پرسش وپاسخ

باعرض سلام وخسته نباشید. من دختری17 ساله هستم.عادت ماهیانه شدم روز پنجم تمییز شده وغسل کردم اما امروز که هفتم هست دوباره لکه قرمز دیده ام می خواستم بدونم روزه ام اشتباه است؟؟قبل از اذان ظهر غسل کردم.اگر بعد از آن دیگر لکه نبینم روزه ام درست است؟اگر ببینم چی؟خواهش میکنم زود به سوالم پاسخ دهید. با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
با عرض معذرت به دليل کثرت سوالات پاسخ گويي سريع امکان پذير نيست.
روز ششم و هفتم حايض مي باشيد . نماز در اين دو روز بر شما واجب نبوده و روزه هم از شما صحيح نيست .روزه ها را بايد بعد از ماه رمضان قضا کنيد.(1)
تا قبل از روز دهم اگر خون ببينيد ،حکم حيض را دارد ومقدار آن مهم نيست، هر چند به صورت لکه باشد .
پي نوشت :
1 . سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي

باسلام 1.من ازكساني هديه گرفته ام ولي نميدانم اواين هديه راازراه حلال به دست اورده يانه؟حالامن ميتوانم ازاين هديه استفاده كنم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در صورتي که علم به حرام بودن هديه نداريد ، استفاده از آن اشکال ندارد .(1)
پي نوشت :
1 . سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي

دختری بیست و سه ساله هستم که وقتی با دوست پسرم صحبت میکنم یا حتی با هم مسج میدهیم آبی شفاف مانند آب ولی با غلظت بیشتر ازمن خارج می شود آیا این آب منی است و حکم جنابت رادارد ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
گرچه دوستي شما با پسر نامحرم جايز نيست ،ولي آنچه از شما خارج مي شود، مني نيست و حکم جنابت را ندارد.
اگر زن بر اثر تحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود ،جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود و يا به اوج لذت برسد، ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ، جنب نمي شود و غسل لازم نيست.
زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند ، جنب مي شود و اگر يقين پيدا نکند ،جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و در آن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به اوج شهوت نرسيده ،جنب نمي شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو و غسل را باطل نمي کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضا مي کند .حالت شهوتش تمام مي شود و بدنش سست مي شود . حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت ، ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد، ولي وقتي غذا خورد و سير شد، ديگر ميل به غذا ندارد.
آنچه که از شما خارج مي شود، مذي مي باشد. مذي آبي است کمي لزج و چسبنده که نوعاً بعد از تحريک شدن جنسي (مانند ديدن صحنه شهوت‌انگيز، يا فکر کردن درباره آن يا نگاه و صحبت با جنس مخالف و يا بازي با همسر) خارج مي‌شود. پاک است و غسل و وضو را باطل نمي‌کند.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت :
1.آيت الله خامنه اي، استفتائات ، سوال 171.

سلام علیکم اینجانب در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار شدم و دیدم که جنب شده ام ولی از مادرم خجالت کشیدم برم حمام و غسل کنم,بنابراین ساعت 7صبح رفتم غسل کردم و آن روز را روزه گرفتم.آیا روزه من صحیح است و آیا تکلیفی بر عهده ام میباشد یا خیر؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خجالت کشيدن دليل بر غسل نکردن نمي شود . روزه شما صحيح نيست .علاوه بر قضا کفاره هم بر شما واجب است. (1)
كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مد (750 گرم )، طعام يعنى گندم يا جو و مانند اين ها بدهد، چنانچه برايش ممكن نباشد، مخيّر است بين اينكه هيجده روز روزه بگيرد، و يا اينكه هر چند مد كه مى‏تواند به فقرا اطعام بدهد، اگر نتواند بدهد، بايد استغفار كند. احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند كفّاره را بدهد.(2)
پي نوشت ها :
1. سوال تلفني از دفتر (7720500-0251) آيه الله فاضل
2. آيه الله فاضل ، توضيح المسائل ، م 1071 .

