پرسش وپاسخ

ایاکسی که دوران عقد نزدیکی داشته باشد شب عروسی شب زفاف ندارد واعمالش رانمی تواندبجااورد

پرسشگر گرامي به دو نكته توجه بفرماييد:
1- شب زفاف شبي است كه زن و شوهر براي اولين بار با هم مقاربت و نزديكي جنسي دارند. معمولا و غالبا اين شب را اولين شبي كه به خانه خودشان مي روند و اولين شبي كه زندگي مشترك شان را آغاز مي كنند، قرار مي دهند. ولي اگر در دوران عقد هم نزديكي كنند شب زفاف همان شب است، و اعمال و آداب شب زفاف براي آن شب مي باشد.
2-اما حتي اگر در دوران عقد نزديكي داشته ايد، مي توانيد در شب عروسي هم به عنوان رجاء و با اميد به اينكه خدا از آنها قبول كند و اثرات دعا را برايشان جاري كند، آداب شب زفاف را انجام دهيد.
موفق باشید.

سلام من یه دختر مذهبی بیست ویک ساله ام دانشجوام که تا دوسال پیش بسیار تنها بودم تا اینکه یه دختر خانوم عاقل بالغ که توی یه محیط مذهبی باهم اشناشدیم تو یه مسعله خاص بهم کمک کرد اتفاقی البته ایشون پنح سال ازمن بزرگترن واز همه نظر برام متفاوت وعالی به نظر اومد به مرور زمان به شدت بهش وابسته شدم منو ازهمه نظر کمک میکرد وهمچنین من اونو وبه رشد مذهبیم کمک میکرد تا اینکه ایشون ازدواج کرد دوستی ماهمچنان پیش میرفت هرچنباچالشهایی مثل تعجب وعدم رضایت قلبه خانواده من وشوهر دوستم مواحه بودیم تلاش زیادی براحفظ دوستی مون کردیم تا اینکه یه مسافرت مذهبی رفتیم با هم ذر کنار هم خوابیدیم واون شب دوستم خیلی به من نزدیک شد منوبوسید ولب های منو وتوی یه شرایط خاص شروع کرد لبهای منو با دهان لمس کرد وخورد من ممانعت کردم اوال ناراحت شدم ولی بعد خودمم خوشم اومد چند بار درطول مسافرت ادامه پیداکرد تا اینکه برگشتیم دیگه از این نظر در کنارهم خوابیدنم وابسته بودیم در هفته دوبار درکنار هم بودیم وما این کارارو میکردیم تا اینکه خودمون درصحت انجام این کار شک کردیم تحقیق کردیم ولی به نتیجه دقیق نرسیدیم باهزار بدبختی وزجر این کار خوردن لبامونو فعلا گذاشتیم کنار به اصرارمن البته چون احساس کردم غیر طبیعیه والان خیلی پیش هم خوابیدنامون کم شده هفته ای یه بار بعد ازظهرا یه ساعت البته به قصد خوابیدنم نمیریم .... وفقط اجازه داریم در آغوش هم باشیم ونهایتا سه چهار بار لبامونو ببوسیم وبا این کار به آرامش میرسیم.حالا میخوام ازتون عاجزانه خواهش کنم بهمون کمک کنین واقعا سردرگمیم ونمیدونم درست وغلط چیه؟؟؟توروخدا زود جواب بدین ممنون

واقعيت اين است كه حكم شرعي كار شما از روز روشن تر است و سر سوزني ابهام در آن وجود ندارد. با اين وصف اين جمله شما كه «تحقيق كرديم، ولي به نتيجه دقيق نرسيديم.» منطقي و قابل قبول به نظر نمي رسد. ترديدي وجود ندارد نوعي گرايشات همجنس گرايانه در اين خانم وجود دارد كه مي تواند زندگي آينده شما را بسيار تحت تاثير خود قرار دهد. از اين حيث شما با ايشان بسيار متفاوت هستيد و نبايد خود را با ايشان قياس نماييد. ما روانشناسان از ثانيه اي مجاورت باليني با همجنس گرايان در رنجيم و نمي دانيم شما چطور از اين مصاحبت پرخطر هراسان و نگران نيستيد. پا گذاشتن اين دختر در زندگي تان چيزي جز يك آزمايش الهي نيست؛ آزمايشي كه بسيار سرنوشت شما را تغيير خواهد داد. خوشبختانه شما از يك نجابت و پاكي ذاتي بر خورداريد و بايد بيش از پيش آن را پاس داريد.
در زمينه واكاوي مشكل شما بايد گفت اضطراب شما و ايشان از حد معمولي بالاتر است و همين باعث شده با اين رفتار حرام به آرامش كاذب و موقت برسيد. اگر اضطراب شما نه از طريق اين رفتار آسيب زا، بلكه از طريق رواندرماني و دارودرماني كاهش مي يافت، قطعاً شما شرايط به مراتب بهتري را تجربه مي كرديد. پس اضطرابتان را جدي بگيريد و براي شكستن اين رابطه شوم اول به سراغ درمان اضطرابتان برويد. اضطراب بالا باعث شرطي شدن شما نسبت به اين آرامش كاذب شده است و بدون تعديل آن، كنار گذاشتن اين رابطه تا حد زيادي دشوار است.
همان طور كه مي دانيد يكي از دلايل وفور طلاق در جامعه، عدم رضامندي جنسي زوجين از همديگر مي باشد و يكي از عوامل عدم رضايت جنسي همانا تجارب جنسي قبل از ازدواج مي باشد. اين تجارب جنسي (هر چند ظاهري جنسي نداشته باشند) اگر تداوم يابند مي توانند به ناكامي جنسي شما در آينده (در رابطه با شوهرتان) بينجامند. به ياد داشته باشيد كه شما مادر فرزندان آينده تان هستيد و معصوميت مادرانه اقتضاي آن دارد كه از همينك اين رابطه شيطاني را (براي دوري از عذاب وجدان در مواجهه بافرزندان خود) به صفر برسانيد. هرگونه تداوم رابطه حتي در حد يك نگاه دورادور به صلاح شما نيست و بايد اين رابطه را نه به حداقل بلكه به صفر برسانيد.
اگر چشم بصيرت داشتيد مي ديديد كه شما در حقيقت با يك شيطان در حال هم آغوشي هستيد و كسي جز شيطان (با آن چهره كريه و وحشتناكش) به لب و دهان شما بوسه نمي زند. پيشنهاد مي شود اگر خداي ناكرده اين رابطه بار ديگر تكرار شد براي لحظاتي چشمان خود را ببنديد و به طور واقعي (نه خيالي، چرا كه هيچ امر غيرواقعي در اين امر وجود ندارد) باطن اين دختر را تصور نماييد. احساس تنهايي شما احتمالا در روحيات افسرده وار شما ريشه دارد كه بايد اين مهم را در كنار اضطرابتان جدي بگيريد. به ياد داشته باشيد كه مذهبي بودن تعريف خاص خودش را دارد و احتمالاً با همجنس گرايي قابل جمع نيست. مكانيزم هاي دفاعي ناهشيار خود از جمله مكانيزم دفاعي انكار و استدلال تراشي را به وضوح به نظاره بنشينيد و سعي كنيد به جاي توجيه و استدلال تراشي به واقع بيني رو بياوريد. اگر به هر دليلي از عهده حل يك تنه اين مشكل بر نمي آييد از يك مشاور خانم دين آشنا كمك بجوييد و در صورت امكان با مصرف موقت برخي داروهاي آرامبخش از سطح ضرورت و اضطرار خود به اين آرامش اهريمني بكاهيد. مطمئن باشيد هر چقدر اضطراب شما كاهش يابد، به همين ميزان اراده شما براي قطع كامل رابطه با اين دختر (كه سرنوشت شما را بسيار تغيير خواهد داد) بيشتر و بيشتر مي گردد.
موفق باشید.

گفته می شود که برخی ازحیوانات مانند سوسک، کلاغ و گنجشک ولایت حضرت علی (علیه السلام) را قبول نکرده اند. به این ترتیب هریک درجایگاه های پست حیوانات قرار دارند. آیا این مطلب صحیح بوده و درصورت صحت این مطلب، منبع آن را معرفی نمایید.

پاسخ:
آنچه در منايع ديني وجود دارد چندان با اين ادعا مطابقت ندارد؛ البته رواياتي در مورد عرضه ولايت خدا و پيامبر و اميرالمونين (علیهما السلام) بر همه موجودات وجود دارد و حتي در برخي روايات به اين امر اشاره شده كه برخي موجودات در پذيرش اين ولايت تعلل كردند و گرفتار لعن خداوند شده اند؛ مثلا از اميرالمونين(ع) نقل شده:
« ِانَّ اللَّهَ عَرَضَ أَمَانَتِي وَ وَلَايَتِي عَلَى الطُّيُورِ فَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهَا الْبُزَاةُ الْبِيضُ وَ الْقَنَابِرُ وَ أَوَّلُ مَنْ جَحَدَهَا الْبُومُ وَ الْعَنْقَاءُ فَلَعَنَهُمَا اللَّهُ تَعَالَى مِنْ بَيْنِ الطُّيُورِ فَأَمَّا الْبُومُ فَلَا تَقْدِرُ أَنْ تَظْهَرَ بِالنَّهَارِ لِبُغْضِ الطَّيْرِ لَهَا وَ أَمَّا الْعَنْقَاءُ فَغَابَتْ فِي الْبِحَارِ لَا تُرَى (1)
خداوند امانت و ولايت مرا بر پرندگان عرضه داشت اول پرنده‏ اى كه ايمان‏ آورد بازهاى سفيد و چكاوك بود و اول پرنده‏ اى كه انكار نمود بوم و عنقا بودند، از بين پرندگان آنها لعنت شدند بوم و جغد كه نمي تواند روز آشكار شود. چون پرندگان با او دشمنند. اما عنقا در درياها است كه ديده نمى‏ شود.»
اما چنان كه از متن روايت پيداست فقرات اين روايت چندان قابل قبول نيست و گويا اصولا پرنده اي به نام عنقا نيز وجود ندارد، به علاوه كه اين روايت واحد در منابع معتبر نقل نشده و تنها در مناقب ابن شهرآشوب به نقل از ساير كتب آمده است و در زمره اسناد قابل قبول و قطعي به حساب نمي آيد.
در هر حال اظهار نظر قطعي در مورد اين مساله چندان ممكن نيست.

پي نوشت:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 23، ص 282.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

حجاب حضرت آسیه چگونه بوده است؟

در منابع به نوع پوشش و حجاب حضرت آسيه اشاره اي نشده است. اما با توجه به اين نكته كه حجاب زنان در طول تاريخ با توجه به فرهنگ و رسوم قبايل و ملتها به گونه هاي مختلف رعايت مي شده، و نيز با توجه به ايمان اين بانوي بزرگوار كه مورد تمجيد و تحسين خداوند متعال قرا گرفته است، تا جايي كه بعنوان الگويي براي مومنان معرفي شده است.(1)مي توان گفت:
آسيه تا آن جا كه توان داشت از ظلم ظالمانى چون فرعون به ويژه در مقابل موسى جلوگيرى كرد، اما آن گاه كه به كلى از تغيير و اصلاح عقيده و عمل آنان نااميد گرديد، به صورت علنى از فرعون و اعمال ننگين و ظالمانه و مستكبرانه اش بيزارى جست و خود را به طور كامل از صف فرعونيان جدا كرد «و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمين» (2) و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست قوم ستمكار برهان. برائت آسيه را داراى دو مرحله مى توان ديد؛ مرحله اول كه در راز و نياز او با خدايش جلوه گر است و چون از خدا خانه اى در بهشت مى طلبد، مفهوم آن ناخشنودى از خانه دنيوى و مصاحبت فرعون است. و مرحله دوم كه در آن از فرعون صريحا بيزارى مى جويد و از خدا رهايى از چنگال كفر و ستم او را مى طلبد.
بنابراين با توجه به اينكه خداوند حضرت آسيه را بعنوان الگويي براي مومنان معرفي كرده است، بايد گفت قطعاً اين بانوي بزرگوار آنچه را كه در مسير بندگي و اطاعت از فرامين الهي لازم است رعايت كرد،رعايت مي كردند كه رعايت حجاب و عفاف يكي از اين فرامين الهي است.
پي نوشت ها:
1. سوره تحريم، آيه 11.
2. همان.
موفق باشید.

بنده حدود 2 سال است که به وسواس جنسی مبتلا شده ام . حالا جالبتر اینکه بنده متأهل هستم . متأسفانه وسواس جنسی به این شکل است که به هر نامحرمی تحریک شدید میشوم بطوریکه حالت استمناء شدید دست میدهد ولی با همسر خودم بسیار کم تحریک میشوم و لذت جنسی بسیار کمی میبرم ولی با زنان نامحرم دیگر به راحتی شدیدا تحریک میشوم . و تصاویر سکسی به خودی خود در ذهنم ساخته میشود ( چه با نامحرمانی که دیده ام چه تصاویر خیالی به شدت جنسی ) . حال هر وقت که بخواهم فکرم را منحرف کنم ، تصاویر اصلا اتوماتیک ساخته میشوند و رهایی بسیار سخت میشود . وجالبتر اینکه تا جایی که میتوانم از دیدن نامحرم و تصاویر جنسی به مقدار زیاد می پرهیزم . ولی باز از افکار رهایی نیست و فراموش ناشدنی هستند . از شما خواهش دارم مرا کمک کنید . مرا به علی(ع) قسم از این افکار شیطانی بیزارم . مرا کمک کنید تا خداوند ان شاءالله شما را یاری کند .

اين مسئله تا حدودي طبيعي است كه نسبت به زنان نامحرم، تحريك پذيري شديدتري صورت مي گيرد، علتش هم اين است كه هر شخصي، رابطه جنسي با همسرش را بارها تجربه كرده است و كمي حالت عادي و معمولي پيدا كرده است، اما نسبت به زنان نامحرم، چون هيچ رابطه اي نداشته است احساس جنسي شديدتري احساس مي كند. به همين خاطر هم هست كه مشاوران خانواده توصيه مي كنند كه زن و شوهر، رابطه جنسي خود را متنوع تر كنند و سعي كنند كه از حالت يكنواختي خارج كنند، اما به هر حال اين اشتياق جنسي نسبت به نامحرم، باز هم وجود دارد و اين طور نيست كه به كلي از بين برود، و يكي از علت هايي كه از نگاه كردن به عكس ها و فيلم ها تحريك كننده و هم چنين خواندن چنين مطالبي نهي شده است همين است كه اين كارها باعث شديدتر شدن اين احساس جنسي نسبت به نامحرم مي شود، به طوري كه حتي بزرگ نمايي هم صورت مي گيرد، يعني قوه خيال به كار مي افتد، و با دخل و تصرف در صحنه هايي كه ديده شده است و گاهي حتي بدون اينكه تصويري وجود داشته باشد با صورت سازي از طرف خودش، كار را مشكل تر مي كند، به نحوي كه اگر به صورت واقعي رابطه جنسي با فلان زن تجربه شود آن مشخصات تحريك كننده اي كه قوه خيال از آن زن ايجاد كرده است را ندارد. لذا شما بايد دقت داشته باشيد كه خيلي از چيزهايي كه در مورد زن هاي نامحرم در ذهن مردها مي آيد خيال و توهم است و واقعيت خارجي ندارد، و ذهن در مورد آنها بزرگ نمايي كرده است. در روايتي كه از يكي از معصومين عليهم السلام به ما رسيده است شخصي به يكي از معصومين مراجعه مي كند و مي گويد كه با ديدن نامحرم، تحريك شده است، حضرت به آن شخص مي فرمايند كه پيش همسر خود برو و با او نزديكي كن، چون همان چيزي كه آن زن دارد، همسر خودت هم دارد. اين نكته اي كه حضرت به آن اشاره كرده اند نكته بسيار مهمي است، اينكه آن زن چيز خيلي خاصي ندارد، و مثل همسر خود شخص است، اما چون نامحرم است از نظر جنسي، براي آن مرد جديد و لذت بخش است.
اينكه گفته ايد كه افكارتان، فراموش ناشدني هستند حرف درستي است و البته اختصاصي به شما ندارد، اين خاصيت تصوير گري در نفس انسان است، كه اگر تصويري از خارج به درون نفس راه يابد و به اصطلاح علماي علم اخلاق، خلق تصوير انجام شود به اين راحتي از نفس خارج نمي شود، فقط اتفاقي كه مي افتد اين است كه گاهي اوقات به ذهن مي آيد و گاهي اوقات فراموشي موقت صورت مي گيرد و كمتر به ذهن مي آيد، و اين يكي از مهمترين دلائلي است كه باعث نهي از نگاه به نامحرم و تصاوير تحريك كننده شده است، چون صورت ايجاد شده در نفس، به اين راحتي ها از بين نمي رود، و شخص را مورد تاثير خودش قرار مي دهد، و البته اين حالت نفس، اختصاصي به تصاوير جنسي ندارد.
احتمال دارد همان طوركه خودتان گفته ايد اين به ذهن آيي تصاوير براي شما، حالت وسواسي گرفته باشد. در چنين حالت هاي وسواسي اي، مقاومت كردن در مورد به ذهن آيي مطالب، و حساسيت نشان دادن در مورد آنها، كار را مشكل تر مي كند، يعني باعث مي شود كه مطالب، به صورت شديدتري هجوم بياورند. براي درمان اين حالتي كه برايتان ايجاد شده است بايد به صورت حضوري به يك روان شناس مراجعه كنيد و هم چنين اضطراب احتمالي اتان را هم درمان كنيد. دقت داشته باشيد كه در مورد اين مشكلتان بزرگ نمايي نكنيد، اين مشكل شما با مشاوره قابل حل است و درد بي درمان نيست، اما بايد به صورت حضوري مراجعه كنيد و چندين جلسه با يك روان شناس در ارتباط باشيد و اگر لازم شد مقداري دارو هم مصرف كنيد. هم چنين دوري از نگاه كردن به زنان نامحرم، و تصاوير جنسي را هم چنان ادامه بدهيد، چون اين نگاه ها علاوه بر اينكه از نظر شرعي حرام هستند مشكل شما را هم شديدتر مي كنند.
موفق باشید.

با سلام و خسته نباشید سوالی داشتم اگر دختر دانشجویی به یکی از پسرهای دانشکده خود که دو سال از او بزرگتر هست علاقه مند شود و نداند که آیا آن پسر نیز به او علاقه دارد یا خیر و سعی کند با حفظ شءونات اسلامی و شرعی آن پسر را از علاقه خود با خبر کند یا اینکه از طرز فکر آن پسر در مورد خودش آگاه شود آیا این عمل گناه است ؟

قبل از بيان پاسخ لازم است بدانيد:
خواستگاري به طور معمول از سوي مرد يا خانواده او صورت مي‌گيرد و آيات قرآن نيز مسأله خواستگاري را به مرد نسبت مي‌دهد. فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ (1) با زنان طيب و پاكيزه ازدواج كنيد، ولي اين بدان معنا نيست كه زني نتواند از مردي خواستگاري كند.
از داستان حضرت شعيب(ع) و موسي(ع) در قرآن استفاده مي‌شود كه خواستگاري از سوي خانواده دختر (و نه صرفا دختر) نيز صورت مي‌پذيرد و از اين كار منعي نشده است. ولي يك نكته را بايد توجه داشت و آن اين كه اگر كسي چنين اقدامي كرد، بايد خود را براي شنيدن پاسخ منفي طرف مقابل نيز آماده كند؛ خصوصا كه دختران در اين زمينه حساس‏ترند و در صورتي كه اقدام به خواستگاري كنند و با پاسخ مناسبي روبه‏رو نشوند، ممكن است از نظر روحي بسيار ناراحت گردند. به همين خاطر ارائه پيشنهاد ازدواج از طرف دختر پسنديده نيست.
استاد مطهري مي‌‌نويسد: "اين كه از قديم الايام مردان به عنوان خواستگاري نزد زنان مي‌رفته اند و از آن‌ها تقاضاي همسري مي‌كرده‌اند، از بزرگ ترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است...خلاف حيثيت و احترام زن است كه به دنبال مرد برود... براي زن كه مي‌خواهد محبوب، معشوق و مورد توجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حكومت كند، قابل تحمل و موافق غريزه نيست كه مردي را به همسري خود دعوت كند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري رود".(2)
حال با توجه به اين نكته،اگر دختري به پسري علاقه مند شد و قصد داشت از علاقه طرف مقابلش نيز مطلع شود، راهش چيست ؟
بي شك ابراز علاقه و طرح مستقيم علاقه مندي دختر به فردي كه او را دوست دارد و لو به قصد ازدواج صحيح نمي باشد. زيرا وقتي علاقه و محبت چيزي در قلب فرد جاي گرفت، او را نسبت به واقعيات كور و كر مي كند و ديگر نمي تواند نقاط منفي و ضعف آن را ببيند و حتي بشنود و آن چه مي بيند و مي شنود، در نظرش زيبا و جذاب و جلوه گر مي شود و حتي نقاط ضعف را نقاط قوت تلقي مي كند.
پس راه حل چيست؟
راه كار اساسي درحل مشكل افرادي چون شما كه علاقه مند به پسري شده ايد، آن است كه، دختر قبل از آن كه علاقه مندي به فرد مذكور را بيش از اين در ذهن خود بپروراند، به تحقيق و بررسي درباره او و تطابق ملاك هاي ازدواج بپردازد. اگر بعد از تحقيق و مشورت به اين نتيجه رسيد كه فرد مذكور قابليت ها و صلاحيت هاي همسر مناسب را دارا هستند، به علاقه خويش بينديشد.
بعد از آن اگر قصد ازدواج با او داشت، بهترين راه و موثرترين راه براي اين كار خانواده است. اين موضوع را با خانواده خودش (نه با شخص ديگر، چرا كه خانواده ها هم دلسوز فرزندشان هستند، هم اينكه تجربه ي لازم را بهتر از هر فرد ديگري دارند) مخصوصا مادرش مطرح كند. از او بخواهد كه با كمك واسطه ها مثل افراد متدين و مذهبي در محل زندگي، محل تحصيل و يا فاميل و ...اين موضوع را با خانواده پسر به طور غير مستقيم مطرح كنند و ضمن معرفي دختر به ايشان، در صورت تمايل طرف مقابل، زمينه خواستگاري را فراهم نمايند.
اما اگر بعد از تحقيق و مشورت، به اين نتيجه رسيد نمي تواند با آن پسر ازدواج كند و شرايط فراهم نشد، بايد فكر و علاقه به او را از ذهن خود بيرون كند. زيرا اگر چه محبت داشتن يك امر قلبي و نفساني - و گاهي خارج از اختيار انسان - است و تا زماني كه منجر به كار حرام مانند نگاه يا سخن گفتن غير شرعي و ديگر محرّمات نشود، ‌اشكالي ندارد. اما در هر صورت زمينه ساز غافل شدن از ياد خداوند است. در اين صورت براي فراموش كردن ايشان، بايد چند چيز را دقيقاً و حتماً بدون سهل‏انگاري عمل نمايد كه انتخاب گزينه هاي ديگر براي همسري يكي از آنهاست.
توصيه مي كنيم در اين زمينه با همكاران بخش تلفني اين مركز به شماره (096400) صحبت كنيد. (مشاوره قبل از ازدواج)
پي نوشت ها:
1. نساء(4) آيه 3.
2. شهيد مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.
موفق باشید.

من 8 ماهه عقد کردم هنوز عروسی نکردم ولی من در این مدت حدود 60 بار با نزدیکی داشتم و عمل دخول صورت گرفته است. حالا زنم با اصرار پدرش میخواد جدا شه من به پدر همسرم گفتم که همسر دیگر دوشیزه نیست پدرشم گفته اگه ثابت کنی دخترم با شما رابطه جنسی داشته ، از تصمیمم منصرف میشم اما دختره انکار میکنه( از ترس انکار میکنه ) ایا اگه برم دادگاه 1- آیا از روی اس ام اس هایی که به هم دادیم و در ان پیام ها به رابطه جنسی اشاره شده، ایا این پیامها برای دادگاه قابل استناد است. 2- آیا می توانم از دادگاه بخواهم ما را به پزشک قانونی معرفی کند؟ 3- آیا حتی اگه دختر پرده بکارت داشته باشد ، آیا پزشک قانونی می تواند تشخیص دهد که من با همسرم رابطه جنسی داشته ام لطفا راهنمایی کنید.

برادر گرامي؛ از مشكل به وجود آمده بسيار متاسفيم. خوب بود اگر اشاره اي به دليل اصرار بر جدايي داشتيد. اما در هر صورت بايد گفت، اثبات داشتن يا نداشتن پرده بكارت دختر براي پزشك قانوني امكان پذير است. فقط كافي است شما در سير پرونده قضايي تان از دادگاه درخواست بررسي كنيد. اما از شما و همسرتان مي خواهيم اين مسئله را به صورت مسالمت آميز تر حل كنيد تا انشاء الله اگر قرار شد پس از اين ماجراها زير يك سقف برويد، خاطرات تلخي از دوران عقدتان نداشته باشيد. زيرا اصولا اين اختلافات سالهاي سال همراه دو طرف خواهد بود به گونه اي كه حتي در تربيت فرزندان نيز تاثير منفي به جاي مي گذارد. لذا توصيه مي كنيم با مشاورين روانشناس كه در شوراهاي حل اختلاف هستند جلسات جدي برگزار كنيد تا به فضل الهي مشكلات حل شود. همچنين در صورتي كه تمايل داشتيد در نامه بعدي علت اصرار به طلاق را نيز ذكر كنيد تا اگر توفيقي بود راهنمايي هاي لازم را ارائه كنيم.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها