پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
چنانچه دوستي‌ها منجربه فراهم نمودن زمينه رشد انسان گردد و مانع کج‌روي او شود بايد استمرار يابد؛اما اگر دوستي‌ها زمينه ی انحراف انسان را ايجاد کرد بايد محدود شود

پرسش:

سوال بنده اين است ما در مکتب اهل بيت و البته اسلام و کلام شهدا، اين را داريم که انسان فقط با کساني که مثل خودش و يا هم کيش خودش است دوست نشود بلکه بتواند با همه ارتباط برقرار کند و بتواند آنان را جذب کند. اما از طرفي هم مجدد در کلام اهل بيت و همجنين ادبيات فارسي و شعراي کهن، اين را داريم که با افراد يا همنشين هاي بد نزديکي نکنيم.اين دو منافات دارند؟ چگونه مي‌توان تناقض قائل نبود

پاسخ: 
مقدمه
انسان موجودي اجتماعي است و به همين دليل براي استمرار زندگي اجتماعي خود به برقراري روابط دوستانه با ديگران نيازمند است. منتها به دليل تأثيرپذيري‌اش از ديگران، در آموزه‌هاي اسلام ويژگي‌هاي متعددي براي دوستي‌ها ذکر شده است تا انسان با دقت در آنها دچار انحراف نگردد.
توصيه در بکارگيري شيوه ی صحيح در انتخاب دوست و تاکيد بر شيوه‌هاي درست دوست گزيني و ارائه ی روش‌هاي آزمودن دوست قبل از انتخاب آن، همه و همه نشان از اهميت اين موضوع دارد.
 متن پاسخ
از آنجايي که روح انسان بسيار حساس است به همين دليل تحت تأثير امور مختلف قرار مي‌گيرد، دوستي‌ها نيز تأثير شگرفي در شکل گيري شخصيت و رفتار و گفتار انسان دارند تا جايي که حتي برخي از مواقع سعادت و شقاوت انسان به امر دوستي گره مي‌خورد. به همين دليل در روايات اسلامي توصيه شده است که از دوستي با هر کسي بپرهيزيد و افرادي را به عنوان دوست برگزينيد که شرايط لازم را براي دوستي داشته باشند.
 به‌عنوان‌مثال امام باقر عليه‌السلام در حديثي مي‌فرمايند: به چهار گروه نزديک نشو و با آن‌ها برادري و دوستي نکن، نادان، بخيل، ترسو و دروغ‌گو...(1)
 آن دسته از رواياتي که ما را از هم‌نشيني با دوستان بد بر حذر داشته‌اند به دليل همين اثرپذيري انسان است. بنابراين انسان بايد از طريق تقويت ايمان و اراده ی خويش، روح خود را از تأثير بد گرفتن از ديگران در امان بدارد. وقتي انسان به اين حجم از ايمان و باور رسيد و توان حفظ ايمان خويش را داشت موظف است که ديگران را نيز بدين مسير دعوت نمايد. بنابراين آن توصيه‌هايي که انسان را به برقراري رابطه با ديگران و هدايت آن‌ها سوق مي‌دهد و انسان را براي جذب و اثرگذاري مثبت در ديگران تشويق مي‌کند منوط به اين است که انسان توان اثرگذاري داشته باشد. يعني از حيث ايمان پيش‌زمينه‌هاي لازم براي اثر مثبت گذاشتن و اثر منفي نگرفتن را دارا باشد. درواقع شخص بايد به درجه‌اي از هدايت ولو اندک رسيده باشد تا بتواند در همان حد ديگران را هدايت کند. پس اين سفارش‌ها مربوط به کساني است که خيالشان از بابت تأثير بد نپذيرفتن راحت است. درواقع مربوط به کساني است که از حيث ايمان اين‌قدر قدرت دارند که تحت تأثير دوستي‌هاي ناباب قرار نگيرند و خود را از معصيت محفوظ نمايند و الا اگر انسان سست اراده باشد و معاشرتش با ديگران سبب معصيت و فراموشي خدا شود در اين صورت تنها بودن، بهتر از همراهي با دوستان است.
در فرهنگ اهل‌البيت عليهم‌السلام معيار و ميزان دوستي کردن با ديگران، به ميزان و کميت و کيفيت تقواي آن‌ها بازمي‌گردد. اگر کسي اهل تقوا بود و نسبت به گناه نيز خوددار بود، بايد با او دوستي کرد تا از او اثر نيک گرفت و اگر کسي بويي از تقوا نبرده بود بايد از او فاصله گرفت تا مبادا دچار انحراف شويم.
امام علي عليه‌السلام دراين‌باره مي‌فرمايد: «برادران ديني‌ات را به‌اندازه پرهيزکاري‌شان دوست بدار». (2)
نتيجه
اسلام يک قاعده ی کلي براي ارتباط با دوستان بيان کرده است و آن اينکه چنانچه دوستي‌ها منجر به فراهم نمودن زمينه رشد انسان گردد و مانع کج‌روي او شود بايد استمرار يابد؛ اما اگر دوستي‌ها زمينه ی انحراف انسان را ايجاد کرد بايد محدود شود.
همان‌گونه که پيامبر اکرم (ص) مي‌فرمايند: «آدمي بر دين (روش) دوست خود است. پس هر يک از شما بايد بنگرد که چه کسي را به دوستي مي‌گزيند». (3)
يکي از علل موفقيت انسان‌هاي موفق و هدايت يافته، دوستان خوب و مناسب بوده است همان‌طور که انحرافات، اعتيادها، و ناهنجاري‌هاي اجتماعي، غالباً در اثر رفاقت‌هاي ناباب و دوستان منحرف تحقق‌يافته است.
کلمات کليدي:
دوست، دوست‌يابي، هد ايت دوستان، انحراف در دوستي

براي کسب اطلاعات دقيق‌تر در اين موضوع مي‌توانيد کتاب‌هاي «نقش دوستان در سرنوشت انسان از علي‌اکبر صمدي»، «دوست کيست؟ دوستي چيست؟ از مهدي دانشمند» و کتاب «دوست گزيني و آداب دوستي از حبيب‌الله فرحزاد» را مطالعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. «لَا تُقَارِنْ وَ لَا تُؤَاخِ أَرْبَعَةً الْأَحْمَقَ وَ الْبَخِيلَ وَ الْجَبَانَ وَ الْکذَّابَ ...» حر عاملي، ابوجعفر، وسائل الشيعه، ط-آل البيت، ج 12، ص 34
2. «أَحْبِبِ الاِْخْوانَ علي قَدْرِ التَّقْوي» علامه مجلسي، بحار الأنوار، ط مؤسسةالوفاء، الطبعة  ی،  ی ی ی ی هـ. ق، ج 78، ص 252
3. «الْمَرْءُ عَلَي دِينِ خَلِيلِهِ، فَلْينْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ يخَالِلُ» طوسي، محمد بن حسن، چاپ اول، دار الثقافة، قم، 1414 ق، ج 1، ص 518‌