آداب دوستی
۱۳۹۰/۱۲/۲۹ ۲۰:۱۰ شناسه مطلب: 64649
سلام من نسبت به دوست خودم بدبین شده ام احساس میکنم که دوستی ما خیلی کم است. مثلا امروز دوست من می توانست مرا به خانه مان با ماشینش برساند،ولی گفت می دانی که بنزین گران است. و گفت خودت برو . در حالی که من اگر جای او بودم دوست داشتم او را برسانم.برایم هم مهم نبود که چه قدر بنزین مصرف شود. او فردی با تقوا است حالا به نظر شما من دوستی ام را با او ادامه دهم؟ کمک کنید
در روایات از دوستی با کسی که عقل و خرد(1) و صلاحیت اخلاقی(2)ندارد و به تعهدات خویش پای بند نیست، نهی شده است. امام صادق(ع) میفرماید:"دوستی حد و مرزی دارد. هر کس آنها را مراعات کرد، دوست حقیقی است و گرنه نسبت دوستی به او نده. حدود دوستی عبارتند از:
1 . آن که نهان و آشکارش برای تو یکسان باشد.
2 . زینت تو را زینت خود و عیب تو را عیب خویش شمارد.
3 . اگر به ریاست و ثروت و پست و مقام برسد، رفتارش عوض نشود.
4 . اگر تمکن پیدا کرد، از آن چه دارد، نسبت به تو دریغ نورزد.
5 . تو را در گرفتاریها رها نکند و تنها نگذارد". (3)
امام سجاد علیهالسلام مردم را از رفاقت با پنج دسته برحذر داشته است:
ای فرزندم، به پنج گروه نظر کن و با آنها رفاقت نکن و سخن نگو و همراه آنها نشو:
1 - از رفاقت با دروغگو بپرهیز که او مانند سراب است که نزدیک را دور و دور را نزدیک جلوه میدهد.
2 - از دوستی با گناهکار اجتناب کن که تو را به یک لقمه یا کمتر میفروشد.
3 - از رفاقت با بخیل خودداری کن که تو را در زمانی که نیاز به او داری، رها میکند.
4 - از مصاحبت با نادان بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند. اما ضرر میرساند.
5 - از دوستی با کسی که از خویشاوندانش بریده، دوری کن که او را در قرآن ملعون یافتهام". (4) دوست خوب کسی است که به آداب دوستی متعهد باشد.
با توجه به آن چه گذشت:
چنان چه دوست شما ویژگی های یک دوست خوب را دارد و خصوصا اگر تمکن داشته باشد، از آن چه دارد، نسبت به شما دریغ نورزدو در گرفتاریها شما را رها و تنها نگذارد، بهتر است با استفاده از اسباب تقویت دوستی این رشته رفاقت را محکم تر کنید. یکی از مهمترین اسباب در استحکام رشته رفاقت و دوستی، پرهیز از بدبینی و سوءظن است.
معنای حسن ظن داشتن به افراد این است که درباره اشخاص گمان بد نداشته باشیم، نه این که یک باره با کمال سادگی دین و دنیای خود را به آن ها تسلیم کنیم. این کار خلاف عقل و دین است که آدمی به اشخاصی که شناخت درست و کاملی ندارد و آنان را هنگام عمل نیازموده، اعتماد کند و تسلیم آنان شود.
بر این اساس بر فرض مثال اگرچه دوست شما می توانست شما را به خانه برساند، ولی گفت می دانی که بنزین گران است، باید سخن او را حمل بر صحت و عدم تمکن و توانایی او در پرداخت هزینه بنزین و...نمایید.
فراموش نکنید گاهی انتظارات بیش از حد و نا بجا سبب دلخوری انسان از دیگران و کم کم قطع روابط می شود. در این مورد نیز تامل کنید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر با بخش تلفنی مرکز (09640) تماس بگیرید و با طرح جزئیات، راهنمایی لازم را دریافت نمایید.
مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:
1- دوستی در قرآن و حدیث، ری شهری؛
2- دوستی و دوستان، سید هادی مدرس، ترجمه حمیدرضا شیخی و حمیدرضا آژیر، از انتشارات آستان قدس رضوی، 1376 ؛
3- آئین دوستی (دوست یابی) دیل کارنگی، انتشارات پیمان 1378؛
پینوشتها:
1. غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، 1366 ه. ش، ص429 .
2. همان، ص 431.
3. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق ، ج8، ص 329 .
4. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج2، ص 376 .
۱۳۹۰/۰۹/۰۳ ۰۰:۴۶ شناسه مطلب: 54143
با سلام و خسته نباشید. با توجه به اینکه دوستی گستره وسیعی دارد و از صدا زدن به اسم کوچک تا آسیب های حاد را شامل میشود در صورت امکان در مورد احکام انواع دوستی میان دختر و پسرو دلائل آن ها(عقلی ونقلی) توضیح دهید. با احترام
باید بدانید که دوستی میان دختر و پسر نامحرم، حرام است و اشکال دارد و زمینه فساد و گناه را فراهم می کند و ضرر و ضربه آن را نه تنها خود دختر و پسر می بینند، بلکه جامعه هم متضرر می شود. مطمئناً رابطه دختر و پسر، یک دوستی ساده مانند دوستی دو دختر یا دو پسر نیست؛ بلکه در دوستی و ارتباط دو جنس مخالف، پدیدهای وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن هم مسئله غرایز جنسی است که قابل انکار نیست. هرچه سعی شود نادیده گرفته شود، باز نمیتوان وجود آن را انکار کرد. به خصوص، در مورد دختران و پسران جوانانی که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسی قرار دارند.
این که از نظر اخلاقی یا دینی برای آن حد و مرزی قرار داده شده، به جهت پیامدهای مختلف آن است.
اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد و از این طریق، آرامش روحی و روانی و پیوندهای عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود.
به جهت همان میل شدید جنسی، گاهی اوقات بی آن که دختر و پسر (به خصوص پسران) بخواهند، در شرایطی قرار میگیرند که حتی اراده خود را از دست میدهند و دیگر نمیتوانند از ارتباط جنسی خودداری کنند و ناخود آگاه و بی آن که بخواهند، کم کم در آن شرایط بدون بازگشت قرار میگیرند و زمانی متوجه میشوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر، اراده جلوگیری، بسیار سخت و دشوار است. پس چرا نباید این جریان را از سرچشمه بست؟ به همین جهت، در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد، حرام و گناه است. در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران، از همین ارتباط های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است؟ متأسفانه، به همین ارتباط جنسی ختم نشده، بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و روانی نیز میشود. بهترین شاهد بر ادعای فوق، مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است. شما در باره طلاق ها، فسادهای جنسی، اعتیاد و افسردگیها مقداری تحقیق کنید. ببینید نقطه شروع این نابسامانیها از کجا بوده؟ بسیاری از آن ها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج، به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و... .
اما مسئله این است که چون جوانان و نوجوانان، مخصوصاً دختران جوان، هنوز به سنی نرسیدهاند که عاقبت برخی از کارها برایشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتدای کار را که شیرین است، میبینند و خدای ناکرده به دوستی با پسران نامحرم تن میدهند و به این ترتیب، وارد دامی میشوند که خلاصی از آن، بسیار دشوار است؛ چرا که اولین مشکل آن ها، مشغولیت فکرشان است و عقب افتادن تدریجی از درس. مشکل بعدی چنین ازدواج هایی، سست بودن نظام خانواده ای است که این گونه شکل می گیرد. آن ها اگر بخواهند با همان پسری که از طریق کوچه و خیابان با او آشنا شدهاند، ازدواج کنند، هیچ ضمانتی وجود ندارد که او چند دوست دختر دیگر در آستین نداشته باشد و سر بزنگاه از این دختر جدا و به آن ها نپیوندد و به این ترتیب، دختران زیادی را دچار داغ فراق و افسردگی و نابسامانی خانوادگی نکند؛ حتی در دانشگاهها یا محیطهای کاری نیز ارتباط نامناسب با نامحرم، غالباً باعث گرفتاری است؛ زیرا چه بسا باعث ایجاد عشقهایی در دل دختران و پسران جوان میگردد که به دلایل گوناگون، هرگز به "وصل" منجر نخواهد شد و داغ آن برای همیشه به دل طرفین خواهد ماند و فکرشان را آزرده خواهد ساخت.
مسائل فوق، هیچ کدام قصه نیست؛ بلکه واقعیتهایی است که به وفور در جامعه جاری است و ما تنها با گوشه هایی از آن ها آشنا میشویم. بسیاری از گرفتاران این مسائل، به دلیل حیا و شرم، مشکلات خود را برای دیگران بازگو نمیکنند. اگر این کار را میکردند، درس عبرت خوبی برای دیگران، مخصوصاً جوانان و نوجوانان میگشت.
نکته مهم این است که وقتی این مشکلات ریشهیابی میشوند، غالب آن ها از همان نگاههای کوچک و سخنهای کوتاه و عشوههایی آغاز میشوند که برخی میگویند، نباید روی آن ها حساسیت نشان داد؛ اما چه میتوان کرد که همین موارد کوچک اگر مورد بی توجهی واقع شوند و ادامه یابند، سر از مشکلاتی بسیاری در میآورند.
بنابراین، احکام دین مقدس اسلام، بر اساس مصلحت زندگی انسانها است و خداوند که بهتر از هر کس ساختمان فطری انسان را میشناسد، از روی محبت و برای خود ما این احکام را وضع نموده؛ وگرنه او نه بخیل است و نه نیازمند به این احکام.
ما نیز در نگاه خود به زندگی باید عاقبت کارها را بنگریم و از زندگی دیگران عبرت بگیریم و به مسائل عمیق تر نگاه کنیم و به آنچه از طرف خداوند بزرگ و عالم مطلق بیان شده، توجه بیش تری نماییم.
به این ترتیب، روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبتهای التذاذی آنان را که منشأ برای روابط بعدی میشود، حرام و ممنوع ساخته است.
البته دوستی های حلال هم دارای ملاک و شرایط و افت های بسیاری هست که اطلاع از این عوارض و آفات به ما کمک خواهد کرد تا در دوستی ها سالم عمل کنیم و شما برای به دست آوردن اطلاعات مفید در زمینه دوستی و آفت های آن بهتر است از کتاب های زیر استفاده کنید:
1. دوستی در کتاب و سنت، اثر اقای محمدی ری شهری.
2. کتاب دوستی، اثر اقای جواد محدثی.
3. روابط دختران و پسران، اثر اسدالله محمدی نیا.