پرسش وپاسخ

علت سستی و کم رغبتی به نماز چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بعضي از عوامل که به طور كلي موجب سستي و ترک نماز مي‌شود، عبارتند از:
1ـ عدم آشنايي به فلسفه و حقيقت نماز که مهم ترين عامل سستي در نماز و ارتباط با خدا است. آنچه که موجب مي‏گردد برخي از نماز، رويگردان باشند و يا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و يا درکي غلط از آن است. يا علم و معرفت آن ها از ذهن و فكر به درون و جان نيامده است.
2ـ تنبلي و سستي و تن پروري: عادت به سستي و از زير بار مسئوليت‌ها در رفتن باعث مي‌شود که جوان براي خواندن نماز بي اهميت باشد.
3ـ مسامحه و سهل انگاري و عدم مسئوليت پذيري که در بعضي از کارها دامنگير جوانان است، در مسئله اي مانند نماز و عبادت خدا نيز وجود دارد. پدران و مادراني که به نماز اهميتي نمي‌دهند يا آن را با سستي و تنبلي، خارج از وقت فضيلت انجام مي‌دهند، نمي‌توانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که براي نماز اهميتي خاص قائل شوند.
4ـ عدم شناخت درست از آثار سبک شمردن يا ترك نماز: اگر افراد به اهميت نماز آگاه شوند و بدانند نماز ستون دين و بازدارنده از فحشا و منکرات است و سستي در انجام نماز چه پيامدهايي دارد، قطعاً سستي نخواهند کرد.
براي تداوم نماز عوامل متعددي وجود دارد كه جهت رعايت اختصار به برخي از آن ها اشاره مي‌شود:
1ـ شناخت اهميت نماز.
نماز از منظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا كه از آن به عنوان ستون دين(1) و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است. (2)
از سوي ديگر ترك نماز از گناهان كبيره به حساب آمده است.(3)
پيامبر فرمود: " از ما نيست كسي كه نماز را خوار شمارد ".(4)
نماز است سرخط آزادگي * دواي غم و درد دل مردگي(5)
نماز عامل مهمي در تزكية روح و درون انسان است و اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نكردن نسبت به آن، از عوامل ترك نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود،همواره به سوي چيزي كه برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌كند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه كند، آن را به هر صورت ممكن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين كه نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌كند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد و از سستي در نماز و يا ترك آن خودداري نمايد.
كسي كه نماز را سربار خود و صرفاً يك تكليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهمتي به آن نمي‌دهد.
‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است، اقامه آن مايه سعادت و ترك آن باعث شقاوت مي‌باشد امام ‌صادق(ع) فرمود: "‌محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند عزوجل نمازاست، و آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است"(6) حضرت در حديث ديگر فرمود: "‌تارك الصلاه بهره‌اي از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستي فكر‌كند كه خداوند چرا دستور داده كه بندگانش نماز بخوانند هيچ‌گاه نماز را ترك نمي‌كند و چنانچه به هر علتي‌نمازش ترك شود، فوراً جبران نموده و قضا مي‌كند.
قرآن مي‌فرمايد: "‌يا ايها الناس انتم الفقراء الي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌الحميد؛ ‌اي مردم شما همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش‌است"(8) وقتي خداي متعال از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده است‌،معلوم مي‌شود اين دستورات براي خوش بختي و سعادت خود ما است.
هنگامي كه از عمق جان درك كرديم كه‌ نماز در تأمين خوش بختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين كننده دارد ،با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم چرا كه ‌نماز محور قبولي ساير اعمال است و در قيامت اولين سوال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: "‌اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد، اگر نماز مورد قبول واقع‌شد، بقيه اعمال هم مقبول مي‌افتد"(9).
نماز از واجباتي است كه خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري،‌راضي به ترك آن نيست. تارك نماز بيش ترين ظلم را نسبت به خود روا مي­دارد و خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌محروم مي‌كند. حضرت فرمود: "‌هر كه نماز را عمداً ترك كند، از پناه خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته‌است"(10). پس انساني كه معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد، نتيجه‌اش به‌خودش باز مي‌گردد ،عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند.
نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود:"‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است"(11).
2ـ شناخت پيامدهاي ترك نماز.
يكي از عوامل و راهكار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترك نماز است. در قرآن بر ترك نماز وعدة عذاب داده شده است: " بهشتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ كشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم ". (12)
رسول خدا (ص) مي‌فرمايد: "كسي كه نماز خود را سبك گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌كند؛ شش بلا در دنيا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قيامت و هنگامي كه از قبر بيرون مي‌آيد.
اما شش بلاي دنيوي:
1ـ خداوند بركت را از عمرش كم مي‌كند.
2ـ بركت را از روزيش بر مي‌دارد.
3ـ از صورتش نشانة نيكوكاران را بر مي‌دارد.
4ـ هر كار خيري كند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد.
5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود.
6ـ از دعاي نيكوكاران بهره اي ندارد".(13)
3ـ رفع موانع.
ترك نماز مبتني بر عواملي است كه بايد از آن ها پرهيز شود. انسان بالفطره گرايش به عبارت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زكات، تكبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثير گذار ترك نماز به حساب آمده است.
4ـ شناخت آثار نماز.
يكي از راه هاي تداوم نماز، شناخت آثار معنوي، سياسي و اجتماعي نماز است. اگر انسان با فلسفه و علل تشريع نماز اشنايي داشته باشد، نماز را ترك نمي‌كند.
5ـ توبه.
بي تردي ترك نماز گناهي است كه نياز به گناه زدايي دارد. يكي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه زدايي، توبه است. توبه كه نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود كه قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: " جز اين نيست كه پشيماني بر گناه سبب ترك آن مي‌شود".(14)
كسي روز محشر نگردد خجل كه شب ها به درگه بَرَد سوز دل
اگر هوشمندي، ز داور بخواه شب توبه تقصير روز گناه
اگر بنده اي، دست حاجت برار وگر شرمسار، آب حسرت ببار
نيامد بدين در كسي عذر خواه كه سيل ندامت نشستن گناه(15)
6ـ استعانت از خداوند:
انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبادت را مي‌طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مي‌طلبد كه از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان (ع) و بزرگان دين از خدا مي‌خواستند كه به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است : "اللّهم ارزقنا توفيق الطاعه ..."(16) كه يكي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است.
از ديگر موجبات سستي در نماز و عدم اهتمام به آن، عادت به عبادت است ; به اين معنا كه انسان، اصل نماز وافعال و اذكار آن را از روي عادت به جا آورد، به طوري كه به حقيقت و روح نماز توجه نداشته باشد. عمل بر اثرعادت، عبادت را از حالت آگاهانه خارج مي‌نمايد و تبديل به يك عمل غير آگاهانه مي‌كند، به طوري كه روح اعمال فراموش شده و تنها ظاهر اعمال هدف قرار مي‌گيرد.
مذموم بودن عادت به اين معنا نيست كه استمرار، مداومت و كثرت اعمال اشتباه است، بلكه ملاك ارزش، مقدار توجه و آگاهي در عمل است . مردان الهي در عين كثرت عبادت و دعا، به مقدار توجه و آگاهي خود در اعمال مي‌افزايند و از عبادت لذت بيش تري مي‌برند.

پي‌نوشت‌ها:
1. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ح 639.
2. مكارم الاخلاق، ج 2، ص 461.
3. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 183.
4. فروع كافي، ج 3، ص269.
5. نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 77 - 78.
6. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمهْْ، ماده صلاهْْ، شماره 10534.
7. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
8. فاطر (35) آيه 15.
9. ميزان الحكمهْْ ماده صلاهْْ، شماره 10570.
10. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2.
11. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2.
12. مدثر (74) آيات 40 ـ 41.
13. گناهان كبيره، ج 2، ص 187 ـ 188.
14. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349.
15. عبدالحسين دستغيب، گناهان كبيره، ج 2، ص 408.
16. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي (عج) .

آيا در قران تمام مسايل احكام وجود دارد؟ اگر ندارد چرا؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قرآن کتاب خدا براي هدايت بندگان به باورهاي حق و اخلاق طيب و احکام حياتبخش است و به مثابه قانون اساسي مي باشد که امهات مطالب در آن بيان شده و بيان جزئيات به پيامبر واگذار گرديده است.
«ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا (1) آنچه را که پيامبر براي شما آورد بگيريد و از آنچه نهي کرده پرهيز کنيد .
«اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم ؛(2) از خدا و از پيامبر و از اولي الامر اطاعت کنيد »
و آيات فراوان ديگر که همه بيان مي کنند که سنت پيامبر و اهل بيت (ع) به عنوان حجت الهي براي بيان احکام مي باشد .
اگر قرار بود همه جزئيات احکام در قرآن همه بيايد، بايد قرآن حدودا 20 تا 30 جلد کتاب قطور مي شد .
اما خدا که عالم و حکيم مطلق است. خود بهتر مي داند. کدام مطالب را در قرآن بفرمايد. و کدام مطالب را به بيان پيامبر واگذارد. مهم اين است که آنچه براي هدايت بشر لازم است. در قرآن و سنت باشد و هيچ نقص و کمبودي نمود نکند.
پي نوشت ها :
1 . حشر (59)آيه 7 .
2 . نساء (4)آيه 59 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

چون چند ساعت بيشتر صيغه نيستيم و آميزش هم در كار نيست ,اذن پدر لازم است؟راهنمايي كنيد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
صيغه و عقد دايم و موقت دختر باكره بدون اجازه پدرش بنا بر احتياط واجب جايز نيست. بنابراين بدون اذن پدر نبايد اين كار را بكنيد.(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله فاضل ؛ توضيح المسايل ،م 2495 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام اگر خانمی در خواب ارضاء شود روزه اش باطل می شود؟ آیا این حکم جنابت دارد و باید غسل کند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
اگر فرد روزه دار در خواب روز محتلم شود و تا پايان روز (حتي بعد از اذان مغرب) غسل ننمايد ،روزه آن روزش صحيح است .ولي بايد براي نمازش غسل کند .
اگر تا قبل از اذان صبح فردا عمدا غسل نکند ،روزه فردايش باطل مي شود و قضا و کفاره دارد.
البته اگر با ديدن خواب خانم يقين به جنب شدن پيدا نکند غسل لازم نيست. اگر زن بر اثر تحريک هاي جنسي به قدري تحريک شود که به اوج لذت و شهوت جنسي برسد و در آن حال مايعي از او خارج شود جنب مي شود. اگر به اوج لذت نرسد و مايع خارج شود و يا به اوج لذت برسد ،ولي مايعي خارج نشود و يا شک کند که مايعي خارج شد يا نه ،جنب نمي شود و غسل لازم نيست. زن اگر يقين به خارج شدن مني پيدا کند ،جنب مي شود . اگر يقين پيدا نکند ،جنب نمي شود. بنابراين مواقعي که زن بر اثر تحريک هاي شهواني مقداري لذت مي برد و در آن حال رطوبتي از او خارج مي شود ،چون به اوج شهوت نرسيده ،جنب نمي شود . رطوبت خارج شده هم پاک است . وضو و غسل را باطل نمي کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود . لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضا مي کند . حالت شهوتش تمام و بدنش سست مي شود . حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت، ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد، ولي وقتي غذا خورد و سير شد ،ديگر ميل به غذا ندارد.

پي نوشت:
1. آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ، م361و1380و مسائل کثيرالابتلا م18.

چرا کسانی که مدتی با افراد بی بند وبار نشست و برخاست دارند به درد بی تفاوتی و دشمنی با احکام دین دچار می شوند؟

پرسش: عقيدتي شرح : چرا کساني که مدتي با افراد بي بند وبار نشست و برخاست دارند به درد بي تفاوتي و دشمني با احکام دين دچار مي شوند؟چه کار کنيم تا به بي تفاوتي نسبت به احکام اسلامي دچار نشويم؟ پاسخ :

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
پرسش تان دو قسمت دارد . الف- چرا کساني که مدتي با افراد بي بند و بار نشست و برخاست دارند به درد بي تفاوتي و دشمني با احکام دين دچار مي شوند؟
تأثير گذاري و تأثير پذيري انسان ها از يکديگر و حتي اشيا نسبت به هم امري طبيعي است . هرگاه يک چيز معطر يا گنديده اي در در يک صندوق يا اتاقي قرار گيرد ، فضاي آن جا را معطر يا متعفن مي سازد. بنا براين اگر ارتباط و رفاقت و هم نشيني با افراد بي بند و بار و بي تفاوت نسبت به اسلام سبب بي بند وباري و بي تفاوتي شود، امري طبيعي و عادي است.علي(ع)مي‌فرمايد: " بدانيد ريا، اگر چه اندك باشد ، شرك به خدا است و (اما) دوستي و هم‌نشيني با هوس گرايان و افراد بي بند و بار باعث فراموشي خانه ايمان است"(1) چه تعابير زيبا ، رسا و هشدار دهنده‌اي !
اگر ريا و خود نمايي ، شرك و دوگانه پرستي است ، پيوند دوستي با افراد لا ابالي و هوس گراو بي تفاوت ، از شرك و دوگانه پرستي بدتر است ، زيرا در شرك ، باز خدايي مطرح است ، اما هم‌نشين و دوست آلوده به گناه و تابع هواي نفس ، آن قدر انسان را تحت تأثير قرار مي‌دهد ، گويا خانهً ايمان به كلي تعطيل مي‌گردد و ايمان به فراموشخانه سپرده مي‌شود .
چنين هشداري را بايد از اميرمؤمنان (ع) جدي گرفت تا مايه افسوس و حسرت بي ثمر نگردد. قرآن از قول برخي افراد در قيامت نقل مي‌كند كه از شدت ناراحتي در حالي كه دستان خويش را به دندان مي‌گزند ، مي‌گويند: "واي بر من ، اي كاش فلاني را دوست نمي‌گرفتم. و با فلاني دوست نمي‌شدم ! دوستي با او مرا به چنين سرنوشتي دچار ساخت".(2)
ممكن است برخي افراد خودشان را فريب دهند و خيال كنند آن قدر قوي هستند که ديگران يا محيط و اجتماع نمي توانند در آنان تأثير بگذارد و در اراده يا ايمان آن‌ها خللي وارد كنند . اين‌گونه تخيلات مصداق روشن خود فريبي است. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد : از دوستي با افراد فاسد بپرهيز، زيرا طبيعت و خلق و خوي شما به طور ناخود آگاه ناپاكي و زشتي‌ها را از فرد فاسد مي‌دزد ، در حالي كه تو از آن بي خبري".(3)
ب-دچار نشدن به بي تفاوتي نيازمند ي هايي دارد که مهم ترين آن عبارت است از :
1- شناخت و آگاهي ديني: هر کسي بايد تلاش کند سطح معرفت و ديني خود را در حوزه هاي مختلف اعتقادي ، تاريخي و حديثي ، علوم قرآني ، اخلاقي و تربيتي و احکام فقهي بالا ببرد تا نا خود آگاه فريب ديگران را نخورد و به ولنگاري و بي تفاوتي ديني گرفتار نشود .
2-شناخت دوستان و هم نشينان خوب و بد از نظر اسلام .
با توجه به اين كه نياز به دوستى و دوستان يكى از نياز هاى مهم انسان است و جاى خالى اين نياز را چيز ديگرى پر نمي كند، بايد زمينه هاى دوستى و روابط دوستانه مورد دقت قرار گيرد.و بداند دوست و هم نشين و همکار خوب چه کسي است و چه مشخصات و ويژگي هايي دارد ؟ و با چه کساني نبايد دوست شويم تا در اثر ارتباط و همراهي با آنان به درد بي تفاوتي مبتلا نشويم ؟
عمل اصلي بي تفاوتي ،ضعف ايمان و تعطيل شدن فريضه امر به معروف و نهي از منكر است. براي غلبه براين آفت تقويت ايمان و احياي امر به معروف و نهي از منکر ضروري است.
پي‌نوشت‌ها:
1. فيض الاسلام ، نهج‌البلاغه ، ج 20، ص 147 .
2. فرقان (25) آيه 28 .
3. ابن ابي الحديد ، شرح نهج‌البلاغه ، 20 ، ص 147 .

با سلام من بعد از اذان صبح از تبریز به مراغه می روم و ساعت 11 به تبریز برمی گردم ، روزه من چگونه است ؟

اگر قبل از ظهر به (وطن)تبريز( اگر تبريز وطن تان باشد) برگشته ايد و در بين سفر چيزي که روزه را باطل کند انجام نداده ايد ،روزه تان صحيح است .(1)
پي نوشت:
1 . توضيح المسايل مراجع ،م 1722 .

با عرض سلام و خسته نباشید من دختری 24ساله لیسانس کشاورزی هستم احساس میکنم که مدتی است که زمان ازدواج من رسیده است ولی مانعی از ازدواج من جلوگیری میکند مثلا گناهانم چون هرچه از خداوند می خواهم که همسر خوبی برای من بفرستد دعایم بی اثر است. گاهی هم فکر میکنم شاید علت شرایط اجتماعی مثلا کمتر بودن تعداد پسرها از دختران باشد. لطفا به من بگویید چکار کنم که خداوند به من نظر کند و همسر مناسبی برایم بفرستد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خواهر گرامي! با توجه به عواملي كه سن ازدواج را افزايش داده و موانعي كه بر سر راه ازدواج وجود دارد، نبايد عدم توفيق در ازدواج را به گناه يا بسته شدن بخت و مانند آن نسبت داد. زيرا نداشتن خواستگار يکي از مشکلات رايج در ميان دختران امروزي است. اين مشکل بسيار فراگير شده و اختصاصي به شما ندارد. چرا که همه ما پيرامون خود شاهد دخترهايي بسيار شايسته اي هستيم که به هر دليلي حتى يک خواستگار نداشته اند. پس لازم است به نکات زير توجه کنيد :
به خود بگوييد و تلقين کنيد که هنوز فرصت براي ازدواج موفق را دارم. اين نکته را به هيچ عنوان خود فريبي قلمداد نکنيد و به يادآوري هر روزه اين نکته ملتزم باشيد. باور شود که « كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور».
2- هميشه زود ازدواج کردن به معني زودتر به خوشبختي رسيدن نيست . اگر در زندگي بسياري از كساني كه زود ازدواج كردند - به خصوص در مواردي كه آشنايي‏ها از طريق‏هاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل كافي صورت گيرد، آشكار مي‏گردد زود ازدواج كردن هميشه به صلاح دختر و زندگي‏اش نبوده ، بلکه گاهي زود ازدواج کردن شرّي است كه گريبانگير فرد مي گردد ، مدت‏ها زندگي مشترك دختر و خانواده‏هاي دو طرف را تلخ مي سازد.
پس زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست. اگر به حفظ پاكي و عفت خود استمرار بخشيد و در امتحان الهي موفق و سرافراز شويد، خداوند از طريقي كه هيچ كسي نمي‏داند، فرد صالح و شايسته و لايقي را ان شاء الله به سراغ شما مي‏فرستد.
3- خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد . همه تخم مرغ هاي خوشبختي را در سبد ازدواج نچينيد . همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نکنيد .چه بسا زنان بسيار تأثيرگذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل ، کار و اشتغال مولد،و ... به خانه خوشبختي و بخت واقعي خود راه يافته اند. بنا بر اين ،تمرکز ذهني خود را تا زمان مقتضي، و تا زمانى كه كسى به خواستگارى شما نيامده، از مسئله ازدواج به امور مثبت ديگر ببريد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد ازدواج تمام فضاي ذهني شما را اشغال کند.
4- در ناکامي ها به جاي بغرنج سازي به ساده سازي و عادي سازي بپردازيد، چرا که ناکامي ها آن قدر هم فکر مي کنيم ناکامي نيستند. بر عکس کامروايي هاي ما هم آن قدر هم کامروايي محسوب نمي گردد. نمونه اش همه دختران ازدواج کرده اي هستند که با هزار اميد و آزرو راهي خانه بخت مي شوند، ولي ديري نمي پايد که چيزي جز طلاق قانوني يا عاطفي و عملي - که نوعي مرگ تدريجي است - نصيب آنان نمي گردد . آرزو مي كنند كه اي كاش تن به ازدواج نمي دادند.
5- بدانيد که افکار، ‌نيت‌ها و عملکردهاي افراد و اجتماع در سرنوشت انسان مؤثر است، به گونه‌اي که مي‌توان گفت سرنوشت چيزي جز بازتاب و برايند عقايد و افکار، قصد و نيت‌ها و عملکردها ي فرد و جامعه نيست، پس نمي‌توان به طور قطعي گفت که تأخير ازدواج‌تان به دليل فکر يا عمل و گناه شخص شما بوده .ممکن است نتيجه عملکرد دنيا ، علم و ابزارهاي علمي ، اجرايي شدن نظريه نظريه پردازان هوس گرا و غافل از خدا مانند فرويد و يا جامعه اي باشد که در آن زندگي مي کنيد ، و يا علل و عوامل ديگري داشته باشد .
شايد افرادي به خواستگاري‌تان آمده اند، اما به انتظار فردي بهتر و مؤمن‌تر بوديد .از اين رو آن ها را نپذيرفتيد، در حالي که در امر ازدواج نه سهل‌انگاري درست است و نه سخت‌گيري پسنديده است. نبايد بدون تحقيق کردن از اخلاق و ايمان و عقايد و عملکردهاي کسي که مي‌خواهد همسر انسان گردد، کسي را پذيرفت و نه ريزه‌گيري‌هاي بي‌جا و حساسيت‌هاي بي‌مورد داشت، و مسايل کم‌اهميت را مهم تلقي کرد و نه به اميد آن که شايد فردي شايسته‌تر و مؤمن‌تر به خواستگاري بيايد، افراد مناسب را رد کرد.
شايد علت تأخير ازدواج‌تان اين هم نباشد، بلکه خداوند خير و صلاح شما را در تأخير ازدواج‌تان ديده است و پس از سال‌ها انتظار مي خواهد همسري شايسته نصيب‌تان کند.
شايد عاقبت به خيري شما در ديدن رنج و تعب‌هاي دنيا باشد ، تا ايمان و عفاف‌ تان قوي‌تر و هدفمندتر گردد . به تدريج صبر و بردباري ِ استوار و مقاوم پيدا کنيد. شايد خدا مي‌خواهد شما را بدين وسيله مورد امتحان و آزمايش قرار دهد تا پس از قبولي در آزمون مقام و منزلتي ستودني به شما عنايت کند . و شايدهاي ديگر .
البته «شايدها» دليل نمي‌شود که از عوامل مادي و معنوي مؤثر در امر ازدواج غافل باشيد، بلکه لازم است با توکل به خدا و تنها او را در همه امور مؤثر دانستن، به مسايل زير توجه نماييد .
الف- توجه به عوامل ظاهري
1ـ خوش اخلاقي و بشاشيت چهره و پرهيز از گرفتگي چهره و عبوسي بودن.
2ـ خوش‌زباني و سخن گرم و مهربان داشتن.
3ـ پرهيز از زود رنجي و بالا بردن قدرت تحمل، ظرفيت و صبر و بردباري.
4ـ شادابي و نظافت و پاکيزکي.
5ـ رعايت کردن فرهنگ صحيح جامعه.
6ـ پرهيز از ابتذال اخلاقي،‌ژوليدگي و بيان حرف‌ها و اظهارات دلسرد کننده.
7ـ پرهيز از افسردگي و گوشه‌گيري.
8ـ حضور در کانون‌هاي علمي و مذهبي، همچنين مساجد و جلسات مذهبي و شرکت در مجالس مراسم جشن و عقد و عروسي اقوام و خويشان با حفظ موازين و شئونات اسلامي.
ب) دعا درماني و توجه به معنويت: پيش از بيان دعا لازم است به نکاتي توجه شود .
1- چه بسا اتفاق مي افتد که انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ايده آل و به نفع خويش مي­پندارد .او چنان به پندار خود ، به خير و مصلحت بودن خواسته و دعايش يقين دارد که آن را همانند دو، دو تا چهارتا واضح مي داند، حال آن که واقعيت امر غير از پندار ماست. عکس آن نيز صادق است، يعني چه بسا امري را زشت و به ضرر خود مي پنداريم، ولي از آثار و عواقب آن بي اطلاعيم . نمي­دانيم آن چه رُخ داده، از الطاف خفيِّه و پنهان پروردگار است.
2- گاهي ميزان ايمان و باور ،صداقت ، «اعتماد » و «حُسن ظن» انسان به خدا از طريق تأخير استجابت و يا عدم استجابت دعا ها مورد آزمايش قرار مي گيرد، يعني تأخير در استجابت دعا براي اين هدف است که فرد«حقيقت ايمان » و جوهر وجودي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشکار نمايد ، و ميزان دلبستگي و علاقه و ايمانش به حقانيت خدا را نشان دهد. آيا تا آن جا با خداست و او را قبول دارد که خدا تابع او باشد و دعا ها و خواسته هايش را اجابت کند ؟
چه بسا يكي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما تاخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد.
3- هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. اما گونه هاي استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) ميفرمايد «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد :
براي او ذخيره مي گردد، يا در دنيا برآورده ميشود، يا بلايي را كه مي خواست به او برسد، از وي مي گرداند». (1)
عدم اجابت ظاهري داراي آثار و بركات بسياري براي او خواهد بود. اگر کسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنيا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضي نمي شود. امام صادق(ع) مي فرمايد :
«روز قيامت خداوند مي فرمايد: اي بنده من!مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي کند که کاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي شد، اين براي ثواب و پاداش نيکي است که مي بيند». (2)
4- دعا خوب است . امّا اجابت دعا هميشه آن نيست که خواسته انسان به همان گونه و در همان زماني که توقع دارد، برآورده شود . گاهي انسان خواسته هايي دارد که برآورده شدني نيست، يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است، و او نمي داند، يا اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد که فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و ده ها دليل و احتمال ديگر. با توجه به اين امور :
يک - شب جمعه بعد از نصف شب غسل کنيد، نماز امام زمان عليه السلام (کيفيت آن در مفاتيح الجنان آمده است) را بخوانيد. بعد از سلام به سجده رويد و صد مرتبه صلوات بفرستيد. در حال سجده حاجت خود را از خدا بخواهيد.
دو ـ روز چهارشنبه و پنج‌شنبه و جمعه روزه بگيريد . روز جمعه نماز جعفر طيّار را به کيفيتي که در مفاتيح الجنان ذکر شده بخوانيد، سپس حاجت خود را از خداوند بخواهيد.
سهـ هر شب سوره يس را بخوانيد .ثوابش را به چهارده معصوم عليهم السلام هديه کنيد . به آن ها متوسل شويد و حاجت خود را از خدا بخواهيد.
چهارـ از پيامبر نقل شده که خواندن دعاي «يستشير» هر صبح و شام براي ازدواج بسيار مفيد است.
پنج- سوره فلق و ناس و آيات 75 تا 83 سوره يونس را هر روز بخوانيد . در موقع آمدن خواستگار سوره الرحمن را همراه خود داشته باشيد.
شش- بعد از نماز صبح .ده مرتبه اين دعا را بخوانيد و هر روز تکرار کنيد تا خداوند گشايش عنايت فرمايد:« لا حول و لا قوّة الا بالله. توکّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له وليِ من الذّلّ و کبّره تکبيراً ».
هفت- شب جمعه بعد از نماز عشا بگوييد:« لا اله الا انت. سبحانک انّي کنت من الظالمين»0اگر اين ذکر را در سجده چهار صد مرتبه بگوييد، به اجابت نزديک تر است0
هشت- نزديک ظهر روز جمعه ، دو رکعت نماز بخوانيد ، در رکعت اوّل بعد از حمد و توحيد ، سه آيه اوّل سوره فتح(يعني تا نصراً عزيزاً)را بخوان .در رکعت دوم بعداز حمد و توحيد سوره الم نشرح را بخوان ،بعداز سلام نماز تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بگو و حاجت خود را از خدا بخواهد 0
پي­نوشت­ها:
1.تحف العقول، ص 202.
2 . اصول كافي، ج 4، ص 247 .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها