پرسش وپاسخ

سلام در پوشش خانم ها با توجه به این که با پوشش امروزی جلوی مو در اکثر مواقع پیداست چه فرقی دارد که اصلا حجاب برای مو داشته باشیم یا خیر اصلا وقتی که خانم ها مانتو و حجاب هم دارند اما باز هم اقایان با یک نگاه متوجه اندام خانم می شوند چه دلیلی برای حجاب هست ؟ چادر هم که دیگر مرسوم نیست و محدود به زمان و مکان خاصی هست و اگر در خانواده فقط ما چادر بپوشیم به نظر می رسد سطح فکر پایینی داریم و یا قصد جلب توجه داریم. لطفا دلیل منطقی حجاب را بیان کنید . متشکرم

1. محافظت زن در برابر طمع ‏ورزي‏هاي هوس‏بازان؛ پيشگيري از تحريكات شهواني خارج از قوانين الهي و تأمين سلامت و بهداشت معنوي جامعه؛ دو فلسفه اساسي حجاب است كه با يكديگر ارتباط تنگاتنگي دارند. حجاب با اين نقش مهم و اساسي، پيامي قاطع و كوبنده با خود دارد، و آن اين است كه در برابر همه مردان اجنبي نوعي هشدار و اعلام «دور باش!» مي‏دهد، اما اين كه چه عواملي در رساندن اين پيام و اثرگذاري آن مؤثر است، بستگي به بررسي مؤلفه هايي دارد كه خارج از پاسخ به سوال فعلي شماست.
2. حدود و ميزان پوشش، كيفيت پوشش از حيث ميزان ضخامت و حتي كيفيت دوخت، رنگ ‏لباس از جهت اين كه برخي از رنگ‏ها ديده‏ها را خيره مي‏سازد، و پاره‏اي ديگر نگاه‏ها را از خود مي‏راند و دور مي‏سازد، شيوه‏هاي رفتاري با نامحرم هم چون طرز صحبت و چگونگي راه رفتن و ...، از مولفه هاي مهمي هستند كه بخش مهمي از حجاب را تشكيل مي‏دهند. بديهي است كه هر چه اين امور بيشتر رعايت شود، نقش نيرومندتري در دورسازي ديدگان نگاه كننده ايفا مي‏كنند.
باتوجه به اين دو نكته مي گوييم:
حجاب كامل اسلامي براي بانوان اين است كه به غير از گردي صورت و دست‏ها تا مچ، بقيه بدنشان پوشيده باشد، به طوري كه نامحرمي را به خود جلب و جذب نكند؛ خواه پوشيدگي با چادر باشد و خواه با چيز ديگر، ولي بايد پوشش طوري باشد كه برآمدگي‏هاي بدن را نشان نداده و جلب توجه نكند. بر اين اساس هر چند پوشيدن چادر بهتر است، اما با پوشيدن مانتو نيز مي توان حجاب اسلامي را رعايت كرد. البته به شرطي كه مانتوي كه استفاده مي شود، مانتو هاي بازاري امروزي نباشد كه تقريبا در تمام موارد با پوشيدن آنها حجاب اسلامي رعايت نمي شود.
فقهاي معظم فرموده اند:
خانم ها بايد تمامى بدن خود را به غير از گردى صورت و دست ها تا مچ بپوشانند (خواه پوشش با چادر باشد يا با مانتو) ولى پوشيدن چادر بهتر است. از لباس‏هايى كه توجه نامحرم را جلب كند (مثلاً برجستگى‏ها را نمودار كند) بايد اجتناب شود. (1)
متاسفانه عده اي در جامعه ما به استفاده از پوشش هايي كه به نام چادر عرضه مي شود،‌ ناآگاهانه زمينه را براي از بين بردن اصل فلسفه حجاب كه محافظت زن در برابر طمع ‏ورزي‏ها و پيشگيري از تحريكات شهواني باشد،‌مهيا كرده اند. اينان از اين مهم غافل اند كه تحقق حجاب به لزوما همراه داشتن چادر نيست بلكه حجاب اسلامي پوشش صحيح بدن از نامحرم است؛ حال اگر خود اين حجاب چه با چادر و چه با مانتو،‌ بدن را به طور صحيح نپوشاند و سبب جلب توجه بيشتر شود و يا كامل نباشد و بعضي از قسمت هاي بدن مثل مو و ... نمايان باشد، حجاب محقق نمي شود.
علاوه بر اين كه در تحقق حجاب اسلامي، تنها پوشش بدن كافي نيست بلكه، رعايت امور ديگري نيز لازم است، مثلاً زن نبايد در برخورد با نامحرم آرايش و يا خود را معطر كند. بعضي از خانم ها چادر به سر دارند. اما آرايش مي كنند و عطر مي زنند. اين كارها از نظر اسلام گناه دارد يا مانتويي مي پوشند كه برجستگي هاي بدن را نمايان مي سازد، اين هم درست نيست و گناه است.
خواهر گرامي؛
به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع واقعي اجراي احكام و مقررات ديني متوجه خود ما مي شود؛ زيرا نه اعمال نيك ما به خداوند سودي مي رساند و نه اعمال بد، ضرري را متوجه او مي سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نيز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اينكه خواهان سعادت و خوشبختي و كمال آن ها است؛ احكامي را مقرر نموده است و از جمله اين احكام، وجوب رعايت حجاب است. علاوه بر آن كه حجاب امري فطري است. اين بهترين دليل براي حجاب است. يعني انسان فطرتا دوست دارد خود را بپوشد. كسي كه به مخالف آن تمايل دارد از فطرت پاك الهي خارج شده. لذا اگر از خود او و فارغ از هر مسئله اي بپرسيد تمايل خود را به پوشش اعلام خواهد كرد. از اين رو همه اديان و جوامع بشري نيز به اصل حجاب پايبند بوده اند.
آن چه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود نقصان و يا ضعف در آگاهي ها و يا اطلاعات غلط است. بيشتر افرادي كه احكام الهي مثل حجاب را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي چون ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ...، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (2) انسان ها دشمن چيزي هستند كه به آن جهل دارند."
فوايد و فلسفه حجاب بسيارند و در بسياري از شئون زندگي فردي و اجتماعي مي توان آثار آن را يافت. ما در ذيل به برخي از آنها اشاره و براي تحقيق بيشتر منابعي را جهت مطالعه معرفي مي كنيم:
1- حفظ تعادل رواني جامعه ،تأمين امنيت اجتماعي و بهداشت روانى و كاهش هيجان‏ها و التهاب جنسى
2- حجاب حافظ كرامت و شخصيت ذاتي زنان
3 - حفظ و تحكيم بنيان خانواده
4- پيشگيري از فحشا و فروپاشي نظم جامعه
5- جلوگيري از ابتذال و نگاه ابزاري به زن
خواهر گرامي؛‌
دينداري در زمان و جامعه اي كه همه اسباب هدايت و دينداري آماده است و همه مردم به سوي آن گرايش دارند، اگر چه ارزشمند است، ولي ارزشمندتر از آن دينداري در روزگاري و اجتماعي يا در ميان خانواده و گروهي است كه اكثريت آن ها در گرايش به فساد و گناه و بي ديني با هم مسابقه مي دهند.
چه بسيار كساني كه در محيط هاي فاسد و آلوده بودند، اما ايمان خود را حفظ كرده اند. قرآن، افرادي را در اين زمينه معرفي مي كنند تا سرمشق براي ديگران باشند. از جمله اين افراد، آسيه همسر فرعون است. با اين كه در محيط آلوده به فساد و گناه و كفر بود و حتي همسرش، خود، طاغوت زمان بود، با اين همه، ايمان خويش را حفظ كرد و خود را از آلودگي ها محفوظ داشت. لذا خداوند از او تجليل نموده و او را الگوي بشر معرفي نموده است. (3) يوسف پيامبر و جوانان اصحاب كهف كه قسمتي از وحي و قرآن را به داستان آنان اختصاص يافته از جمله همين افراد هستند.
توصيه مي كنيم اين گونه فكر نكنيد كه با رعايت حجاب نگاه افراد به شما چگونه است بلكه در اين تامل كنيد كه خداوند عالميان از شما چه مي خواهد و در صورت رعايت حجاب او چه نگاهي به شما خواهد داشت. فراموش نكنيد كه عزت دهنده حقيقي خداست. قرآن مي فرمايد : َ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاء(4)هر كس را بخواهى، عزت مى‏دهى و هر كه را بخواهى خوار مى‏كنى. اگر در فلسفه حجاب دقت كنيد خواهيد فهميد كسي كه حجاب خود را رعايت مي كند از سطح فكري بالايي برخوردار است و چون موجودات بي عقل به راحتي به حريم عفاف خويش چوب حراج نمي زند.
نمي دانيم در كجا زندگي مي كنيد اما تا جايي كه ما از شهرهاي ايران اطلاع داريم، در تمام اين شهرها بانواني هستند كه با پوشش چادر و يا حداقل هاي حجاب اسلامي كه ملاك آن در بالا بيان شد از حريم عفاف و پاكدامني خويش محافظت مي كنند. بنابراين به نظر نمي رسد اين سخن كه چادر مرسوم نيست و محدود به زمان و مكان خاصي هست، سخن درستي باشد مگر اين كه منظور ديگري داشته باشيد كه مي توانيد در مكاتبه بعدي بفرماييد.
براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم:
- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پى نوشت‏ ها:
1. بني هاشمي خميني، سيد محمد حسن، توضيح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامي، قم،1386ش، ج 2 ، ص 488.
2. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.
3. تحريم (66) آيه 11.
4. آل عمران(3) آيه 26.
موفق باشید.

حدود 5سال گرفتار استمنا شده ام/ديگه نميدونم چيكار كنم بخدا ميخوام پاك شم/لطفا بگيد بايد چيكار كنم و چه دكتري برم

ميخواستم بگم احتمالش هست كه عقيم شده باشم؟؟؟؟

پاسخ:
عقيم شدن ربطي به استمنا ندارد، و استمنا موجب ناباروري نمي شود، اما بعضي ضررهاي ديگر را دارد.
احتمال دارد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته باشد. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه اگر نتوانستيد جلوي خود ارضايي اتان را بگيريد به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه ( حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك و روان شناس باشيد. در ادامه توصيه هايي را در مورد ترك خود ارضايي به شما خواهيم داد.
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در اين دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل سازتر است. پيگيري جدي شما براي ترك اين عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. استمنا مخصوصا وقتي كه ميزان آن بالاتر باشد ضربه هاي زيادي به شخص وارد مي كند، كه همان طور كه گفته شد ضربه هاي رواني شديدي هم به دنبال دارد،كاهش اعتماد به نفس، احساس گناه شديد، اضطراب شديد و غيره، كه به همه اينها بايد عوارض بدني و جسمي احتمالي را هم اضافه كرد.
در مورد آثار استمناء بايد اين نكته را بدانيد كه با ترك استمناء، زمان زيادي نمي گذرد كه خيلي از عوارض سوء اين عادت از بين خواهد رفت و جاي آن را سلامتي و شادابي و احساس خوب پاك بودن خواهد گرفت، لذا شما نگران مدت زمان برگشت سلامتي اتان نباشيد و بيشتر به فكر ترك اين عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است . به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل، جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
مسألة خود ارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب، شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي مي آورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خود ارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي مي تواند به شما كمك كند تا از ميزان خود ارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم ميسازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانه هاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانه ها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصهها نباشد يا بسيار خفيف باشد، مي توانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. مي توانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد. بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است.
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا ميداند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسههاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزا است. به خوبي ميتوان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم مي آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد است كه فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه مي تواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تنآرميدگي مي توان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نميشود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي است متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر ميشود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند. اگر اين افكار به ذهنتان آمد سريع از آن وضعيت خارج شويد و مشغول كار ديگري شويد، مثلا تلويزيون را روشن كنيد، به كسي تلفن كنيد و به هر حال خودتان را به كار ديگري وادار كنيد. اشتغال به كار ديگر باعث مي شود كه ذهنتان از آن موضوع ناراحت كننده منحرف شود.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
يكي از مسائلي كه جوانان در دوران مجردي و قبل از ازدواج، مبتلاي به آن هستند اين است كه آنها در مورد مسائل جنسي فكرهاي بيخودي و خيالات بيهوده دارند، به عبارت ديگر بيش از اندازه و مقدار واقعي آن، به آن اهميت مي دهند، اگر در واقعيت با اين مسائل روبرو شوند و رابطه جنسي را تجربه كنند مي بينند كه به اندازه تخيلاتشان واقعيت ندارد. اين به آن معناست كه تخيلات جنسي، اين مسئله را بزرگتر از آن چيزي كه هست و واقعيت دارد به شما نشان مي دهند. البته اين مختص به تخيلات جنسي نيست و در مورد ساير تخيلات هم همين طور است، اما چون غريزه جنسي، غريزه قوي اي است تخيلات مربوط به آن هم قوي است. تكرار اين مطلب پيش خودتان و توجه به بزرگ نمايي غير واقعي اين افكار، احتمال دارد كمي از اين فشار كم كند.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خود ارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خود ارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد . اين كار را براي وهلههاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خود ارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خود ارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مكانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خود ارضايي در شما تشديد ميگردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه، به تجزيه و تحليل و جمع بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهكارهاي كارآمد ترك خود ارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث ميكنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار ميگردد . وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خود ارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجار درماني و شرطي زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي، تاثير زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تأثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
موفق باشید.

کراهت عدم نزدیکی در شب چهارشنبه تا چه اندازه اهمیت دارد و روایت مربوط به این موضوع تا چه اندازه متواتر است

با توجه به اینکه تحت درمان برای بچه دار شدن می باشیم رعایت این موضوع مشکلاتی را ایجاد می کند .

در روايات مربوط به كراهات و مستحبات دقت و ريزبيني اي كه در احاديث حرام و واجب و حرام و حلال شده، اعمال نشده است. زيرا بالاخره مكروه جايز است و مستحب واجب نيست و ترك مستحب و انجام مكروه كيفر ندارد بر عكس واجب و حرام.
در باره نكاح در شب چهار شنبه در روايت از امام صادق(ع) آمده:
لَيْسَ لِلرَّجُلِ أَنْ يَدْخُلَ بِامْرَأَةٍ لَيْلَةَ الْأَرْبِعَاء (1)
نبايد مرد در شب چهارشنبه بر همسرش وارد شود. (با او هم بستر نشود)
از اين روايت محدثان بزرگي چون كليني و شيخ حرّ عاملي نه كراهت آميزش در شب چهارشنبه به طور مطلق، بلكه كراهت تزويج و دخول بر نوعروس در شب چهارشنبه را برداشت كرده اند بنا بر اين ظاهرا شب چهار شنبه نزديكي با همسر كراهت ندارد بلكه ازدواج و زفاف در شب چهارشنبه كراهت دارد. (2)
پي نوشت ها:
1. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363ش، ج5، ص366.
2. همان، شيخ حر عاملي، وسائل االشيعه، قم، آل البيت، 1408ق، ج20، ص94.
موفق باشید.

سلام .من 18 سالمه وقتی چشم به بدن زنها میفته حتی بدون خواست باعث تهییج شهوت من میشه همینطوری هم چشمم به پای زنها میفته باعث به گناه افتادن من میشه کمکم کنید

دوست گرامي نامه شما را مطالعه كرديم و متوجه شديم كه ارزش هاي ديني برايتان اهميت دارد.
غريزه جنسي كه قوي و مستحكم است، ميل زشتي نيست و نبايد از اين كه در وجودمان حس مي كنيم نياز به لذت داريم، نگران شويم و بخواهيم آن را سركوب كنيم يا شرّ بدانيم و فكر كنيم كه حتما خيلي گناهكار و بد هستيم.
أما بايد بدانيم: آلوده بودن جامعه امروزي، دليلي براي أنجام گناه نمي شود. جلوگيري از لذت جنسي در دوران ما، نسبت به دوران گذشته، تغييراتي كرده است و فضاي گناه به راحتي در اختيار است؛ ولي با اين همه، كساني وجود دارند كه براي فرار از گناه و وسوسه هاي شياطين، در مرحله أول به سمت ازدواج رفتند و فرياد شيطان را بلند كردند؛ و در مرحله بعد، مراقب نگاه هاي آلوده، مجالس تحريك آميز، أفراد ناباب و ديگر مسايل بوده اند.
در فضاي امروز اگر كسي با وجود فراهم بودن ارضاء نامشروع مسايل جنسي، مبتلا به گناه نشد أجر دو چندان دارد. أفراد بدحجاب علاوه بر اينكه خود دچار مشكلاتي مي شوند، ديگران را هم دچار مشكل كرده و باعث بي قراري جوانان در جامعه مي شوند، أما جوانان با ايمان ما ورودي هاي خود -خصوصاً چشم- را كنترل كرده تا دختران بدحجاب نسبت به تحريكات خود كاملاً سرد شده و أنگيزه اي نداشته باشند.
كسي كه با اعتقاد به خداي متعال و أهل بيتش(ع)، زندگي اش را بنا كند و در گرفتاري ها به نسخه آن ها توجه كند، مورد رضايت آن ها بوده و بهشت و بالاتر از آن را نصيب خود كرده است و هيچ وقت به بن بست برخورد نمي كند؛ و در جايي هم كه أموري را به آخرت محول مي كنند، در پوست خود نبايد بگنجيم؛ چون در واقع زندگي أصلي و واقعي ما درآخرت است و نصيب هر كسي از دنيا، آن چيزي است كه خرج آخرت مي كند؛ وگرنه ديگران از دنيا بهره اي نبرده اند؛ در اين زمينه پيغمبر أكرم(ص) مي فرمايند: «يا أباذر! إن‏ الدنيا ملعونة ملعون‏ ما فيها إلا من‏ ابتغى‏ به وجه اللَّه‏»(1) دنيا از رحمت پروردگار دور است، مگر آن دنيايي كه وسيله و بهانه اي، براي رسيدن به او باشد.
- راه كار أصلي:
بايستي در نظر داشت كه با راهكار اسلام مي توانيد درماني براي معالجه مسايل جنسي خود پيدا كنيد. با پيدا كردن دختري مناسب و كم توقع، مدتي را در عقد بمانيد و بعد از مهيا شدن امكانات و رفع مشكلات مادي، اقدام به ازدواج و ورود در زندگي مي نماييد. با انجام ازدواج، نيم دين خود را كامل ساخته ايد؛ همانطوري كه پيامبر مي فرمايد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دينِهِ،فَلْيَتَّقِ اللّهَ فِي النِّصْفِ الْباقي»(2) هر كس ازدواج كند، نيمى از دينش را بازيافته، نسبت به نيم ديگر تقواى الهى را رعايت كند.
- توصيه هاي راجع به ازدواج:
1- تنها راه مديريت مسايل جنسي، ازدواج است، سعي كنيد برنامۀ قصد ازدواجتان را به صورت منطقي به والدين خود بگوييد. به هيچ وجه سمت فجايع جنسي نرويد، زيرا عوارضي كه در پي دارد زندگي انسان را تباه مي كند. سعي كنيد فكر خود را در امور ديگر مشغول كنيد تا موعد ازدواج از طرف خداي متعال فراهم شود.
2- در هر حال جوانان هستند كه بايد براي خود چاره‌اي بينديشند كه آيا خويش را تسليم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهي كنند، يا اين كه زمينه و شرايط ازدواج را فراهم آورند و يا اگر در مدتي كه اين زمينه فراهم نيست، عفت و پاكدامني را پيشه سازند، در عين حال كه به فكر ايجاد زمينه و آمادگي هستند.
پيامبر اسلام فرمود: «از گروه جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه‌هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي‌كند».(3)
اين نوشتار را با اين جمله به پايان مي‏بريم كه بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت».
- براي نبود تحريكات جنسي به نكات كلي زير توجه كنيد:
از هركاري كه زمينه تحريك جنسي شما را فراهم آورد بپرهيزيد. رفتن به مكان هاي تحريك كننده، ديدن تصاوير و فيلم هاي نامناسب، گفتن و شنيدن شوخي هاي جنسي، پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبنده به بدن، لباس هاي زير از جنس مواد صنعتي(غيرنخي) و...نمونه هاي از تحريك جنسي هستند.
سعي كنيد يك برنامه فشرده و تمام وقت براي خود داشته باشيد، از مطلق تنهايي پرهيز كنيد، از منحرفان كاملاً پرهيز كنيد و به تقويت عمومي و رژيم غذايي خود بپردازيد تا بتوانيد بر مشكلات جنسي خود تسلط پيدا كنيد.
اگر اطمينان داريد كه در صورت ازدواج نكردن به گناه مي افتيد ازدواج واجب است، البته مي توانيد به والدين خود ازدواج با عقد بلند مدت را هم پيشنهاد كنيد، گرچه عرف و اجتماع امروز پذيراي اين مسأله نيست!
براي توضيحات بيشتر مي توانيد با شماره (096400) تماس بگيريد.
پي نوشت ها:
1. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، الوافي‏، ج26، ص190، كتابخانه امام أمير المؤمنين على (ع)، چاپ اول‏، اصفهان‏ 1406 ق‏.
2. طبرسي، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، ص196، شريف رضي، چاپ چهارم، قم 1370ش.
3. الطبرسى، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، تهران، سال 1376، ص 100.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باتوجه به آيات سوره نور30و31 كه خطاب به مومنين ومومنات است پس حجاب مربوط به همين طيف بوده،پس چرا در جامعه همه را مجبور به پوشش مي كنن؟

قرآن كتاب هدايت براي عموم مردم است (1) و مخاطب قرآن هم ناس، بني آدم (2) و عموم مردم هستند. هم اعتقاد به معارف قرآن و هم عمل به احكام قرآن بر همه مخاطبان اعم از مؤمن و كافر لازم است.
اما كافران چون اصل قرآن و وحي و نبوت و ... را قبول ندارند يا نبوت و وحيانيت قرآن را قبول ندارند، ضمن اين كه مخاطب هستند، ولي طبيعي است كه توجهي نمي كنند ولي مؤمنان چون اصل را قبول دارند، توجه مي كنند.
خداوند هم با توجه دادن به ايمان و اعتقادشان به اصل، آنان را خطاب مي كند كه اگر به واقع ايمان داريد بايد به اين احكام پايبند باشيد.
بنا بر اين اين نوع خطاب به نوعي تحريك ايمان و ضمانت اجرايي احكام است، وگرنه خطاب مختص اهل ايمان نيست. بلكه فقط اهل ايمان به آن توجه مي كنند.
مثال اين كه قرآن هدايت براي "ناس" و عموم مردم است(3) ولي چون فقط با تقواها به هدايتگري اش گوش مي دهد، فقط آنان بهره مي برند و عملا فقط هدايتگر آنان است و مي شود: هدي للمتقين (4)
اما آياتي كه دلالت مي كنند همه مخاطب قرآن هستند:
أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ ( 5)
اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم).
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ (6)
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْراً لَكُمْ (7)
و....
پي نوشت ها:
1. بقره(2) آيه 185.
2. بقره(2)آيه 21 و ...؛ اعراف(7) آيه26 و ... ..
3. بقره(2) آيه185 و...
4. بقره(2) آيه 2.
5. انعام آيه 19.
6. بقره آيه 185.
7. نساء آيه 170.
موفق باشید.

سلام خسته نباشید من یک دختر مذهبی محجبه ومقید هستم.خیلی نمی شه وارد دانشگاه شدم نماز هام رو قبل ازدانشگاه سر وقت نمی خوندم اما از وقتی اومدم دانشگاه روی نمازاول وقت خیلی حساسم گه گداری نماز شب هم می خونم.تا اونجا که یادمه همیشه توی خونه محرم نامحرم رو خیلی رعایت می کردیم حتی با اقوام نزدیک هم بانامحرم ها صحبت و شوخی نمی کردم.و الان هم توی دانشگاه بدون نگاه کردن به نامحرم راه میرم یا توی جلسه های بسیج بر حسب ضرورت شرکت می کنم که توی دانشگاه مهندسی این خیلی کار سختیه توی بسیج و اینطورکارها هم حضور فعال دارم من روز ثبت نام یکنفر رو دیدم و از ایشون خوشم اومد یعنی نفهمیدم از قیافه بود یا حیا یا مذهبی بودن یا.. این قضیه گذشت تااینکه من ایشون رو دوباره تو دانشگاه دیدم و دوباره همون حس مبهم. من الان خیلی به ایشون فکر نمی کنم اما ازاین می ترسم که این ادامه پیدا کنه من دلم نمی خواد هیچ نوع حسی به یک نفر داشته باشم و برام مثل بقیه افراد فرقی نکنه ایشون هم توی بسیج فعالیت می کنن و مثل خودم مذهبی و مقید و من می ترسم با ایشون برخوردیداشته باشم برا کارهای بسیج و این قضیه رو تشدید کنه(ایشون تمام ملاک های مورد نظر من رو دارن اما به هیچ وجه ابراز علاقه یا اینطور مسائل روصحیح نمیدونم بیشتر ترجیح میدم صورت مسئله پاک شه) از طرفی می ترسم اگه موردی پیش بیادایشونو قیافه یا ویژگیهاشون مقایسه کنم البته اینقدر عاقل هستم امامی ترسم نفسم بهم غلبه کنه گفتم من مطمئنم به دوستی و خیلی چیزهای دیگه نمی کشه اما حتی دلم نمی خواد که به ایشون نگاه هم کنم منو راهنمایی کنید چیکار کنم؟با توجه به این که من ایشون رو دردانشکده کوچیکمون زیادخواهم دید

همان طور كه مي دانيد نگاه تصادفي و اتفاقي به نامحرم از حيطه اختيار ما تا حدودي خارج است، ولي نگاه كش دار و ممتد كاملاً در دايره اراده ما قرار دارد. مهمترين عامل پيشگيري از علائق ناپخته و دردسرساز همانا پرهيز از هرگونه نگاه دامنه دار به نامحرم است. نگاهي كه با كمترين زحمت ما را از بسياري از زحمات آينده رهايي مي بخشد. از سوي ديگر بايد دانست استرس و اضطراب سهم بسزايي در اشتغال ذهني ما دارد. هر چقدر اضطراب ما كمتر باشد اشتغال ذهني ما كمتر است. با اين وصف بايد تا حد امكان از استرس هاي خود بكاهيد و با آرامش بيشتري به فعاليت تحصيلي خود ادامه دهيد. مكانيزم دفاعي خيالبافي (كه رؤياپردازي در مورد شوهر آينده را نيز شامل مي شود) از مكانيزم هاي دفاعي ما در مقابل هجمه ها و حملات اضطرابي است. اگر ما مضطرب باشيم بيشتر غرق در خيالات و اوهام مي گرديم و ناگفته پيداست كه جنس مخالف محتواي جذابي براي اين گونه خيال پردازي ها مي باشد. بايد دانست در بهترين و ايده آل ترين شرايط اين پسر تمام ملاك هاي مورد نظر شما را ندارد و اين امر بسيار غيرمنطقي است كه شما به اتكا امور ظاهري و چند برخورد ساده با ايشان به اين نتيجه رسيده ايد كه ايشان واجد همه ملاك هاي شما مي باشد. البته اين امكان وجود دارد كه شما ملاك هاي ازدواج را بسيار ساده گرفته ايد، به گونه اي كه كار شما با مثبت بودن ظاهر خواستگارتان تمام مي شود.
بسياري از افكار و رفتارهاي شما ستودني است، ولي بايد بدانيد كه شما با يك امر بسيار سرنوشت ساز در حال دست و پنجه نرم كردن هستيد. همان طور كه مي دانيد در ايران مرسوم نيست كه دختر از پسر خواستگاري كند و اگر به هر دليلي اين علاقه به عشق يك طرفه مبدل گردد، شما با ناكامي بزرگي روبرو خواهيد شد. پسران دوست دارند انتخاب كنند نه اين كه انتخاب شوند و هرگونه دلبستگي و وابستگي شما به ايشان بسيار براي شما هزينه بردار خواهد شد. اساساً مردان سالم از زنان عاشق و واله و شيدا گريزانند و دوست ندارند در قفس محبت يك طرفه دختري گرفتار آيند. سعي كنيد در حد امكان از حضور در اماكن و جلسات مختلط پرهيز نماييد و در غير جلسات نيز در حد امكان نگاه خود را از جنس مخالف به طور كامل برچينيد. شايد يكي از حكمت هاي ادامه تحصيل بعد از ازدواج (و نه قبل از آن) همين باشد كه مرد با فراغ بال بهتري به تحصيل بپردازد.
از الان بايد بدانيد گل بي خار خداست و همه آدم ها در كنار نقاط قوت نقاط ضعف بسياري دارند. شوهر آينده شما اگر نسبت به اين پسر كمبودهايي داشته باشد قطعاً نقاط مثبتي دارد كه به نحوي ذهن شما را متعادل مي سازد. با فرض اين كه خواستگار آينده شما يك دهم ويژگي هاي اين پسر را نداشته باشد باز بايد به خود بقبولانيد كه ايشان از شما خواستگاري نكرده است تا بحث قياس بين دو خواستگار پيش بيايد و اين قياس به نوعي قياس مع الفارق است. سعي كنيد به جاي بزرگنمايي و بغرنج سازي اين مسأله به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازيد و آن قدر اين مسأله را در ذهنتان پيش پي افتاده نماييد كه حساسيت ذهني شما به كمترين حد برسد. از كاه كوه نسازيد و بدانيد اين علائق يك طرفه بسيار ساده تر و عادي تر از آن هستند كه بخشي از فضاي ذهني شما را بي دليل اشغال نمايند.
موفق باشید.

سلام خسته نباشید من تا الان که زندم احساس میکنم تو زندگی شکست خوردم و باختم و خیلی دوست دارم ازین دنیا رها بشم یعنی بمیرم ایا دعا کردن برای مردن گناهه ایا براورده میشه چطوری میشه به این چیز برسم به خصوص دوست دارم من زودتر از همسرم بمییرم درست زمانی که همه زنده اند یعنی پدر و مادر و بستگانو و همسر و من زود تر از همهی این ادما بمیرم ولی دوست دارم قبل از مردن گناهانمو اعم از حق الله و حق الناسو جبران کنم بعد برم بد جور کم اوردم نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟؟ میشه بگید پشت سر کسی که غیبت کردیم ایا حق الناسه ؟؟؟؟اگه هست چطور میشه جبرانش کرد؟؟؟؟

پرسشگر گرامي ! احساس شكست، غربت و تنهايي ات را در اين دنياي پهناور درك مي كنيم كمبود محبت، تنها ماندن، و تحمل برخي سختي ها سبب افسردگي روحي شما شده، و باعث شده كه بر اعصاب و روان خود نتوانيد كاملا مسلط باشيد. ولي راه خلاصي از اين وضعيت، دعا كردن براي مردن نيست. هنر آن است كه شكست ها و مشكلات را به پُل عظيم پيروزي و نردبان مستحكم ترقي و تعالي تبديل كنيم، نه آن كه مرگ خود را آروزكنيم! زيرا جوهره انسان و همه كمالات، استعدادها، و معادن و ذخايردروني وجود انسان در برخورد با مشكلات و در ميدان هاي مبارزه با سختي ها تبلور مي يابد، شكوفا مي شود و ميوه مي دهد.
شما بايد به جاي طلب مرگ از خداوند استقامت و صبر و استواري طلب كنيد، و از او بخواهيد شما را در آزمايشهاي سخت و دشوار زندگي موفق و پيروز سازد.
چه آن كه دل و قلبت مالامال از عشق و ايمان به خدا و ائمه و اولياي الهي است، پس چرا راه صبر و استقامت و بردباري را همانند امامان و پيروان راستين آنان در پيش نمي گيري؟ آيا نمي داني در اين دنيا هر كسي با ايمان تر است سختي و مشكلاتش هم بيشتر است، ولي در آخرت به عكس است؟ در آخرت پاداش و مقامي را كه خداوند به سختي كشيده هاي صبور دنيا مي دهد به اندازه اي شگفت انگيز است كه همه بهشتي ها آرزو مي كنند و مي گويند: اي كاش ما هم در دنيا بيشتر سختي مي كشيديم، و حاجات و خواسته هايمان بر آورده نمي شد تا در مقام و منزلت اين ها قرار مي گرفتيم؟
پرسشگر گرامي! نعمت وجود و هستي و زندگي در اين جهان از نعمت‏هاي بزرگ الهي است. كسي كه آرزوي مرگ مي‏كند، گويا اين نعمت بزرگ را كفران كرده و آن را ناديده مي‏انگارد.
در حديث آمده است كه روزي پيامبر اكرم(ص) به عيادت بيماري رفت. از او احوالپرسي كرد. بيمار از درد و مشكلاتش ناليد و آرزوي مرگ كرد. حضرت به او فرمود: «لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِيئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ؛ (1) آرزوي مرگ نداشته باش ،زيرا اگر تو آدم خوب و نيكو كاري باشي با طولاني تر شدن عمرت بر كارهاي نيك شما افزوده مي شود و اگر آدم بدي باشي با تأخير افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب شوي. (در نتيجه توبه كني و يا گرفتار سختي و رنج هايي در دنيا شوي كه كفاره بدي ها و گناهانت شود و به خاطر آن آمرزيده شوي)». يكي از خوشبختي هاي انسان اين است كه عمرش طولاني باشد و در نتيجه با توبه و انابه به سوي قيامت و سراي ابدي برود.
از اين رو امير المؤمنين(ع) مي فرمايد:«لا تتمنّ الموت الّا بشرط وثيق؛(2) آرزوي مرگ نكنيد، مگر آن كسي كه در اثر اطاعت و بندگي خدا، آخرتش را آن چنان آباد كرده باشد كه به نجات و خلاصي خود اطمينان و يقين داشته باشد»، و از طرفي هيچ كس نيست كه يقين داشته باشد كه حتما آمرزيده شده و اهل بهشت است.
به محتوا و معاني دعاهاي ماه مبارك رمضان به ويژه دعاهاي دهه آخر، و به خصوص دعاهاي شب هاي قدر راملاحظه كنيد كه چگونه ائمه طاهرين عليهم السلام از طريق دعا به ما آموزش مي دهند كه از خدا بخواهيم عمر ما را طولاني كند.
اما در مورد حق الناس و جبران غيبت: حق الناس را مي توان به دو دسته تقسيم كرد. حق الناس مالي و غير مالي. كسي كه حقي يا مالي را از ديگران ضايع كرده باشد، نخست بايد از اين گناه بزرگ توبه كند، و از خدا عذر خواهي نمايد. زيرا در درجه اول قانون خدا نا ديده گرفته شده، يعني اول حق الله ضايع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالي باشد يا غير مالي. اگر مالي باشد بايد عين مال – اگر موجود باشد- يا مثل و يا قيمت مال را به صاحبانش بدهد، و يا از آنان رضايت و حلاليت بخواهد، اگر صاحبان مال مرده است، به اولاد و ورثه اش بدهد، و يا از ورثه اش حلاليت طلب كند، و اگر حق الناس غير مالي باشد مثل غيبت، فحش، توهين و تحقير و تهمت، بايد
از هر كسي كه احتمال مي دهيد حق او را از اين طريق ضايع كردي، حلاليت و رضايت بگيريد، و اگر آن طرف را نمي شناسيد، يا دسترسي به او نداريد، يا از كساني است كه مي‌دانيد يا احتمال مي‌دهيد ، رضايت نمي‌دهد و حلال نمي‌كند، بلكه اگر از موضوع با خبر شود باعث ايجاد كدورت و دشمني مي‌گردد، دنبال طلب رضايت و حلاليتش نرويد بلكه از گناه خود توبه و استغفار كنيد، و براي آن طرف نيز دعا كنيد، صدقه بدهيد يا كار خير ديگري را انجام دهيد و ثوابش را به آن شخص هديه كنيد، چه آن كه آنان در روزتنگدستي در عالم برزخ و قيامت به شدت به ثواب اين گونه كارها نياز دارند و از شما راضي خواهند شد.
امام صادق(ع) از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏نمايد كه رسول خدا(ص) فرمودند: كسى كه به كسى ظلم كند و آنگاه او را پيدا نكند كه از او حلاليت بخواهد، بايد استغفار نمايد. زيرا اين كار قطعا كفاره آن خواهد بود.(3) اما حق الله مثل نماز و روزه و...نخست بايد از ضايع كردن و بي توجهي به آن توبه و استغفار كنيد، و بعد تصميم بگيريد كه آن را جبران كنيد، و بر اساس ملاحظه توانايي خود برنامه ريزي كنيد. و اگر از عهده انجام همه آن بر نمي آييد، هر اندازه مي توانيد، انجام دهيد. و اگر عملي مثل روزه را به هيچ وجه نمي توانيد، با گرفتن قضاء، جبران كنيد، زياد استغفار كنيد و كفاره روزه را بدهيد، و اگر از جهت مالي نيز مشكل داريد، كفاره نيز از گردن شما ساقط است.
ببينيد خداي ارحم الراحمين چه قدر دين را آسان گرفته است؟! به اندازه توانايي انسان از او تكليف مي خواهد نه بيشتر.
پي نوشت ها:
1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، الناشرمؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر/1409 ه.ق، ج2 ، ص449.
2. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، الناشر مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تاريخ النشر/ذي القعده 1413./ تحقيق مصطفي درايتي، ص1072.
3. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه ابراهيم محدث بندرريگى‏، ناشر انتشارات اخلاق‏، ص 587.
موفق باشید.

بعد از مطرح شدن بحث پوشش زنان در مدینه، پیامبر اسلام چه اقدامات اجرایی برای پیاده سازی آن به کار گرفت؟ برخی دوستان مطرح می کنند که ایشان پذیرش حجاب رو بعهده افراد گذاشته بود و برخورد اجباری نداشتند؟ ِیا شنیده شده است که یکی از خلفا در کوچه های مدینه با شمشیر می ایستاده است و مانع از حجاب کنیزان می شده است تا فرق بین کنیزان و زنان آزاده مشخص شود. بسیارممنون میشوم اگر مرجع مطالب ذکر شود.

مطالب مذكور فاقد منابع معتبر مي باشد.
حجاب دستوري از جانب دين مبين اسلام و مذهب تشيع است، و ازمباني ديني و آيات و روايات استفاده مي شود، در زمان رسول خدا و حاكمان اسلامي رعايت حجاب براي همه حتي اقليت هاي مذهبي هم لازم بوده است، زيرا حجاب از ضروريات اسلام مي باشد. بر حاكم است به اين مسايل اهميت دهد:" علي (ع) مي فرمايد: بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده كردن سنت‌ها ."(1)
در جاي ديگر، يكي از وظايف مهم حاكم امر به معروف و نهي از منكر و اقامه حدود الهي بيان شده است: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(2) جامعه نيازبه حاكم دارد ....تا آنان را امر به معروف ونهي از منكر كند وحدود الهي را اجرا نمايد. روشن است كه بي حجابي، از منكرات اسلام است كه بايد از آن نهي شود. حضرت رسول (ص) اين وظيفه را بهتر انجام مي داد. افزون بر اينكه در عصر حضرت رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مَردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود. مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود حتي اقليت هاي ديني نيز موظف بودند كه حجاب را رعايت نمايند. در سوره احزاب دستور كلي در باره حجاب آمده است: «اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند. خداوند، آمرزنده و مهربان است.» (3)
تذكر نكته اي را لازم مي دانيم:
قطعا منشا بسياري از اين پرسش ها اجباري بودن حجاب در اين است كه بايد بدانيم الزام حجاب در كشور ايران، به خاطر قانون كشور است،‌ نه اين كه فرد بايد مسلمان باشد يا احكام اسلام را عمل كند، بلكه از اين جهت كه حجاب پديده‌اي اجتماعي است. ربطي به دين دار بودن يا نبودن ندارد. اگر حجاب تنها يك مسئله فردي بود، مسيحي يا يهودي ويا اقليت هاي مذهبي ديگر هيچ الزامي براي انجام آن نداشتند، همان گونه كه هيچ كس مسيحي يا يهودي را اجبار به روزه گرفتن يا نماز خواندن نمي‌كند، زيرا فقط يك مسئله فردي است، اما چون حجاب مسأله اجتماعي است، رعايت آن بر غير مسلمان نيز لازم است، همان طور كه تأسيس مراكز مشروب‌ فروشي براي غير مسلمان نيز جايز نيست، اگر چه در دين آنان اشكال نداشته باشد. اصولاً كارهاي خلاف و منكري كه آشكارا و در منظر مردم، رخ مي‌دهد، در حكومت اسلامي از انجام آن ها جلوگيري مي‌شود، ولي كارهايي كه جنبه علني ندارد و در جامعه تأثير منفي ايجاد نمي‌كند، حالت اجباري ندارد مثلا، در جامعه اسلامي مسيحي يا يهودي مي‌توانند در خانه خود روزه نگيرند، نماز نخوانند و... اما به صورت علني و در خيابان و در منظر عام، حق ندارند در ماه رمضان روزه بخورند. حجاب نيز چنين است. اگر درون خانه در ارتباط با نامحرم، حجاب را رعايت نكنند، آنان را مجبور به حجاب نمي‌كنند، ولي در مجامع عمومي و كوچه و خيابان كه در منظر ديگران است، بايد حجاب را رعايت كنند.
براي آگاهي بيش تر به كتاب مسأله حجاب از آيت الله شهيد مطهري مراجعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 105.
2. مجلسي،بحار الانوار، ج 93، ص 41.
3. احزاب(33) آيه 59.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها