ما در مورد تك تك افراد نمي توانيم نظر بدهيم؛ زيرا خبر و اطلاع از درون و برون آنان نداريم؛ ولي اجمالا اين كه اثبات حقانيت يك مطلب و دين براي افراد خارج از آن مكتب و توسط افراد خبره و مخلص، كم اتفاق مي افتد تا آنان بعد از شناخت ايمان بياورند.
ديگر اين كه پذيرش دين با تبعات غالباً ناخوشايند و دردناك آن بعد از اثبات حقانيت آن از جانب افرادي كه ساليان طولاني تابع دين ديگر، به خصوص دين آبا و اجدادي بوده اند، كار آساني نيست. كم هستند افرادي كه در جدال بين جاذبه حقيقت و جاذبه تقليد، از دين آبا و اجدادي به سوي حق بروند و بر دين موروثي خود پشت كنند و حاضر باشند در اين راه، همه عواقبش را بپذيرند.
بسياري از افراد نيز در باطن و ضمير خود به حق و حقيقت رو مي آورند؛ ولي ترس از دست دادن موقعيت يا ترس از مطرود شدن و ... سبب مي شود كه اين گرايش خود را پنهان نگه داند و ظاهر نكنند.
ما به فرموده امير مؤمنان امام علي (ع) بايد تابع حق باشيم و حق را با برهان و استدلال و دليل بپذيريم، نه با افراد. ايمان آوردن ديگران يا نياوردن آنان، هرچند بزرگ باشند، نبايد ملاك ما در پذيرش يا نپذيرفتن حق باشد.
در مورد ديگران هم، حتي الامكان نبايد قضاوت كنيم؛ زيرا چه بسا آنان به آنچه از حق شناخته اند، گردن نهاده اند و ما خبر نداريم و يا ايمان خود را پنهان داشته اند يا در نشناختن معذور بوده اند يا ايمان نياورده اند؛ هرچند عناد هم نورزيده اند يا... .