پرسش وپاسخ

در حالیکه امام علی (علیه السلام) در کوفه به شهادت رسیدند، اما مزار ایشان در نجف اشرف است. چطور این موضوع اتفاق افتاده؟ نظر شما در مورد مقبره ای منسوب به ایشان در شهر مزار شریف افغانستان چیست؟

پاسخ:
در مورد محل دفن امام علی (ع) در منابع معتبر آمده است:
حسن و حسین (علیهما السّلام) غسل دادن و کفن کردن امام علی (علیه السلام) را به دستور حضرت انجام دادند، جنازه آن بزرگوار را (پس از غسل و کفن کردن) به جانب نجف کوفه بردند و در آن جا دفن کردند، جاى قبرش را پنهان کردند، این کار طبق وصیتى بود که حضرت به دو فرزندش فرمود، زیرا روى کار آمدن بنى امیه را پس از او و عقاید آن ها را در دشمنى با خودش می دانست، از سرانجام کارشان آگاه بود، می دانست که اینان به واسطه سوء نیت (و ناپاکى دلى) که دارند تا آن جا که بتوانند از کردار زشت و گفتار نابهنجار فروگذار نخواهند کرد (از قبر و جنازه حضرت نیز دست بردار نخواهند بود). پیوسته قبرش پنهان بود، تا اینکه حضرت صادق جعفر بن محمد (علیهما السلام) پس از نابودى بنى امیه و روى کار آمدن بنى عباس آن را نشان داد، در آن هنگام که منصور دوانیقى در شهر حیره (که در سه منزلى کوفه بود) توقف داشت، و امام صادق براى دیدار او می رفت (در سر راه) آن قبر شریف را زیارت کرد، شیعیان آن مکان را شناختند و دانستند که آن جا مزار حضرت است.(1 ). درضمن فاصله کوفه -درآن زمان -تا نجف حدودهفت کیلو متر بود.
آنچه که دربرخی گزارش ها -مبنی بر اینکه قبر علی (ع) درمزارشریف است- آمده است، صحت ندارد، زیرا این امر با آنچه که در منابع معتبر آمده است تعارض دارد، افزون بر آن اگر چنین مطلبی واقعیت داشت باید علما این مطلب را تأیید می نمودند، وحال اینکه چنین نیست البته برخی مردم افغانستان عقیده دارند که قبر علی (ع) از نجف به این مکان انتقال داده شده است، اما این تصور خلاف عقیده شیعه وسنی است، چون عقيده شيعه متفقاً و علماي اهل سنت بر اين است كه جسد مطهر حضرت در نجف اشرف مدفون است و به هيچوجه هم نقل نشد. جهت آگاهی بیشتر به آدرس زیر مراجعه فرمایید:
مجله مجموعه حكمت دوره چهاره شماره 1 ارديبهشت ماه سال 1339ش.

پی نوشت:
1 . شیخ مفید، ارشاد ،ترجمه رسولى محلاتى، اسلامیه، ج‏1،ص9.

بسم الله الرحمن الرحیم. سؤال من این است که وقتی می گوییم معصوم از معرفت و محبت بسیار بالا نسبت به خداوند متعال برخوردار است، به گونه ای که حقیقت گناه را می بیند و از طرف دیگر وسوسه شیطان هم در او راه ندارد. خوب اگر شخص دیگری هم چنین بود او هم معصوم از گناه می شد و اینکه بگوییم معصوم با اختیار گناه نمی کند، فضیلتی را ثابت نمی کند، زیرا تمام مقدمات آن غیراختیاری است و نیز نمی توان گفت مقدمات آن را خودشان فراهم کرده اند زیرا مثل امام زمان (عج) ده سال قبل از بلوغ به امامت رسیده است.

پاسخ:
ائمه معصومين به لحاظ شخصيتي و رفتاري افرادي بودند كه اگر خداوند متعال آنها را دقيقا مانند ساير انسانها خلق مي نمود و بدون داشتن ملكه عصمت بوجود مي آمدند، اگر چه ديگر معصوم نبودند و احتمال سر زدن خطا و گناه سهوي از آنها وجود داشت لكن آنها به قدري در مسير اطاعت خداوند جدي بودند كه در عين حال كه معصوم نبودند در مقايسه با ساير افرادي كه شرايطي مساوي با آنها داشتند خطا و گناه كمتري مرتكب مي شدند و از محارم الهي بيشتر دوري مي كردند و به تعبير ديگر بيشترين پايبندي را بر عهد و پيمان الهي از خود نشان مي دادند، به همين جهت خداوند متعال كه با علم نامحدود خود از قبل از خلقت آنها وجود چنين همت و عزمي را در آنها خبر داشت و مي دانست كه در صورت اعطاي مقام عصمت به ايشان، آنها در عمل به آن پايبند خواهند بود جهت آماده سازي آنها به عنوان هدايت كنندگان بشريت، اين برتري آنها را با اعطاي علم ويژه به آنها تكميل نمود و از بدو تولد به مقام عصمت رسانيد، لذا اگر چه اصل داشتن علم ويژه و رسيدن به مراتب بالاي عصمت به اراده خود آنها نبود و طبيعتا در اين حد، ذاتا براي آنها كمال اختياري محسوب نمي شود اما نبايد اين حقيقت را ناديده گرفت كه انتخاب آنها از جانب خداوند بر اساس شايستگي انتخابي خود آنها مي باشد كه خداوند از قبل از خلقت ظاهري آنها، به آن آگاه بود، اين فضيلتي است كه در ديگر انسانها وجود نداشت و به همين دليل انتخاب ائمه از جانب خداوند و وجود ملكه عصمت در آنها در نهايت فضيلتي انتخابي براي آنها محسوب مي گردد كه ديگران اگر هم به چنين علمي مي رسيدند باز هم در حد ائمه (ع) پايند به آن باقي نمي ماندند لذا اگر به فرازهاي اوليه دعاي ندبه دقت فرمائيد همين فرايند انتخاب آنها را مشاهده مي فرمائيد:« اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا جَرَى بِهِ قَضَاؤُكَ فِي أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ .... بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ ... وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ ... »؛« پرودرگارا تو را ستايش مى‏ كنم براى هر چه كه در قضا و قدر تقدير كردى بر خاصان و محبانت يعنى بر آنان كه وجودشان رابراى حضرتت خالص و براى دينت مخصوص گردانيدى... بعد از آنكه زهد در مقامات و لذات و زيب و زيور دنياى دون را بر آنها شرط فرمودى... و تو هم مى‏دانستى كه به عهد خود وفا خواهند كرد پس آنان را مقبول و مقرب درگاه خود فرمودى و... »(1) نتيجه اين كه خداوند با علم نا محدود خود در بين بشرها ائمه (ع) را از همه برتر ديد و ملكه عصمت را به عنوان فضيلت به آنها عرضاني داشت خدا مي ديد كه بيشتر راه را آنها با اختيار خود حركت مي كنند و از آنجا كه قرار بود اين ها امامان مردم باشند ملكه عصمت را افزون بر آنچه خود سير كرده بودند به آنها عطا فرمود و آنها را امام مردم قرار داد.

پي نوشت:
1.شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، دعاي ندبه ،ص974،دفتر نشر فرهنگ اسلامي،1370ش

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام، سئوال من این است که: آیا می شود دختر مسیحی را در مسجد سئول در کره جنوبی مسلمان کرد؟ !!!

آیا مسجد شیعه و سنی داریم؟ اگر داریم و مساجد کره برای سنی ها باشد آیا من می توانم در آنجا عقد اسلامی انجام دهم؟

من خودم شیعه هستم و اطلاعات دینی ضعیفی دارم. به این دختر یک سالی هست که علاقه مندم و اینجانب در حال حاضر دانشجوی دکترا هستم ... شدیدا به کمک فکری نیار دارم .... ممنون

پاسخ:
مسلمان کردن دیگری در هر جایی امکان دارد.
همچنین فرقی بین مسجد اهل سنت و مسجد شیعیان وجود ندارد و می توانید عقد را در آنجا جاری کنید.

سلام چگونه می توان به دلیل عقلی زیر مبتنی بر نفی ولایت تکوینی معصومین پاسخ داد؟

معصومین دارای جسم هستند پس محدود به زمان و مکان هستند در نتیجه در آن واحد در چندین مکان نمی توانند قرار بگیرند پس چگونه ولی همه موجوداتند و این که در زمان مرگ هرکس بالای سر او حاضر می شوند ممکن است چندین نفر در یک زمان بمیرند و با طرح این اشکال چنین چیزی چگونه امکان دارد؟

پاسخ:
درباره فراز اول پرسش باید گفت:
اولا: ولایت تکوینی مربوط به ساحت روحی انسان کامل است و نه جنبه جسمانی او و جنبه جسمانی او هرگز مانع تجلی کمالات روحی او نمی گردد.
ثانیا: حکیم نامدار جناب فارابی در کتاب فصوص الحکم در این باره سخنی شنیدنی دارد: نبی از نیروی قدسی برخوردار است. از این رو همان گونه که بدن آدمی در برابر روح او فروتن است و روح هر گونه تصرفی که بخواهد می‌تواند در بدن داشته باشد، عالم خلقت نیز در پیشگاه انسان کامل به همین میزان فروتن است. او هرگونه که بخواهد و صلاح بداند به اذن الهی می‌تواند در عالم تصرف کند.(1)
حکیم و عارف بزرگ امام خمینی (ره) نیز در این باره مي فرمايند: انسان کامل دارای اراده کامله‌ای است که به نفس اراده، انقلاب در عناصر پدیده‌های خلقت به وجود می‌آورد و عالم طبیعت در پیشگاه اراده او خاضع است، و به طور کلی هیولای عالم امکان تحت تسخیر ولی الله است. هر گونه که بخواهد، به اذن در آن تصرف می‌کند، چون او از اسم اعظم برخوردار است.(2)
قرآن کریم نیز وقتی معجزات حضرت عیسى و برخی انبیا دیگر را نقل کرده، روی این تعبیر تکیه دارد که آن کارهای خارق العاده به اذن الله انجام می‌شود.(3)
در کلام نورانی امیرمؤمنان آمده:
«والله ما قلعتُ باب خیبر وقذفت بها أربعین ذراعاً لم یحس به أعضائی بقوّة جسدیة ولا حرکة غذائیة ولکن اُیّدتُ بقوّة ملکوتیّة ونفس بنور ربّها مضئة؛(4) سوگند به خدا که در خیبر را از جا کندم و چهل ذراع دور انداختم، ولی نه با نیروی بدنی و حرکت غذایی، بلکه با نیروی ملکوتی و نفسی که با نور پروردگارش روشن است، انجام دادم».
با توجه به این گونه آموزه‌های دینی معلوم می‌شود که قدرت غیبی و ولایت تکوینی اولیای الهی، جلوه‌ای از ظهور قدرت و ولایت الهی است. آنها به عنوان خلیفه خداوند و به اذن الهی کارهای خارق‌العاده را انجام می‌دهند. تردیدی در اعجاز و کرامات آنها نیست. و از همین روست که ولی و اختیار دار همه موجودات در هر دو ساحه تکوین و تشریع است .
درباره فراز دوم پرسش باید گفت: در جای خود به تفصیل بیان شده که بر اساس آموزه های دینی هر گاه مؤمن را ساعت احتضار برسد، رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین و سایر ائمه از فرزندان او (ع) به همراه میکائیل و اسرافیل و جبرئیل و عزرائیل (ع) بر بالین محتضر مومن حاضر می شوند. (5) اما این که چگونه در یک آن بر بالین چندین محتضر در چندین مکان حاضر می شوند؟ باید توجه داشت که حضور آنها حضور فيزیکی و جسمانی نیست. بلکه حضور و تجلی معنوی و روحی است. چه این که ممکن است مراد از حضور آن حضرات تمثل وجودی آنان برای محتضر باشد که هیچگونه محذوری در این باب وجود ندارد که در یک آن در چندین مکان متمثل شوند و برای مومن در چندین مکان تمثل یابند. تفصیل این مسأله را در منبع ذیل جویا شوید.(6) ولی به اختصار باید گفت در صحیفه امام سجاد (ع) درباره نحوه حضور عزرائیل آمده:
فرشته مرگ برای گرفتن روح محتضر از ورای حجاب‌های غیب بر او تجلی می‌کند».(7)
بر اساس این گونه روایات معلوم می‌شود همان طور که جناب عزرائیل به صورت تمثل حاضر می‌شود وجود نوری انسان کامل نیز بدلیل این وجود نوری شان فرا زمانی و فرا مکانی است. لذا به لحاظ این ساحه از وجود محدود به زمان و مکان نیست از این رو همزمان در چندین محل می تواند حضور یابد.

پی‌نوشت‌ها:
1. صادقی، انسان کامل از نگاه امام خمینی، نشر پژوهشگاه علم و معارف اسلامی، قم 1387ش،ص 119،
2. همان، ص 119.
3. آل عمران (3) آیه 49 و مائده (5) آیه 110.
4. محمد طبرسی بشارة المصطفى لشیعة المرتضى، نشر اسلامی قم22 14 ص 294.
5. کلینی، کافی ،نشر دار الکتب الاسلامیه تهران 1380 ق، ج 3 ، ص127 .
6. ر،ک : صادقی، سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی نشر موسسه امام خمینی 1387 ش، ص186 .
7. صحیفة سجادیه. نشر موسسه فیض الاسلام تهران دعای 43.

سلامخانمی هستم متولد 60 دوسال هست جدا از همسرم زندگی می کنم 0 و در راهروهای دادگاه آقایی که پیگیر کارم بود با من آشنا شده و یکبار متاسفانه رابطه جنسی با وی داشتم الان خیلی خیلی پشیمانم و ناراحت 0چکار کنم میخوام توبه کنم روم نمیشه چکار کنم

خواهر گرامی! گناه هر چند بزرگ باشد، قابل توبه و بازگشت است و توبه از آن، در درگاه الهى پذیرفته مى شود و آثار و برکات توبه در دنیا و آخرت نمایان مى گردد، به شرط آن که توبه حقیقى باشد ،و از عمق دل توبه کرده باشد. یعنی پشیمانی راستین از عملکرد گذشته و استغفار و طلب آمرزش از خداوند، تصمیم جدی بر ترک آن در حال و آینده. زیرا خدای مهربان همه گنه کاران و کسانی که با معصیت خدا به خودشان ستم روا داشته اند را به توبه و بازگشت از گناه دعوت کرده، سپس فرموده: خداوند تمام گناهان را می آمرزد:« ان الله یغفر الذنوب جمیعاً»(1) لیکن جهت آگاهی از گناهی که انجام گرفته و ضرورت توبه فوری و واقعی از گناه لازم است توضیح مختصری در مورد گناه انجام گرفته داده شود.
در ابتدا سوالمان از شما این است که، منظورتان از جدا زندگی کردن، چیست؟ آیا طلاق گرفته اید یا فقط به خاطر اختلافات یا مسایل دیگر، جداگانه زندگی می کنید؟ این مطلب را برایمان بنویسید تا جواب کامل و متناسب با وضعیتتان را بدهیم.
در هر صورت، زنا از گناهان کبیره است و آثار و عواقب بسیار خطرناک دنیوی و اخروی به دنبال دارد. گناه و کیفر زنا از نظر قرآن کریم آن قدر سنگین و شدید است که می فرماید: «و لا تقربوا الزّنا انّه کان فاحشة و ساء سبیلاً؛ (2) یعنی به زنا نزدیک نشوید که کار بسیار زشت و بد مسیر و راهی است! ».
از احکام اسلام در مورد رابطه نامشروع معلوم می‌شود که این عمل زشت از نظر اسلام بسیار منفور است و موجب بی‌آبرویی در دنیا و آخرت می‌گردد. بنابر این اگر کسی مرتکب چنین گناهی شود، لازم است فوراً توبه نماید و به سوی خدا برگردد تا خداوند وی را مورد مغفرت و بخشش قرار دهد و در آخرت وی را به عذاب‌های وحشتناک و غیر قابل تحمل گرفتار نفرماید.
مطالبی را در قالب نکات، خدمتتان عرض می کنیم:
1)در این زمینه برای أحدی( حتی نزدیکان و معتمدین) صحبتی نکنید. چون انسان فقط باید در برابر خدا اعتراف به گناهان کند و حق ندارد آبروی خود را در مقابل أحدی ببرد. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ؛ (3) اظهار و افشا کننده گناه رسوا خواهد شد». ولی اگر توبه پیش از ظاهر شدن آثار وضعی باشد خداوند آن آثار را به ستاریت خویش می پوشاند. توصیه می کنیم بعد از توبه، سعی کنید از مقدمات این گناه فاصله گرفته و از هر گونه ارتباطی که مقدمه گناه است فاصله بگیرید.
2) از این به بعد، با آن مرد به هیچ وجه و تحت هیچ بهانه و عنوانی در ارتباط و تماس نباشید. سعی کنید خود را ازفضاهای غیر انسانی دور کنید و مواظب نگاه های تند و هوس آلود دیگران باشید و خود را از این فضاها دور کنید.
3) شما که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اید، یا بر آن موضع نیستید، بلکه گناه شما از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اید، چرا مأیوس شوید؟ یأس از رحمت الهی، خود از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد. توبه کننده، محبوب خدا است؛ چنان که قرآن کریم فرموده: «ان الله یحب التّوابین»؛ (4) «خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
4) سعي كنيد از اضطراب و نگراني و احساس بیش از حد و افراطی از گناه پرهيز نماييد، كه علل برخي ناهنجاري هاي رفتاري و اخلاقي همین افراط و تفریط ها، است. ترس قبل از گناه مهم است نه بعد از گناه! نه اين كه انسان، راه بازگشت و توبه را به روی خود بسته ببيند. از اين رو با نشاط و اميد ، راه درست تعیین شده از طرف خدا را طی نموده و از اشتباهات و گناهان خود توبه کنید.
و در آخر: توبه حقيقي چنان انسان را دگرگون مي كند كه گويي هيچ گناهي را مرتكب نشده است. امام محمد باقر (ع) مي فرمايد: ‌"التائب من الذّنب كمن لا ذنب له؛ (5) توبه كننده از گناه مانند كسي است كه گناه نكرده است".
خواهر محترم! این سوال برایمان وجود دارد که این شخص که پیگیر کارتان بوده است، چه سمتی داشته است؟ اگر شخصی عادی است و صرفا پیگیر کارهای اداری شماست، ادامه کار را به شخص دیگری محول نماید و دنبال شخص دیگری باشید تا مبادا دوباره فضای گناه پیش آید، ولی اگر این شخص به ناچار در کار شما باید وجود داشته باشد(مثلا وکیل یا اموری که شما توانایی تغییر او را ندارید) جهت ارایه اطلاعات بیش تر و دریافت راهنمایی بیش تر و همچنین در مورد اصل وجود مشکل با همسرتان و رفع آن می‌توانید با سرویس تلفنی مرکز با شماره 09640 تماس حاصل نمایید.
پی نوشت‏ها:
1. زمر (39) ، آیه 59.
2. اسراء (17) آیه 32.
3. اصول کافی، ج 2، باب ستر الذنوب، ص 428.
4. بقره (2) آیه 222.
5.كليني، محمد بن یعقوب، كافي،تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365 ه. ش ، ج 4، ص 168.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چنانچه در تواريخ مى ‏نويسند: پس از فتح خيبر همسر (سلام بن مشكم) يهودى كه ظاهرا اسلام آورده بود طعامى از گوشت ران گوسفند مهيّا كرده، و به خدمت رسول اكرم (ص) فرستاد، پيامبر خدا (ص) كه هيچ وقت عادت نداشت غذا را تنها ميل كند، (بِشر بن براء) را دعوت كرد بِشر هم دست برده و قطعه‏ اى از آن گوشت را خورد و مقدارى از آن را جويد، يك مرتبه لقمه را از دهان انداخته، فرياد زد (به خدا قسم كه اين گوشت به من خبر مى‏ دهد كه مسموم است) ولى آن زهر آنقدر قوى بود، كه بِشر را در همان جا به قتل رسانيده و پيامبر اكرم (ص) را پس از چند هفته شهيد كرد(10).

10 ـ موقف علماءالاسلام من‏ اليهود، صفحه29، مكتب اسلام شماره 3، سال9، صفحه162، معروف اين است كه پيامبر در موقع بيمارى خود چنين مى‏ فرمايد: اين بيمارى از آثار غذاى مسمومى است كه آن زن يهودى پس از فتح خيبر براى من آورد. زيرا اگرچه پيامبر اولين لقمه را بيرون انداخت، ولى آن زهر با آب دهان پيامبر كمى مخلوط شد و روى دستگاههاى بدن آن حضرت اثر خود را گذارد.

آیا روایتی که در اینترنت با عنوان شهید شدن پیامبر اسلام توسط یهودیان مطرح شده درست است یا خیر؟

پاسخ:
یکی از آسیب های مسایل تاریخی آن است که برخی از رخدادها ابهام دارد و از شفافیت لازم برخوردار نیست؛ از این رو قضاوت دربارة آن ها مشکل است. تاریخ زندگی پیامبر(ص) نیز از این قاعده مستثنا نیست و بخشی از آن فاقد شفافیت می باشد؛ از این رو دانشمندان سنی و شیعی در خصوص تاریخ ولادت ایشان اختلاف نظر دارند که دوازدهم ربیع الاول است و یا هفدهم آن.
یکی از مسایل دیگر که ابهام دارد، آن است که آیا حضرت به مرگ طبیعی از دنیا رفت و یا شهید شد؟
ابن اسحاق گزارش می دهد: رسول خدا در مرض وفات خود به «امّ بشر» دختر «براء بن معرور» که برای عیادت وی آمده بود گفت: از همان خوراکی که با برادرت در «خیبر» خوردم، اکنون رگ دلم قطع می شود. (1) بدین جهت مسلمانان رسول خدا را علاوه بر افتخارات نبوّت، دارای مقام شهادت هم می دانستند.
از برخی روایات و متون دینی استفاده می شود که پیامبر در جنگ خیبر مسموم شده، مسمومیت در بیماری پیامبر مؤثر بوده. برخی گفته اند: معروف این است که پیامبر در کسالت وفات خود می فرمود: این بیماری از آثار غذای مسمومی است که آن زن یهودی خورانده است.
شاید به خاطر همین روایات و متون تاریخی بوده که پیامبر را نیز دارای مقام شهادت می دانستند، همان گونه که ابن هشام تصریح نموده است. (2)
در برخی روایات نیز به این امر اشاره شده که حضرت در هنگام رحلت با اشاره به مسمومیت خویش در خیبر می فرمود: « پیامبر و وصی شهید می شود». (3)

پی نوشت ها:
1. السیرة النبویة، ابن هشام، دار احیاء التراب العربى، بیروت ، 1421 ، چاپ سوم ، ج 3، ص 367 - 368 .
2. تاریخ پیامبر اسلام ،ص507 ،آیتی وگرجی ،تهران ، انتشارات دانشگاه ، 1366 ش فچاپ چهارم .
3. علامة المجلسي ، بحار الأنوار، بيروت - لبنان،، ناشر : دار إحياء التراث العربي سال چاپ : 1403 - 1983 م ،ج 17 ، ص 405 و ج 22 ص 516 .

صفحه‌ها