۱۳۸۹/۰۷/۱۴ ۱۳:۲۳ شناسه مطلب: 20161
سلام 26 ساله هستم کارشناس سخت افزار مقلد ایت ا.. لنکرانی من یک رابطه دوستی 4 ساله بایک دختر از شهر دیگر داشتم که قرار بود باهم ازدواج کنیم که خانواده واطرافیان دختر هم از این موضوع اطلاع داشتند و لی با مخالفت خانواده من و سرد شدن خودم ازواج منتفی شد و دختر هم بعد از این ماجرا با یک ازدواج ناموفق و طلاق ربرو شد اکنون بعضی مواقع باهم حرف می زینیم ولی خوب ی دانم ازدواج ما نشدنی است می خواستم بدونم چیکار باید بکنم بیشتر ترسم از انحراف دوستم هست بخاطر مشکلاتی که با اون روبرو بوده و شکست هایی که خورده
از اينكه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم . صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست . نشان مى دهد نمى خواهيد مبتلا به آلودگى نفسانى شويد . از آلوده شدن به گناه نگران هستيد. اين حالت علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است . اميدواريم در اين برهه حساس زندگى بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد . با درايت و مشورت با افراد مجرب همسر خوب و شايسته اى را انتخاب كنيد. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاورى امين و دلسوز مطالبی را خدمت شما دوست گرامى عرض كنيم.
در انتخاب همسر دو نکته اساسی باید مد نظر قرار گیرد:
1. یافتن همسری مناسب با شرایط و معیارهای درست.
2. اتخاذ روشی مناسب برای انتخاب همسر.
ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسيار مهم و سرنوشت سازى است. از اين رو بايد در يك حالت عادى و به دور از احساسات و بر اساس معيارهاى صحيح انجام گيرد.
از آن جا که يكي از مهم ترين ثمرات و اهداف ازدواج رسيدن به آرامش است و آرامش در صورتي حاصل مي شود كه با توجه به معيارها و ملاك هاي اساسي و مهم، انتخاب مناسبي داشته باشيم، چيزي كه مانع انتخاب مناسب مي شود ، دوستي دختر و پسر قبل از ازدواج است . اين يكي از بزرگ ترين آفت هاي ازدواج جوانان است كه بدون در نظر گرفتن معيارهاي اساسي مدتي با هم دوستي مي كنند . موقعي تصميم به ازدواج مي گيرند كه معيارهاي اساسي ازدواج را ندارند. چون در نتيجه دوستي چند ساله به همديگر وابسته شده اند، علي رغم نبود تناسب بين آن ها و از روي احساسات تصميم به ازدواج مي گيرند. بعداً تاوان اين تصميم غير منطقي را مي دهند.
برخی معتقدند باید آشنایی و صمیمیت پیش از ازدواج وجود داشته باشد تا دو فرد یکدیگر را به خوبی بشناسند . پس از آن زندگی مشترک را شروع کنند. اما باید بگوییم که عشق واقعی و علاقه مندی حقیقی بین دو جنس ، زمانی ایجاد می شود که دو فرد ارتباط خود با یکدیگر را به سادگی تزلزل پذیر ندانند؛ از سوی دیگر هر یک برای جلب نظر دیگری دست به رفتار نمایشی نزنند. در آشنایی های پیش از ازدواج این مسئله بسیار دیده می شود. دوستی های قبل از ازدواج که به عشق معروف است، عامل تعیین کننده ازدواج نیست ، زیرا ازدواج نوعی مشارکت در یک اجتماع کوچک (خانواده) است که در آن دو انسان می باید از جهات گوناگون با یکدیگر تناسب عملی داشته باشند. پس آن چه عامل تعیین کننده است، همتایی و هم کفو بودن زن و مرد است. در صورتی که در انتخاب همسر، همگونی مراعات شود، نیازی به برقراری روابط صمیمانه پیش از ازدواج نخواهد بود، بلکه باید تأکید کنیم که چنین روابطی می تواند بیش از آن که مفید باشد، مضر و تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار آید. با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیش تر از آن که معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد . بیشتر رفتارها در آشنایی های خیابانی به شکل های ساختگی ابراز می شود.
بنابراين طبق نظر اسلام و روانشناسان ازدواج با دوست دختر يا دوست پسر با توجه به آسيب هاي احتمالي آن صحيح نيست . براي داشتن يك ازدواج موفق بايد معيارها و ملاك هاي اساسي آن را در نظر گرفت.
در اسلام باید رابطه بین پسر و دختر در چارچوب شرع باشد. اسلام نمی گوید که پسر نباید به دختر علاقه پیدا کند و یا با او ارتباط برقرار نماید، چرا که غریزه (علاقه به جنس مخالف) همچون غرایز دیگر مثل گرسنگی و ... آفریده خداست . خدا هم چیزی را بدون حکمت نمی آفریند . باید ارضا گردد تا عوارضی همچون عدم تعادل روحی و یا اضطراب و عدم آرامش روحی، دامنگیر انسان نشود.
از طرف دیگر بی بند و باری و ارضای غیر معقولانه این غریزه هم مفاسدی را به دنبال دارد که سعادت او را در دنیا و آخرت، خدشه دار می کند.
اسلام نه رهبانیت را می پسندد که دنبال سرکوبی غریزه جنسی است ؛ نه حیوانیت را که در ارضای غریزه جنسی خود، حد و مرزی و چارچوبی را نمی شناسد . هم ازدواج را تشویق نموده و هم فرموده هر نوع ارتباط جنسی باید در چارچوب ازدواج دائم یا موقت، باشد.
ممکن است در جامعه یا عصری در اثر تعلیمات غلط، فطرت در نطفه خفه گردد . ندای او به گوش جان انسان ها نرسد، این جاست که مفاسد روابط نامشروع باید برای مردم تبیین گردد که در ذیل به مواردی اشاره می کنیم:
در این شیوه زندگی گرچه غریزه جنسی تا حدودی ارضا شده ، منتهی چون انسان موجودی است که هیچ گاه سیر نمی گردد و همیشه دنبال لذت جدیدتر و بیش تر است و این هم به خاطر تنوع طلبی اوست، اگر پایبند به اصل و قانونی نباشد که او را محدود کند، همیشه دنبال لذت جدیدتری است . این موجب می شود که تمام وقت و امکانات انسان، صرف همین گونه کارها شود . در نتیجه استعدادهای دیگرش شکوفا نگردد، مثلا انسان اگر بخواهد در زمینه علمی به جایی برسد، نباید ذهن خود را مشغول این گونه کارها کند و...
داشتن دوست دختر باعث می گردد تا بنیان و نظام خانواده سست گردد . شوهر به زنش بی رغبت گردد . این مفسده ای است غیر قابل جبران، چون نیاز انسان ها، تنها در مسائل جنسی خلاصه نمی گردد. انسان علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به همدمی دارد که با او از مشکلاتش بگوید . در کنارش آرامش پیدا کند . آرامش در جایی غیر از کانون خانواده، دست یافتنی نیست.
داشتن دوست دختر عاملی است برای کم رنگ شدن محبت شوهر به زن . در نتیجه طلاق و ارضا نشدن نیازهای دیگر انسان. در کانون خانواده است که فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه می کنند . در پرتو محبت هاست که استعداد فرزندان شکوفا می گردد.
آمار نشان می دهد که درصد زیادی از بزهکاران از کانون گرم خانواده بی بهره بوده اند .پس می توان نتیجه گرفت که در اثر روابط نامشروع سلامت روحی زن و شوهر و کودکان به خطر می افتد.
دوستی های قبل از ازدواج در دراز مدت یکی از آسیب های اساسی به آرامش روانی و حس اطمینان به طرف مقابل است.
زن و شوهر بعد از ازدواج همواره با این سوال روبرو هستند که آیا شریک زندگی شان که قبلاً با هم دوست بوده اند، شریک قابل اعتمادی است یا ممکن است با چندین نفر دیگر مثل من ارتباط داشته باشد؟آیا می توان به چنین شخصی اعتماد نمود و نقش مادری و پدری فرزندان را به او سپرد؟
این سوال ها که در بعضی موارد منشا وسواس گونه دارد، باعث سوء ظن و عدم آرامش روانی که یکی از اهداف اصلی ازدواج است می شود و زمینه اصلی بسیاری از دعواها و مشاجرات خانوادگی و نهایتاً طلاق و جدایی می گردد.
دوست عزیز؛
در انتخاب روش مناسب برای انتخاب همسر راه پر خطری را انتخاب كرده اید .
حال با توجه به این که می دانید که ازدواج شما شدني نیست می گوییم: ادامه ارتباط اصلاً به نفع شما نيست. جز اينكه شما را بيش از پيش اسير يك عشق خيالى مى كند . به مرحله اى مى رسيد كه نمى توانيد خود را كنترل كنيد و عاقلانه تصميم بگيريد . ممكن است حوادث بدى رخ دهد ، يعنى همان چيز هايى كه اصلا دوست نداريد اتفاق بيفتد.
ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اينكه شرعاً جايز نيست ، از نظر عاطفى نيز آسيب زا است ، زیرا شما را مجدداً درگیر خاطرات قبلی می کند . ذهن شما را علی رغم اینکه می دانید ازدواج شما شدني نیست، دوباره درگیر می کند . باعث از دست دادن فرصت ها و دلبستگی مجدد می گردد، ولی از آن جا که گفته اند جلوی ضرر را از هر وقت بگيريد منفعت است؛ بهتر است آن دختر را فراموش کنید . رابطه خود را با او به طور کامل قطع کنید . به ایشان هم توصیه کنید که ادامه رابطه به صلاح تان نیست . برای این امر همه آنچه را که در مورد روش پرخطر این آشنایی برای شما گفتیم ، برای ایشان بازگو نمایید. ایشان را مجاب کنید که ادامه دوستی به هیچ وجه به مصلحت نیست؛ تاکید کنید که دوستی شما در این چهار سال و ابراز دوستی و قول به ازدواج تحت تاثیر بلوغ و نیاز جنسی و تصمیم خام و بچه گانه ای بوده ؛این دوستی برای ازدواج و تشکیل خانواده روش بسیار خطرناک و نامناسبی است.
به او بگویید که می تواند برای مقابله با مشکلات و رویدادهای زندگی از یک مشاور کمک بگیرد. اگر چه حس ترحم شما نسبت به آن دختر ستودنی است، ولی شیوه ای که در پیش گرفته اید، درست نبوده و آسیب زا است . به همین خاطر بهتر است به این رابطه با هر هدف و انگیزه ای که دارید پایان ببخشید. بدين منظور شما بايد با حذف محرك هاي بيروني مانند شماره تلفن، مكان و زمان ارتباط و ... از طرفي ديگر با نوشتن ليستي از امتيازات ترك اين رابطه و نوشتن نگراني ها و نقاط منفي ،به تدريج اين رابطه را به طور كامل قطع كنيد . موفق باشيد.