مراقبه

عمده فرقه های انحرافی، شاخصه های مشترکی دارند که ریشه آن ها جایگزین کردن موجودی به جای خدا است و شناخت آن ها تا حد زیادی می تواند از انحراف جلوگیری کند.
معیار تشخیص فرقه‌های انحرافی

پرسش:
به طور کلی معیار تشخیص فرقه‌های انحرافی چیست؟
 

پاسخ:
در طول تاریخ همواره شاهد ایجاد فرقه‌های انحرافی در میان جوامع بشری بوده‌ایم که سعی داشتند به شکل‌های مختلف افراد بیشتری را به سوی خود جلب کرده و از این طریق قدرت بیشتری را کسب نمایند. در سده‌های اخیر، اما با رشد فزاینده‌ای از این گروه‌ها مواجه بوده‌ایم. علاقه و گرایش به معنویت در کنار فقر فکری و اعتقادی معمولاً باعث گرایش افراد به این فرقه‌ها شده است. متأسفانه باید گفت با آن که گرایش به معنویت در جوامع بشری در دهه‌های اخیر بیشتر شده، اما بجای گرایش به تفکرات مذهبی اصیل، به دلیل حجم بالای تبلیغات و سیطره امپراتوری رسانه بر ذهن انسان‌ها، فرقه‌های معنویت‌ نمای انحرافی مورد استقبال و توجه قرار گرفته‌اند. از این‌رو لازم است برخی از شاخصه‌های مشترک این فرقه‌های انحرافی معرفی شود تا در حد امکان، روشنگر حقیقت باشد. اصولاً فرقه‌های انحرافی دارای نقاط مشترکی هستند که سعی می‌شود در این پاسخ به برخی از آن‌ها به همراه معرفی مصداقی برای آن اقدام گردد. برخی از این نقاط مشترک به‌ عنوان معیار تشخیص این فرقه‌ها به قرار زیر است:

نکته اول: دعوت به خود بجای دعوت به خدا
شاید بتوان مهم‌ترین خصیصه گروه‌های انحرافی را در دعوت سران آن به خود، بجای دعوت به خدا دانست. چنین گروه‌های به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، دعوت به خداوند را در درون فرقه خود از بین برده و معمولاً سران خود را مانند یک الهه پرستش و احترام می‌کنند. تقریباً تمام گروه‌هایی که تحت عنوان کلی عرفان‌های نوظهور (سای بابا، اوشو، کرشنا مورتی و ...) شناخته می‌شوند، از این قبیل‌اند. این گروه‌ها اصولاً آموزه‌های رهبر خود را ترویج کرده و رسیدن به هدایت و معنویت و به تبع آن آرامش را تنها از طریق او می‌دانند. در این‌گونه گروه‌ها اصولاً رد پایی از خدا و یا یک نیروی برتر غیرمادی دیده نمی‌شود و همه‌چیز بر مدار انسان و خواسته‌های او دور می‌زند. همچنین فرقه بهاییت نیز برای سران خود جنبه الوهیت قائل‌اند و حتی خود بهاءالله خودش را خالق جهان می‌دانست و پیروان او نیز این امر را تبلیغ می‌کردند.

نکته دوم: شریعت گریزی و دعوت به مراقبه
وجه مشترک دیگر این گروه‌ها شریعت گریزی و تأکید بر مراقبه و زندگی اخلاقی و البته باز هم منهای خدا و یا هرگونه قدرت برتر است؛ به عبارت دیگر اصولاً این گروه‌ها به جای ترویج ایمان به خدا و انجام دستورات دینی، ایمان به خود و کشف الوهیت درون انسان را توصیه و ترویج می‌کنند. همچنین از آن جا که این گروه‌ها معنویتی بدون تکلیف و سختی و دردسر را ترویج می‌کنند، اصولاً برای عامه مردم جذاب است و به همین خاطر سبب گرایش به آن‌ها می‌شود. بسیاری از عرفان‌های کاذب مانند اوشو و همین‌طور گروه‌های مختلف صوفیه در این چارچوب قرار دارند.

نکته سوم: خردستیزی
یکی دیگر از شاخصه‌های چنین گروه‌هایی، خردستیزی و ترویج ایمان کورکورانه است به‌ طوری که در القای نظریات خود به دیگران تا آنجا پیش می‌روند که عقل‌گرایی را مخالف با معنویت و مانع رسیدن به مراتب والای ایمانی معرفی می‌کنند. معمولاً هم دلایل این گروه‌ها برای حق معرفی کردن خودشان پیرامون کشف و یا حتی رؤیا و خواب دور می‌زند. به‌عنوان مثال پیروان احمد الحسن هیچ دلیل عقلی و روایی معتبر برای تبعیت از احمد الحسن ندارند و تنها دلیل ایشان در این حوزه، دیدن خواب و رؤیا است که بعد از خواندن اورادی، فردی در عالم خواب آن‌ها را به تبعیت و پیروی از احمد الحسن سفارش و یا الزام کرده است؛ و یا در مورد بهاییت با آن که آن‌ها برای سران خود جنبه الوهیت قائل‌اند؛ اما برای سخن خود هیچ دلیلی ارائه نکرده و تنها به نقل ادعاهای بهاءالله و امثالهم که خود را خدا و خالق معرفی می‌کردند، اکتفا می‌کنند.

نکته چهارم: تفکرات و آموزه‌های التقاطی
یکی دیگر از شاخصه‌های فرقه‌های انحرافی، استفاده از آموزه‌های التقاطی است؛ یعنی این فرقه‌ها معمولاً برای جذب و گسترش در میان مردم، از آموزه‌های ادیان و فرقه‌های گوناگون استفاده می‌کنند؛ به عبارت دیگر آن‌ها هر آموزه و تفکری که تصور می‌کنند برای عامه مردم می‌تواند جذاب باشد را از مکاتب دینی مختلف جمع‌آوری کرده و با ممزوج کردن آن‌ها به هم و دادن چهره و سر شکلی جدید به آن، آن را به ‌عنوان آموزه فرقه خود به مردم معرفی می‌کنند.
همچنین علاوه بر موارد ذکر شده موارد دیگری را چون دنیاگرایی، انسان محوری، ترویج خروج دین از عرصه اجتماع و ... را نیز می‌توان از جمله شاخصه‌های چنین گروهایی ذکر کرد که در این مجال نمی‌گنجد.

 

برای مطالعه بیشتر رجوع شود به:
یعقوبیان، محمدحسن، رنسانس قدسی، قم، انتشارات وثوق، 1395 ش.
مظاهری سیف، حمیدرضا، جریان شناسی انتقادی عرفان‌های نوظهور، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1389 ش.
 

«اربعین کلیمی» ماه «ذی‌القعده» و ده روز ابتدایی «ذی‌الحجه» هست که حضرت موسی علیه‌السلام در این مدت در کوه طور به مناجات خداوند پرداخت و تورات را دریافت نمود.
چله کلیمی

پرسش:

چله کلیمی چیست و آیا از نظر اسلامی و اخلاقی، اعتبار دارد یا نه؟ چه آدابی دارد و چه اعمالی باید انجام داد؟

پاسخ:

مقدمه:

در میان اوقات سال، زمان‌های خاصی وجود دارد که دارای ارزش و شرافت ویژه‌ای می‌باشند و این ارزش و اعتبار به جهت اتفاقات خاصی است که در این ایام رخ داده است و چنین اوقاتی هدیه‌ای است از جانب حضرت حق به انسان‌ها تا بتوانند با بهره‌گیری از این ایام، از جهت معنوی رشد کنند. چنانچه پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ‏ دَهْرِکُمْ‏ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَه (1) در ایام زندگی شما، اوقات و فرصت‌های مناسبی را خداوند در اختیارتان قرار می‌دهد، بکوشید از آن فرصت‌ها استفاده کنید» یکی از این ایام، «اربعین کلیمی» هست.

بعد از این مقدمه پاسخ را در قالب چند نکته بیان می‌کنیم:

الف: «اربعین کلیمی» یا «اربعین موسوی» در اصطلاح به سی روز ماه «ذی‌القعده» به علاوه ده روز اوّل «ذی‌الحجه» گفته می‌شود که طبق آموزه‌های دینی این چهل روز دوره عبادت حضرت موسی کلیم‌الله در خلوت و مناجات خود با خداوند در کوه طور بوده و پس از این چهل روز، خداوند تورات را بر آن حضرت نازل نمود (2) و چون حضرت موسی علیه‌السلام در این چهل روز به مناجات با حق‌تعالی مشغول بود، این ایام را «اربعین موسوی» می‌نامند، (3) و چون لقب حضرت موسی علیه‌السلام، «کلیم‌الله» هست، از این ایام به «اربعین کلیمی» نیز یاد می‌شود. (4)

ب: خداوند متعال در کتاب کریم خود گاه اجمالاً به این اربعین اشاره می‌فرماید: «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیْلَه (5) و (یاد آورید) موقعی که با موسی چهل شب وعده نهادیم» و گاه تفصیلاً آن را مطرح می‌کند: «وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثینَ لَیْلَهً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَهً وَ قالَ مُوسى‌ لِأَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی‌ فی‌ قَوْمی‌ وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبیلَ الْمُفْسِدینَ (6) و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آن‌که زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد».

ج: اصل چله گرفتن –نه کیفیت و گونه‌های آن- یکی از روش‌هایی است که ریشه در شریعت و آموزه‌های دینی دارد و بر اساس روایات و تجربه اهل معنی تأثیری خاص بر وصول انسان به کمالات معنوی می‌گذارد، چنانچه امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَهَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه (7) هیچ بنده‌ای ایمان خود به خدا را در چهل روز خالص نگرداند، مگر آن که پروردگار، او را به دنیا کم توجه کرده و دردها و درمان‌ها را نشانش خواهد داد. سپس، حکمت در قلب او استوار شده و زبان خود را نیز به حکمت خواهد گشود».

بنابراین انسان طبق چنین توصیه‌هایی که در شریعت آمده مجاز است در هر دوره‌ای از زمان که حال او اقتضاء کند اربعینی را شروع نماید و چه بهتر که آن را در دوره‌ای قرار دهد که هم در روایات به فضیلت و خصوصیت آن اشاره شده و هم اهل معنی بر عظمت آن متفق می‌باشند و یکی از این دوره‌های خاص، ماه «ذی‌القعده» و ده روز اول «ذی الحجّه» هست.

ج: نسبت به آداب و اعمال این اربعین باید دانست که «اربعین کلیمی» در ماه‌های حرام (ذی‌القعده و ذی‌الحجه) واقع شده است و ماه‌های حرام از زمان اعراب جاهلیت دارای قداست خاصی بودند و قاعده بر آن بود که در ماه‌های حرام جنگ را کنار می‌گذاشتند و حرمت ماه را نگه می‌داشتند و به مسائل داخلی خودشان رسیدگی می‌کردند. بر همین اساس مرحوم سید بن طاوس (رحمه‌الله علیه) با دقتی که در نگاه به قرآن و روایات دارد، در این باره می‌فرماید: «چه خوب است که انسان نیز در ایام ماه‌های حرام، حرمت حدود الهی را حفظ کند و با ورود به محدوده محرمات، به خداوند اعلان جنگ ندهد»، (8) و لذا اصلی‌ترین آداب در این ایام، مراقبه بر ترک محرمات و امتثال فرامین الهی در همه لحظات است تا همان طوری که حضرت موسی علیه‌السلام در این مدت به عبادت خدا پرداخت و شایسته دریافت «تورات» از حضرت حق گردید؛ انسان نیز از اول ماه «ذی‌القعده» تا پایان دهه اول «ذی‌الحجه» مراقبه نسبت به اعمال و رفتار خود داشته باشد تا شایسته درک فیوضات الهی گردد.

مرحوم حسن‌زاده آملی (رحمه‌الله علیه) نیز در این زمینه می‌فرمودند: «اى عزیز، بعد از آن‌که فرعون هلاک شد حق (تعالى) با کلیمش علیه‌السلام بناى مواعده گذاشت، قوله (سبحانه): وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ. وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ...تا فرعون نفس را نکشتى از اربعین‏ کلیمى‏ لوحى بر موسى روح لائح نخواهد شد». (9)

همچنین می‌توان برنامه‌هایی چون انجام اعمال مستحبی مثل «نماز شب»، «نوافل روزانه» و ذکر «استغفار»، «صلوات» و... را در برنامه اربعینی خویش داشت.

البته در آموزه‌های دینی اعمال دیگری در روزهای خاصی از این ایام توصیه شده که به برخی از آنان اشاره می‌شود:

1- نماز توبه در روز یکشنبه «ذی‌القعده» که برای خواندن این نماز لازم است انسان در یکی از یکشنبه‌های ماه «ذی‌القعده» غسل کرده و برای نماز وضو بگیرد و سپس دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی‌القعده به‌ جا آورد که در هر رکعت، یک ‌بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک ‌بار سوره ناس و یک‌بار سوره فلق خوانده می‌شود و پس از پایان چهار رکعت، هفتاد بار استغفار کرده (گفتن ذکری مانند استغفرالله و اَتوبُ إلیه) و آنگاه یک‌بار ذکر «لاحول و لا قوه الا بالله» را بگوید و در پایان این دعا را بخواند:

«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ».

 پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ أُمَّتِی فَعَلَ هَذَا إِلَّا نُودِیَ مِنَ السَّمَاءِ یَا عَبْدَ اللَّههِ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَإِنَّکَ مَقْبُولُ التَّوْبَهِ مَغْفُورُ الذَّنْبِ وَ یُنَادِی مَلَکٌ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ أَیُّهَا الْعَببْدُ بُورِکَ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَهْلِکَ وَ ذُرِّیَّتِکَ ... وَ یُنَادِی مَلَکٌ آخَرُ أَیُّهَا الْعَبْدُ تَمُوتُ عَلَى الْإِیمَانِ وَ لَا أَسْللِبُ مِنْکَ الدِّینَ وَ یُفْسَحُ فِی قَبْرِکَ وَ یُنَوَّرُ فِیهِ وَ یُنَادِی مُنَادٍ آخَرُ أَیُّهَا الْعَبْدُ یَرْضَى أَبَوَاکَ وَ إِنْ کَانَا سَاخِطَیْنِ ... وَ أَنْتَ فِی سَعَهٍ مِنَ الرِّزْقِ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ یُنَادِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام أَنَا الَّذِی آتِیکَ مَعَ مَلَکِ الْمَوْتِ (علیه السلام) أَنْ یَرْفُقَ بِکَ وَ لَا یَخْدِشَکَ أَثَرُ الْمَوْتِ إِنَّمَا تَخْرُجُ الرُّوحُ مِنْ جَسَدِکَ سَلًّا [سَلَاماً] (10) هر کس از امت من این اعمال را انجام دهد، از آسمان ندا می‌رسد، ای بنده خدا توبه‌ات قبول شده و گناهانت بخشیده شده است، اعمالت را دوباره آغاز کن. فرشته‌ای از عرش ندا می‌کند: ای بنده خدا این بشارت بر تو و بر اهل و عیالت و بر ذریه ات مبارک باد... و فرشته‌ای دیگر ندا می‌کند: ای بنده خدا، بشارتت باد که با ایمان از دنیا خواهی رفت و دینت از تو گرفته نخواهد شد و قبرت وسیع و نورانی خواهد شد و فرشته‌ای دیگر می‌گوید: ای بنده خدا، پدر و مادرت از تو راضی خواهند شد، حتی اگر تا حال از تو راضی نبوده‌اند ... و تو در دنیا و آخرت وسعت در رزق و روزی خواهی یافت و جبرئیل علیه‌السلام ندا می‌کند:

من به همراه ملک‌الموت علیه‌السلام خواهم آمد تا وقت جان گرفتن با تو مدارا کند و سختی جان کندن را حس نکنی و روح از بدنت به آسانی جدا شود.

2- ده روز اول ماه ذی الحجّه از شریف‌ترین اوقات سال است، چنانچه پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «مَا مِنْ‏ أَیَّامٍ‏ الْعَمَلُ‏ الصَّالِحُ‏ فِیهَا أَحَبُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَیَّامِ الْعَشْرِ- یَعْنِی عَشْرَ ذِی الْحِجَّه؛ (11) هیچ روزی نیست که به ‌جا آوردن عمل صالح در آن نزد خداوند محبوب‌تر از روزهای ده‌گانه (دهه ذی‌الحجه) باشد». بر همین اساس یکی از نمازهایی که در این ایام توصیه شده نماز دهه اول «ذی‌الحجه» است که در ده شب اول این ماه بین نماز مغرب و عشاء خوانده می‌شود. این نماز دو رکعت است. در هر رکعت بعد از سوره حمد و سوره اخلاص، آیه 142 اعراف خوانده می‌شود که بر پایه روایتی، امام باقر علیه‌السلام به فرزندش امام صادق علیه‌السلام سفارش کرده که این نماز را در دهه اول ذی‌الحجه ترک نکند، چرا که اگر آن را در این دهه بخواند در ثواب حاجیان شریک خواهد بود، هرچند که به حج نرفته باشد. (12)

 این روایت به روشنی نشان می‌دهد این ایام که اتمام اربعین حضرت موسی علیه‌السلام است مخصوص به آن حضرت نبوده است، بلکه ایامی است برای کسب فیض برای همه مؤمنین.

نتیجه:

«اربعین کلیمی» ماه «ذی‌القعده» و ده روز ابتدایی «ذی‌الحجه» هست که حضرت موسی علیه‌السلام در این مدت در کوه طور به مناجات خداوند پرداخت و تورات را دریافت نمود، از این‌رو اهل معرفت نیز در این ایام به مراقبه نسبت به اعمال و رفتار خویش می‌پردازند تا شایسته درک فیوضات الهی گردند البته روایت خاصی درباره این موضوع وارد نشده است.

کلید­واژه:

اربعین کلیمی، اربعین موسوی، چهل، مراقبه

منابع جهت مطالعه:

1. اسرار اربعین موسوی علیه‌السلام؛ ادب حضور (دفتر چهارم)، محمدتقی فیاض بخش.

2. تذکره المتقین، محمد بهاری.

3. دانشنامه علامه طهرانی، محمدحسین طهرانی.

پی‌نوشت‌ها:

1. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار (ط- بیروت)، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏،1403 ق‏، ج 68، ص 221.

2. قمى، على بن ابراهیم‏، تفسیر القمی‏، دارالکتاب‏، قم‏،1404 ق‏، ج 1، ص 47.

3. سمنانی، علاءالدوله، مصنفات فارسى سمنانى‏، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى‏، تهران‏،1383، ص 256.

4. حسن‌زاده آملی، حسن، هزار و یک کلمه‏، بوستان کتاب‏، قم‏،1381، ج 1، ص 243.

5. سوره بقره، آیه 51.

6. سوره اعراف، آیه 142.

7. کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، (ط- الإسلامیه)، دارالکتب الإسلامیه، تهران‏،1407 ق‏، ج 2، ص 16.

8. ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال (ط- القدیمه)، دارالکتب الإسلامیه‏، تهران‏،1409 ق‏، ج 2، ص 627.

9. حسن‌زاده آملی، حسن، هزار و یک کلمه‏، بوستان کتاب‏، قم‏،1381، ج 5، ص 266.

10. نورى، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، قم‏،1408 ق، ج 1، ص 396.

11. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام،1409 ق، ج 11، ص 273.

12. ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال (ط- القدیمه)، دارالکتب الإسلامیه‏، تهران، ‏1409 ق‏، ج 1، ص 317.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.