پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۵:۴۸ شناسه مطلب: 17614
با عرض سلام وخسته نباشيد ايام ماه مبارک رمضان را به شما تبريک عرض ميکنم و از شما بزرگواران التماس دعا دارم بنا به حکمت 440نهج البلاغه حضرت علي فرموده که(خواب ديدن ها چه بسا تصميم هاي روز را نقش بر آب کرده است) که سعدي اين مطلب را اينگونه بيان کرده خواب نوشين بامداد رحيل باز دارد پياده را ز سبيل مفهوم عبارات فوق چيست بااين مطالب فوق پس خوابها يا همان روياي صادقه که انسان ميبيندچه مي شود سوال ديگري که از شما بزرگواران داشتم اين بود که براي روياي صادقه که از آينه خبر ميدهد آيا زمان و شرايط خواستي دارد واگر هر وقت خواب آينده را ببينيم به منزله اين است که اين خواب روياي صادقه است با تشکر فراوان ازشما عزيزان و بزرگواراني که شبه ها و سوالات مردم را پاسخ ميدهيد
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
رؤيا و خواب ديدن، هميشه از مسائلى بوده كه فكر افراد عادى و دانشمندان را از جهات مختلفى به خود جلب كرده است.
از آيات متعدد قرآن کريم مي توان استفاده کرد كه حداقل، پاره اى از رؤياها صادقه و انعكاسى از آينده دور يا نزديك مىباشد. نظيرخواب حضرت يوسف و خواب عزيز مصر و رؤياى پيغمبر اکرم(ص) و خواب ابراهيم (ع ) .
در روايتى از پيامبر مىخوانيم :« الرؤيا ثلاثة بشرى من الله و تحزين من الشيطان و الذى يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه ؛
خواب و رؤيا سه گونه است: گاهى منشأ الهي دارد و بشارتى از جانب خداوند است.گاهي ناشي از القاي شيطان و زمينه ساز غم و اندوه از سوى او است . گاه نيز مسائلى است كه انسان در فكر خود مىپروراند و به اصطلاح حديث نفس است».
يعني آرزوها و دل مشغولي ها و يا بيم و اميد و ميل هاي انسان است که به نمايش گذاشته مي شود. (1)
روشن است كه خواب هاى شيطانى چيزى نيست كه تعبير داشته باشد، اما خواب هاى رحمانى كه جنبه بشارت دارد ، بايد خوابى باشد كه از حادثه اي در آينده پرده بردارد.
خواب و رؤيا بر چند قسم است:
1 - خوابهاى مربوط به گذشته زندگى و اميال و آرزوها ست كه بخش مهمى از خوابهاى انسان را تشكيل ميدهد .
2 - خوابهاى پريشان و نامفهوم كه معلول فعاليت توهم و خيال است(اگر چه ممكن است انگيزههاى روانى داشته باشد).
3 - خواب هائى كه مربوط به آينده است و از آن گواهى مىدهد.
خوابهاى مربوط به زندگى گذشته و جان گرفتن و تجسم صحنههائى كه انسان در طول زندگى خود ديده است، تعبير خاصى ندارند، همچنين خوابهاى پريشان و به اصطلاح اضغاث احلام كه نتيجه افكار پريشان، و همانند افكارى است كه انسان در حال تب و هذيان پيدا ميكند، نيز تعبير خاصى نسبت به مسائل آينده زندگى نميتواند داشته باشد.
اما خوابهاى مربوط به آينده دو گونه است، قسمتى،خوابها صريح و روشن مىباشند كه به هيچ وجه تعبيرى نمىخواهند و بدون كمترين تفاوتى در آينده دور يا نزديك تحقق مىپذيرد.
دوم: خوابهائى است كه در عين حكايت از حوادث آينده بر اثر عوامل خاص ذهنى و روحى تغيير شكل يافته و نيازمند به تعبير است.
رؤيا از جهت آنچه كه انسان در خواب مي بيند و از حيث مقام و مرتبه وجودي انسان كه گيرنده و دريافت كننده آن صورت ها مي باشد، داراي اقسامي است :
1- خوابي كه بسته به نوع مزاج بدني انسان يا خلقيات وي، مستند به اسباب خارجي طبيعي، مزاجي و يا اسباب داخلي يا اخلاقي و روحي انسان مي باشد مثلا" گفته شده كسي كه مزاجش گرم است، حركاتش مشوش و مضطرب بوده، خواب او هم پر از اضطراب است. اين خواب آشفته مستند به مزاج بدني خواب بيننده مي باشد. يا اگر كسي ، انساني يا کاري را خيلي دوست داشته باشد، آن را در خواب مي بيند و يا نسبت به شخصي بغض و عداوت زياد دارد ،در خواب با او جدال مي كند. اين جدال و آن همراهي ، مستند به خلقيات و ملكات اخلاقي انسان است.
2- خوابي كه به حوادث خارج از مسائل و مزاجي و خلقي، مربوط است .در اين نوع خواب نفس انساني از عالم دنيوي گذشته و با توجه به همگوني كه با عالم مثال و عقل دارد، با آن دو مرتبط مي گردد .اين نوع خواب گاهي صريح و واضح است و تعبيرش آسان مي باشد مانند خواب حضرت ابراهيم در كشتن فرزندش حضرت اسماعيل . گاهي غيرصريح و روشن است كه ارجاع آن خواب به معناي اصلي خود مشكل و سخت است مانند خواب حضرت يوسف (ع ). در مواردي خواب غيرصريح است كه از اين نوع خواب به (اضغاث احلام) ياد مي كنند، يعني خواب هاي پريشان و آشفته .
خوابها از جهات ديگر به اقسام گوناگوني تقسيم مي شود: برخي از رؤياها ناشي از تأثير اسباب و عوامل خارجي مانند گرما و سرما و يا عوامل داخلي مثل مريضي و وضع مزاج و پر بودن معده و ناراحتي هاي روحي و غير آن، روي قوه متخيله انسان و در نتيجه درچگونگي رؤيا و خواب مؤثر است. همچنين اخلاق و خصوصيات انساني تأثير زيادي در نوع تخيل دارد مانند اين که کسي يا چيزي و يا کاري را زياد و بيش از حد دوست داشتن .
البته اغلب خوابها ناشي از تخيلات نفساني است که برآمده از تأثير اسباب و عوامل خارجي يا داخلي است که در حقيقت حاکي از کيفيت عمل و اثر اين اسباب است .
-زمان خواب ديدن مثل سرشب يا وسط شب يا آخر شب يا بعد از نماز صبح نيز درچگو نگي رؤيا و صدق و کذب آن تأثير مي گذارد. معمولاً خوابهاى صادقه بعد از نيمه شب تا پيش از اذان صبح مىباشد . خوابهاى بعد از نماز صبح غالبا قابل تعبير نيست، اگر چه با توجه به وضعيت جسمي و روحي متفاوت افراد نمي توان گفت هيچ يک از رؤياهاي بعد از صبح تعبير ندارد . حتى فصلهاى سال هم در تعبيرخواب تأثير دارد؛ مثلاً فردى در پاييز ببيند كه درختان ميوه كرده است، دلالت بر ضرر وى دارد . اگر هنگام بهار همين رؤيا را ببيند، دلالت بر منفعت او دارد. حتى شغل کسي كه خواب مىبيند، تأثير دارد، مثلاً اگر كاسب خواب ببيند كاسه شير مىنوشد ،دلالت بر كسب مال دارد؛ ولى اگر دانشجو و طالب علم چنين خوابى ببيند، دلالت به تحصيل علم دارد و... .
ابوبصير از امام صادقپرسيد: آيا خواب راست و دروغ هر دو يك منشأ دارد؟ حضرت فرمود: "درست است (با اين تفاوت كه) رؤياي دروغ و خلاف واقع را انسان در آغاز شب كه هنگام تسلط (شياطين) رانده شده و نابكار است ميبيند. اين گونه رؤياها تخيلات آدمي است كه دروغ و غير واقعي و بيفايده ميباشد. اما رؤياي صادق را بعد از گذشت دو سوم شب كه فرشتگان فرود ميآيند و آن پيش از سحر است ميبيند. اين گونه رؤياها راستند و به خواست خدا تحقق مييابند مگر آن كه بيننده خواب جنب يا ناپاك خوابيده باشد و خدا را چنان كه شايسته است، ياد نكرده باشد. در اين صورت رؤيا، مختلف و با درنگ و تأخير تحقق مييابد."0(2)
بنا بر اين تشخيص اين كه چه خوابى صادقه است، كار دشوارى است .علم تعبيرخواب ، علمي افاضي و الهامي است .خداوند به هر کسي به تناسب صفاي باطنش ، تمام يا قسمتي از آن را افاضه وعنايت مي کند .
اگر در مورد خواب و مسائل مربوط به آن به اطلاعات بيش ترى نياز داريد، مىتوانيد به اين کتاب ها مراجعه کنيد :
1-كتاب معاد و جهان پس از مرگ نوشته آية الله مكارم شيرازى، ص 285
2 خواب و نشان هاي آن، اثر استاد محمد شجاعي، تدوين محمدرضا كاشفي
3-ترجمه ميزان الحکمه ، ج 4،ص1930 (مترجم آقاي شيخي )
پينوشتها:
1. تفسير الميزان، عربى، ج 10، ص 100؛ ميزان الحكمه، ج 4، ص 16، انتشارات مكتبه الاعلام الاسلامي.
2. روضه کافي ،کليني ،ج 8،ص91،ح 62 ؛مرأه العقول،ج 25،ص250.
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۵:۱۱ شناسه مطلب: 17611
سلام من ساکن تهران هستم و هفته ای یک روز به یک شهرستان برای تدریس در دانشگاه میروم(البته در ایام سال تحصیلی یعنی مهر تا خرداد) آیا حکم مسافر دارم؟ یا به عنوان کثیر السفر می باشم؟ من تاکنون نمازهایم را در آنجا شکسته می خواندم، اگر مسافر نباشم نمازهای قبلی را باید قضا کنم؟ من مقلد آیت الله بهجت می باشم با تشکر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در فرض سوال در طول سال چون به طور مستمر براي تدريس به سفر مي رويد. کثير السفر محسوب شده بايد نمازهايتان را کامل بخوانيد و روزه هايتان را بگيريد. و اگر تا بحال نمازها را شکسته خوانده ايد بايد قضا نماييد. (1)
پي نوشت:
1. آيت الله بهجت(ره)، استفتاءات، ج1، س:3013.
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۵:۰۰ شناسه مطلب: 17609
با عرض سلام و تشکر فروان از شما میخواستم بپرسم چگونه میتوانیم حکمت بعضی از حوادث را درک کنیم در صورتی که هرچه صبر می کنیم نشانه ای نمیبینیم،و هرگاه از خداوند می خواهم و ائمه را واسطه قرار میدهم خیلی زود همان اتفاق با همان جزئیات تکرار می شود و من را بیشتر از پیش سردرگم می کند.نمی دانم خداوند با این مسئله می خواهد مرا تحقیر کند؟اگر این طور نیست پس چرا نتایج این اتفاقات جز کوچک شدن من نیست؟من چه چیزی باید بفهمم که نمی فهمم؟من که به مشکلات و کاستی های خود بیشتر از هر کس واقفم چرا خداوند اینطور انها را برایم پرنگ وپررنگ تر میکند؟؟؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اي کاش سؤال را واضح تر و با ذکر مثال و مصداق بيان مي کرديد . زيرا پرسش روشن پاسخ روشن دارد . خداي مهربان همه بندگان خويش را دوست دارد. اگرچه مؤمنان را بيش تر دوست دارد . بنده اي هر چه ايمان و معرفت و درجه يقين و اعتمادش به خدا بيش تر باشد ، او را بيش تر دوست دارد ليکن او همه بندگانش را دوست دارد :
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم (1)نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد ، بلکه فرمود همانا خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاينده است .
در ادامه بسم الله آمده است : الرحمن الرحيم . رحمن است ،يعني نسبت به همه بندگانش و مخلوقاتش رحمت و مهرباني دارد، اگرچه بعد آمده است الرحيم، يعني بندگان مؤمن را بيش تر دوست دارد . علاقه خدا به بندگانش آن قدر زياد است که در يک حديث قدسي مي فرمايد :
لو علم المدبرون کيف اشتياقي بهم لماتوا شوقا .(2)يعني اگر گناهکاران آنان که از درگاه من روي بر تافتند ، مي دانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، و دوست شان دارم ، قطعا از زيادي شوق و شادماني جان مي سپردند !! .
علاقه و اشتياق خدا نسبت به بندگانش است که اجازه نمي دهد بندگان او پيش ديگران به هيچ وجه و در هيچ صورتي خود را تحقير کنند . خوار و ذليل شمارند . به همين جهت عزيز بودن بندگان خود را در کنار عزت خود قرار داده و در سوره منافقان مي فرمايد : َ
إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُون (3) عزت و سر فرازي از آن ِخدا و پيامبرش و مؤمنان است .
حقيقت روشن و بديهي اين است که ما خداي مهربان را نشناخيم . نداشتن حسن ظن به خدا به خاطر عدم شناخت است . براي همين است وقتي دچار مشکل و سردرگمي در زندگي مي شويم، به جاي اين که بينديشيم و ضعف ها و عيب هاي کار خودمان را پيدا کنيم . و سر نخ اصلي کار را بيابيم ، با آن مهربان ترين مهربانان با ادبيات درستي حرف نمي زنيم . اي کاش مي دانستيم هر مشکلي که در زندگي ما پيش مي آيد، نتيجه کار کرد هاي خودمان است . نتيجه به کار نگرفتن عقل و انديشه فردي و شورايي و تخصصي و بي توجهي به راهنمايي هاي خداي مهربان است که به صو.رت واجب و حرام يا مستحب و مکروه به عنوان دين به بندگانش ارائه داده است .
اگر با بيان اين کليات پاسخ خود را دريافت نکرديد . پرسش خود را روشن تر و جزئي تر بيان کنيد .
پي نوشت ها :
1. بقره(2) آيه 142.
2. شيخ محمد بهاري همداني ، تذکرة المتقين ، ص101.
3. منافقان (63)آيه 8 .
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۴:۳۹ شناسه مطلب: 17608
من 28 سال سن و8 کیلو کمبود وزن دارم.آیا روزه داری بر من واجب است؟(کارشناس شیمی)
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
روزه برهر مکلفي واجب است. اما در صورتي که به دليل ضعفي که تحمل آن سخت است و براي شما مشقت دارد و يا به دليل بيماري خاصي نتوانيد روزه بگيريد، روزه بر شما واجب نيست .هر وقت توانستيد ،قضاي آن را به جا آوريد.(1)
کمبود وزن و ضعف معمولي مجوز روزه نگرفتن نيست .
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ،نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم.
پي نوشت :
1. توضيح المسائل مراجع ، م1583.
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۴:۳۹ شناسه مطلب: 17607
سلام یکی از نزدیکان من با اینکه مسلمان است ولی پرسشهایی در ذهن خود دادرد که البته آنها را به دیگران نسبت می دهد و می گوید که دوستانش که ضد اسلام صحبت می کنند برای صحبتهای خود دلایل کاملی دارند ولی من که بچه مسلمان هستم از دینم اطلاعات زیادی ندارم . باید چه منابع مطالاتی و یا مرجعی برای گفتگو و یا رسیدن به پاسخ هایش به او معرفی کنم . لطفا مرا راهنمایی نمایید. باتشکر
پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
مي توانيد از اين پايگاه ها كه به عنوان نمونه خدمت تان ارائه مي شود استفاده كنيد:
1-www.porsojoo.com
2-www.pasokhgoo.ir
3-www.tebyan.net
4-www.balagh.net
5-www.rasekhoon.com
6-www.hawzah.net
7-www.al-shia.com
8-www.al-islam.org
9-www.rafed.net
10-www.hadith.net
11-www.ahl-ul-bayt.org
12-www.imamalinet.net
13-www.alkawthar.com
14-www.aqaed.com
15-www.shia.org
16-www.aqrazavi.org
17-www.isla-pure.de
18-www.fadak.org
19. www.paasokhgoo.com
همچنين براي دريافت اطلاعاتي جامع از پايگاه هاي اسلامي به سايتhttp://www.noordir.com مراجعه كنيد.
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۴:۲۵ شناسه مطلب: 17606
با سلام.بنده پیمانکارشهرداری هستم واکثر مواقع برای اجرای برنامه درمراسمات مختلفی که توسط شهرداری برگزارمیشه شرکت میکنم.باتوجه به اینکه درهمه این مراسمات طعام وتغذیه داده میشه وطبیعتااین طعام ازبیت المال تامین میشه میخواستم بدونم آیاخوردن تغذیه و طعام در این مراسمهابرای من_نه برای کارمندان و مدعوین_اشکال داره یا خیر.البته بنده تا الان سعی بسیارکردم که حتی المقدور از خوردن و آشامیدن دراین مراسمها امتناع کنم.ممنون میشم سوال بنده راجواب بدید.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر شما را به آن مجالس دعوت مي کنند. استفاده از ماکولات اشکالي ندارد. ولي اگر شما را دعوت نکرده اند نمي توانيد استفاده بکنيد مگر با اجازه مسئول مربوطه .(1)
پي نوشت:
1 . سوال از دفتر رهبري .
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۴:۰۷ شناسه مطلب: 17603
باتوجه به اينكه براي كاشت ناخن ناخن اصلي سوهان زده ميشود (تاجائيكه بتوان ناخن مصنوعي كه با زل و پودر درست ميشود را بر روي آن چسباند)و باتوجه به اينكه ماهيانه يا دوماه يكبار نياز به ترميم دارد ميشود وضو و غسل كرد ؟ اگر شخصي كاشت ناخن انجام داده باشد ميشود به جاي وضو تيمم كند؟ غسل كردن با آن به چه شكل ميشود؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
کاشت ناخن که به معناي چسباندن ناخن مصنوعي است، چون مانع رسيدن آب به اعضاي وضو و غسل است، وضو و غسل با آن صحيح نيست.(1)
در صورتي که با عدم آگاهي از حکم شرعي ناخن کاشته ايد ، اگر برداشتنش مشقت دارد ، بايد موقع وضو و غسل آن ها را به نيت جبيره اي انجام دهيد. يعني روي ناخن كاشته شده ، دست تر بكشيد . و بعد از وضو يا غسل بنابر احتياط تيمم هم بنمائيد . (2)
پينوشت ها:
1 . توضيح المسائل مراجع، ج1، مسئله 289، شرط سيزدهم ؛ استفتائات از محضر آيت الله بهجت، ج 1، ص 175، س 610 .
2 . سؤال تلفني(7746666-0251) از دفتر آيت الله خامنه اي .
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۳:۵۳ شناسه مطلب: 17602
نبوئنهم(41- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست تفیئوا(48- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست ظلال(48- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست دخرون(48- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست واصبا(52- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست هون(59- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست اکنانا(81- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست سرابیل(81- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست تقیکم(81- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست باسکم(81- نحل): این کلمه در دستور زبان عربی چیه (اسمه ؟یا فعله؟ ) ریشه اش چیست معنای آن چیست
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
"حاق" فعل از وزن:"حاق - يحيق" به معناي نازل شدن و فرود آمدن و وارد شدن است.
"نبوئنهم" فعل و فاعل و مفعول است . "نبوّء" فعل است که با نون تاکيد ثقيله آمده و لام جواب قسم هم اولش قرار گرفته و فاعل آن ضمير مستتر "نحن" و مفعول آن ضمير"هم" است. "نبوّأ" مضارع متکلم مع الغير از ريشه"باء- يبوء" به معناي فرود آمدن و ساکن شدن است. "لنبوئنهم" يعني به حتم آنان را ساکن مي گردانيم.
"تفيوء" مصدر باب تفعل از ريشه "فاء - يفوء- فيئاً" به معناي بازگشت، انعطاف، خاضع و تسليم شدن است. ."يتفيئوا" فعل از مصدر "تفيوء" مي باشد.
"ضلال" اسم و جمع و مفرد آن"ظل" است که معناي سايه مي دهد.
"داخرون" اسم فاعل و جمع که مفرد آن "داخر" مي باشد، در معناي صفت و از ريشه " دخر- يدخر- دخوراً" است و معنايش خاکساري و انقياد و تواضع و تسليم مي باشد.
"واصبا" اسم و صفت از ريشه "وصب، يوصب، وصباً" به معناي ملازمت و خضوع و تسليم دائمي و پيوسته مي باشد.
"هون" اسم و مصدر "هان - يهون" به معناي خاکساري، تواضع، خود را کوچک شمردن و تواضع را کنار نهادن و خفت و خواري مي باشد.
"اکنان" و "اکنّه" اسم و جمع است که مفرد آن "کنّ" به معناي ساتر و حافظ مي باشد و به غار هم به جهت همين پوشانندگي و حافظ بودن، "کنّ" مي گويند.
"سرابيل" اسم و جمع از مفرد"سربال" لباسي بوده که با آن نيم تنه بالا را مي پوشاندند مثل پيراهن بلند يا شمله اي که بر دوش مي اندازند و با گره زدن از جلو، بالاتنه را با آن مي پوشانند.
"تقيکم" فعل و فاعل و مفعول است. "تقي" فعل از مصدر"وقي(وقا) يقي، وقايه" به معناي حفظ و نگهداري است. فاعل ضمير مستتر و مفعول ضمير"کم" است.
در اينجا چون فاء الفعل "واو" است، در مضارع حذف شده همچنان که ضمه حرف آخر نيز مي افتد.
"بأس" و "بؤس" و "بأساء" اسم و از يک ريشه و به معناي شدت و سختي و امر ناخوشايند است خواه در صحنه اقتصادي و فقر يا در جنگ و کشتار يا در مصيبت و گرفتاري.
موارد فوق و موارد ديگر را در کتاب مفردات راغب اصفهاني يا مجمع البحرين طريحي مي توانيد به تفصيل ببينيد.
۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۱۳:۴۲ شناسه مطلب: 17601
سلام. نگاه کردن به مسابقات ورزشی زنان اشکالی دارد؟
پاسخ:
اگر زنان مسلمان باشند ،در صورتي که پوشش آن ها کامل باشد و ضوابط شرعي را مراعات کنند، اشکال ندارد .
اگرزنان غير مسلمان باشند، اگر نگاه کردن موجب مفسده نباشد و به قصد لذت هم نباشد،اشکال ندارد اما در صورتي که با قصد لذت وشهوت باشد ونگاه کردن به آن ها موجب مفسده شود ،اشکال دارد.(1)
پي نوشت :
1. آيه الله مکارم ، استفتائات ج2 ، س 1030