دوستی و ازدواج

سلام آیادرست است که کسانی که همدیگه رو دوست دارند اما نتوانستند باهم ازدواج کنندوعشق پاک دارند دربهشت می تونند ازدواج کنند؟

در منابع دینی به صراحت در این مورد اشاره ای نشده است؛ اما به طور کلی می توان گفت اگر زن و مردی که در دنیا به هم علاقه مند بودند. هر دو اهل بهشت و در یک مرتبه باشند و مایل به ازدواج با هم نیز باشند. امکان این امر برایشان فراهم خواهد بود ؛ چون خداوند وضعیت بهشت را این گونه تصویر می فرماید که: « ُ لَهُمْ فيها ما يَشاؤُنَ (1) برای بهشتیان هر چه بخواهند در آنجا هست»
در هر حال علاوه بر بهشتی بودن آنان حق اختیار و انتخاب آنان در آن جهان نیز معیار و ملاک خواهد بود، چنانکه در رواياتي كه در خصوص امكان ازدواج همسران دنيايي در بهشت نقل شده، به حقيقت اين حق انتخاب و اختيار اشاره شده است. از امام صادق (ع) سؤال شد: آیا زن و شوهر مؤمن که وارد بهشت می شوند با هم ازدواج می کنند؟ حضرت فرمود: خداوند، عادل است. اگر مرد از زنش برتر باشد، اختیار با مرد است که زنش را بپذیرد یا نه. اگر پذیرفت، یکی از زنانش می‌شود. اگر زن از شوهرش برتر باشد، اختیار با او است. اگر همسرش پذیرفت، همان شوهرش می شود. (2)
پي نوشت ها:
1. نحل (16) آیه 31.
2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، لبنان، 1404 ه ق، ج 8، ص 105.

باسلام من دختری20 ساله هستم کاردانی گرافیک دارم مرجع تقلیدم ایت ا.. خامنه ای است و درتهران زندگی می کنم من با پسری 21 ساله دوست هستم یک سال هست. ولی او در اراک زندگی میکند از طریق اس ام اس که خیلی اتفاقی بود آشنا شدیم و نه من قصد دوستی با پسری را داشتم و نه او و به پاکی او اطمینان دارم چون اگر غیراز این بود اظهار میکردم من هم چادری هم نمازخوان هستم در خانواده مذهبی بزرگ شدم و از نظر اعتقادی خیلی شبیه هم هستیم ما قصد ازدواج داریم اما می ترسم ازاینکه چون قبلا با هم دوست بودیم خدااز من نا راضی باشد و زندگیم بی برکت شود و در زندگی برایم مشکل ایجاد شود آیا ازدواج با او که هم اعتقاد هستیم گناه واشتباه هست ؟ خانواده او فعلا مخالف هستند و میگویند الان زود هستولی در آینده به خاستگاری می آیند ولی خانواده من از این ارتباط هیچ خبری ندارند به غیر از خاله ام که خیلی راهنمایی ام می کند در ضمن من به او خیلی وابسته شده ام جدایی ما غیر ممکن است . می دانم که ارتباط دوستی غیر شرعی می باشد اما چه کنم که بدجوری گرفتار این عشق شده ام .عشق ما خیلی پاک است درحدی که رویمان نمی شود به هم نگاه کنیم در این حد پاک است نمی دانم ایا این ازدواج اشتباه است یا نه لطفا راهنمایی ام کنید من چه کنم ؟ التماس دعا

پرسشگر گرامی؛ اگر چه طبق فرموده ی خودتان دارای باورهای زلال مذهبی هستید، اما طبق فرموده ی قرآن و از باب فذکّر فان الذکرا تنفع المومنین(55/الذاریات) نکاتی را عرض می نمایم و از شما تقاضا می کنم که این سطور را با دقت تمام وحتی چند بار مطالعه فرمایید.
نکته اول اینکه: با توجه به آموزهای دینی و فرهنگی ما، ارتباطات خارج از چهارچوبهای تعریف شده و بدون اطلاع خانواده ممنوع می باشد. علت این ممنوعیت ایجاد آسیب های فراوان روحی و روانی مخصوصا برای دختران در چنین ارتباطاتی است. طبق تجارب فراوان مرکز ما و تجارب شخصی خودم که مدتی به برخی از دانشگاهها تردد داشته ام، بیشتر پسرانی که اقدام به برقراری رابطه دوستی با دختران می نمایند قصد سوء استفاده جنسی از آنها را دارند، به عنوان مثال اخیرا ماجرایی در یکی از دانشگاههایی که من به عنوان مشاور به آنجا رفت و آمد می‌کنم رخ داده است،این ماجرا چنان بغرنج و پیچیده شده که هنوز ما نتوانسته ایم. آن را حل نماییم. حیثیت، آبرو، و عفت دختری بر اثر ندانم کاری او بر باد رفته و ضربات بسیار عمیق روحی، روانی و عاطفی چنان بر پیکر نحیف او وارد شده که کارش بحد اختلال روانی رسیده و هم اکنون روزی یک مشت قرص اعصاب قوی مصرف می‌کند تا بتواند اندکی برخود مسلط شود. دختری که پدر و مادرش اورا با هزار امید و آرزو برای کسب دانش و داشتن آینده شغلی مناسب و با تحمل مخارج سنگین به دانشگاه فرستاده اند، اکنون روزی صد بار آرزوی مرگ وی را می کنند و خود دختر که همیشه آرزوی کانون خانوادة گرمی را داشته که خود مادر آن باشد، و با بچه هایش ایام را به شادی بسر کند، هم اکنون بخاطر ضربات روانی کارش بحد جنون کشیده و چند بار اقدام به خود کشی ناموفق کرده است. اما اصل قضیه از این قرار است که: چندی پیش در یکی از دانشگاههای استان مرکزی دختری از خانوادة نسبتا مذهبی، وارد دانشگاه می شود و بعد از مدتی پسری به او ابراز محبت و علاقه می کند و حرفهای بسیار عاشقانه که حکایت از عشقی پاک داشته را به او می زند و قول ازدواج به او می دهد و می گوید که:«تو تنها ستاره درخشان آسمان تاریک زندگی من هستی» و طبق اظهار دختر، چون نیاز به محبت دختر در خانه پدری چندان تامین نشده بوده، سریعا در دام این شیاد که دهها دختر دانشجو را به همین طریق فریب داده بوده و از آنها سوء استفاده جنسی کرده بوده می افتد، این دختر ساده دل با گریه اظهار می کرد که او الان چند سال است که از من سوء استفاده می کند و هر بار که به او می گویم چرا پدر و مادرت را برای خواستگاری به خانه ما که در فلان شهرستان هستند، نمی آوری؟ او مرتب بهانه جویی می‌کند و همین اواخر که خیلی به او اصرار کردم اظهار داشت که مادرم از دخترهایی که قبل از ازدواج با پسرها رابطه برقرار کرده اند اصلا خوشش نمی آید. مقصودم از بازگویی این ماجرا برای شما اینست که از پیش آمدهای بسیار تلخی که برای این دختر رخ داده درس بگیرید، و با احتراز از چاههایی که او در آن سقوط کرده، سالم به مقصد برسید و بتوانید زندگی سرشار از خوشی و بدور از اینگونه دغدغه هایی داشته باشید، پس با توجه به اینکه ارتباط‌های خارج از چهار چوب دینی و فرهنگی و بدور از اطلاع خانواده ها به آسیب های روحی و روانی شدیدی مخصوصا برای دختران منجر می شود. لذا هرچه زودتر ارتباط خود را با ایشان قطع نمایید. رک و صریح باشید و نگذارید که این ارتباط و وابستگی به بهای جوانی و زندگی شما تمام شود، از احساسی شدن بپرهیزید و مسلّم بدانید اگر ایشان به شما علاقه داشته باشد برای خواستگاری مراجعه می کند و اگر علاقمند نباشد شما با قطع رابطه از وابستگی بیشتر به ایشان که ضربات آن شدیدتر خواهد بود. خلاص می شوید و مهم تر از آن موجب جلب رضایت خداوند از خود می گردید.
نکته ی دوم اینکه: درباره معیارهای یک ازدواج موفق باید به ادبیات تحقیق در این باره مراجعه کرد و معیارهای خود ساخته که برخاسته ازدیدگاههای غیر واقعی و احیانا احساسی است، و در ادامة زندگی مشترک، همچون حبابی محو خواهد شد، نمی‌تواند کارایی چندانی در این مورد داشته باشد. واقعیت اینست که هیچ کدام از ما نمی‌توانیم از همان آغاز زندگی زناشویی تمام پیچ و خم های آن را در سالهای آتی پیش بینی کنیم و آنچه این پیش بینی را دشوارتر می سازد این است که در جامعة کنونی ما متاسفانه غالب افراد بیش از آن که تشابه فرهنگی، اقتصادی و فکری را برای انتخاب زوج در نظر بگیرند، در پیروی از احساسات و عواطف خود و معیارهای غیر ضروری و خود ساخته که مبتنی بر باورهای غلط است، به دنبال ازدواج می روند. روال تعیین اینکه دو زوج برای ازدواج مناسب هم هستند و یا نه، بدین گونه است که طرفین بعد از چندین جلسه(حدود شانزده ساعت و یا هشت جلسه دو ساعتی) صحبت باهم تحت نظر خانواده ها و آشنایی نسبی با نقطه نظرات یکدیگر، به یک مشاوری که متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه می نمایند و ایشان با تسلط بر آیتمهایی چون تاریخچة خانوادگی طرفین و خاطرات دوران کودکی آنها و گرفتن تست های کتل، گلاسر، و ASS و نیز همسانی و همخوانی نگرشهای طرفین در مسائل مختلف اجتماعی وفرهنگی، باورهای دینی و غیره که در طی سه جلسه انجام می‌گیرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام می کند. بدین صورت که یا می‌گوید این دو علیرغم علاقه ظاهری که به هم دارند در صورت ازدواج با همدیگر؛ دچار مشکل خواهند شد و بعد از اُفت علایق احساسی به هم؛ وارد فاز درگیری های لفظی و احیانا فیزیکی خواهند شد. و یا ایندو به درد ازدواج با هم می‌خورند به شرطی که فلان توصیه ها را بطور جدی مد نظر داشته باشند و به آن عمل نمایند. لازم به ذکر است که مشاورة قبل از ازدواج علی رغم در نظر گرفتن پارامترهای ضروری که تحقیقات بسیاری در سطح جهان بر روی آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% می‌تواند به پیش بینی موفقیت یک ازدواج حکم نماید. و بیست وپنج درصد بقیه مربوط به غنی سازی روابط بین زوجی بعد ازدواج، ارتقاء روابط زناشویی، کسب مهارتهای لازم، باز می گردد. پس پیشنهاد ما به شما اینست که از قوای عقلی ونه احساسی و نیز مشاورة قبل از ازدواج برای انتخاب شریک زندگی آینده خود سود جویید یعنی در مرحلة اول آگاهی بیشتری در مورد خود تان بدست آورید بدین معنی که با تدبر در خود دریابید حقیقتا چگونه فردی هستید؟ اهداف، ارزشها و علایق اساسی و اصلی شما در زندگی چیست؟ و انتظارات اصلی و اساسی شما از زندگی مشترک چیست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصی که قصد ازدواج با او را دارید نزد یک مشاور با تجربه بروید تا وی با راهکارهای پیش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام کند و احیانا مشکلات فراروی را با توجه به آیتمهای شخصیتی شما و دختر انتخابی؛ به شما تذکر دهد.
نکته‌ی سوّم اینکه: این حق شماست که برای ازدواج با ایشان بیشتر در مورد وی اطلاعات کسب کنید پس اصلا عجله نکنید و با تانی و تامل پیش روید. زیرا مسیر ازدواج بر خلاف سایر مسیر ها به آسانی قابل بازگشت نیست و در صورت بازگشت آسیبهای روحی و روانی فراوانی گریبانگیر هر دو نفر و مخصوصا دختران می شود. اگر ازدواج فقط به صرف کششهای احساسی و عشقی صورت گیرد و معیارهای اساسی عقلی و منطقی در آن لحاظ نشود، زندگی مشترک بر زمینی سست و شنی بنا می شود که هر آن احتمال ریزش آن می رود. زیرا احساسات و هیجانات خاص طرفین نسبت به هم مدتی بعد از ازدواج فرو می کاهد و برای ادامه زندگی زناشویی باید علائق دیکری بین زوجین وجود داشته باشد تا ریشه های زندگی مشترک تقویت شود و اگر چنین چیزهایی در میان نباشد متاسفانه آن زندگی دستخوش تلاطمات ویرانگر شده و فرو خواهد ریخت و آسیبهای جدی روحی و روانی مخصوصا برای دختران در پی خواهد داشت. پس سزاوار است که با تامل بیشتری وارد این گود شوید.
نکته چهارم در مورد سوالتان در باره ی اینکه ازدواج با پسری که قبلا با دوست بوده اید اشکال دارد و یا نه؛ می باشد. در این خصوص باید عرض نمایم که این ازدواج هیچ مانعی ندارد. اما اگر می خواهید یک عمر بار پشیمانی و ناراحتی های روحی و روانی را بر دوش خود نکشید از توصیه هایی که به حضورتان عرض شد عمل نمایید.
نکته پایانی اینکه: ما راهکارهایی برای رهایی شخص از دام عشق و عاشقی داریم که در صورت نیاز و تماس مجدد شما تقدیم حضورتان خواهد شد.
به نظر حقیر مطالعه کتاب زیر می تواند شما را در اخذ تصمیم فوق یاری بیشتری نماید:
1- عشق هرگز کافی نیست تالیف پرفسور آرون تی بک ترجمه مهدی قراچه داغی انتشارات ذهن آویز

شرایط پسری را که توجه مرا جلب کرده و بهتر بگویم عاشقش شدم با من همخوانی دارد.او پزشک است و از شهر دیگری که در شهر ما مطب دارد و مشغول کار است .من هیج شخص سومی را برای وساطت و صمیمیت بیشتر با ان اقا ندارم و همه چیز در حد یک همکار بودن است.چگونه توجه کسی را که دوست دارم با او ازدواج کنم به خود جلب کنم؟

 

چه بپذيريد! چه نپذيريد! اين گونه خاطر خواهي ها بر خلاف ظاهر دل انگيزش، باطني بس محنت انگير دارند!! قصه اي كه شما با يك عدم پيشگيري ساده كه همانا حفظ نگاه از نامحرم است، اغاز به روايت كرده ايد؛ بسيار پر غصه است و در اكثر قريب به اتفاق موارد، فرجامي جز فرسودگي ذهني و رواني و احيانا برخي رفتارهاي غير عزت مندانه ندارد.
جلب توجه، چيزي جز تضييع شخصيت و تخفيف عزت نفس نيست! بي شك موفقيت هر ازدواجي نه با عشق يك طرفه يا دو طرفه بلكه با رعايت ملاك هايي از جمله عزت نفس بالاي طرفين، رقم خواهد خورد؛ ازدواج عزتمندانه با يك پسر معمولي به مراتب از ازدواج غير عزتمندانه با يك پزشك، دل انگيزتر و پايدارتر است.
شما در اين ميان چيزي جز يك عشق يك طرف در سبد ازدواج خود نداريد و بي شك اين عشق يك طرفه به همين راحتي دوطرفه نخواهد شد. بر فرض دو طرفه بودن اين عشق نيز باز چيز خاصي اتفاق نيفتاده چرا كه در دادگاه هاي خانواده پر است از زوجيني كه روزي عاشق سينه چاك يك ديگر بوده اند.
موفقيت ازدواج شما با هر مردي در گرو رعايت ملاكمندي و معيارمندي در آن است و بدون رعايت ان موفقيت هر ازدواجي در هاله اي از ابهام قرار دارد.
از جمله مهم ترين ملاك هاي انتخاب همسر ملاك همتايي فرهنگي مي باشد؛ متاسفانه شما خواهان ازدواج با مردي هستيد كه از شهر ديگر به شهر شما آمده است و قطعا از همين امر به ظاهر ساده نهايت آسيب را خواهيد ديد.
مسلما عدم همتايي هاي ديگري هم وجود دارد كه تحت تاثير عشق نابينا كننده شما از دامنه ديد شما خارج شده است.
از نظر ما روان شناسان اين عشق ها منشايي جز مجاورت فيزيكي ندارد و به احتمال قريب به يقين شما اگر با هر پزشك يا غير پزشك ديگري همجوار مي شديد، بعد از مدتي احساس تعلق خاطر و همچنين همخواني با ايشان مي كرديد.
باور نماييد در همان دو ماه اول ازدواج متوجه خواهيد شد كه بسياري از زواياي پيدا و پنهان اين پزشك به ظاهر بي عيب و ايراد بر شما مخفي بوده است و به صرف عشق يك طرفه يا دو طرفه هم نمي توان به حل مشكلات شخصيتي اجتماعي فرهنگي طرف مقابل پرداخت.
البته شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد و به احتمال قريب به يقين با واسطه يا بي واسطه به جلب نظر ايشان خواهيد پرداخت؛ صرفا توصيه مي شود كه پس از جلب نظر غير عزتمندانه ايشان، كار را تمام شده فرض نكنيد و تا حد امكان اصل پيشگيري را جدي بگيريد!! اصلي كه با بي اعتنايي شما به ان دچار اين عشق فرسايشي شديد.
تجربه به ما نشان مي دهد كه اين پسران يا اساسا ميل به ازدواج با هيچ دختري ندارند و يا اگر دارند دوست دارند با اختيار خود با دختري ازدواج كنند كه خودشان عاشقش شده اند؛ نه اين كه به عشق پيشين آن دختر مهر تاييد و قبول زنند.
همه مرداني كه از سلامت روان نسبي برخوردارند، از ازدواج با زنان عاشق پيشه برحذرند؛ مردان دوست دارند دل همسر اينده خود را تسخير نمايند نه ان كه بدون زحمت و تلاش به يك دل تسخير شده پا گذارند.

سلام وقتتون بخیر، من پسری 27 ساله هستم با دختری 24 ساله آشنا شدم قصد سوء استفاده و لذت نبود!واقعاً برای ازدواج بهش فکر می کردم بعد از مدتی آشنا شدن فهمیدم که خیلی با هم متفاوت هستیم و اصلاً تفاهم نداریم خواستم خیلی منطقی و بدون کینه و قهر با هم دیگر تموم کنیم. ولی ظاهراً از دستم خیلی ناراحت و عصبانی است . . . ٰ سوالم اینه که می تونه نفرین کنه، ایا حق نفرین داره! در ضمن بنده کوچکترین نگاه بد،کوچکترین ارتباط بدنی و حرف بدی نزدم!ایا این رفتار بنده گناه محسوب میشه؟ من باید چیکار کنم؟

قبل از هر چیز، بسیار خرسندیم که شما اهل رعایت حقوق شخصیتی فرد مورد نظرتان هستید و درچارچوب ترس از گناه و یا نفرین او، از ما درخواست پاسخگویی کرده اید.
دوست عزیز، برای ما مشخص نیست که شما در چه محیطی با یکدیگر آشنا شده اید (دانشگاه، محل کار ...) تا به تبعات بیش تر مشکل شما بپردازیم؛ اما قطعاً چون آشنایی شما از ابتدا آسیب زا بوده، بنابراین، ترک این رابطه بسیار مناسب و بی اشکال است. در عین حال، این مطلب را نمی توان نادیده گرفت که احتمالاً شما از لحاظ روحی و عاطفی، به عنوان جنس مذکر، دارای شرایط و موقعیت های مستحکم تری هستید که این خصوصیت، درک بعضی از مسائل را برای شما سخت تر می کند. این که دل دختری (با شرايط روحی مخصوص هر دختر جوان) چند مدتی گرفتار پسری باشد که احتمالا وعده هایی هم جهت ازدواج به او داده است، برای عصبانیت و ناراحتی او کافی است. یکی از نکاتی که مشاوران ازدواج به جوانان توصیه می کنند، تحقیق جدی از خصوصیات اصلی شکل دهنده شخصیت طرف مقابل است. این توصیه به این علت است که قبل از ایجاد هرگونه الفت و برقراری رابطه عاطفی بین خواستگار و دختر مورد نظر، دو طرف همدیگر را پسند کنند تا در صورتی که تفاهمی در کار نبود، در همان ابتدا قید ازدواج را بزنند. اما متأسفانه شما با رعایت نکردن این اصل، ضربه ناگواری را به ایشان زده اید.
امیدوارم با توجه به نکاتی که در ذیل آورده می شود، از تکرار این حادثه تلخ جلوگیری کنید:
1. مسلماً عذاب وجدان و ناراحتی هر فردی به صورت ناخود آگاه، ناشی از زیر پا گذاشتن اصولی است که در زندگی شخصی و اجتماعی خود به آن پای بند است. باید توجه داشت که آرامش واقعی در امر ازدواج و دوری از عذاب وجدان همیشگی، در سایه رعایت این اصول به دست خواهد آمد. بنده به عنوان روان شناس در پس کلام شما انسانی را می بینم که با وجود آگاهی به اشتباه خود، در صدد توجیه رفتارش برآمده و با این توجیهات قصد آرام کردن خود را دارد. مسلماً ارتباط بدنی و ردّ و بدل کردن سخنان ناشایت، امری نابخشودنی است؛ اما آیا می توان گفت اصل آشنایی شما، بر پایه های استواری بنا شده بود؟!
2. یکی از عوامل ناراحتی دخترها از قطع چنین روابطی، ترس از سوء استفاده های احتمالی بعدی از جانب پسرها است. اگر واقعاً در صدد جبران خطای خودتان هستید، باید با قطع کامل هر گونه ارتباطی، به او اطمینان خاطر بدهید که اولاً باید با این واقعیت که ما به درد هم نمی خوریم، کنار بیایید و ثانیاً دیگر هرگز من را نخواهید دید. مطمئناً مقاومت شما در تأکید بر پایان این رابطه، به کنار آمدن او با این قضیه کمک خواهد کرد.
3. داشتن حق نفرین برای ایشان هم بستگی به نوع برخورد شما و وعده هایی دارد که به او داده اید. اگر واقعاً در این مورد همان طور که فرمودید، قصد سوئی در کار نبوده، امید است که گناهی برگردن شما نباشد؛ اما برای جلوگیری از تکرار این اتفاق ناگوار، با پیش رو قرار دادن این تجربه، قبل از برقراری ارتباط کلامی و ایجاد مهر و الفت، شناخت کافی از طرف مقابل را به دست آورید تا در صورت عدم تفاهم، دیگر کسی از شما ناراحتی به دل نگیرد.
4. برای کسب اطلاعات بیش تر از مسائل شرعی مرتبط با این موضوع و همچنین مسئله نفرین، توصیه می شود که در اسرع وقت با مرکز پاسخ گویی به سؤالات شرعی با شماره 09694 بدون کد و پیش شماره، تماس بگیرید.

من با كسي اشنا شدم كه علاقه زيادي بين ما وجود دارد 12 سال است كه ازدواج كردم اما از بس با همسرم مكشكل دارم و درگيري داريم هصلا دوستش ندارم اما باوجود يك دختر 11 ساله و اينكه شرايتي است كه به هيچ عنوان نميتوانم طلاق بگيرمميخوام بدونم بايد چه كار انجام بدم

یکی از مسائلی که ممکن است بعد از «انتخاب همسر» پیش بیاید، این است که پسر یا دختر و یا هردوی آنان، پس از ازدواج و آشنایی بیش تر با اخلاق، رفتار، خصوصیات، شکل و اندام و خانواده و بستگان یکدیگر و...، از ازدواج پشیمان می شوند و در می یابند که این ، همسری نیست که می خواستند و تصور می کردند. خلاف آن است که در تحقیقات به آن دست یافته بودند، یا اینکه در می یابند که به این شخص هیچ علاقه ای ندارند و یا از او متنفرند. نمی توانند با او زندگی خوبی داشته باشند؛ حال به هر دلیلی و عاملی که می خواهد باشد.
خانم محترم، اگر از ازدواج خود پشيمان هستيد و فکر می کنید که ازدواج موفقی نداشته اید، دو راه بیش تر ندارید: یک: به زندگی ادامه بدهید، و با ناراحتی ها و مشکلاتی که در زندگی دارید، بسازید . به فکر بزرگ کردن فرزندتان باشید. در عین حال به شوهر خود وفادار باشید . به او خیانت نکنید.
راه دیگر :به زندگی مشترک خاتمه بدهید . به فکر طلاق گرفتن از شوهر خود باشید.
باید یکی از این دو راه را انتخاب کنید. نمی توانید که هم با شوهرتان زندگی مشترک را ادامه بدهید و هم با یک مرد نامحرم دوست باشید. اگر می خواهید که با مرد نامحرم ارتباط داشته باشید، باید از شوهرتان طلاق بگیرید و با آن آقا ازدواج کنید. اما اگر طلاق نگیرید و با مرد نامحرم ارتباط داشته باشید، مرتکب گناهی بزرگ شده اید که عواقب بسیار ناگواری دارد. پیامبر اسلام (ص) می فرماید:
" هر زن شوهر داری که چشمش را از نگاه کردن به غیر شوهرش پر کند، مورد غضب شدید پروردگار جهان واقع خواهد شد". روایت در مورد نگاه آلوده کردن به مرد نامحرم است. ارتباطات شدیدتر و ناجورتر که جای خود دارد. این کار از گناهان کبیره است که زنی با مرد نامحرم ارتباط عاطفی داشته باشد، مخصوصا اگر زن، شوهر هم داشته باشد. اگر رابطه عاطفی به رابطه جنسی منجر شود ( که احتمالش کم نیست ) مرتکب زنا شده اند که در روایات امامان معصوم، آثار دنیوی و اخروی بسیار بدی برای آن ذکر شده است. امام صادق (ع) می فرماید:
زنا شش اثر سوء دارد: سه اثرش در دنیا ظاهر می شود ، و سه اثر آن در آخرت گریبانگیر فرد می گردد. اما آثار دنیوی زنا عبارت است از :
1. آبرو و حیثیت فرد را می برد؛
2. رزق و روزی را کم می کند؛
3. مرگ را نزدیک می کند.
اما آثار اخروی آن عبارت است از :
4. خشم و غضب پروردگار را به دنبال دارد؛
5. در عالم برزخ و قیامت از او حسابرسی سختی به عمل می آید. ( یعنی بر اساس عدالت با او رفتار می شود، نه بر پایه عفو و رحمت )
6. ورودش در آتش جهنم قطعی و یقینی و ماندگاریش همیشگی است .
علاوه بر این ها احتمال زیاد دارد که شوهر شما از ارتباط تان با آن مرد نامحرم با خبر شود. در این صورت آبروی شما و خانواده تان در خطر جدی خواهد بود، حتی احتمال خطر جانی وجود دارد.
انجام عمل خلاف شرع موجب تباهی انسان و باعث فنا و هلاکت او است. امام باقر (ع) فرمود:
"ما من نکبة تصیب العبد الا بذنب؛
هیچ نکبتی دامنگیر شخص نمی شود. مگر به واسطه گناهی که مرتکب شده است".
متاسفانه عدم رعایت حدود و احکام شرعی باعث برقراری چنین ارتباط هایی می شود که نتیجه ای جز ایجاد مشکلات روانی و ذهنی ندارد. ارتباط برقرار كردن يك خانم شوهردار با یک مرد نامحرم از ابتدا نادرست بوده، اگر به مسائل شرعي توجه مي كرديد، الان با مشكلات مواجه نبوديد.
باید طلاق بگیرید و با مرد نامحرم ازدواج کنید یا اینکه به زندگی تان ادامه دهید و ارتباط تان را با مرد نامحرم قطع کنید.
اگر تصمیم گرفتید که طلاق بگیرید، باید مواظب باشيد که پشیمانی و نارضایتی شما از ازدواج تان از روی «وسواس بیجا» و «بهانه های کودکانه» نباشد. انسان بی عیب و نقص و کاملا مورد دلخواه، هرگز یافت نمی شود. هر کسی و هر خانواده ای، عیب هایی دارد؛ این طبیعت هر موجود غیر معصوم است. هر چند حق شماست كه ازدواج موفق و بدون تنش داشته باشيد، ولي اين طور نيست كه انسان با وجود بعضی از مشکلات، به فكر طلاق و جدايي بيفتد، گرچه در بعضی موارد طلاق گرفتن لازم است. بهتر است به مشاور مراجعه كرده و جزئيات مشكل خود را مطرح كرده و راهكار مناسبي از ايشان بگيريد. به صورت مکاتبه ای نمی توان در مورد طلاق یا عدم طلاق نتیجه گرفت.
اما اگر تصمیم گرفتید که به زندگی تان ادامه دهید، باید نامحرم را فراموش کنید. برای اینکه بتوانید او را فراموش کنید، ‌به نکته های زیر توجه کنید:
- هر گونه تماس و ارتباط با این شخص را قطع کنید، منظورم همه جور تماس است، تماس تلفنی، دیداری، اینترنتی و .... حتی اگر فکر می کنید که شاید به صورت اتفاقی در جایی همدیگر را ببینید، از رفتن به آن مکان خود داری کنید.
رعایت این نکته بسیار ضروری است، چون اگر انتظار داشته باشید که با او تماس داشته باشید و در عین حال موفق به فراموشی ایشان بشوید، سخت در اشتباه هستید. چون بالاخره دیدارها و برخوردها باعث ایجاد و تشدید علاقه می شود.
علاقمند شدن دو نفر به همدیگر، یک مسئله ماورایی و غیر طبیعی و ویژه نیست، بلکه ناشی از یک اصل بسیار ساده روان‌شناختی است. این اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتی دو نفر برای مدتی در مجاورت یکدیگر قرار می‌گیرند و به نوعی با یکدیگر در تماس هستند، به تناسب و توافق ویژگی‌های شخصیتی طرفین و همچنین وضع فیزیولوژیک آن دو ، به هم علاقمند می گردند. اگر بتوانید این کار را بکنید و خود را در معرض دیدارها و ارتباط ها قرار ندهید، خیلی از مسائل حل می شود و قدرت بر کنترل خودتان بیدا می کنید.
- در مورد علت ایجاد عشق می توان یک اشتباه شناختی را هم ذکر کرد. وقتی که یک نفر شخص دیگری را دارای ویژگی های مثبت زیاد و فاقد هر گونه عیب و اشکال بداند، عشق و علاقه شدید ایجاد می شود. خیلی از اوقات عشق ها به علت بی خبری عاشق از عیوب و مشکلات معشوق ایجاد می شود.
فقط نقاط قوت او را ديده و عيوب او را نديده يا اين كه كم تر توجه كرده ايد. نقاط ضعف و عیوب احتمالی او را بیش از پیش در ذهن تان پردازش کنید و آن را تا حد امکان برجسته نمایید. یک عیب بسیار بزرگ ایشان همین است که با وجود اینکه شوهر دارید، با شما دوست شده است. آیا چنین مردی شایسته عشق ورزیدن و دوست داشتن است ؟ آیا چنین مردی را برای ازدواج و زندگی مشترک انتخاب می کنید؟ آیا احتمال ندارد که بعد از شما هم به شخصی دیگر دلبسته شود و به شما خیانت کند؟ گرچه شما هم مرتکب چنین اشتباهی شده اید، اما در هر صورت متوجه باشید که این مرد خیلی آدم درستی نیست، و به چنین انسان هایی نمی شود اعتماد کرد.
معمولا این جور افراد در فکر سوء استفاده جنسی هستند. وقتی که به مقصود خودشان برسند، خیلی راحت شما را رها می کنند. پس با اینکه از شوهرتان راضی نیستید، اما معلوم نیست که این شخص، فرد مناسبی باشد. در هر صورت با توجه با اینکه خودتان گفته اید که نمی توانید طلاق بگیرید، فکر کردن به این آقا اصلا جایی ندارد.
- عشق در برخی موارد رفتار وسواسی محسوب می‌شود، پس با از کار انداختن چرخه رفتار وسواسی، کم کم و به تدریج، این روند معیوب را از فرایند زندگی‌تان حذف کنید. ببینید که هیچ اتفاق خاصی نمی افتد .دیدارها و گفتگوهای بین خودتان را حذف کنید. پس از موفقیت در این کار و به صفر رساندن دیدار، به آرامش دست خواهید یافت. هرچه که تداعی گر ایشان برای شما باشد، روز به روز بر کاهش عملکردتان خواهد افزود.
- شوهر شما با همه اشکالاتی که امکان دارد داشته باشد، قطعا خوبی ها و ویژگی های مثبتی دارد. انصاف داشته باشید و خوبی های او را هم ببینید.
- رابطه خود را با مسائل و مجامع مذهبی زیاد کنید. مثلا به مسجد رفتن و نماز خواندن روحیه بسیار خوبی در شما ایجاد می کند که می تواند شما را کمک کند.
اگر ارتباط تان با مرد نامحرم را قطع نکنید، در آینده مشکلات زیادی پیدا خواهید کرد و عاقبت بدی پیدا خواهید کرد. با جدیت و با عزم و اراده ارتباط را قطع کنید.

سلام من یه دخترم که متوجه شدم که به یکی از هم کلاسی هام علاقه مندم. و این رو حتی دوستان و خانوادم بدون اینکه به اونا ابراز کنم هم فهمیدن. و حقیقتا میگم که من با یک نگاه عاشق نشدم. بلکه با شناختی که از ایشون پیدا کردم،باعث شد از شخصیت ایشون و رفتاراشون خوشم بیاد و بفهمم که این فرد به مرد ایده آل من نزدیکتر است. مشکلی که هست اینه که من نمیدونم ایشون هم من رو دوست دارن یانه! از رفتارهاشون معلومه که از من بدشون نمیاید اما اینکه ایشون هم تصمیم به ازدواج دارند یا نه رو نمیدونم.خوب من یه دخترم و موقعیتهای مختلفی برام پیش میاد. میترسم دو سه سال براش وایسم اما اون چنین تصمیمی نداشته باشه و منم....! لطفا کمک کنید که چطوری بفهمم که دوستم داره و چنیین قصدی مد نظرش هست یا نه؟ اینم بگم که ما هر دو از یه خانواده مذهبی هستیم و نمیتونیم که باهم دوست شیم و.... .یعنی علاقه ای به انحام این کارا نداریم.

مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند این میل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد. بنابراین صرف علاقمندی به جنس مخالف و آرزوی ازدواج با او را در سر پروراندن، ایرادی ندارد، ولی اینکه دختری بخواهد برای رسیدن به هدفش که ازدواج باشد ، با انجام برخی رفتارهای خاص، خود را سبک جلوه بدهد و ارزش انسانی و کرامت خود را پایین بیاورد، اشتباه محض و کاملاً نادرست است . پیامد خوبی ندارد و مفهوم بدی را القا می کند ،چرا که در این صورت ممکن است، پسران او را به دیده دختران هرزه و بدکاره بنگرند . به جای اینکه اندیشه ازدواج با او را داشته باشند، بیش تر در پی خوشگذرانی و ارضای امیال حیوانی خود با او باشند . به بهانه ازدواج، طرح دوستی با او بریزند و فریبش دهند . احساسات و عواطف او را به بازی گرفته و عفت و پاکی او را خدشه دار ساخته و در نهایت او را رها سازند.
2. اگر واقعاً قصد ازدواج با فرد مورد نظر را داريد و ایشان را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، به طوری که شخصیت و رفتار او خوش تان می آید، ابتدا علاقه را كنار بگذاريد . همچون يك بيگانه با او برخورد كرده، درباره وي تحقيق كنيد. مطمئن شويد از شرايط مثبت و کافی ازدواج برخوردار است. پس دقت كنيد و ببيند آيا فرد مورد نظر، از لحاظ اعتقادي، اخلاقي، فكري، فرهنگي و جغرافیایی، اجتماعی، خانوادگي، جسمی و زیبایی، روحی و روانی، سنی، سیاسی، تحصیلی و عشق و علاقه با شما همخواني دارد يا نه.
بدون شک مهم ترین عامل موفقیت و خوشبختی در ازدواج، وجود تطابق و همخوانی دختر و پسر در زمینه های ذکر شده می باشد . تحقیقات بسیاری این نتیجه را به اثبات رسانیده زن و شوهرهایی که بیش ترین تطابق و همخوانی و تفاهم را با هم دارند، ازدواج موفق و پایداری دارند و در زندگی با مشکلات کم تری مواجه هستند.
3. اگر او را در ظاهر فرد مناسبی برای ازدواج می دانید، طبیعتاً نمی توانید شخصاً و به طور مستقیم یا با انجام برخی رفتارهای خاص و اظهار عشق و علاقه او را از انگیزه خود مطلع گردانید، چرا که در حقیقت انجام برخی رفتارهای خاص، خودنمایی و جلب توجه کردن دختر در برابر پسر و ابراز عشق و علاقه، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است. چون زن مجذوب است نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونه‏اي است كه ديگران را به سوي خود جذب مي‏كند و آن ها به سوي او گرايش مي‏يابند. گل محمدي و لاله و جمال يوسف و ديگر گل‏هاي زيبا هرجا باشند، مردم به سوي شان گرايش مي‏يابند و آن ها را به دست مي‏آورند و نيازي به خودنمايي ندارند.
اسلام براي زنان و دختران وقار و شخصيّت خاصّي قائل است . به هيچ وجه به آنان اجازه نمي‏دهد كه به بهانه ازدواج و همسریابی، دست به رفتارهای نمایشی بزنند و به پسر اظهار عشق و علاقه نمايد . در اين جهت آن قدر حسّاس است كه به دختران و زنان عفيف توصيه مي‏كند كه بر خلاف مردان، مغرورانه راه روند، متكبّرانه حرف بزنند، وقار خود را نشكنند . در حرف زدن و برخوردهاي خود با مردان، تواضع و فروتني نشان ندهند . صدا و لهجه خود را تغيير ندهند . با متانت كامل برخورد نمايند. دختري كه چنين باشد ،جوانان غيور و مؤمن كه طالب همسران خوب و ايده‏آل هستند، به سراغ او خواهند رفت . انتخاب چنين دختري را بر دختران سبك و بي‏وقار و كودك صفت ترجيح خواهند داد. علاوه بر آن اصولاً اظهار محبّت دختر به پسر، سوء ظنّ در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد. يعني به طور طبيعي مردان اين گونه‏اند كه به محض اظهار علاقه و محبّت از جانب دختران، سوء ظن در آن ها پديد مي‏آيد. به همين جهت آيين اسلام به زنان مجرد و دختران اجازه نمي‏دهد كه به سراغ مردها بروند و خود را ذليل و حقير نشان دهند.

4. بهترین راه حل ممکن این است که از طريق واسطه‏اي مورد اعتماد و امین (مانند: اساتید، روحانی و کارمندان دانشگاه)، خود را به پسر مورد نظر معرفی کنید . نظر طرف مقابل را درباره خويش و ازدواج با شما، به نحوی که متوجه نشود واسطه را فرستاده اید، جويا شويد. حال در صورتي كه او نيز واقعاً به ازدواج با شما تمايل و علاقه داشت،
باز از طریق واسطه به او پیشنهاد کنید که به طور رسمي و از طريق خانواده از شما خواستگاري كند تا ان شاء اللّه در صورت فراهم بودن زمینه ها و شرایط لازم و با توافق شما و وي و خانواده‏هاي دو طرف مقدمات ازدواج فراهم گردد. اما اگر او به شما علاقه و تمایل به ازدواج نداشت ، راحت با این مسئله کنار بیایید و او را فراموش کنید. بدانید که عشق و علاقه یک طرفه دردی را دوا نمی کند و به هیچ وجه مفید ازدواج نمی باشد.

دانشجوی ترم 5 هستم. پارسال یکی از همکلاسی هایم از من خواستگاری کرد . اون موقع هیچ علاقه ای به اون آقا نداشتم اما الان احساس می کنم بهش علاقمند شدم.  پارسال بهش گفتم نامزد دارم .اینو گفتم که ناراحت نشه .چند روز پیش یکی از دوستان مورد اعتمادم به اون Ezdevaj

در ابتدا باید بررسی گردد که چه چیزی باعث شده است نسبت به این فرد علاقمند شوید و دربارة او تجدید نظر نمایید. آیا چون سن شما در حال افزایش است و یا موانعی دیگر وجود دارد ،به او روی آورده‌اید و یا آن که احساس می کنید فردی مناسب بوده است و در مورد او اشتباه می‌کرده‌اید؟
در بسیاری از موارد شاهد آن بوده‌ایم که دختران پس از چند مرتبه مراجعه‌ یک پسر یا به محض آشنا شدن با یک پسر احساس می کنند که به او علاقه پیدا کرده اند و او فردی مناسب است، آن هم بدون هیچ جستجو یا تحقیق اضافی دیگر!
این قبیل موارد را در روانشناسی اجتماعی اثرات ناخواستة مجاورت می‌دانند که نمی‌تواند ملاکی برای رجحان دادن یک فرد بر دیگری باشد . به همین دلیل هرگز نباید آن ها را منابعی مهم برای قضاوت و اقدام محسوب داشت. بنابراین هرگز اجازه ندهید که احساس خوشایند کنونی ملاک شما برای ادارة اوضاع باشد که بی‌تردید نادرست است. چیزی که در ابتدای خواستگاری به آن نیاز نداریم، پیگیری احساسات خوشایند در خودمان است که سریعاً باید از آن فاصله گرفت؛ چون چشمان ما را بر روی واقعیات بیش تر خواهد بست.
در اقدامات قبلی خودتان از یک ترفند استفاده کرده‌ و تلاش کرده اید شما را زحمت نیاندازد. اما برای این بار هرگز از ترفندبازی استفاده نکنید . مراقب باشید که ترفندها نمی‌توانند راهبردهای مناسبی برای زندگی انسانی باشند. افرادی که از ترفند استفاده می‌کنند ،معمولاً فاقد جرأت لازم برای رویارویی و دارای رفتاری غیرصادقانه شناخته می‌شوند. این افراد نمی‌توانند مطلوب باشند و شریک زندگی محسوب گردند. به هر حال، چنانچه روند علاقمندی شما نسبت به این پسر کاملاً معقول و دارای منطق کافی است، و مطمئن هستید که این فرد برای شما کاملاً مناسب است، می‌توانید از طریق همین واسطه به او برسانید که مطلب مهمی را باید با او در میان بگذارید . سپس این مسأله را به او بگویید و دلیل رفتار خود را نیز برای او توضیح دهید.
بنابراین هرگز در صدد نباشید تا با استفاده از یک ترفند یا مطلب کذب دیگر ترفند قبلی را برطرف نمایید. اما در این بین مهم آن است که نباید به دلیل آن که خودتان پیشنهاد خواستگاری را داده‌اید ،از تحقیق و پرس ‌و جو در بارة این فرد چشم پوشی کنید و این قبیل مسایل را نادیده فرض کنید؛ چه مطمئناً این روش با آسیب های فراوانی روبرو خواهد بود.

سلام 26 ساله هستم کارشناس سخت افزار مقلد ایت ا.. لنکرانی من یک رابطه دوستی 4 ساله بایک دختر از شهر دیگر داشتم که قرار بود باهم ازدواج کنیم که خانواده واطرافیان دختر هم از این موضوع اطلاع داشتند و لی با مخالفت خانواده من و سرد شدن خودم ازواج منتفی شد و دختر هم بعد از این ماجرا با یک ازدواج ناموفق و طلاق ربرو شد اکنون بعضی مواقع باهم حرف می زینیم ولی خوب ی دانم ازدواج ما نشدنی است می خواستم بدونم چیکار باید بکنم بیشتر ترسم از انحراف دوستم هست بخاطر مشکلاتی که با اون روبرو بوده و شکست هایی که خورده

از اينكه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم . صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست . نشان مى دهد نمى خواهيد مبتلا به آلودگى نفسانى شويد . از آلوده شدن به گناه نگران هستيد. اين حالت علامت ايمان و اعتقاد قوى به ارزش هاى الهى و انسانى است . اميدواريم در اين برهه حساس زندگى بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد . با درايت و مشورت با افراد مجرب همسر خوب و شايسته اى را انتخاب كنيد. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاورى امين و دلسوز مطالبی را خدمت شما دوست گرامى عرض كنيم.
در انتخاب همسر دو نکته اساسی باید مد نظر قرار گیرد:
1. یافتن همسری مناسب با شرایط و معیارهای درست.
2. اتخاذ روشی مناسب برای انتخاب همسر.
ازدواج و انتخاب همسر مسئله بسيار مهم و سرنوشت سازى است. از اين رو بايد در يك حالت عادى و به دور از احساسات و بر اساس معيارهاى صحيح انجام گيرد.
از آن جا که يكي از مهم ترين ثمرات و اهداف ازدواج رسيدن به آرامش است و آرامش در صورتي حاصل مي شود كه با توجه به معيارها و ملاك هاي اساسي و مهم، انتخاب مناسبي داشته باشيم، چيزي كه مانع انتخاب مناسب مي شود ، دوستي دختر و پسر قبل از ازدواج است . اين يكي از بزرگ ترين آفت هاي ازدواج جوانان است كه بدون در نظر گرفتن معيارهاي اساسي مدتي با هم دوستي مي كنند . موقعي تصميم به ازدواج مي گيرند كه معيارهاي اساسي ازدواج را ندارند. چون در نتيجه دوستي چند ساله به همديگر وابسته شده اند، علي رغم نبود تناسب بين آن ها و از روي احساسات تصميم به ازدواج مي گيرند. بعداً تاوان اين تصميم غير منطقي را مي دهند.
برخی معتقدند باید آشنایی و صمیمیت پیش از ازدواج وجود داشته باشد تا دو فرد یکدیگر را به خوبی بشناسند . پس از آن زندگی مشترک را شروع کنند. اما باید بگوییم که عشق واقعی و علاقه مندی حقیقی بین دو جنس ، زمانی ایجاد می شود که دو فرد ارتباط خود با یکدیگر را به سادگی تزلزل پذیر ندانند؛ از سوی دیگر هر یک برای جلب نظر دیگری دست به رفتار نمایشی نزنند. در آشنایی های پیش از ازدواج این مسئله بسیار دیده می شود. دوستی های قبل از ازدواج که به عشق معروف است، عامل تعیین کننده ازدواج نیست ، زیرا ازدواج نوعی مشارکت در یک اجتماع کوچک (خانواده) است که در آن دو انسان می باید از جهات گوناگون با یکدیگر تناسب عملی داشته باشند. پس آن چه عامل تعیین کننده است، همتایی و هم کفو بودن زن و مرد است. در صورتی که در انتخاب همسر، همگونی مراعات شود، نیازی به برقراری روابط صمیمانه پیش از ازدواج نخواهد بود، بلکه باید تأکید کنیم که چنین روابطی می تواند بیش از آن که مفید باشد، مضر و تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار آید. با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیش تر از آن که معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد . بیشتر رفتارها در آشنایی های خیابانی به شکل های ساختگی ابراز می شود.
بنابراين طبق نظر اسلام و روانشناسان ازدواج با دوست دختر يا دوست پسر با توجه به آسيب هاي احتمالي آن صحيح نيست . براي داشتن يك ازدواج موفق بايد معيارها و ملاك هاي اساسي آن را در نظر گرفت.
در اسلام باید رابطه بین پسر و دختر در چارچوب شرع باشد. اسلام نمی گوید که پسر نباید به دختر علاقه پیدا کند و یا با او ارتباط برقرار نماید، چرا که غریزه (علاقه به جنس مخالف) همچون غرایز دیگر مثل گرسنگی و ... آفریده خداست . خدا هم چیزی را بدون حکمت نمی آفریند . باید ارضا گردد تا عوارضی همچون عدم تعادل روحی و یا اضطراب و عدم آرامش روحی، دامنگیر انسان نشود.
از طرف دیگر بی بند و باری و ارضای غیر معقولانه این غریزه هم مفاسدی را به دنبال دارد که سعادت او را در دنیا و آخرت، خدشه دار می کند.
اسلام نه رهبانیت را می پسندد که دنبال سرکوبی غریزه جنسی است ؛ نه حیوانیت را که در ارضای غریزه جنسی خود، حد و مرزی و چارچوبی را نمی شناسد . هم ازدواج را تشویق نموده و هم فرموده هر نوع ارتباط جنسی باید در چارچوب ازدواج دائم یا موقت، باشد.
ممکن است در جامعه یا عصری در اثر تعلیمات غلط، فطرت در نطفه خفه گردد . ندای او به گوش جان انسان ها نرسد، این جاست که مفاسد روابط نامشروع باید برای مردم تبیین گردد که در ذیل به مواردی اشاره می کنیم:
در این شیوه زندگی گرچه غریزه جنسی تا حدودی ارضا شده ، منتهی چون انسان موجودی است که هیچ گاه سیر نمی گردد و همیشه دنبال لذت جدیدتر و بیش تر است و این هم به خاطر تنوع طلبی اوست، اگر پایبند به اصل و قانونی نباشد که او را محدود کند، همیشه دنبال لذت جدیدتری است . این موجب می شود که تمام وقت و امکانات انسان، صرف همین گونه کارها شود . در نتیجه استعدادهای دیگرش شکوفا نگردد، مثلا انسان اگر بخواهد در زمینه علمی به جایی برسد، نباید ذهن خود را مشغول این گونه کارها کند و...
داشتن دوست دختر باعث می گردد تا بنیان و نظام خانواده سست گردد . شوهر به زنش بی رغبت گردد . این مفسده ای است غیر قابل جبران، چون نیاز انسان ها، تنها در مسائل جنسی خلاصه نمی گردد. انسان علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به همدمی دارد که با او از مشکلاتش بگوید . در کنارش آرامش پیدا کند . آرامش در جایی غیر از کانون خانواده، دست یافتنی نیست.
داشتن دوست دختر عاملی است برای کم رنگ شدن محبت شوهر به زن . در نتیجه طلاق و ارضا نشدن نیازهای دیگر انسان. در کانون خانواده است که فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه می کنند . در پرتو محبت هاست که استعداد فرزندان شکوفا می گردد.
آمار نشان می دهد که درصد زیادی از بزهکاران از کانون گرم خانواده بی بهره بوده اند .پس می توان نتیجه گرفت که در اثر روابط نامشروع سلامت روحی زن و شوهر و کودکان به خطر می افتد.
دوستی های قبل از ازدواج در دراز مدت یکی از آسیب های اساسی به آرامش روانی و حس اطمینان به طرف مقابل است.
زن و شوهر بعد از ازدواج همواره با این سوال روبرو هستند که آیا شریک زندگی شان که قبلاً با هم دوست بوده اند، شریک قابل اعتمادی است یا ممکن است با چندین نفر دیگر مثل من ارتباط داشته باشد؟آیا می توان به چنین شخصی اعتماد نمود و نقش مادری و پدری فرزندان را به او سپرد؟
این سوال ها که در بعضی موارد منشا وسواس گونه دارد، باعث سوء ظن و عدم آرامش روانی که یکی از اهداف اصلی ازدواج است می شود و زمینه اصلی بسیاری از دعواها و مشاجرات خانوادگی و نهایتاً طلاق و جدایی می گردد.
دوست عزیز؛
در انتخاب روش مناسب برای انتخاب همسر راه پر خطری را انتخاب كرده اید .
حال با توجه به این که می دانید که ازدواج شما شدني نیست می گوییم: ادامه ارتباط اصلاً به نفع شما نيست. جز اينكه شما را بيش از پيش اسير يك عشق خيالى مى كند . به مرحله اى مى رسيد كه نمى توانيد خود را كنترل كنيد و عاقلانه تصميم بگيريد . ممكن است حوادث بدى رخ دهد ، يعنى همان چيز هايى كه اصلا دوست نداريد اتفاق بيفتد.
ارتباط شما در حال حاضر علاوه بر اينكه شرعاً جايز نيست ، از نظر عاطفى نيز آسيب زا است ، زیرا شما را مجدداً درگیر خاطرات قبلی می کند . ذهن شما را علی رغم اینکه می دانید ازدواج شما شدني نیست، دوباره درگیر می کند . باعث از دست دادن فرصت ها و دلبستگی مجدد می گردد، ولی از آن جا که گفته اند جلوی ضرر را از هر وقت بگيريد منفعت است؛ بهتر است آن دختر را فراموش کنید . رابطه خود را با او به طور کامل قطع کنید . به ایشان هم توصیه کنید که ادامه رابطه به صلاح تان نیست . برای این امر همه آنچه را که در مورد روش پرخطر این آشنایی برای شما گفتیم ، برای ایشان بازگو نمایید. ایشان را مجاب کنید که ادامه دوستی به هیچ وجه به مصلحت نیست؛ تاکید کنید که دوستی شما در این چهار سال و ابراز دوستی و قول به ازدواج تحت تاثیر بلوغ و نیاز جنسی و تصمیم خام و بچه گانه ای بوده ؛این دوستی برای ازدواج و تشکیل خانواده روش بسیار خطرناک و نامناسبی است.
به او بگویید که می تواند برای مقابله با مشکلات و رویدادهای زندگی از یک مشاور کمک بگیرد. اگر چه حس ترحم شما نسبت به آن دختر ستودنی است، ولی شیوه ای که در پیش گرفته اید، درست نبوده و آسیب زا است . به همین خاطر بهتر است به این رابطه با هر هدف و انگیزه ای که دارید پایان ببخشید. بدين منظور شما بايد با حذف محرك هاي بيروني مانند شماره تلفن، مكان و زمان ارتباط و ... از طرفي ديگر با نوشتن ليستي از امتيازات ترك اين رابطه و نوشتن نگراني ها و نقاط منفي ،به تدريج اين رابطه را به طور كامل قطع كنيد . موفق باشيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.