پرسش وپاسخ

مادر من زنی 50 ساله و خانه دار میباشد.یکبار همراه پدرم به حج عمره رفته.پدرم برایش نام نویسی حج تمتع را نمیکند و از نظر مالی توانایی این کار را دارد.آیا مادر من باید از پس انداز یا صد هزار تومانی که ماهانه میگیرد نام نویسی کند یا اینکار واجب نیست؟مرجع تقلید او امام خمینی است.و دیگر اینکه اگر به او واجب است میتواند هزینه اش را در صورت سلامت جسمی در راه خیر خرج نماید؟با تشکر فراوان از شما

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1- بر شوهر واجب نيست که همسرش را براي حج تمتع ثبت نام کند.
و در صورتي که مادر شما هزينه رفت و برگشت حج تمتع را ندارد رفتن به حج بر مادر شما واجب نيست و پول جمع کردن براي رفتن به حج هم واجب نمي باشد.(1)
2- اگر فرضا مادر شما توانايي مالي براي رفتن به حج پيدا کند رفتن به حج واجب مي شود و نمي تواند پول آن را در کارهاي خير مصرف کند و درصورتي که ديگر شرايط رفتن به حج موجود باشد بايد به حج برود.(2)
پي نوشت:
1. امام خميني، مناسک حج ، شرايط وجوب حجت الاسلام، مسأله 15.
2. همان، مسأله 23.

عمل جراحی بینی جهت زیبایی چه حکمی دارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عمل جراحي بيني براي زيبائي به خودي خود اشکال ندارد، لکن اگر همراه با لمس و نگاه پزشک نامحرم باشد جايز نيست.
چون عمل جراحى زيبايى، درمان بيمارى محسوب نمى‏شود ، نگاه كردن و لمسِ پزشک نامحرم بخاطر جراحي زيبائي جايز نيست.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله خامنه اي، استفتائات، سؤال س 1293و 1301.

با عرض سلام اگه شخصی از روی نادانی مشروب خورده باشد وحالا توبه کرده آیا میتواند نماز بخواند یا اینکه تا چهل روز نمیتواند بخواند

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در صورتي که توبه کند نمازش قبول است و بايد نماز ها را بخواند.
اگر کسي شراب بخورد و توبه نکند. طبق روايت تا چهل روز نمازش قبول نيست. و معناي روايت اين نيست که نماز نخواند، بلکه نماز خواندن واجب است و اگر نماز نخواند مرتکب گناه ترک نماز نيز مي شود، لکن اگر توبه نکند. تا چهل روز از نمازهايش ثواب نمي برد(1)، اما اگر کسي توبه کند، و از کاري که کرده پشيمان باشد، نمازهايش قبول مي شود و ثواب نماز برايش داده مي شود.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم
پي نوشت:
1. کافي ج 6 ص 401 باب آخر منه. . .، الفقيه ج3 ص 570 باب معرفه الکبائر التي اوعد الله .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چرا باید در شب قدر قرآن روی سر گذاشته شه؟ حکمت این کار چیه که باید روی سر بگیریم قرآن رو؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در کارهاي عبادي و احکام نبايد خيلي دنبال علت و حکمت بود. بلکه بايد دنبال اين بود که آيا اين دستور رسيده و سند دارد؟
عبادت به اصطلاح "توقيفي" است يعني دقيقا بايد طبق دستور خدا و پيامبر و بدون ذره اي کم يا زياد عمل شود و نمي توان عبادت اختراع کرد. اعمال شب قدر هم عبادت هستند و دقيقا بايد طبق دستور معصوم عمل شوند. در روايت وارد شده که در شب هاي قدر قرآن بر سر بگيريد و اين دعا ها را بخوانيد و ما تابع دستوريم حتي اگر وجه و حکمت آن را هم ندانيم.
البته سوال از حکمت عبادت ها و تحقيق براي يافتن آنها منعي ندارد و نتيجه مثبت هم مي تواند داشته باشد. ولي نبايد عمل را مشروط به دانستن و قبول کردن حکمت کرد.
خدا و پيامبر بندگان را به عمل لغو و بي فايده دستور نمي دهند و معصومين عمل لغو انجام نمي دهند و اگر کاري مي کنند، حتما آن کار حکمت دارد و در درگاه خدا پسنديده است. شايد قرآن به سر گرفتن، نماد خود را در پناه قرآن قرار دادن و قرآن را آقا و سايه سر و حاکم بر خود ساختن باشد.

با سلام. سوال من این است طبق ایه ی «إن الذین تدعون من دون الله عباد أمثالكم» «كسانی را كه به غیر از خدا می‏خوانید بندگانی مثل خودتان هستند»(اعراف/194). کمک خواستن از دیگران حرام است. پس چرا شیعیان از ائمه کمک میخواهند؟ برخی از اهل سنت میگویند طبق ایه ای که نوشتم چرا شیعیان از امامان خود کمک میگیرند.چرا به بارگاه و حرم انان میرون و از انان طلب یاری میکنند.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خدا عبادت و دعاي مشرکان را تخطئه مي کند. چون آن ها به بت هاي چوبي و سنگي يا انسان هايي مثل خود يا شياطين يا ملائکه به عنوان "رب" و "شريک خدا" در تدبير جهان متوسل مي شدند ، در حالي که اعتقاد آنان بي پايه بوده و آن ها هيچ کدام ،شريک خدا نبودند و اصلا شاني در تدبير نداشتند يا اگر مانند ملائکه شاني در تدبير داشتند، شان شان کارگزاري و اجراي امر خدا بود ،نه اين که شريک خدا باشند و در عرض خدا قرار بگيرند . اين عمل(تراشيدن شريک براي خدا و خواندن او) بزرگ ترين ظلم به خداي يگانه است . آيه بالا نهي از اين عبادت و خواندن است.
اما شيعه پيامبر و امامان را رب و شريک خدا در تدبير نمي داند، بلکه آنان را برگزيدگان خدا مي داند که خدا در قرآن محبت و اطاعت آنان را واجب کرده ، آنان را واسطه هدايت و رحمت و فيض خود ساخته ، از ما خواسته به آنان متوسل شويم و دست آنان را بگيريم تا ما را به خدا برسانند.
پس عمل شيعه با عمل مشرکان که در آيه بالا مورد نهي قرار گرفته، دو تفاوت اساسي دارد:
1. شيعه پيامبر و امامان را رب و شريک خدا نمي داند.
2. توسل شيعه به پيامبر و امامان هم به امر خود خداست که محبت و اطاعت آنان را لازم و واجب ساخته ، ما را براي هدايت يابي و رسيدن به سعادت به در خانه آنان فرستاده ، آنان را واسطه فيض و رحمت خود قرار داده است.
ما هميشه حاجات مان را فقط از خود خدا مي خواهيم اما براي حاجت خواستن ابتدا در محضر خدا به پيامبرش و جانشينان پيامبرش که بندگان مقرب خدا هستند ،عرض ارادت مي کنيم . از خدا مي خواهيم همچنان که ما به امر او به اين مقربان ارادت داريم و مطيع شان هستيم و محبت شان را در دل داريم، او هم به خاطر محبتي که به آنان دارد و به خاطر محبتي که به اطاعت کنندگان از آن ها دارد، به ما توجه کند و گناهان مان را ببخشد و توفيق بندگي بيش تر به ما بدهد و حاجات مان را برآورد.
اگر هم خود پيامبر و امام را صدا مي زنيم، به عنوان مقربان و محبوبان و بندگان برگزيده خدا صدا مي زنيم . خدا اين تقرب و محبوبيت و برگزيدگي را در قرآنش به ما اعلام کرده و به ما اجازه اين گونه صدا کردن را داده، بلکه بدان دعوت کرده است.
فرق است بين کسي که به بنده محبوب سلطان متوسل مي شود و از او به عنوان اين که بنده محبوب سلطان است، مي خواهد نزد سلطان براي وي شفاعت کند با کسي که به شخصي که سلطان اصلا به او ارادتي ندارد، متوسل مي شود و او را محبوب بلکه شريک و هم عرض سلطان شمرده و از او مي خواهد نزد سلطان وي را شفاعت کند.
فرد دوم براي سلطان شريک تراشيده که بزرگ ترين ظلم است . فردي را که محبوب سلطان نيست ،محبوب او خوانده که افترا بر سلطان و ظلم بزرگ تر ديگر است . بدون اجازه و امر سلطان از او شفاعت و واسطگي طلبيده است که اين هم تحميل بر سلطان و تعيين تکليف براي او و جسارتي بزرگ به ساحت اوست.

من دختري 15 ساله هستم و در حال حاضر دانش اموزم و مخارجم را پدرم ميدهند من پول هايي را كه هفتگي از پدرم گرفتم و يا به مناسبت هايي كادو گرفتم را در بانك پس انداز كردم ايا بايد خمس اين پول را بدهم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
پول هاي که پدر تان به شما مي دهند ، مانند کادو ها در حکم هديه مي باشد. بنا بر احتياط واجب بعد از گذشت يک سال هديه خمس دارد .(1)
در احتياط واجب مي توانيد به مرجعي که از لحاظ علمي در رتبه بعدي از مرجع شما مي باشد و در هديه خمس لازم نمي داند ،عدول کني تا خمس دادن در هديه بر شما واجب نباشد .(2)
پي نوشت ها :
1 . آيه الله مکارم ، توضيح المسائل ، م1477 .
2. همان ، م 9 .

ایا زن و مرد متاهل میتوانند به راحتی در فضای مجازی با هم دوست باشند و حتی با دوربین از دیدن همدیگر لذت ببرند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اين گونه ارتباط ها ولذت بردن ها بين زن وشوهر جايز است. فرقي بين فضاي مجازي و حقيقي نيست، ولي براي نامحرم جايز نيست.(1)
پي نوشت :
1. امام خميني ، تحرير الوسيله ، ص 242 .

سلام. من جوانی 20 ساله هستم . تمام نمازهایم را در خانه میخوانم . امام مشکلی که دارم این است که با خودم شک دارم. نمی دانم نمازها را برای رضا خدا میخوانم یا به خاطر ترس از خدا در آخرت. یا مثلا وقتی مسجد می روم که نماز بخوانم همش فکر میکنم نکنه برای موقعیت شغلی در آینده می روم یا به خاطر اینکه مردم فکر کنند من آدم خوبیم. خلاصه بگم همش فکر میکنم آدم ریاکاری هستم . ترخدا در این ماه رمضان راهنمایی ام کنید. چه کار کنم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
هر چند ريا در عبادت سبب باطل شدن عبادت است، لکن وسواس داشتن در مسئله ريا نيز سبب مي شود که انسان از فيض و برکات بسياري از امور عبادي محروم بماند.
همان طوري که ريا کردن ضرر دارد، وسواس در ريا نيز زمينه توفيقات معنوي را از انسان مي گيرد.
وسوسه از القاءات شيطان است، اگر از راه هاي ديگر نتوانست مؤمن را به انحراف بکشاند، از راه وسواس در انجام عبادات و ايجاد شبهه ريا وارد مي شود تا فکر و وقت مؤمن را تلف کند و از اين طريق او را به گناه بکشاند.
در روايت آمده است:« إِنَّمَا يُرِيدُ أَنْ يُطَاعَ فَإِذَا عُصِيَ لَمْ يَعُدْ إِلَى أَحَدِكُم‏» (1)يعني شيطان مي خواهد در طاعت او باشيد . وقتي شيطان را مخالفت کرديد، به سوي هيچ يک از شما باز نمي گردد.
اسلام مي خواهد شما به عنوان يک فرد مؤمن در تمام زمينه ها با وسواس مقابله کنيد و به وسواس و القاءات توجه نکنيد.
افراط و تفريط در اين مسأله مانند همه مسائل، اشتباه و خطاست. داشتن وسواس غلط است.(2)
اصل اعمال خود را براي رضاي خدا انجام دهيد .به وسواسي که در فکر شما ايجاد مي شود توجه نکنيد . بنا بگذاريد که عمل را براي رضاي خدا انجام مي دهيد. با اين روش هم در مسجد و جماعت شرکت کنيد و هم اين فکر را از خود دور کنيد. حتي اگر فکر مي کنيد که ريا انجام مي دهيد ،باز هم به اين فکر توجه نکنيد . نيّت خود را خالص کنيد. مدتي بي توجه به اين فکر رفتار کنيد، خود به خود اين حالت از شما برطرف مي شود.

پي نوشت ها:
1. الإستبصار،ج1- ص374،باب 217- باب من شك فلم يدر صلى ركعه.
2. آيت الله مکارم، اخلاق در قرآن، ج‏1، ص 290.

صفحه‌ها