پرسش وپاسخ

چرا امام علی (علیه السلام) با آن همه شجاعت از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دفاع نکرد؟ کتابی در مورد شیعه و سنی می توانید معرفی کنید.

پاسخ:
بحث درباره دفاع از مظلومیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) توسط امام علی (علیه السلام) مبتنی بر این است که رويكرد و سكوت حضرت در برابر خلفا را مورد برسی قرار دهیم، زیرا این امر بخشی از همان سیاست می باشد .
سكوت امام در برابر خلفا در راستاي حفظ وحدت اسلامي، حفظ دين و فراهم نبودن شرايط قيام بود. از این رو امام بارها از وضع موجود و ظلم هایی که بر خاندان او را داشته شد، شکایت نمود .خود علل سکوت خود در برابر خلفا را بیان کرد. حضرت در خطبه «شقشقيه» مبنی بر این که قیام کند یا سکوت نماید، به عنوان دوره دشوار و حساس و نيز انتخاب راه دوم چنين ياد مي‌كند:
«من رداي خلافت را رها ساختم، دامن خود را از آن در پيچيدم ( كنار رفتم)، در حالي كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه آيا با دست تنها (بدون ياور) بپاخيزم (و حق خود و مردم را بگيرم) و يا در اين محيط پرخفقان و ظلمتي كه پديد آورده اند،‌ صبر كنم؟ محيطي كه پيران را فرسوده، جوانان را پير و مردان با ايمان را واپسين دم زندگي به رنج وا مي دارد. (عاقبت) ديدم بردباري و صبر، به عقل و خِرَد نزديك تر است، شكيبايي ورزيدم،‌ ولي به كسي مي ماندم كه خار در چشم و استخوان در گلو دارد،‌ با چشم خود مي ديدم ميراثم را به غارت مي برند».(1)
این سخنان را امام در وضعی بیان نمود که دین اسلام در خطر بود. جهان اسلام نیاز به وحدت داشت، زیرا هم در حوزه اسلام عوامل تهدید کننده وجو د داشت و هم دشمن خارجی جهان اسلام را تهدید می نمود. خطرها را مي توان بدين ترتيب دسته بندي كرد:
1ـ اگر حضرت با توسل به قدرت و قيام مسلحانه در صدد قبضة حكومت و خلافت بر مي آمد، بسياري از عزيزان كه خود را كه از جان و دل به امامت و رهبري او معتقد بودند،‌ از دست مي داد‌.
2ـ از آن جا كه بسياري از گروه ها و قبايلي كه در سال هاي آخر عمر پيامبر(ص) مسلمان شده بودند،‌ هنوز آموزش هاي لازم اسلامي را نديده بودند، پرچم «ارتداد» و بازگشت به بت پرستي را برافراشتند. عملاً با حكومت اسلامي مخالفت می نمودند که خطر جدی بود.
3-علاوه بر خطر مرتدين،‌ مدعيان نبوت و پيامبران دروغين مانند «مسيلمه كذاب»، «طليحه» و «سجاح» نيز در صحنه ظاهر شده و هر كدام طرفداران و نيروهايي دور خود گرد آوردند. قصد حمله به مدينه را داشتند كه با همكاري و اتحاد مسلمانان پس از زحماتي نيروهاي آنان شكست خوردند.
4-خطر حمله احتمالي روميان نيز مي توانست ماية نگراني ديگري براي جبهة مسلمانان باشد؛ زيرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با روميان رو در رو، يا درگير شده بودند. روميان مسلمانان را خطري جدي تلقي مي كردند. در پي فرصتي بودند كه به مركز اسلام حمله كنند. در چنین وضعی بود که امام در جای دیگر از حفظ دین و وحدت اسلامی سخن گفت:
به خدا سوگند، هرگز فكر نمى‏ كردم كه عرب خلافت را از خاندان پيامبر (ص) بگيرد يا مرا از آن باز دارد. مرا به تعجب و انداشت جز توجه مردم به ديگرى كه دست او را به عنوان بيعت مى ‏فشردند. از اين رو، دست نگاه داشتم. ديدم كه گروهى از مردم از اسلام بازگشته‏ اند و مى‏ خواهند آيين محمد (ص) را محو كنند. ترسيدم كه اگر به يارى اسلام و مسلمانان نشتابم، رخنه و ويرانى در پيكر آن مشاهده كنم كه مصيبت و اندوه آن بر من بالاتر و بزرگ تر از حكومت چند روزه‏اى است كه به زودى مانند سراب يا ابر از ميان مى‏رود. پس به مقابله با اين حوادث برخاستم . مسلمانان را يارى كردم تا آن كه باطل محو شد و آرامش به آغوش اسلام بازگشت.(2)
با در نظر گرفتن نكات مذكور، به خوبي روشن مي‌شود كه چرا امام(ع) بعد از آن كه مكرر حق خود را درخواست نمود و شديداً بر غاصبان حقش اعتراض كرد،‌ صبر را بر قيام ترجيح داد . چگونه با صبر و تحمّل و تدبير و دور انديشي، جامعة اسلامي را از خطرهاي بزرگ نجات داد. اگر علاقه به اتحاد مسلمانان نداشت و از عواقب وخيم اختلاف و دودستگي نمي ترسيد،‌ هرگز اجازه نمي داد رهبري مسلمانان از دست اوصيا و خلفاي راستين پيامبر خارج شود و به دست ديگران افتد.
سكوت امام علي(ع) در برابر شكنجه حضرت زهرا(س) نيز در راستاي سكوت 25 ساله امام شكل گرفته است. عدم دفاع امام مبتني بر ترس از مرگ و يا بي اعتنايي در برابر شكنجه حضرت زهرا(س) نبود، بلكه سكوت امام بدان جهت بود كه شرايط دفاع فراهم نبود. امام قدرت لازم براي احقاق حقوق از نظر اجتماعي و ياران را نداشت. نحوه بيعت گرفت از امام و هجوم افراد حكومت به خانه علي(ع) نشان می دهد که علي(ع) قدرت دفاع از حضرت زهرا (س) را نداشت. حضرت نمی توانست در برابر ظلمی که به حضرت فاطمه (س) روا داشتند، اقدام نماید.
در این جا بخشی از کتاب فروغ ولایت آیت الله جعفر سبحانی را می آوریم که مطالب زیر را با بهره گیری از منابع شیعه وسنی تبین نموده است:
بعد از شكل گيري سقيفه، عمر به همراه برخي افراد ديگر به دستور ابابكر به خانه علي(ع) هجوم بردند تا از حضرت و تعداد كمي كه متحصن شده بودند، بيعت گيرند.
مأموران خليفه خطاب به متحصّنان گفتند: هرچه زودتر خانه را ترك كنند، ‌ولي آنان از خانه بيرون نيامدند. در اين هنگام مأمور خليفه هيزم خواست تا خانه را بسوزاند.
ابن عبد ربه اندلسي مي نويسد: "خليفه به عمر مأموريت داد كه متحصنان را از خانه بيرون كند و اگر مقاومت كردند، با آنان بجنگد. از اين رو، عمر آتشي آورد كه خانه را بسوزاند.
در اين موقع با فاطمه رو به برو شد. دخت پيامبر به او گفت: فرزند خطّاب، آمده اي خانه ما را به آتش بكشي؟! وي گفت: آري، مگر اين كه همچون ديگران با خليفه بيعت كنيد. مأمور خليفه آتشي بر افروخت و پس فشاري به در آورد و وارد خانه شد، ولي با مقاومت فاطمه رو به رو گرديد.
برخي از مورخان شيعي نوشته اند كه متأسفانه عوامل حكومت با وضع دلخراش و دردناك حضرت علي(ع) را به مسجد بردند، كه چهل سال بعد، معاويه آن را به صورت طعن و انتقاد نقل مي كند. معاويه خطاب به علي(ع) گفت: تا آن جا كه دستگاه خلافت تو را مهار كرده و همچون شتر سركش براي بيعت به طرف مسجد كشاندند، يعني نه تنها در مورد حضرت فاطمه(س) بلكه حتي نسبت به خودش هم قدرت دفاع از حضرت سلب شده بود.(3)
شكنجه حضرت زهرا(س) آن چنان بر امام سخت گذشت كه امام علي(ع) بارها اظهار ناراحتي نمود تا آن جا كه فرمود:
بدترين درد آن است كه همسر كسي شكنجه شود و شوهرش نتواند دفاع نمايد.
اين مسئله را در پاسخ حضرت علي(ع) به فاطمه (س) در موضوع ظلم به فاطمه مي يابيم. حضرت زهرا بعد از بيان خطبه در مسجد نبي(ص) خطاب به علي(ع) عرض نمود:
اي فرزند ابي طالب!‌ آيا مانند كودكي كه در جنين است،‌ پرده پوشيده اي و در خانه نشسته اي، مانند كسي كه به او تهمت زده شده است؟! شاه پرهاي بازها را در هم مي شكستي، اما اكنون از پر و بال هاي مرغان ناتوان فرو مانده اي! اينك فرزند ابي قحافه... آشكارا با من دشمني مي ورزد و به سختي در سخن من مي‌تازد؟!(4)
علي(ع) در جواب فرمود: "... غم و اندوه تان را فرو نشان اي دختر برگزيده عالميان و يادگار پيامبر آخر الزمان!‌من كه در دينم هرگز سستي نورزيدم و از حدّ توانم دور نشده ام... آن چه را كه براي شما (در آخرت) مهيا و آماده شده، برتر از آن است كه از دست شما گرفتند. بنابراين مسأله را به خدا واگذاريد.(5)
به نظر می رسد کتاب مستقل مبنی بر عدم دفاع علی (ع) از حضرت زهرا (س) وجود ندارد. می توانید در خصوص سکوت امام علی (ع) و هجوم به خانه زهرا (س) به کتاب های زیر مراجعه فرمایید:
فروغ ولایت ،آیت الله جعفرسبحانی رنج های حضرت زهرا (س)، آقای جعفر مرتضی ،ترجمه محمد سپهر

پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه ،خطبه شقشقیه .
2. نهج ‏البلاغه‏ عبده، نامه‏ى 62.
3. فروغ ولايت، جعفر سبحانی، قم ، انتشارات صحیفه ، 1368، ص182- 187.
4.عزالدين حسيني زنجاني، شرح خطبه حضرت زهرا(س)، قم ، ناشر موسسه بوستان کتاب ،1383 ج 2، ‌ص 332.
5. همان، ص 333، 334 .

اگر زنی مایل به نزدیکی کردن با شوهر خود نباشد و سالها باشد که این کار خود را ادامه می دهدحکمش برای زن چیست در حالی که از مرد نفقه می گیرد و در خانه او زندگی می کند.این آن قدر بی میلی به همسرش نشان داده که آن مرد منزوی شده است تا آنجایی که هر گاه مرد به سمت او میرود تا با او حرف بزند مورد فحاشی واقع میشود.در حالی که این زن انسان مومنی است و نماز و زوزه های خود را به جا می آورد.از شما خواهش می کنم با راهنمایی های خوداین خانوم را به راه راست هدایت نمایید(با استناد به آیات و روایات)

اميد است که بتوانيم با مطالب ذکر شده قدمي جهت برطرف شدن مشل مذکور برداريم. البته به یاد داشته باشید که مراجعه به یک متخصص درمان اختلالات جنسی موثر است. چون ممکن است ناشی از بروز یک مشکل عاطفی و روانشناختی مثلاض وجود یک مشکل با شما به عنوان شوهر می تواند او را از زابطه جنسی با شما متنفر سازد که باید شواهد برای متخصصین مسجل گردد.
اين موضوع را ا ز دوجهت ميتوان مورد بررسي قرار داد يکي از جهت حقوقي و فقهي و ديگر از جهت روانشناختي. ما در اين پاسخ با نگاهي روانشناختي سعي مي کنيم با ذکر توصيه هايي نسبت به رفع اين مشکل کمک کنيم:
1- توصيه مي کنيم که با اين زن صحبت کرده و راضي کند که جهت رفع اين مشکل حتما به نزد متخصص و روانشناس متبحر مراجعه کند. زيرا احتمال دارد که اين زن به سرد مزاجي مبتلا شده باشد براي درمان اين مساله لازم است که مصاحبه باليني دقيقي از اين خانم صورت گيرد تا بتوان ريشه و علت واقعي سرد مزاجي را تشخيص داد.
توجه داشته باشيد که عوامل مختلف و متنوعي مي تواند در سرد مزاجي زن موثر باشد به عنوان نمونه اموري از قبيل تجربه بد از اولين رابطه جنسي، تصور غلط و منفي از رابطه جنسي، بيماري هاي مانند افسردگي، وسواسي (البته به صورتي خاص)، اختلاات هورموني، مشکلات غده تيروئيد، ترس از حاملگي، جراحي هاي لگني، کامروا نشدن از همبستري، دردناک بودن رابطه بر اثر فقدان برانگيختگي جنسي و يا عدم لغزندگي واژن به خاطر کمي ترشحات و... ميتوانند در سردمزاجي زن موثر باشد. از اين رو با توجه به کثرت احتمالات لازم است که يک مصاحبه باليني دقيقي از ايشان صورت و برخي آزمايشان پزشکي را نيزانجام دهند تا بتوان ريشه مشکل را تشخيص داده و آن را برطرف کرد.
2- توصيه بعدي ما اين است که علاوه بر ترغيب ايشان به مراجعه حضوري سعي کنيد بينش ايشان را نسبت به عمل جنسي اصلاح کنيد حتي الامکان سعي کنيد تا نگاه مثبتي نسبت به شوهر و رابطه جنسي پيدا کند.
3- توصيه بعدي اين است که سعي در فضايي صميمانه و عاطفي، بينش ايشان را نسبت به فضيلت شوهرداري و حق تمکين مرد، افزايش دهيد. البته بهتر است اين کار توسط يک خانم که رابطه صميمي و محکمي با ايشان دارد، صورت بگيرد. ايشان مي تواند با ايجاد همدلي و در فضايي کاملا دوستانه بينش زن مورد نظر را نسبت به اين مساله اصلاح کند.
با توجه به اينکه ايشان روحيه مذهبي دارد استفاده از روايتهايي که در ادامه آمده است مي تواند مفيد باشد.
در روايتي که از امام باقر عليه السلام نقل شده است:
زنى به نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول اللَّه حقّ مرد بر زوجه‏اش چيست؟ فرمود: آنكه او را فرمان ببرد و از نافرمانيش بپرهيزد و از مال شوهر (بدون رضاى او) چيزى به فقير ندهد، و نيز بدون اجازه او روزه مستحبّى نگيرد، و او را از كاميابى مانع نشود هر چند بر جهاز شترى سوار باشد، و از خانه‏اش بدون رخصت وى خارج نشود كه اگر بدون اجازه از منزل بيرون رفت فرشتگان آسمان و فرشتگان زمين و فرشتگان غضب و رحمت همگى او را لعنت كنند تا به خانه‏اش باز گردد،...». همانطور که روشن است با توجه به اين روايت مي‌توان حق تمکين را براي مرد اثبات نمود مخصوصا با توجه به اين عبارت که در روايت آمده: او را از کاميابي مانع نشود هر چند بر جهاز شتري سواري باشد، مي توان به اهميت اين مساله پي برد.
همچنين توجه به اين نکته نيز مفيد است که بدانيد شوهردارى به قدرى در نظر اسلام اهميت داشته كه آن را در رديف ‏جهاد در راه خدا قرار داده، حضرت على (عليه السلام) مي فرمايد: جهاد زن به اين‏است كه خوب شوهردارى كند.
با توجه به اينكه جهاد در راه خدا براى ‏ترقى و عظمت اسلام و دفاع از كشورهاى اسلامى و اجراى عدالت ‏اجتماعى بزرگ ترين عبادت است ارزش شوهردارى معلوم مي‌شود.
حضرت صادق عليه السلام نيز فرمود:هر زني كه شوهرش را اذيت كند و اندوهگينش سازد و از رحمت‏خدا دور است. و هر زني كه به شوهرش ‏احترام بگذارد و آزارش نرساند و فرمانبردارش باشد خوشبخت ورستگار است‏».
نکته قابل توجه:
البته توجه داشته باشيد که اين توصيه هاي يک طرفه نباشد، نبايد زن را سياه و شوهرش کاملا سفيد نشان دهيد، بلکه به شوهر او نيز توصيه کنيد تا با افزايش رفتارهاي مثبت و ايجاد رابطه عاطفي و صميمانه همسرش را مجذوب خود کند. مطمئنا شوهر ايشان هر چه بتواند رفتارهاي مثبت و عاطفي بيشتري نسبت به زنش داشته باشد با واکنش هاي مثبتي از سوي زن مواجه خواهد شد.

حکم نزدیکی از پشت با همسر را بیان کنید؟

به نظر آیت الله مکارم این کار بدون رضایت زن حرام است. با رضایت وی کراهت شدید دارد. گاه منشا بیماری های گوناگون می شود. در صورتی که به اوج لذت جنسی نرسند،بنا بر احتیاط واجب باید علاوه بر غسل جنابت برای نماز وضو هم بگیرند.(1)
پی‌نوشت‌:
1.آیت الله مکارم ،مسائل کثیرالابتلا ،م 92.

چرا در جامعه ای که شرایط ازدواج موقت و دائم نیست استمنا حرام است این ایات به زمان پیامبر برمیگردد خود خدا این میل جنسی رو گذاشته و الان تو این شرایط چطور باید ارضا بشیم ایا اونو سرکوب کنیم؟ چرا خیلی از روانشناسا و یا حتی 10درصد علما(در سایت ایت اله لنکرانی نوشته بود)این کار را منع نکرده اند و حتی سرکوب این میل را عقلانی نمیدانند خواهشا جواب قانع کننده یا شرایط حال را بگویید این سوال را قبلا در چند سایت دیگر بیان کرده ام جواب چند حدیث و ایات قران فرستادن نمی گویم که قران را قبول ندارم ولی شاید مانند برخی از ایات که نسبت به ان زمان و با عرف جامعه ان زمان همخوانی داشته باشد منتظر جواب خوبتون هستم با تشکر

پاسخ:
یکى از مسلّمات فطری هر انسانی، این است که خداوند متعال در وجودش غرایزی خلق كرده که به نوعي تأمين كننده نياز انسان ها بوده و موجبات تكامل او را فراهم مي كنند. حال، شكي نيست در اين كه غريزه شهوت، همچون ساير غرايز در انسان، خصوصاً در ميان مردها، وجود دارد که البته اين حس در موارد خاص خود، امري خوب، بلكه ضروري است؛ چرا كه چنين حسي را حداقل ضامن بقای نسل و موجب استحكام بيش تر خانواده مي دانيم؛ اما بايد توجه داشته باشيد كه حليت و حرمت احكام، بر اساس حكمت ها و مصالحي بنا شده و به مقتضاي حكمت و عدالت خداوند، در تمام اين موارد، مصالحي نهفته كه انسان با رعايت آن ها، در نهايت، به سلامت دنيوي و سعادت اخروي مي رسد. از این رو، حداقل در ضرر امري مثل استمنا، بسياري از متخصصان اتفاق نظر داشته كه در اين زمينه، مقالات و كتب متعدد نوشته شده است. به علاوه آن كه بايد توجه كنيد اگر چه قسمت اندكي از ضرر و زيان مطرح شده مربوط به روح انسان است، اما ضررهایی براي جسم مانند: ضعف چشم و بینایی، عقیم شدن و ناتوانی در تولید مثل، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتی چهره، از بین رفتن طراوت صورت و... مطرح مي شود كه تشخيص ضرر و زيان جسمي، از دائره تخصص يك روان شناس خارج است. بنابراین، هيچ متخصص جسمي را نمي يابيد كه با تحقيق، اين امر را براي افراد مجاز بشمارد. بر اين اساس، بر فرض قبول، نظر گروهي از روان شناسان نمي تواند معياري براي عدم ضرر چنين كاري باشد؛ چنان كه يك روان شناس نمي تواند در اموري مثل قلب و... نظر دهد.
اما در مورد علما، خيلي روشن نيست كه آمار ده درصدي را با كدام تحقيق و پژوهش به دست آورده ايد؛ چرا كه در طول تاريخ عالم و مجتهدي را نيافته ايم كه چنين كاري را حلال و مجاز شمرده باشد. حرمت اين مسئله در فتواي آيت الله فاضل لنكراني بيان شده است. (1) البته اسلام هيچ گاه در پي آن نيست كه مانند برخي از اديان، مطلقاً چنين غريزه اي را سركوب كرده و ارضای آن را مطلقاً حرام بداند. بر اين اساس، راهكارهاي متفاوتي قرار داده كه انسان مي تواند از آن طريق، به اين ميل پاسخي منطقي دهد كه از جمله آن مي توان به ازدواج موقت يا دائم اشاره كرد. حال، اگر چه منكر موانع پيش روي ازدواج از جانب خانواده، عرف و... نيستيم، اما راه معقول و منطقي را برطرف کردن اين موانع در راستاي اجراي صحيح احكام مي دانيم؛ نه تعطيلي احكام؛ آن چنان كه خود به عنوان پدر و يا مدير مجموعه، اگر صحت قانوني را مسلم و اجرای آن را لازم الاجراء بدانید،‌ تمام سعي را در برطرف كردن موانع اجرا به كار مي گيريد؛ نه تعطيلي اين قانون. البته اين موانع منحصر زمان ما نبوده و چه بسا اجرای اين حكم در زمان رسول خدا (ص) با توجه به شكل گيري تازه امت اسلامي، با موانع بيش تري رو به رو بوده است. بنابراین، به حكم حديث «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة...؛ (2) حلال محمد، هميشه تا روز قيامت حلال است و حرامش هميشه تا روز قيامت حرام است‏...»، استمنا، چه در گذشته و چه در زمان حاضر، حرام است.
در پايان، توجه داشته باشيد آنچه در حرمت برخي از احكام، از جمله استمنا بيان مي شود، در حقيقت، بخشي از حكمت هاي حرمت آن است كه انسان با عقل محدود خود به آن دست يافته است؛ اما هيچ گاه ملاك براي عمل به احكام را يافتن علل طبيعي، بهداشتي، دنيايي و... نمي دانيم؛ چرا كه اگر ملاك را آن بدانيم، بايد گفت چه بسا نتوان با عقول محدود بشري براي بسياري از دستورات قطعي دين، دليلي از اين دست يافت. بر اين اساس، از آن جا که معتقدیم احکام شرعی از طرف خداوند به وسیله پیامبر یا معصومان بیان شده است، به آن ملتزم شده و عمل می کنیم؛ چنان که در امور عادی این گونه عمل می نماییم. با اعتمادی که به پزشکان متخصص داریم، به نسخه های آن ها عمل می کنیم؛ بدون این که از خواص داروهای نوشته شده مطلع باشیم؛ چنان كه در حديثي از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: «روز قیامت خداوند با شخصی که خودارضایی می کند، گفتگو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد». (3)
پي نوشت ها:
1. فاضل لنكراني، محمد، جامع المسائل، امير العلم، قم، 1380 ه ش، ج 1، ص 253، م 984.
2. مرحوم کلینی، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ه ش، ج 1، ص 58.
3. محمدي ري شهري، محمد، میزان‏الحکمه، دار الحديث، قم، 1387ه.ش، ج 12، ص 5654.

