اخلاق

با سلام اگرتصمیم بر مبارزه با نفس داشته باشیم از کجا شروع کنیم و چگونه؟ لطفا در ضمن پاسخ کاربردی یک کتاب هم در مورد مبارزه با نفس معرفی نمایید.

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکزتهذيب نفس و خودسازي تنها راه رستگاري ‌است0قرآن کريم مي فرمايد:
«‌قد افلح من تزکي؛(1) هر کس خود را تزکيه کرد، رستگار شد».
در آيه ديگر مي فرمايد: «‌قد أفلح من زکّاها و قد خاب من دسّاها؛(2) رستگار شد کسي که خود را تزکيه کرد و زيانکار است کسي که فريب نفس خود را خورد».
در خودسازي و جهاد با نفس نخست بايد به چند نکته اساسي توجه نمود:
1 - همان گونه که در تربيت و سلامت بدن، رياضت و ورزش لازم است، در خود سازي و تهذيب نفس نيز رياضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.
2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعاليت‏هاي ساده و اندک آغاز مي‏شود و به تدريج به ورزش‏هاي سنگين‏تر وارد مي‏شوند، در تربيت روح نيز بايد از اندک شروع کرد و به تدريج به مراحل بالاتر رسيد.
3 - همان طور که در ورزش بدني، تداوم و استمرار لازم است، در رياضت نفساني نيز تداوم، شرط رسيدن به مقصد است. قرآن مي‏فرمايد: «به يقين کساني که گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‏شوند که نترسيد و غمگين مباشيد».(3)
علي(ع) مي‏فرمايد: «قليلٌ مدوم عليه خير من کثير مملول منه؛(4) عمل اندکي که پيوسته باشد، بهتر است از بسياري که تو را خسته و وامانده سازد».
در حديث ديگري امام باقر(ع) مي‏فرمايد: «أحبّ الأعمال إلي اللَّه عزّ وجل ما داوم عليه العبد وإن قل؛(5) محبوب‏ترين کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند هر چند اندک و ناچيز باشد».
4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو خوردن و پرهيز نمودن از بعضي غذاها) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذيب روح نيز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداي واجبات و ترک گناهان و محرمات و تولي و تبري.
5 - مهم‏ترين چيزي که درجميع مراحل بايد رعايت شود،اخلاص و داشتن نيت خالصانه براي خداوند درهمه امور است0 قرآن بر اين نکته تأکيد دارد که در مسير دين و پرستش بايستي اخلاص داشته باشيد: «به آن ها دستوري داده نشده بود جز اين که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند».(6)
‌عالمان علم اخلاق مي‌گويند: براي خودسازي ابتدا بايد رذائل اخلاقي و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپس‌درخت پاکي نشاند.«ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد» بديهي است با وجود صفاتي مانند حسد و کبر و خودپسندي و خودخواهي و هوس گرايي،‌دست‌رسي به صفات پسنديده و انجام اعمال خير بسيار مشکل خواهد بود.
‌اخلاق بد در وجود انسان به منزله بيماريي است که مفاسدي به دنبال دارد.
‌مرحوم نراقي مي‌گويد: «‌زنهار اي جان برادر! تا حديث بيماري روح را سهل نگيري . معالجه آن را بازيچه ‌نشماري . مفاسد اخلاق را اندک نداني... ‌ مسامحه در معالجه آن ها آدمي را به هلاکت دائم و شقاوت ابدي‌ مي‌رساند . صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگاني ابدي و حيات حقيقي مي‌شود . بعد از آن ‌که ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فيض‌هاي الهي مي‌گردد».(7)
پيامبر(ص) فرمود: «‌لا تدخل الملائکه بيتاً فيه کلب؛(8) ‌ملائکه داخل خانه‌اي که در آن سگ باشد ‌نمي‌شوند». در خانه دلي که پر از سگ هاي درنده است، چگونه فرشته رحمت داخل شود؟پس ابتدا لازم است سگ هاي هار را از درون خانه دل بيرون کرد، آن گاه به انتظار فرشته رحمت نشست0
‌- نکته ديگري که در خودسازي لازم است، محاسبه اعمال و کردار خود است. هر کسي که در اين راه قدم ‌برمي‌دارد، بايد در اعمال و رفتار خود دقت کند و مراقب آن ها باشد . اگر دچار گناهي شد، توبه کند. در روايت ‌آمده است: «‌حاسبوا أعمالکم قبل أن تحاسبوا؛(9) به اعمال تان رسيدگي کنيد، قبل از اين که در روز قيامت به آن ‌رسيدگي شود».
6 - عادت دادن نفس بر عادات خوب و پسنديده، اگر چه مشکل باشد، ولي ‌چاره‌اي از آن نيست. عادات خوب مانند: خواندن نماز در اول وقت و با جماعت، خواندن مناجات و راز و نياز با ‌خدا، قرائت قرآن، خواندن نماز شب، کمک و دلسوزي نسبت به مستضعفان و بينوايان، احترام به بزرگان، امر به ‌معروف و نهي از منکر با حفظ آداب و شرايط و مقدمات آن.
