پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۱۱:۳۳ شناسه مطلب: 18801
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۱۱:۱۴ شناسه مطلب: 18799
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۰۶:۲۶ شناسه مطلب: 18774
سلام باران هستم این هم متن یکی دیگر از فایل های دوستم .زحمت پاسخ باشما ودعای من پشت سر شما. الله شهاب سنگ را بسوی جنها پرتاب میکند. برخی از جنها که تازه مسلمان شده بودند به پیامبر اسلام تعریف میکردند که: پیش از آمدن اسلام ما(جنها) میتوانستیم که با سوار شدن بر پشت همدیگر، تا طبقهی هفتم آسمان پیش رویم، پس از لمس آسمان، اقدام به استراق سمع میکردیم، به مردانی از اهل زمین که به ما پناه میبردند این اطلاعات را میدادیم و آنها با استفاده از این اطلاعات غیبی، به گمراه کردن دیگران مشغول بودند؛ الله هم در آنها سرکشی را زیاد کرده بود،. تا اینکه یک شب مانند همیشه برای استراق سمع، اقدام نمودیم، اما همینکه بالا رفتیم، با شهاب سنگهائی مواجه شدیم، دیگر توانائی رسیدن به آسمان را نداشتیم، ما نمیدانستیم که الله برای زمین خیری میخواهد یا شری در راه آنهاست؟ اما با شنیدن صدای قرآن دانستیم که الله برای ساکنان زمین (جن و انس) خیری در نظر گرفته که آنها را هدایت نماید؛ لذا به شما(محمد) ایمان آوردیم، البته قاسطون ما ایمان نیاوردند که الله برای آنها جهنم مهیا نموده: قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا /بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا دادهاند، سپس گفتهاند: ما قرآن عجيبي شنيدهايم! يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا/ که به راه راست هدايت ميكند، لذا ما به آن ايمان آوردهايم، و هرگز احدي را شريك پروردگارمان قرار نميدهيم। وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا/ و اينكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز براي خود همسر و فرزندي انتخاب نكرده است. وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا /و اينكه سفيهان ما درباره الله سخنان ناروا ميگفتند. وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا /و اينكه ما گمان ميكرديم كه انس و جن هرگز دروغ بر خدا نميبندند. وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا /و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند. وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا /و اينكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان ميكرديد كه خداوند هرگز كسي را (به نبوت) مبعوث نمی کند. وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا /و ما آسمان را لمس نمودیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهائی از شهاب سنگ يافتيم. وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا /و همانا ما می نشستیم که در مکانی که جایگاه نشستن بود و گوش (به حرفهای داخل آسمان) میدادیم اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهاب سنگي را در كمين خود مييابد. وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا /و ما نمىدانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايتخواسته است. وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا /و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن و ما فرقههايى گوناگونيم. وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا/ و ما مىدانيم كه هرگز نمىتوانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد. وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا/ و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد. وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا/ و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند. وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا /ولى منحرفان هيزم جهنم خواهند بود. نوشته های بالا دقیقا متن و ترجمه ی 14آیه ی نخستین سوره ی جن میباشد. اما نکاتی چند دربارهی آیات بالا: 1- الله شهاب سنگها را برای زدن به جنها میفرستد؛ جنهائی که با سوار شدن روی پشت همدیگر، برای استراق سمع به طرف آسمان میرفتند! 2- آسمان جسمی است حقیقی و قابل لمس کردن! به این آیات توجه فرمائید: أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا يُوقِنُونَ (طور/36) آیا آسمانها و زمین را آنها(کافران) افریدهاند، بلکه(به سخن من) یقین ندارند. أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ (طور/37) آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاستيا آنها (بر آن)تسلط دارند؟ أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (طور/38) آيا نردبانى دارند كه بر آن (بالا روند) گوش میدند؟ پس بايد شنوندهی آنان، برهانى آشكار بياورد. هنگامیکه به این سه آیهی اخیر با دقت نگاه میکنیم، متوجه میشویم که اگر کسی نردهبانی بسیار بلند داشته باشد، ممکن است بتواند به آنچه که درون آسمان میگذرد گوش دهد؛ زیرا در آنجا ذخایر الله وجود دارد و تقسیم این ذخایر نیز بر عهدهی الله است. قرآن بر این سخن خویش که هیچکس نمیتواند به آسمان طبقهی هفتم گوش دهد، شک دارد؛ زیرا بیان میکند که؛ ) آيا نردبانى دارند كه بر آن (بالا روند) گوش میدند؟ پس بايد شنوندهی آنان، برهانى آشكار بياورد. همچنین در سورهی صافات به این مسئله اشاره میکند: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دنيا را با ستارگان زینت دادیم . وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَيْطَانٍ مَّارِدٍ ( (صافات/8 از هر شيطان سركشى محفوظ داشتهايم. لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ( (صافات/9 به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف به سویشان (با شهاب سنگ) پرتاب میشود. دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) به راندنى سخت، و عذابى پاينده [در پيش] دارند. إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ( ( صافات/11 مگر كسى كه ربايشى بربايد (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی درخشان به سویش پرتاب میگردد. ارسال شده توسط iran000
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پيش از هر چيز از تاخيري كه در پاسخ گويي ايجاد شد، عذر خواهي مي نماييم ؛ از آدرس فعلي، نامه ديگري از شما در آرشيومان نيافتيم تا جريان دوست شما و فايل هاي او را به خوبي دريابيم ؛ اما به طور كلي پاسخ اين اشكالات در چند محور بيان مي شود:
1- مفسران قرآن پژوه درباره آيات مورد اشاره، سخن بسيار گفته و هر گروهي نظري دادهاند :
برخي از انديشمندان بر اين نظرند که کلمة «سماء» در آيه اشاره به آسمان دنيا است . کلمة شهاب اشاره به سنگ هاي سرگرداني است، که از سيارات يا ستاره هاي در حال انفجار جدا شده ، در پهنه فضاي آسمان وسيع در حركتند . گاه که در حوزه جاذبه سياراتي چون زمين قرار ميگيرند و به سوي آن کشيده ميشوند، بر اثر سرعت برخورد و با امواج هواي داغ و سوزان، شعلهور و خاکستر ميشوند.(1)
اما برخي از انديشمندان ديگر مانند علامه طباطبايي اين نظريه را صحيح نميداند . در تفسير آيه ميگويند: منظور از آيه که ميفرمايد: «ما آسمانها را از استراق سمع شيطانها به وسيله «شهاب» ها حفظ ميکنيم» از قبيل تشبيه، کنايه و ذکر مثال است . در اصطلاح جنبه سمبليک دارد. اين تشبيه و کنايه و مثال براي روشن شدن حقايق غير حسي در لباس حسي ذکر شده، همان طور که خدا در سوره عنکبوت، آية 43 ميفرمايد: «اين ها مَثَلهايي است که براي مردم ميزنيم و جز دانشمندان و عالمان آن را درک نميکنند» .
علامه طباطبايي در ادامه ميگويد:
منظور از آسمان در آية فوق (که جايگاه فرشتگان است) يک عالم ملکوتي و ماوراي طبيعت است که از جهان محسوس برتر و بالاتر است .منظور از نزديک شدن شيطانها به آسمان براي استراق سمع و پرتاب کردن شهاب و سنگريزه به آن ها آن است که شيطانها ميخواهند به جهان فرشتگان نزديک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آينده آگاهي يابند، ولي فرشتگان شيطانها را با انواري معنوي که دارند ميرانند.
گروه سوم از مفسران جنبه تمثيلي را جدي تردانسته، بر اين عقيدهاند که منظور از آسمان در آيه، آسمان حق و حقيقت است . شيطانها ميکوشند که به اين آسمان راه يابند و استراق سمع کنند و مردم را فريب دهند. اما ستارگان و شهابها (که رهبران الهي و علما و دانشمندان هستند) با امواج قلم و گفتارشان شيطانها را عقب ميرانند و طرد ميکنند.(2)
در هر حال اگر نظريه گروه دوم و سوم را بپذيريم، تفسير فوق با شهاب سنگهاي دنيايي قابل جمع نيست.
2- آنچه در قرآن بيان شده، تنها اسلام آوردن برخي از جنيان بعد از شنيدن كلام خداوند است.آگاهي دادن ايشان از برخي حوادث و جريانات داخلي در بين جنيان است كه از جمله آن موارد ، مساله ممنوعيت آنان از بهره مندي از برخي اخبار و حوادث و اطلاعات عالم غيب است كه در گذشته امكان دسترسي به آن را داشتند اما بعد از مدتي اين امكان با تهديد شهاب هاي الهي از آن ها سلب شد .
