اخلاق

اگر مردی متاهل با زنی شوهر دار نزدیکی کند و حتی دخول انجام گیرد. و کسی هم از این ارتباط جز خدا نبیند ، و سر انجام این کار فقط و فقط پشیمانی برای مرد متاهل باشد حکمش چیست؟ واقعاً به غلط کردن افتادم از عضاب وجدان؟ تو رو خدا راهنماییم کنید

یکی از گناهان کبیره که به آن وعده عذاب داده شده ارتباط نامشروع و زنا می باشد، به خصوص اگر این گناه با زن شوهر دار صورت گیرد؛ بر زشتی و جرم و گناه آن افزوده می شود. خداوند در قرآن می فرماید: "ولا تقربوا الزّنا انّه کان فاحشة و ساء سبیلاً؛ نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است". (1)
اگرچه انجام گناه لذت آنی دارد ولی همانگونه که ذکر کرده اید سرانجام گناه جز پشیمانی چیزی نیست. ولی با این حال خداوند راه توبه از هر کناهی را هر چند بزرگ و زشت باشد باز گذاشته است.
آری خدای مهربان راه توبه و بازگشت را برای همه گناه کاران بدون هیچ تفاوتی گشوده است. چرا که رحمت و فضل خداوند از گناهی که انسان در اثر غفلت و نادانی انجام می دهد بالاتر و بزرگتر است. خداوند در قرآن می فرماید:«یا ایها الّذین آمنوا توبوا الی اللّه توبه نصوحاً عسی ربّکم أن یکفّر عنکم سیئاتکم و یدخلکم جنات ٍتجری من تحتها الانهار؛ (2)
ای کسانی که ایمان آورده اید! توبه کنید، توبه خالصی . امید است با این کار پروردگارتان گناهان تان را ببخشد و شما را در باغ هایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند».
توبۀ نصوح، همان توبۀ واقعی است و دارای چهار شرط است: پشیمانی قلبی، استغفار زبانی، ترک گناه و تصمیم بر انجام ندادن در آینده .(3)
بنا بر این با توبه دریچه تازه ای به روی انسان گشوده می شود و سزاوار است انسان بعد از این مواظب اعمال و رفتار خود باشد. با توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تکلیفی گناه محو می شود و گناهکار از گناهان پاک می گردند، بلکه گناهکار توبه کننده محبوب و دوست خدا می شود! چه این که خداوند، خود فرموده است: "اِنّ الله یحبّ التوابین؛(4) خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد.
بنا براین با قلبی شکسته و دلی پشیمان و ناراحت از گناهان ، استغفار کنید . در پیشگاه خدا به گناهان و تقصیرات خود اعتراف کنید . و با خدای خویش عهد ببندید که دیگر به سوی هیچ گناهی نروید و با هیچ نا محرمی رابطه نداشته باشید ، خدا توبه شما را با این شرایط به فضل و کرمش می پذیرد . و هر گز یآس و نا امیدی را به خود راه ندهید؛ آیا نشنیده ای کلام نوازشگر او را که به پیامبر (ص) فرمود : از طرف من به بندگانم بگو : ای بندگان من ، ای کسانی که (با گناه و معصیت‌ها) بر خود ستم روا داشته اید ! از رحمت خداوند نومید نشوید که خداوند(در صورت توبه کردن ) همه گناهان را می‌آمرزد، چه این که او بخشنده و مهربان است".(5)
توبه کار واقعی خود را از مجالس گناه دور می دارد و از عواملی که گناه را وسوسه و تداعی می کند، برحذر می باشد و خود را در پیشگاه خدا شرمنده می بیند و همواره در صدد کسب رضای او می باشد. گناهانى که خداوند حد براى آن‏ها مقرر داشته مانند زنا، واجب نیست کسى براى جبران گناهش نزد حاکم شرع اقرار کند تا بر او حد جارى نماید، بلکه توبه زناکار، پشیمانى از گناه و عزم برترک آن در آینده و سعى در استغفار مى‏باشد. در این جهت فرقى بین زنا و گناهان دیگر نیست.
بنا بر این باید هر چه سریع تر از این گناه توبه کنید و لازم نیست و نباید این گناه را برای کسی بازگو کنید چرا که اعتراف و باز گو کردن گناهی که انسان انجام داده و دیگران از آن خبر ندارند خود گناهی نا بخشودنی است.
در پایان به شما توصیه می کنیم که:
1- به فضل و کرم خداوند امیدوار باشید. هرگز یأس و ناامیدی را به خود راه ندهید و با توبه واقعی زندگی جدیدی، خالی از گناه برای خود شروع کنید.
2- اگر می خواهی زودتر توبه ات قبول شود و بیشتر مورد لطف و رحمت خدا قرار گیری به نماز اول وقت پایبند باش .
3- در دعاها و نمازهای خود و هر گاه به یاد این عمل زشت افتادید از خداوند طلب مغفرت کنید و خود را در مقابل خداوند شرمنده و پشیمان بدانید.
موفق باشید.
پی نوشت:
1. اسراء (17) آیه 32.
2. تحریم (66) آیه 8.
3. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 24، ص 290. دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374ش.
4. بقره (2) آیه 222.
5. زمر (39) آیه 53.

با سلام، شهید زین الدین جمله ای دارد که می فرماید : "در زمان غیبت به کسی منتظر می گوند که منتظر شهادت باشد" خواستم از شما بپرسم نسخه ی به روز شده ی شهادت در زمان حال چیست؟ لطفا صریحا توضیح دهید به همراه مثال های عینی. با تشکر

پاسخ:
شهادت، نتیجه جهاد در راه خدا است؛ جهادی که همه اولیا در آن به نوعی شرکت داشته اند. علاوه بر این که انتظار شهادت در همین ایام هم می تواند وجود داشته باشد؛ یعنی می توانیم منتظر شهادت در رکاب امام زمان و دین و اسلام و تشیع باشیم. شاید بتوان گفت از آن جا که شهادت بر اثر جهاد در راه خدا حاصل می شود، انسان باید مصادیق جهاد در راه خدا راپیدا کند و به آن ها عمل کند؛ مثلا فراگیری علم برای رضای خدا و خدمت به مردم و فراگیری دین از علما و تبلیغ دین و خدمت به دین و شهدا و انقلاب و این که هر کاری که در هر جایی انجام می دهد، برای رضای خدا و خدمت به خلق باشد و این که برای دوری از محرمات و انجام واجبات و امر به معروف و نهی از منکر تلاش کند. این ها نمونه هایی از جهاد در راه هستند.
موفق باشید.

باسلام.من چندی پیش مرتکب گناه کثیف استمنا شدم و اون موقع توبه کردم و حتی به خدا گفتم اگه من یکبار دیگه استمنا کردم اعمال حج عمره ام رااز بین ببر و اصلا یه اتفاق بدی تو زندگیم برام بیفته...حال دوباره مرتکب استمنا شدم و قولمو شکستم و خیلی ناامیدم چون احساس میکنم اون اعمالی که با اون ذوق و شوق در حج عمره انجام دادم از بین رفته وهرلحظه امکان داره اتفاق بدی برام بیفتد و سرنوشتم از خوب به بد تغییر کندو...حال دچار سرگردمی و نا امیدی شدم؟

پاسخ:
صداقت در گفتار، حاكى از ضمير و فطرت پاك شما است. نشان مى دهد نمى خواهيد مبتلا به آلودگى نفسانى شويد. از آلوده شدن به گناه، نگران هستيد. اين حالت، علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است. اميدواريم در اين برهه حساس زندگى، بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد. با همت و تلاش، معصیت را ترک کنید. در اين جا لازم مى دانيم، به عنوان دوستی امين و دلسوز، نكاتى را خدمت شما عزیز گرامى عرض كنيم:
1. این سخن خدا است: «ای پیامبر! از قول من به مردم بگو: ای بندگان من! ای کسانی که (با بدی‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتید، از رحمت خداوند نا امید نشوید (و بدانید که در صورت توبه کردن،) خدا همه گناهان را می‌آمرزد؛ چه این که او بسیار آمرزنده و مهربان است». (1)
یأس و نا امیدی از لطف و رحمت بی پایان و بی کرانه حق تعالی، چرا؟ آنان که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده‌اند، یا بر آن موضع نیستند؛ بلکه گناه آنان از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبه نفس اماره و مقتضیات جوانی آنان بوده و سپس توبه حقیقی کرده‌اند. چرا مأیوس شوند؟ یأس از رحمت الهی، از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد!
پس به خدا امیدوار باشید. امید داشته باشید و احساس نا امیدی را از خود دور کنید. با توبه و انجام کارهای نیک گذشته خود را جبران کنید.
توبه و پشیمانی از گناه، توفیقی است که انسان را از گناه پاک و پاکیزه می نماید. انسان بعد از توبه، مورد عنایت خدا قرار می گیرد. حتی خدا وعده داده است که گناهان شخص توبه کار را نه تنها از ذهن کسانی که شاهد گناه او بوده اند، پاک می کنم، بلکه از یاد ملائکه مقرب خود نیز می زدایم؛ بلکه آن را به حسنه و نیکی مبدل مى کند. (2)
حقیقت توبه، پشیمانی از گناه و قصد و عزم جدی برای ترک آن است. اگر کسی به این حالت دست یافت، حقیقت توبه در او محقق شده است. چنین شخصی، امیدوار باشد خداوند او را بخشیده است.
چه کسی در وفای به عهد، راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجید وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد. بنابراین، گناهکاری که به گناه خویش اعتراف دارد، از آن پشیمان است، عزم جدّی بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، باید به قبولی توبه خویش و رحمت و مغفرت خداوند امیدوار باشد.
پشیمانی شما از انجام گناه، بهترین دلیل بر آن است که عزم تان بر توبه جدی است. همین که از عمل خود پشیمان هستید، کفایت می کند. اما بهتر است، استغفار کنید.
2. لازم است بدانید:
شهوت و غریزه جنسی، يكى از امورى است كه با طبيعت انسان در آميخته و خداى متعال كه به حكمت بالغه اش اين غريزه را در نهاد انسان گذارده، تا نسل انسان باقى بماند، از روى رحمت و هدايت خود راه هاى آسان و معقول كنترل و ارضای آن را پيش پاى او قرار داده است. نسبت به بيراهه ها و انحراف از مسير درست نيز هشدارهاى لازم را به انسان داده است؛ راه هايى كه بايد با شناخت و عمل به آن ها، سلامت جسم و جان خويش را پاس بداريم و از خطر و پیامد كارهايى همچون خودارضايى و مانند آن، برهانيم.
بنا بر این، غریزه جنسی، موهبت الهی است که به طور قطع نياز به ارضاي صحیح دارد؛ ولى به صورتى كه با نظام طبيعت و شريعت سازگار باشد تا که از كنترل خارج نشده، سرمايه هاى عظيم انسانى را به خاكستر تبديل نكند.
برای کنترل و هدایت درست این غریزه، راه‏های متعددی وجود دارد که بهترین و موثرترین آن ها، ازدواج است. چنان که قرآن کریم در این مورد می‏فرماید: «وَ أَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». (3)
در این آیه، ابتدا جوانان را بر ازدواج تشویق کرده و به آنان امید داده که فقر را مطرح نکنند؛ زیرا با اتخاذ شیوه صحیح و منطقی در زندگی و امید به رحمت و فضل خدا، این مشکل به راحتی حل می‏گردد.
بنابراین، بهترین و مؤثرترین راه برای کنترل غریزه، ازدواج است. چه بسا در برخی موارد که انسان به گناه می افتد، واجب است که ازدواج کند. انسان برای انجام دادن موضوع واجب، باید کوشش نماید که حتی المقدور صورت گیرد و مانند همه تکالیف واجب باید انجام پذیرد.
در صورت عدم وجود شرایط، حتی به صورت نسبی تا زمان رسیدن به آن شرایط و انجام این امر، تنها راه آن است که غریزه جنسی خود را به طور موقت کنترل کنید. طبیعی است برای کنترل غریزه جنسی باید از برخی راهکارها کمک بگیرید.
متأسفانه، فرم مشخصات را برای کامل نکرده اید تا بتوانیم راهنمایی بیش تر و مناسب با سن تان داشته باشیم. توصیه می کنیم در صورت تمایل، در مکاتبات بعدی در مورد خود و شرایط تان توضیح بیش تری بدهید تا راهنمایی های کاربردی بیش تری تقدیم شود.
3. دوست عزیز! قبل از هر سخن بايد بگويم ارائه هر راهکاری برای ترک استمنا و کنترل شهوت، متوقف بر خواست و اراده قطعی شما است. بهترین اذکار و قوی ترین راهکارها، بدون خواست واقعی شما روی کاغذ باقی می‌ماند.
عواملی در تقویت اراده مؤثر است، مانند: تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون، توجه به عبادات به ویژه نماز که تمرین تمرکز فکر است، پایان رسانیدن کارهای نیمه تمام، تلقین مثبت و ... .
بر این اساس، مهم ترین ابزار در ترک معصیت و فرار از دام شیطان، اراده و قوی در ترک اعمال زشت و ناپسند است. مهم ترین کاری که باید انجام دهید، این است که اراده و اعتماد به نفس خودت را تقویت نمایی تا در مقابل طوفان وسوسه های شیطانی، تاب بیاوری.
بعد از این، راهكار اصلي در پيشگيري و درمان مشکل خودارضایی و رهایی از تحریکات شهوانی، طبق فرموده قرآن، دو چیز است: یکی ازدواج ـ که در بالا تذکر دادیم ـ و دیگری داشتن تقوای درونی و عملی.
بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار؛ و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». در این زمینه، باید چند چیز را دقیقاً و حتماً بدون سهل‏انگاری عمل نمایید:
تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن، ترک زمینه گناهان، ترک فکر گناه، اشتغال به برنامه شبانه‏روزی، ورزش، توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است، تفکر در عواقب زیان بار گناه، باور کردن این که شیطان و نفس امّاره، دشمن انسان اند، عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیک به نتایج اعمالش خواهد رسید، همه این موارد، از مهم ترین راهکارهایی هستند که انسان را در داشتن داشتن تقوای درونی و عملی کمک می کنند.
اگر عادت به استمنا کرده اید، در صورت تمایل توضیحات بیشتری در مکاتبات بعدی مطرح کنید تا راهنمایی های لازم را تقدیم کنیم.

پی ‌نوشت ‌ها:
1. زمر (39)، آیه 53.
2. آیت الله مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، انتشارات مدرسه علی بن ابی طالب، ج 1، ص 217.
3. نور (24)، آیه 32.

ایا خود ارضایی و استمنا گناه محسوب میشود؟نظر و حکم علما وصاحبنظران در مورد این موضوع چیست؟این عمل چه عواقب دنیوی و اخروی دارد؟

پرسشگرگرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
یکی از چیزاهی که در روایات به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است خود ارضایی و استمنا است.خود ارضایی یا استمنا حرام و گناه کبیرۀ بسیار زشتی است. و هیچ کسی آن را جایز نشمرده است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "هر کس از راهی، غیر از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است". [1] یعنی از حکم الهی و انسانی تجاوز کرده است.
در روایتی پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: "هر کس شهوتش را با دست ( و هر طریق دیگری غیر از مسیر طبیعی و ازدواج) دفع کند، ملعون است". [2]
برخی از عوارض و عواقب استمنا عبارتند از:
الف. آسیب‏هاى جسمانى‏
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى‏
کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبران‏ناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز تکرار شود این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مى‏کند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مى‏انجامد. لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانه‏ها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمى‏شود. بلکه کل بدن را ساقط مى‏کند. شخصى که مبتلا به این عمل زشت شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى
خود ارضاى به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مى‏گذارد و آن را کاهش مى‏دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مى‏شود.
3. آسیب‏پذیرى در برابر بیمارى ها
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارى‏ها را فراهم مى‏آورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمى‏تواند در مقابل میکروبها و ویروسها از خود دفاع کند.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و تولید مثل‏
خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مى‏گذارد. به عقیده صاحبنظران بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
تورم غدد وذى‏، تورم کانال نطفه‏، تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار، شل شدن عضلات تناسلى‏، خروج بى اختیار منى با کوچکترین حادثه‏ ، ایجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران‏، از بین رفتن پرده بکارت‏، ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج‏، ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام‏ ، بیماریهاى مقاربتى‏، عقیم شدن
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مى‏بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خود مى‏شوند و از این طریق آسیب‏هاى جبران‏ناپذیر و بر آنها وارد مى‏شود. تخلیه‏هاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مى‏شود. خودارضایى‏هاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مى‏سازد. به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
6. کم خونى، کم اشتهایى و مشکلات گوارشى، کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس، سر درد و سرگیجه؛ پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات؛ همگى از آسیب‏هاى جسمى خودارضایى هستند.
ب. آسیب‏هاى روحى - روانى‏
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى‏
2. اضطراب
دلهره و دلواپسى از ویژگى‏هایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمى‏کند، او مرتب با خود درگیر است و نمى‏تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست.
3. افسردگى‏
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشه‏گیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانه‏هاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاش‏گرى و بداخلاقى‏
شخصِ خودارضا نسبت به کوچک‏ترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مى‏رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‏العاده دارد.
5. یأس از زندگى‏
6. از بین رفتن خلاقیت‏ها، توانایى‏ها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیت‏هاى فکرى.
8. هوس باز و بى‏بند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقه‏گى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیب‏هاى اجتماعى‏
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مى‏آورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشه‏دارتر خواهد شد. فرد در گوشه‏اى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مى‏پردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مى‏گردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مى‏سازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمى‏کند. اینجاست که شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل مى‏شود. این دسته از آسیب‏ها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل: بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن‏ ، بى میلى به همسر، ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر، ناسازگارى خانوادگى‏، سرد بودن کانون خانواده‏، ناتوانى در برابر مشکلات و سختى‏ها پس از ازدواج‏ ، طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده‏
5. افت تحصیلی
6. بزهکارى‏
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستى‏ها و مهر و محبت‏ها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارى‏هاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیب‏هاى معنوى و اخروى‏
همه آسیبها و عواقب این گناه از یک سو، از سوی دیگر آسیب معنوى، که به راحتى قابل جبران نیست چرا که اولاً: آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مى‏شود و آن را فاسد و از کار مى‏اندازد. ثانیاً: این آسیب فقط دنیوى نیست. قرآن کریم مى‏فرماید: چنین نیست که بعضى خیال مى‏کنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دل‏هایشان نشسته، لذا از درک حقیقت وامانده‏اند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون»؛ (3) کلمه «ران» در آیه مذکور به معناى زنگار است. زنگ یا زنگار در امور مادى همان چیزى است که روى فلزات و اشیاى قیمتى مى‏نشیند، همان لایه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مى‏شود و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتن شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. (4) بدترین اثر گناه، تاریک ساختن قلب و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب مى‏شوند. (5) آری گناه استمنا و خود ارضایی گناه بسیار زشتی است که علاوه بر آثار دنیوی عذای و عواقب اخروی را به دنبال دارد برای نمونه به برخی از احادیث در این رابطه اشاره می کنیم:
1. امام صادق (ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد و برای او عذاب دردناکی است. (6)
2. رسول خدا (ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر کسی است که خود ارضایی کند. (7)
3. رسول خدا (ص): کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (8)
4. امام صادق (ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (9)

موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. مؤمنون ، آیة 7.
2. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت، 1408هق، ج14، ص 536.
3. مطففین، آیه14.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374هش، ج26، ص 264.
5. همان، ص266.
6. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم ، دار الحدیث، چاپ ششم، 1385هش، ج12، حدیث 19049.
7. همان، حدیث19048.
8. همان، حدیث 19051.
9. همان، حدیث19050.

من دختری 22سالهمتدین و نماز شب خون و... هستم واز وقتی مسایل جنسی رو تشخیص دادم تا به حالا برای رفع حاجت خود ارضایی کردم همه عواقب و خطرات این گناهم می دونم و بارها هم ترک گناه کردم اما یک نکته اینکه نمی دونم یه جوون که تو اوج شهوت قرار میگیره تسخیر کردنش کار خیلی سخت و لاممکنیه من خیلی دلم می خواد ازدواج کنم خیلی از خدا خواستم التماسش کردم گریه کردم توسل به ائمه کردم اماخواستگار مناسب ندارم....من سالی چند بار ختم قران میکنم در ضمن شاغلم هستمزیبایی نسبی آداب معاشرت قوی ولی نمیدونم چرا شرایط لزدواج ندارکم به هزاران دلیل نتونستم گناهمو گناه کبیره امو که منو شبیه به خوک کرده ترک کنم خواهش میکنم کمکم کنید من یه دردی دارم که جز به خدا به هیچ کس نمی تونم بگم

پاسخ:
اين سابقه بسيار طولاني در خودارضايي به احتمال زياد به وسواسي شدن ان منجر شده است. همان گونه يك فرد وسواسي خود را عاجز از ترك رفتار وسواسي مي بيند شما هم خود را ناچار به انجام خودارضايي مي بينيد.
همان گونه فرد وسواسي با خود درماني يا دعا درماني ختم قرآن درماني صرف نمي تواند بر بيماري اش فائق آيد. شما هم بايد در كنار همه اين امور مثبت و بسيار موثر به درمان تخصصي روي آوريد. درمان تخصصي وسواسي چيزي جز روان درماني و دارو درماني نيست. اين دو با مراجعه به رواشناس باليني و روانپزشك ميسر است. مصرف داروهاي ضد اضطراب و وسواس سهم به سزايي در كاهش اين رفتارهاي آسيب زا دارد. يك روانشناس باليني زن مي تواند بدون اطلاع از اصل مشكل شما (نيازي به خودافشايي نيست) طي چندين جلسه به حل مشكل واقعي شما كمك كند. قطعا بدون كمك تخصصي بسياري از رفتارهاي خود درمانگرانه شما بي اثر يا كم اثر خواهد بود.
به خاطر داشته باشيد ازدواج نيز درمان مناسبي براي ترك خودارضايي نيست و شما بايد با چندين ماه سابقه ترك كامل به ازدواج پا گذاريد.
اساسا تمركز شما بر روي ازدواج در شرايط كنوني بسيار آسيب زاست؛ چرا كه اولا اين امر تا حد زيادي از حيطه اختيار شما خارج است (معمولا پسران به خواستگاري دختران مي روند ) ثانيا اشتغال ذهني به ارضاي جنسي مشروع يعني ازدواج به ارضاي نامشروع شما از طريق خود ارضايي دامن مي زند.
شما بايد به جاي بزرگنمايي و فاجعه سازي نياز جنسي به ساده سازي و كم اهميت سازي ان مبادرت ورزيد. بايد مسائل جنسي را امري پيش پا افتاده قلمداد كنيد و بسيار دور از شان خود بدانيد كه همه فكر و ذكر خود را به آن اختصاص دهيد.
بايد از لذت جنسي لذت زدايي كنيد و حتي آن را با امور مشمئز كننده و تنفر انگيز مانند صحنه خوردن داروي تلخ يا صحنه تهوع تداعي نماييد.
تا زماني كه كام شما از لذت جنسي چه مشروع چه نا مشروع شيرين است ترك خودارضايي ناممكن است.
به گونه ايي در سبك زندگي خود تجديد نظر كنيد كه اگر تا 35 سالگي يا حتي بيشتر شرايط ازدواج برايتان پيش آمد نكرد كمتر دچار تشويش خاطر گرديد.
توصيه مي شود از هر گونه دعای افسرده وار پرهيز نماييد و فارغ از مسئله ازدواج به امور واجب و مستحب خود بپردازيد. همواره خواهان اجابت دعا با قيد مصلحت و حكمت خداوندي باشيد و از هر گونه بي تابي و عجز و لابه فرسايشي پرهيز نماييد.
گناه كبيره خودارضايي سد بزرگي بر سر راه اجابت دعاهاي شماست و چه بسا اگر شما چند سال پيش به اين مهم يعني ترك خودارضايي همت مي گمارديد تا به امروز به تقدير مثبت خود دست يافته بوديد.
به نظام شخصيتي خود فارغ از ازدواج يا هر امر بيروني سامان دوباره ببخشيد و بدانيد شما چه با ازدواج چه بدون ازدواج ارزشمنديد و مي توانيد در بدترين شرايط به انساني تاثير گذار در جهان مبدل گرديد.

باسلام.من به خدا قول داده بودم که دیگه استمنام نکنم و خدا منو به خواستم برسونه...ومن به اون خواسته بزرگم به لطفه خداوامام زمان(عج)رسیدم و بیش از یک ماه بود که استمنا رو ترک کرده بودم که متاسفانه چندی پیش قولم را شکوندم و مرتکب 2 استمنا شدم...الان حالم داره از خودم بهم میخوره و پشیمونم...دیگه احساس میکنم اگه بازم به خدا قول بدم که استمنا نکنم دیگه خدا حرفمو گوش نکنه ودیگه به خواسته هام منو نرسونه؟باتشکر

پاسخ:
غرق گنه نا امید، مشو ز دربار ما که عفو کردن بود، در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده من بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
توبه شکستی بیا، هر آنچه هستی بیا امیدواری بجو، ز نام غفار ما
توصیه ما این است اگر بارها هم توبه شکسته اید باز هم بلافاصله بعد از گناه توبه کنید و خود را در آغوش خدا بیاندازید چرا که توبه هر گاه حقیقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهى که مرتکب شده احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان مى گردد. هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. قرآن کریم مى فرماید: ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همهء گناهان را مى آمرزد, زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .(1)
توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تکلیفی گناه را محو می کند و گناهکار را از گناهان پاک می نماید، بلکه گناهکار توبه کننده را محبوب خدا می سازد. قرآن کریم می فرماید: «اِنّ الله یحبّ التوابین؛(2) خداوند توبه کنندگان را دوست می دارد». کسی که دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش می کند؛ همه گناهان کبیره و صغیره او را می بخشد، چنان که پیامبر فرمود: «التائب من الذنب کمَن لا ذنب له؛ (3) کسی که از گناه توبه کند (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند کسی می شود که هیچ گناهی نکرده است». به فرموده امام صادق علیه السلام خدا چنین فردی را که زیاد توبه می کند دوست دارد: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْعَبْدَ الْمُفَتَّنَ التَّوَّاب؛ (4) خداوند عبدی که دچار فتنه شده زیاد توبه می کند دوست می دارد».
وبدانید یکی از راه های شیطان برای غرق شدن در معاصی این است که به انسان القاء می کند که تو دیگر خیلی بد شدی و خیلی گناه کردی پس دیگر خدا تو را نمی بخشد و توبه ات قبول نیست پس لازم نیست توبه کنی و این باعث می شود که بیشتر از خدا دور شویم پس به این القائات توجه نکنید و بلافاصله توبه کنید
البته گناه نکردن خیلی مطمئن تر از توبه کردن است و برای اینکه دیگر مرتکب این گناه نشوید و بتوانيد در عمل راحت تر اين گناه را ترك كنيد به توصيه هاي زير توجه كنيد
1ـ خود را از محیطها و موقعیت های تحریک آمیز دور نگه دارد و از خلوت گزینی اجتناب ورزد؛
2ـ از پوشیدن لباسهای تنگ و چسبنده خودداری ورزیده و از تماس و لمس نمودن اعضای بدن خود یا دیگران شدیداً دوری گزیند؛
3ـ از نگاه به نامحرم و چشم چرانی خودداری ورزد؛
4ـ تخیلات و تفکرات خود را کنترل کند زیرا تخیلات و تصوّر دربارة مسایل جنسی و شهوت آلود منجر به تحریکهای مداوم می گردد
5ـ با توجه به این که دوران جوانی، دوران پر شور و حساس عمر به حساب میآید، شایسته است که جوان با برنامه ریزی دقیق برای اوقات شبانه روزی به یاری کار و تلاش مداوم در زمینه های تحصیلی و علمی و مطالعاتی و کارهای ذوقی و تفریحی حداقل زمان لازم را به خوابیدن اختصاص دهد .زمانی به بستر رود که خواب بر او چیره شده و زود به خواب رود؛
6ـ با اشتغال به مطالعه کتب سودمند و مراجعه به کتابخانه ها در اوقات فراغت، زمینه موفقیت تحصیلی آینده خود را فراهم سازد؛
7ـ در تیم ها و گروه های ورزشی شرکت فعال داشته باشد . نیز در فعالیتهای تربیتی، فرهنگی و مذهبی شرکت کند؛ زیرا این اشتغالات در افزایش ایمان و توفیق در ترک معاصی به وی کمک میکند.
فعالیت های سالم و جهت دار سودمند، مقدار فراوانی از انرژیهای جوان را به خود اختصاص میدهد و از تحریکهای جنسی و شهوت انگیز جلوگیری مینماید، چرا که مبتلایان به این عادت زشت، بیشتر میل به گوشه گیری دارند. شرکت در فعالیتهای تربیتی و اجتماعی و گروههای قرآن در مساجد و کتابخانه ها وتماس با افراد مؤمن و پاک در تقویت روحیه و ایمان این گونه جوانان بسیار مؤثر است؛
8ـ رفت و آمد با دوستان خوب و مؤمن، نماز اول وقت، نماز با جماعت، پرهیز از دوستان و رفقای بی بند وبار و منحرف؛
9ـ قبل از خوابیدن وضو بگیرد و آیة الکرسی را بخواند؛
10ـ اگر میتواند هفته ای یک یا دو روز را روزه بگیرد؛
11ـ در برنامه غذایی خود دقت کند و از مداومت در مصرف بعضی از خوردنی های محرک و مقوّی و شهوت برانگیز خودداری کند؛
12ـ تمایل ها و افکار خود را از توجه به خویشتن به سوی ازدواج و زندگی آینده معطوف سازد و بداند که دیر یا زود ازدواج میکند و باید آمادگی کامل داشته باشد؛
13ـ همواره با ذکر و یاد خدا اُنس و الفت داشته باشد.

پی نوشت ها:
1. سوره زمر، آیه 53.
2. سوره بقره آیه 222.
3. کلینی ،اصول کافی، ‏ ترجمه حاج سيد جواد مصطفوى‏ ، كتاب فروشى علميه اسلاميه ،ج 3، ص 109.
4. ثقه الاسلام كليني، كافي، الناشر: دار الكتب الاسلاميه، تهران، سال نشر/1365 ه.ش .ج 2 ، ص 435.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من دوستي دارم كه بسيار مومن است و همه اعمالش را انجام ميدهد ولي نسبت به زنش وفادار نيست و 2 دوست دختر دارد .آيا اعمال او مورد قبول قرار ميگيرند؟

عمل صالح تا زمانی که عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد می‏دهد، به کمال نزدیک می‏کند و نزد خداوند پذیرفته شود.
توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آن ها، برای هر کسی پدید نمی‏آید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز می‏کند. امام صادق(ع) فرموده:
«همانا شخص گناهی می‏کند و در اثر آن از نماز شب محروم می‏شود . تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کار بد در گوشت سریع‏تر است».(1)
بر اساس روایات،گناه اعمال صالح را نابود می‏کند. برخی از گناهان علاوه بر این اثر سوء، مانع قبولی اعمال دیگر می‏شوند. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«خداوند فرشته‏ای داردکه هر شب برفراز بیت المقدس ندا می‏دهد: کسی که حرامی بخورد، خداوند هیچ عمل واجب یا مستحبی را از او نمی‏پذیرد».(2)
پذیرفته نشدن اعمال از آن روست که گناهکار تا زمانی که بر گناه خود اصرار می‏کند و یا به فکر جبران خطای خود بر نیامده ، از دایره تقوا بیرون است.
خداوند در قرآن کریم فرموده است: «انّما یتقبّل اللَّه من المتّقین؛(3) خدا فقط از تقوا پیشگان می‏پذیرد».
در روایات نیز بر اهمیت ورع و تقوی در قبول اعمال تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
«اگر آن قدر نماز گزارید که چون میخ‏های کوبیده بر زمین شوید و آن قدر روزه بگیرید که چون چوب‏های تراشیده ضعیف گردید، خدا از شما نمی‏پذیرد مگر با ورع باز دارنده از گناه».(4)
در مورد سوال اگر رابطه فرد مذکور در چهارچوب قوانین اسلامی باشد ، اشکال ندارد. در غیر این صورت حرام بوده و فرد گناهکار است. اعمال این فرد نیز چنانچه با شرایط خود به جا آورده شود، صحیح بوده و واجب را ازعهده او ساقط می کند، اما اینکه بخواهد مقبول درگاه خدا قرار گیرد، باید شرایطی فراتر از صحت اعمال به دست آوریم . یکی از شرایط قبولی اعمال ما ، ترک گناه است. چنانچه فرد عاصی باشد، بسیار بعید است که اعمال او مقبول درگاه خدا باشد.
سعی نمائید او را به گونه ای راهنمایی کنید که رابطه خود را با همسر خود درست نماید . زندگی خود را همراه با شادمانی ادامه دهد.
برای این کار و روش های برخورد با همسر نیازمند کسب مهارت هست که در این جا مجال بیان این امور نیست.می توانید با بخش تلفنی این مرکز (09640)ارتباط برقرار نموده تا از راهنمایی مشاورین ما بهرمند شوید و یا از دوست تان بخواهید که تماس بگیرد.

پی نوشت ها:
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسی، ج 2، ص 272.
2. شهید دستغیب، گناهان کبیره، انتشارات دفتر اسلامی، ج 1، ص 15.
3. مائده (5)، آیه 27.
4. محسن فيض الكاشاني، المحجة البيضاء، مكتب النشر الإسلامي‏، 1417 ه ق، ج3، ص 301 .

با سلام.در خواندن نماز کاهلی می کنم.خیلی هم ناراحتم.کارهای بدی نمی کنم.ولی در هم نشینی با دوستانم این طور شدم.فکر می کنم اگر نماز بخونم بدبختی سراغم می آید.تورو خدا راهنماییم کنید دانشجوی کارشناسی ارشد هستم

پاسخ تان را در قالب چند نکته بیان می کنیم :
اول : آگاهی و معرفت، درمان هر دردی است.
یکی از علل ترک نماز یا سستی در انجام آن، عدم آشنایى با فلسفه نماز است. همان طور که شما نیز به این بی اطلاعی تان اقرار کردید و گفتید (فکر می کنم اگر نماز بخونم، بدبختی سراغم می آید)، اگر انسان بداند نماز یعنی چه و چرا نماز می خواند، پایبندی و تقید به نماز اول وقت چه آثاری و برکاتی در زندگی دنیا و آخرت او دارد و سبک شمردن نماز و عدم پایبندی به نماز اول وقت یا ترک آن چه عواقب و نتایجی خواهد داشت، قطعاً با میل تمام، بلکه عاشقانه به سوی نماز خواهد رفت؛ زیرا کسی که نسبت به نماز و به فلسفه و علت اقامه آن معرفت پیدا می کند، از درون وجود خویش معنای با خدا حرف زدن و راز دل با او گفتن را درک می کند. حالش پیش از فرا رسیدن موقع نماز و بلند شدن صدای روح نواز اذان ، همانند آن عاشق شیدایی و فدایی می شود که نه همچون مجنون منتظر لیلی و نه همچون زلیخا اسیر زلف یوسف و یک تبسم او، بلکه هزاران بار جنونش از مجنون فزون تر و چشم به انتظار نماز ماندنش از زلیخا جانسوزتر می گردد.
از این رو، هنگام نماز برای او، هنگامه به پایان رسیدن هجران و چشم انتظاری است. هنگام فرا رسیدن لحظات وصال و عشقبازی عاشق و معشوق حقیقی است. قطعاً هیچ لذتی برای او لذت بخش تر از نماز خواندن و مناجات و راز و نیاز کردن با معشوق حقیقی اش، یعنی خدا نیست. مرحوم آیة الله بهجت شبی بعد از نماز فرمود: اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال مسائل مادی نبودند. (1)
دوم: آگاهی از عواقب ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن.
اگر انسان از بی خبری و حال و هوای بچگی در آید و به عواقب زیان بار گناهان از جمله سستی و کاهلی در اقامه نماز یا ترک نماز آگاهی پیدا کند، گناه نمی کند . هرگز جرأت نمی کند در نماز یا هر عبادت دیگری سستی کند؛ زیرا آن را با هلاکت و نیستی خویش برابر می بیند.
می گویند حضرت موسی (ع) در ایام کودکی که در دربار فرعون بود، روزی چنگ انداخت و ریش بلند فرعون را محکم کشید؛ به گونه ای که فرعون عصبانی شد و گفت: این بچه همان فردی است که تاج و تخت مرا بر باد خواهد داد، باید او را بکشم. به او گفتند: او بچه است، خوب و بد را تشخیص نمی دهد. الآن ظرفی از آتش و ظرفی از طلا را جلوی او می گذاریم. اگر دستش را به سوی آتش دراز کرد، حرف ما درست است و کشیدن ریش تو از روی عمد نبوده و اگر به سوی طلا دستش دراز شد، حق با تو است .
ما انسان ها و به اصطلاح آدم های بزرگ گاهی همانند بچه ها هستیم . دست به سوی آتش دراز می کنیم تا آن را بر داریم و بخوریم؛ چون از عواقب و اثر سوزندگی آتش بی خبریم . اگر آثار و عواقب ترک نماز و روزه و ارتباط با خدا، خوردن مال حرام و مال یتیم، غیبت و تهمت و سایر گناهان را می دانستیم و آن را در وجود خود حس می کردیم، هرگز گناه نمی کردیم؛ زیرا بچه به دلیل نادانی دست به سوی آتش یا لجن دراز می کند؛ ولی ما بزرگ ترها با ترک نماز یا سستی و کاهلی در آن و یا انجام هر گناه دیگر، همه هستی خود را به آتش می کشیم؛ بلکه خود را هیزم جهنم می کنیم:
"پس از آتشی که هیزم آن مردم بد کردار و سنگ خارا است، بپرهیزید". (2) "آن ها جز آتش جهنم در شکم های خود فرو نمی برند". (3) نه تنها دست به سوی لجن دراز می کنیم، بلکه آن را سر می کشیم؛ چنان که قرآن باطن کارهای ما را این گونه گزارش می دهد:
«لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُن؛ (4) غذایی جز چرک و خون نصیب شان نمی شود. این طعامی است که آن را جز خطاکاران و گنهکاران نمی خورند».
در این جا فقط به دو روایت معروف در مورد عواقب سبک شمردن نماز که جامعیّت دارد، اشاره مى کنیم:
الف) حضرت رسول (ص) مى فرماید: «هر کس نماز را سبک بشمارد، دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا هنگامى که از قبر بیرون مى آید. آنچه در دنیا به آن دچار مى شود:
1. خداوند برکت را از عمر او بر مى دارد.
2. خداوند برکت را از روزى اش بر مى دارد.
3. چهره خوبان از او گرفته مى شود.
4. کار نیک وى پاداش نخواهد داشت.
5. دعایش به اجابت نمى رسد.
6. از دعاى خوبان بهره‏اى نخواهد برد.
امّا آنچه هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1. با ذلت و خوارى مى میرد.
2. گرسنه از دنیا مى رود.
3. تشنه مى میرد.
امّا آنچه در قبر گریبانش را مى گیرد:
1. خداوند ملکى را در قبر وى مى گمارد تا او را شکنجه دهد.
2. قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3. درون قبر وى تاریک خواهد بود.
آنچه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1. خداوند فرشته‏اى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمین بکشد.
2. با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3. هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افکند». (5)
ب) امام صادق (ع ) فرمود: رسول الله (ص ) فرمود: «لیس منی من استخف بالصلوه لایرد علی الحوض لا والله ؛ (6) به خدا قسم! از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد و کنار حوض کوثر بر من وارد نمی شود».
نماز زمینه ساز توفیق های مختلف و یاری کننده انسان در عرصه های متفاوت زندگی مادی و معنوی است . خداوند در قرآن می‌فرماید: «از شکیبایی و نماز یاری جویید. به راستی این (کار) گران است؛ مگر بر افراد فروتن و متواضع ». (7)
ارتباط با خداوند و چنگ زدن به ریسمان الهی و پیوند دائمی با خداوند، انسان را بسیار یاری می کند تا بتواند ناهمواری ها را هموار و سختی ها را پشت سر بگذارد.
نکته مهم: دوست بد در انحراف انسان بسیار مؤثر است که خودتان هم گفتید در همنشینی با دوستانم این طور شده ام. توصیه می کنیم برای خدا از دوستانی که شما را نسبت به نماز بی اهمیت می کنند، فاصله بگیرید و با افراد با خدا و با نماز و با مکان های مذهبی مانند مساجد بیش تر ارتباط برقرار نمایید.
تذکر:
هیچ کس با خواندن یک یا چند کتاب و رساله یا پای منبر نشستن و موعظه شنیدن، به معرفت لازم و محرک و شوق آور در مورد خدا و نماز نخواهد رسید. این ها تماماً ابزارهایی هستند که می توانند سبب بیداری و آگاهی انسان گردند؛ درست مثل همین نامه که برای شما نوشته ایم. آنچه آگاهی ها را به «نور» و «هدایت» تبدیل می کند و به معرفت محرّک و مشوّق مبدّل می سازد، «اراده و تصمیم جدی، عمل آگاهانه و خالصانه» شما است.

پی نوشت ها:
1. مؤسسه البهجه، بهجه القلوب ( زندگی نامه آیة الله بهجت )، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت بهجت ، ص 16.
2. بقره (2)، آیه 24.
3. بقره (2)، آیه 174.
4. الحاقه (69)، آیه 35 و 36.
5. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق . ج 1، ص 172 و 171.
6. حاج شيخ عباس قمي، سفينه البحار، دار الاسوة الطباعة و النشر، 1422 ه.ق، واژه "صلاه".
7. بقره (2)، آیه 45.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها