۱۳۹۶/۰۴/۱۱ ۱۴:۴۶ شناسه مطلب: 95842
آيا آنان به آسمان بالاي سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كرده ايم، و چگونه آن را (به وسيله ستارگان) زينت بخشيده ايم و هيچ شكاف و شكستي در آن نيست؟!
در معناي اين جمله « وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ ؛ هيچ شكافي در آن نيست» سه تفسير وجود دارد :
1-عدم وجود نقص و عيب و ناموزوني؛ يعني هيچ نقص و عيبي در آسمان وجود ندارد.
2- عدم وجود شكاف در خصوص آسماني است كه اطراف زمين را احاطه كرده، و جو زمين ناميده ميشود. به گفته قرآن" سقف محفوظي" است. (1) كه راه را بر سنگ هاي آسماني كه به طور مداوم با سرعت سر سام آوري به سوي زمين ميآيد ميبندد. قبل از وصول به سطح زمين آن ها را آتش ميزند و خاكستر ميكند، همچنين از اشعه هاي كيهاني زيانبخش ممانعت به عمل ميآورد.
آسمان به معني محل ستارگان يك فضاي خالي است كه كرات در آن شناورند.
3- اشاره به نظريه وجود" اتر" (اثير) باشد. مطابق اين نظريه تمام عالم هستي و فواصل ستارگان پر است از مادهاي بي رنگ و بي وزن به نام" اتر" كه حامل امواج نور است. آن را از نقطه اي به نقطه ديگر منتقل ميكند. طبق اين نظريه هيچ شكاف و فرجه اي در تمام عالم آفرينش نيست، و سيارات و ثوابت در" اتر" غوطه ورند.
البته اين سه تفسير با هم منافاتي ندارند، هر چند تفسير سوم كه متكي به فرضيه اتر ميباشد، قابل اعتماد نيست، چون موضوع اتر از نظر دانشمندان هنوز به طور قطع ثابت نشده است.(2)
اما اين كه منظور از آسمان چيست، همين چيزي است كه بالاي سرمان وجود دارد. علامه طباطبايي فرمود:
اگر كلمه" سماء" را مقيد كرد به كلمه" فوقهم- بالاي سرشان" به اين منظور بوده كه بفهماند هر چيز را انكار كنند، اين آسمان را نميتوانند انكار كنند، چون جلو چشم شان و بالاي سرشان است.(3)
پي نوشت ها:
1. وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا محَّْفُوظًاوَ هُمْ عَنْ ءَايَاتهَِا مُعْرِضُون؛ آسمان را سقف محفوظي قرار داديم ،ولي آن ها از آيات آن رويگردانند.
2.مكارم شيرازي ، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،تهران، 1374 ش،نوبت اول،ج22،ص 234.
3.علامه طباطبايي،تفسير الميزان،ترجمه موسوي همداني ،دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374ش،نوبت پنجم،ج18،ص 508.