اخلاق

مایل هستم در دوره های آموزش شیوه های نوین تبلیغات فرهنگی شركت كنم ...
اگر بخواهيم تبليغات را از ديدگاه قرآن بررسی كنيم متوجه اين موضوع خواهيم شد كه انبياء الهی با توجه به مقتضيات زمانی و مكانی و اجتماعی، از انواع مختلف تبليغات است

خیلی مایل هستم در دوره های آموزش شیوه های نوین تبلیغات فرهنگی شركت كنم اما جایی را نمی شناسم كه به طورمنسجم وكامل این كار را انجام دهد و واقعا برایش ارزش داشته باشد.لطفا راهنمایی بفرمایید.

برادر گرامی! اهميت تبليغات در جهان امروز، وجوه مختلفی دارد كه میتواند مورد بررسی قرار بگيرد؛ تبليغات، ابزاری برای انتقال فرهنگ و بيانكنندهی پيشرفتها و كاركردهای علمی و فرهنگی و بازگو كننده عقايد گروهها و فرهنگها است. اين تبليغات میتواند وحدت آفرين باشد و يا در جامعه هيجان مثبت و منفی ايجاد میكند. بنابر اين در وجه مثبت خود ضرورت دارد و باعث ارتباط مستحكم و لازم بين مؤلفههای مختلف میشود.

اما تبليغات به گروههای ديگری نيز تقسيم میشود، مثلا تبليغات سفيد كه به تبليغات روشن و مستقيم گفته میشود و از طريق راست گويی و بيان حقيقت انجام میشود كه متاسفانه اين نوع تبليغات در جهان امروز، بسيار كم رنگ است و جای خود را به تبليغات خاكستری داده كه در آن نوع پيام و منبع پيام، نامشخص و نامفهوم است.

گروه ديگر تبليغات، تبليغات سياه هستند كه پيامهای ساختگی و نادرست نيرنگ آميز را ارائه میكنند كه در بيشتر در جنگهای سياسی از اين شيوه استفاده میشود. يكی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی در تعريف مبارزه با نظام میگويد: اگر ما مسير نظام جمهوری اسلامی را 100 كيلومتر فرض كنيم، 90 كيلومتر آن تبليغات است كه اين اهميت بحث تبليغ را نشان میدهد.

حال اگر بخواهيم تبليغات را از ديدگاه قرآن بررسی كنيم متوجه اين موضوع خواهيم شد كه انبياء الهی با توجه به مقتضيات زمانی و مكانی و اجتماعی، از انواع مختلف تبليغات استفاده میكردند كه میتوان نزديك به 250 شيوه تبليغی را از قرآن استخراج كرد.

يكی از مهمترين روشهای تبليغی پيامبران، روش استدلال و منطق است كه حدود 10 آيه قرآن به آن اشاره دارد. بيان صريح عقايد، نصيحت و خير خواهی، مهربانی و شفقت ورزی، يادآوری نعمتهای الهی، انذار و هشدار، پاسخ آرام و مدارا با تهمتها و خشونتهايی كه نسبت به پيامبران و بزرگان روا داشته میشد، عدم درخواست مزد و تبيين آن برای مردم، ما از شما مزدی نمیخواهيم، مگر اينكه ايمان بياوريد، از ديگر روشهای تبليغی پيامبران بوده است.

هجرت، برای يافتن عرصههای جديد تبليغ در دين كه در 5 آيه قرآن به آن اشاره شده است، به كاربردن روشهای مقايسهای بين اديان توحيدی و اديان ديگر، تشويق و ترغيب، مرحله بندی دعوتها، اميد بخشی و پرهيز از يأس، استفاده از همه فرصتها، جدال و مناظره نيكو، برائت از مشركان كه در چهار آيه قرآن به آن اشاره شده، از جمله روشهايی بوده است كه پيامبران در تبليغ دين از آن استفاده میكردند.

همراهی پيامبران با مخالفان و قبول سخنان درست آنها و در مقابل ارشاد آنها در مواضع انحرافی، استفاده از روش تبشير و فعاليت پنهانی، روش مبارزه علنی با شرك، روش خطاب توأم با عقل و فطرت، تحريك ايمان، استقامت، روش نظم و وقت شناسی، دعوت به اصلاح اقتصادی در جامعه، خطابه و سخنوری، بيان حكمتهای ظريف و دقيق، تكلم به زبانهای متعدد؛ حتی زبان حيوانات، احقاق حق و داوری عادلانه، شكر دائمی، استفاده از صدای نيكو در تبليغ دين، پيشتازی در خيرات و توجه به خانواده،تأسيس كعبه، مسجد و مراكز تبليغی، اهتمام به نماز و زكات و احكام الهی، مهمان نوازی، تشكيل كادر اصلی و مركزی برای تبليغ عامه، از جملهی شيوههايی است كه در قرآن كريم برای تبليغ وجود دارد.

تبليغات در جهان امروز، به دليل بهرهگيری از ره يافتهای تكنولوژی مدرن و متنوع، بسيار پيچيده و حساس است و متخصصان زيادی در اين امر تلاش میكنند كه بعضی از اين روشهای تبليغی، با قرآن سازگاری دارند و برخی نيز مخالف دستورات قرآنی است. به عنوان مثال برخی از روش استدلالی كه در جهان امروز مورد استفاده قرار میگيرد، جای خود را به روش شبه استدلالی و گرفتن ژست استدلال گرايانه داده است.

1) روش تدريجی يا مرحلهای، يكی از روشهای نافذ و بسيار قوی است كه جهان كفر در طول سالهای متمادی آن را مرحله به مرحله انجام میدهد؛ بر خلاف ما كه میخواهيم در كارهای خود را يكباره و به روش بلدورزی انجام دهيم.

2) روش شرطی، يكی ديگر از روشهای تبليغی است كه در تبليغ مسائل فرهنگی و تجاری زياد استفاده میشود و عموماًبرای مسخ فرهنگ جوامع استفاده میشود؛ به عنوان مثال جا انداختن اين مطلب در ذهن افراد كه پوشش و حجاب برای افراد سطح پايين جامعه است و افراد با فرهنگ، بايد از پوشش نامناسبی برخوردار باشند كه اين، يك جور شرطی كردن افراد است.

3) روش نفی و اثبات، يكی ديگر از اين روشها است كه مانند روش استدلال است؛ اما از نوع منفی، كه در واقع میتوان گفت تبليغ خود به وسيله تخريب شخصيت ديگران است.

4) روش جنگ روانی و تحريك احساسات افراد، سوق دادن روحيهها به جهت خاص، روش طرح ناگهانی كه معمولاًدر تبليغات تلويزيونی از آن استفاده میشود؛ به عنوان مثال پخش آگهی بازرگانی در اواسط يك برنامه تلويزيونی كه در نوع خود بسيار تأثيرگذار است.

5) روش جو سازی، يكی ديگر از اين روشها است؛ مثل بحث تروريست بودن مسلمانان يا بحث انرژی هستهای است كه جهان استكبار از روش جوسازی بر ضد ايران استفاده میكند كه البته اين روش در دراز مدت، محكوم به شكست است. اما در كوتاه مدت تأثيرات خود را میگذارد.

6) روش تكرار، يكی از روشهای اثرگذار است كه میتوان مطلب يا مسألهای را بارها تكرار كرد تا تبديل به باور شود؛ مثل شايعه سازی.

استفاده از ستارههای ورزشی، سينمايی، فرهنگی و علمی، يكی ديگر از اين كارها است كه میتوان برای تبليغ از آنها در جنبههای مثبت استفاده كرد. تظاهر كردن و خود را طرفدار ملتها دانستن، يكی ديگر از روشهای تبليغی امروز است.

 اصول تبليغی قرآنی، میتواند بيانگر وجه تمايز تبليغات قرآنی از غير قرآنی باشد؛ تعهد به اخلاق و ارزشهای اسلامی و اينكه به آنچه تبليغ میكنيم وفادار باشيم، توجه به حكمت، واقع نمايی و پرهيز از بزرگنمايی، همه سونگری و سنجش همه جوانب، مبتنی بودن تبليغات ما بر فطرت انسانی، پيش تازی اسوهها در عمل كه بسيار مهم است و كسانی كه تبليغات كار دينی میكنند خود بايد در جلوی ديگران حركت كنند، از جملهی اين اصول قرآنی است.

در مكتب قرآن، توجه به رشد و تعالی همه جانبه انسان است، اما در تبليغات نوع غربی يا هيچ خاصيتی برای رشد و تعالی انسان نيست و يا او را به نقطه نازلتری میبرد و به ابتذال رهنمود میكند.

در پايان بايد گفت كه تأثير تبليغات قرآنی، بسيار عميق و پايدار است. اما تبليغات غربی چون با فطرتها سازگاری ندارند، چندان عميق نيست و همان گونه كه قرآن گفته، حيله و مكر شيطان ضعيف است و در دراز مدت خاصيت خود را از دست خواهد داد.

آدرس مراكزی كه در صدد برقراری دوره های آموزشی"مدیریت فرهنگی" هستند:

1. مدیریت فرهنگی: ( <http://www.modirfarhangi.gigfa.com/wordpress/>)

2. مركز آموزش های فرهنگی كاربردی : (<http://www.octc.ir/portal>)

بهترين شيوه كمك به نيازمندان فاميل چيست؟
كمك به نیازمند و دستگیری از آنان یكی از كارهای شایسته است كه خشنودی خداوند را در بر دارد ...

مبالغي را به صورت ماهانه از برخي اقوام جمع آوري مي كنيم جهت كمك به نيازمندان فاميل. مي خواستم بدانم كه بهترين شيوه كمك به نيازمندان فاميل چيست؟ ماهانه مبالغي به آن ها بدهيم، اقلام غذايي براي آن ها تهيه كنيم؟ يا ... اگر كمك مستقيم باعث خجالت آن ها شود چه كنيم؟

كمك به نیازمند و دستگیری از آنان یكی از كارهای شایسته است كه خشنودی خداوند را در بر دارد.

برای كمك به آنان باید ابتدا نیازشان را شناسایی كنید ،به هر كدام بیشتر نیاز داشتند همان را اهدا كنید. حال با خریدن اقلام غذایی یا هر چیز دیگر باشد. بهترین شیوه، كمك پنهانی است. زیرا باعث حفظ كرامت و عزت نفس آنان می شود، می توانید برای اینكه رو در رو نشوید شماره حساب از آنان دریافت كرده و مبالغ را به حسابشان جاری كنید تا موجب خجالتشان نشود و آنچه خود بیشتر نیاز دارند ، تهیه كنند. و حتی اگر توانستید كاری كنید كه متوجه نشوند كه این كمك  از جانب شما است.

برای توضیحات بیشتر با شماره (09640) تماس بگیرید.

بهترين راه براي پيشگيري از اعتياد چيه؟
چشم انتظار معجزه نباشيد، خوشبختي تصادفي نيست، راه و رسم آن را در زندگي بايد آموخت، خوشبختي بدين معني نيست كه خانواده درگير مشكلات و اختلافات نشود. ما بايد ...

دو سوال داشتم:

1-مهم ترين چيزي كه ميتونه مانع خوشبختي يه خونواده بشه چيه؟(نداشتن درستي و صداقت با همديگر،نبود گذشن،مسئوليت ناپذيري،صبور نبودن،بي پولي،نبود مهرباني و صميميت)

2-بهترين راه براي پيشگيري از اعتياد چيه؟(خانواده،دوستان،مدارس و دانشگاه ها،صدا و سيما يا ...)

پرسشگر محترم! قبل از بيان هر مطلبي توجه شما را به نكات ابتدايي جلب مي كنيم:

1- چشم انتظار معجزه نباشيد، خوشبختي تصادفي نيست، راه و رسم آن را در زندگي بايد آموخت، خوشبختي بدين معني نيست كه خانواده درگير مشكلات و اختلافات نشود. ما بايد ياد بگيريد چگونه اختلافات و مشكلات و بحران هاي زندگي را مديريت كنيم.

2- طبق نظر اكثر روان شناسان و آموزه هاي اديان بشري، در خانواده خوشبخت، اعضاي آن معقتدند و هيچگاه از ياد خدا غافل نمي شوند و در لحظه لحظه زندگي به او توكل مي كنند، لذا با اين انرژي مثبت مشكلات را ناچيز مي بينند.

3- مهمترين مشخصۀ خانوادۀ خوشبخت، خوش اخلاقي، خوش خلقي و خوش رفتاري در ميان اعضاء آن است، قدرت كنترل عصبانيت خود را داشته باشيد. راه هايي به كار ببريد تا در صورت بروز عصبانيت رفتار ناشايسته اي از خود بروز ندهيد.

4- مشكلات، بخش لاينفك زندگي است، خانواده آگاه، با مشكلات با صبر و حوصله برخورد مي كنند. در ميان اعضاي خانواده الفاظ خودخواهانه به طور كلي رد و بدل نمي شود، چرا كه اعضا به گفتگو و مشورت منطقي معتقدند و احساس مسوليت مي كنند. به خاطر داشته باشيد عملكردهاي شماست كه داستان زندگي تان را ترسيم مي كند، خانواده با برنامه ريزي در زندگي براي رسيدن به چشم انداز جمع با يكديگر مشاركت فعال مي كنند. خانواده خوشبخت  هدفمند و با برنامه ريزي به پيش مي روند، اگر از خود توقع زيادي نداشته باشد، سال ها در همان پله اي كه بوده درجا مي زند. پس به اهداف بلند فكر كنيد.

براي داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگي زناشويي، ارتباط سالم و سازنده ميان زن و مرد، نياز اصلي است و حرف اول را ميزند. اما در بعضي موارد از ارتباطات زناشويي موانعي بر سر راه قرار مي گيرد كه البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگي دارد و كاملاً دو طرفه است.

- اما مهم ترين موانع خوشبختي از قرار زير است:

1- جر و بحث: يكي از مسائل اساسي در حفظ ارتباط، پرهيز از جر و بحث و جدال هاي تند بر سر مسائل گوناگون و گاه كم اهميت است. اين گونه بحث ها آثاري مخرّب بر روابط انساني بر جاي مي گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوري و رنجش خاطر همسران مي شود.

2- سخت گيري: سخت گيري در خانواده مصاديق مختلفي دارد. از جمله آن ها مي توان به بهانه گيري در امور خانه اشاره كرد. تجربه ثابت كرده است كه اين عمل جز ناراحتي خود و دلسردي همسر نتيجه اي در بر نخواهد داشت.

3- سخنان فتنه انگيز: يكي از مهم ترين عوامل اختلاف بين زن و شوهر اين است كه يكي يا هر دو خوبي هاي مرد و زن ديگري را به رخ هم بكشد. اين گونه مقايسه هاي نا به جا فتنه انگيزي بزرگي در زندگي ايجاد خواهد كرد و جز تلخي و سردي كانون خانواده نتيجه اي به دنبال نخواهد داشت.

4- تعصب و بي اعتمادي: گاهي در اثر عوامل مختلفي از قبيل علاقه افراطي و يا بدبيني ممكن است زن يا مرد نسبت به هم حساسيت بي مورد پيدا كنند. به طوري كه در حفظ و پاكدامني هم دچار وسواس و سخت گيري بي جا شوند. اين گونه رفتارها و كنترل هاي افراطي زمينه رواني را براي سقوط انسان به سمت فساد و بي قيدي فراهم مي كند. زيرا روح انسان در برابر فشار، عكس العمل نشان مي دهد و شانه خالي مي كند. پيامبر اكرم(ص) در اين رابطه مي فرمايند: تعليم دهيد و آسان گيريد. سخت نگيريد و نويد دهيد و ديگران را طرد نكنيد.

5- ترشرويي: درست است كسي كه ناراحتي و خستگي روحي دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار مي شود. ولي اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور مي دهد. انتقال ناراحتي مسائل بيرون از منزل به همسر و يا بالعكس در ارتباط همسران مانع بزرگي در حفظ آرامش و سكون خانواده خواهد بود. حضرت علي(ع) در نهج البلاغه مي فرمايند: «الْمُؤمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزنُهُ فِي قَلبِه‏» شادى مؤمن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان است‏.(1)

6- ناسزا گويي: در روابط زناشويي اگر گاهي كدورتي پيش آمد كرد، نبايد با كلمات تند و ناشايست بر آتش قهر آن دامن زد. بايد مواظب بود كه سخني از دهن پريده نشود كه بعداً موجب خجالت و شرمساري از طرف مقابل گردد. به طور كلي اخلاق در كلام، يكي از پشتوانه هاي تضمين كننده روابط زن و مرد به شمار مي رود.

7- اهانت: خداوند توهين و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است.(2) سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر كدام موجب آزار ديگري مي شود؛ كه علاوه بر كيفر الهي و عقوبت اُخروي، آرامش و سلامت زندگي را هم به هم مي ريزد.

8- انتقاد ناپذيري: اسلام و تربيت ديني كاملاً روحيه انتقاد پذيري را تأييد مي كند امام جواد(ع) مي فرمايند: «الْمُؤمِنُ يَحْتاجُ إلي ثَلاثِ خِصال: تَوْفيق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ»(3) مومن نياز دارد به توفيقي از طرف خدا و به پندگويي از طرف خودش و به پذيرش از كسي كه او را نصيحت كند. خطر انتقاد ناپذيري، اين است كه محبت ميان زن و شوهر را كمرنگ مي سازد و حس لجاجت را در آنان تقويت مي كند.

- بيان راهكارهايي جهت پيشگيري از اعتياد براي والدين و مربيان:

در اين راه دو تفكر ريشه اي وجود دارد:

1- اين كاملاً بي نتيجه است كه مسئولين فقط مانع توليد و عرضه مواد مخدر شوند، زيرا اين مسئله به مرور زمان غير ممكن مي شود، بلكه بايد بيشتر تلاش  در جهت ممانعت از به وجود آمدن وپيشترفت اعتياد باشد. يعني قدم اول مبارزه بامواد مخدر نيست بلكه هدف پيشگيري از بوجود آمدن اعتياد است.

2- بهترين روش براي جلوگيري از اعتياد معالجه آن نيست، بلكه پيشگيري از بوجود آمدن آن است. طي ساليان گذشته متخصصين به اين نتيجه رسيده اند كه يك برنامه صحيح پيشگيري از اعتياد خيلي زود تر از آن چيزي كه قبلاً تصور مي كردند بايد آغاز شود.

بنابراين آنقدر كه پيشگيري از ايجاد اعتياد اهميت دارد معالجه آن از اين اهميت بر خودار نيست.

تمام تحقيقات دراز مدتي كه تا كنون دردنيا در اين زمينه انجام شده نتايجي مشابه داشته وآن اين است كه، كودكاني كه در دوران كودكي از سلامت روحي و جسمي برخوردارند و زندگي رضايت بخشي دارند كمتر در خطر اعتياد مي باشند و برعكس كودكاني كه از اين شرايط برخوردار نيستند علائم واضحي نشان مي دهند كه احتمال گرايش آنها به اعتياد را در آينده بخوبي نشان مي دهد.  

امروزه محققين مي توانند با اطمينان بگويند: كودكي كه در زندگيش تعادل وجود دارد و از نظر جسمي ورواني زندگي رضايت بخشي دارد شخصيت مستحكمي مي يابد و مشكلات را بهتر تحمل مي كند وداراي اعتماد به نفس قوي مي شود، اين كودكان نيازي  براي روي آوردن به مواد مخدر در خود نمي يابند.

- بر اساس همين آگاهي ها براي پيشگيري صحيح از اعتياد فرزندان براي والدين و مربيان راهكارهايي پيشنهاد مي كنيم:

1- استفاده از مباني ديني بهترين راه پيشگيري از اعتياد در سطح كشور است. مردم جامعه ما به دليل علاقه و توجه خاص به مباني ديني، از اين طريق مسايل را بهتر ميپذيرند لذا تمامي دستگاههاي مسوول در امر مبارزه با مواد مخدر از اين طريق بايد درصدد پيشگيري از اعتياد بر بيايند، زيرا مهمترين عامل كه به ويژه در جوانان سبب تمايل به سمت اعتياد است نداشتن رشد و تربيت اسلامي و مكتبي است.

2- براي پيشگيري از ابتلاي جوانان به بلاي خانمانسوزاعتياد، يكي از راهها، آموزش وآشنا كردن آنها با مصائب مواد مخدر است.

3- ديگر راه مراقبت از جوانان اين است كه والدين آنها را آماده برخورد با مشكلات كنند. با انكار، هيچ مشكلي حل نمي شود، بلكه فقط بر آن سرپوش گذاشته مي شود. والدين بهتر است چشم هاي خود را باز نگه دارند و به خود بگويند: «هر نوجواني حتي بچه ها مي توانند دچار مشكل مصرف مواد و الكل شوند.»

4- راه ديگر براي اينكه بتوانيم از اعتياد جلوگيري كنيم اين است كه دو خانه اصلي جوان يعني خانه و مدرسه را به مكانهايي امن تبديل كنيم. وقتي نهاد خانواده را تقويت و آن را آسيبناپذير كرده و جوانان را با قدرت و توانمندي از لحاظ روحي وارد اجتماع كنيم بسياري از آسيبها آنها را تهديد نميكند.

5- از عوامل مهم گرايش به سمت اعتياد، بيكاري جوانان و نوجوانان است. در فصل تابستان با توجه به وجود اوقات فراغت بايد بستر براي غني كردن اين اوقات فراغت براي جوانان و نوجوانان فراهم شود. البته سرگرميها بايد داراي سه مشخصه اصلي شامل نشاطبخشي، هدفمندسازي و هدفگذاري و مهارتآموزي باشند.

 

پي نوشت ها:

1. نهج البلاغه، محمد دشتي، حكمت333، نشر لقمان، چاپ سوم، 1379ش.

2. اصول كافى، محمد بن يعقوب كليني، تهران دارالكتب الاسلامية. ج 2 ص 351.

3. مجلسي، بحارالأنوار، نشردار الاحيا التراث العربي بيروت1403 ق. ج 72، ص 65، ح 3.

حال چگونه مي توانم ايشان را تغيير دهم؟
همانطور كه خود اشاره كرديد، مدت زيادي از زندگي مشترك شما نگذشته است و هرتغيير پايداري نياز به زمان دارد، وگرنه آن تغيير چه مثبت باشد و چه منفي، پايدار نخواهد...

من مدت كوتاهي است با زني كه قبلا حجاب مناسبي نداشته است ازدواج كرده ام. و هم اكنون با صحبتهايي كه با او كرده ام چادر مي زند. ولي رعايت حجاب از طرف او صرفا بخاطر رضايت من است و بخاطر عقيده و علاقه او به حجاب نيست . و هرچه از دين و قيامت براي او صحبت مي كنم مي گويد همه را قبول دارم ولي از كودكي به چادر نزدن عادت كرده ام و نمي توانم آنطور كه تو مي گويي مسائل حجاب و ارتباط با نامحرم مثل دست دادن را رعايت كنم. و اين مسائل و ارتباطات( حجاب ناقص و دست دادن با بعضي از نامحرم ها براي ايشان عادي شده است.حال چگونه مي توانم ايشان را تغيير دهم . خواهشمند است كه بنده را راهنمايي كرده و راه حلي اصولي و كارآمد پيش روي بنده قرار دهيد. 

توجه به چند نكته مي تواند براي شما بسيار راهگشا باشد و كمك كند كه سريعتر به زندگي ايدئال خود برسيد.

1- همانطور كه خود اشاره كرديد، مدت زيادي از زندگي مشترك شما نگذشته است و هر تغيير پايداري نياز به زمان دارد، وگرنه آن تغيير چه مثبت باشد و چه منفي، پايدار نخواهد بود.

2-تلاش شما براي همسرتان، بسيار مقدس بوده و صبر در اين راه نيز از طرف خداوند مأجور خواهد بود إن شاء الله.

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ يَا عَلِيُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ إِلَى الْإِسْلَامِ- وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِي.

اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: هنگامي كه رسول گرامي اسلام مرا به سوي يمن مي فرستاد فرمويد:

اي علي، با هيچ كس جنگ نكن تا اين كه او را به اسلام دعوت كني و به خدا سوگند اگر يك نفر به دست تو هدايت شود، براي تو بهتر از آن چيزي است كه خورشيد برآن مي تابد، در حالي كه ولايت تو را پذيرفته باشد.(1)

3- رمز يك تبليغ خوب و اثر گذار،داشتن اخلاق خوب و برخورد مناسب با ديگران است، اگر شما چنين در نظر بگيريد كه من براي خدا سعي در اصلاح ايشان دارم و بايد به عنوان يك شخص دين دار، متدين بودن خودم را با اخلاق خوب، تبليغ كنم، آنوقت مطمئن باشيد كه همسرتان مجذوب اخلاق خوب شما شده و بسيار سريعتر و راحت تر رويه خود را تغيير مي دهد.

4- در اين مدت،لازم است اگر خطائي از همسرتان سر زد، با تندي برخورد نكرده و حتما خود را ناراحت نشان دهيد، به طوري كه ايشان متوجه شوند، شما از اين اشتباه ناراحت شده و آن را نمي پذيريد، ولي بر اساس اخلاق اسلامي تندي و پرخاش نمي كنيد.

5- رفتارهاي مثبت ديني همسرتان را مورد تشويق قرار دهيد و رضايت قلبي خود را به ايشان اظهار كنيد.

6-صرفا ايشان را تشويق به مطالعه نكنيد،بلكه خود نيز اهل مطالعه باشيد و گاهي نكات مفيد كتاب را براي ايشان علامت زده و يا بيان كنيد.

در مورد بحثهاي اعتقادي كتابهاي شهيد دستغيب(توحيد،معاد،نبوت،عدل،امامت) بسيار مفيد بوده و در مورد حجاب نيز كتاب فلسفه حجاب شهيد مطهري بيان خوبي دارد.

عمل كردن به مجموع موارد ذكر شده،إن شاء الله تأثير مثبتي در زندگي شما خواهد داشت.

 

پي نوشت:

1. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، آل البيت، بيروت، ج 15،  ص 43.

باید چه كنم؟
سعی كنید از تنش و درگیری با آن ها دوری كنید . هر موقع بحثی می شود، با دوری از بحث و رفتن به اتاق تان زمینه را برای بحث شدید از بین ببرید. كاری نكنید...

وقتی با پدر و مادرم اختلاف نظر دارم به طور خیلی شدید باید چه كنم ؟ (بیشتر مشكلمان بر سر رفت و آمد من با دوستانم در خانه و بیرون از خانه است یا بر سر گوشی همراهم )

پرسشگر گرامی! اختلاف نظر با پدر و مادر هیچ اشكالی ندارد، ولی اگر اختلاف شدید شود و باعث بی احترامی یا جر و بحث با آن ها یا اذیت شدن شان بشود، جائز نیست و حرام است.

سعی كنید از تنش و درگیری با آن ها دوری كنید . هر موقع بحثی می شود، با دوری از بحث و رفتن به اتاق تان زمینه را برای بحث شدید از بین ببرید. كاری نكنید( هم در باره دوستان تان یا تلفن كردن تان) كه آن ها را حساس كند. به عنوان مثال برای مدتی گوشی همراه تان را از هر چیزی كه  حساسند خالی كنید . در معرض آن ها قرار دهید تا نسبت به این موضوع دیگر حساسیت نداشته باشند.

 در مورد دوستان تان مدتی طوری كه آن ها می خواهند ، رفتار كنید یا برای مدتی در برخورد با آن ها ، چه در منزل یا بیرون به گونه ای برخورد كنید كه والدین تان حساس نشوند . رفتار كاملا عادی از خود نشان دهید. تا از حساسیت آن ها كاسته شود. حتی اگر لازم است، مدت كوتاهی ارتباط تان را با ایشان قطع كنید تا  حساسیت شان از بین برود.

 والدین ما بیش ترین دلسوزی را برای ما دارند . در بيش تر مواقع حساسيت هاي آنان به جا و به حق مي باشد. نباید به خاطر دوست یا گوشی همراه ، محبت یا اعتمادشان را از دست بدهیم.

اگر در باره جزئیات قضیه توضیح  بدهید ، بهتر می توانیم شما را راهنمایی كنیم.

موفق باشید.

آيا از لحاظ شرعي من كار اشتباهي مي كنم؟
از لحاظ شرعي قطع ارتباط و رفت و آمد با خانواده همسرتان براي شما كار اشتباهي است و اين كه بخواهيد شوهرتان را نيز از رفت و آمد منع كنيد، اصلا جايز نيست و ...

من با خانواده شوهرم اختلاف پيدا كرديم ديگر تحمّلشان را ندارم ديگر نمي خوام رفت وآمدي داشته باشم ومي خواهم شوهرم هم رفت وآمد نداشته باشد، آيا از لحاظ شرعي من كار اشتباهي مي كنم؟

پرسش گر گرامي از لحاظ شرعي قطع ارتباط و رفت و آمد با خانواده همسرتان براي شما كار اشتباهي است و اين كه بخواهيد شوهرتان را نيز از رفت و آمد منع كنيد، اصلا جايز نيست و قطع رحم محسوب مي شود، مخصوصا براي شوهرتان قطع ارتباط با والدينش اصلا جايز نيست و حرام است.

ما نمي دانيم به چه علت شما  اختلاف پيدا كرديد، شايد اگر توضيح بيشتري مي داديد، دقيق تر راهنمايي مي كرديم، ولي به طور خلاصه بايد بگوييم كه اين اختلافات كم و بيش در غالب خانواده ها وجود دارد، و نبايد اين اختلاف ها باعث جدايي شوند، فرزندان در مقابل والدين بايد تواضع كنند و با مدارا و بخشش و مهرباني و مديريت رفتارهاي شان، از اين اختلافات كم كنند، البته والدين يا خانواده همسر نيز به خاطر بد رفتاري ها ودخالت هاي بي جا، حتما در پيش گاه خداوند مسئول هستند، ولي از آن جايي كه غالبا تغيير آن ها ممكن نيست، بهتر است با مدارا و بخشش و مديريت رفتار ها از اين اختلافات كم كنيد.

در مكاتبۀ بعدي با توضيح بيشتر و بيان علت ما را در پاسخ گويي بهتر ياري كنيد.

اگر طلاق بگیرم، گناه می كنم؟
در زندگی مشترك ممكن است انسان به مشكلات و اختلاف سلیقه های زیادی برخورد كند. نمی شود به خاطر این مسائل زندگی اش را به هم بریزد. متاسفانه برای ما ننوشته اید ...

من از زندگی مشترك با همسرم ناراضی هستم و شوهرم اون چیزی نبود كه من می خواستم و می دانم كه با طلاق زندگی آسوده تری دارم می خواستم بدانم اگر طلاق بگیرم، گناه می كنم؟

در زندگی مشترك ممكن است انسان به مشكلات و اختلاف سلیقه های زیادی برخورد كند. نمی شود به خاطر این مسائل زندگی اش را به هم بریزد. متاسفانه برای ما ننوشته اید كه به چه علتی از زندگی مشترك با همسرتان ناراضی هستید و شوهرتان آن چیزی نبود كه می خواستید؟ زیرا معمولا برای ازدواج موفق، قبل از اینكه دو طرف تصمیم به ازدواج بگیرند، خود را كاملاً معرفی كرده و انتظارات و علاقه ها و خواسته ها و نیازها و موضوعاتی را كه برای آن ها مهم است، به طرف مقابل می گویند تا هر دو با آگاهی از شخصیت اصلی همدیگر ازدواج داشته باشند و این دلیل های مختلفی ممكن است داشته باشد از جمله اینكه این امر توسط شما به طور كامل انجام نشده یا نادیده گرفته شده است و یااینكه طرف مقابلتان از صداقت كافی برخوردار نبوده و شاید هم توقعات شما بالا رفته است!...

هم چنین ننوشته اید در كجای مسیر زندگی مشترك هستید؟ ابتدای آن و یا این كه چند سالی است كه زندگی مشتركتان را شروع كرده اید؟ آیا فرزندی هم دارید و یا نه ؟ راهنمایی در باره درست و غلط بودن طلاق در شرایط فعلی نیاز به روشن شدن پاسخ های این سوالات و نیز توضیحات بیشتری از جانب شما دارد كه می طلبد برای ریشه یابی دقیق مشكل و رسیدن به راهكار اساسی، با مشاوری دینی، به صورت حضوری و یا تلفنی صحبت نمایید.جهت این منظور می توانید با شماره(09640) تماس حاصل فرمایید.

نوشته اید :"می دانم كه با طلاق زندگی آسوده تری دارم"

از شما می پرسم این دانایی را از كجا به دست آورده اید ؟ آیا تا به حال درد دل همسرانی كه چند وقتی است طلاق گرفته اند و از آب و تاب افتاده اند گوش كرده اید؟ آیا سرنوشت آنها در جامعه و نوع نگاه مردم به آنها را دیده اید؟

اگر كمی دقت كنیم این واقعیت جامعه را می بینیم كه حتی زنان و مردانی كه از همسران خود به دلایلی محكم جدا می شوند برای شروع زندگی مشترك دیگر با مشكلات زیادی روبرو می شوند كه از جمله آنها سرگردانی و حیران تا ازدواج مجدد و رفتارهای غیر منطقی مردم با ایشان  است.

توصیه ما به شما :

فعلا به طلاق فكر نكنید. حتی از این واژه استفاده ننمایید. طلاق آخرین راه حل است. طلاق، طبق روایات مبغوض ترین حلال هاست كه در شرایط اضطراری محقق می شود. پس سعی كنید علل عدم موفقیت خود در زندگی مشترك را پیدا كنید. شاید خواست خداوند این باشد كه این پیوند گسسته نشود. آیا در این مورد تامل كرده اید؟

پس با كمی فكر و مشورت از دیگران به جای جدایی به فكر حل مشكلات خود باشید. برای اطمینان بیشتر و تصمیم گیری نهایی برای ادامه رابطه و ماندن در ازدواج و یااقدام به جدایی و طلاق، از مشاوران با تجربه كمك بگیرید. در این زمینه نیز می توانید با شماره (09640) بدون كد، تماس گرفته و از راهنمایی های مشاوران این مركز بهره بگیرید.البته  بعد از مشورت با كارشناس، اگر قرار به طلاق گرفتن شد،می توانید اقدام به جدایی كنید و گناهی نكرده اید.

مطالعه كتاب های زیر را توصیه می كنیم:

"تا ساحل آرامش" اثر آقای عباسی

"گلبرگ زندگی" اثرحسین دهنوی

چطور بر خشمم در برابر همسرم غلبه كنم؟
شناخت و آگاهی نسبت به علت رفتار نامناسب و خشم شما، مهم ترین چیزی است كه قبل از پاسخ باید مورد توجه قرار بگیرد و روشن شود. زیرا شناخت ریشه ها و برطرف ساختن ...

چطور بر خشمم در برابر همسرم غلبه كنم؟

شناخت و آگاهی نسبت به علت رفتار نامناسب و خشم شما، مهم ترین چیزی است كه قبل از پاسخ  باید مورد توجه قرار بگیرد و روشن شود. زیرا شناخت ریشه ها و برطرف ساختن انگیزه ها یكي از راه های درمان است.

متاسفانه برای ما ننوشتید علت خشم  چیست؟ یعنی همسرتان چگونه رفتار می كند كه باعث خشم شما می شود؟ مسلماً رفتاری كه همسرتان با شما دارد،یا خشم شما بدون علت نخواهد بود. به همین جهت احتمال تغییر رویه و رفتار با شناسایی و رفع عامل بروز این گونه رفتارها افزایش می یابد.

 لازم است بعضی از موارد توضیح داده شده و برخی از ابهامات برطرف شود:

بداخلاقی بیش تر در چه مواردی است و علت  چیست؟در چه مواردی با همسرتان اختلاف دارید؟ آیا همیشه تندخو هستید و یا در بعضی مواقع، مثل مواقعی كه از كار روزانه خسته باشید؟ در زمانی كه مشكلات روزمره به شما فشار می آورد؟ علاوه بر این كه آیا شما شاغل هستند ؟

لازم است در نامه ای دیگر توضیح بدهید تا بتوانیم راهنمایی های كاربردی را تقدیم كنیم. اما تا فرصت بعدی توصیه می كنیم :

در گام اول سعی كنید علت رفتارهای غلط خود و همسرتان را پیدا كنید.در این زمینه مراجعه به متخصصان مربوطه و روانشناسان و مشاوران با تجربه كه نگرش اسلامی دارند، تا حد بسیار زیادی می تواند شما را كمك كرده،بتوانید علت رفتارها را شناخته و راهكارهای درمانی و تغییر و اصلاح رفتار خود و شوهر را امتحان كنید. از این جهت امیدتان را از دست ندهید. بر تلاش و كوشش تان بیفزایید.

دومین راه از راه اول سخت تر به نظر می رسد. اگر تمامی راه های درمانی را طی كردید و در نهایت به نتیجه ای نرسیدید، شیوه ای را در پیش بگیرید كه مشكلات زندگی شما در همین حد باقی بماند و افزایش نیابد. این راه از آن جهت سخت است كه نیاز به فداكاری بسیار و بالابردن صبر و تحمل و پرهیز از كارهایی دارد كه منجر به تنش در زندگی زناشویی شما می گردد. نیز خویشتنداری و گذشت از بسیاری از خواسته های به حق زندگی، می باشد. البته آنچه مهم است ،داشتن درك و شناخت صحيح از مشكلات و چگونگي برخورد با آن ها و نيز چگونگي توجه به عنايات الهي است. به هر حال امیدوار باشید.

فراموش نكنید تحمل همسر نشانه حلم و صبر در برابر مشكلات است. این برخورد حاكیاز سازگاری و بزرگواریو احساسمسئولیت میباشد. دستور اسلام در اینموارد چشمپوشی با هدف كسب رضایت پروردگار است.

پس با خدا معامله كنید كه خداوند ناظر بر اعمال بندگانش می باشد. صبر و تحملی كه در زندگی متحمل می شوید، در منظر الهی است. یقیناً باعث افزایش درجه و رتبه شما و اجر و ثواب بسیار می گردد.

در صورت تمایل می توانید با شماره 09640 (بدون كد) تماس گرفته و از مشاوره تلفنی مشاوران و كارشناسان این مركز نیز بهره مند شوید.

راهكارهاي تقويت دين در نوجوانان چيست؟
ايمان ديني نيروي معنوي سرشاري را در درون نوجوان به وجود مي آورد كه به كمك آن مي توان مسير پر فراز و نشيب اين دوران را طي كند و در برابر مشكلات و محروميت هاي ...

راهكارهاي تقويت دين در نوجوانان چيست؟

ايمان ديني نيروي معنوي سرشاري را در درون نوجوان به وجود مي آورد كه به كمك آن مي توان مسير پر فراز و نشيب اين دوران را طي كند و در برابر مشكلات و محروميت هاي خاص آن، با رغبت و خواست دروني ايستادگي كند.

اگر تحمل محروميتي از روي اعتقاد و ميل و رغبت باشد، ايجاد عوارض رواني نمي كند. در صورتي كه اگر چنان اعتقاد دروني در كار نباشد، چه بسا محروميت ها به پيدايش عقده ها و ساير عوارض رواني منتهي شوند.

خانواده هايي كه تربيت ديني فرزندان را جدّي نمي گيرند يا خود از تربيت ديني محرومند، بيشترين آسيب ها را در ارتباط با فرزندان نوجوان خود متحمل مي شوند.

اعتقادات ديني اگر به طرز صحيحي در نوجوان شكل گيرد، پناهگاه روحي بي نظيري است كه مي تواند كشتي طوفان زده نوجوان را از خطر واژگوني نجات دهد.(1)

منابع غني اسلامي ما سرشار از آموزش ها و راهنمايي براي برخورداري از شيوه-هاي صحيح زندگي براي انسانهاست. از اين رو شناخت و به كارگيري آنها موجب رشد و تعالي فرد و جامعه خواهد بود.(2)

- راهكارهايي براي تقويت آ گاهانه احساس ديني در نوجوانان:

دانشمندان و پژوهشگران امر تربيت، بهترين و مؤثرترين راهكار وصول به هدف هاي مطلوب تربيتي، به خصوص در امر تربيت دانش آموزان را پنج چيز مي دانند:

1- روش الگويي: روش الگويي بهترين، مؤثرترين و طبيعي ترين وسيله براي انتقال ارزش هاي اخلاقي و فرهنگي در خانواده است. بايد به جاي گفتار و پند و نصيحت، با رفتار و عمل خويش آموزش دهيم و جو خانه را چنان كنيم كه زندگي در آن فضاي تربيتي به تربيت فرزندان كمك كند. چون فرزندان بسان درختاني هستند كه در آب و خاك خانه رشد مي كنند و معمولا متناسب با همان آب و خاك ميوه مي دهند.

اصرار والدين به نماز اول وقت، انجام عبادت در مكان مشخص و ثابتي در منزل، استفاده از سجاده، پوشيدن لباس نظيف و معطر، باعث قداست و معنويت بيشتر عبادت و جذب و گرايش فرزندان به اين فريضه الهي مي گردد.

2- معرفي الگوهاي برتر و تقويت روحيه برترگرايي:

 يكي از ويژگي هاي فطري و اميال دروني انسان «روحيه برترگرايي» و يا «كمال طلبي و جمال گرايي» است. انسان به هر كاري، شغلي، علمي و مقصدي و حتي بازي علاقه داشته باشد، به «برترين ها و قهرمانان» آن گرايش و علاقه دارد. با استفاده از ادبيات نوجوانانه انسان هايي را كه «عبادت» و علاقه به نماز و فرهنگ آن، باعث جاودانگي شان در تاريخ بشريت و محبوبيت آنها نزد خدا و انسان هاي شريف شده است، معرفي كنيد.

3- تشويق: جهت خوشايندسازي دين و مفاهيم و رفتارهاي ديني بايد از ابزارهاي مختلف تشويق كلامي و غيركلامي به خصوص در انظار ديگران بهره جست.

4- بردن نوجوان به مساجد و مجالس جشن مذهبي و عزاداري و شنيدن صداي قرآن با صوت دلنشين، و ديدن اقامه نماز بزرگ ترها و مشاهده زمزمه هاي عاشقانه انسان ها در تلطيف روح وي مؤثر است.

5- استفاده از طبيعت در بيداري حس مذهبي نوجوان: طبيعت سرشار از زيبايي ها و پاكي ها است. هر قدر افراد، از جامعه آلوده فاصله بگيرند و به همان نسبت به مشاهده دشت و بيابان و دامن طبيعت نزديك شوند، به صفا و پاكي فطرت نزديك مي شوند. آنان با نگاه كردن به ستارگان و ماه و مهتاب و كوه ها و صخره ها و آبشارها و جويبارها و حيوانات زيبا همانند پرندگان و ماهيان دريا، ضمن ديدن و آشنا شدن با نشانه ها و نعمت هاي الهي، و پيدا كردن نشاط و سرور روحي و دست يافتن به لذت هاي طبيعي، از غفلت ها و آلودگي هايي كه جامعه امروزي براي كودكان و نوجوانان و جوانان فراهم كرده است، دور مي مانند، در نتيجه فطرت خداجويي آنان در مسير طبيعي رشد پيدا مي كند و با يك تلنگر و اشاره مي توان آنان را به نماز و عبادت و تسبيح موجودات جهان آشنا و مأنوس كرد.

- جهت مطالعۀ بيشتر:

1. بابازاده، علي اكبر، شيوه هاي درماني مفاسد اجتماعي، انتشارات دانش و ادب، قم.

2. نيك خو، مهدي، جواني بهار زندگاني، دارالثقلين، بي چا، قم.

3. دكتر دونالد.اي.گريدانوس، مراقبت از نوجوانان، مترجمان:دكتر پوريا صرّامي فروشاني- دكتر بزرگمهر مطهري، انتشارات رشد، تهران.

4. صفري، غلامرضا، نوجوان و خانواده، انتشارات وراي دانش، بي جا.

پي نوشت ها:

1. سادات، محمدعلي، راهنماي پدران و مادران(شيوه هاي برخورد با نوجوانان)، دفترنشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، بي جا، 1376، ص 99.

2. نيك خو، مهدي، جواني بهار زندگاني، دارالثقلين، بي چا، قم، 1379، ص 147.

مسايل مربوط به ازدواج مثل مراسم هاي مربوطه ومهريه چیست؟
پرسش تان از دو قسمت تشكيل شده، الف- بايدهاي اسلام در مورد انتخاب همسر شايسته. ب- جمله « مسايل مربوط به ازدواج مثل مراسم هاي مربوطه»، اين قسمت خيلي كلي است، ...

بايدهاي اسلام در مورد انتخاب همسر شايسته و مسايل مربوط به ازدواج مثل مراسم هاي مربوطه ومهريه؟

پرسش تان از دو قسمت تشكيل شده، الف- بايدهاي اسلام در مورد انتخاب همسر شايسته. ب- جمله « مسايل مربوط به ازدواج مثل مراسم هاي مربوطه»، اين قسمت خيلي كلي است، سؤال را ريز و جزئي بپرسيد، تا پاسخ مشخص دريافت كنيد. بنا بر اين، در اينجا فقط  ديدگاه اسلام در مورد ويژگي هاي همسر شايسته  و موضوع مهريه پاسخ داده مي شود.

اول - در ديدگاه اسلام در مورد ويژگي هاي همسر شايسته به سه نكته مهم توجه كنيد:

نكته اول: 

معيارها و ملاك هايي كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود دو نوع است:

 الف. آنهايي كه ركن و اساس اند و براي يك زندگي سعادتمندانه حتما" لازم اند.

 ب . آنهايي كه شرط كمال هستند و براي بهتر و كاملتر شدن زندگي اند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگي دارد.

 ملاك هاي دسته اول عبارتند از:

1- تدين و دين دار بودن فرد: زيرا انساني كه دين ندارد هيچ ندارد. انسان بي دين در حقيقت مرده ي متحرك است و كسي كه پاي بند به دين (كه اصلي ترين مسأله زندگي است) نباشد هيچ تضميني وجود ندارد كه پاي بند به رعايت حقوق همسر و زندگي مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمي تواند با همسر بي دين كنار بيايد و با هم زندگي سعادتمندانه اي داشته باشند.

توضيح: البته توجه داريد كه «ايمان» يك صفت قلبي است ، تنها راه شناخت و پي بردن به آن ، دقت در اعمال و رفتار طرف مقابل است. مثل" شجاعت يك صفت نفساني و دروني است. كسي نيست كه ادعاي شجاعت نكند. ولي راه تشخيص فرد شجاع از ترسو، دقت در رفتارهاي وي  است. كسي كه شب از بيرون رفتن و يا واقع شدن در تاريكي امتناع مي ورزد، و با مشاهده يك صحنه پراضطراب، رنگ رخساره اش را مي بازد، نمي تواند شجاع باشد. حال براي پي بردن به ايمان ادعايي يا واقعي افراد نيز بايد او را در عرصه عمل و اخلاق شناخت." شخص با ايمان به سهولت غيبت نمي كند، تهمت نمي زند، از انجام واجبات غفلت نمي ورزد،  و نمازهاي واجب را در اول وقت و با حضور قلب و كيفيت برتر به جا مي آورد. خيانت نمي كند، اهل فريب و كلاه گذاشتن سر مردم نيست، وقتي به مال حرام و شبه ناك مي رسد، توقف مي كند. در رعايت حساب مالي (خمس و زكات ) دقت دارد. عفيف و پاكدامن، و مراقب چشم و گوش و زبان خويش است، تا او را به گناه آلوده نسازد، اگر زن است، اهل حجاب و پوشش اسلامي است و... بنابراين به صرف ادعا نمي توان كسي را با ايمان دانست. چون مدعيان ايمان كم نيستند. آيا نشنيده ايد سخن عمر سعد را در روز عاشورا؟ او فرمان جنگ و كشتن امام حسين(ع) و يارانش را اين گونه بيان كرد: اي لشكر خدا ! به ياري خدا بشتابيد كه بهشت در پيش روي شماست!! 

 2- خوش اخلاقي: اخلاق نيك داشتن كه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاي پسنديده در نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دين دو ملاك و معيار اصلي و زير بنايي در ازدواج و انتخاب همسر است.

اگر بخواهيم نمونه هايي از اخلاق خوب و بد را اشاره كنيم مي توان موارد زير را ذكر كرد.

 الف -  خوش زباني و بدزباني: زبان ترجمان و بيانگر احوال درون است. زبان دريچه اي است از محتويات درون فرد.  زبان انسان آيينه ي دل اوست.

ب - بزرگواري، و حسادت

ج -  خوش خُلقي،  و كج خُلقي

د- حق پذيري، و لجاجت و يكدنگي

3-  شرافت و اصالت خانوادگي: كه منظور نجابت و پاكي خانواده است. ازدواج دختر و پسر تنها پيوند و تركيب دو فرد نيست، بلكه پيوند دو خانواده است. نمي توان گفت من مي خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كاري به خانواده و فاميلش ندارم. زيرا اين فرد شاخه اي است از درخت خانواده، و از ريشه هاي همان درخت خانواده تغذيه كرده است، و صفات اخلاقي , روحي، عقلاني و جسمي آن خانواده را  از راه وراثت و محيط و عادات به اين فرد منتقل كرده است.

 4- عقل و درايت: يعني همان نور افكني كه جاده زندگي را روشن مي كند. پس لازم است زن و شوهر براي اداره ي زندگي و تربيت فرزندان از نيروي عقل و فهم مجهز برخوردار باشند، و رشد عقلي كافي پيدا كرده باشند. به همين جهت ائمه اطهارعليهم السلام  ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهي فرموده اند.

ملاك هاي دسته دوم: بيشتر ملاك هاي دسته دوم را مي توان تحت عنوان « تناسب و همتايي » مطرح كرد.

 تناسب, همتايي و كفو همديگر بودن اگر چه در دسته بندي معيارها در مرحله دوم قرار مي گيرد، ليكن گاهي بي توجهي به آن ها « زندگي » را به « مُردگي » يا مرگ تدريجي تبديل مي كند.  از حساس ترين نكاتي كه  در اين دسته از معيارها بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارت است از تناسب و همتايي در:

الف. تدين و ميزان پاي بندي به دستورات شرع

ب. همتايي و هماهنگي فرهنگي و فكري

ج. همتايي اخلاقي و پاي بندي به آداب اخلاقي

د. تناسب و همتايي  از نظر سطح  تحصيلات

ه. تناسب در زيبايي

و. تناسب سني

ز. تناسب مالي و سطح اقتصادي و...

در ملاك هاي دسته دوم، حد نرمال و آيده آل در نظر گرفته شده ، بنا بر اين نبايد انتظار داشته باشيد شخص مورد نظر شما از بالاترين حد معيارهاي ذكر شده، برخوردار باشد. زيرا مگر من و شما در حد عالي از اين معيارها  برخورداريم، تا انتظارش را در همسر آينده مان داشته باشيم؟ پس بايد به اين معيارها با توجه به موقعيت  خودمان، و در مقايسه با افراد و گزينه هاي ديگر جهت همسري نگاه كنيم. و معيارها را به صورت نسبي در نظر بگيريم.

-راه شناخت و تحقيق

 براي شناسايي ملاك هاي فوق و اطلاع يافتن از وجود آنها در يك فرد از راه هاي زير مي توان اقدام كرد:

1- تحقيق و بررسي از خانواده و چگونگي روابط خانوادگي و فاميلي. چون هر فردي تحت تأثير محيط خانواده به دنيا آمده و رشد كرده است،  و از آن فضاي فرهنگي و اجتماعي تأثير پذير بوده و هست.

2- تحقيق و شناسايي از طريق  دوستان و نزديكان و رفقاي صميمي خود يا آن فرد مورد نظر در محل زندگي و سكونت، يا محل درس و محل كار.

3- گفتگوي مستقيم (ولي با اطلاع خانواده هاي دو طرف و تحت نظارت آن ها) با يكديگر و اطلاع يافتن از نقطه نظرات همديگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آينده مي تواند در زندگي مشترك تان تأثيرگذار باشد، و كسب اطلاع از ميزان اهتمام وي نسبت به ملاك ها و معيارهاي معرفي شده.

در پايان توصيه مي شود جهت اطلاعات بيشتر و دقيق تر و تصميم گيري واقع بينانه تر براي مهمترين تصميم دوران زندگي و نقطه عطف عمر خود بهتر است در اين زمينه هم بيشتربينديشيد، و هم با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازيد، و هم از نظرات مشورتي افراد با تجربه استفاده نماييد، و هم  كتاب هاي معرفي شده را نيز مطالعه فرماييد.

1- جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسايان

2- انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم اميني، سازمان تبليغات اسلامي

3- تشكيل خانواده از سري آموزش خانواده، جمعي از مؤلفان، انجمن اولياء مربيان

4- همسران برتر از دكتر غلامعلي افروز

دوم -  مهر السنه، يا مهريه حضرت زهرا سلام الله عليها، كه از آن تعبير به مهر السنة مي شود. اندك بوده است. از روايات استفاده مي شود كه پانصد درهم نقره بوده است .درهم شرعى برابر  با 6/12 نخود نقره سكّه دار است، بنابراين پانصد درهم نقره ، معادل دويست و شصت و دو مثقال و نيم به مثقال صيرفى (24 نخود)  نقره سكه دار مى شود.

صفحه‌ها