۱۳۹۸/۱۰/۰۸ ۱۵:۰۳ شناسه مطلب: 97963
سلام من نوجواني هستم 13 ساله من عاشق دختر خاله ام که از من 2 سال بزرگ تر است شده ام و نميدانم عشق من واقعي است يا نه دختر خاله بسيار با حجاب است و من به خاطر قيافه عاشق او نشدم آیا عشق من واقعي است يا نه؟ لطفا راهنمايي کنيد با تشکر
با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.
به طور طبيعي و در عالم خلقت بين دو جنس مخالف، گرايش و علاقه عادي وجود دارد كه اگر در شرايط و سن مناسب بودند بتوانند با هم ازدواج كنند. اين علاقه در حد عادي و معمولي است و آن قدر زياد نيست كه افراد را مجبور به رابطه كند. اما اگر بيش از اين مقدار باشد بايد درباره آن گفتگو كرد و دنبال چاره بود. بهتر است شما درباره حالتي كه برايتان پيش آمده در ارتباط بعدي بيشتر توضيح دهيد كه منظورتان از عاشق شدن چيست؟ يعني دقيقا چه اتفاقي افتاده و شما چه حالاتي داريد كه تصور مي كنيد عاشق شده ايد؟ رفت و آمد شما با خانواده خاله تان چه مقدار است؟ دقيقا چند وقت است كه چنين حالتي را در خود احساس مي كنيد؟ آيا اين مطلب را با فردي خصوصا دختر خاله تان در ميان گذاشتيد يا نه؟ آيا اولين بار است كه اين حالت به شما دست مي دهد يا قبلا هم تجربه داشتيد؟ رفتار دختر خاله با شما چگونه است آيا ايشان هم به شما علاقه مند است؟ اگر شما عاشق قيافه ايشان نشديد پس چه خصوصيتي در ايشان است كه شما را جذب كرده است؟
به هر حال اگر تشخيص شما درست باشد بهتر است به چند نكته توجه داشته باشيد:
1. اينكه آدمي جذب جنس مخالف بشود منشاء هاي گوناگوني دارد كه معمولا غريزه جنسي است لذا بايد دنبال مديريت آن باشيد. اگر منشاء آن روحي باشد مثل كمبود محبت يا علاقه به زيبايي باشد به آن عشق مجازي مي گويند كه مطلوب نيست. طبق آموزه هاي ديني ما عشق واقعي در درجه اول فقط از آنِ خداي متعال و بعد معصومين عليهم السلام و اولياي الهي است. وابستگي شديد به غير خدا مطلوب نيست و آسيب هايي دارد. بنابراين خيال نكنيد كه اگر اين حالت شما مربوط به شهوت نباشد پس واقعي و مقدس است. نه اين طور نيست. به قول حافظ:
غلام همت آنم كه زير چرخ كبود ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است.
2. در آيات و روايات اين وابستگي ها مذمت شده، آسيب هاي آن بيان شده است؛ وَ مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَة...(1) كسى كه عاشق چيزى شود، چشم خود را كور و قلب خود را بيمار كرده است. عاشق با چشمى نادرست مىبيند و با گوشى ناشنوا مىشنود. عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْعِشْقِ قَالَ قُلُوبٌ خَلَتْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ حُبَّ غَيْرِهِ (2)؛ مفضل مي گويد از امام صادق عليه السلام سوال كردم كه عشق چيست؟ فرمودند دل هايي كه از ياد خدا خالي شود گرفتار محبت غير خدا مي شوند.
3. براي از بين رفتن اين حالت در صورت امكان ارتباط ها را كم كنيد، در رفتارتان علاقه و محبت نشان ندهيد، سعي كنيد به ايشان فكر نكنيد. براي خودتان مشغوليت درست كنيد. با دوستان خوب معاشرت كنيد. در محيط هاي خوب و معنوي مثل مسجد و امامزاده ها رفت و آمد داشته باشيد. كمتر تنها باشيد. زماني به رختخواب برويد كه كاملا خسته و خواب آلوده باشيد. از ورزش و نرمش و رفتن به طبيعت و شنا غفلت نكنيد. از هر چيزي كه شما را به ياد ايشان مي اندازد دوري كنيد. از خداي متعال كمك بخواهيد. از توسل به اهل بيت عليهم السلام خصوصا حضرت امام حسين و امام زمان سلام الله عليهما غفلت نفرماييد. دنبال محبت برتر باشيد و سعي كنيد معنويت خودتان را بالا ببريد.
4. اگر اين حالت خيلي شما را اذيت مي كند و نمي توانيد ذهن و دل خود را كنترل كنيد حتما با بخش مشاوره روانشناسي مركز ما به شماره 09640 ارتباط بگيريد تا راه كارهاي مناسب را دريافت نماييد.
با آرزوي موفقيت براي شما و سپاس از توجهتان
پي نوشت ها:
1. محمد بن حسين شريف الرضي، نهج البلاغه، مص صبحي صالح، قم، هجرت، 1414 ق، خ 160، ص 160.
2. محمد بن علي بن بابويه، امالي(للصدوق)، تهران، كتابچي، 1376 ش، ص 668، ح3.