در سوره اسراء آمده است: «اقْرَأْ كِتابَكَ كَفي بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً؛ (1 ) نامه اعمالت را بخوان، كافي است كه خود حسابگر خويش باشي!».
بار ديگر از سوي خداوند به آن ها خطاب ميشود و به عنوان تاكيد مي فرمايد:
«هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ؛ اين كتاب ما است كه به حق با شما سخن ميگويد، و اعمال شما را بازگو ميكند!» .
آن روز كه شما هر چه ميخواستيد انجام ميداديد هرگز باور نميكرديد كه اعمالتان در جايي ثبت شود، (إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) ولي ما دستور داده بوديم كه تمام اعمالي را كه انجام ميداديد بنويسند" . (2 )
" نستنسخ" از ماده " استنساخ" در اصل از " نسخ" گرفته شده كه به معني زائل كردن چيزي به وسيله چيز ديگر است، مثلا گفته ميشود: " نسخت الشمس الظل" (خورشيد سايه را از ميان برد).
سپس در مورد نوشتن كتابي از روي كتاب ديگر به كار رفته است بيآنكه كتاب اول نابود شود.
در اينجا اين سؤال شما پيش ميآيد كه اگر خدا فرمان داده است اعمال آدمي را" استنساخ" كنند بايد قبل از آن كتابي باشد كه از روي آن كتاب، نامه اعمال نوشته شود، لذا چند جواب داده شد:
بعضي معتقدند كه نامه اعمال همه انسان ها قبلا در لوح محفوظ نوشته شده است، و فرشتگان حافظ اعمال آدمي، آن را از روي لوح محفوظ استنساخ ميكنند.
ولي اين معناي اول چندان متناسب با آيه مورد بحث نيست؛ اما آن چه مناسب است يكي از دو معناي ذيل است: يا" استنساخ" در اينجا به معني اصل كتابت است (چنان كه بعضي از مفسران گفتهاند) و يا خود اعمال آدمي همچون كتابي است تكويني كه فرشتگان حافظان اعمال از روي آن نسخه برداري، و عكس برداري ميكنند، لذا در آيات ديگر قرآن نيز به جاي اين تعبير،از تعبير به" كتابت"شده است، در سوره يس ميخوانيم: إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتي وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ" (3) ما مردگان را زنده ميكنيم و تمام آنچه را از پيش فرستادهاند و آثار آنها را مينويسيم . (4)
پي نوشت:
1. اسراء (17) آيه 14.
2. جاثيه (45) آيه 29 .
3. يس (36) آيه 12 .
4. مكارم شيرازي ناصر، تفسير نمونه، ناشر دار الكتب الإسلامية، چاپ تهران، سال 1374ش، نوبت اول، ج21، ص 281 .