با سلام و سپاس فراوان بخاطر پاسخگویی این مرکز من اگه بخوام با کسی که از پیامبر و امامان متنفره و تنها هدفش از دوستی سواستفاده از من هست قطع رابطه کنم باید چه کار کنم یعنی اونجوری هست که اون با من کار داره من باید بهش زنگ بزنم و زنا رو هم توی نظر من بدون گناه مجسم میکنه برای من که با ورزش سخت علاقه مند به پاکدامنی و پاکی هستم و اصلا دوست ندارم نگاه حرام کنم چه برسه به زنا و از همه بدتر این هست که من احساس میکنم ذره ذره همه زندگیم از وجود پیامبر و امامان هست ولی او از اونها متنفره ودین پاک اسلام رو مسخره میدونه البته من چندبار به او بی توجهی کردم که ناراحت نشه ولی او دست بردار نیست و میخواد از یه دوست صمیمی با من نزدیک تر باشه البته پسره و من بخاطر دشمنی او با اولیا اصلا حاضر به ادامه دوستی نیستم و از شما ممنون می شوم اگه منو راهنمایی کنین البته من یه جا خوندم که یه آیه یا دعا برای دور کردن یه نفر هست که مطمئن نیستم کجا پیداش کنم که بخوام بعد از راهنمایی شما ازش استفاده کنم و از کمکتون هم بی نهایت ممنونم آیا راهی هست بدون گفتن این که من نمیخوام با تو باشم تا از من دور بشه و یا مستقیما مطرح کنم که نمیخوام با تو باشم البته اون هم کینه ای و هم انتقامجو هست و کسی نباید ازش توقع یه زنگ داشته باشه ولی از دیگران بی نهایت پرتوقعه و اولین باره آدمی مثل اینو میبینم

این که دوست ندارید به گناه بیافتید و با کسی که به پیامبران و اهل بیت دشمنی دارد و شما را به گناه دعوت می کند،نمی خواهید ارتباط داشته باشید، بسیار خوب است.حتما نباید با این دوست ادامه دوستی دهید، چرا که چنین دوستی، لیاقت دوستی شما را ندارد. حتما زمینه انحراف و گناه شما با این دوستی فراهم می شود.
اما راجع به آیه برای دور کردن ایشان از شما،آیه ای سراغ نداریم. راهی که باید برای دوری از او بپیمایید،این است که اولا اصلا
پیشنهادی برای بیرون رفتن یا با او بودن نداشته باشید.
دوم اینکه اگر پیشنهاد داد با هم بیرون بروید یا با هم باشید، با آوردن بهانه مانند اینکه درس یا کار دارم یا اینکه باید برای مادرم کاری انجام دهم،از با او بودن سرباز بزنید. با او همراهی نکنید . اگر اعتراض کرد و ناراحت شد،مانعی ندارد، جواب ندهید تا کم کم از شما ناامید شود.
سوم: به دنبال دوستی مناسب و با ایمان برای جایگزینی او باشید تا احساس نیاز به وی نکنید.
چهارم: برای جدا شدن از او و همچنین اصلاح وی، به درگاه خدا و اهل بیت علیهم السلام دعا کنید. بعد از هر نماز برای این امر دعا کنید. خدا و اهل بیت در این کار بسیار به شما کمک خواهند کرد. البته باید نیت جدایی شما برای رضای خدا و اهل بیت باشد تا ثواب هم ببرید
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

نگاه کنید من اعتقاد دارم که انسان تا موقعی که ازدواج نکرده باید شهوت خود را کنترل کند و این امر خیلی ساده میشود به شرطی که هیچ موقع نگاه به نامحرم نکند من یه جوان 20 ساله هستم نمی گویم اصلا شهوت ندارم ولی خدا را شکر کنترلش کردم اگر قرار باشد آدم با یه قربونت برم و یه ارتباط بدنی بخواهد آلتش را در مدخل زن فرو کند پس من باید تا حالا 100 بار آلتم را در مدخل مادرم خواهرم خلم فرو کنم

به چند نکته توجه فرمائید:
1. در مورد نحوه نگرش و نحوه تامین امیال و غرائز نفسانی مثل غریزه جنسی از دیر زمان سه نوع دیدگاه وجود داشته است.
الف)نفی کلی:
پیروان این دیدگاه همه امیال و غرائز نفسانی را پلید پنداشته و لذا هرگونه توجه به غریزه جنسی را رد نموده و معتقدند که روح انسان اسیر همین هواهای نفسانی است و تا زمانی که یه صورت مطلق این امیال سرکوب نگردند روح و نفس انسان از اسارت آزاد نمی گردد و به کمال خود نمی رسد.
ب) آزادی مطلق:
پیروان این دیدگاه معتقدند که عمر هر کس فرصتی ویژه برای اوست که باید نهایت لذت را از آن ببرد و لذا با توجه به این که این گروه اعتقادی به حیات پی از مرگ ندارند، تامین همه امیال نفسانی به ویژه نیاز جنسی را بدون محدودیت تبلیغ می نمایند و معتقدند عدم توجه خواسته های جنسی باعث نوعی سرخوردگی روانی شده و در روحیه فرد تاثیر منفی می گذارد.(1)
ج)نظریه اعتدال:
این دیدگاه که حد اعتدال بین دو دیدگاه قبل است معتقد است که خداوند متعال هر میلی را در وجود انسان قرار داده است، دارای غرض و حکمتی است و تامین آن غریزه به صورت صحیح مصلحتی را برای انسان و جامعه به دنبال دارد مثلا غريزه جنسي هم باعث تحكيم خانواده و رابطه زن وشوهر شده و هم باعث بقاي نسل انسان مي گردد و ...، اما معتقدند که همانطور که خداوند خود غرائز را در وجود انسان قرار می دهد حد و شیوه تامین آنها را نیز بيان فرموده است. لذا هم از طریق عقل و فطرت از درون و هم از بیرون به واسطه انبیاء الهی مسیر تامین آن را به انسان آموخته است،
2. اسلام طرفدار همین دیدگاه بوده و لذا مؤمنان راستین نه غرائز جنسی خود را کاملا سرکوب می نمایند و نه اجازه می دهند به صورت لجام گسیخته عمل نماید، بلکه فقط آن را از مسیر الهی که همان ازدواج شرعی و از طریق همسر انسان می باشد آن را تامین می نمایند و در زماني كه امكان تامين آن وجود ندارد با تكيه برنيروي بازدارنده عقل و فطرت و ابزارهاي بازدارنده شرعي نظير نماز و روزه عفت و خوشتنداري مي نمايند، (2) و معتقدند اتفاقا وجود این غریزه و کشش های درونی از یک سو و مقاومت عقل و نیروی تقوا در مقابل زیاده خواهی های غریزه جنسی و الزام آن به محدودیت های شرعی و مبارزه مدام این دو نیرو از درون از سوی دیگر باعث رشد و تکامل روح و نفس انسان می گردد.
لذا اسلام به عنوان حد اعتدال و بهترین برنامه هدایت و رستگاری هم از یک سو تامین این نیاز را به صورت آزادانه و خارج از چارچوب ازدواج به شدت منع نموده و لذا به جوانان قبل از ازدواج توصیه به عفت و خویشتن داری نموده و هم از سوی دیگر افرادی که کلا از آن روی گردان بوده و حتی تن به ازدواج و تامین این غریزه از مسیر حلال آن نمی دهند را نیز محکوم می نماید ،لذا پیامبر اسلام به ازدواج جوانان سفارش فراوان مي نمود .(3)
3. اگر چه كنترل نگاه از مؤثرترين راههاي كنترل شهوت مي باشد و در برخي افراد با همين شيوه براي مدت طولاني شهوت خود را كنترل مي نمايند و عفت خويش را به راحتي حفظ مي نمايند ولي متناسب با جسم و شرايط جسمي و ترشحات هورموني اين نيرو در برخي افراد به صورت بسيار قدرتمند ظاهر مي شود به حدي كه حتي بدون نگاه به نامحرم و حتي بدون نگاه به محارم خود و صرفا بر اثر تحريك دروني اين قوه در درون آنها به جوشش مي افتد و در طولاني مدت چاره اي جز ازدواج و تامين اين نياز از راه مشروع ندارند.
4. البته اگر چه همانطور كه بيان شد در منظر ديني داشتن ارتباط جنسي با همسر حرام نيست و به اندازه نياز طرفين امري مطلوب است اما نبايد از اين حقيقت بيان شد كه نگاه شما در اين حد قابل قبول است كه ذاتا ارتباط جنسي حركتي حيواني بوده و لذا بدون ضرورت پرداختن به آن مانع رشد معنوي انسان مي گردد ،به هر حال اسلام به ارتباط جنسي نگاه ارزشي ندارد و حيواني بودن آن را متذكر شده (4) لذا پرداختن بدون ضرورت به آن را نامطلوب مي داند، لذا مناسب است. انسان حتي المقدور فضاي رابطه خود با همسرش را به رابطه اي عاطفي تبديل نمايد و ارتباط جنسي را به حد ضرورت كاهش دهد.
پی نوشت:
1. استاد مطهري ، مجموعه آثار ج19 ص657، نشر صدرا 1376ش.
2. نور (24) آيه 33.
3. طبرسی ،حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق، ص100؛ ناشر: شریف رضی، چاپ چهارم؛ قم 1370ش.
4. محدث نوري ، مستدرك الوسائل ،ج14 ص 306 ، آل البيت ،1408ق.

سلام می خواستم بدونم دوستی دختر با پسر در زمانی که به سن تکلیف نرسیده اند اشکالی دارد اگر در بعضی شرایط فقط اشکال دارد لطفا توضیح دهید با تشکر

دوستی دختر و پسر نابالغ در صورتی که ارتباط آن ها به قصد لذت باشد و خوف افتادن در گناه و مفسده داشته باشند جایز نیست و چون معمولا اینگونه ارتباط ها منشأ فساد است، لازم است از آن پرهیز شود. (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم. (7746666-0251).

دوست شدن با یک دختر نه از روی شهوت بلکه دوستی  چه اشکالی دارد

دوست شدن با دختر نامحرم و رابطه دوستانه مفسده دارد. چنانچه سبب صحبت های تحریک کننده باشد و یا موجب نگاه به مو و قسمت از بدن دختر نامحرم و یا سبب تماس بدنی باشد و یا حتی نگاه با قصد لذت به صورت همدیگر داشته باشند ،حرام است.
کسی که رابطه دوستانه با دختر نامحرم برقرار می کند، اگر به باطن خود مراجعه کند، متوجه می شود که عامل این دوستی کشش و جاذبه جنس مخالف است . اگر چنین نباشد ،چرا با دختر نامحرم رابطه دوستانه برقرار کند و چرا با همجنس خود رابطه دوستانه نمی گیرد؟ همین کشش و جاذبه جنس مخالف و غریزه جنسی و شهوانی سبب برقرار ارتباط می شود. این نوع ارتباط مفسده دارد و حرام می باشد.(1)
ارتباط با دختر نامحرم از دام های شیطان است . تجربه هم نشان داده است که این نوع ارتباط پی آمد منفی زیادی دارد.
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم، توضیح المسائل، مسأله 2080.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها