حکمت

در مورد فلسفه دعا و خواستن و اجابت توضیح بدید
دعا و نیایش، توسلی عاشقانه و پیوند موجودی بسیار ضعیف و کوچک به موجودی بی‌نهایت بزرگ و باعظمت است. دعا کردن مطلوب و باعث قرب انسان می‌شود، چه مطلوب محقق بشود ...

لطفاً به من کامل در مورد فلسفه دعا و خواستن و اجابت توضیح بدید و من اصلاً نمی تونم بفهمم چرا ما یه چیزایی با تمام وجود می خواییم و براش کلی نذر و نیاز می‌کنیم و دعا می‌کنیم اما هیچ اتفاقی نمی افته تا کاملاً از ذهنمون خارج بشه. مگه خداوند خودش نگفته العبد یدبر والله یقدر پس؟ من اصلاً بعضی وقتا میگم چرا ما دعا کنیم اصلاً نمی‌خواهد ما دعا کنیم مگه آدمایی که به موفقیت مثل ازدواج و کار و فوق‌لیسانس رسیدن دعا کردن؟ من دیدم آدمایی که حتی خدا رو قبول ندارند اما به‌جاها و چیزایی خوب رسیدند؛ اما اونایی که نماز میخونن و به خدا ایمان و باور دارن ... . حالا اصلاً ما چرا دعا کنیم وقتی خدا نمی خواد به ما بده؟
ممنون و متشکر

پاسخ:

دعا و نیایش، توسلی عاشقانه و پیوند موجودی بسیار ضعیف و کوچک به موجودی بی‌نهایت بزرگ و باعظمت است. دعا کردن مطلوب و باعث قرب انسان می‌شود، چه مطلوب محقق بشود، چه نشود. رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: «رحم الله عبدا طلب من الله عز و جل حاجه فالح فی الدعاء استجیب له او لم یستجب له». (1) خدا بیامرزد بنده‌ای را که از خدا حاجتی را طلب کند، پس در دعا کردن پافشاری کند، چه (دعایش) استجابت بشود و چه نشود. به‌قدری اصل دعا کردن خوب و مطلوب است که رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: «ترک الدعاء معصیه». (2) ترک دعا معصیت است.
با توجه به دغدغه‌تان، مطالبی را در قالب نکات خدمتتان عرض می‌نماییم:
1. هيچ دعايي خالي از نوعي اجابت نيست، زيرا نوعي عبادت و پرستش است. در هر عبادتي كه با قصد قربت انجام می‌شود، يعني عبادت‌کننده تصميم دارد به خدا نزديك شود و به كمالات الهی آراسته گردد، خالي از اثر قربي نيست؛ بنابراین، همین‌که دعا و عبادت با خلوص نيت و شرايط لازم انجام می‌شود، در همان لحظه به اجابت می‌رسد. اثر معنوي خود را بر روح و جان انسان می‌گذارد.
رسول گرامي اسلام فرمود: هنگامی‌که خداوند بخواهد نيازهاي بنده‌اش را برآورد، به او اذن و توفيق دعا كردن می‌دهد. (3) از طرفى خداوند گاهى اجابت مطلوب انسان را به علت‏هايى كه صلاح مى‏داند و بر ما پوشيده است، به تأخير مى‏اندازد يا آن را به‌گونه‌ای ديگر تبديل مى‏كند. درواقع به شيوه بهترى اجابت مى‏شود، بدون آن‌که ما بدانيم.
ما همواره خيال مى‏كنيم كه اگر دقیقاً همان را كه طلب مى‏كنيم، در همان زمان و با همان شرايطى كه مى‏خواهيم عمل شود، دعايمان اجابت شده است. درحالی‌که چه‌بسا پاسخ نيافتن ما اجابت از سوى خدا باشد. خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بیش‌تر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگه مى‏دارد. اين لطف بزرگى است كه به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مى‏گردد و در پى آن الطاف بى‏شمار ديگرى نصيبش مى‏شود.
2. گرچه درواقع امر، خدای متعال طبق حکمت و مهربانی که نسبت به بندگان خود دارد، آنچه خیر و صلاح انسان باشد را به او عطا می‌کند ولی خود خدای متعال دستور داده تا با دعاهایی که در درگاهش می‌کنیم، بهانه‌ای برای ارتباط و هم‌نشینی با او را داشته باشیم. گرچه درزمینۀ دعا و راز و نیاز، آدابی مطرح‌شده است؛ ولی همۀ این امور بهانه‌ای برای برقراری و هم‌نشینی باخدای متعال است. در این زمینه ما مأمور به وظیفه‌ایم و با اعتمادی که به خدای متعال داریم، نتیجه را به او واگذار می‌کنیم.
نکات پایانی:
1. بايد دانست كه همين اندازه كه بشر گاه در اثر بلايا و مصيبت‌ها توفيق مي‌يابد كه از عمق وجود خود با خداوند عالم راز و نياز و مناجات نمايد، نعمت بزرگي است كه از لطف خدا بر بندگانش ناشي مي‌شود و چه‌بسا اين مشكل كه شما در آن گرفتار هستيد حكمتش اين است كه خداوند مهربان مي‌خواهد نام شما هم در ميان نام بندگان مناجاتي‌اش ثبت گردد كه افتخاری بزرگ است که نصیب هرکسی نمی‌شود.
وقتی از این مشکل جدا شوید، آن موقع متوجه خواهید شد که در هنگام مشکل، مناجات با او چه طعمی داشته است.
ضمناً، برخی از مشکلات از دیدگاه و عملکرد نادرست خودمان ناشی می‌شود که در این صورت باید مقدمات اشتباه را از بین برد تا مشکل حل شود. در این‌گونه فضا باید درصدد رفع مشکل بربیاییم، نه اینکه فقط دست بر دعا برده و منتظر معجزه باشیم. در صورت امکان در نامۀ بعدی مشکلتان را بیان کنید تا بهتر راهنمایی کنیم.
البته گاهی مشکل ایجادشده از خودمان نیست و دلایل دیگری در این مسئله، دخالت داشته است؛ ولی در همین صورت هم همیشه با دعا مشکل رفع نمی‌شود. امکان دارد بابیان مشکلتان به مشاوران دلسوز مشکلات شما رفع شود.
2. راز عدم استجابت دعا: با تمام مقدمات و نکاتی که در نامه بدان اشاره شد، از این نکته نباید غفلت ورزید که؛ گاهی باوجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمی‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنی چیزی را طلب می‏كنیم كه به سود ما نیست، اگرچه به نظر ناقص خودمان به نفع ما است و چون خدای عزوجل ارحم‌الراحمین است (4) و به بندگانش لطف دارد، قطعاً مصلحت بنده‌اش را می‌خواهد و لذا اگر درحالی‌که مطلب درخواستی به مصلحت سؤال‌کننده نباشد، به اجابت برسد، قطعاً قبیح است و خدای سبحان از هر قبیحی منزه است یا اینکه ممکن است مطلب درخواستی غیرممکن باشد یا دارای مفسده‌ای - چه در کوتاه‌مدت و چه در درازمدت - برای درخواست‌کننده باشد. قرآن کریم در این مورد می‌فرماید: «وَ یَدْعُ الْانسَانُ بِالشرَِّّ دُعَاءَهُ بِالخَْیرِْ وَ کاَنَ الْانسَانُ عجَُولًا.»(5) انسان (براثر شتاب‌زدگی)، بدی‌ها را طلب می‏کند آن‌گونه که نیکی‌ها را می‏طلبد و انسان، همیشه عجول بوده است! و نیز می‌فرماید:«وَ عَسیَ أَن تَکْرَهُواْ شَیًْا وَ هُوَ خَیرٌْ لَّکُمْ وَ عَسیَ أَن تُحِبُّوا شَیًْا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ». (6) چه‌بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال‌آنکه خیرِ شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال‌آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا می‏داند و شما نمی‏دانید.
گاهی دعا مستجاب می‏شود، ولی از روی مصالحی تحقق عملی آن به تأخیر می‏افتد، در روایت است خداوند وقتی بنده‏ای را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر می‏اندازد تابنده‌اش با او راز گوید، ازاین‌رو مؤمنان ثابت‌قدم هیچ‌گاه از تكرار دعا مأیوس نمی‏شوند. (7)
منابعی برای مطالعه بیشتر:
1. دعا شناسی، محمد سبحانی نیا، نشر هستی نما، قم.
2. پرورش در پرتو نیایش، حسنعلی نوری‌ها، نشر تفکر، قم.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، دار الحدیث، قم، 1375 ش، ج 2، ص 880، ح 5666.
2. محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، دار الحدیث، قم، 1375 ش، ج 2، ص 880، ح 5518.
3. محمد محمدي ري‌شهري، ميزان الحكمه، حديث 5583، دار الحديث، 1416 ه.ق.
4. اعراف (7)، آیه 151.
5. اسراء (17)، آیه 11.
6. بقره (2)، آیه 216.
7. زمر (39)، آیه 53.

لقمان از معدود افرادي است كه در قرآن ياد و تصريح شده كه به او حكمت داده شده ،ولي آيات بر نبوت او دلالت ندارند.

لقمان از معدود افرادي است كه در قرآن ياد  و تصريح شده كه به او حكمت داده شده ،ولي آيات بر نبوت او دلالت ندارند.

البته بعضي او را پيامبر شمرده اند، (1) ولي دليل محكمي ارائه نداده اند.

بنا بر روايت نافع از ابن عمر از رسول خدا  بر پيامبر نبودن او تصريح و تاكيد شده است:

حقّا أقول لم يكن لقمان نبيّا و لكن كان عبدا كثير التّفكّر حسن اليقين. أحبّ اللَّه فأحبّه و منّ عليه بالحكمة؛ (2)

به حق مي گويم كه لقمان پيامبر نبود، بلكه بنده اي بود كه بسيار فكر مي كرد. يقين نيكويي داشت ، خدا را دوست داشت . خدا هم او را دوست داشت . به او حكمت عطا كرد.

او را خواهر يا خاله زاده حضرت ايوب شمرده اند.(3)

پي نوشت ها:

1. ابن مشهدي ، كنز الدقائق، تهران ، انتشارات وزارت ارشاد ، 1368 ش، ج10 ، ص 235(اين نظر را به عنوان يك نظر ضعيف ياد كرده است. ) 

2. همان ، ص 236 به نقل از مجمع البيان ، ج4 ، ص 315- 316.

3. همان ، ص 238.

 

خواهش می کنم در مورد حکمت 61 نهج البلاغه توضیح دهید. منظور امام علی (علیه السلام) از این حکمت چیست؟

پاسخ:
قال علی (علیه السلام): المرأة عقرب حلوه اللبسه: نیش زن شیرین است.(1)
در مورد جنس زن در قرآن و روایات سخنان زیادی آمده است که بعضی بر نکوهش جنس زن دلالت دارد. با توجه به آیات و روایات، افرادی دید اسلام را نسبت به زنان منفی شمرده اند.
برای این که در این وادی گرفتار داوری نادرست نشویم، باید ابتدا نظر اسلام را در مورد زن بدانیم. بعد با توجه به آن نظر کلی که اصل و اساس کار می شود، جواب این روایت را بیان کنیم.
از نظر اسلام و قرآن، زن و مرد ذات یکسان دارند. این گونه نیست که مرد از لحاظ ذاتی برتر از زن باشد(2). مخاطب قرآن، ناس( انسان ) و فرندان آدم اعم از زن و مرد است(3). این گونه نیست که مخاطب فقط مردان باشند.
ملاک برتری نزد خدا جنس یا نژاد یا سرزمین و... نيست، بلکه فقط و فقط تقوا است.(4)
البته چون زن و مرد دو جنس هستند و تفاوت ها و ویژگی هایی در استعداد و توانایی ها دارند، از حیث حقوق و تکالیف، تفاوت هایی هم دارند که در آن ها تناسب و عدالت کاملا لحاظ شده است.
متأسفانه در طول تاریخ زن مظلوم بوده و تحقیر شده، امکان رشد و تعالی را از او گرفته اند. متأسفانه زنان هم در برهه های فراوانی از تاریخ، این ظلم گسترده را پذیرا شده اند.
از طرف دیگر زن به طور طبیعی به زر و زیور و آرایش و خودنمایی گرایش دارد(5). این گرایش در کل، مثبت است. می تواند در خدمت تعالی زن و جامعه باشد، ولی متأسفانه مردان ظالم آنان را فقط در این حیطه نگه داشته، بسیاری اوقات به صورت افراطی در خدمت گرایش به زر و زیور قرار گرفته اند.
با توجه به این مقدمه؛ بسیاری از روایات بیان حقیقت وجودی زن است. در مقام ارزش گذاری مثبت یا منفی نیست. اگر حقیقت وجودی در راستای صحیح قرار گیرد، زن را اوج می دهد. شایسته ستایش می گرداند. اگر در راستای غلط قرار گیرد، زن را تنزل می دهد و پست می گرداند.
بسیاری از روایات گرچه در نگاه اول تحقیر کننده زن هستند، ولی توجیه صحیح و معقول دارند.
در این روایت که زن مانند عقرب انسان را می گزد. اما گزیدنش شیرین است حداقل می توان سه توجیه کرد:
1- این نوع سخن در واقع ضرب المثلی است که برای رساندن مفهوم خاصی در ملت ها پدید آمدند و پیام خاصی را در شرایط حاکم بر همان ملت و همان فرهنگ به همراه دارند و اگر در ترجمه ضرب المثل ها اصل پیام رسانی رعایت گردد بسیاری از اعتراضات مطرح نخواهد شد.(6) لذا منظور این نیست که زن عقرب است. بلکه ویژگی شیرین بودن نیشش هدف است.
2- با توجه به وضعیت عموم زنان است که معمولا تربیت شده نیستند (مانند عموم مردان که تربیت نشده اند) و با زبان و عمل، مرد را می گزند و آزار می دهند، ولی با توجه به لذت زناشویی، گزیدن ها هم شیرین و قابل تحمل می گردد.
3- شاید ناظر به سختی های ازدواج است که انسان با ازدواج باید آن گرفتاری ها را به دوش بکشد. مانند عقرب زده باید درد و رنج زندگی و تامین هزینه زن و زندگی را تحمل کند، ولی با توجه به عمل صالح بودن ازدواج و این که مورد رضای خداست، شیرین می شود.

پی نوشت:
1. سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، موسسه انتشارات مشهور ، چاپخانه قلم، نوبت نهم، سال 1380ش، ص636.
2. اعراف(7)آیه189.
3. انشقاق(84)آیه6؛ اعراف، آیه27 و.
4.حجرات(49)آیه13.
5. زخرف(43)آیه18.
6.سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه دشتی، موسسه انتشارات مشهور ، چاپخانه قلم، نوبت نهم، سال 1380ش، ص 17

با سلام، چه رمز و حكمتي است كه هر سه امام عزيز (امام حسين/امام سجاد وامام محمد باقر عليهم السلام ) درسن 57 سالگي به شهادت رسيدند؟

پاسخ:
امام حسین(علیه السلام) در زمان شهادت 58 ساله بود.(1) ولی امام سجاد (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) 57 ساله بودند (2) و رمز و حکمت آن را ما نمی دانیم. روشن است که هر زمان که عمر انسان تمام شد، انسان از دنیا می رود؛ حال یا به وسیله شهادت یا به مرگ طبیعی یا به صورت دیگری که خداوند مقدر کرده که در باره امامان (ع) بر اساس برخی روایات از راه شهادت از دنیا می روند؛ امام رضا می‌فرماید:«ما منا الا مقتول». (3)
شیخ صدوق بر این باور است که: «همه معصومین(ع)، به اجل غیر طبیعی از دنیا رفته‌اند...، کسی که چنین عقیده نداشته باشد، از ما نیست».(4)

پي نوشت:
1. ارشاد ،ج 2،ص136 ،شيخ مفيد ، ترجمه رسولي محلاتي ، تهران ، انتشارات علميه اسلاميه .
2. همان ،ص 139 و 156.
3. بحارالانوار، ج 27، ص 213.
4.اعتقادات، شیخ صدوق، تحقیق عصام عبدالسید، چاپ شده در مصنفات شیخ مفید، ج 5، ص 99، کنگره شیخ مفید.

چرا به یک باره فرو بردن سر در زیر اب موجب باطل شدن روزه می شود خواهشمندم از نظر علمی توضیح فرمایید

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است . براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى كارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهى.
مصالح و مفاسد و حكمت‏ها به گونه‏اى است كه اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نيز همان حكم را مى‏كند كه شرع بيان كرده است. منتهى عقل انسان قادر به كشف همه ملاكات احكام الهى نيست.
اصولاً گاهي خداوند دستوري به بشر مي دهد که ريشه و فلسفه اش براي بشر کاملا روشن و معلوم نيست .گاهي چون براي فهم آنها به گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش بشري نياز است، يا نمي‌تواند علت و فلسفه محدود در امور خاصي باشد، يا چون اهداف معنوي در آنها وجود دارد که انسان نتواند همه آنها را درک نمايد.
گاهي اصلاً براي آزمايش انسان ها و ميزان تعبد و تسليم آنها در مقابل پروردگار است.
با توجه به اين مقدمه، دليل بر جايز نبودن بردن سر در زير آب روايات است (1) و اکثر مراجع از اين روايات، بطلان روزه را فهميده و فتوي داده اند.
اما حکمت و فلسفه اين منع چيست و چرا بردن سر در زير آب روزه باطل مي کند، ازحکمت هايي است که براي ما روشن نيست. ولي قطع داريم که اين کار بدون حکمت نيست هرچند ما به آن حکمت آگاهي نداريم.
پى نوشت‏ها:
1. وسائل الشيعه، ج 10ص 35 و 36 وج12ص، 508 و509.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.