ادیان الهی

با سلام و احترام، اینجانب در رابطه با مجازات سقط جنین در ادیان الهی مشغول تحقیق هستم در رابطه با دین اسلام و مراحل تشکیل جنین مشکلی ندارم ولی برای دانستن نظرات یهود، مسیح، و زرتشت مشکل دارم. لطفا بنده را راهنمایی فرمایید.

پاسخ:
سقط جنين در آیین يهود:
نخستین و مهم‌ترین منبع شریعت و حقوق یهود، یعنی تورات، به سقط جنین عمدی اشاره‌ای نکرده است. در این کتاب فقط در یک مورد به مسئله سقط جنین اشاره شده و آن سقط شدن جنین زنی در جریان نزاع است. در اینجا ضارب باید برای اسقاط جنین غرامت مالی بپردازد.
در دومین منبع مهم شریعت یهود، یعنی تلمود، از سقط جنین عمدی سخن به میان آمده است. در این گنجینه شریعت یهود گرچه سقط جنین عمدی ممنوع دانسته شده، برای ساقط کننده آن مجازات قصاص تجویز نشده است. به رغم ممنوعیت سقط جنین در تلمود، در مباحث حقوقی این کتاب در مواردی اسقاط جنین روا شمرده شده است. بر اساس قانون تلمود، اگر زن در هنگام زایمان دچار مشکل شود و بیم آن رود که مرگ وی را تهدید کند، اگر جنین هنوز در رحم باشد، باید با کشتن جنین جان مادر را نجات داد؛ اما اگر سر یا بخش بزرگ‌تر جنین از رحم خارج شده باشد، نمی‌توان جنین را سقط کرد؛ چرا که در اینجا دو موجود زنده قابل بقا وجود دارند و کسی نمی‌تواند بگوید جان مادر از جان فرزند مهم‌تر است.
با این همه، خود مادر حتی اگر قسمت اعظم جنین به دنیا آمده باشد، می‌تواند با استناد به قاعده حقوقی پذیرفته شده دفاع مشروع، با سقط جنین جان خود را نجات دهد. در برخی از منابع یهودی آمده است که اگر سقط جنین برای درمان مادر لازم باشد، انجام آن مجاز است و این حکم حتی شامل مواردی نیز می‌شود که جنین خود منشأ مستقیم بیماری مادر نباشد و خطر مرگ مادر را تهدید نکند. از مباحث بحث‌انگیز در حقوق یهودی درباره جواز یا عدم جواز سقط جنین، آنجاست که زن از زنا باردار شده باشد. بسیاری از عالمان یهودی بر این عقیده‌اند که زن شوهرداری که از راه زنا باردار شده باشد، می‌تواند جنین خود را سقط کند؛ اما اگر دختر بی‌شوهری این گونه باردار شود، اسقاط جنین وی روا نیست؛ چرا که بر طبق شریعت یهود، فرزند متولد از زنای زن شوهردار حرامزاده است؛ اما فرزند دختر بی شوهر حرام‌زاده شمرده نمی‌شود. از موارد جواز سقط جنین در تلمود آنجاست که بخواهند مجازات اعدام را درباره زنی که از راه زنا باردار شده است به اجرا در آورند. در این مورد می‌توان و حتی گفته‌اند که باید، جنین زن را پیش از اجرای مراسم اعدام سقط کرد، مگر آنکه عملیات وضع حمل آغاز شده باشد. بحثی که بیشتر در دوران جدید مطرح شده است آنجاست که خطر معلولیت کودک را تهدید کند. بیشتر حقوقدانان یهودی می‌گویند حتی در این صورت نیز نمی‌توان جنین را سقط کرد. با این همه، برخی از حقوقدانان جدید یهودی در این باره رویکرد منعطف‌تری اتخاذ کرده‌اند و در مواردی سقط جنین را اجازه داده‌اند. (1)
سقط جنين در مسيحيت:
در ميان مسايل اخلاقي مجموعه عهد جديد هيچ ذكر صريحي از سقط جنين به ميان نيامده است. با اين همه، از همان آغاز، دانشمندان و فرقه هاي مسيحي به مساله سقط جنين توجه نشان داده اند. به اعتقاد كليساي كاتوليك رم، جنين از لحظه انعقاد نطفه، انساني كامل است و حق حيات دارد؛ از اين رو، اين كليسا از آغاز پيدايش جنين، هرگونه اقدام به سقط جنين را نكوهش كرده است. در ديداخه، يكي از نخستين كتاب هاي راهنماي تعاليم مسيحي، چنين آمده است: «كودك را با سقط كردن نكش و باعث هلاكت نوزاد نيز نشو».
در يكي ديگر از اسناد مسيحي، سقط جنين از «گناهان نفرت انگيز» شمرده شده است. گرچه برخي از دانشمندان، دميده شدن روح را ملاك جواز يا عدم جواز سقط جنين مي دانستند، كليساي كاتوليك در قرن نوزدهم رسما اين ديدگاه را رد كرد و اعلام كرد كه جنين در هر مرحله اي كه باشد، سقط آن ناروا است و ساقط كننده جنين به مجازات شرعي طرد محكوم مي شود. يكي از مهمترين اشكالاتي كه به اين عقيده كليساي كاتوليك وارد شده اين است كه جنين ممكن است زندگي مادر را در خطر مرگ قرار دهد؛ اما مطابق آموزه فوق حتي در اينجا نيز نمي توان اقدام به سقط كرد. كاتوليك ها در پاسخ به اين ايراد قاعده «نتيجه دوگانه» را براي حفظ جان مادر پيشنهاد كرده اند. بر طبق اين قاعده، براي مثال، اگر زن بارداري به سرطان رحم مبتلا باشد، پزشك مي تواند براي نجات جان وي رحم سرطاني را بيرون بياورد. در اينجا پزشك و مادر، مرگ جنين را قصد نكرده اند، بلكه يك عمل مشروع را براي درمان بيماري وي انجام داده اند، گرچه نتيجه قهري آن مرگ جنين است.
در مقابل ديدگاه كليساي كاتوليك، بسياري از دانشمندان پروتستان و ارتدوكس و ديگر فرقه هاي مسيحي به ويژه در دوران اخير جنين را انسان بالقوه شمرده اند، که داراي حقوقي بر گردن زن باردار و ديگران است؛ با اين همه در مواردي اسقاط آن نيز قابل توجيه است (مانند زماني كه جان مادر در خطر باشد). الهي دانان فمنيست، با ارايه تفسير ديگري از رابطه جنين و مادر، اجازه داده اند كه اگر بارداري براي مادر خطري به وجود آورد، وي به سقط آن اقدام كند. (2)
سقط جنین در آيين زرتشت:
سقط جنین در آموزه‌های سنت کهن زرتشتی به تمامی مردود و ناروا شمرده شده است؛ زیرا این عمل هم کشتن آگاهانه است و هم باعث آلودگی با نسا (مردار) می‌شود. اما در آموزه‌های ناب زرتشت، هیچگونه تصریحی دال بر مسایل شرعی از قبیل روایی یا ناروایی سقط جنین وجود ندارد. اما آنچه در آموزه‌های او جلب نظر می‌کند، نگرش ژرف و بسیار اخلاقی آن به انسان است. فهم و درک موضع زرتشت در برابر عمل سقط جنین، هنگامی میسر است که از دریچه منطق کلی آموزه‌های وی به این موضوع نگریسته شود. زرتشت، جهان را عرصه کارزاری فراگیر میان نیکی‌ها و بدیها می‌بیند و معتقد است که بهترین کنشها از اَشَه ناشی می‌شود که می‌توان آن را راستی و پاکی و نظم بنیادینِ گیتی معنا کرد. در باور زرتشت، همه موجودات هستی و از جمله انسان، از آنجا که آفریدگان اهوره مزدایند، در سرشت خود بر مدار آشه می‌گردند و بنا بر این ارجمندند. در این ساختار، نقطه عزیمت منش هر انسانی که پا به عرصه گیتی می‌نهد، جز خوبی و پاکی نیست؛ و البته همو چندان آزاد و یله است که می‌تواند برخلاف سرشت اهورایی خود، از مدار اشه خارج شود و به بدی و پلیدی بگراید و یا برعکس، در راه اشه گام بردارد و با هر کنشی، هستی را نو گرداند. در نتیجه می‌توان به سهولت دید که در نگرش زرتشت، عمل سقط جنین به معنی نابود کردن موجودی است که هم در سرشت خود، اهورایی است و هم می‌تواند با اَشوئی، بر دامنه قدرت نیکی‌ها در جهان بیفزاید. یعنی از چشم انداز دین زرتشت عمل سقط جنین میان دو حد نوسان دارد: یا موجودی ذاتاً اهوارایی از میان رفته است یا موجودی که می‌تواند بنا به سرشت خود، اهورایی‌تر هم گردد، کشته شده است. و معلوم باشد که این هر دو، محکوم و ناپسند هستند.
با این اوصاف، در آموزه‌های زرتشت، سفارش همواره‌ای به اصل خردورزی در تمامی امور هست که براساس آن می‌توان عمل سقط جنین را در شرایطی خاص، روا دانست و آن نیست مگر هنگامی که دانش روز، بنا به مصالحی، چنان کاری را تجویز گرداند. به عبارت دیگر، از منظر «دین زرتشت»، هرگاه دانش زمانه، انجام کاری را ایجاب کند، باید به آن پرداخت و شایسته نیست تا در چنین مواردی، به بهانه پایبندی بر سنت‌های ناخردامندانه، از گردیدن بر مدار دانش و خرد، ابا کرد.
در باره مجازات سقط كننده در زرتشت مطلبي يافت نشد جز آنكه عمل سقط جنين بر مبناي «ارداويراف‌نامه» مستوجب مجازاتي بسيار سخت و هولناك در جهانِ پسين است(4)
براي آگاهي بيشتر ر.ك فصلنامه باروری و ناباروری: سال 6 (1384)، شماره 4.

پي نوشت ها :
1. سلیمانی حسین. سقط جنین در یهودیت. فصلنامه باروری و ناباروری: سال 6 (1384)، شماره 4، صفحات 368-362.
2. همان 4، صفحات 348-343.
3. آقایی سید مجتبی. همان، صفحات 361-349.
4. ارداويراف نامه: بند 44.

آقای قرائتی در کتاب اصول پنج گانه (توحید) حج را یکی از موارد ثابت در تمام ادیان الهی نامبرده است. آیا در دین مسیحیت حج یا چیزی شبیه به آن داریم؟

پاسخ:
اگرچه تمام جزييات حج در دين حضرت مسيح (ع) روشن نيست، ولي از متون ديني و تاريخي استفاده مي شود که حج در دين مسيح وساير اديان الهي بوده است. پيشينه حج را مي توان با تاريخ حيات انسان پيوند داد. به بيان قرآن کريم نخستين خانه اي که براي مردم بنا شده، کعبه در مکه مکرمه است، که از همان آغاز حياتِ انسان در زمره شعائر موحّدان و پيامبران خدا از آدم (ع) تا خاتم (ص) بوده، که همواره براي طواف و انجام مناسک حج، به آن ديار بارِ سفر بسته اند" إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَهُديً لِلْعَالَمِينَ ".
روايات بسياري از پيامبران و اهل بيت (ع) آمده است که همه انبيا و مرسلان، حج خانه خدا کرده اند و هيچ پيامبري از اين فريضه ربّاني رخ بر نتافته است. آدم و نوح حج گزاردند و سليمان با همراهي جن و انس و پرندگان و بادها حج به جاي آوردند (1)
از امام رضا (ع)"... اما پيامبران: آدم، نوح، ابراهيم، عيسي، موسي و محمد صلي الله عليه و آله و ساير انبيا در همين وقت (ذي الحجه) حج به جا آوردند و اين سنت شد براي فرزندان شان تا روز قيامت"(2)
حج در اديان آسماني جايگاه ويژه داشته است، هر چند در رهگذر تاريخ کهن حيات جامعه ها و فرهنگ ها، دستخوش تحوّلاتي گرديده و گاه با خرافات و تحريف ها آميخته شده است.
در دين يهود ومسيح حج از جايگاه ويژه بر خوردار و با آداب وشرايط خاص بر گذار مي شده است . حج در اين دو دين به عنوان عبادت مهم تلقي مي شود . در کتاب تورات و انجيل به اين امر سفارش شده است.
حج از زماني که يهوديان ملتي مستقل شدند ، سازماندهي شد و از مردان خواسته شد که در سه عيد به قدس بروند .
مکان هايي که در آيين يهود به عنوان حج زيارت مي شوند، سه دسته اند:
1 ) مکان هايي که در قدس و اطراف آن پديد آمده، صاحب ويژگي هاي تاريخي اند و در تاريخ کتاب مقدس ذکر شده اند.
2 ) مقبره دانشمنداني که نامهاي ایشان در تلمود آمده اند....
3 ) مراکز مختلفي در اسرائيل که براي دانشمندان دياس پورا ( محلهاي زندگي يهوديان خارج از فلسطين ) و زاهدان نذر شده است .
شکل حقوقي و کلي حج که در سفر خروج و تثنيه مطرح است، حج تنها بر مردان واجب بود. زنان، اُسراء، معلولان، نابينايان، بيماران، سالمندان، يتميان و کودکان از اين عبادت معاف بودند. بر اساس آنچه در انجيل لوقا آمده است، کودکان پس از رسيدن به 12 سالگي و هنگامي که بتوانند از مادرشان جدا شوند، مي توانند در اين مسافرت شرکت کنند.
از اعمالي که در مراکز حج انجام مي شد، مي توان دعا، به جا آوردن نذر، نوشتن خواسته ها و آرزوها بر کاغذ و قرار دادن در اين مکان ها و ... را نام برد.
غير از ديوار گريه و ديوار غربي معبد سليمان، زائران در ساير مراکز، از مقدسان التماس شفاعت و دعا مي کنند.
در عهد جديد يهود، حج جايگاه مشخصي ندارد. بنابر انجيل لوقا حضرت مسيح تنها يک بار در عيد براي حج به فلسطين رفته. ولي انجيل يوحنا مي گويد حضرت عيسي هر سال در اين مراسم شرکت مي کرده است.
در باور مسيحيت، حضرت عيسي با آخرين سفرش به قدس، حج را به شهر خدا انجام داده و پادشاهي خدا را شروع کرده است.
مسيحيان اوليه نيز مانند يهوديان معبد قدس را زيارت مي کردند. با اين حال کليسا مي خواست معبد تازه اي بسازد.
بنابر گزارش اپيفون در هنگام سفر پادشاه هادريانوس در سال 130، قدس ويرانه اي بيش نبود. تنها چند خانه، و يک کليساي کوچک در نزديکي محل تجمع شاگردان حضرت مسيح. ( خانه اي که بعد از عروج مسيح به آسمان، آن جا جمع مي شدند) باقي مانده بود. اين کليسا بعدها کليساي سيون و زيارتگاه حاجيان مسيحي شد.
در زمينه توسعه يافتن حج در قدس، بيش از انگيزه هاي ديني، تأثير کنستانتين اول مشهود است. او با ساختن کليساهاي متعدد در جابه جايي قدس، توجه مسيحيان بسياري را به زيارت مکان هاي مقدس جلب کرد؛ مکان هايي که مسيح در آن ها متولد شده، زندگي کرده، و به صليب کشيده شده بود.
در کنار زيارت قدس، زيارت بارگاه ها و حتي راهباني که در معابد زندگي مي کردند، نوعي حج محسوب مي شد.
در يهوديت قديم و دوران اوليه مسيحيت، معني حج يکي بود. با اين تفاوت که در بني اسرائيل، زيارت اين معبد، سه بار در سال اجباري بود، اما مسيحيان عقيده دارند که حضرت عيسي اين کار را در آخرين سفر خود به اين معبد انجام داده است. بنابراين حج در مسيحيت، گروهي و جمعي نيست، بلکه سفري است که انسان متدين براي رفع حوائج فردي خود به جا مي آورد.
در مسيحيت، حج، زمان مشخصي ندارد، امام عموماً اين کار در سنين جواني انجام مي شود کسي که به قدس مي رسد، احساس مي کند کار بزرگي در زندگي خود انجام داده است. وقتي به محل مرگ و حيات عيسي نگاه مي کند، آرزو مي کند که اي کاش او هم در همين مکان بميرد.(3)
جهت آگاهي بيش تر به منابع زير مراجعه فرماييد:
-عبادات در اديان ابراهيمي (يهوديت ، مسيحيت ، اسلام)،عباس اشرافي
-محمد تقي رهبر، حج در رهگذر تمدن ها :
حج در تمدن ها و اديان ديگر،ماهنامه زائر ،شماره 98
مذاهب خاموش ،ص 44

پي نوشت ها :
1. بحار الأنوار،
2. همان،
3. مجله ميقات حج ، سال شانزدهم ، شماره شصت و يكم، پاييز 1386.

تكليف ساير اديان وافراد غير معتقد به اديان الهي در برزخ- قيامت - اخرت چيست ؟

پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
از آيات و روايات استفاده مى‏شود بهشت براى كسانى است كه ايمان به خدا و پيامبر اسلام (ص) داشته و عمل صالح و تقوا پيشه كرده باشند:
«الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن مآب؛ كسانى كه ايمان و عمل صالح دارند، خوشا به حال آنان كه خوش جايگاهى خواهند داشت».(1)
مراد، ايمان به خدا و پيامبر و وحى الهى است . مراد از عمل صالح، عمل به دستورهاى قرآن و اطاعت از پيامبر است كه از جمله دستورها اطاعت از اولى‏ الامر است. محبت و اطاعت از اميرالمؤمنين(ع) و اهل بيت خميره ايمان است.
پيروان اديان الهى هم به حكم كتاب خودشان كه در آن اشاره به آمدن پيامبر اسلام شده و هم به حكم عقل كه بايد به آخرين پيام الهى گوش فرا دهند، بايد دين اسلام را بپذيرند.
خداوند در آيه 85 سوره آل عمران مى‏فرمايد: «و من يبتغ غير الاسلام ديناً فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين؛ هر كس غير از اسلام (دين واقعى) دينى را بپذيرد، هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود».
بنابراين كفار و پيروان ساير اديان الهى وظيفه دارند درباره دين خود و دين اسلام تحقيق كنند . دستورهاى اديان را با هم مقايسه كنند. پس از تحقيق دقيق و علمى، به حقيقت اسلام و حقانيت اين دين پى خواهند برد.
حال اگر شرايط تحقيق از اسلام براي آن ها فراهم نبوده ،يا نتوانستند به منابع واقعي اسلام مراجعه نمايند، يا اصلا مسئله تحقيق از دين براي شان مطرح نبوده ، يا پس از تحقيق ( بدون هيچ غرض ، عناد و انگيزه شخصي )به اين نتيجه رسيدند كه دين خودشان درست است و از طرفى به محتواى دين خود عمل كردند و بر كسى ظلم نكردند، چون حجت و دليل بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمى‏كند . چه بسا به مرتبه اي نائل شوند كه اهل بهشت شوند ، ولى اگر تحقيق نكردند و با لجاجت بر دين خود پا فشارى كردند و با اين كه احتمال دادند دين اسلام دين حقى باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظيفه خود كوتاهى كرده، در نتيجه مورد مواخذه قرار مي گيرند.
بنابراين اصل در حق طلبي انسان ها و تسليم در مقابل آن ، يا انکار حقيقت است.
شهيد مطهرى(ره) در اين باره مى‏گويد: «اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏يابد كه ائمه(ع) تكيه‏ شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى ‏بايست تحقيق و جستجو كند ، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏ برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏ روند، در رديف منكران و مخالفان نيستند.
ائمه اطهار بسيارى از مردم را از اين طبقه مى‏دانند. اين گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و اميد عفو الهى درباره آنان مى‏رود».
وى از مرحوم علامه طباطبايى نقل مى‏كند: «همان طورى كه ممكن است منشأ استضعاف، عدم امكان تغيير محيط باشد، ممكن است اين جهت باشد كه ذهن انسان متوجه حقيقت نشده باشد و به اين سبب از حقيقت محروم مانده باشد».(2)
بنابراين ، اين امكان وجود دارد كه غير مسلمانان نيز داخل بهشت شوند .اين ها گروهي هستند كه به عنوان مستضعفان شناخته مي شوند ، يا واقعا و حقيقتا دنبال دين حق بودند ، اما به دلائلي بر آن دست نيافتند و نيز انسان هاي درستكار و پاک بودند و طبق فطرت پاک و عقل خود عمل کرده اند.
محاسبه اعمال آنان، بر پايه عدل خداوندى است . بر اساس عقل و فطرت و كردارشان ، هم چنين اعتقادات و باورهاي شان (اگر صحيح و مطابق با اسلام باشد) مورد حساب قرار مى‏گيرند.
در مورد برزخ نيز وضعيت ايشان مانند قيامت است و تفاوتي از اين جهت نمي كند.
جهت مطالعه بيش تر در اين موضوع به كتاب «عدل الهي» ( بخش اعمال خير غير مسلمانان) اثر استاد شهيد مطهري مراجعه فرمائيد.
پى‌نوشت‏ها:
1. رعد (13) آيه 29.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 320 به بعد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.