با سلام نحوه بروز و ظهور رحمت خداوند چگونه است؟ به عبارت واضح تر رحمت عام و رحمت خاص خدا در چه قالبی ظهور پیدا می کند؟ مثلا قالب های مادی دنیوی یا قالب های اخروی. به عبارت دیگر از کجا می توان فهمید گروهی مورد رحمت خدا قرار گرفته اند؟ در صورت امکان منبعی برای تحقیق کاملتر معرفی کنید. با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر معناي رحمت عام و خاص روشن گردد ،جواب کاملا معلوم خواهد شد، از اين رو بايد گفت:
خداوند متعالي دو صفت به نام الرحمن و الرحيم دارد. در اولين آيه قرآن يعني بسم الله الرحمن الرحيم، بيان شده. صفت رحمان اشاره به رحمت عام خدا است که شامل همگان مي‌شود، مومن، کافر، نيکوکار، بدکار همه و همه از آن بهره منداند، حتي حيوانات و ساير موجودات زمين و آسمان از آن برخوردارند. بر اساس همين رحمت همه شوون وجودي شان تامين مي‌شود، همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهره مندند . روزي خود را از سفره گسترده نعمت هاي بي پايان او بر مي‌گيرند. اين همان رحمت عام خداوند است که قلمرو آن همه هستي را در برگرفته و قالب ظهوري آن روشن است، مثلا به همگان وجود داده و همگان را به کمال لايق شان مي‌رساند . روزي مي‌دهد و نعمت هاي گوناگون براي همگان فراهم ساخته و مانند آن .
همه اين ها در واقع قالب ظهور اين رحمت گسترده و عمومي خداوند است، راه فهميدن اين نوع رحمت نيز روشن است . همه مي‌فهمند که وجود يافته، نعمت داده شده، روزق و روزي دريافت مي‌کنند و مانند آن. اما رحمت خاص عبارت از رحمت رحيمي خداوند است که صفت الرحيم بدان اشاره دارد، اين نوع رحمت ويژه بندگان مطيع و صالح و مومن و پرهيزگار است، زيرا به دليل ايمان و عمل صالح، شايستگي اين را يافته‌اند که از رحمت و بخشايش و احسان خاصي که بسياري از مردم از آن بهره‌اي ندارند برخوردارند. قالب ظهور اين نوع رحمت نيز روشن است، يعني در قالب نعمت هاي خاصي نظير ايمان، توفيق عمل صالح، نماز شب، روزه ماه رمضان، علم و معرفت و مانند آن براي خوبان ظهور يافته است . اگر توجه ويژه از رهگذر رحمت خاص الهي نبود، معلوم نبود کسي به آن کارهاي پر ارزش که مايه سعادت ابدي انسان است دست يابد. از اين رو در قرآن کريم در سپاس از اين نوع رحمت آمده:
«الحمدالله الذي هدنا لهذا و ما کنا لنهتدي لولا ان هدانا الله؛(1) سپاس خدايي را که ما را بر اين مقام راهنمايي کرد. اگر هدايت و لطف او نبود ،خود به اين مقام راه نمي‌يافتيم».
راه تشخيص و فهميدن اين نوع رحمت که نصيب انسان مي شود، آسان است، چون هر کسي که به علم و معرفت و ايمان و عمل صالح و مانند بار مي‌يابد، به خوبي مي داند که در پي توفيق الهي آن مواهب نصيب او شده و اين همان نکته اي است که در آيه ياد شده اشاره گرديده. (2) امام صادق درباره تفاوت رحمت عام و خاص فرمود:
«و الله اله کل شي الرحمان بجميع خلقه، الرحيم بالمومنين خاصه» (3)
براي مطالعه بيش تر اين بحث کتاب هاي زير بسيار مفيد است:
1- الميزان، علامه طباطبايي، ج 1 ،تفسير بسم الله
2- تفسير سوره حمد امام خميني
پي نوشت‌ها:
1. اعراف (7) آيه 43.
2. تفسير نمونه، ج 1 ،ص 22.
3. همان .

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما. می دان که این سایت برای پاسخ گویی بهشئوالات دینی می باشد ولی من در موردی درمانده شده ام و کسی را ندارم تا با او مشورت کنم و می خواهم نظر دین را راجع به آن بدانم. من حدود 3 سال پیش با پسری آشنا شدم و در این مدت تحت نظر مادرم با او ارتباط داشتم 1 سال پیش به خواستگاریم آمد تحقیقات زیادی کردیم و همه چیز خوب بود جز دو مورد یکی اینکه تحصیلات او دیپلم بود من کارشناسی و دیگر اینکه او فروشنده یک مغازه است(یعنی مغازه برای خودش نیست)ولی درآمد مکفی دارد.پدرم به این دو علت مخالفت کرد.ما به هم علاقه داریم و من واقعا نمی دانم چگونه پدرم را راضی کنم.پدرم در ابتدا قول داد اگر او دانشگاه قبول شود جواب مثبت بدهد ولی الان می گوید باید کار دولتی داشته باشد و یا مغازه بخرد.من میخواهم بدانم دین چه راهی جلوی پای من می گذارد.من نمیخواهم حرمت پدرم بشکند می خواهم با صلاحدید دین جلو بروم.ممنون می شوم که سئوالم را پاسخ بدهید با تشکر از لطف شما

با سلام و تشکر از اعتماد شما نسبت به مرکز
يکي از توصيه‌هاي هميشگي ما مشاوران به همه دختر و پسرها اين است که پيش از قول جدي در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همديگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همديگر دل نبنديد. دليل آن هم روشن است چون بعد از وابستگي عاطفي امکان دست يابي به يک شناخت مناسب نخواهد بود و از دست مشاوران هم کاري بر نمي آيد ،مگردر جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر يا پسر!؛ از طرف ديگر گاهي به هر دليلي ازدواج محقق نمي‌شود . وابستگي طرفيني به يکديگر و به ويژه دختر منجر به بروز اختلالات و يا رفتارهاي نابهنجار خواهد شد. يکي از موارد همان مخالفت والدين است که اکنون پدر شما هر بار با يک بهانه جديد مانع تحقق ازدواج مي گردد. در اين خصوص دين هم اجازه تحقق اين ازدواج را نمي دهد و آن را مشروط به اذن پدر مي داند. نهايتاً مي‌توانيد با مداخله و ريش‌سفيدي برخي بزرگان اقوام او را به اين ازدواج متقاعد سازيد.
اما در خصوص سطح تحصيلات نيز بايد به برخي ابعاد آن توجه داشته باشيد. شواهد حاکي از آن است که بين زن و مرد نبايد بيش از دو سطح تفاوت در بين باشد . البته مشروط به آنکه مرد در يک حالت برتري نسبت به همسرش قرار داشته باشد. بنابراين موارد نامطلوب شامل:
- مواردي است که در آن دختر در برتري تحصيلي نسبت به پسر قرار دارد.
- مواردي است که در آن پسر به اندازة دو سطح يا بيش از دو سطح بالاتر از دختر قرار دارد.
گاهي جوانان بر اساس برخي شرايط ديگر اين اصل را ناديده مي‌گيرند . گمان مي‌کنند که برخي موارد ديگر مي‌تواند عاملي جبران کننده براي تفاوت تحصيلي به شمار آيد. اما متأسفانه اين تصور نادرست است. در واقع شواهد پژوهشي و موارد مشاهده شده درست در نقطه مقابل قرار دارند.
بر اساس موارد مشاهده شده، گاهي بعد از ازدواج زمينه‌هايي که هيچ گونه ارتباطي به سطح تحصيلات ندارد، به ميان آورده مي‌شود؛ چنان که ممکن است دختر در درون خود با اين احساس روبرو گرد که ازدواج من با اين مرد يک لطف در حق او بوده است؛ او بي‌سواد بود و من حقيقتاً از روي دلسوزي و ترحّم به ازدواج با او رضايت دادم.
يکي ديگر از موارد قابل توجه در اين رابطه مربوط به احساس دروني مردي است که از نظر تحصيلات در سطحي پايين‌تر از همسر خود قراردارد. در اين رابطه گاهي خود فرد بدون اينکه واقعاً مسألة توهين در جريان باشد، همواره دچار يک احساس حقارت دروني خواهد بود که سطح تحصيلات من پايين‌تر است و اين نگرش مي‌تواند منجر به کينه‌توزي و رفتار خصمانه گردد.
در يک مورد شوهر که از نظر سطح تحصيلات در سطحي پايين‌تر از همسر خود قرار دارد، تمام رفتارهاي همسر خود را مغرضانه تفسير مي‌کند و گمان مي‌کند که همسرش قصد برتري جويي نسبت به او را دارد. اين مسأله همسر را به ناسزا گويي واداشته است و از نظر او اين زن قابل تحمل نيست.
با چشم‌پوشي از مواردي که در بيش تر اوقات مشاهده مي‌شود و برخي به گمان خويش، علاقمند هستند تا خودشان را از آن مستثني کنند، بايد به مسأله‌اي جدّي‌تر توجه نمود. در حقيقت، بعد از ازدواج افراد با سطح تحصيلات نامتناسب، عملاً با دو هم سطح و شرايط فرهنگي متفاوت روبرو خواهم بود. سطح فرهنگ براي دو فرد داراي سطح تحصيلات متفاوت، کاملاً متفاوت است. تفاوت در ابعاد کلامي، شناختي، رفتاري و نگرش‌ها کاملاً ملموس است. البته ما به صورت ارزش‌داورانه به اين مسأله را مورد توجه قرار نمي‌دهيم؛ چرا که حقيقتاً نمي‌توان به اين عقيده ملتزم شد که افراد داراي سطح تحصيلات بالاتر از فرهنگ بالاتري نيز برخوردار هستند. اما تنها کافي است که بدانيم بر اساس تفاوت در پايگاه‌هاي اجتماعي دو طرف، پديدآيي برخي تنش‌ها در روابط بين فردي اجتناب ناپذير هستند. با توجه به ابعاد گسترده مسأله اي که با آن در گير هستيد ،مناسب است با شماره 09640 مرکز تماس حاصل نماييد و راهنمايي لازم را ضمن ارايه توضيحات بيش تر دريافت داريد.

پدر و مادرم ،پدر مادر همسرم و همسرم متولد قزوین هستند و من متولد تهران هستم و محل کار من در تهران است و من اخر هفته به قزوین سفر می کنم و من در اینده قزوین را محل سکونت قرار می دهم می خواستم بپرسم من می تونم قزوین را به عنوان وطن دوم قرار بدم ?

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
مي توانيد قزوين را وطن خود قرار بدهيد .
در صورتي که قصد داشته باشيد براي هميشه در قزوين زندگي کنيد، آن جا وطن شما مي شود. البته بعد از اينکه براي زندگي به آن جا رفتيد، ولي الان که به عنوان مسافر مي رويد ، نماز تان شکسته و روزه صحيح نيست، مگر اينکه قصد ده روز بکنيد .(1)
پي نوشت :
1. آيه الله خامنه اي ، استفتائات ، س 695 .

چرا به یک باره فرو بردن سر در زیر اب موجب باطل شدن روزه می شود خواهشمندم از نظر علمی توضیح فرمایید

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است . براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى كارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهى.
مصالح و مفاسد و حكمت‏ها به گونه‏اى است كه اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نيز همان حكم را مى‏كند كه شرع بيان كرده است. منتهى عقل انسان قادر به كشف همه ملاكات احكام الهى نيست.
اصولاً گاهي خداوند دستوري به بشر مي دهد که ريشه و فلسفه اش براي بشر کاملا روشن و معلوم نيست .گاهي چون براي فهم آنها به گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش بشري نياز است، يا نمي‌تواند علت و فلسفه محدود در امور خاصي باشد، يا چون اهداف معنوي در آنها وجود دارد که انسان نتواند همه آنها را درک نمايد.
گاهي اصلاً براي آزمايش انسان ها و ميزان تعبد و تسليم آنها در مقابل پروردگار است.
با توجه به اين مقدمه، دليل بر جايز نبودن بردن سر در زير آب روايات است (1) و اکثر مراجع از اين روايات، بطلان روزه را فهميده و فتوي داده اند.
اما حکمت و فلسفه اين منع چيست و چرا بردن سر در زير آب روزه باطل مي کند، ازحکمت هايي است که براي ما روشن نيست. ولي قطع داريم که اين کار بدون حکمت نيست هرچند ما به آن حکمت آگاهي نداريم.
پى نوشت‏ها:
1. وسائل الشيعه، ج 10ص 35 و 36 وج12ص، 508 و509.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها