پرسش وپاسخ

با توجه به این روایات امام صادق (عليه السلام) که نقل مى كند: «آن حضرت از پدر بزرگوارش و ايشان از اجداد طاهرينش و آنان از پيامبر اكرم و آن حضرت از جبرئيل و جبرئيل از خداوند متعال نقل مى كنند كه حضرت احديّت به ذات مقدس خود قسم خورده كه هر كس امام حسين (عليه السلام) را با اين زيارت، از دور يا نزديك زيارت كند، زيارت او را مى پذيرم و خواهش و حاجت او را برآورده مى كنم و فوز به بهشت و آزادى از جهنم را به او عطا مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه بخواهد قبول مى نمايم» سپس امام صادق (عليه السلام) به صفوان مى گويد: «هر گاه حاجتى پيدا كردى اين زيارت را بخوان كه بر آورده خواهد شد». من به این روایات اعتماد کامل داشتم و یک سال تموم واسه حاجتم این زیارت کامل با نماز و صد لعن و صد سلام خوندم، اما مشکلم گره محکم تری خورد و من خیلی خیلی داغون شدم. چرا؟ جواب این همه اعتمادم و امیدم به خدا و امام حسین (ع) رو از کجا بگیرم؟ به چه روایت و زیارتی دیگه اعتماد کنم؟ دیگه به هیچی اعتماد ندارم.

متأسفانه مشکل خود را بیان نکرده اید تا بتوانیم کمک نماییم اما توصیه می کنیم:
حال که الحمدلله این قدر همت بلند دارید که یک سال زیارت عاشورا خواندید پس شکیبا باشید و سریع عکس العمل نشان ندهید، برای حل مشکل خود دست از دامان پاک اهل بیت عصمت و طهارت (ع) برندارید؛ شاید ایراد از مشکل باشد که باید از راه دیگری حل شود، نه از زیارت عاشورا.
اما چرا گاهی دعاهای ما مستجاب نمی شود؟
در پاسخ باید بگوییم: بین اجابت دعا و تحقق مطلوب باید فرق قائل شد، زیرا اجابت دعا این است که به یا رب یا رب من جواب لبیک بیاید، یعنی هر وقت من یا الله بگویم، از طرف خدا لبیک و ندای «عبدی و بندۀ من بیاید». این امر قطعی است و شکی در آن نیست؛ اما تحقق مطلوب من ممکن است بشود و ممکن هم است نشود، حال اگر نشود، باید دید علت چیست؟
در اینجا خیلی مسائل دخیل است، از جمله:
1. گناه:
در دعای کمیل می‌خوانیم: اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء؛
خدایا! گناهانی را که باعث حبس دعا است، بر من ببخشای.
2.به کار نگرفتن عوامل طبیعی:
3.غفلت دل:
رسول اکرم(ص) می‌فرماید:
بدانید خداوند دعایی را که از قلب غافل برخاسته باشد نمی‌پذیرد. (1)
4.ترک امر به معروف و نهی از منکر:
امام علی(ع) می‌فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر ار ترک نکنید که خدا بدان را بر شما چیره خواهد کرد. آن گاه دعا می‌کنید اما دعای تان به اجابت نمی‌رسد». (2)
5.لقمۀ حرام:
پیامبر (صلی الله علیه وآله) در پاسخ به کسی که گفته بود: دوست دارم دعایم مستجاب شود، فرمود: غذایت را پاک کن و غذای حرام به شکمت نریز.(3)
6.بی‌اعتنایی به نماز:
حضرت زهرا(سلام الله علیها) می‌فرماید: از پدرم رسول خدا(ص) دربارۀ مرد و زنی که در نماز سستی و سهل انگاری می‌کنند پرسیدم، فرمود: دعایش مستجاب نخواهد شد و برایش بهره‌ای از دعای صالحان و نیکوکاران نخواهد بود. (4)
7.اسباب لهو و لعب و شراب در خانه نگاه داشتن:
امام علی(ع) می‌فرماید:
«به خانه‌ای که در آن شراب یا ابزار یا ساز و قمار باشد، فرشتگان داخل نمی‌شوند. دعای اهل آن خانه مستجاب نمی‌گردد. برکت از آن‌ها برداشته می‌شود». (5)
8.ریا کاری:
رسول خدا(ص) می‌فرماید: «به زودی بر امت من زمانی می‌آید که درون شان فاسد و ظاهرشان خوب باشد. به عنوان دست‌یابی به دنیا و برای فداکاری انجام نمی‌دهد، بلکه کارشان فقط به منظور ریا و خود نمایی است و هیچ باکی ندارند. خداوند آنان را به مجازاتی گرفتار می‌نماید، آن گاه دعا می‌کنند مانند دعا شخصی که در حال غرق شدن است اما دعای شان مستجاب نمی‌گردد».(6)
9.مصلحت نبودن:
یکی از محدودیت‌های دانش آدمی، دست نیافتن به باطن امور است، از این رو در چنبرة ظواهر کارها گرفتار می‌آید و در توصیف امور به خوبی یا بدی دچار اشتباه می‌شود. در مواردی از خدا چیزی می‌خواهد که به مصلحت او نیست اما خبر ندارد. خداوند ناتوانی انسان را چنین تصویر می‌کند:
« عسی ان تکروهوا شیئاً و هو خیر، لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شرّ لکم ؛ چه بسا از چیزی ناخشنود باشید، در حالی که برای شما خیر و خوب است و چیزی را دوست دارید، در حالی که بد است». (7) امام علی(ع) به صراحت این نکته را فرموده است: انسان برای دست یابی به چیزی پافشاری کند اما وقتی به آن دست یافت، آرزو کند کاش بدان دست نمی یافت. (8)
عوامل دیگری نیز دخیل است که باید رجوع شود.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی،بحارالانوار، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق،ج74، ص175.
2. شیخ کلینی، اصول کافی،‌دارالکتب الاسلامیه،تهران،1365ش، ج 7 ص 52،
3. شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه،آل البیت،قم،1409ق، ج 7 ص 145.
4. علامه مجلسی،بحارالانوار، ج80، ص21.
5.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 17، ص 315.
6. شیخ کلینی،کافی، ج 2، ص 296.
7. بقره (2) آیه 216.
8. ابن فهد حلى، عدة الداعى، يك جلد، دارالكتاب الاسلامى، 1407 ه، ص 17.

با سلام و خسته نباشید میخواستم بدونم اگه با زنی که در عده مرد دیگری است نزدیکی بکنیم تکلیف چیست؟ شنیدم میگن حکم زنای محسنه داره و بر هم حرام میشن. آیا راهی برای جبران و برگشتن داره اگه بخواهیم با هم زندگی کنیم؟ آیا میشه با دادن کفاره یا یه کاره دیگه این مشکل رو حل کرد؟ ممنوم میشم از پاسختون و راهنماییم، لطفا اگر امکان داره به ایمیلم جواب رو بفرستین.

اگر کسی با زنی که در عده طلاق رجعی است. نعوذ بالله زنا کند آن زن بر او حرام می شود و نمی تواند با او ازدواج نماید. اما اگر در عده متعه یا طلاق بائن یا وفات، زنا کند، بعدا می تواند او را به عقد خود در آورد.(1)
در موردی که حرمت ابد شده است نمی توان با کفاره یا مانند آن مشکل را حل کرد.
پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، م 2398.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا استمنا کردن موجب می‌شود انسان به سن تکلیف شرعی برسد؟حتی در سن قبل از15 سال؟

پاسخ:
اگر قبل از 15 سالگی بر اثر استمنا یا در خواب منی با شرایطش که بعدا ذکر می کنیم از او خارج شود علامت این است که بالغ شده است ولی اگر منی خارج نشود گرچه به خود ور برود و با خود بازی بکند و آلتش حالت نعوظ پیدا بکند ولی منی خارج نشود بالغ نشده است البته یک علامت دیگر برای بلوغ هم ممکن است قبل از 15 سالگی در نوجوان پیدا بشود و آن اینکه قبل از 15 سالگی موی درشت بالای عورت در زیر شکم بیرون آمده باشد این هم علامت بلوغ است.
شرایط منی
خروج منى در مردان سه علامت دارد:
ا) از روى شهوت و ارضای غریزه باشد.
ب) با فشار و جستن بیرون آید.
ج ) هنگام بیرون آمدن، بدن سست شود.
در صورتی که مایعی خارج شود که نشانه های منی را نداشته باشد، پاک است و غسل هم ندارد .(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی توضیح المسائل ، مسئله 2252. و آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبة الاستفتائات ، س 93 و س 180.

سلام، بنده حدود 27 سال دارم و پس از جدایی از همسرم کم کم به خودارضایی رو آوردم - البته قبل از ازدواج هم کم و بیش این کار را انجام می دادم - الان احساس می کنم به این مسئله اعتیاد پیدا کرده ام. البته من به اسمتمنای ابزاری اعتیاد پیدا کرده ام یعنی حتما فیلمی را باید ببینم یا داستانی با موضوع جنسی را باید بخوانم تا حین آن استمناء کنم. شخصی مذهبی هستم و هربار از این عمل ناپسند پشیمان می شوم. روزها با این موضوع مشکل ندارم و فقط شب ها این نیاز در من تبلور پیدا می کند. بارها از خدا خواستم و به ائمه (ع) توسل کرده ام ، آن ها هم عنایت فرموده اند اما اراده ی من برای این کار (ترک استمناء) کافی نبوده. در این سه سالی که از جدایی من می گذرد 2 بار ازدواج موقت همراه با ارتباط جنسی داشته ام که هر دو بار تقریبا خیلی زمان کوتاهی بوده است و برای من راهگشا نبوده است. احساس می کنم خواندن مقاله ها هم دیگر اثری بر من ندارد و باید به پزشک مراجعه کنم و شاید حتی لازم باشد دارو مصرف کنم. خواهشم این است که در این زمینه به من کمک کنید. اجرکم عند الله. در ضمن من ساکن تهران هستم. با تشکر.

پاسخ:
قبل از پاسخ به نامه شما، مقدمه ای کوتاه برای ایجاد بینش در شما نسبت به عمل آسیب زای خود ارضایی عرض می نمایم و آنگاه به رهکارهای مقابله با این عمل آسیب زا اشاره می نمایم و سپس در پایان شما تلفن کلینیک یکی از درمانگران مطرح کشور را که می تواند در این امر به شما کمک کند را ذکر می نمایم.
دوست گرامی به این نکته توجه داشته باشید که انزال در مردان و ارگاسم(رسیدن به اوج لذت جنسی) در زنان فرآیندی روانی- ارگانیکی و یا به عبارتی عاطفی- ارگانیکی است. توضیح اینکه ارضاء کامل و آرامش آورغریزه‌ی جنسی هنگامی به وقوع می پیوندد که شخص در دو جنبه جسمی و عاطفی نسبت به پاسخ دهی به آن اقدام نماید، به دیگر سخن وقتی نیاز جنسی به عنوان یک انرژی غریزی بخاطر عوامل بیرونی و یا درونی(بیرونی مثل دیدن صحنه های محرک و درونی مثل تخیلات تحریک کننده) در شخص براه می افتد و در درون شخص ایجاد ناآرامی می‌کند و خواستار پاسخ شخص به آنست است، شخص باید در دو طیف به موازات هم نسبت به ارضاء آن اقدام نماید.
1 - جنبه جسمی که با آمدن منی در مرد و ارگاسم در زن به وقوع می پیوندد
2- جنبه روانی و عاطفی که لازمه آن شرکت همسر در فرآیند ارضاء است. فقط در این صورت است که ارضاء غریزه ی جنسی به صورت کامل انجام می شود و آرامشی وصف ناپذیر در شخص حکم فرما می‌گردد و انرژی طوفان ساز اطفاء می شود. متاسفانه بسیاری ازجنبه دوم غفلت می‌کنند و به غلط تصور می‌کنند که با تحریک آلت تناسلی و ارضاء جسمانی تمام پروسه‌ی ارضاء تکمیل می‌شود و غریزه جنسی پاسخ کامل خود را می گیرد و حال آنکه اگر این تصور درست بود شخص باید بعد از خود ارضایی احساس آرامش کامل می نمود در حالی که بنا به شهادت بسیاری از کسانی که دست به خود ارضایی می زنند و از جمله خود شما، بعد از ارضاء مصنوعی دچار افسردگی و اضطراب می شوند و این بخاطر اینست که غریزه ی جنسی هنوز جواب کامل نگرفته و انرژی روانی حاصل از نیاز جنسی به طور کامل خاموش نشده است، و لذا هنوز این انرژی درسیستم روانی به عنوان یک انرژی طغیان گر و طوفان ساز می چرخد و روح و روان ما را به هم می ریزد و به همین جهت است که روانشناسان مطرح ومن جمله فرید از خود ارضایی به عنوان یک عامل مشکل ساز و مختل کننده سیستم روانی یاد می کنند و اسلام نیز از آن به عنوان یک گناه بزرگ یاد می‌کند، بیاد داشته باشید که حرامها و حلال های اسلام همه بر اساس یک مصلحت و مفسده برای روح و روان و جسم انسان شکل گرفته اند، مصالح و مفاسدی که دانشمندان و روانشناسان بعد از هزارو چهارصد سال به برخی از آنها پی برده اند.
بهر حال شما در وهله اول می توانید با کم کردن توقعات بیجا و رسوم خود ساخته اقدام به ازدواج نمایید و اگر تا این حد نیز از لحاظ مالی توانایی ازدواج دائم ندارید، می توانید با رعایت جوانب احتیاطی وبدون هیچ مشکلی از نظر اسلام و شرع مقدس و منع قانونی با یکی از زنان بیوه ای که می شناسید، اقدام به ازدواج موقت نمایید. پس چاره اصلی کار شما ازدواج دائم و اگر نشد ازدواج موقت و اگر نشد کنترل شهوت است تا زمانی که ازدواج مقدور گردد.
حال در زیر راهکارهایی برای پیشگیری و درمان به شما پیشنهاد می کنم:
- اعتقاد به درمان پذیری: شما باید باور داشته باشید که مشکلتان قابل حل است. و زمانی که بدانید قابل حل است، تلاش می کنید و نباید ناامیدی به شما غلبه کند.
- تدریجی بودن درمان: شما که چند سال است گرفتار این مشکل شده اید نباید از خودتان انتظار داشته باشید که در عرض چند روز یا چند هفته بتوانید این کار را ترک کنید.همین که به تدریج بتوانید تعداد دفعات آن را کم کنید، پیشرفت و موفقیت خوبی داشته اید. نباید در درمان آن عجله کنید. گاهی اوقات درمان خودارضایی حداقل به همان میزانی که فرد مبتلا به آن کار بوده نیازمند زمان است. ولی گاهی اوقات هم، فرد با اراده قوی خود می تواند پس از مدتی این کار را کاملا ترک کند. اگر شما بتوانید درمان این مشکل را تحت نظر یک مشاور دلسوز و امین و کاردان پیگیری کنید و مراحل درمانی را با راهنمایی های او قدم به قدم طی کنید قطعا موثرنر خواهد بود.
- تقویت اراده: تا زمانی که خودتان واقعا نخواهید و تصمیم قطعی برای ترک آن نگیرید می توان با قاطعیت گفت درمان امکان ندارد. ولی اگر خودتان بخواهید و اراده کنید می توانید بر هر مانعی غلبه کنید. گاهی اوقات افراد تمام راه های پیشگیری را می روند. ولی اراده شان برای ترک خودارضایی ضعیف است.آنقدر اراده شان ضعیف شده که نمیتوانند تصمیم جدی برای ترک بگیرند شاید تصمیم بگیرند. ولی تصمیم را عملی نمی کنند و نمی توانند به آخر برسانند. پس شما باید اراده تان را قوی کنید.
برای تقویت اراده راهکارهای زیر را به شما پیشنهاد می کنم:
1- تلقین جملاتی که به شما انرزی مثبت بدهد. سعی کنید این جملات را در ذهنتان مرور کنید.جملاتی مثل باید موفق شوم، هیچ چیز نمیتواند اراده من را متزلزل کند، من اراده لازم را برای کارهایم دارم و...
2- از پراکنده کاری و آشفتگی در کارهایتان پرهیز کنید. پس باید به کارهایتان انسجام دهید و سعی کنید کارهایی که بر عهده می گیرید ناتمام رها نکنید.
3- هرگز در کارها ناامید نشوید و تا جایی که می توانید تلاش کنید.
4- ترک گناه و مخالفت با وسوسه های شیطان است. سعی کنید به عادت های بد، نه بگویید.
5- هر روز سعی کنید چند آیه قرآن همراه با ترجمه بخوانید و همیشه به خدا توکل کنید.
6- از شکست خوردن نترسید و بدانید که هر شکست پلی به سوی موفقیت و پیروزی است.
-زمانی که وسوسه ی انجام عمل خوارضایی به ذهنتان می‌آید ومی خواهید این عمل را انجام بدهید، حواس خود را با چیزهای دیگر منحرف سازید، از آن مکان دور شوید و به فعالیت های دیگر بپردازید و سعی کنید به دستشویی بروید و با آب سرد آلت خود را بشویید. شستن آلت در دستشویی با آب سرد بهتر از استحمام با آب سرد است. و سعی کنید به هیچ عنوان به فیلم های مبتذل نگاه نکنید و اگر فیلمی دارید حتما آن را بیرون بیندازید طوری که امکان دسترسی برای شما وجود نداشته باشد. اگر بعد از هر بار که فکر خودارضایی به سرتان زد بلافاصله این کارهای ساده را انجام دهید به مرور متوجه می شوید که شما چند مدت است خودارضایی نکرده اید و این خودش قدم هایی به سوی موفقیت است.
- افزایش آگاهی: شما باید آگاهی تان در این زمینه که این عمل از لحاظ شرعی حرام است ،چه عواقب و پیامدهایی دارد را بالا ببرید. چون کسب آگاهی باعث بیداری انسان می شود.
- تشویق و تنبیه خود: تشویق باید چیزی باشد که به شما انگیزه بدهد.شما باید به خود بگویید اگر یک ماه این کار را انجام ندادم خودم را تشویق می کنم. دفعه بعد زمان پاک بودنتان را بیشتر کنید و بگویید اگر2ماه پاک بودم خودم را تشویق می کنم و همین طور دفعات پاک بودن را زیادتر کنید.
تنبیهی که برای خود انتخاب می کنید باید قدرت بازدارندگی بالایی داشته باشد، به طوری که اگر خواستید خودارضایی کنید تلخی تنبیه به ذهنتان بیاید و همین امر مانعی در برابر خودارضایی شود.
البته تنبیه و تشویق نباید به گونه ای باشد که شما از انجام آن ناتوان باشید و کم کم از کارایی بیفتید. و نوع تنبیه و تشویق در افراد متفاوت است.
- یاد مرگ و قیامت: همه ما مسلمانیم و معتقدیم که پس از مرگ جهانی دیگر پیش روی ماست و همه کارهایی که در این دنیا انجام داده ایم، بازتابی در آن دنیا دارد. و هر کسی پاسخگوی اعمالش است. کسی که این افکار در ذهنش خطور کند کمتر به سمت خودارضایی می رود. شما باید بدانید این کار شهوتی زودگدز است و اگر این کار را انجام بدهید، عذاب خدا سخت است.
- توجه به ارزش و اهمیت انسان: اگر شما به ارزش و منزلت خود پی ببرید و بدانید که خدا برای چه هدفی شما را آفریده و شما دارای چه مقامی هستید ، کمتر دست به این کار می زنید.
- شناسایی زمان خودارضایی: وقتی که شما بفهمید چه موقع وسوسه ی این کار به سراغتان می آید، می توانید با برنامه ریزی جلوی آن را بگیرید.
-تنظيم برنامه خواب: خواب و استراحت كافى و نظام مند علاوه بر جهات درمانى اش، داراى ابعاد پيش گيرانه اى نيز هست و در سلامت انسان نقش مهمى ايفا مى كند. نظام مند بودن خواب تأثير خوبى در پيش گيرى از انحرافات دارد. اگر بتوانید ترتيبى انخاذ نمایید كه اوايل شب به رخت خواب بروید و صبح زود از جاى خود بلند شوید، بسيار مفيد است; بخصوص اگر پس از خستگى و تلاش روزانه به رخت خواب بروید. طبيعى است كه اگر شما با خستگى به رخت خواب نروید، به ناچار مدت زمانى را در بستر بيدار خواهید ماند تا به تدريج، به خواب روید و چون افكار و انديشه هاى شهوانى و تحريك آميز معمولا در اين مواقع به سراغشما مى آيند، نوعى تنظيم خواب و استراحت منظّم براى شما، ضرورت دارد.
بدين روى، بهتر است شما در ميانه روز و يا بعد از ظهرها، حتى المقدور نخوابید تا در اثر تلاش ها و فعاليت هاى روزانه، شب را زودتر و بهتر به استراحت بپردازید. دماى اتاق خوابتان نبايد زياد گرم باشد و بهتر است با باز كردن پنجره اى، ضمن استفاده از هواى آزاد و مناسب، تهويه اتاق صورت گيرد.
- كيفيت خواب و رختخواب: كيفيت خواب و بستر خواب مى تواند در تحريكات بدنى و جنسى تأثير داشته باشد. سعى كنيد به پشت بخوابيد و از دمرو (به صورت) خوابيدن اجتناب نماييد. شما بايد عادت كنید به پشت بخوابید، در رخت خواب بسيار گرم و نرم نخوابید (در جاى معمولى بخوابید); زيرا رخت خواب گرم و نرم و به رو خوابيدن از جمله عوامل تحريك و انحراف جنسى است. و حتی سعی کنید با وضو بخوابید، به سمت قبله بخوابید، به محاسبه اعمالتان بپردازید و...
- اصلاح برنامه غذايى: كيفيت تغذيه در دوران بلوغ، مى تواند در شكل گيرى مسائل انحرافى، مؤثر باشد. سعی کنید از خوردن بیش از اندازه غذاهایی مثل خرما ، دارچین ، تخم مرغ ،پیاز و غذاهای پرچرب بپرهیزید. . ديگر آنكه بايد براى صرف غذا، زمان مناسبى را انتخاب كنید. زيرا يكى از علل بى خوابى شب ها و عدم آرامش روحى، تغذيه نامناسب و زمان نامناسب آن است. برخى خوراكى ها اگر در شب استفاده شود، معده را ناراحت و ناآرام مى كند، و موجد خواب هاى آشفته مى شود.
- اجتناب از مشاهده فيلم هاى مبتذل: يكى از ابزارهاى محرّك شهوات و انحراف نوجوانان و جوانان، ديدن فيلم هاى مبتذل و جنسى است. اين فيلم ها فكر و انديشه فرد را تخريب می کند. اگر شما به فيلم غيراخلاقى و جنسى نگاه كنید، آن صحنه ها هميشه در مقابل چشمانش مجسم مى شوند و در ذهنتان تداعى شده و باعث تحريك جنسى و اعمال ناپسند مى شوند. این فیلم ها اعتیاد آورند. بنابراین به هیچ عنوان آن ها را نگاه نکنید. همه فیلم ها را بیرون بریزید طوری که از هیچ طریقی به انها دسترسی نداشته باشید.
- حاضر نشدن در محيط هاى آلوده: محيط هاى آلوده و غير اخلاقى مى توانند از جمله زمينه هاى انحراف باشند. يكى از مصاديق انحراف همين مجالس لهو و خوش گذرانى ممنوع و حرام است. بنابراین به هیچ وجه در اینگونه مراسم شرکت نکنید مثلا عروسی هایی که موسیقی نواخته می شود و افراد بدحجاب در آن حضور دارند یا مراسم هایی که مردان و زنان بصورت مختلط و با وضع نامناسب هستند و...
- برنامه ريزى براى اوقات فراغت: تعطيلات زياد و بى برنامه در عين حال كه موجب احساس سرگردانى و بلاتكليفى می شود به تدريج موجب سرخوردگى و يأس فردمى گردد و موجب مى شود فرد به كنج خلوت و انزوا پناه ببرد و راهى براى مشغوليت خود بجويد. اين مشغوليت در بسيارى از موارد، به انحرافات جنسى و از جمله خودارضايى منجر مى شود.بنابراین شما باید برای اوقات فراغت تان برنامه ریزی کنید.مثلا به کوه بروید، به شنا، پیاده روی و...
- قطع رابطه با دوستان مشكل آفرين: معاشرت و همنشينى با دوستان سالم و با ايمان موجب رشد شخصيت انسان و تقويت ارزش هاى اخلاقى و معنوى در مى گردد. انتخاب دوستانى كه از لحاظ درسى، اخلاقى، خانوادگى و ادب، شايسته اند، خود مى تواند بهترين بازوى موفقيت انسان و قرار گرفتن در مسير پاك و بدون انحراف باشد. از سوى ديگر، دوستى با افراد پست و فرومايه يكى از زمينه هاى انحراف است. دوستان منحرف و بى بند و بار سعى دارند احساس ها و تجربه هاى راست يا دروغ خود يا ديگران را درباره مسائل جنسى و انحراف اخلاقى با حرص و ولع و با حالتى غرورآميز، براى افراد پاك و نورانى تعريف كنند و آنان را به سمت اين ناهنجارى ها سوق دهند. بنابراین تا حد ممکن از معاشرت با این دوستان بپرهیزید.
- پرورش معنويات در خود: ايمان به خدا و تقويت معنويت نقش مهمى در جهت دادن به افكار و انديشه و گفتار و و كردار انسان دارد. باورهاى اعتقادى و اعمال عبادى و معنوى، تفكر و انديشه انسان را به سمت كمالات اخلاقى سوق داده و از خيال پردازى در افكار شيطانى باز مى دارد.
- اجتناب از تنهايى: شما بايد سعى كنید تا مدتى طولانى، در مكان هاى خلوت و تنها سپرى نكنید زيرا تنهايى، خود عامل مهمى براى تحريك خودارضايى و زمينه ساز ارتكاب اين عمل است. بنابراین بیشتر سعی کنید در محیط صمیمی خانواده قرار بگیرید.
- تعديل انرژى بدن با روزه: يكى از شيوه هاى درمان خودارضايى تغيير جهت دادن انرژى روانى و جسمانى و تخفيف اين انرژى است. در اين شيوه، يكى از مهم ترين و مؤثرترين راه كارها «روزه دارى» است كه اين روش و راه كار موجب تخفيف انرژى روانى و جنسى در شما مى گردد و شما را از انحراف جنسى و بخصوص خودارضايى مصون مى دارد.
- استحمام با آب سرد: استفاده از آب سرد، بخصوص دوش گرفتن با آب سرد و شستشوى اعضاى جنسى با آن، در جلوگيرى از تحريكات جنسى و كاهش آن، نقش قابل توجهى دارد. البته بايد توجه داشت كه اين روش براى همه افراد توصيه نمى شود. زيرا آب سرد براى برخى افراد ضرر جسمانى دارد و نمى توانند با آب سرد دوش بگيرند. از اين رو در استفاده از اين روش، بايد دقت كافى نمود.
- . كوتاه كردن مدت حمام: قرار گرفتن در هواى گرم و مرطوب يكى از عوامل تحريكات جنسى است، بخصوص اگر بدن انسان لخت و برهنه باشد. در هنگام استحمام به نكاتى كه در پى مى آيد، توجه لازم مبذول‌دارید:
1. سعى كنند مدت حمام كردن تان كوتاه باشد، زمان زيادى در حمام‌نمانید.
2. به آلت تناسلى خود در آينه و يا به طور مستقيم توجه نكنید.
3. از بازى با آلت خود و ماليدن آن اجتناب نمايید.
4. براى نظافت موهاى بدن خود، از داروهاى نظافت بهداشتى مثل «موبر»‌استفاده‌كنید.
5. در حمام، هيچ گاه كاملا عريان نشوید، بلكه از شورت يا لنگ استفاده‌نمايید.
6. حتى الامكان موهاى زايد بدن خود را با فاصله بيشترى ازاله كنید. يعنى سعى نمايید موى بدن خود را بيشتر نگه دارید. (ولی نبایدفاصله کوتاه کردن زیاد طولانی شود. چون باعث کثیفی می شود و به تبع خارش ایجاد می کند و این خارش خودش باعث خودارضایی فرد می شود).
البته با توجه به برخی از فرازهای نامه شما احتمال دارد خود ارضایی شما ریشه در وسواس نیز داشته باشد، این امر در یک مصاحبه بالینی جامع مشخص می گردد، چون در تهران زندگی می کنید من آدرس یکی متخصصین و درمانگرانی را که می تواند در ترک این عمل آسیب زا شما را یاری بسیار نماید بحضورتان معرفی می نمایم. و دکتر سید جلال یونسی یونسی02144015879

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام حکم ازدواج موقت یا دایم برای شخصی که دوجنسیتی میباشد مثلازنی که دستگاه جنسی مردانه دارد یا بلعکس چیست؟ باتشکر

1- دو جنسی که در اصطلاح به آن خنثی گفته می شود، دو قسمند:
یک قسم از خنثی، توسط بعضی ازآزمایش های ساده و یا توسط پزشک تشخیص داده می شود که مرد است یا زن، مثلا: اگر هم آلت زنانه دارد و هم مردانه، چنانچه ادرار اول از آلت تناسلی مردی خارج شود، مرد است و اگر اول از آلت تناسلی زنی خارج شود، زن است (1). اگر از این راه و یا توسط پزشکان تشخیص داده شود که شخص دو جنسی (خنثی) مرد است، آلت تناسلی زن را بر می دارند و مرد می شود و احکام مرد را پیدا می کند. اگر تشخیص دادند که زن است، آلت تناسلی مردی را برمی دارند و زن می شود. ازدواج او نیز جایز است.
قسم دوم از خنثی آن است که به وسیله آزمایش یا پزشکان و از هیچ راهی قابل تشخیص نباشد که زن است یا مرد. او را خنثی مشکل گویند. چنین شخصی در تکالیفش باید احتیاط کند. مثلا در نماز تمام بدنش را بپوشاند و ازدواج هم نمی تواند بکند.(2)
اگر خنثی مشکل نباشد، و جنسیت او توسط پزشکان یا از راه های دیگر معلوم شده باشد که زن است یا مرد، ازدواج او مشکل ندارد، هر چند جراحی هم نشده باشد. اگر کسی با ازدواج با او موافقت کند، بدون عمل جراحی نیز ازدواج اشکالی ندارد. اما اگر خنثی مشکل باشد، در صورتی که به وسیله عمل جراحی تغییر جنسیت ممکن باشد و او را ملحق به زن یا به مرد کند، اگر تبدیل به مرد شود، حکم مرد را دارد. اگر به جنس زن تغییر کند، حکم زن را دارد(3) بعد از تغییر جنسیت می تواند ازدواج کند. اما اگر خنثی مشکل با عمل جراحی هم قابل تغییر یافتن به مرد یا زن نباشد، نمی تواند با کسی ازدواج کند.
در هر حال، یکی از دو طرف زن و مرد بودن بر دیگری غالب است. چنین شخصی حتی اگر جراحی نکند‌، حکم مورد غالب را دارد.
پی نوشت ها:
1. شهید ثانی، لمعه، بحث ارث خنثی.
2. آیت الله مکارم، استفتاءات جدید، ج 1، س 849.
3. رهبری، استفتاء، مسئله 1289.

آیا می توان با زن مسیحی ازدواج موقت کرد؟

پاسخ:
بله می توان با زن مسیحی ازدواج موقت کرد.(1)

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 2397.(مطابق با نظر آیت الله خامنه ای).

سؤال من در مورد ولایت تکوینی است، پس با اين حساب بايد بگوييم خود امام شفا مي دهد؟ و يا بگوييم به خاطر مقام امام، خدا شفا مي دهد؟ اصلا خدا شفا مي دهد يا امام؟ پس با اين حساب ما پانزده خدا داريم با اين تفاوت که يکي از آنها به بقيه قدرت خدايي داده؟ اين که من ميگم به خاطر اين هست که بعضي از شيعيان مي گويند امام عالم غيب است، آن هم همه غيب ها خيلي خوب است.

ما فکر کنيم بعد اعتقادي را قبول کنيم بعد از هزار سال هر کس هر چه گفته و نوشه آيا بايد مرجع بزرگان ما باشد؟ چرا؟ در ضمن من شيعه هستم و هرگز منصرف نمي شوم مشکل جايي است که قرآن و عقل و حتي بسياري از دعاهاي معصومين کاملا چيز ديگري مي گويد. آيا امام علي (ع) نگفتند هر که مرا به اندازه خدا بزرگ کند هلاک مي شود.

پاسخ:
دوست بزرگوار به نظر می رسد مطالبی که در مورد ولایت تکوینی ائمه (علیهم السلام) و علم غیب داشتن آنها و جایگاه این دو مقام برای آنها شنیده اید اندکی با واقعیت فاصله دارد و با تلقی های عرفی و غیرعلمی ممزوج شده و باعث گشته تصور نادرستی از این دو اعتقاد دینی برداشت نمائید و طبیعتا سؤالات شما هم نتیجه چنین تلقی می باشد، حال آن که ولایت تکوینی و هم علم غیب امامان (ع) با آن چیزی که در ذهن شما تصویرسازی شده است متفاوت بوده، لذا لازم است با تکیه بر آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) حقیقت این دو اعتقاد و باور و تفاوت آن با برداشت های شخصی روشن گردد تا خود به خود پاسخ ها مشخص گردد، لذا در ضمن چند نکته سعی می شود به این تفاوت ها اشاره شود:
1.ولایت تکوینی که خداوند به برخی از افراد با ویژگی های خاص نظیر انبیاء و ائمه (ع) اعطا می نماید، توانمندی خاصی در عرض ولایت تکوینی خداوند نیست، بلکه امتداد همان ولایت تکوینی خداوند می باشد، یعنی این ولایت تنها به افرادی اعطا می شود که به جهت رسیدن به مقام عصمت، تمام هستی آنها (اعم از اندیشه، رفتار، گفتار، تصمیمات، دوست داشتن ها و نفرت ها، اعمال و کردار و ... ) دقیقا مطابق خواست و رضایت و اراده خداوند می باشد(1)، به همین دلیل اراده آنها گویای اراده خداوند بوده، رضایت آنها نشانه رضایت خداوند و غضب آنها تجلی غضب خداوند می باشد، لذا اعطای چنین ولایتی از سوی خداوند به آنها در واقع همان اعمال ولایت تکوینی خداوند می باشد نه مقامی در کنار ولایت تکوینی خداوند، یعنی آنها این ولایت را فقط در جائی به کار می برند که خواست و رضایت و اراده خدا باشد و در واقع آنها مجری اوامر الهی هستند و هرگز بر خلاف اراده خداوند و مطابق میل وشهوت و اراده شخصی خود نه چیزی را اراده می کنند و نه اجازه دارند که چنین کاری کنند(2) (البته این به معنای مجبور بودن آنها نیست زیرا با اختیار و تلاش و انتخاب خودشان شایستگی این مقام الهی را یافتند) لذا با توجه به این نکته دیگر معنا ندارد که ائمه را به خاطر داشتن چنین مقامی ،خدایانی در کنار خدای یگانه تلقی نمائیم و به همین بیان معنا ندارد که شفا گرفتن به دست امام معصوم (ع) را شفا از غیر خدا تلقی نمائیم. زیرا حتی بر فرض شفا گرفتن یک بیمار بواسطه اراده امام معصوم چیزی غیر از تحقق اراده خداوند نیست.
2.در مورد علم غیب امامان معصوم نیز اعتقاد شیعه طبق آیات قرآن و روایات این است که این علم مستقلا مخصوص خداوند متعال می باشد(3) و تا خداوند اراده نکند احدی از چنین علمی بهره نخواهد داشت در عین حال پیامبران الهی و ائمه (ع) به جهت وظیفه الهی خاصی که در زمینه هدایت انسان ها بر عهده داشتند هرگاه انجام این وظیفه به دلائل خاصی نظیر اثبات حقانیت امامت خود به جویندگان حقیقت و یا هدایت باطنی افراد به مسیر الهی اقتضا می نمود از برخی مسائل به صورت غیبی آگاه شوند، هرگاه چنین اراده ی می نمودند خداوند متعال آنها را از آن مسائل خاص آگاه می نمود(4) و در قرآن کریم نیز اجمالا اعطای این علم به برخی از انبیاء الهی تایید شده است.(5) اگرچه در شرایط عادی آنها صرفا با تکیه بر همان آگاهی های عادی خود مثل دیگران زندگی و قضاوت و داوری می نمودند. هیچ یک از بزرگان و عالمان دینی ما نیز غیر از این مطلب ادعائی ندارد.
3. اعتقاد به ولایت تکوینی ائمه و داشتن علم غیب نسبت به برخی از حوادث و اخبار از غیب در برخی از مواقع و اطلاع از رفتار و عملکرد افراد از راه علم الهی منافاتی با بندگی و عبودیت ائمه ندارد. همانطور که داشتن چنین مقاماتی حاکی از اوج بندگی و عصمت ائمه (ع) در پیشگاه خداوند می باشد، لذا همانطور که داشتن چنین مقامی فرد را تا حد خدائی بالا نمی برد، اعتقاد به چنین مقامی برای آنها با توحید و یکتاپرستی منافاتی ندارد، کلام امیر المؤمنین علی (ع) نیز ناظر به افراد غالی می باشد که در زمان حیات حضرت، با مشاهده کرامات خاص و قدرت های ویژه از حضرت، از آنجائی که از روی ضعف اعتقاد نتوانستند بین بندگی امیرالمؤمنین و داشتن چنین مقاماتی جمع نمایند، از روی کج فهمی علی رغم تاکید حضرت بر بندگی خویش در درگاه الهی، قائل به خدابودن حضرت شدند، و در همان زمان نیز مورد طرد و خشم و غضب و در نهایت جنگ و قتل از جانب حضرت قرار گرفتند.

پی نوشت ها:
1.«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَى»؛«و هرگز(پیامبر خدا) از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد! آنچه مى‏ گويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست!» (سوره نجم(53) آیه 3و4).
2.«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ*لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ* ثمُ‏َّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ»؛ «اگر او(پیامبر خدا) سخنى دروغ بر ما مى‏ بست، ما او را با قدرت مى‏ گرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع مى‏ كرديم،» (الحاقه (69) آیه 44الی 46).
3.«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُو»؛ «كليدهاى غيب، تنها نزد اوست و جز او، كسى آنها را نمى‏ داند» (انعام(6) آیه 59).
4.رک: ثقة الاسلام كلينى، الكافي، ج 1 باب: ان الائمة اذا شاؤوا ان یعلموا علموا ؛ دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش .
5.«ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْك»؛« (اى پيامبر!) اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى‏ كنيم» (آل عمران(3) آیه 44).
6.«و ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي‏ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ»؛ « چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برمي گزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏ گذارد.)» (آل عمران(3) آیه 179).

آیا دختر و پسری که عقد کرده اند اگر تا 6 ماه نزدیکی نکنند بر یکدیگر حرام میشوند

دختر و پسری که عقد کرده اند اگر تا 6 ماه نزدیکی نکنند بر یکدیگر حرام نمی شوند و همچنان زن و شوهرند.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله بهجت، توضیح المسائل، ص376.

صفحه‌ها