به غير از اين امر ،داستان سوار شدن جنيان بر دوش يكديگر و جزييات بي معناي ديگري كه نقل شد، خارج از بحث و چه بسا ساخته و پرداخته ذهن برخي خيال پردازان است كه مورد تاييد نيست تا بخواهيم پاسخ آن ها را بدهيم .
3- آسمان در اين آيات يقينا چيزي است حقيقي اما نه مادي و محسوس ؛ در حقيقت مراد از لمس ايجاد ارتباط نزديك و تماس كامل است . در نتيجه لمس آسمان با توجه به معناي دقيق آسمان به عالم ماوراي دنياي مادي بيانگر ورود و دخول اين جنيان در آسمان هايي بالاتر از آسمان اول كه آسمان دنيا خوانده مي شود است ، نه اين كه آسمان چيزي مادي و ملموس باشد .
4- داستان نصب نردبان و شنيدن اخبار غيب در اين آيه هم به وضوح بيانگر تحقير و تمسخر مشركان است كه بي دليل و برهان از غيب خبر مي دادند . خداوند اين ادعاي گزاف آنان را به تمسخر گرفته ،مي پرسد: آيا اينان -كه خود معتقدند اخبار غيب در آسمان هاست- نردباني با اندازه ارتفاع اوج آسمان دارند تا به كمك آن به آسمان رفته، از اين اخبار اطلاع يافته اند !!؟ در نتيجه روشن است كه قرآن اين امر را تاييد نمي كند كه براي شنيدن اخبار غيب بايد نردباني داشت و... .
داستان شهاب مبين و راندن شياطين از عالم ملكوت و مانع شدن در برابر امكان دست يابي ايشان بر اخبار غيب حقيقتي واقعي و قرآني است ، اما تطبيق آن بر شهاب سنگ ها و رخدادهاي شناخته شده فلكي امري است كه به هيچ وجه با شواهد و قرائن قرآني و عقلي قابل جمع نيست .
نشانه بارز اين امر آن است كه در برخي روايات اين ممنوعيت از زمان تولد پيامبر اسلام نقل شده است .در نتيجه بايد گفت پديده شهاب هاي آسماني تنها حادثه اي با قدمت كمتر از 1500 سال است ، در حالي كه اين امر با بديهيات نجومي و تاريخ نگاري هاي منجمان و همچنين بررسي هاي دانشمندان كنوني بر روي شهاب سنگ هاي يافت شده در زمين قابل جمع نيست .
پينوشتها:
1. تفسير نمونه، ج 11، ص 46، به نقل از فخر رازي، در تفسير کبير؛ آلوسي در روح المعاني.
2. تفسير الميزان، ج 17، ص 187، به بعد، با تلخيص.
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۰۶:۱۱ شناسه مطلب: 18773
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۰۱:۳۱ شناسه مطلب: 18763
تكليف ساير اديان وافرادغير معتقد به اديان الهي در برزخ- قيامت - اخرت چيست ؟
پرسشگرگرامي باسلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز.
اظهار نظر قطعي در خصوص سرنوشت انسان ها امري صحيح و معقول نيست ؛ اما چنان كه از منابع نقلي و قواعد ديني بر ميآيد ،مي توان به يك جمع بندي كلي رسيد :
از آيات و روايات استفاده مىشود بهشت براى كسانى است كه ايمان به خدا و پيامبر اسلام (ص) داشته ، عمل صالح و تقوا پيشه كرده باشند: «الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب؛ كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان كه خوش جايگاهى خواهند داشت».(1)
مراد، ايمان به خدا و پيامبر و وحى الهى است . مراد از عمل صالح، عمل به دستورهاى قرآن و اطاعت از پيامبر است كه از جمله دستورها اطاعت از اولى الامر است. محبت و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) و اهل بيت جزء خميره ايمان است.
بر اين اساس پيروان اديان الهى هم به حكم كتاب خودشان كه در آن اشاره به آمدن پيامبر اسلام شده است و هم به حكم عقل كه بايد به آخرين پيام الهى گوش فرا دهند، بايد دين اسلام را بپذيرند.
خداوند در آيه 85 سوره آل عمران مىفرمايد: «و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين؛ هر كس غير از اسلام (دين واقعى) دينى را بپذيرد، هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود».
بنابراين كفار و پيروان ساير اديان الهى وظيفه دارند درباره دين خود و دين اسلام تحقيق كنند .دستورهاى اديان را با هم مقايسه كنند. پس از تحقيق دقيق و علمى، به حقيقت اسلام و حقانيت اين دين پى خواهند برد.
حال اگر شرايط تحقيق از اسلام براي آن ها فراهم نبوده ،يا نتوانستند به منابع واقعي اسلام مراجعه نمايند، يا اصلا مسئله تحقيق از دين براي شان مطرح نبوده ، يا پس از تحقيق ( بدون هيچ غرض ، عناد و انگيزه شخصي )به اين نتيجه رسيدند كه دين خودشان درست است و از طرفى به محتواى دين خود عمل كردند و بر كسى ظلم نكردند، چون حجت و دليل بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمىكند . چه بسا به مرتبه اي نائل شوند كه اهل بهشت شوند ، ولى اگر تحقيق نكردند و با لجاجت بر دين خود پا فشارى كردند و با اين كه احتمال دادند دين اسلام دين حقى باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظيفه خود كوتاهى كرده، در نتيجه مورد مواخذه قرار مي گيرند و اهل عذاب و جهنم خواهند بود .
شهيد مطهرى(ره) در اين باره مىگويد: «اگر كسى در روايات دقت كند، مىيابد كه ائمه(ع) تكيه شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مىآيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى بايست تحقيق و جستجو كند ، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مىبرند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مىرود».
وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مىكند: «همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد».(2)
بنابراين ، اين امكان وجود دارد كه غير مسلمانان نيز داخل بهشت شوند . اين ها گروهي هستند كه به عنوان مستضعفان شناخته مي شوند ، يا واقعا و حقيقتا دنبال دين حق بودند ، اما به دلائلي بر آن دست نيافتند. نيز انسان هاي درست كار و پاک بودند و بر طبق فطرت پاک و عقل خود عمل کرده اند.
محاسبه اعمال آنان، بر پايه عدل خداوندى است و بر اساس عقل و فطرت و كردارشان ، هم چنين اعتقادات و باورهايشان (اگر صحيح و مطابق با اسلام باشد) مورد حساب قرار مىگيرند.
جهت مطالعه بيش تر در اين موضوع به كتاب «عدل الهي» ( بخش اعمال خير غير مسلمانان) اثر استاد شهيد مطهري مراجعه فرمائيد.
پىنوشتها:
1. رعد (13) آيه 29.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۰۰:۵۹ شناسه مطلب: 18761
۱۳۸۹/۰۶/۱۷ ۰۰:۲۷ شناسه مطلب: 18760
۱۳۸۹/۰۶/۱۶ ۲۱:۵۹ شناسه مطلب: 18750
ایا دیدن عکس و فیلم جنسی برای متاهلین اشکال دارد
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
تماشا کردن فيلم هاي محرک جايز نيست .(1)
از ديدن اين گونه فيلم ها خود داري کنيد، زيرا مفاسد زيادي به دنبال دارد، از جمله :
1- طبق گفته متخصصان و روان شناسان موجب دلزدگي و نفرت بين زن و شوهر مي شود، يعني به مرور زمان در اثر ديدن اين گونه فيلم ها، دلزدگي و نارضايتي بين زن و شوهر به وجود مي آيد و سبب ايجاد اختلاف بين آن ها مي گردد.
2- ممکن است فتنه و فساد را در خانه شما بياورد.
3- انتظارات زناشويي و لذت هاي جنسي را زياد مي كند، در حالي كه بسياري از صحنه هاي مستهجن و سكسي فيلم ها غير واقعي و به نوعي تصنعي است. هم چنين راهكارها و اعمالي آموزش داده مي شود كه براي هر زن و مردي برآوردن آن مقدور نيست . اين مسئله موجب اختلاف در خانواده ها شده و مي شود.
3- غيرت ناموسي را از مردان و غيرت عفت و حيا را از زنان مي گيرد. آنچه در تصوير هست، زن و مرد لخت و عريان هستند . مرد غيرتمند حاضر نمي شود که زنش اندام تناسلي مردان را ببيند.
اسلام فرموده تحريک شهوت از غير راه زناشويي شرعي تجاوز از حريم خدا است. قرآن پس از بيان شرعي بودن ارتباط و لذت جنسي از همسر مي فرمايد: «فمن ابتغي وراء ذلك فاولئك هم العادون ؛ هر كس با غير از همسر و كنيز شهوتش را دفع كند، تجاوز كار است». (2) يكي از مصاديق لذت هاي جنسي ديدن فيلم هاي مبتذل و مستهجن است .
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت ها:
1 . آيت الله فاضل، جامع المسائل ،ج 1، سؤال 1727و1731 ؛
استفتاي تلفني از دفترآيت الله مکارم؛
آيت الله خامنه اي، استفتا آت، س172؛
آيت الله بهجت، استفتاآت، ج4 ،س5366 .
2. مؤمنون (23) آيه 7.
۱۳۸۹/۰۶/۱۶ ۱۸:۱۷ شناسه مطلب: 18735
به عقیده ی ما شیعیان پیامبر ,دخترش وامامان معصوم اند.امادر قرآن بار ها آمده است(خطاب به پیامبر) که از گناهانت آمرزش طلب برای مثال آیات55سوره ی غافر و2سوره ی فتح منظور چیست؟میگویند که منظور طلب استغفار برای امت است ,اگر این است چرا خداوند مستقیما این را نگفته(در همان آیات)؟درضمن چه آیه ای در قرآن آمده که معصوم بودنشان را اثبات میکند؟یا چه دلایلی وجود دارد ؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
قرآن کريم در بسياري از آياتش بر اساس كنايه و تمثيل و تعابير غير صريح يا به اصطلاح خطاب غير مستقيم به مخاطبان اصلي از طريق مخاطب قرار دادن ديگري معارف خود را بيان نموده است . اين شيوه در رساندن پيام به مخاطب تاثير بيش تر دارد، آيات ياد شده در پرسش از اين باب است.
ثانيا: وجوه ديگر نيز درباره آن آيه مطرح است از جمله اين که: پيامبر قبل از هجرت و بعد از آن با انديشه کفر و شرک مبارزه کرد، اين سبب شد که حضرت از نظر کفار و مشرکان گناهکار به حساب آيد، پس مراد از واژه «ذنب» در آيه ياد شده پي آمد کارهايي مبارزاتي حضرت نزد کفار و مشرکان است و نه گناه مصطلح چنان که در روايات بدين مسئله تصريح شده که به دليل مبارزه پيامبر با بت پرستي از کفار و مشرکان کار او گناه تلقي ميشد. (1)
بنابراين هيچ کدام از آن آيات نشانه عدم عصمت نيست ،چه اين که استغفارهاي معصومين (ع) اسراري ديگر دارد که تفصيل آن را در منبع ذيل جويا شويد. (2)
دلايل عقلاني و وحياني بسياري بر عصمت پيامبران و امامان (ع) وجود دارد که به چند نمونه از آن اشاره ميشود:
1- خداوند به صراحت درباره عصمت پيامبر و اهل بيت در قرآن کريم فرمود: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (3) خداوند ميخواهد شما خانواده را از هر گونه آلودگي پاک پاک و منزه کند.
2- رسول خدا (ص) فرمود: «انا و علي و حسن و حسين و تسعه من ولد الحسين مطهرون، معصومون» (4) من و علي و حسنين و نه فرزندش مطهر و معصوم هستيم.
3- اما دليل عقلي: اولا جواز ارتکاب گناه و عدم عصمت پيامبر و امام، نه تنها با غرض بعثت و امامت ناسازگار است، بلکه سبب تشويق مردم به معصيت خواهد شد. از آن جا که نقض غرض و ترغيب به معصيت هيچ يک با حکمت الهي سازگار نيست، لازم است پيامبران و ائمه از ارتکاب هر گناهي مصون و داراي عصمت باشند.
دوم: اگر پيامبر و امام داراي عصمت نباشند و خود دچار لغزش و گناه شوند ،هرگز نميتواند ديگران را به سوي تقوا و پاکي فرا بخواند و دعوت آن ها براي مردم موثر باشد.
سوم: اگر بپذيريم که پيامبر و امام عهدهدار حفظ شريعت و دفاع از کيان اسلاماند ،اين کار بدون برخورداري از عصمت امکان پذير نيست. (5) در اين باره دلايل ديگر نيز است که تفصيل آن را در منبع ذيل جويا شويد. (6)
پينوشتها:
1. عصمت، ص 156.
2.سيماي اهل بيت در عرفان امام خميني، ص 294.
3.احزاب (33) آيه 33.
4.بحار الانوار، ج 25 ،ص 201.
5. آموزش کلام اسلامي، ج 2، ص 75 و 144.
6.عصمت، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي، قم، 1388 ش .