پرسش وپاسخ

علل شكست قيام توابين چه بود؟
در شكست قيام توابين عوامل متعدد تاثير گزار بودند، از جمله اينكه توابين به منظور پيروزي قيام نكرده بودند، بلكه با هدف انتقام از قا تلان امام حسين (ع) قيام ...

علل شكست قيام توابين چه بود؟

2- چرا مختار در مكه با آل زبير بيعت كرد؟

در آغاز بايد گفت: گرچه قيام توابين شكست خورد، اما اين قيام بر مردم تاثيرعميق گذارده و براي بيداري امت اسلامي، جرقه قابل توجهي بود و زمينه و جرأت و جسارت قيام در برابر حكومت ديكتاتوري اموي را به خوبي فراهم كرد. (1)اين قيام سبب شد كه مردم بيشتر با جنايات امويان آ شناشوند و حق را از ناحق تشخيص دهند، هم چنين قيام توابين زمينه ي قيام مختار فراهم نمود.

 در شكست قيام توابين عوامل متعدد تاثير گزار بودند، از جمله اينكه توابين به منظور پيروزي قيام نكرده بودند، بلكه با هدف انتقام از قا تلان امام حسين (ع) قيام نموده بودند ، حال اين امر با پيروزي ظاهري تحقق مي يافت يا با شهادت، همچنين شتاب زدگي، كمي نيرو و تجهيزات و عدم مديريت جنگ از عوامل مهم اين شكست محسوب مي شوند. توضيح اينكه قيام توابين درزماني صورت گرفت كه بر تخت دارالاماره كوفه در زمان قيام توابين عبدالله بن يزيد، فرستاده عبدالله بن زبير نشسته بود. زبيريان خود از طالبان قدرت بودند. از سوي ديگر، قاتلان اصلي حسين بن علي عليه السلام همچون عمر بن سعد و شبث بن ربعي هر كدام با قبيله يا طايفه اي در پشت سر خود هنوز در كوفه حضور داشتند و روابطشان با دارالاماره زبيريان نيز حسنه بود. جنگ كردن با اين قاتلان و طوايف منتسب به آن ها، كنار آمدن با عبدالله بن يزيد و زبيريان حاكم بر كوفه و همچنين تجهيز براي انتقام كشي از قاتلان اصلي همچون عبيدالله بن زياد همگي كياست و تدبير فوق العاده اي مي طلبيد. آنان در عزم به سوي اين قتال، چنان شتاب داشتند و آن قدر احساسات شهادت طلبانه در آن ها قوي بود كه آن هنگام كه از «نخيله» حركت مي كردند سليمان به سپاهيان دستور داد تا هنگام شب خود را به «دير اعور» برسانند. اين حركت سريع باعث شد تا بسياري از همراهان وي جا بمانند. (1)

 يكي از عوامل مهم واساسي شكست توابين محدودبودن نيرو و تجهيزات جنگ مي باشد. گرچه توابين انسان ها با ايماني بودند، از اين رو در نبرد هاي اوليه پيروزي هايي نصيب آنان گرديد، اما تجهيزات و نيروي طرف مقابل بيشتر از توابين بود وهر روز بر تعداد آنان افزوده مي شد، چنانكه ده هزار نيروي تازه نفس به فرماندهي«ابن نمير» و «ادهم بن محرزباهلي» در برابر نيروهاي خسته و مجروح توابين قرار گرفتند.(3)

در اين باره به كتاب قيام توابين ،محمد علي چناراني مراجعه نماييد، همچنين درباره ابعاد زندگي مختار به كتاب ماهيت قيام مختار، ابوفاضل رضوي مراجعه فرماييد.

پي نوشت ها:

1. http://www.tabnak.ir/fa/news/286622

http://rajanews.com/detail.asp?id=753 .2.

3. http://www.hawzah.net/FA/MagArt.html?MagazineArticleID=38623MagazineNumb...

آيا تجاوز ما به كربلا و نجف و بغداد بعد پس گرفتن سر زمينمان صحت دارد؟
ما در ايام جنگ هيچ گاه شهر مقدس نجف و كربلا را مورد حمله قرار نداديم، زيرا اين دو شهر- مانند شهر هاي مقدس ديگر - حرمت و قداست خاص دارند، البته دشمنان سعي ...

شبهه اي در مورد دفاع مقدسԞبا سلام

در يك سايتي خواندم كه اوايل كه صدام به ايران حمله كرد و آن حمله سر آغاز جنگ بين دو كشور گرديد. اما وقتي ايران مقتدرانه آنها را از خاك ايران بيرون كرد. باز هم به جنگ ادامه داد به طوري كه شهراي كربلا و نجف و بغداد هم بدست ايران رسيد و ايران براي ثبات و گرفتن آن باعث شد چندين سال جنگ بي دليل طول بكشد. سوال 1-آيا تجاوز ما به كربلا و نجف و بغداد بعد پس گرفتن سر زمينمان صحت دارد اگر جواب صحيح است علتش چه بوده، اگر خير بفرماييد حقيقت چه بوده كه شايع كرده اند؟

ما در ايام جنگ هيچ گاه شهر مقدس نجف و كربلا را مورد حمله قرار نداديم، زيرا اين دو شهر- مانند شهر هاي مقدس ديگر - حرمت و قداست خاص دارند، البته دشمنان سعي مي كردند وانمود كنند كه ايران اين شهر ها را نيز مورد حمله قرار داده است، يعني با اين كار مي خواستند شايعه كنند كه ايران- در جنگ - قوانين بين الملل را رعايت نمي كند. بر اساس قوانين بين الملل از جمله شهر هاي كه حمله به آن ها مشروع نيست اماكن مقدسه مي باشند، در مجموع حمله ايران به كربلا و نجف صحت ندارد. و شهرهاي كربلا و نجف و بغداد وساير شهرها مهم، حتي بصره كه در مرز هم بود، بدست ايران نيفتاد

اما چگونه پیامبر(صلی الله علیه و آله)نماز می خواندند؟
در مورد سوره حمد همه مفسران قبول دارند كه این سوره در مكه نازل شده و از اولین سوره های نازل بر رسول خداست. فقط مجاهد نزول این سوره را مدنی شمرده كه این را ...

می خواستم بدانم در صورتی كه قرآن برای اولین بار از آیات اولیه سوره علق نازل گردید. اما چگونه پیامبر(صلی الله علیه و آله)نماز می خواندند؟

در مورد نماز و سوره اخلاص اصلا مشكلی نیست، زیرا خواندن یك سوره در نماز واجب است و آن هر سوره ای غیر از سوره های سجده واجب دار می تواند باشد. لازم نیست حتما سوره اخلاص باشد تا بپرسیم پیامبر  قبل از نزول این سوره چگونه نماز می خوانده اند؟

اما خواندن حمد در نماز واجب است. از رسول خدا نقل شده : "لا صلوه الا بفاتحه الكتاب" (1)

در مورد سوره حمد همه مفسران قبول دارند كه این سوره در مكه نازل شده و  از اولین سوره های نازل بر رسول خداست. فقط مجاهد نزول این سوره را مدنی شمرده كه این را از لغزش های او برشمرده اند.(2)

این سوره از اولین سوره ها و آیاتی است كه بر رسول خدا نازل شده ، چون نماز بر محور این سوره است. رسول خدا از ابتدای بعثت بلكه قبل از بعثت نماز می خواند. برخی بر این هستند كه این سوره هم قبل از بعثت، بر پیامبر نازل شده و ایشان آن را در نماز می خوانده و هم بعد از بعثت جزو اولین سوره هایی است كه بر رسول خدا به عنوان قرآن نازل شده است.

عللامه طباطبایی در ذیل آیات سوره علق كه به نماز پیامبر اشاره دارد، می نویسد:

بنا بر اين فرض كه سوره علق  اولين سوره نازل شده از قرآن باشد و نيز بنا بر اينكه از اول تا به آخر سوره يكباره نازل شده باشد، سياق اين آيات دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (ص) قبل از نزول قرآن (و قبل از شروع بعثت) نماز مي‏خوانده و همين معنا دلالت دارد بر اينكه آن جناب قبل از رسيدنش به مقام رسالت  ، از انبيا بوده است . (3)

پس قبل از رسالت و قبل از نزول سوره علق و بعثت، ایشان نبی بوده و بر ایشان وحی می شده و مانعی ندارد كه سوره حمد، نه از باب وحی قرآنی، بلكه از باب وحی مطلق، به ایشان وحی شده تا آن را در نماز بخواند. اما ماور به ابلاغ آن به مردم نبوده است. بعد از بعثت نیز به عنوان جزیی از قرآن بر ایشان نازل شده باشد.

در روايات داريم كه حضرت علي (ع) هنگام تولد سوره مومنون تلاوت كرد، در حالي كه هنوز پيامبر به پيامبري مبعوث نشده بود.

 

پی نوشت ها:

1. شیخ طوسی، استبصار، تهران، دار الكتب الاسلامیه، 1390 ق ،ج 1 ، ص 310.

2. واحدی، اسباب النزول، ترجمه ذكاوتی، تهران، نشر نی، 1383 ش ،  ص16.

3. طباطبایی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی ،چ پنجم ، قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1374 ش ، ج20 ، ص 551.

آيا كتب آسمانی دیگر نیز دو نوع نزول دفعي و تدريجي داشته اند؟
آنچه كه از متون دینی وآیات قرآن استفاده می شود، كتب های آسمان دیگر مانند تورات وانجیل یك دفعه نازل شده اند ، و دو نزول ، یعنی نزول تدریجی ودفعی نداشته اند ...

آيا كتب آسمانی دیگر نظیر تورات و انجیل نیز دو نوع نزول دفعي و تدريجي داشته اند ؟

آنچه كه از متون دینی وآیات قرآن استفاده می شود، كتب های آسمان دیگر مانند تورات وانجیل یك دفعه نازل شده اند ، و دو نزول ، یعنی نزول تدریجی ودفعی نداشته اند ،" همچنانكه محققّان اسلامي به اتفاق نظر مي گويند : كتاب هاي آسماني پيامبران گذشته ، به طور دفعي و يكباره بر آنان نازل شده است ، اگر چه سيوطي دانشمند معروف اهل سنّت می گوید يكي از علماي معاصر ما مخالف با اين رأي و عقيده است . لیكن خود او موافق عقیده جمهور علما بوده می نویسد : كتب انبياي گذشته يك باره بر آنان نازل شده است آيهء 33 سوره فرقان : "وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً " همين امر را تأييد مي نمايد. از ابن عباس روايت شده كه يهود يا مشركان از پيامبر سؤال كردند: چرا قرآن مانند تورات يكباره نازل نشد؟ درپاسخ به اين اعتراض ، قرآن صريحاً آن را ردّ نمي كند، بلكه در اين مورد سكوت نموده و صرفاً به بيان نزول تدريجي قرآن مي پردازد، اين خود تاييد ضمني نزول دفعي بقيهء كتاب هاي آسماني مي باشد" (1)

 یكی از مفسران دیگر نیز می نوسد: " بر خلاف تورات و انجيل كه جملة و دفعة نازل شده است، لذا از قرآن تعبير به تنزيل و از تورات و انجيل به انزال تعبیر شده است، زيرا تنزيل فرود آمدن تدريجي و انزال فرود آمدن دفعي است(2)

پی نوشت ها :

1. پژوهشی در : تاریخ قرآن كریم ، محمد باقر حجتی ، ص41 ،دفتر فر هنگ نشر اسلامی ، تهران ، 1377 ،رك: تفسر نمونه ، ناصر مكارم شیرازی ودیگران ، ج15 ، ص76 ار الكتب الإسلامية، تهران‏ 1374 ش‏.

2. انوار العرفان في تفسير القرآن ابوالفضل داور پناه ،‏ ج5 ، ص69 ، انتشارات صدر ، تهران ،1375 ش.

آیا غیر از اهمیت این سوره دلیل دیگری وجود دارد؟
در مورد بعضی سوره ها و آیه ها ادعای نزول دو بار شده است، از جمله: 1. مشهور است كه سوره حمد دو بار نازل شده است. در غالب تفاسیر به این دو بار نازل شدن اشاره ...

علت اینكه سوره مبارك حمد 2 مرتبه نازل شده است چیست؟

 آیا غیر از اهمیت این سوره دلیل دیگری وجود دارد؟

در مورد بعضی سوره ها و آیه ها ادعای نزول دو بار شده است، از جمله:

1. مشهور است كه سوره حمد دو بار نازل شده است. در غالب تفاسیر به این دو بار نازل شدن اشاره شده است.

2. سوره كوثر. (1)

3. توبه آیه 113: «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ وَ لَوْ كانُوا أُولي‏ قُرْبي‏ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحيمِ». (2)

4. آل عمران آیه 64: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلي‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ و ...». (3)

5. اسراء آیه 85: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلا». (4)

 هیچ كدام این موارد، دلیل قطعی بر دو بار نزول ندارند. آیت الله خویی در مورد دو بار نازل شدن سوره حمد كه مشهورترین مورد است، می نویسد:

«و هذا القول محتمل في نفسه و إن لم يثبت بدليل؛ دو بار نازل شدن این سوره، گرچه به خودی خود ممكن است، ولی با دلیل ثابت نشده است». (5)

بنا بر این گر چه سوره حمد از محتوای بالایی برخوردار است به حدی كه خدا آن را جزئی از نماز قرار داده و هیچ جایگزینی هم برای آن قرار نداده ، ولی دو بار نزول آن اگر ممكن هم باشد ،  دلیل محكمی بر آن نداریم تا نوبت به بررسی وجه و دلیل  نزول دوباره برسیم. بر فرض هم كه بپذيريم دوبار نازل شده ،ممكن است و شايد  به جهت اهميت آن باشد .

پی نوشت ها:

1. مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، اول، تهران، دار الكتب الاسلامیه، 1374 ش، ج 27، ص 368.

2. همان ، ج 8، ص 158.

3. ابن كثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، اول، بیروت، دار الكتب العلمیه، 1419 ق، ج 2، ص 48.

4. آلوسی بغدادی، روح المعاني، اول، بیروت، دار الكتب العلمیه، 1415 ق، ج ‏8، ص 145.

5. خویی،  البیان، ص 421.

كدام سوره قرآن به سوره امير المومنين مشهور است؟
سوره انسان يا دهر در شأن حضرت علي(ع) و همسر و فرزندانشان نازل شده است كه سه روز روزه گرفته بودند و به خاطر خداوند متعال افطاري سه روز خودشان را به فقير و ...

كدام سوره قرآن به سوره امير المومنين مشهور است؟

سوره انسان يا دهر در شأن حضرت علي(ع) و همسر و فرزندانشان نازل شده است كه سه روز روزه گرفته بودند و به خاطر خداوند متعال افطاري سه روز خودشان را به فقير و مسكين و اسير دادند. پس از آن اين سوره مباركه در شان و مقام ايشان نازل شد.

هر چند آيات فراوان ديگري درباره شخص حضرت امير المومنين (ع) نازل شده است، اما به جز سوره دهر، سوره كامل ديگري درباره ايشان نازل نشده است.

از جمله مهمترين آيات مي توان به اين آيات اشاره كرد: آيه ولايت(1)، آيه اكمال (2)، آيه تطهير(3)، آيه مباهله(4)، آيه ليله المبيت(5) و...

پي نوشت ها:

1. مائده(5)آيه55.

2. همان، آيه3.

3. احزاب(33)آيه33.

4. آل عمران(3)آيه61.

5. بقره(2)آيه207.

خواص و شأن نزول آیه مذکوره را بیان كنید
جمعي از مفسران گفته‏اند كه شأن نزول اين آيه "عوف بن مالك" از ياران پيامبر (ص) بود. دشمنان اسلام فرزندش را اسير كردند، او به محضر پيامبر (ص) آمد و از اين ماجرا..

سوال:

خواص و شان نزول آیه «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً» را بیان كنید

جواب:

جمعي از مفسران گفته‏اند كه شأن نزول اين آيه "عوف بن مالك" از ياران پيامبر (ص) بود. دشمنان اسلام فرزندش را اسير كردند، او به محضر پيامبر (ص) آمد و از اين ماجرا و فقر و تنگدستي شكايت كرد، فرمود: تقواي را پيشه كن و شكيبا باش و بسيار ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را بگو، او اين كار را انجام داد، ناگهان در حالي كه در خانه‏اش نشسته بوده فرزندش از در، درآمد، معلوم شد كه از يك لحظه غفلت دشمن استفاده كرده و فرار نموده، و حتي شتري از دشمن را نيز با خود آورده است. (اينجا بود كه آيه فوق نازل شد و از گشايش مشكل اين فرد با تقوي و روزي از جايي كه انتظارش را نداشت خبر داد).

ذكر اين مطلب نيز لازم است كه هرگز مفهوم آيه، اين نيست كه انسان تلاش و كوشش براي زندگي را به دست فراموشي بسپارد، و بگويد در خانه مي‏نشينم و تقوا پيشه مي‏كنم و ذكر" لا حول و لا قوة الا باللَّه" مي‏گويم تا از آنجا كه گمان ندارم به من روزي مي‏رسد، نه هرگز مفهوم آيه چنين نيست، هدف تقوي و پرهيزكاري توأم با تلاش و كوشش است، اگر با اين حال درها به روي انسان بسته شد خداوند گشودن آنها را تضمين فرموده است.

و لذا در حديثي مي‏خوانيم كه امام صادق(ع) فرمود: جمعي از ياران رسول خدا (ص)  وقتي آيه وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ" نازل شد درها را به روي خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند:" خداوند روزي ما را عهده‏دار شده"! اين جريان به گوش پيامبر (ص) رسيد، كسي را نزد آنها فرستاد كه چرا چنين كرده‏ايد؟ گفتند: اي رسول خدا (ص) چون خداوند روزي ما را تكفل كرده و ما مشغول عبادت شديم، پيامبر (ص) فرمود: انه من فعل ذلك لم يستجب له، عليكم بالطلب!:" هر كس چنين كند دعايش مستجاب نمي‏شود، بر شما باد كه تلاش و طلب كنيد".( 1)

2- روح توكل:

منظور از توكل بر خدا، اين است كه انسان تلاشگر كار خود را به او واگذارد و حل مشكلات خويش را از او بخواهد، خدايي كه از تمام نيازهاي او آگاه است، خدايي كه نسبت به او، رحيم و مهربان است، و خدايي كه قدرت به حل هر مشكلي دارد.

كسي كه داراي روح توكل است، هرگز ياس و نوميدي را به خود راه نمي‏دهد، در برابر مشكلات احساس ضعف و زبوني نمي‏كند، در برابر حوادث سخت، مقاوم است، و همين فرهنگ و عقيده چنان قدرت رواني به او مي دهد كه مي‏تواند بر مشكلات پيروز شود، و از سوي ديگر امدادهاي غيبي كه به متوكلان نويد داده شده است به ياري او مي‏آيد، و او را شكست و ناتواني رهايي مي‏بخشد.

در حديثي از پيامبر گرامي اسلام (ص) آمده است كه فرمود: از جبرائيل، پرسيدم: توكل چيست؟ گفت: العلم بان المخلوق لا يضر و لا ينفع، و لا يعطي و لا يمنع، و استعمال الياس من الخلق، فاذا كان العبد كذلك لم يعمل لاحد سوي اللَّه، و لم يرج و لم يخف سوي اللَّه، و لم يطمع في احد سوي اللَّه فهذا هو التوكل: حقيقت توكل اين است كه انسان بداند: مخلوق، نه زيان مي‏رساند، و نه نفع، و نه عطا مي‏كند و نه منع، چشم اميد از خلق برداشتن (و به خالق دوختن) هنگامي كه چنين شود، انسان جز براي خدا كار نمي‏كند، به غير او اميد ندارد، از غير او نمي‏ترسد، و دل به كسي جز او نمي‏بندد، اين روح توكل است" .

" توكل" با اين محتواي عميق، شخصيت تازه‏اي به انسان مي‏بخشد، و در تمام اعمال او اثر مي‏گذارد، لذا در حديثي مي‏خوانيم كه پيغمبر اكرم (ص) در شب معراج از پيشگاه خداوند سؤال كرد: پروردگارا! اي الاعمال افضل، قال ليس شي‏ء عندي افضل من التوكل علي و الرضا بما قسمت: چه عملي از همه اعمال برتر است".خداوند متعال فرمود :" چيزي در نزد من افضل و برتر از توكل بر من، و خشنودي به آنچه قسمت كرده‏ام نيست".

بديهي است توكل به اين معني هميشه توأم با جهاد و تلاش و كوشش است، نه تنبلي و فرار از مسئوليتها.(2)

در حديثي پيامبر فرمود:

إنّي لأعلم آية لو أخذ بها النّاس لكفتهم وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً فما زال يقولها و يعيدها.(3)

آيه اي در كتاب خدا سراغ دارم كه اگر همه مردم به آن پناه ببرند، همه را كفايت مي كند و آن آيه "و من يتق الله يجعل له مخرجا" هست و پيامبر پيوسته اين آيه را تلاوت مي كرد و تكرار مي نمود.

پي نوشت:

1. مكارم شيرازي ناصر، تفسير نمونه، ناشر دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374 ش، نوبت اول، ج‏24، ص 236

2. همان، ج‏24، ص 239.

3. مشهدي، كنزالدقائق، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، 1368ش، ج13، ص306.

آیا امكان دارد برای یك آیه چند شان نزول باشد؟
در مورد بعضی سوره ها و آیه ها ادعای نزول دو بار شده است از جمله: 1. سوره حمد كه مشهور است دو بار نازل شده است 2. سوره كوثر 3. توبه آیه 113. 4. آل عمران آیه 64

آیا نزول مكرر برای بعضی یا كل آیات قرآن می باشد؟ آیا امكان دارد برای یك آیه چند شان نزول باشد؟

در مورد بعضی سوره ها و آیه ها ادعای نزول دو بار شده است از جمله:

1. سوره حمد كه مشهور است دو بار نازل شده است. در غالب تفاسیر به این دو بار نازل شدن اشاره شده است.

2. سوره كوثر ؛(1)

3. توبه آیه 113 (ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكينَ وَ لَوْ كانُوا أُولي‏ قُرْبي‏ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحيمِ )؛ (2)

4. آل عمران آیه 64 (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلي‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ و ...)؛ (3)

5. اسراء آیه 85 ( وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلا)؛ (4)

ولی هیچ كدام این موارد دلیل قطعی بر دو بار نزول ندارند. آیت الله خویی در مورد دوبار نازل شدن سوره حمد كه مشهورترین مورد است، می نویسد:

"و هذا القول محتمل في نفسه و إن لم يثبت بدليل‏ = دو بار نازل شدن این سوره گر چه به خودی خود ممكن است ولی با دلیل ثابت نشده است." (5)

اما آیه در یك حادثه نازل می شد؛ ولی چون حوادث مشابهی پیش می آمد و رسول خدا آن آیه را تلاوت می كرد ، شنوندگان كه از نزول آن در واقعه مشابه قبل با خبر نبودند ، گمان می كردند آیه تازه نازل شده است؛ از این رو برای بعض  آیات چند شآن نزول نوشته شده است.

 

براي تكميل بحث مطلب ذيل را اضافه مي كنيم:

 [اسباب نزول متعدد، و نازل واحد، و بعكس‏]

اوّل- اسباب نزول متعدد و نازل واحد:

در باب معني سبب نزول گفتيم كه: گاه جرياني پيش مي‏آمد كه سبب نزول يك يا چند آيه مي‏شد. و گاهي هم خود اين سبب در بيشتر مكانها يا در مورد بيشتر افراد و موارد تكرار مي‏گشت، و آن سبب وحي را بصورت جواب ايجاب مي‏كرد ... اين وضع را تعدّد اسباب وحي و نازل واحد مي‏نامند. [گاه نزول مطلبي بيش از يك مرتبه براي بزرگداشت شأن و منزلت موضوع مورد بحث است، و گاه يادآوري مجدّدي است در هنگام وقوع سبب، كه مبادا فراموش گردد]  بنا براين گاهي ممكن است تعدّد اسباب نزول اقتضاي تعدد نزول را نمايد اگر چه آيه يا آيات نازلشده واحد باشد. چنانكه سوره اخلاص عينا در دو نوبت نازل شد : يك بار در مكّه به عنوان جواب به مشركان اهل مكّه و بار ديگر در مدينه به عنوان جواب به اهل كتاب در آن شهر، و اين پس از هجرت مبارك به مدينه بود. لذا مي‏بينيم كه در اين مورد تعدد اسباب و تعدد نزول وجود داشته ولي نازل واحد بوده است .

دوّم- سبب نزول واحد و نازل متعدّد ممكن است نازل متعدد باشد و سبب نزول واحد. چنانكه ام سلمه به پيامبر عرض كرد: اي رسول خدا نمي‏شنوم كه خدا در خصوص هجرت يادي از زنان كرده باشد؟! خداي تعالي اين آيه را نازل فرمود: فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثي‏ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ. فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ. وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي، وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا، لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ، وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ. وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ ، خداي سبحان در اين معني آيه ديگري نيز نازل فرموده است: إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ. وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً.

به اين ترتيب سبب نزول كه همان سؤال ام سلمه است واحد است و نزول بصورت متعدد يعني دو آيه فوق از دو سوره آل عمران و احزاب مي‏باشد.

نتيجه: بر اساس مطالبي كه ذكر نموديم اگر رواياتي نقل شود كه مثلا بگويد آيه: سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ ، به اين سبب نازل شده، و روايات ديگري نقل شود كه بگويد آيه مذكور به سبب ديگري نازل گرديده است نبايد بگوئيم تعارضي در كار است. زيرا ممكن است نزول اين آيه در مورد زيادتر از يك سبب بوده است.(6)

 

پی نوشت ها :

1. مكارم شیرازی ، تفسیر نمونه ، اول ، تهران ، دار الكتب الاسلامیه ، 1374 ش،  ج 27 ، ص 368.

2. همان ، ج8 ، ص 158 .

3. ابن كثیر دمشقی ، تفسیر القرآن العظیم ، اول ، بیروت ، دار الكتب العلمیه ، 1419 ق ، ج2 ، ص 48.

4. آلوسی بغدادی ، روح المعاني ، اول ، بیروت ، دار الكتب العلمیه ، 1415 ق ، ج‏8، ص 145.

5. خویی ابوالقاسم ، البیان ، ص 421.

6.رادمنش سيد محمد، آشنايي با علوم قرآني، ص 119-120.

نظر اهل سنت در مورد آيه مذکوره چیست؟
اهل تسنن ركوع در آيه را به خضوع و خشوع معنا كرده و آيه را اين گونه معنا مي كنند: اولياي شما فقط خدا و رسول و مؤمناني هستند كه نماز را اقامه مي كنند و در حال ...

نظر اهل سنت در مورد آيه«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ » چيست؟

 

اهل تسنن ركوع در آيه را به خضوع و خشوع معنا كرده و آيه را اين گونه معنا مي كنند:

اولياي شما فقط خدا و رسول و مؤمناني هستند كه نماز را اقامه مي كنند و در حال خشوع و خضوع زكات مي دهند. (1)

در ميان اهل سنت مفسراني اين آيه را در مورد حضرت علي(عليه السلام) بيان كردند.

از حاكم حسكاني بنابر روايتي كه از ابن عباس نقل مي كند مي گويد اين آيه در مورد علي(عليه السلام) نازل شد.(2)

پي نوشت ها:

1. بيضاوي، انوار التنزيل، بيروت، دار احياء التراث، 1418ق، ج2، ص132. 

1. حاكم حسكاني،شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص: 209

آيا چنین حديثي داريم؟
الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البرره: كساني كه قرآن را حافظ هستند( و به آن عمل مي‌كنند)، با فرستادگان و سفيران با عظمت الهي خواهند بود.

آيا حديثي داريم كه «هركس قرآن را حفظ كند قرآن نيز حافظ اوست»؟

اين حديث در منابع ما وجود ندارد، ولي حديثي به اين مضمون وجود دارد:

الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البرره: (1) كساني كه قرآن را حافظ هستند( و به آن عمل ميكنند)، با فرستادگان و سفيران با عظمت الهي خواهند بود.

عين اين مطلب حديثي نيافتيم. اما جمله شما مورد تاييد دين است كسي كه از را حفظ قرآن با خداوند مانوس شود خداوند حافظ او خواهد بود.

پي نوشت:

1. ميرزا احمد آشتياني‏، طرائف الحكم يا اندرزهاي ممتاز، ناشر كتابخانه صدوق‏، تهران‏، 1362 ش‏، چاپ سوم‏ ، ج‏2، ص 97.

صفحه‌ها