‌تصميم و اراده بر ترک عادات زشت و گناه، نشانه بزرگي و ‌شجاعت نفس است. کسي که بتواند تصميم بر ترک گناه بگيرد، مي‌توان او را مجاهد در راه خدا دانست. تهذيب‌ اخلاق جهادي است که مشکل‌تر از جنگيدن با کفّار است. پيغمبر فرمود: «‌أشجع الناس من غلب هواه؛(10) شجاع‌ترين و‌ قدرتمندترين مردم کسي است که بر هواهاي نفساني‌اش غالب آيد».‌با توجه به اين مقدمات مي گوييم که تهذيب نفس در دو مرحله انجام مي‏گيرد: 1) تخليه، 2) تحليه.
مراد از تخليه، بيرون کردن صفات رذيله و ناپسند از دل است .
مراد از تحليه، پرورش فضايل و تحصيل صفات پسنديده است. آن چه علماي اخلاق در اين امر مؤثر مي‏دانند چهار چيز است:
1 مشارطه،
2- مراقبه،
3- محاسبه،
4- معاقبه.
گام اول: مشارطه است؛ يعني هر روز با خود شرط کند که گناه مرتکب نشود.
گام دوم: مراقبه است، يکي از عوامل مهم خودسازي و تهذيب نفس، مراقبت و توجه به نفس است. کسي که اعمال و رفتار خود را در محضر خدا ببيند ،همواره مراقب و مواظب نفس خود خواهد بود. قرآن مجيد بر اين نکته تأکيد مي‏کند. اين مراقبت از تدبر در قرآن و اعتقاد به حساب در قيامت به دست مي‏آيد. خداوند مي‏فرمايد:
«ما يلفظ من قول إلاّ لديه رقيب عتيد؛(11) هيچ سخني را بر زبان نياورد جز اين که براي ثبت آن فرشته‏اي حاضر و مراقب است».
گام سوم: محاسبه نفس است، چه بسا انسان به دليل غفلت به وظيفه‏اش عمل نمي‏کند .در اين جا لازم است در پايان هر روز به حساب خويش برسد تا کاستي‏ها را جبران نمايد. پيامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمود: «اي اباذر! پيش از اين که در قيامت به حساب تو برسند ،در همين دنيا به حساب نفس خود برس، چون حساب امروز از حساب فرداي قيامت آسان‏تر است».(12)
مراقبت و حسابرسي براي تزکيه نفس ضروري و اجتناب‏ناپذير است.
گام چهارم: معاقبة نفس است؛ يعني در صورتي که با محاسبه دريافت که بر خلاف عهد و پيمان خود عمل کرده است ،نفس خويش را مؤاخذه نمايد و در صورت لزوم آن را تنبيه سازد. البته اين راه موانعي دارد که مهم‏ترين آن محبّت به دنيا و پيروي از هواي نفس و آرزوهاي دراز و غفلت از خدا به شمار مي‏رود.
امام سجاد(ع) در دعاي ابوحمزه مي‏فرمايد: «به راستي کوچ کننده به سوي تو اي خدا راهش نزديک است .تو از بندگانت پنهان نيستي مگر اين کردارهاي نارواي بندگانت آن ها را از تو محجوب داشته است».
يار نزديک‏تر از من به من است و ين عجب‏تر که من از وي دورم‏
امام صادق(ع) مي‏فرمايد: «بين بنده و خدا هيچ پرده‏اي تاريک‏تر و ترسناک‏تر از نفس و هوا نيست . براي از بين اين دو، وسيله‏اي چون نيازمندي به خدا و خشوع و گرسنگي در روز و بيداري در شب نيست».(13)
در اين روايت به موانع راه و رفع آن اشاره شده است، با تفکر در آفرينش و ياد خدا و توجه به آخرت و دعا و تضرع مي‏توان از وساوس شيطاني رهايي يافت و موانع را از پيش رو برداشت.
1 ـ معراج ‌السعاده‌: استاد اخلاق نراقي.
3 ـ ‌نقطه‌هاي ‌آغاز در اخلاق ‌عملي : ‌آيت‌اللّه‌مهدوي‌كني. ‌
4 ـ قلب ‌سليم‌، اثر شهيد بزرگوار آيت‌اللّه ‌دستغيب‌.
5 ـ شرح ‌و تفسير دعاي ‌مكارم‌الاخلاق ‌در سه ‌جلد اثر خطيب‌توانا مرحوم‌حجت الاسلام ‌فلسفي‌(ره‌).
6 ـ اخلاق ‌فلسفي ‌اثر مرحوم‌حجت ‌الاسلام‌فلسفي‌.
7 ـ چهل‌حديث‌حضرت ‌امام‌خميني‌(ره).
8 ـ جهاد با نفس‌، در چهار جلد تاليف ‌آيت ‌اللّه‌مظاهري‌.
9 ـ نظام ‌اخلاقي‌اسلام‌، نويسنده‌آيت‌اللّه ‌جعفر سبحاني‌.
10 ـ اخلاق‌در قرآن‌، نويسنده‌آيت‌اللّه ‌مكارم‌شيرازي‌.
11- رساله لقاءالله، ميرزا جواد ملكي تبريزي.
12- رساله لب اللباب، علامه طهراني.
13- رساله سير و سلوك، بحرالعلوم.
14- سير و سلوك، يك بانوي ايراني 9.
15- اسرار عبادات، آيت‏اللَّه‏جوادي آملي.
16- نامه‏ها و برنامه‏ها، حسن زاده آملي.
17- در آسمان معرفت، حسن زاده آملي.
18- پندهاي جاويد . استاد مصباح يزدي .
19- راهيان کوي دوست .استاد مصباح يزدي .
20- به سوي او . استاد مصباح يزدي.
21- به سوي خود سازي . استاد مصباح يزدي .
22 - آداب و سلوک قرآني .استاد کريم محمود حقيقي.
23 - عبادت عاشقانه .استاد کريم محمود حقيقي .
24 - بر درگاه دوست . استاد مصباح يزدي.
25- حکمت عملي يا اخلاق مرتضوي . استاد حسن زاده آملي.

پي‌نوشت‏ها:
1- اعلي(87)،آيه 14.
2-الشمس (91) آيه 9.
3- فصلت (41) آيه 30.
4- وسايل الشيعه ،ج1،ص118؛ صبحي الصالح، نهج البلاغه، حکمت 444.
5- الکافي ،ج 2،ص82 ؛وسايل الشيعه ،ج1 ،ص94.
6- بيّنه (98)،آيه 5 .
7. معراج الساده، ص 13.
8.- الفقيه ،ج1،ص246؛ بحارالانوار، ج 62، ص 54.
9. بحارالانوار، ج 7، ص 126.
10- الفقيه ،ج4،ص394.
11- ق(50)،آيه18.
12- وسائل الشيعه، ج 11، ص379.
13- سفينة البحار، ج 2، ص 603.

سلام راحت میگم ولی شرمنده...! من با یه خانمی چند بار رابطه جنسی نامشروع داشتم راستشو بخوای قلبا از کارم پشیمونم و دوست ندارم انجامش بدم ولی بعضی وقتا اشتباه میکنم و رابطه تکرار میشه نمازمو کم و زیاد میخونم ولی میخونم راهنماییم کنید که ایا خدا من سید گناهکار رو میبخشه میخوام جبران کنم چیکار کنم؟ با چه کارهایی میشه کارای بد گذشتمو جبران کنم؟ کفاره بدم ؟ روزه بگیرم؟ شما راهنماییم کنید.اگه توصیه برادرانه دیگری برای حل مشکل من و جلو گیری از کارهای بعدیم دارین ممنون میشم بهم بگین. و من الله توفیق

پرسش: سوال شرعي شرح : با يه خانمي چند بار رابطه جنسي نامشروع داشتم . قلبا از کارم پشيمونم و دوست ندارم انجامش بدم ولي بعضي وقتا اشتباه مي کنم و رابطه تکرار مي شه. نمازمو کم و زياد مي خونم ولي مي خام راهنماييم کنيد که خدا من سيد گناهکار رو مي بخشه ؟مي خوام جبران کنم .چيکار کنم؟ با چه کارهايي مي شه کاراي بد گذشتمو جبران کنم؟ کفاره بدم ؟ روزه بگيرم؟

پاسخ: باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
گناه و تخلّف از فرامين خداوند و شكستن حدود و مرزهاي الهي موجب فساد وتباهي انسان شده ، او را از مسير انسانيت خارج نموده ، در پرتگاه سقوط در منجلاب بدبختي قرار مي دهد.
رسول گرامي اسلام فرمود: "از گناهان بپرهيزيد، زيرا گناهان خيرات را نابود و باطل مي كند".(1)
امام باقر(ع) مي فرمايد: "هيچ نكبتي دامن گير شخص نمي‏شود مگر به واسطه گناهي كه مرتكب شده است".(2)
ارتكاب معصيت در حقيقت يك بيماري است كه دامن گير انسان مي شود . داروي اين بيماري توبه واقعي و بازگشت حقيقي به سوي پروردگار مهربان است. رسول خدا(ص) در اين زمينه مي فرمايد: "لكل داءٌ دواءٌ و دواءٌ الذنوب الاستغفار؛ هر مرضي دارويي دارد، و داروي شفابخش گناهان استغفار و طلب مغفرت از پيشگاه ذات پاك الهي است".(3)
توبه كه به معني پشيماني واقعي از گناه و بازگشت از آن است، موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگي پاك، و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد. مكتب تربيتي اسلامي تمام آلودگان به گناه را دعوت مي كند كه براي اصلاح خويش و جبران گذشته ،از در توبه كه در رحمت الهي است، وارد شوند و سعادت خود را باز يابند.
امام زين العابدين(ع) در مناجات زيباي خود مي فرمايد:
"معبود من تو كسي هستي كه به روي بندگانت دري به سوي عفو گشوده‏ و نامش را توبه نهاده‏، و فرموده‏اي: باز گرديد به سوي خدا و توبه كنيد، توبه خالص، حال كه اين در رحمت باز است، عذر كساني كه از آن غافل شوند و توبه نكنند چيست؟".(4) خداي مهربان علاقه فوق العاده‏اي به توبه بندگان دارد، چرا كه توبه آغاز تمام خوش بختي‏هاي انسان است. امام باقر(ع) مي فرمايد: "خداوند از توبه بنده‏اش بسيار شاد مي شود، بيش از كسي كه مركب و توشه خود را در بيابان خطرناكي در يك شب تاريك گم كرده و سپس آن را بيابد".(5)
در حديث قدسي مي فرمايد: "اگر پشت كنندگان به من بدانند چقدر مشتاق آن‏ها هستم و در انتظار توبه آن‏ها دقيقه شماري مي كنم، از شدّت شوق جان به جان آفرين تسليم مي کنند و بند بند اعضاي خود را خواهند بريد(6)
دوست عزيز !پرسيده اي : " آيا خدا من سيد گناهکار رو مي بخشه ؟مي خوام جبران کنم. چيکار کنم؟"
پاسخ روشن است . آري توبه هرگاه حقيقي و واقعي باشد و از اعمال جان برخيزد و انسان واقعاً از معصيتي كه مرتكب شده پشيمان شود، مقبول درگاه خدا مي شود و آثار و بركاتش نمايان مي گردد. توبه كار واقعي خود را از مجالس گناه دور مي دارد .از عواملي كه گناه را وسوسه و تداعي مي كند، بر حذر مي باشد، خود را در پيشگاه خدا شرمنده مي بيند . همواره در صدد كسب رضاي او مي باشد. گناهكار وقتي توبه كرد و به سوي ذات اقدس الهي برگشت و فهميد كه خداوند مهربان است و توبه را قبول مي كند و آثار گناه را پاك مي كند (البته گناه اگر مربوط به حقوق مردم باشد، بايد ادا شود) اضطراب و نگراني ناشي از گناه برطرف شده و به جايش آرامش روحي برقرار مي گردد.
خداوند در آيات کثيري به گناهکاران و کساني که به خود ستم کردند و خودشان را در معرض معصيت قرار دادند، توصيه کرده است که توبه کنند . رابطه بين خود و خدا را اصلاح کنند. خداوند همة گناهان آنان را خواهد بخشيد، قرآن مجيد مي‌فرمايد:
«مگر کساني که توبه کردند و به اصلاح کارهاي فاسد خود پرداختند . آن چه را کتمان کرده بودند ،بيان کنند. در اين صورت توبه آن ها را مي‌پذيرم و من بسيار عذرپذير و قبول کنندة توبه و مهربانم».(7)
چه کسي در وفاي به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجيد وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش مي‌پذيرد. بنابراين گناهکاري که به گناه خويش اعتراف دارد و از آن پشيمان است و عزم جدّي بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، بايد به قبولي توبه خويش و رحمت و مغفرت خداوند اميدوار باشد.
دوست گرامي ! اگر واقعآً نادم و پشيمان باشي و توبه كني ، مطمئن باش كه خداوند قبول مي کند البته سعي کنيد از اين به بعد در موقعيت هايي قرار نگيريد که امکان لغزش هميشه فراهم است . لزومي براي كار هاي ديگر مثل پرداخت كفاره و روزه و ... نيز نمي باشد، بلكه همين اندازه كه از اعمال قبل پشيمان باشي و عزم و اراده بر ترك گناه داشته باشي در تحقق توبه مي كند.
غرق گنه نااميد مشو ز ديدار ما كه عفو كردن بود هم دم كار م
بندة شرمندة تو، خالق بخشندة من بيا بهشتت دهم مرو تو در نار م
توبه شكستي بيا، هر آنچه هستي بيا اميدواري به جوي ز نام غفار ما

پي نوشت‏ها:
1-محمد ري شهري، ميزان الحكمة، ماده ذنب، شماره 6633، ج 2، ص 995.
2- محمد تقي فلسفي، كودك، ج 1، ص 15.
3-ميزان الحكمة، ماده نظر، شماره 20280، ج 4، ص 3291.
4- همان، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص997.
5- آيت اللَّه مكارم شيرازي، اخلاق در قرآن، ج 1، ص 218.
6- همان ؛ لقاء اللَّه مرحوم ملكي تبريزي.
7. بقره (2) آيه 160.

پرسش: 1-تفاوت رياضت با محدوديت چيست؟
پاسخ: باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
رياضت با محدوديت دو مقوله جداي از هم هستند و هيچ ارتباطي با يکديگر ندارند .
از ديدگاه اسلام مقصود از رياضت، تمرين و وادار کردن خويش به کارهاي خير و ترک محرّمات و انجام واجبات است. هدف از رياضت، رفع موانع وصول به حق ،رام کردن نفس ، آماده شدن براي پذيرش فيض الهي و هدايتهاي رباني است که پيامبر اکرم(ص) از آن به جهاد اکبر ياد نمود.(1) بر اين اساس درمعناي رياضت نوعي از محدوديت وجود دارد اما به معناي محدوديت نيست . اين دو واژه ، دو مقوله جداي از هم هستند.
در هر رياضتي محدوديت هست اما هر محدوديتي رياضت نيست، مثلا در رعايت قانون محدوديت وجود دارد اما رياضت نيست.
پينوشت:
1. بحارالانوار، ج67، ص 65.

پرسش: -مي توان گفت رياضت زير مجموعه محدوديت است ؟
پاسخ: با توجه به پاسخ قبل روشن شد که اين دو واژه ، هيچ ارتباطي با هم ندارند .

پرسش: 3-آيات قرآني در رابطه با عجله را بنويسيد.
پاسخ: بعضي از آيات قرآن راجع به عجله و مشتقات آن بحث کرده است که فهرست ذيل به آن اشاره دارد:
سوره طه آيات 83 و 84 و 114، سوره اعراف آيه 150 ، سوره مريم آيه 84 ، سوره قيامت آيه 16 و آيه 20، سوره کهف آيه 58، سوره فتح آيه 20 ، سوره اسراء آيه 11و 18 ، سوره يونس آيه 11 ، سوره ص آيه 17، سوره بقره آيه 203، سوره احقاف آيه 24 و 35 ، سوره انعام آيه 57 و 58 ،سوره يونس آيه 51 ، سوره نمل آيه 46 و 72، سوره ذاريات آيه 14، سوره انبياء آيه 37 ، سوره نحل آيه 1 ، سوره يونس آيه 50 ، سوره شوري آيه 18 ، سوره شعراء آيه 204، سوره صافات آيه 176، سوره ذاريات آيه 59 ، سوره رعد آيه 6 ، سوره حج آيه 47، سوره عنکبوت آيه 53 و 54 ، سوره يونس آيه 11، سوره انسان آيه 27 ،
البته مي توانيد جهت آشنايي با آياتي که ارتباط مستقيم با بحث عجله و شتاب دارد و تفسير آن ،به کتاب اخلاق در قرآن ،نوشته آيه الله مکارم شيرازي، ج 2 ،ص 413 مراجعه فرماييد .

خودم و همسرم انسانهای متشرعی هستیم، مدت زیادیست که کاهل نماز شده ام به راحتی گناه میکنم دروغ،غیبت از خدا بسیار فاصله گرفته ام و به همین خاطر روی خواستن فرزندی سالم و صالح را ندارم. چه کنم تا معبودم را احساس کنم و مهیای فرزند شوم؟

باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
اطاعت از اوامر الهي که انجام واجبات و ترک محرمات باشد، بهترين راه براي تقويت و رشد زمينه هاي معنوي در وجود انسان است.قوي ترين عامل براى رشد معنوي و پرورش ملكات اخلاقى و كمالات انسانى و نجات از پستى و حضيض رذائل و رسيدن به اوج قلّه فضائل ، اطاعت از اوامر الهي است.
از آن جايي که در نظر اسلام پدر و مادر مقام بسيار بلندي دارند، وظائف سختي نيزدر قبال فرزندان دارند. چه را که اولين ومهم ترين مسئوليت تربيت فرزند ، هم از لحاظ زماني و هم از لحاظ رتبه ، برعهده پدر و مادر است . بايد از ابتدايي ترين لحظه ممکن ، نسبت به تربيت فرزندي سالم و شايسته ومفيد اهتمام ورزند. براي رسيدن به اين مهم بر والدين لازم است تا زمينه اي را مهيا کنند تا شخصيت فرزند در آن شکل بگيرد. والدين بايد کردار و رفتارخود را شديدا تحت مراقبت قرار دهند، به اين معنا كه از محرمات دوري و به انجام واجبات روي آورند.
توصيه مي کنيم :
1- در اولين اقدام موانع بين خود و خدا را از ميان برداريد. نخستين گام و اولين شرط براي رفع فاصله بين بنده و خدا توبه و ترك گناه است.توبه، پشيماني و ندامت از خطاها و گناهان و كاهلي و سستي‌هاي گذشته است .
2- سعي کنيد هميشه با وضو باشيد . نمازهاي خود به خصوص نماز صبح را در اول وقت بخوانيد.
3- قرآن زياد بخوانيد . در معاني آيات آن تفكر كنيد. به ويژه آيه نور را بسيار تلاوت کنيد. تلاوت اين آيه توسط والدين قبل از بارداري و مادر در ايام بارداري سفارش شده است :
" اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (1)
خدا نور آسمان‏ها و زمين است .وصف نورش مانند چراغدانى است كه در آن، چراغ پر فروغى است، آن چراغ در ميان آبگينه بلورينى است، كه آن قنديل بلورين گويى ستاره تابانى است، [و چراغ‏] از [روغن‏] درخت زيتونى پربركت كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى‏شود، [و] روغن آن [از پاكى و صافى‏] نزديك است روشنى بدهد، گرچه آتشى به آن نرسيده باشد، نورى است بر فراز نورى. خدا هر كس را بخواهد، به سوى نور خود هدايت مى‏كند، خدا براى مردم مثل‏ها مى‏زند [تا حقايق را بفهمند] و خدا به همه چيز داناست. "
4- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.از مجالس گناه و نافرماني خداوند دوري نماييد.
5- به تغذيه خود و همسرتان پيش از نزديکي و انعقاد نطفه و پس از آن در دوران بارداري و شيرخواري توجه ويژه داشته باشيد . از مواد غذايي شبهه ناك دوري كنيد. اين توجه بايد از جهات مختلف باشد. مثلاً:
ا) چه نوع غذاهايي در شکل‌گيري شخصيت انساني،‌روحي و اخلاقي و ديني بچه مؤثر است ؟
ب) چه نوع غذاهايي است که در تقويت نيروي فکري و عقلي و هوش بچه مؤثر است؟
5- براي سلامت جسمي و روحي و رواني فرزند و برخي جهات ديگر، به دستورعمل‌هاي اسلام براي زمان و مکان و چگونگي آميزش دارد توجه نماييد که در صورت نياز در مکاتبات بعدي به آن ها اشاره مي‌شود.

پيشنهاد مي کنيم براي آگاهي بيش تردر رابطه با مسائل مربوطه به اين بحث با مطالعه کتاب هاي ازدواج مكتب انسان سازي، شهيد دكتر پاك‏نژاد، ج 3 - بهشت خانواده ،دكتر مصطفوي- بهداشت ازدواج از نظر اسلام ،دكتر صفدر صانعي- ازدواج و مسائل جنسي، گروهي از نويسندگان - ريحانه بهشتي ، سيما مخبر مراجعه نماييد.

پي نوشت :
1. نور (24) آيه 35 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دوستي دارم كه نزديك به دو سال است با مردي دوست شده است.البته اين آقا قصد ازدواج دارند اما به دلايلي نمي توانند ازدواج كنندكه من بعدا به آنها اشاره خواهم كرد.در طي اين دو سال اين دونفر به هم بسيار وايسته و علاقه مند شده اند و يكديگر را بسيار دوست دارند.متاسفانه اين دو باهم ارتباط جنسي داشته اما نه بطور كامل كه دخول صورت بگيرد اما اكنون از كرده خود پشيمان بوده و توبه كرده اند اما هنوز به هم همچنان علاقه مند هستند.دوستم به خاطر انجام اين گناهان دچار عذاب وجدان شديدي شده است اما فكر مي كند كه خداوند توبه اورا قبول نمي كند.مي خواهد بداند چگونه بفهمد خدا توبه اورا پذيرفته و او از اين عذاب وجدان تا حدي راحت شود.و اينكه اگر اين دو به هم نرسيدند آيا ازدواج دوست من با كس ديگري درست است.آيا بايد طرف مقابلش را هم در جريان اين ماجرا بگذارد يا خير؟از طرف ديگر اينكه اين پسر تا به حال با هيچ زني رابطه ديگري نداشته و به قول دوستم قفل آن به دست دوستم باز شده است و دوستم مي ترسد كه مبادا پسر به خاطر اينكه به دوستم نزديك نشود تا او در آرامش باشد و توبه اش نشكند به كس ديگري نزديك شود.و دوستم نسبت به آن احساس مسئوليت مي كند.و مي گويد مسبب اين مشكل من بودم و اگر او نتواند جلوي شهوت خود را بگيرد و مرتكب گناه شود اين گناه او به گردن من نيز است ميخواهد بداند فكري كه مي كند آيا درست است.دوستم ميگويد او درباره اينكه او مراقب خودش باشد و گناه نكند با بسيار حرف زده و از طرفي او به دوسته من بسيار ابراز وفاداري مي كند اما با اين حال دوستم از بابت لغزش او بسيار نگران است. اما مشكلاتي كه باعث شده اين دو تا الآن نتوانند باهم ازدواج كنند اول به خاطر بيكاري پسر است اما با تلاش هايي كه كرده به دنبال حل اين مشكل رفته است.مشكل بعدي به خاطر خانواده اين پسر است پدري دارد كه اصلا به فكر ازدواج و سروسامان دادن به پسرش نيست و به رغم اينكه خانواده دوستم با تمام شرايط پسر موافقت كرده اند كه آنها به خاستكاري بيايند اما هنوز به خاطر خانواده پسر اين كار صورت نگرفته است .حال از شما خواهشمنم تا راهنمايي در باره مشكل اين دوستم به من بكنيد.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هر رفتاري بر اساس نيازها و کمبودهايي روي مي دهد . دوست شما هم به دليل نيازها وکمبود ها با فردي رابطه احساسي داشته ، رابطه به روابط نزديک تر جنسي هم سرايت کرده است، اما علاوه بر مشكلات هيجاني و احساسي و عاطفي دوست شما، تفكرات غلط و شايد هنوز وابستگي عاطفي پيشين به ادامه اين روند دامن زده ، او در عين حال كه به ناسالم و آسيب زا بودن روابط آگاهي يافته، ريشه هاي وابستگي عاطفي و عشقي گذشته، به همراه نشخوار ذهني برخي باورهاي غلط ، به اواجازه تصميم گيري قاطع را نمي دهد.
روشن است كه دوست تان با توبه واقعي و حقيقي از اين گناه و آثار آن پاك مي شود . اين چيزي است كه در آيات قرآن و روايات ديني بسيار آمده است، اما توبه واقعي، با علاقه و يا قصد ادامه يافتن اين ارتباط سازگار نيست. نمي تواند از يك طرف توبه واقعي كند و از طرف ديگر به وسوسه هاي شيطان كه سعي در برقراري ارتباط ديگر است، گوش فرا دهد.
آري درست است افكار و القائاتي كه او را آزار مي دهد، چيزي جز وسوسه هاي نفساني براي ادامه يافتن ارتباط سابق(شايد در حد كمتر) نيست، حتي اگر سطح و نوع ارتباط نيز پايين تر بيايد، ماهيت شيطاني و غير شرعي بودن آن همچنان به حال خود باقي است.

اما پاسخ به سوالات:
1. توبه دوست تان پذيرفته است، به شرط آن كه واقعاً‌ از كار خود پشيمان باشد . قصد قطع ارتباط با اين پسر و هر ارتباطي در آينده با نامحرم را داشته باشد.
طبق روايات وارده کسي که از گناهي توبه کند ،مانند اين است که اصلا گناهي نکرده است .با پشيماني و قطع کامل ارتباط مانند فردي هستيد که هيچ تجربه اي در اين زمينه نداشته است .بنابراين نه قانونا و نه شرعا و نه اخلاقا مجاز به گفتن روابط گذشته به همسر آينده نيستيد زيرا باعث به خطر افتادن موقعيت ازدواج و افسردگي مي شود . ممکن است گفتن تجارب گذشته بعد از ازدواج باعث به وجود آمدن بدبيني هاي شديد همراه با اضطراب و نگراني در همسر شود .پس با احساس گناه و عذاب وجدان خود مبارزه کرده ، با مديريت فکر ،تمام تجارب گذشته را فراموش کرده و به هيچ وجه يادآوري نفرماييد .
2. ازدواج دوست تان با هر كس ديگر به جاي آن پسر، هيچ اشكالي ندارد . دوست تان نياز به بازگويي روابط گذشته براي شوهر آينده نيست.
3. چنانچه پسر ارتباط برقرار كرد، به او بگويد كه ديگر قصد هيچ گونه ارتباط با او را ندارد .از كرده خود پشيمان است . عذاب روحي و رواني سختي را از گناه قبلي متحمل شده است. خودش لازم نيست ارتباط برقرار كند تا او را در جريان قطع رابطه قرار دهد.
4. گناه هر كس بر عهده خودش است. نبايد احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به تجارب بعدي ايشان با افراد ديگري باشيد .بايد با احساس گناه و احساس مسئوليت كاذب و وسوسه انگيز مبارزه کنيد، زيرا اين احساس شيطاني است .باعث ادامه دادن رابطه با ايشان مي شود.
براي اينکه بتوانيد وسوسه هاي تحريک کننده تجارب گذشته را فراموش کنيد، راهکارهاي زير را به صورت دقيق انجام دهيد:
- سعي کنيد در بيرون هيچ آثاري از ايشان را جلوي ديد خود نداشته باشيد مانند عکس، شماره تلفن و يادگاري ها و... را محو کنيد.
افرادي که در وضع شما قرار دارند ، به هيچ وجه نقاط منفي و بدي ها و آسيب هايي را که از طرف مقابل متحمل شدند نمي بينند . به همين دليل علاقه و وابستگي آن ها ثابت مي ماند .
بنابراين ليستي از نقاط منفي ايشان را بنويسيد . هر روز مرور کنيد تا نگرش تان نسبت به ايشان منطقي تر شده ، احساس ناراحتي از ايشان ايجاد شود.
در باره امتيازات جدايي و خوبي هاي جدا شدن از ايشان نيز فکر و سعي کنيد با خوشحالي از اين که روابط را با ايشان ادامه نداده ايد، مطالبي را ياد داشت کنيد.
در حال حاضر اقدام به ازدواج نکنيد تا سلامت كامل رواني را به دست آوريد. پس سعي کنيد حداقل دو ماه با انجام اين تکنيک ها افکار و تصاوير مربوط به ايشان را از ذهن تان پاک کنيد ، به حدي که اصلاً تصوير ذهني ايشان را به خاطر نياوريد. بعد هم حتما با يک مشاوره براي کمک به يک ازدواج عاقلانه کمک بگيريد.
سعي کنيد بدون خود سرزنشي و مقايسه ، نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان را فراموش نکنيد . با نوشتن و مرور و ناديده و بي ارزش نکردن آن ها به آينده خوشبين و اميدوار باشيد.
انجام کارهايي مانند ورزش هاي دست جمعي ، تعاملات اجتماعي ، سرگرمي و تفريح و پرهيز از تنهايي بسيار مفيد هستند.
ساعات و لحظاتي که ارتباط داشته ايد ، بسيار وسوسه برانگيز خواهند بود ، مانند معتادي که ترک کرده، مکان و زمان هاي مصرف در روزهاي اوليه وسوسه انگيز بوده ، ممکن است رفتاري مانند عصباني شدن و تحريک پذيري و... زياد باشد. بنابراين بايد با تغيير موقعيت فيزيکي و سرگرم شدن به کاري که عمدا در اين ساعات در نظر خواهيد گرفت و با آرام سازي ذهني سعي کنيد با وسوسه ها مبارزه کنيد.
هنگام هجوم افکار و تصاوير ايشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده، توجه و تمرکزتان را به چيزي جلب مي کنيد، مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با فردي شويد. با عجله از آن مکان را ترک کنيد. با روشن کردن تلويزيون سعي در تمرکز ديداري و شنيداري نسبت به نوع برنامه و حتي نوع لباس هاي مجريان و بازيگران و اسامي آن ها شويد.
با افکار منفي و مأيوس کننده مبارزه کنيد . پيش بيني منفي نسبت به آينده نداشته باشيد.
شايد هفته اول به دليل درگير شدن با افکار دچار نوعي استرس شويد ، افکاري که عادت داشتند ، هميشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهن تان شوند، حال تان را بگيرند، اما با تکنيک هاي شما افکار منفي خارج شده و افکار جديد جايگزين مي شود .در هفته هاي دوم و سوم افکارتان يکدست شده و تعارضي احساس نخواهيد کرد.

با سلام دختر ی هستم 24 ساله از مشهد خیر سرمون همسایه امام رضاییم ! از بی لیاقتی خودم میگم مشکلی دارم که هیچ وقت نتونستم حلش کنم بچه که بودم تو مدرسه ابتدایی قران ودعا خون سر صف بودم . مکبر نمازجماعت بودم و ... خیلی خدارو دوست داشتم و هنوزم دارم تازمانی که به سن جوونی نرسیده بودم همه چی خوب بود تا شدیم 20 ساله رفتیم دانشگاه و اولین ارتباط با نامحرم و شروع کردم خیلی برام سخت بود باهاش حرف زدن ولی کم کم قبح و زشتیش از بین رفت و بعد از دوسال کارمون به سکس هم کشید و کار هرروزمون بود اول به خیال ازدواج فکر میکردم مشکلی نداره ولی بعدش دیدم نه گول خوردم .... همون سال اسمم برای اعتکاف در اومد خیر سرم توبه کردم خیلی پشیمون بودم از کارام خیلی زار زدم که خدا منو ببخشه وقتی خواستم بیام بیرون از مسجد گوهرشاد احساس کردم تازه متولد شدم ولی طولی نکشید ..!!!! و مدتهاست همین روال ادامه داره چند ماهی با یکی دوستم و بعد میبینم تهش سکس میخوان ازت و متاسفانه زود تسلیم میشم و بعد پشیمون میشم از کارم و توبه و .... و دوباره یکی دیگه رابطه دیگه و گناههای دیگه ..... خدارو خیلی دوست دارم نمازم ترک نمیشه هرشب قران میخونم وقتی دلتنگ میشم مناجات امیر المومنین میخونم و گریه میکنم هفته ای یهی بار میرم حرم حتما تنها پناهگاهم ولی هربار با سر پایین وارد میشم از شرمندگی همیشه به رحمت خدا امید داشتم ولی میگم اخه احمق تو جات ته جهنم رحمت چی ؟؟؟؟!!!! همین دیروز که با دوست پسرم تنها بودم تو اتاق کارش وفقط قرار بود باهم ناهار بخوریم اما .... فقط یاد حرف اقای ماندگاری افتادم که خیلی دوسشون دارم که امام زمان داره نگاهتون میکنه ووقتی گناه میکنید گریه میکنه .... زدم زیر گریه .... ولی همیشه وقتی به این فکر میفتم که غرق گناهم . نمیدونم چیکار کنم خواستگار زیاد دارم ولی به هیچ پسری اعتماد ندارم فکر میکنم همه فاحشه ان فکر میکنم اگه شوهرم بشن با دخترای دیگه هم رابطه دارن و ..... چون با هرکس که دوست شدم وقتی امتحانش میکنم میبینم به راحتی با یکی دیگه هم دوست میشن ... زندگی برام بی معنی شده هیچ مفهومی برام نداره از مرگ و خود کشی هم میترسم والا تا الان خودمو خلاص کرده بودم اون دنیام از این دنیام خراب تر کمکم کنید

در پاسخ به اين سوال به بايد دو نکته توجه شود:
نخست آن که: مطمئنا روابطي که در ميان دختران و پسران برقرار مي‌شود، از آسيب‌ها مصون نيست، اما نوع آسيب‌ها و تأثير آن ها در افراد متفاوت است . بستگي به محيطي که زندگي مي‌کند، خانواده، نوع رابطه و... دارد.آسيب‌ها هرچند متوجه دختر و پسر است، اما دامنه و شدت آن درباره دختران بيش‌تر است.
از مهم ترين اين آسيب ها ، همان گونه که در نامه نيز به عنوان شکوه اي به آن اشاره شده ، ضعيف شدن حس اعتماد است . دختران و پسراني که بر اثر آشنايي در خيابان يا محيط ‌هاي ديگر و ايجاد علاقه و دوستي بين آن ها، به ازدواج اقدام مي‌کنند،گاهي در زندگي آينده دچار بي اعتمادي مي‌شوند؛ زيرا با خود مي‌گويند همسر او که به راحتي با او دوست شده و با او ارتباط برقرار کرده است، آيا امکان ندارد که قبلا با ديگري نيز دوست شده باشد؟ اين فکر هميشه براي زوجين آزار دهنده است . در روابط و تصميم‌هاي زندگي نيز خود را به صورت‌هاي مختلف نمايان مي‌سازد.حتي اگر به ازدواج ختم نشود، چون خود با اين مسئله مواجه بوده است، احتمال مي‌دهد که شايد همسر او نيز با شخص ديگر پيش از ازدواج رابطه داشته است.
اين مسئله در سطح کلان نيز، به حس اعتماد اجتماعي نيز آسيب مي‌رساند. در جامعه اي که روابط پنهان دختران و پسران گسترده باشد، براي کسي که مي‌خواهد ازدواج نمايد و با دختر پاک زندگي مشترک را آغاز کند، هميشه اين دغدغه را در وجود دارد که آيا اين دختر با شخص ديگر پيش از او رابطه نداشته است ؟
دوم : براي رهايي از شکنجه وجدان، اسلام درهاي توبه و استغفار و کفارات را به روي گناهکاران گشوده است. وقتي با خدا خلوت كردي و به دعا و مناجات مشغول شدي، گناهان و معصيت‏هاي گذشته خود را به ياد آور . به زبان اعتراف و اقرار كن . از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: "واللَّه ما ينجو من الذّنب ألاّ من أقر به؛(1) سوگند به خدا! جز آن كه به گناه اقرار كند و توبه كند، نجات نيافت"
قرآن مجيد با بيان لطيف خود گناهکاران را به سوي خدا دعوت مي‌کند . به آن ها قول مي‌دهد که مي‌توانند خود را از زندگي گذشته به کلي جدا کنند و زندگي نو را آغاز نمايند.(2)
اين آيه نويد مي‌دهد راه به روي همه باز است. جنايتکار معروف تاريخ اسلام و قاتل حمزه سيدالشهدا هنگامي که مي‌خواست مسلمان شود، مي‌ترسيد که توبه‌اش پذيرفته نشود؛ زيرا گناه او بسيار سنگين بود. جمعي از مفسران مي‌گويند: دستور توبه، درهاي رحمت الهي را به روي گشود.(3) بر اين اساس در اسلام يأس از رحمت الهي مردود اعلام شده و آن را از گناهان بزرگ شمرده‌اند.
قرآن مجيد مي‌فرمايد: «نااميد از رحمت الهي نمي‌شود مگر کسي که کافر است».(4) گناهکار هر قدر آلوده باشد، نبايد خود را از فيض رحمت الهي نااميد بداند. لقمان به فرزندش مي‌گويد: «به خدا چنان اميدوار باش که اگر گناه جن و انس را بياوري، به تو رحم کند».(5)
بر اساس روايات، توبه آثار گناهان را محو مي‌کند . در اين صورت دغدغه‌اي براي گناهکار باقي نمي‌ماند. امام باقر(ع)مي فرمايد: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛(6) کسي که از گناه توبه کند، مانند کسي است که گناه نکرده باشد».
در صورت تحقق توبه از انسان شکي نيست که خداوند آن را مي‌پذيرد. اين بشارت را خداوند در قرآن داده است: «هو الّذي يقبل التوبة عن عباده ويعفو عن السيئات؛(7) خدا است که توبه بندگانش را مي‌پذيرد و گناهان آنان را عفو مي‌نمايد».
اظهار پشيماني در پيشگاه الهي دستور خاصي ندارد. مهم عزم بر ترک گناه و ندامت و پشيماني دروني است . خداوند نه تنها توبه را مي پذيرد، بلكه توبه كار واقعي را دوست دارد.
البته بهتر است توبه همراه با آداب و شرايطي انجام شود که در صورت نياز در نامه هاي بعدي به آن اشاره مي کنيم .
پي‌نوشت‌ها:
1.نورالثقلين، ج 4، ص 157.
2. زمر (39) آيه 53.
3. اقتباس از تفسير نمونه، ج 19، ص 502.
4. يوسف (12) آيه 87.
5. اصول کافي، ج 3، ص 109.
6. همان، ج 4، ص 168.
7. شورى (42) آيه 25.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام عذر می خواهم که مجددا مزاحم شدم در مورد حسادت دو بار دیگر هم سوال پرسیده بودم ولی متاسفانه جواب قاطعی از سوال خود درک نکردم و اکنون سوال خود را واضح تر مطرح می کنم:من چند بار از بعضی افراد که عموما از دوستان یا همکلاسی هایم بودند به دلیل حسادت درونی که به آنها داشتم در مورد زندگی خصوصی آنها سوال پرسیدم و کنحکاوی کردم چون می خواستم با بدست آوردن نقطه ضعفی از زندگی آنها قدری آرامش پیدا کنم اکنون از کار خود پشیمانم می دانم گناه کرده ام می دانم حسادت درونی خود را ظاهر ساخته ام چه با نگاه چه با پرس و جو کردن در زندگی شخصی آنها. می دانم باید توبه کنم و حسادت را از خود دور کنم همه اینها را می دانم اما آنچه را نمی دانم این است که توبه من چگونه باید باشد؟به عبارت دیگر آیا من گناه مربوط به حق الله مرتکب شده ام یا حق الناس؟یعنی برای قبولی توبه ام آیا همین که از خداوند طلب بخشش کنم کافی است یا باید از افرادی که اینگونه حسد خود را نسبت به آنها ظاهر کرده ام هم باید عذرخواهی کنم و حلالیت بطلبم؟لطفا دقیقا شرایط قبولی توبه مرا در مورد بروز حسادتم مشخص فرمایید مجددا از اینکه با سوال تکراری خود مزاحم شما شدم از شما پوزش می خواهم.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
همان گونه که درپاسخ قبل بيان شد، اگر کسي نسبت به ديگري حسادت پيدا کند، در صورتي که حسادت ظهور و بروز پيدا نکند و در عمل رفتار حسودانه آشکار نشود، گناه نيست، اگر کسي در هنگام ايجاد حسد آن را آشکار کند و عکس العمل منفي نشان دهد ، به گونه اي که ديگران متوجه حسادت او شود ،جايز نيست. (1) و گناه است.
در موردي که بيان داشته ايد، اگر به تحقير و آبروريزي او منجر شده ، حق الناس است و رضايتش لازم است. مگر آن که بيان آن موجب کدورت و گرفتاري گردد که در اين صورت گرچه حق الناس است اما بايد به پيشگاه خدا توبه نمود و در حق او دعا.
حسد از بيماري هاي روحي و رواني است که آرامش را از انسان حسود بر طرف مي کند . سبب ايجاد کينه نسبت به ديگران و از بين رفتن رابطه سالم بين مؤمنان مي گردد. چه بسا منشأ جنايات زيادي مي گردد.
حسد از گناهان کبيره است که در روايات به شدت مذمت شده است . رسول اكرم فرمود:
"هر مرضي دارويي دارد .داروي گناهان استغفار و طلب عفو از پيشگاه ذات پاك الهي است".(2)
راه توبه به روي همه گناهکاران با هر گناه كوچك و بزرگي که دارند، باز است، زيرا خداوند غفور و رحيم است.
قرآن مي فرمايد : يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (3)
اى بندگان من كه [با ارتكاب گناه‏] بر خود تجاوز كار بوده‏ايد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است
توبه كه به معني پشيماني واقعي از معصيت است، موجب بخشش گناه شده ، صفحه قلب را از آلودگي پاك و تيرگي را مبدّل به روشنايي مي سازد.گناه هر چه باشد ، قابل توبه است .
پرسيده ايد : " توبه من چگونه بايد باشد؟ براي قبولي توبه ام آيا همين که از خداوند طلب بخشش کنم کافي است ؟ "
توبه هرگاه واقعي باشد و از اعماق جان برخيزد و انسان از كرده خويش پشيمان شود، مقبول در گاه خدا مي شود . آثار و بركات توبه نمايان مي گردد.فقط بايد انسان ،خود، بخواهد.
نيروي اراده و تصميم جدي و توفيق خداوندي است كه راهزن و سارق خطرناكي چون فضيل بن عياض را كه به انواع گناهان و معاصي آلوده بود، با شنيدن آيه اي از قرآن كريم در هنگام سرقت، از خواب غفلت چندين ساله بيدار گرديد و توبه جدي نمود . در راه بندگي خداوند تا بدان جا پيش رفت كه نامش در زمره زاهدان و عابدان ثبت گرديد.
بشر حافي بعد از عمري عيش و نوش و افسارگسيختگي و بندگي شيطان با شنيدن تذكري از امام كاظم(ع) توفيق توبه پيدا كرد . از بندگان پاك و خالص خداوند گرديد. پس مي توان با همت و اراده و درخواست توفيق از خداوند و توسل به اولياي پاك او جبران گذشته را نمود. نيز فرصت هاي از دست رفته را جبران نمود . در كاروان بندگان پاك خداوند كه عازم ديدار كوي دوست مي باشند ،وارد شد و از مقيمان حضرت دوست گرديد.
نوشته ايد : " بايد از افرادي که اين گونه حسد خود را نسبت به آن ها ظاهر کرده ام ،هم بايد عذرخواهي کنم و حلاليت بطلبم؟ "
با توجه به آن چه در نامه خود نوشته ايد ،چون ضرري را متوجه ايشان ننموده ايد، طلب بخشش از خداوند کافي است . نيازي به طلب حلاليت از ايشان نيست .
بنابراين نگران و نوميد نباشيد . بلکه توبه خود را حقيقي نماييد؛ يعني واقعا پشيمان باشيد . عزم و تصميم بر ترک هميشگي گناه داشته باشيد. از رحمت خدا نوميد نشويد، يقيناً خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است . هميشه به رحمت خدا اميدوار باشيد ، در عين حال که سعي کنيد با انجام وظايف ديني و اخلاقي و ترک محرمات گذشته ها را جبران کنيد.

پي نوشت‏ها:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم شيرازي . (7840001-0251).
2. محمد ري شهري، ميزان الحكمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.
3. زمر(39) آيه 53.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها