۱۳۸۹/۰۴/۱۲ ۱۷:۱۸ شناسه مطلب: 13839
با سلام همسر من قران را پاره میکند رویش راه میرود وزیر پاهایش میگذارد وبه پیامبر و امامان تو هین میکند پیش اعتقادات هم بردم اما بازم فایده نکرده واونها را مسخره کرده وبه من گفت اگر حرفی از دین بزنم جنجال به پا خواهد کرد از یه طرف نه رد میکنه ونه قبول میگه بعضی جاها شو قبول دارم بعضی جاهاشو نه امامان را هم نه رد میکنه نه قبول البته اول میگفت ظهر امام زمان را قبول ندارم چون اثری از خودش نگذاشته ومیگفت امامان مردن وتوسل به اونها بی معنی میداند نماز نمیخواند چون میگوید کاری تکراری است وبرای من فایده نداره اما نماز را هم رد نمیکنه روزه نمیگرد اما میگوید روزه خوبه چون از لحاظ علمی گفتن خوبه ومن بخاطر همین تایید میکنم قران را پاره میکند منو ناراحت کند وبهم میگوید دیدیت اون چیزی که شما میگوید دورغ است وقران هیچ کاری نمی تواد بکند میخواهد با این کار اعتقاد منو زیر سوال ببرد وگاهی وقتها میگوید امامان از طرف خدا برای مانیستند چون پیامبر خواست کسی راهشو ادامه حضرت زهرا را به علی داد وبعد اونو تعیین کرد وقبلا صریحن بعضی چیزها مثل وجود امام زمان وبعضی ایات قران وکامل نبودن پیامبر اینها را رد میکرد ومنم گفتم اگر اینطور ادامه بدی مرتدی ومن باید برم اما الان طور دیگه صحبت میکنه میگه سوال دارم خیلی راجب قران وامامان اینجا تکلیف من چیه؟ پیش هر کسی میبرم قانع میشه وبازم اگر کوچکترین ناراحتی بین به قران وامامن توهین میکنه ایا ایشون مرتدن
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
دغدغه شما در خصوص دين و ايمان همسرتان را مي ستاييم . از بابت انحراف به وجود آمده در عقايد ايشان متاسفيم ؛
به نظر مي رسد به جاي بررسي ارتداد يا عدم ارتداد ايشان بهتر است به دنبال راهكاري براي برخورد منطقي با اين مساله باشيد ، هرچند در خصوص وضعيت ايشان و تكليف فقهي تان بهتر است با دفتر مرجع تقليدتان تماس برقرار كنيد ، اثبات حكم ارتداد به سادگي نيست . معمولا اين نوع عصيان ها و ترديدها و در گير شدن مقطعي با شبهات ، ارتداد محسوب نمي گردد .
همسر شما در وضعيت بسيار خطرناكي به سر مي برد . به هيچ وجه نمي توانيد در خصوص وضعيت او بي تفاوت باشيد . لازم است به شدت در خصوص برون رفت وي از اين وضعيت تلاش نماييد .او را از خطر بزرگي كه در آن قرار دارد برهانيد ، زيرا كم نيستند افرادي كه در خصوص بسياري از امور ذكر شده ترديد و سوال و ابهام دارند ، اما به هيچ وجه به خود اجازه نمي دهند كه با قرآن چنين رفتاري داشته باشند و به آن بي حرمتي نمايند . همسر شما از اين جهت در وضعيت بسيار بد و خطرناكي است .
اين قبيل شبهات و ترديدها و اهانت ها نتيجه شبهه افكني ها و تلاش هاي بي وقفه گروه هاي ضد دين و اسلام ستيز است كه با همه قوا در سايت ها و ماهواره ها در تلاشند . بسياري از اين تعابير عين جملات امثال سروش و گنجي است كه متاسفانه در بستري غير علمي و در فضايي دور از تحليل كارشناسان عرضه مي شود و چنين تيشه به ريشه عقايد جوانان مملكت مي زند .
مشكل اصلي اين گروه از جوانان در بسياري از موارد درگير شدن با برخي از احكام اسلام در موضوعات مختلف مانند احكام روابط زن و مرد و... يا علاقه پيدا كردن به فرهنگ آزاد زندگي غربي است. در نتيجه همين تمايلات نوعي بد بيني و ضديت دروني نسبت به اسلام و دستورات آن را پديد مي آورد . فرد به دنبال انكار اساس و مباني اسلام مي گردد تا وجدان خود را در قبال رفتارهايش آرام نمايد .
البته زمينه مساعد جامعه و كوتاه آمدن ديگران در قبال حرمت شكني ها و روشن نشدن حقيقت، بسياري از مسائل و ابهامات و در دسترس نبودن كارشناسان خبره كه به درستي پاسخگوي اين سوالات باشند ، از زمينه هاي جدي تر شدن اين انحرافات است ، اما در عين حال مدارا نمودن شما تا اين زمان، زمينه مناسبي براي ادامه اين مسير خطرناك بود . وي تصور كرده كه مي تواند همين گونه بينديشد و رفتار نمايد و زندگي عادي خود را به خوبي داشته باشد .
در رفتارهاي همسر شما مانند تغيير رفتاري كه بيان كرديد و اينكه نزد ديگران قانع مي شود، ولي در وقت كدورت به چنين توهين هايي اقدام مي كند ، نوعي عدم تعادل روحي به نظر مي رسد. چه بسا لازم باشد با روان پزشك هم ارتباطي داشته باشيد . نوع رفتارهاي ايشان براي اذيت شما باشد، نه ناشي از اعتقاد دروني .
در هر حال اگر مساله اين گونه نبود ،توصيه اي كه مي توان به شما كرد اين است : با درك موقعيت خود و فضاي موجود در خانواده بهترين تصميم را در اين زمينه بگيريد ؛ تاكيد مي كنيم كه موقعيت ديني و فرهنگي خانواده شما و همسرتان و ميزان علاقه و وابستگي همسرتان به شما در نوع عكس العمل متقابل و مورد پيشنهاد ما بسيار تاثيرگذار است . نمي توانيم بدون در نظر گرفتن اين جزييات توصيه دقيق داشته باشيم .
اگر اين نوع گرايش دين ستيزانه و بي توجهي به مسائل ديني در فضاي خانوادگي تان تا حدودي عادي است ،كار تا حدي دشوار مي شود، چون طبيعتا همسرتان از آگاهي يافتن ديگران از اين قبيل رفتارهايش ،چندان ترس و واهمه اي نخواهد داشت . تهديد و بازگو كردن اين رفتارها چندان نتيجه اي را به دنبال ندارد ؛همچنين اگر وي در رفتارهاي فردي و اجتماعي به نوعي تسامح و بي پروايي دارد و چندان وابستگي به شما و خانواده نشان نمي دهد ،وضع تا حدودي دشوار و مشكل خواهد بود .
اما اگر اين دو وضعيت وجود نداشت، يعني هم وي وابستگي شديد به شما داشته، از جدايي با شما به شدت پرهيز دارد و هم در خانواده پذيرش چنين رفتارها و تفكراتي وجود ندارد ، با دقت و مشاوره دقيق تر با برخي مشاوران مذهبي مي توانيد چند راهكار را در قبال وي انجام دهيد :
1- به مدت چند روز در برابر رفتارهاي وي كاملا رفتاري متفاوت داشته ، با سكوت و ابراز ناراحتي دروني ،نوعي تفاوت در رفتارتان را نشان دهيد .وي را منتظر نوعي برخورد متفاوت از جانب خودتان بنماييد و در برابر سوالات وي هيچ نگوييد .
2- پس از اين چند روز در وضعيتي ايده آل و در فضاي روحي مناسب از وي بخواهيد كه ساعتي با هم گفتگو نماييد . در اين فضاي جدي و متفاوت مجموعه باورها و رفتارهاي نادرست وي و بحث ها و دعواهاي بي نتيجه گذشته را يادآور شويد . اظهار كنيد كه بايد تصميمي جدي در اين زمينه گرفته شود . امكان ادامه اين وضعيت و زندگي با چنين فردي براي شما مقدور نيست .
3- مراجعه به برخي افراد و علما و تماس خود با برخي مراكز ديني را مطرح كرده ، تاكيد كنيد كه با تماسي كه با دفتر مرجع تقليدم داشتم، به اين نتيجه رسيدم كه اگر واقعا چنين تفكراتي داشته باشي، مرتد هستي . عملا همسر تو نبوده ،هر نوع تماس بين ما اشکال شرعي دارد.
4- تاكيد كنيد كه هرچند خودتان نمي توانيد پاسخ همه سوالات و اشكالات وي را بدهيد اما دليل پاسخ نداشتن اين سوالات نيست . كسي كه در اين زمينه اشكال دارد، موظف است قبل از هر كار لازم ديگر به حل اين سوالات اقدام نمايد . بگوييد كه ابهام و ترديد داشتن غير از توهين و اهانت و تمسخر تفكر ميليون ها انسان است كه بخش زيادي از آن ها را انديشمندان و تحصيلكرده ها تشكيل مي دهند .
5- براي رسيدن به پاسخ همه ابهامات و سوالات ابراز علاقه نشان دهيد . براي اين امر محدوده زماني و ضرب الاجلي تعيين كرده ،تاكيد كنيد كه اگر در نتيجه تحقيق و بررسي به جواب قانع كننده اي نرسيديد ، شما هم از عقايدتان دست خواهيد كشيد، ولي اگر پاسخ منطقي شنيديد ،ترديد و انكار بعدي به منزله پايان كار خواهد بود .ديگر امكان ادامه زندگي را نداريد . اشاره كنيد كه دليل طلاق خود ،يعني همين تفكرات و رفتارهاي وي را با صراحت به همه خواهيد گفت.
6 - در شروع كار از وي بخواهيد اشكالات و شبهات دقيق و مبنايي خود را دقيقا مشخص كرده ، ياد داشت نمايد . سپس با مطالعه و كمك گرفتن از كارشناسان خبره ديني به دنبال پاسخ آن ها برويد ؛ اگر در منطقه خود روحاني مطلع و توانمندي را سراغ داريد كه بتواند پاسخگوي اين سوالات باشد ، او را مرجع مراجعه خود قرار دهيد . با مطالعه يا ارسال نامه براي كارشناسان اين مركز به دنبال پاسخ تك تك اين سوالات باشيد . البته شماره نامه قبلي خود را نيز مطرح نماييد .
7- در همه آنچه مي گوييد واقعا صادق باشيد .بر انجام آن مصر باشيد تا وي تصور نكند كه اين حرف ها نوعي نقش بازي كردن است ، چون واقعا وضعيت همسر شما مي تواند به دشواري و خطرناكي كه گفته شد باشد .دنيا و آخرت شما را نيز به نابودي بكشاند . طبعا اگر بتوانيد از وابستگي او به خودتان و خطري كه در نتيجه اين رفتارها متوجه او مي شود ، استفاده خوبي بكنيد، بيش ترين خدمت را به او و خودتان نموده ايد.
8-در خلال اين مدت تلاش كنيد زمينه ارتباط وي با افراد متدين و بستگاني كه در رفتار ديني و موفقيت هاي علمي و اجتماعي وضعيت خوبي دارند ، بيش تر فراهم نماييد . از ارتباط وي و رفت و آمد وي با بستگان يا دوستاني كه چنين تفكراتي دارند جلوگيري نماييد . در حد امكان زمينه حضور در محافل مذهبي و ارتباط با علما و بزرگان ديني را فراهم سازيد . اگر در زماني آرامش روحي داشت ، او را دعوت به انجام برخي عبادات كرده ،خطرات برخي رفتارهايش را دوستانه گوشزد نماييد .
اميدواريم اين تلاش ها به نتيجه مثبتي منتهي گردد، چنان كه به نظرمي رسد شدت عصيان و طغيان روحي همسرتان در مراحل نزول است .در وضعيت كنوني از شدت آن رفتارهايش تا حدودي كاسته شده ، اگر واقعا پس از همه اين تلاش ها باز رفتارها و عملكردها ادامه داشت ،بايد تكليف شرعي خود را در مورد زندگي با چنين فردي از دفتر مرجع تقليدتان بپرسيد.