پرسش وپاسخ

از آنجائيكه موضوع وبلاگ ما اين است كه آيا سنت گرا هستيم يا مدرنيته حال مي بايست هر كسي تكليف خود را در اين مورد مشخص كند زيرا زندگي انسانها را عقيده ها جهت دار و هدفمند مي كنند و به عبارتي غايت زندگي بستگي به نوع عقيده دارد آنجا كه امام حسين (ع) مي فرمايند ( انما الحيواه عقيده و جهاد ) يعني زندگي در گرو عقيده است بالاخره انسانها بر پايه ي عقيده شان مالشان را جانشان را آبرويشان را از دست مي دهند و آيا بهتر نيست كه بدان معامله اي كه مي كند در عوض چه چيزي را بدست مي آورد به همين خاطر باز سازي عقيده خيلي مهم است در باز سازي عقيده مجبور است يا ستنت گرا باشد و يا مدرنيته حال بايد بررسي كرد كه آيا بايستي كل از سنت گرا بودن خارج شويم و به مدرنيته بودن رو آوريم يا اينكه در سنت اصلاحاتي كرد و اگر قرار است اصلاحاتي صورت گيرد در كدام قسمت تحول پيدا مي شود لازمه تحول در سنت چيست از انجائيكه سنت ها بر اساس معيارهاي آن جامعه و همچنين بر اساس رشد انسانهاي آن جامعه بوجود مي آيد و فروعاتش مختص زمان خودش است ولذا لازم است بر اثر تحول انسانها آن فروعات نيز متحول گردد و الا جوابگوي نيازهاي نسل جديد نخواهد بود براي تحول سازي در سنت اولا مي بايست مشخص نمود اصول ها و فروع ها كدام اند ثانيا غايت اصول ها براي چيست با بررسي اديان و ظهور پيامبران در طول تاريخ دو اهداف مشترك در ميان آورندگان اديان مشاهده ميشود 1- دعوت به توحيد 2- خبر از وجود جهان ديگر بقيه ي مسائل مربوط ميشود به بهداشت و معاملات و سياست و اخلاقيات اگر در ميان امت اختلافي باشد در اين امور است چون اين امور بستگي به محيط زندگي و عقايد اقليمي انسانها دارند مثلا قوه قضائيه مي بايست تعزير در شلاق را متحول كند و به جاي آن تعزيرهاي سازنده جايگزين نمايد بعنوان نمونه در يكي از شهر ها فردي به جرمي كرده بود و مدرك تحصيلي اش زير ديپلم بود قاضي به جاي تعزير در شلاق متهم را وادار كرده بود كه اگر ظرف دو سال بتواند مدرك ديپلم را بگيرد تعزير او بخشوده خواهد شد يا در خود زمان رسول الله مي بينيم اسيران را تشويق مي كردند اگر به ده نفر بيسواد خواندن و نوشتن ياد دهند آزاد خواهند شد يا اقتصادي كه در سنت بود اين بود كه زكوه به پنج قلم اصلي آن زمان تعلق دارد و امروزه نيز به سنت عمل ميشود با اين حساب سرمايه داران امروزي مي بايست از اين زكاه معاف شوند و در ساير فروعات نيز به همين منوال است درست است كه اديان الهي حكومت و سياست و اقتصاد و بهداشت و اخلاقيات دارد ولي اينها اصل دين نيستند اينها خادمان دين هستند اصل دين كه خودش مخدوم است عبارت است از دعوت به توحيد و يادآوري پس از اين جهان متاسفانه در هر دوره اي اين رسالت اصيل پيامبران فراموش شده شعائر بجاي آنها نشسته است درست است كه شعائر نشان دهنده اصول هاست ولي بر اثر تبليغ پوچ اصولها فراموش شده و فروعات به جاي اصول ها اصل شده اند شعائر ها همانند مانور در ارتش است مانور به خودي خود چيزي نيست ولي نشان دهنده واقعيتي است كه بعدا اتفاق خواهد افتاد و اماده شدن براي آن اتفاد واقعي است شعائر نيز به خودي خود چيزي نيستند بلكه نشان دهنده آن اصول ها هستند هزاران بار به مكه رفتن و شعائر را بجا آوردن بدون شناخت اصول ها ارزشي ندارد در هر مانوري كه در ارتش انجام ميشود اهداف و فرضيه ها در نظر گرفته ميشود و مانور روي آن فرضيه انجام ميگيرد و در شعائر نيز بايستي اصول ها مورد شناسائي قرار گيرند و بر اساس شناختي كه از اصول پيدا ميشود شعائر را بسمت آن اصولها جهت دار شوند

پرسش: تحول در سنت شرح : از آن جائي كه موضوع وبلاگ ما اين است كه آيا سنت گرا هستيم يا مدرنيته ،حال مي بايست هر كسي تكليف خود را در اين مورد مشخص كند زيرا زندگي انسان ها را عقيده ها جهت دار و هدفمند مي كنند . غايت زندگي بستگي به نوع عقيده دارد، آن جا كه امام حسين (ع) مي فرمايند ( انما الحيواه عقيده و جهاد ) يعني زندگي در گرو عقيده است. بالاخره انسان ها بر پايه عقيده ، مال شان، جان شان و آبروي شان را از دست مي دهند و آيا بهتر نيست بدان معامله اي كه مي كند ،در عوض چه چيزي را به دست مي آورد ..........
پاسخ: پرسشگر گرامي
با سلام و دعا براي قبولي عبادات و توفيق بندگي و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
آنچه نوشته ايد ،مبحثي مهم و البته بسيار قديمي در خصوص ماهيت و حقيقت شريعت و موقعيت آن در منظومه معرفتي دين است. دراين خصوص نگاهي دقيق و عميق نداشته، به برخي نظريات سطحي در اين زمينه بسنده كرده و از همان نتيجه گيري نموديد .
نزاع بين سنت و مدرنيته امري است كه در تبيين هاي گوناگون مفهوم سنت و مدرنيته معاني گوناگوني به خود مي گيرد . همچنين ، داراي مصاديق و فروع مختلفي است كه تطبيق آن بر مقوله ظواهر شرع و حقايق و اهداف مترتب بر آن خود داراي ايرادات مختلف است . اصولا تطبيق انسان هاي سنت گرا يا مدرن بر متمسكين به ظواهر شريعت و افرادي كه به چنين دستوراتي تقيد ندارند، از اساس تطبيقي نادرست و غير واقعي است .

اما فارغ از اين بحث اصولا نگاه اسلام نگاهي معتدل و بينابين در مقوله سنت و مدرنيته است .نه هر چيز را به اسم سنتي بودن مقدس و ارزشمند مي داند و نه هر امري سنتي را مذموم مي پندارد . در مقابل نه هر نماد مدرنيته را مذموم و مطرود مي انگارد و نه هر مظهر و نماد مدرنيته را ارزشمند و لايق جايگزيني به جاي امور سنتي مي داند .
در حقيقت اسلام در امور زندگي فردي و اجتماعي بشر اصول و كلياتي را تعريف نموده كه رسيدن به اين اهداف مي تواند از طريق هر ابزار و اسبابي انجام بپذيرد . پيشرفت هاي تكنولوژيك در اين زمينه نقش مهمي ايفا مي نمايند ، به شرطي كه خود اسباب و ابزار سنتي در هويت و ماهيت عمل نقش كليدي نداشته باشند . به نوعي در مجموعه اهداف اصلي تعريف نشوند .
اما در خصوص سنتي خواندن تعبد به دستورات ديني و ظواهر شريعت به نظر مي رسد ابتدا لازم است تبييني دقيق و كامل از فلسفه شريعت داشته باشيم ؛ در فرهنگ معرفتي اسلام جايگاه شريعت هرچند ماهيتي چند گانه داشته و اصولي مانند تنطيم امور زندگي بشر و مسير دادن به كليه اعمال و رفتار انسان در رابطه با خود و جامعه و خدا به گونه اي كه بيش ترين سود و منفعت كوتاه و دراز مدت را براي او به دنبال داشته باشد ؛ در اين مجموعه قرار مي گيرد ؛ اما ماهيت اصلي اين اعمال تشكيل روح تعبد و بندگي و تسليم در انسان است .
از اين رو توجه و تامل در ظواهر و ماهيت صوري اعمال و ايجاد رابطه بين اين اعمال و نتايج فرضي آن ها از ارزش افتاده ، تفاوت موقعيت هاي زماني و مكاني و فرهنگي و خلاصه تحول ساختار زندگي بشر تاثير چنداني بر ماهيت و هويت اصلي اعمال شرعي نخواهد گذاشت .
از اساس نگاه كاركرد گرايانه به دستورات شرعي و توجه به نتايج و فوائد مستقيم آن ها انحرافي عميق در معارف ديني به حساب مي آيد . هرچند در حدود دهه هاي 50 و 60 به شدت در جامعه ما ترويج مي شد ، اما به مرور زمان مروجين و مدعيان اين نظريه خود به نادرستي اين تفكر تا حدودي واقف شدند .
ديدگاهي كه دستورات باب طهارت و نجاست اسلام را تنها دستوراتي بهداشتي مي داند ، از اساس با يك انحراف بينشي و جهت گيري و پسش داوري خود خواسته مواجه است كه با هيچ يك از اصول و مباني ديني قابل تطبيق نيست ؛
هر نظريه اي نيازمند استدلال و برهان قابل قبول براي اثبات صدق خود است . اگر قرار باشد تنها با طرح يك فرضيه ،دين را تقسيم به دو بخش مهم و اصلي و كمك ارزش و فرعي كرده، ماهيت اصيل اديان را همان توحيد و معاد معرفي كنيم و شرايع و دستورات گوناگون فرعي را تنها ابزار و راهكارهايي در مسير تحقق ان اصول و اهداف بلند بدانيم و هيچ برهان و دليلي بر اين حقيقت اقامه نشود ، نمي توان ذره اي ارزش و اعتبار براي اين فرضيه قائل شد .
در عين حال كه اصولا اين نظريه به هيچ وجه با متون و منابع متقن اديان قابل تطبيق نبوده ،نمي توان درستي و حتي احتمال درستي آن را با شواهد و قرائن موجود در منابع ديني تاييد نمود .
البته در متن شرايع هم گاهي اهداف و مقاصد معيني بيان شده است كه به مرور زمان مي توان از ابزار و اسباب گوناگون در مسير رسيدن به آن اهداف بهره گرفت ، اما اين بدان معنا نيست كه ماهيت و حقيقت شريعت و همه دستورات شرعي را اين گونه ببينيم و با پيشرفت هاي تكنولوژيك آن ها را ناكارآمد و بي ثمر بدانيم .

اگر به افرادی ظلم وارد نموده باشی و اکنون بدانی که دستیابی به آنها سخت است و در استان دیگری نیز هستند و باعث ظلم به خانواده و.ابسته شده به آنها نیز شده ای تکلیف چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در صورتي که حقوق مالي از افراد بر عهده شما باشد و آن ها را مي شناسيد ، بايدآن افراد را پيدا کرده و بدهي خود را پرداخت کنيد . در صورتي که اصلا به آن ها دسترسي نداريد و آنها را پيدا نمي کنيد ، مي توانيد از طرف آنها صدقه (فقط به فقرا) بدهيد .(1)
و بنا بر احتياط از دفتر مرجع تقليد بايد اجازه بگيريد .
و در صورتي که از قبيل حقوق مالي نباشد اگر به آنها دسترسي داريد بايد حلاليت بطلبيد و در غير اين صورت استغفار کنيد .
پي نوشت :
1 . .سوال تلفني از دفتر(7746666-0251) آيه الله خامنه اي .

باعرض سلام وخسته نباشید پدرو مادر من بجز من پسری رو ندارن منم دوست دارم به اونا کمک مالی کنم،بنده تازه کارمند شدم.ولی همسرم راضی نیست -این وظیفه من است که به پدرومادرم کمک کنم. لطفاًمراراهنمایی کنید باتشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در صورتي که پدر و مادر شما فقير باشند و تمکن مالي داشته باشيد ، کمک کردن به آن ها بر شما واجب است .اگر فقير نباشند، باز بهتر است که کمک کنيد . در هر صورت رضايت خانمت لازم نيست. مي تواني طوري برنامه ريزي کني که از کمک هاي تو به والدينت خانمت باخبر نباشد .در اين صورت هم کمک کرده اي و هم با خانمت درگير نشده اي.(1)
پي نوشت :
1. سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي .

با سلام من بسيار معتقد به دين و خدواند هستم و هيچ گاه نماز و روزه هايم ترك نشده به دليل مشكلاتي كه با همسرم دارم نمي دانم چي شد كه دست به عمل خودارضايي زدم و هيچ گاه به اين مسايل فكر نمي كردم و آن قدر نارحت بودم كه غسل كردم و توبه كردم ولي تماما احساس گناه و پشيماني دارم خيلي از خودم بدم مي آيد و فكر مي كنم خدا مرا ترك كرده چه دعايي نمازي است كه بخونم تا آروم بشم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خود ارضايي گناه بزرگي است که مرتکب شده ايد اما با توبه و استغفار بخشيده مي شود .آن چه شما را آرام مي کند ، توبه و طلب مغفرت از خداست.در اين شب هاي عزيز دعاي ابوحمزه ثمالي را بخوانيد و مطمئن باشيد خدا شما را مي آمرزد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چگونه می توانیم به انجام وظایف دینی بپردازیم به طوری که فقط برای خدا باشد یعنی وقتی نماز می خوانیم یا هر عبادت دیگر فقط برای خدا باشد نه برای مثلا ترس از گناه با برآورده شدن حاجات خود، که البته آنها هم می تواند باشد، اما توجهمان فقط به او باشد.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
کار و عبادت فقط براي خدا مراتب و درجات دارد. ترس از گناه و نافرماني خدا ، يا ترس از جهنم و کيفرهاي دنيايي يا در قيامت يکي از مراتب آن است . منافات با اخلاص و کار فقط براي خدا ندارد . چنان که در دعا هايي که از ائمه عليم السلام رسيده مثل دعاي کميل ، دعاي سحر ابو حمزه ثمالي اين مطلب مشاهده مي شود. رسيدن به آن مقصد عالي نيازمند زمان ، معرفت و آگاهي ويژه ، ترک گناه ( قلبي و بدني ، صغيره و کبيره) ، انجام واجبات و احتياط در مشتبهات ، انجام نوافل و توسل به اولياي الهي به ويژه توسل به روح خدا و جانشين او در عالَم هستي يعني توسل به وجود مقدس امام زمان عليه السلام است.
پس اي عزيز بدان که کار براي فقط خدا امري شدني و ممکن است ، اما سهل الوصول و فوري نيست . کساني که به آن مقام رسيدند ، سال ها خون دل خوردند و رياضت کشيدند . و با تمسك به حقيقت «إنّي مهاجر إلي ربّي»،(1)از « خود» و هر آن چه متعلق به خود و منتسب به دنيا است ،به سوي مولا و «ربّ»خويش مهاجرت کردند، در همه امور تسليم محض «خدا» شدند . خواست و رضاي او را ملاک گفتار و رفتار و قصد ونيت خويش قرار دادند. بدون چون و چرا و خالصانه طاعت و فرمان او بردند .از حوزه هر کاري که او خوش ندارد و ازحرام و گناهي که او معرفي کرده ،دور شدند ، در اين صورت است که ديد ملکوتي و چشم بصيرت به آنان افاضه مي شود . مي توانند ماوراي حجاب عالم را شهود نمايند .بُُعد باطني و ملكوتي افراد و اشيا را مشاهده نمايند،صاحب چشم ،گوش ،زبان،ذهن وانديشه و بالاخره وجودي «خدايي»گردند.آن موقع است که انسان به يکي از مراتب عالي کار فقط براي خدا نايل شده است .
از پيامبر(ص) روايت شد كه خداوند فرمود: بنده من به چيزي محبوب تر نزدم اظهار دوستي نكرد ازا نجام واجبات و ترک گناهان و محرمات، او با نمازهاي نافله در مسير « محبت» من گام مي نهد . در آن صورت من نيز او را دوست مي دارم و«محبوب »خود مي گردانم. پس هنگامي كه او را دوست خود برگزيدم ،گوش شنوايي او مي شوم ، آن گاه كه مي شنود ؛ چشم بينايي او مي گردم آن گاه كه مي بيند ؛ زبان گوياي او مي شوم آن گاه كه سخن مي گويد ؛ دست او مي گردم آن گاه كه ضربه و شمشير مي زند . پاي او مي شوم آن گاه كه راه مي رود. چنين کسي هنگامي كه به درگاه من دعا كند ،اجابتش مي كنم . اگر از من چيزي درخواست كند ، به او مي دهم. (2)
پي نوشت ها:
1. عنكبوت (29) آي. 26.
2. المحاسن، احمد بن محمد بن خالد البرقي، ج 1، ص 291 ؛ اصول كافي، كليني، ج 2، ص 352.

اگر هنگام غسل جنابت ادرار صورت گيرد مشكلي دارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
غسل صحيح است، ولي اين غسل کفايت از وضو نمي کند . براي نماز و کارهايي که مشروط به طهارت است ، بايد وضو بگيرد .(1)
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ، نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت :
1. آيه آلله خامنه اي ، استفتائات ، س 185 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام من یه پسر 23 ساله و دانشجو هستم. مدتیه که با دختر خانمی آشنا شدم که از هر لحاظ زن ایده آله منه.قبل از آشنایی با ایشون هیچ هدف مشخصی برای زندگیم نداشتم. از درس و کار بیزار بودم و مثل همه ی جوونای هم سن و سال خودم فقط به فکر رفیق بازی و خوشگذرونی بودم. ولی آشنایی با ایشون زندگیمو از این رو به اون رو کرد. ازم خواست که رفیق بازی رو کنار بذارم و برم سر کار. به خاطرش همه چیزو تعطیل کردم و چسبیدم به کار.قبل از آشنایی با ایشون نماز و روزه می گرفتم ولی تو خوندن نماز کمی تنبل بودم. گاهی می خوندم و گاهی نه. گفت باید نمازاتو سر وقت بخونی . به خاطرش عابد و مومن شدم.گفت من از آدمای بی سواد خوشم نمی یاد. همیشه آرزو داشتم شوهر آیندم تحصیل کرده باشه. اگه منو دوست داری برو دانشگاه و درست رو ادامه بده.منی که از درس خوندن گریزون بودم بخاطرش اون قدر درس خوندم که همون سال اول, دانشگاه سراسری قبول شدم.حالا یه آدم دیگه ای شدم. واسه زندگیم هدف دارم و هدفم هم رسیدن به این دختر خانمه. اون قدر دوستش دارم که واسه ازدواج باهاش بی طاقتم و می دونم اونم منو خیلی دوست داره. ولی خانواده ی این دختر خانم خیلی سخت گیر هستند.از اون جایی که تمام خواستگار های ایشون دکتر و مهندس هستند اگه بدونن من دانشجو هستم محاله با ازدواج ما موافقت کنند. از طرفی خود من هم فعلا شرایط ازدواج ندارم. پدرم رو در 6 سالگی از دست دادم و خانوادم نمی تونن واسه ازدواجم بهم کمک مالی کنند. مجبورم خودم چند سالی کار کنم و پول جمع کنم تا بتونم به خاستگاری ایشون برم.ولی این دختر خانم به من قول داده که تا وقتی درسم تموم می شه و کمی پول پس انداز می کنم منتظرم بمونه.به خدا قسم اگه بهش برسم هر کاری می کنم که خوشبختش کنم . با اینکه هم خودش هم من می دونیم که قصدمون از این رابطه فقط ازدواجه ولی بازم این خانم مرتب بهونه گیری میکنه می ترسه که نکنه با هم بودنمون گناه باشه.اون قدر این حرفا رو زد تا منم ته دلم خالی شد که نکنه واقعا داریم گناه می کنیم ؟ میگه باید تا وقت ازدواج از هم دور بمونیم تا خدانکرده گناهی مرتکب نشیم ولی هر دومون می دونیم که طاقت دوری از هم دیگرو نداریم. من نمی تونم حتی یه ثانیه ازش دور بمونم و خودش هم همین حسو داره ولی میگه چاره ای نیست ! مجبوریم ! اگه این کارو نکنیم خدا ازمون رو بر می گردونه. یه مدت این کارو کردیم و زندگی واسه هر جفتمون جهنم شده بود.تجربه ی خیلی تلخی بود واسه همین نتونستیم تحمل کنیم.آخرش تصمیم گرفتیم تا وقتی شرایط برای ازدواجمون محیا شد یه جوری با هم محرم بشیم ولی بهمون گفتن واسه خوندن صیغه ی محرمیت رضایت پدر شرطه ! آخه اگه پدرش راضی می شد که همین الان عقدش می کردم ! چرا صیغه ؟! شما بگید ما باید چکار کنیم ؟ نیت هر دوی ما از با هم بودن فقط ازدواجه ولی ای کاش خانواده ها کمی انصاف داشتند. البته من به پدرش حق می دم ولی به خدا همه ی تلاشمو می کنم تا اون چیزی بشم که خانوادش می خوان. ولی این کار چند سالی طول می کشه ما چکار کنیم که هم با هم بمونیم و هم گناهی مرتکب نشیم ؟ حتما باید اجازه ی پدر واسه صیغه باشه؟ یعنی نمی شه کاریش کرد ؟ آخه به خدا خیلی ظلمه. تو رو خدا منو راهنمایی کنید من چکار کنم که هم این دختر خانم رو داشته باشم هم رضایت خدا رو ؟ مرسی

با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
در ازدواج موقت يا دائم با دختر باکره نظر مراجع مختلف است، جمعاً پنج نظر دراين مسئله وجود دارد:
1- حضرت امام (ره) فتوي بر لزوم اذن پدر دختر داده است. کساني که مقلدين حضرت امام هستند ،بدون اذن پدر دختر باکره نمي توانند ازدواج موقت يا دائم نمايند.
2- اکثر مراجع،(ازجمله آيت الله مکارم) بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر باکره را شرط دانسته اند (1). کساني که مقلد اين عده از مراجع باشند، مي توانند در خصوص اين مسئله، به مرجعي که بعد از مرجع خودش اعلم يا مساوي با ديگران باشد و فتوا بر جواز ازدواج بدون اذن پدر داده است، رجوع کنند .
3- به نظر برخي مراجع، اذن دختر در ازدواج موقت کافي است . اجازه پدر مستحب است.(2)
4- طبق نظر برخي ديگر از مراجع، اذن پدر تکليفاً لازم است، يعني اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود ،عقد صحيح است، ولي فردي که بايد اجازه مي‌گرفت و نگرفته، گناهکار است.(3)
5- برخي از مراجع گفته‌اند: در عقد دائم اذن پدر لازم نيست، ولي در عقد موقت لازم است.(4)
بنابر اين هر کس طبق فتواي مرجع تقليد خودش عمل نمايد . شما نيز طبق فتواي مرجع تقليدخود عمل کنيد. مي تواني شرايط خودت را بنويسي، از جمله اينکه نياز به ازدواج داري، ولي شرايط ازدواج دائم را نداري و بفرستي به دفتر آيت الله مکارم .شايد با توجه به شرايط خاص، مانند عدم دسترسي به پدر ، فتواي ايشان به جواز باشد.
يا از طريق تلفن به شماره 3 -7743110 با پيش شماره 0251 در قم تماس بگيريد . به صورت غير مستقيم سوال تان را مطرح كنيد.
پى‌نوشت‏ها:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 387، مسأله2376.
2.همان؛ استفتاءآت جديد، آيت الله تبريزى، ص 33، سؤال 1481؛ آيت الله فاضل لنكرانى، جامع المسايل ج1، س 1546؛ استفتائات، آيت الله مكارم، ج 2، ص 318، س 913؛آيت الله خامنه اي ، مسايل مورد ابتلا، س50.
3. آيت الله گلپايگانى، مجمع المسائل، ج 4، ص 305، ص 843؛آيت الله سيد صادق روحاني، سوال حضوري از محضر ايشان؛ آيت الله گرامي، توضيح المسائل، مسئله2603.
4. توضيح المسائل آيت الله بهجت، مسئله 1891.
5. آيت الله صانعي، توضيح المسائل، مسئله 2412.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها