پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام خسته نباشید خدا خیر بده شما رو که پییگیر هستین برای پاسخ سوالات ما می خواستم بدونم آیا خوردن آلت مرد خوب هست یا نه ؟ همسرم تا به حال این کار رو نکرده چون فکر می کنم دهان که جای خواندن قرآن و بوسیدن ظریح اهلبیت هست خوردن آلت کار خوبی نیست اما خوذم خیلی علاقه دارم که این کار رو بکنه ولی می خوام بدونم در کل خوب هست یا نه یعنی اولیا, خدا هم این کار رو می کردند؟ همچنین خوردن آلت زن ؟؟؟؟؟؟؟ قبلا ممنون از پاسخ گویی روشن شما

بر خلاف اديانى كه زناشويى و روابط جنسى را مغاير با معنويات مي دانند، اسلام به آن به قداست مي نگرد و بدان ترغيب مي كند و براى آن اجر و پاداش بسيار قائل است.
از آنجا كه دين اسلام، آئين زندگي است، براي همۀ جنبه هاي زندگي انسان برنامه هايي ارائه كرده است؛ از جمله در مورد آميزش و مسائل زناشويي آدابي بيان نموده كه رعايت آن، در بهداشت فردي و اجتماعي، روحي و جسمي زن و شوهر، بچه دار شدن و سالم بودن آن، ازدياد محبت و غيره تأثير دارد.
- مطالبي براي رسيدن به جواب اصلي:
1- جايگاه انسان به قدري بالاست كه تمام اعمال انسان بايد تحت برنامه ها و بروشورهايي كه اسلام تدوين كرده است، باشد؛ از آنجايي كه غريزۀ جنسي از قوي ترين غرايز است، برنامه هاي خاصي در مسايل جنسي و زناشويي از ديدگاه اسلام مطرح است؛ با توجه به شدت حساسيت از طرف اسلام به مسايل جنسي، مسايلي هم مطرح شده است كه با طبيعت انسان سازگار است. مسألۀ غريزۀ جنسي هم در كنار تمام اعمال ديگر انسان نياز به مديريت دارد.
هدف از ارتباط زناشويي، پاسخگويي به نياز مقدس جنسي است كه اسلام، هدف از آن را سكونت، آرامش و توليد نسل بيان كرده است. گرچه در روايات، از ارتباطات زناشويي تعبير به كشت زار شده است؛ ولي بايد به صورت طبيعي و حدي كه نياز جنسي انسان تأمين شود، بدان پرداخت؛ زيرا يكي از توصيه هاي كليدي اسلام، انجام روابط زناشويي در خفاء و پوشيده بودن آن است تا لذات و بهره هاي جنسي، طراوت خود را از دست ندهد. با رابطۀ سكس دهاني، شخص از فضاي طبيعي خارج شده و به جزئياتي كه شايد بعدها براي انسان لذت بخش نباشد، مي پردازد و با گذشت زمان از آن بهره اي نمي برد.
2- با توجه به اين مقدمه، توجه تان را به نكات زير جلب مي كنم:
ازدواج، مايه رشد و كمال انسان است. خداوند انسان را به گونه‏اي آفريد كه بدون جنس مخالف ناقص است. با جنس مخالف كامل مي‏شود. مرد به زن نيازمند است و زن به مرد. هر كدام از دو جنس از نظر روحي و جسمي به هم وابسته‏اند. با قرار گرفتن در كنار هم يكديگر را تكميل مي‏كنند.
انسان فطرتا نياز به همسر و ازدواج دارد. يكي از آثار مثبت ازدواج، ارضاي غريزه جنسي و تأمين نيازهاي انسان است.
3- اسلام براي روابط زناشويي آدابي را ذكر مي كند كه دانستن آنها انسان را نسبت به أهميت يادگيري مسايل جنسي، آگاه مي سازد.
يكي از آداب روابط زناشويي همسران اين است كه كاملا در اختيار همديگر باشند و از همديگر لذت ببرند. با توجه به فرمودۀ مراجع تقليد، زن و شوهر مي توانند هر نوع كا مجويي جنسي (ليسيدن اعضاي تناسلي زن و شوهر)، از هم ديگر ببرند.(1)
4- اما در رابطه با سوالي كه پرسيده ايد: «رابطۀ مسايل جنسي و كرامت انساني چيست؟» بايد خدمتتان عرض كنيم كه:
گرچه سكس دهاني با رضايت زن و شوهر اشكال ندارد. و زن و شوهر به هر شكلي كه مايل باشند و رضايت داشته باشند مي توانند از يكديگر لذت ببرند؛ ولي شايسته اين است كه زن و مرد مسلمان، از راه طبيعي مسايل جنسي، از همديگر بهره مند شوند، زيرا رابطۀ طبيعي و معمولي به معاشقه نزديك است.
برادر گرامي! درصد بالايي از خانمها از نوع سكس دهاني متنفرند. تعداد محدودي هم كه اين كار را انجام مي دهند، فقط براي همراهي شريك جنسي شان است.
ارتباط زناشويي، قسمتي از عشق بازي و عشق ورزي است كه هم لذت روحي و هم لذت جنسي را دارد. اما سكس دهاني فقط لذت جنسي دارد.
5- اينكه مي گويند: «ارتباط جنسي از طريق دهان، با كرامت و شأن انسان منافات دارد» دليلش اين است كه گرايش به اين نوع سكس، فطري نيست. كسي اين عمل را انجام نمي دهد، مگر اينكه از كسي آموخته باشد.
خداوند هيچ وقت عملي را كه موجب اذيت و تنفر كسي شود فطري نمي خواند! در سكس دهاني، فقط مرد لذت جنسي مي برد كه اين لذت هم با اكراه و اجبار يا خجالت و رودرواسي طرف مقابل بوجود آمده است! كدام عاشق و معشوق را ديديد كه جلوي ديگري مانند نوكران زانو زند و عملي كه به اكراه انجام دهد؟! ولي در ارتباط جنسي معمول كه بيشتر به معاشقه نزديك هست هر دو نفر رو در روي هم و به موازات قرار مي گيرند كه هم لذت روحي دارد هم جنسي!
6- از طرفي، از نظر بهداشتي، آلت تناسلي در معرض ابتلا به بيماري هاي پوستي و رشد قارچ هاي مختلف مي باشد. در صورت تمايل به اين كار، بايد مطمئن بود بيماري پوستي و ديگر بيماري ها وجود ندارد، قبل از اين عمل حتماً محل با آب و صابون شست و شو داده شود و ضد عفوني گردد.
همچنين، تحقيقات تاكنون ثابت كرده اند كه تماس از راه دهان مي تواند ويروس اچ. آي. وي. و علاوه بر آن ديگر بيماري هاي مقاربتي سرايتي را انتقال دهد.
متأسفانه با توجه به كثرت دردآور كليپ هاي جنسي، جوك هاي جنسي و گفتگو ها و فيلم هاي جنسي (با محتواي سكس دهاني) در محيط هاي اينترنت و ... گاهي اين رفتار در انسان ايجاد مي شود.
- حاصل سخن اينكه:
از نظر شرعي خوردن آلت تناسلي همسر (بدون خوردن مني) بي اشكال است و شما بايد لذت جنسي تان را تا همين حد مديريت نماييد.
چه از هر نظر در رابطه جنسي با همسرتان، هم سليقه هستيد و چه صاحـب علاقه مندي هاي متفاوت مي باشيد در هر صورت هر چند وقت يكبار صادقانه و صراحتا در مورد رابطه جنسي، اعمال و حالت هايي كه از آن لذت مي بريد با يكديگر گفتگو كنيد، چرا كه سليقه ها تغيير پذيرند و ممكن است شما نيز روزي از ليسيدن آلت تناسلي همسرتان لذت ببريد.
نگاه كردن به عورت زن و حتي تمام بدن زن، براي شوهر جايز است و هيچ اشكالي ندارد، بلكه نوعي لذت بردن از زن است كه جايز است.
اما چيزي كه در روايات آمده، اين است كه در موقع نزديكي نگاه به عورت زن نكنيد، كه زمينه كور به دنيا آمدن فرزند -هنگامي كه قصد انعقاد نطفه داريد- را فراهم مي كند.
- منابعي جهت مطالعۀ بيشتر:
1. ازدواج وآداب زناشويي در اسلام، محمد باقر مجلسي. مترجم: داود احمدي.
2. آداب زناشويي از خواستگاري تا فرزند داري، حسين درياب.
3. ويژگي ها، تفاوت ها و نيازهاي عاطفي زنان و مردان. مجتبي حيدري. موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).
4. بهشت خانواده. دكتر سيد جواد مصطفوي.
پي نوشت:
1. آيت الله مكارم شيرازي، بخشي از مسائل كثير الابتلا ، مسئله 93.
موفق باشید.

آيا عبيدالله بن زياد و پدرش زنازاده بودند؟ اگر بودند پس چرا حضرت علي (علیه السلام) زياد را به كار گرفت؟‌ اگر زن زياد بدكاره و معروف بود، چرا حضرت علي(ع) زياد را حاكم فارس كرد؟ به نظر شما براي حضرت علي بدنامی نداشت؟‌ چرا حضرت علي زياد را به حكومت فارس گماشت؟ چطور حضرت علی او را برای حکومت فرستاد در حالی که زنازاده بود و او می توانست امام جماعت باشد، یعنی رسم بود که حاکم شهر امام جماعت می شد. آیا حضرت علی این حکم را نمی دانست که زنازاده نمی تواند امام جماعت باشد؟

پاسخ:
درباره نسب زياد بن ابيه ترديدهايي وجود دارد. اما نمي توان به طور قطعي گفت حرام زاده بوده است. به هر حال مطابق شريعت اسلام الولد للفراش فرزند متعلق به شوهر زن مي باشد كه بستر زناششويي از آن اوست.
اما بخش دوم پرسشتان كه چرا امام زياد را به خدمت گرفت و مسئوليت داده شد و به فارس فرستاده شد؟
زياد بن أبيه يكى از مردان زيرك و با ذكاوت عرب است و خطيبى ماهر بود. او را يكى از چهار مرد زيرك عرب شمرده‏ اند. امام علي او را در سال سي و نهم والي فارس كرد.
مردم جبال و فارس از دادن خراج امتناع كردند، و سهل بن حنيف را كه عامل حضرت على بود از فارس بيرون كردند. على (ع) درباره اينكه چه كسى ولايتدار فارس شود با مردم مشورت كرد، جاريه بن قدامه گفت: اى اميرمؤمنان مى‏ خواهى مردى سخت سر و سياستدان و با كفايت را به تو نشان دهم؟ گفت: «كى؟» گفت: «زياد» گفت: اين كار از او ساخته است. و او را ولايتدار فارس و كرمان كرد و با چهار هزار كس آنجا فرستاد كه بر ولايت تسلط يافت و مردم به اطاعت او در آمدند. پس از آرام كردن استخر ميان بيضا و استخر قلعه‏ اى استوار كرد كه قلعه زياد نام گرفت و اموال را آنجا برد. پيرى از مردم استخر گويد: پدرم مى‏گفت: «زياد را ديدم كه سالار فارس بود و ولايت يك پارچه آتش بود، زياد چندان مدارا كرد كه مانند پيش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت. مردم فارس مى‏ گفتند: رفتار اين عرب همانند رفتار خسرو انوشيروان بود كه نرمش و مدارا مى‏ كرد و مى‏ دانست چه كند.»(1)
گرچه زياد پس از صلح امام حسن (ع) بر اثر تطميع و تهديد به معاويه ملحق گرديد و معاويه او را برادر پدرى خود خواند و ولايت عراق را به او سپرد نيز شيعيان را تحت تعقيب قرار داد و عده زيادي از آنها را شكنجه و زنداني كرد. اما ملاك اميرالمومنين در اعطای ولايت فارس به او وضعيت و حال او در همان ايام بود ه است.
پيامبر (ص) و ائمه (ع)، موظف بودند كه در زندگي فردي، اجتماعي و برخورد با افراد، به صورت متعارف و معمول و مانند ساير مردم رفتار نمايند. از علم غيب، در اداره جامعه و عزل و نصب افراد و قضاوت درباره ديگران، طرد و نفي آنان استفاده نكنند. نصب زياد بن ابيه به عنوان استاندار فارس ارتباط به علم غيب امام علي (ع) ندارد. حضرت در اين امر مانند ساير عزل و نصب ها عمل كرد. وظيفه نداشت كه در نصب زياد بن ابيه از علم غيب بهره گيرد. همان طور، رسول خدا (ص) و ديگر امامان نيز در اين امور از علم غيب بهره نمي گرفتند، از اين رو پيامبر(ص)، به خالد بن وليد مسئوليتي واگذار مي كند. سپاهي را در اختيارش قرار مي دهد، كه به سوي (بني جذيمه) برود. پيامبر او را براي جنگ نفرستاد، ولي خالد آنان را مورد حمله قرار داد. كساني از ايشان را به قتل رساند كه چون خبر به پيامبر رسيد، حضرت بسيار ناراحت شد و دست ها به آسمان برداشت و گفت: خدايا! از آنچه (خالد) كرده است، نزد تو بيزاري مي جويم.(2)
نكته اي كه نبايد از آن غفلت نمود آن است كه:
امام اين افراد را بسيار تحت نظر داشت و آنان نيز از امام اطاعت مي كردند و كار گزار آن امام بودند و تا زماني كه جرم و يا فسادي براي آنان ثابت نشده بود امام آنان را عزل نكرد؛ اما وقتي موارد خلاف براي امام از راه هاي معمول بشري ثابت شد، بي درنگ آنا ن را عزل نمود.
علي (ع) بر اساس متعارف افرادي كه توان مديريتي داشتند و تخلفي از آنان نديده بود را براي اداره امور انتخاب مي كرد.
براي آگاهي بيشتر، ر.ك: سيماي كارگزاران امام علي (ع)، تاليف علي اكبر ذاكري

پي نوشت:
1. الفتوح، ابن اعثم كوفى، ص893، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى، تحقيق غلامرضا طباطبائى مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى،1372ش، ص1038؛ محمد بن جرير طبرى. تاريخ‏الطبري، ترجمه ابو القاسم پاينده، تهران، اساطير، چ پنجم، 1375ش، ج‏6، ص 2674.
2. سيره ابن هشام، ج4، ص77-78، بيروت، دار احياء التراث العربي.
موفق باشید.

بعد از شب زفاف تا 10 روز نزدیکی نداشتیم اما بعداز این مدت در اولین نزدیکی اضطراب و ترس باعث شد همین که سرآلت تناسلی را در رحمم حس کردم نتوانستم تحمل کنم ومانع شدم دوباره خونریزی کردم و حالا از ترس نمی توانم نزدیکی بکنم لطفا راهنماییم کنید

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
احتمالا اين حالت يكي از اختلالات كنشي جنسي به نام واژينيسم است. وقتي خانم و آقا وارد زندگي مشترك مي شوند و مي خواهند رابطه زناشويي برقرار كنند، در برخي خانم ها عضلات ثلث خارجي واژن (مهبل) به طور كاملا غيرارادي منقبض و سفت مي شود و هنگام رابطه زناشويي درد شديدي احساس مي كنند و همين مساله باعث مي شود به ارتباط با همسر خود تن نداده، نتوانند عمل دخول را انجام دهند. متاسفانه گاهي اين مشكل به دليل ناآگاهي زوج جوان، به يك مشكل جدي تبديل مي شود و تا مدتي طولاني باقي مي ماند كه به راحتي قابل حل است.
در اين حالت ممكن است مرد همسرش را سرد مزاج پندارد؛ در حالي كه واژينيسم، سردمزاجي نيست، بلكه چه بسا زن، گرم مزاج هم باشد؛ اما اين حالت مانع از ايجاد رابطه اش مي شود. همسر شما بايد توجه داشته باشد كه شما از بروز اين حالت در خود، كاملا ناراضي و ناخشنود هستيد و معناي ناتواني شما بي توجهي به خواسته هاي او نيست.
بهترين كار درمان است. قطعا مشاوره حضوري با يك مشاور امور خانواده آن هم به صورت حضوري كمك بزرگي به شما خواهد كرد.
البته خوب است كه از وساطت مادرتان هم بهره بگيريد. مادرها تسلط خوبي بر دخترانشان دارند به گونه اي كه با دلداري و تشويق دخترشان وي را به انجام عمل جنسي يا برطرف كردن اين مشكل ترغيب مي كنند.
كناره گيري شما از عمل جنسي مي تواند ناشي از موارد ذيل باشد
1. ناآگاهي هر دو طرف از مسائل زناشويي و چگونگي رابطه زناشويي كه بايد به كمك يك متخصص سكس تراپي يا كارگاه هاي آموزشي كه در مراكز معتبر و مجاز انجام مي شود بياموزيد. در اين زمينه كتابهاي خوب و فراواني نوشته شده است مانند پاسخ به مسائل جنسي و زناشويي از دكتر هانا استون و ابراهام استون ترجمه آقاي دكتر طراز الله اخوان و نيز كتاب راهنماي خانواده، آشنايي با مسائل جنسي و زناشويي از آقاي علي اكبري كه زوج هاي جوان بايد با اين كتاب ها آشنا شوند.
2. اضطراب هاي دختر خانم كه گاهي ديگران با اطلاعات نادرست ايجاد مي كنند و رابطه زناشويي را درد آور جلوه مي دهند؛ حال آن كه بسيارند خانم هايي كه به راحتي با اين مساله كنار آمده اند و هيچ مشكلي هم برايشان پيش نيامده است. گاهي متاسفانه خانواده ها زوج را براي عروسي كردن در شب زفاف در فشار قرار مي دهند و باعث اضطراب مي شوند.
در موارد بسياري هم، رفتارهاي نسنجيده و بي تدبيري مرد، شتابزدگي و به ويژه، رفتارهاي خشن و به دور از عواطف او، سبب اين اضطراب و در نتيجه واژينيسم مي شود. دستورهاي آرام بخش اسلام براي شب زفاف به منظور پيشگيري از همين مشكلات است. گاهي اين ترس و اضطراب به سال ها پيش بر مي گردد؛ براي مثال ممكن است خاطره اي تلخ و ناخوشايند از دوران كودكي به جا مانده باشد و مثلا پدر و مادر در پي كنجكاوي هاي فرزند در اعضاي بدن خود، او را ترسانده باشند.
3. احساس گناه كه به طور معمول رهاورد سخت گيري هاي بيش از حد مذهبي در اين زمينه است كه باعث مي شود زن، رابطه با شوهر را معادل گناه بداند.
4. نقص عضو يا التهاب هاي داخلي يا خارجي واژن كه به جسم خانم مربوط مي شود و در هر صورت بايد تحت درمان قرار گيرد.
درمان:
براي درمان، تخصص هاي گوناگوني وجود دارد؛ چون ممكن است به ابعاد مختلف روحي و جسمي زن، ارتباط داشته باشد.
ابتدا به متخصص زنان و زايمان مراجعه كنيد تا با گفت و گو و راهنمايي هاي لازم به شما كمك كند. همانطور كه گفتيد يكي متخصص مربوطه به عمل جراحي توصيه كرده، اما شما مي توانيد به پزشكان ديگري هم مراجعه كنيد. زيرا گاهي پزشكان متخصص با تجويز ژل هاي بي حس كننده، وسايل مخصوص و داروهاي ضد انقباض تزريقي، كمك هاي خوبي به شما خواهند كرد. مگر اينكه واقعا مشكل شما ويژه باشد. كه با مراجعه به متخصصان خانواده درماني يا سكس تراپي قابل پي گيري است. روان درمانگر مي تواند با برطرف كرن نگراني ها، احساس گناه و آموزش شيوه هاي كسب آرامش، شما را راهنمايي كند.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام،میخواستم بدانم چراخداوندغریزه ی جنسی رادروجودانسان قرارداد؟بااینکه میدانست ممکن است انسان های زیادی به گناه کشیده شوند؟اصلاًچرابرای ارضاء آن ازدواج راقراردادوراه های آسان تری رابرای ارضاءآن قرارنداد؟اگرارضاءازراههای غیرشرعی برای سلامتی انسان مضراست.بااین وجودچراخداوندبدن انسان راازهمان ابتدامطابق باراه های غیرشرعی موجودنیافریدتا مضرنباشد؟آخرازدواج شرایط سختی داردوفردبایدازدوران بلوغ تازمان شرایط اقتصادی ازدواج صبرکندوباغول شهوت مبارزه نماید.اگرامکان داردراهکاربرای مبارزه باشهوت پیشنهادکنید. باتشکر

همه نيروها و نيازهايي كه از طرف خداوند به طور طبيعي در وجود انسان قرار داده به جا و مثبت و مطلوب است و فقدان هر كدام زندگي انسان را دچار اختلال و مشكلات فراواني مي سازد.
شهوت جنسي براي تداوم نسل انسان و قوام بخشيدن و استمرار حيات انسان لازم و ضروري است و بدون آن حيات بشري و اجتماع انساني بقا و دوامي ندارد. اين نيرو اگر در جا و محل مناسب خود و در حوزه دستورات دين و شرع به كار گرفته شود مفيد و آرام بخش و لذت آفرين است و اگر از كنترل خارج گردد و از به طور نامشروع و غلط استفاده شود موجب ناهنجاري هاي رواني و روحي فراوان فردي و اجتماعي و فرهنگي و عامل كيفر و عذاب اخروي است.
خداوند غريزة جنسي را وسيلة توليد مثل و بقاي نسل قرار داده است. دكتر كارل مي نويسد: "غدد جنسي نه تنها وظيفة حفظ نسل و نژاد را بر عهده دارند، بلكه در فعاليت هاي رواني و معنوي ما نيز مؤثرند".(1) با اين خواستة طبيعي سه برخورد مي توان كرد:
اسلام در اين زمينه راه ميانه را انتخاب كرده و آن ارضاي غريزة جنسي از راه فطري و طبيعي و به شكل قانوني است. استاد مطهري مي گويد: "همان طوري كه محدوديت و ممنوعيت، غريزه را سركوب و توليد عقده مي كند، رها كردن و تسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن، آن را ديوانه مي سازد و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواسته اي براي هر فردي برآورده شود، بلكه امكان ندارد همة خواسته هاي بي پايان يك فرد برآورده شود، غريزه بدتر سركوب مي شود و عقدة روحي به وجود مي آيد".(2)
ايشان در جاي ديگر مي گويد: "به عقيدة ما براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: يكي ارضاي غريزه در حد حاجت طبيعي و ديگري، جلوگيري از تهييج و تحريك آن".(3)
مصالح اجتماعي انسان نياز دارد كه زندگي وي به صورت خانواده اي تشكيل شود و روابط مرد و زن تحت كنترل و ضوابط و معيارهاي خاصي انجام شود. از جمله مصالح آن است كه بايد با تشكيل خانواده نسل انسان حفظ شود و سپس بسياري از مسايل اجتماعي و حقوقي مانند مسايل ارث، انفاق و تربيت و برقرار ماندن روابط عاطفي ميان پدر و مادر و فرزندان و ديگر مسئوليت هايي كه پدر و مادر نسبت به فرزند دارند، بسته به تشكيل خانواده و حفظ نسل خواهد شد.
اگر بنا باشد هر انساني با هر فردي از جنس مخالفش كه بخواهد، بتواند آميزش جنسي داشته باشد، بنياد خانواده متزلزل شده و مصالح فراواني كه بر وجود آن مترتب مي شود، از بين برود. بنابراين براي حفظ مصالح مترتب بر خانواده و دفع مفاسد مترتب بر بي بند و باري جنسي، لازم است همة افراد به اين گونه محدوديت هاي معقول و منطقي گردن نهند.(4) پس با ازدواج هم غريزة جنسي به طور طبيعي ارضا مي شود و هم مصالح اجتماعي انسان رعايت مي گردد، نيز بنيان خانواده محفوظ مي ماند.
اما در جواب سوال دوم شما بايد گفت كه انحراف جنسي تنها از اين جهت كه مشكلات جسمي به همراه دارد، حرام اعلام نشده و چه بسا مشكلات جسمي هم به همراه نداشته باشد. انحرافات جنسي مشكلات عديده روحي و رواني براي انسان پديد مي آورد و موجب سلب توفيقات بسيار در حوزه معنويت و ارتقاء مقامات روحي از انسان مي شود. چه بسا اين گناهان به اين دليل حرام اعلام شده اند.
علاوه بر اينكه اگر خدا بدن و حتي روح انسان را هماهنگ با تمام اين گناهان قرار مي داد، ديگر مجالي براي آزمايش و ابتلا و تكامل انسان نبود. خداوند هر كاري را كه حرام كرده در نقطه مقابل آن براي ترك كننده اين امور هم اجر فراوان و بي مانندي قرار داده كه انسان با سر نهادن بر فرمان خدا مي تواند از نعمتها و ثوابهاي آن بهره مند گردد.
در انتها براي آشنايي با برخي راههاي كنترل شهوت مي توانيد به آدرس زير مراجعه كنيد: http://www.pasokhgoo.ir/node/18934
پي نوشت ها:
1. الكسيس كارل، انسان موجود ناشناخته، ترجمه عنايت الله شكيباپور، دنياي كتاب، تهران، 1368ش، ص 100.
2. مطهري، مرتضي، مسئلة حجاب، انتشارات صدرا، تهران، 1372ش، ص 104 ـ 103.
3. همان، ص 104.
4. مصباح يزدي، محمدتقي، اخلاق در قرآن، نشر موسسه امام خميني (ره)، قم، 1384ش، ج 2، ص 246 ـ 245، با تلخيص.
موفق باشید.

از کسی بدی دیدیم و زمانی که در قید حیات بوده به ما ظلم کرده. آیا نفرین و لعنت فرستادن به آن باعث می شود که در روز قیامت عذاب بیشتری بکشد و یا در سرنوشت آن فرد در جهان آخرت تغییری صورت گیرد؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت كه «لعن» در لغت به معناي طرد نمودن و دور ساختن از روى خشم است(۱) و در اصطلاح اگر از ناحيه خداوند متعال باشد -چنان كه از آيات قرآن كريم بر مي آيد(2) به معناي دور ساختن كسي از رحمت خويش در دنيا، و در آخرت، گرفتار نمودن به عذاب و عقوبت است و اگر از ناحيه بندگان باشد، به معناي نفرين و دعا به ضرر و بر ضد ديگران است‌.(3) «نفرين» به معناي دعاي بد براي مرگ، ناكامي و بدبختي كسي يا چيزي مي باشد.(4)
لعن و نفرين نيز مانند دعا در آموزه ها و منابع ديني ما به رسميت شناخته شده و همانگونه كه دعاي خير كردن و استغفار و احسان در حق ديگران باعث عفو الهي و ترفيع درجه شخص دعا شونده مي شود لعن و نفرين هم كه دعاي شر و بد مي باشند باعث تنزل درجه و تشديد شدن عذاب هاي الهي بر آن شخص مي شود چنانچه در روايتي امام صادق (ع) مي فرمايد: از نفرين مظلوم بترسيد كه نفرين مظلوم به آسمان مي رود.(5)
در نتيجه لعن و نفرين كه به معناي دعاي بد و طلب دوري از رحمت خداوند براي شخص لعن شونده است. اگر به حق باشد و شخص لعن و نفرين شونده مستحق لعن و نفرين باشد، مي تواند باعث محروميت و دوري از رحمت الهي و بيشتر شدن عذاب شخص لعن شونده مي شود.
اما ناگفته نماند كه بر اساس آموزه هاي ديني ما دعاي بد و نفرين به مسلمانان كردن مانند لعن كردن او امري مذموم بوده و از آن نهي شده است. زيرا ممكن است انسان در لعن و نفرين دچار افراط و تفريط شده و خود، ظالم و ستمكار شود؛ در روايتي حضرت امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"كسي كه چيزي را لعنت مي‌كند اگر آن شي مستحق نباشد لعنت به خود گوينده بر مي‌گردد. پس از لعن مؤمن بپرهيزيد تا مبادا خود گرفتار شويد.(6)
همچنين در روايتي نقل شده است: يك فرد گاهي مورد ستم قرار مي گيرد، اما در نفرين بر ظالم تا حدي زياده روي مي كند كه پروردگار خود او را نيز از ستمكاران به شمار مي آورد.(7) به همين خاطر است كه به ما سفارش ويژه اي شده است كه هميشه عفو و بخشش بهتر از نفرين و انتقام گرفتن است. پيامبر اكرم (ص) از پروردگار متعال حكايت مى‏كند:... و از كسى كه بر تو ستم كرده در گذر، و آن كسى را كه تو را محروم كرده است عفو كن، و كسى را كه به تو بدى كرده است نيكى و خوبى كن. از همين نگاه است كه خداوند متعال مى‏فرمايد:" وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ"؛(8)آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند، آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است!
در نتيجه طبق آموزه هاي اسلام انسان مؤمن بايد تجليگاه صفات الهي باشد، و يكي از صفات خداي متعال بخشندگي و گذشت است پس شايسته شما عفو و بخشندگي است نه لعن و نفرين.
پي نوشت ها:
1. حسين بن محمد راغب اصفهانى، المفردات في غريب القرآن، دارالعلم ، چاپ اول، دمشق، ۱۴۱۲ ق، ص۷۴۱.
2. احزاب(33) آيه ۵۷ و آل عمران(3) آيه۸۷ و هود(11) آيه 18.
3. راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ص741.
4. حسن انوري، فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، چاپ دوم، تهران، ۱۳۸۲ش، ج۸، ص۷۸۸۸.
5. علامه مجلسي، بحارالانوار، موسسة الوفاء، بيروت، 1409ق، ج 90، ص 359.
6-محمدمحمدي ري شهري‌، ميزان الحكمة‌، دار الحديث، قم، چاپ اول،۱۳۷۵، ج 5، ص 616.
7. مهدي نراقي، جامع السعادات، اسماعليان، قم، 1386ش، ج1، ص305.
8. نور(24) آيه 22.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها