مشاوره

روابط دختروپسر

با سلام من از روی جهل با دختری دوست شدم که این دوستی 2 سال طول کشی ومن میخوام ادم بشم ورابطمو باهاش قطع کنم که میگه خودشو میکشه ولی اهمیت ندادم و برای شروع نماز خوندن رو شروع کردم که باخبر شدم که وافعی خودکشی کرده ودر بیمارستان بستری هست و خوشبختانه زنده مونده واز بیمارستان که مرخص شد بهش زنگ زدم و دعواش کردم که چرا این کارو کرده واونم گفت که دوباره خودکشی میکنه ومنم عذاب وجدان گرفتم که اگه این دفعه بمیره من چکار کنم که دوباره باهاش دوست شدم تا به الان لازم به گفتنه که دوست بودن ما فقط در حد حرف زدنه و نه چیز دیگه ای خداناکرده واما اگه خودشو بکشه من مقصرم یا به من ربطی نداره ودنبال نماز وکارهای دینی برم

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
هيچ وظيفه اي نسبت به دختر نداريد. اشتباهي است که هر دوي شما با هم وارد آن شده ايد . بايد به طور کلي قطع رابطه کنيد. اين فرد داراي افکار افسرده آميز است . از عزت نفس پايين برخوردار است و نياز به درمان دارد . درمان او توسط روانپزشک و روانشناس باليني انجام مي شود. بنابراين هم بايد دارودرماني شود و هم روان درماني. والدينش بايد مطلع شوند و بايد ادامه دهند. نمي توانيم يک عمر راه نادرست را بپيماييم براي آن که ديگران را نجات بدهيم. بايد ياد بگيرد که دنيا محل از دست دادن است و بايد بياموزد که به هر آنچه که مي خواهد نمي تواند برسد. اگر بلد نيست ، بايد از روانشناس ياد بگيرد. مراقب خودتان باشيد و خودتان را نجات دهيد. اين افراد ضعيف هستند حتي به درد همسري هم نمي خورند. توبه کنيد و به عبادات خودتان برسيد. زنگ زدن شما هم در اين ماجرا اشتباه بود.

جدایی همسر بخاطر عدم ارصاء

با سلام خدمت شما اساتید روحانیون دینی متاسفانه من در آستانه طلاق در رابطه زناشویی قرار گرفتم در زمان جنگ علیه دشمن ستیزه خیز من دچار مشکل تناسلی گشتم و این مشکل پس از چند سال زندگی مشترک گریبان گیر من شده است زن من به دلیل ارضا نشدن در هنگام نزدیکی تحمل خود را از دست داده و تصمیم جدی به جدایی دارد خواهش می کنم راهی برای رفع این مشکل پیش روی من بگذارید ممنون.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
مسأله اي كه با آن روبرو هستيد ، مشكلي صرفاً پزشكي است . بايد با رجوع به يك متخصص در صدد درمان آن باشيد. نمي دانيم كه آيا به پزشك مراجعه نموده ايد . در اين نامه مختصر ننوشته ايد كه آيا همسر شما هنگام عقد مطلع بوده است يانه؟
او حق لذت بردن دارد و نبايد از آن محروم شود. هر گونه پا فشاري مي تواند به همسرتان ضربه وارد آورد. گاهي عدم ارضاي زن به مشكلات و مسايلي ديگر مي انجامد . پيامدهاي نامناسبي دارد. اميدواريم كه سلامتي خودتان را بازيابيد. براي اراية توضيحات بيش تر و دريافت راهنمايي با سرويس تلفني رايگان همين مركز با 09640تماس حاصل فرماييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

دختري 16 ساله هستم كه به پسري 18 ساله علاقه مند شدم و با حدود 5 ماه است كه با او رابطه دارم و قرار ازدواج در 5 سال ديگر را گذاشتيم آيا رابطه ما درست است؟

پاسخ:
2پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
توجه شما خواهر گرامي را به نکات ذيل جلب مي‌نمايم:
1ـ تجربه ميلياردها انسان قبل از شما و تجربه ميلياردها انسان بعد از شما مؤيد اين مطلب است که علاقمند شدن به جنس مخالف در کسري از دقيقه هم ممکن است. همه ما انسان‌ها مي‌توانيم به راحتي يک آب خوردن به جنس مخالفان علاقمند گرديم. در شرايطي که چشم‌ها و ذهن‌ها تيز است ،براي يافتن پسر يا دختر مناسب، با يك چشم بر هم زدني مي‌توان يک دل، نه صد دل عاشق غير همجنس شد، شايد بيش ترين مقوله‌اي که در هر کوي و بر زن به تبليغ و ترويج و البته تطهير و تقديس آن پرداخته شده ، علاقه افراطي (که برخي از آن تعبير به عشق مي کنند) است ده‌ها انگيزه دروني (که مهم‌ترين آن انگيزه جنسي است ، چون در اکثر موارد بدون انگيزه جنسي عشق معنا نمي‌يابد) و انگيزه‌هاي بيروني وجود دارد که به اين تمايل در ما دامن مي‌زند.
2ـ لطفاً از خودتان اين سؤالات را بپرسيد و خودتان نيز (بدون کمک آن پسر) به آن پاسخ دهيد.
ا) آيا سال‌ها انتظار طاقت فرسا (که در خوشبينانه ترين حالت 5 سال است) براي يک ازدواج کاملاً معمولي با يک پسر معمولي به صلاح است ؟ تأخير زماني بين نامزدي تا عقد به يکنواختي، عدم تازگي و سردي عاطفي نمي انجامد؟
ب) بعد از 5 سال انتظار قرار است چه اتفاقي بيفتد؟ آيا قرار است ايشان در اين 5 سال هم دانشگاه و هم سربازي را به اتمام برسانند و شاغل شوند و مسکن فراهم آوردند و خرج عروسي را مهيا کنند و ...
ج) آيا موانعي جدي همچون عدم همخواني خوني و ژنتيکي يا مخالفت والدين و ... بر سر راه شما نخواهد بود؟
د) آيا شفاي روحي زوجين که در يک ازدواج خداپسندانه صورت مي‌پذيرد ، در ازدواجي که مبنايش بر دوستي 6 ساله (که ظاهراً به دليل عدم رعايت حدود شرعي بر خلاف پسند خداست) شکل گرفته است محقق مي‌گردد؟
ه) آيا ورود خواسته يا نخواسته شما به خطوط قرمز الهي را مي‌توان به بهانه ازدواج در زماني نامعلوم توجيه کرد؟
و) آيا ملاک‌مندي و معيارمندي در اين ازدواج به صرف يک علاقمندي ( آن هم در 15 سالگي) تأمين شده است و ده‌ها ملاک عمومي و اختصاص را مي‌توان با يک تعلق خاطر ناديده گرفت؟
ز) آيا علاقمندي شما به ايشان به فيلتري ذهني براي نديدن يا کم رنگ ديدن معايب ايشان و پررنگ ديدن محاسن ايشان مبدل نشده است؟
ح) آيا اين امکان وجود نداشت که در فضاي معقول‌تر به خواستگاران احتمالي‌تان (که نمره‌اي بهتر از ايشان مي‌گيرند) در طي همين سال ها جواب مثبت دهيد؟ آيا اين پسر خام و ناپخته تنها از آسمان افتاده است و بقيه خواستگاران احتمالي پايين تر از ايشان هستند
ح) آيا پسري که به هر بهانه‌اي با شما دوست شده است، امکان ندارد که به هر بهانه ديگر با دختري ديگر (حتى پس از ازدواج با شما) دوست شود؟ آيا اکسير وجود شما هر گونه زنگاري از مس وجود ايشان مي‌زدايد؟
ت) آيا صدها هزار دختر و پسري که فرجامي جز طلاق عاطفي يا قانوني پيوندشان نداشته‌اند ،کم تر از شما و ايشان به يکديگر علاقمند بوده‌اند؟آيا عاشق و معشوق‌هاي که کارشان به جدايي کشيده است، با شما بسيار متفاوتند و ده‌ها سؤال ديگر.
اصل علاقمندي، نه يک اصل ماورايي و رمانتيک، بلکه ناشي از يک اصل بسيار ساده روان‌شناختي است. اين اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتي دو نفر براي مدتي در مجاورت يکديگر قرار مي‌گيرند، به تناسب و توافق ويژگي‌هاي شخصيتي طرفين و همچنين شرايط فيزيولوژيک آن دو ، به هم علاقمند مي گردند. صرف علاقمند شدن نشانگر وقوع هيچ حادثه و رويداد خاصي نيست . به هيچ عنوان نمي توان بر روي آن حساب باز کرد. به عبارتي روانشناسانه تر ‌ماهيت عشق بسيار پيچيده است . اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد ، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار و افکار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته است، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند) مي‌گردد يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است ، جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) در مي‌آيد . انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق دارد.
آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه افراطي (عشق) است.
اسلام معتقد است هر دختر پاکي مثل شما بايد با حفظ نگاه خود از نامحرم و کنترل احساسات و هيجانات و... ، از ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني از ابتداي کار جلوگيري نمايد . اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه افراطي يک طرفه يا دوطرفه، وابستگي افسرده‌وار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، احساس حقارت و تضعيف عزت نفس، ازدواج بي‌اساس و چه بسا دوري از خدا نخواهد بود،
هرچند به احتمال زياد در شرايطي نيستيد که پذيراي اين حرف‌ها باشيد . در شرايط کنوني اساساً پذيراي هيچ حرف مخالفي نيستيد. توصيه مي‌شود با دور شدن موقتي از فضاي احساسي و واقع شدن در فضاي منطقي به روند بيش‌روي خود نظري دورانديشانه بيفکنيد. آيا اين پسر که از اختلالات ريز و درشت رواني رنج مي برد، اين قدر ارزش دارد که به خاطر او 5 و 6 سال از بهترين سال هاي عمر خود را بي دليل تلف سازيد و تا پايان عمر بر خطاي نابخردانه خود افسوس بخوريد ؟!
نکات بسياري باقي ماند که در اين مجال نمي گنجد. اميد است داستان ميليون ها بار روايت شده دختران فريب خورده را بار ديگر روايت نکنيد.
در صورت تمايل مي توانيد با مشاوران اين مرکز با شماره 096400 بدون کد و هزينه تماس حاصل نماييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام، دانشجویی 19 ساله هستم که به یکی از هم دانشکده ای هایم علاقه مندم، اما نمی خواهم رابطه مان دوست دختر-دوست پسری باشد از طرفی نمی توانم به خانواده بگویم(خجالت می کشم) لطفا راهنمایی کنید، ممنون.

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
صرف احساس عشق و علاقه براي زندگي مشترك كافي نيست. عشق و علاقه بايد مورد تأييد عقل و منطق قرار گيرد، زيرا عشق و علاقه بدون در نظر گرفتن موضوعاتي مانند:
شرايط و موقعيت سني، تحصيلي، اقتصادي، اطلاع از روابط والدين و اعضاي ازدواج کرده، تناسب فرهنگي، شخصيت اصلي و دروني خود طرف مقابل (انتظارات، علاقه ها ، خواسته ها ، و موضوعات مهم زندگي) يک نوع وابستگي است. در وابستگي تمام اين موضوعات ناديده گرفته شده و يا اگر متوجه مشکلي در اين موضوعات بالا شديد، به دليل وابستگي ناديده و يا به نفع خودتان توجيه خواهيد کرد.
بنابراين سعي کنيد با خويشتن داري و خود کنترلي شرايط خودتان را از نظر تحصيلي و اقتصادي در سطح مطلوب برسانيد، زيرا ممکن است با شروع دوران نامزدي فرصت اتمام يک مقطع تحصيلي و پيدا کردن موقعيت شغلي نداشته باشيد و باعث استرس و نگراني از اين جهت شويد و از ازدواج زودهنگام پشيمان شويد.
بايد مهارت هاي جرأت ورزي و مقابله با کم رويي را از منابع اينترنتي و کتاب هايي با همين عنوان بگيريد و تمرين کنيد. با افکار منفي نسبت به درميان گذشتن موضوع علاقه مندي به فرد مذکور مبارزه کنيد. با خودگويي مثبت اين موضوع را با يکي از اعضاي خانواده که از نظر عاطفي به شما نزديک تر است مطرح کنيد. سعي کنيد که با خويشتن داري و خودکنترلي ازدواج خودتان را در مسير منطقي و استاندارد قرار دهيد. به صورت جزيي و دقيق نسبت به موضوعات بالا اطلاعات کامل پيدا کنيد و بعد اقدام به ازدواج کنيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مدتي است كه بر اثر فشارهاي بي حدّ و اندازه ي جنسي مبتلا به درد كثيف خودارضايي شده ام.

با سلام. جواني هستم 18 ساله كه امكان ازدواج برايم فراهم نيست ( به هيچ وجه ) و در زندگي سعي بر اين داشتم كه فردي درستكار باشم. هميشه ياد خدا و ياد مرگ در دلم وجود دارد و لحظه اي از عشق خدا خالي نمي شوم. اما با اين حال مدتي است كه بر اثر فشارهاي بي حدّ و اندازه ي جنسي مبتلا به درد كثيف خودارضايي شده ام. تلاش هاي فراوان ... تنبيه و شكنجه ي خودم ... فرار از گناه ... هيچكدام تغييري در اين بيماري من نداشته است و ترك ان به مدت كوتاهي انجام مي گيرد. گاهي اوقات احساس مي كنم اگر اين عمل را انجام ندهم يا به گناه ديگر و بزرگتري كشيده خواهم شد يا بر اثر فشار زياد خواهم مرد. باور كنيد كه من در هنگام انجام گناه هم عاشق خدا هستم و از خودم و عملي كه انجام مي دهم متنفرم. ولي انگار اختيارم را به كل از دست داده ام و هيچ گونه تسلّطي بر خود ندارم. چند بار اقدام به خود كشي كردم اما ترس از گناه خود كشي مانع از انجام آن شد. چند بار اقدام كردم به بدن خود آسيبي وارد كنم تا از اين گناه رها شوم اما نشد. من در هنگام انجام اين گناه غالباً گريه مي كنم و از اينكه از فرمان خدا سرپيچي نموده و به اين عمل زشت مي پردازم به شدت در رنج و عذاب دائمي هستم. هزاران بار توبه كردم ولي توبه شكستم. التماس مي كنم كمكم كنيد. خسته شدم از گناه. اين كوله بار زشتي بر دوشم سنگيني مي كند. ديگر تاب نافرماني ندارم . التماس ميكنم كمكم كنيد ....

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خودارضايي يكي از انحرافات جنسي است كه داراي عوارض روحي و جسمي فراواني مي باشد، از جمله؛ افسردگي و بي حالي و ضعف بينايي ، ضعف قواي جسماني ، آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏ هاى جنسى و توليد مثل، بيماري هاى مقاربتى‏، عقيم شدن‏، كم خونى، كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛ كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛ پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏، اضطراب، افسردگى‏، پرخاشگرى و بداخلاقى‏، يأس از زندگى‏، از بين رفتن خلاقيت‏ ها، توانايى‏ ها و سركوب شدن استعدادها، عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏ هاى فكرى، هوس بازی و بى‏ بندوبار شدن، افت تحصيلى‏، بزهكارى و ...
عواملي مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحريك زا از قبيل (دست ورزي با آلت تناسلي، پوشيدن لباس هاي تنگ، نگاه كردن به مناظر شهوت آلود مانند نگاه كردن به فيلم هاي مبتذل، نگاه به نامحرم، قرار گرفتن در تنهايي، وارونه خوابيدن، گوش دادن به موسيقي هاي شهوت برانگيز، خوردن بعضي از غذاهاي شهوت زا و... ) ، عقده حقارت، مساعد نبودن محيط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ايمان و ناآگاهى از پيامدهاى خودارضايى مي تواند باعث بروز اين بيماري خانمان سوز شود.
گفته ايد: "تلاش هاي فراوان براي فرار از خود ارضايي داشته ام اما هيچ كدام تاثيري نداشته و ترك آن به مدت كوتاهي انجام مي گيرد. قادر به کنترل شهوت نيستم".
اين سخن صحيح نيست. بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيش تر افراد مبتلا به استمنا اظهار كرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين كار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند كه ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي كه حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز گسترش مي يابد. انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيش تر بر خواسته هاي خود مي باشد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت: همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه اراده انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجه ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجه اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است". ( 1)
بنابراين بايد خود را باور كنيد. ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه كنند و به حال طبيعي برگردند.
روان شناسان مى ‏گويند: براى ترك يك عادت بد، حتماً بايد به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشين عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى بايد درست در همان ساعاتى كه انگيزه آن در مبتلايان توليد مى‏ شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفريح، رفتن پيش دوستان و بيرون آمدن از خلوت و تنهايي ) كه براى چنين ساعاتى از قبل پيش بينى كرده ‏اند بروند.( 2)
در بخشي ديگر از نامه خود نوشته ايد :" من در هنگام انجام اين گناه غالبا گريه مي كنم و از اينكه از فرمان خدا سرپيچي نموده و به اين عمل زشت مي پردازم به شدت در رنج و عذاب دائمي هستم . هزاران بار توبه كردم ولي توبه شكستم"
بيش تر افرادي كه دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند:
از گذشته و از عوارض جسمي و رواني.از اين رو احساس نا اميدي مي كنند ، در حالي كه نبايد تصوّر كنند بعد از چند بار توبه و شكستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهكار باز است و امكان بازگشت فراهم مي باشد.
اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شكستي باز آي
احساس خجلت و شرمندگي در برابر خداوند نسبت به پيشينه‏ هاي سوء خود از بهترين حالات روحي و معنوي و زمينه ساز توبه و جلب رحمت و عنايت پروردگار است. البته ضمن آن كه انسان همواره بايد از گذشته‏ هاي سوء نگران و نسبت به آينده خود نيز بيمناك باشد. در عين حال خوف و اندوه هرگز نبايد به گونه ‏اي باشد كه انسان را مأيوس ونااميد از رحمت گسترده خداوند سازد. چه اين خود گناهي كبيره و دامي ابليسي است. هميشه به ياد داشته باشيد كه گناه تان هر چه بزرگ باشد، اما به بزرگي رحمت و عظمت الهي نمي رسد، پس جايي براي يأس و نا اميدي نيست.
غرق گنه نااميد مشو ز دربار ما كه عفو كردن بود در همه دم كار ما
توبه شكستي بيا ،هر آن چه هستي بيا اميدواري بجو ز نام غفار ما
امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترين افراد پيش خدا گناهكاراني هستند كه بيش تر در معرض گناه بوده و توبه كرده اند».
كافي است از صميم دل توبه كنيد. بر ترك گناه تصميم بگيريد. اگر اين اتفاق بيفتد، مانند كسي هستيد كه اصلاً گناهي مرتكب نشده است. البته ترك عادت نامطلوب به طور ناگهاني و دفعي امكان پذير نيست، بلكه هرگونه تغيير نيازمند فرصت بخشيدن و گذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پيش برويد و از ادامة كار خسته نشويد.
توبه از هر گناهي و از جمله استمنا دو رکن اساسي دارد:
1- پشيماني بر گناه؛
2- عزم بر ترک آن.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «توبه به دل پشيمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( 3)
اولين گام در ترک استمنا اميد به نجات از دام اين بيماري است. به گواهي پزشکان و بسياري از افرادي که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طريق صحيحي وارد شويد، نجات از آن مانند ديگر اعتياد‌ها مسلّم و حتمي است. البته اين عادت که سال‌ها به صورت طبيعت ثانوي در آمده، يک شبه از سر به در نمي‌رود، ولي به تدريج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهي آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصميم، اراده و صبر در برابر خواسته‌هاي نفساني است. اگر قبلاً تصميم گرفته‌ايد ،ولي باز آن را شکسته‌ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با در نظر گرفتن سرانجام اين گناه و بررسي تمام جوانب مسئله و بسيج کردن تمام نيروهاي معنوي خود، به خصوص ايمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنيد . با جديت وارد عمل شويد. با زبان جاري کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است. با ترک اين عادت ناپسند مشکلات رفتاري شما نيز برطرف خواهد شد.
سعي کنيد خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشي بسپاريد. بر نقاط قوّت خود تأکيد و اصرار ورزيد تا از اين طريق اعتماد به نفس و خود باوري شما تقويت گردد.
راهکار هاي عملي:
اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد ، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد . به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد به اين منظور:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد. شب‏ ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد. اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏ هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد. مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد، قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد. مطمئن باشيد صرف تماس آب و صابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد. از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
5- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
6- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما، پياز، فلفل، تخم‏ مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
7- از نگاه كردن و دست‏ ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
8- هرگز به رو نخوابيد.
9- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
10- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
11- هيچ‏گاه بي كار نباشيد. هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
12- روزه بگيريد. حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد، روزه مستحبي بگيريد. اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏ حجم‏ ترين نوع غذاها اكتفا كنيد. وعده غذايي خود را كم كنيد.
13- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
14- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
15- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
16- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد . احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.
17- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد. رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
18- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكّر كنيد.
19- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
20- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد. مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد. براي مثال مجموعه كتاب‏ هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏ شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
21- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
22- نماز و عبادات خود را هيچ گاه ترك نكنيد.
23- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
24- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد. بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد.
25- بعد از موفقيت در ترک، حتي به طور موقت، خود را تشويق نماييد. مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد، جايزه اي به خود بدهيد (مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد). اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد.
براي تان آرزوي موفقيت داشته و دعاتان مي كنيم. ما را از نتيجه كارهاي خود با خبر كنيد.

پي نوشت ها:
1. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه كاظم عمادي، ص 81 ـ 80.
2. ناصر مكارم شيرازى، مشكلات جنسى جوانان، ص 169 .
3. غررالحکم، ج 1، ص 93.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها