو پيكر مي‌دانستند. آن ها در ابتداي آشنايي يك دل ، نه بلكه صد دل عاشق يكديگر بوده‌ و خيال مي‌كردند از هر جهت با هم تناسب و سازگاري دارند.
اين گونه آشنايي‌هاي خارج از چارچوب شرع و عرف نه تنها شناخت كامل يا نسبي از طرف مقابل به ما نمي‌دهد، بلكه راه را بر شناخت‌هاي نصف و نيمه‌مان مي‌بندد. در فضاي رابطه بين دو جنس مخالف بسياري از زواياي پيدا و پنهان طرفين مخفي مي‌ماند.
هيچ فرد دور انديشي براي انتخاب يك همراه و همسفر تا پايان عمر به شيوه‌هاي ناكارآمد متوسل نمي‌شود.
موفقيت ازدواج فقط در گرو ملاك‌مندي و معيارمندي انتخاب است . بدون رعايت همه‌جانبه ملاك‌ها و معيار موفقيت ازدواج در هاله‌اي از ابهام قرار دارد.
انتخاب عاشقانه از اساس باطل است . درست، زندگي عاشقانه در پرتو انتخاب عاقلانه است.
متأسفانه شما و ايشان با مسائل بسيار جدي زندگي برخوردي شوخي‌وار داريد. دختر و پسري كه هيچ‌گاه به خريد اينترنتي لباس و جوراب (به خاطر اين كه فكر مي‌كنند بايد جنس لباس را از نزديك ببينند و بعد خريداري كنند) نمي‌پردازند ،به انتخاب اينترنتي شريك زندگي پرداخته‌اند.
در عصر بمباران مفاهيم عشقي و مبتذل قرار داريم . دختران تحت تأثير اين امر و از اضطراب پيدا نكردن شوهر به هر كسي به آن ها روي خوش نشان دهد، وابسته مي‌شوند. چه بسا دختر از برخي اختلالات روان‌پزشكي مانند افسردگي بي‌بهره نباشد . اصرار بي‌جا و آسيب‌زاي ايشان از همين منظر قابل تحليل و بررسي باشد.
دختري كه در سلامت عقل و بهداشت روان به سر مي‌برد، اين گونه پا در يك كفش نمي‌كند . براي خود و زندگي خود بيش از اين ارزش قائل است.
يكي از مهم‌ترين ملاك‌هاي انتخاب همسر ، همتايي فرهنگي و آداب و رسوم است . با توجه به بعد مكاني احتمالي اين ملاك سرنوشت ساز به هيچ وجه رعايت نشده است.
با ورود غير خداپسندانه شما در اين وادي پر آسيب، اسباب وابستگي عاطفي و مرضي دختر را فراهم آورده‌ايد . هر چه بيش تر در اين مسير گام برداريد ، وابستگي بيش تر مي‌گردد. از آن جا كه اين ازدواج تا حد زيادي نمره قبولي نمي‌گيرد، فراق و جدايي احتمالي ضربات مهلكي بر روح دختر وارد خواهد آورد. ضرباتي كه به آينده ازدواجي شما با هر دختر ديگر قطعا ضربه خواهد زد.
در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد . گويا چاره‌اي جز تداوم اين راه پر سنگلاخ نداريد.
در صورت تمايل مي‌توانيد با مشاوران اين مركز با شماره 09640 بدون پيش شماره تماس حاصل نماييد.

بنده قصد ازدواج با دختری مسیحی را دارم، آیا می شود بدون تغییر دین ازدواج انجام شود. لطفا در این مورد توضیح دهید.

پاسخ:
ازدواج موقّت (نه ازدواج دايم) با زنان اهل کتاب مانند مسيحي و يهودي جايز است. ازدواج دایم با دختری که مسیحی هست، جایز نیست.
ازدواج با زناني که اهل کتاب نيستند، مطلقا (دايم و يا موقت) جايز نيست.(1)

پي نوشت:
1.امام خمینی؛ توضيح المسائل، مسئله 2397.

من هنوز ازدواج نكردم چون خواستگار مناسب خودم رو نداشتم الان خواهر كوچكترم براش خواستگار آمده نه ميتونم جلوي شانس اون رو بگيرم نه ميتونم خرد شدن خودم رو ببينم من در خانواده‌اي زندگي مي‌كنم كه اگر من بمونم ديگه امكان ازدواج برام مهيا نميشه چون بعد از اينكه خواهر بعدي خودم ازدواج كنه ديگران جرات پيدا ميكنند براي خواهر سومم بيان جلو اون طوري من براي هميشه مي‌مونم شما بگيد چه كار كنم در ضمن خيلي دعا كردم كه خدا يه خواستگار خوب برام بفرسته هرشب يس خوندم ذكر گفتم اما نشد امروز از خدا خيلي دلم گرفته فكر مي‌كنم ديگه نمي‌خوام دوستش داشته باشم چون توي اين دنيا فقط خدا رو داشتم اميدم به اون بود اما امروز خدا تنهام گذاشت و دلم رو شكست حتي نمي‌دونم كه بايد هنوز دعا بخوانم يا نه چون اعتماد و ايمانم نسبت به خدا از دست دادم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
متأسفانه شما سن دقيق خودتان را بيان نکرده ايد، ترتيب يا عدم رعايت ترتيب در ازدواج همشيران يکي ديگر از مسايل مهم در ازدواج است.
والدين معتقدند كه دختران شان را به ترتيب اولويت بزرگسالي شوهر دهند. اين نوع انديشه گاهي موجب ماندن چندين دختر در خانه مي‌گردد.
گاهي والدين استدلال مي‌کنند که اگر از دختر بزرگ عبور کنيم، ممکن است خواستگاري براي دختر بزرگ‌تر مراجعه نکند. اين باور گاهي باعث مي‌شود سرنوشت چند خواهر يا برادر به يکديگر وابسته شود و آنان نيز با مشکلاتي در اين زمينه روبرو شوند.
رعايت احترام نسبت به برادر يا خواهر بزرگ‌تر ضروري است، اما اگر در صدد باشيم که آن را به طور مطلق رعايت نماييم، گاهي مي‌تواند باعث از دست رفتن برخي موقعيت‌هاي مناسب براي خواهران و برادران محسوب گردد. در اين موارد اگر سن دختر يا پسري که به عنوان برادر يا خواهر کوچک‌تر مطرح هستند، چنان است که هنوز شانس ازدواج براي آنان هست، بهتر است کمي تحمل نمايند و اجازه دهند تا ترتيب ازدواج محقق شود.
اما چنانچه به دليل شرايط سني يا هر شرايطي ديگر، دختر يا پسر کوچک‌تر در معرض مخاطره قرار داشته و شانس ازدواج اندکي دارد، هرگز نبايد وارد اين اقدام مخاطره‌آميز گردد. در اين صورت، لازم است همشيره کوچک‌تر، در نخستين فرصت مناسب، پيش از همشيران بزرگ‌تر خود براي ازدواج اقدام نمايد.
همچنين گاهي فرد مناسب که از لحاظ جميع شرايط ممکن مطلوب است، براي خواستگاري از خواهر کوچک‌تر پيش‌قدم مي‌شود؛ در اين موارد، چنانچه امکان داشته باشد، خانواده‌ها مي‌توانند دو طرف را به يکديگر متعهد نمايند و برخي جنبه‌هاي تشريفاتي را به آينده واگذار نمايند؛ در غير اين صورت، انجام يک مراسم رسمي بدون ممانعت خواهد بود.
اما بدون ترديد، در مواردي که خواهران يا برادران ازدواج خودشان را عمداً به تأخير مي‌اندازند و يا خواستگارهاي شان را ردّ مي‌کنند، هرگز نبايد منتظر ازدواج آنان ماند و يا ازدواج را به تأخير انداخت. به هر حال به خدا توکل کنيد و مطمئن باشيد که خداوند بندگان خوب خودش را رها نخواهد کرد. خواندن يس هم به حکم يک وظيفه است و بخوانيد. ان شاء الله مؤثر واقع شود. اما هيچ يک باعث نمي‌شود تا ساير شؤون زندگي را تعطيل کنيد و منتظر بمانيد تا ازدواج محقق شود و سپس به زندگي ادامه دهيد.

صفحه‌ها