نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشي ميگيرد و هر كدام در مسير خود شناورند
ميان قرآن كريم و مسائل علمي كه با دلايل قطعي و يقيني ثابت شده ، هيچ گونه ناسازگاري وجود ندارد، حتي قرآن كريم برخي از مسايل علمي را مطرح كرده است كه قرنها بعد از سوي دانشمندان كشف و اثبات گرديد.
2. برخي از مسائل علمي در حدّ فرضيه است. ممكن است بعد ها خلاف آن ثابت شود، در اين موارد، اگر ظاهر آيهاي از قرآن با يك فرضية علمي سازگار نبود، نه ميتوان آن آيه را بر اساس آن فرضيه تفسير كرد و نه ميتوان گفت، قرآن و علم ناسازگار است.
به طوركلي قرآن براي خورشيد چند حركت بيان كرده است. در يك جا فرمود: « والشّمس تجري لمستقرلها؛ آفتاب به سوي قرار گاهش در حركت است» .(1) در آيه ديگر فرمود: « نه براي خورشيد سزاوار است كه به ماه برسد و نه سزاوار است كه شب بر روز پيشي گيرد و هر كدام از آن ها در مسير خود شناورند» .(2)
در اين دو آيه براي آفتاب هم حركت جرياني و هم حركت دوراني گفته شده است.
آن روز كه اين آيات نازل شد، بعضي با قدرت هر چه تمام تر كه بر محافل علمي حاكم بودند مي گفتند اجرام آسماني به خودي خود گردشي نداشتند، بلكه در دل افلاك (كه اجسامي بلورين و متراكم روي يكديگر همچون طبقات پوست پياز بودند) ميخ كوب شده بودند .حركات آن ها تابع حركت افلاك شان بود، بنابراين در آن روز كه آيات نازل شد، نه شناور بودن خورشيد مفهومي داشت و نه حركت طولي آن اما در پرتو كشفيات قرون اخير اين نظريه قوت گرفت كه خورشيد در مركز منظومه شمسي ثابت و بي حركت است . تمام منظومه شمسي پروانه وار به گرد آن مي چرخند. در اين جا باز مفهوم تعبيرات آيات فوق كه حركت طولي و دوراني را به خورشيد نسبت مي داد روشن نبود، تا اين كه باز علم به نهايت پيشرفت خود در اين زمينه رسيد . گامي ديگر به سوي كشف واقعياتي كه قرآن از آن خبر داده بود ،بر داشته شد .
در اين اواخر دانشمندان توانستند چند نوع حركت را براي خورشيد اثبات كنند :
- حركت وضعي به دور خود (جريان و حركتي كه خورشيد درون خود دارد و از آن انرژي و نور توليد مي شود).
- حركت طولي آن همراه منظومه شمسي به سوي نقطه اي مشخص از آسمان.
- حركت دوراني آن همراه مجموعه كهكشاني بزرگ تر، كه خورشيد و كل مجموعه شمسي جزئي از آن است.
به اين ترتيب يك معجزة ديگر علمي قرآن به ثبوت رسيد.
پي نوشت:
1. يس( 36)،آيه 38.
2.همان،آيه 40.