خجالت

یکی از صفات انسانی و الهی که رابطه تنگاتنگی با ایمان دارد صفت حیاء است و زمانی ایجاد می شود که فرد حضور شخص دیگری را حس کند که ناظر بر اعمال وی می باشد.
منظور از شرم و حیاء، و کارکردهای آن

پرسش:
منظور از شرم و حیاء چیست و چه کارکردهایی دارد؟
 

پاسخ:
در گلستانِ وجودِ انسان، گُلی خوش‌بو و نایاب به نامِ حیا وجود دارد. 
حیا صفتی است که از درکِ حضورِ ناظری آگاه، سرچشمه می‌گیرد. این ناظر می‌تواند خداوندِ مهربان، ائمه معصومین، فرشتگانِ الهی، نفسِ خویشتن و یا دیگر انسان‌ها باشد. انسانِ باحیا حتی در خلوت و تنهایی، در برابرِ آفریننده هستی و وجدانِ خویش، احساسِ مسئولیت می‌کند و از هرگونه عملِ ناشایست، دوری می‌گزیند. حیا، در تعاملاتِ انسان با دیگران نیز نقشی اساسی ایفا می‌کند. انسانِ باحیا، در گفتار و رفتارِ خود، همواره احترامِ دیگران را حفظ می‌کند و از هرگونه رفتاری که موجبِ آزرده‌خاطر شدنِ آن‌ها شود، پرهیز می‌نماید.
در فرهنگِ غنیِ اسلام، حیا، مفهومی ژرف و فراتر از صرفِ احساسِ شرم و خجالت در انسان است. حیا ستون شخصیت انسان است. هر چه این ستون استوارتر باشد، بنای شخصیت نیز وزین‌تر و باشکوه‌تر خواهد شد. در پرتو حیا، رفتار انسان سنجیده‌تر و متین‌تر می‌گردد و از هر آنچه باوقار و آراستگی شخصیت مغایر باشد، دوری می‌گزیند.

فطری بودن حیا
انسان به‌طور فطری تمایل دارد که از هرگونه نقص و عیبی مبرا باشد و در نظر دیگران به‌عنوان فردی کامل و بدون ایراد شناخته شود. او از اینکه عیوب و نقاط ضعفش برملا شود و مورد تمسخر و سرزنش دیگران قرار گیرد، احساس شرم و خجالت می‌کند؛ بنابراین، حیا به‌عنوان یک بازدارنده عمل می‌کند و مانع از آن می‌شود که انسان مرتکب کارهای زشت و ناپسند شود، چراکه می‌داند انجام این کارها موجب آشکارشدن عیوبش و درنتیجه پشیمانی و سرافکندگی او خواهد شد. در قرآن کریم، داستان حضرت آدم و حوا به‌عنوان نمونه‌ای از بروز حیا در انسان ذکرشده است. زمانی که حضرت آدم و حوا از میوه ممنوعه تناول کردند، متوجه عورت خود شده و برای پوشاندن آن از برگ درختان استفاده کردند. این واقعه نشان می‌دهد که حیا ریشه در فطرت انسان دارد و از احساس شرم نمودن به خاطر آشکارشدن عیوب ناشی می‌شود.

اسباب حیا
عقل
پیامبر اسلام می‌فرمایند: «فتَشَعَّبَ مِنَ العَقلِ الحِلمُ و مِنَ الحِلمِ العِلمُ و مِنَ العِلمِ الرُّشدُ و مِنَ الرُّشدِ العَفافُ و مِنَ العَفافِ الصِّیانَهُ و مِنَ الصِّیانَهِ الحَیاءُ و مِنَ الحَیاءِ الرَّزانَهُ و مِنَ الرَّزانَهِ المُداوَمَهُ عَلَى الخَیرِ و مِنَ المُداوَمَهِ عَلَى الخَیرِ کَراهِیَهُ الشَّرِّ و مِن کَراهِیَهِ الشَّرِّ طاعَهُ النّاصِحِ»، (1)«عقل موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتن‌داری و از خویشتن‌داری، حیا و از حیا، وقار و از وقار، مداومت بر عمل خیر و تنفّر از شرّ و از تنفّر از شر، اطاعت نصیحت‌گوی، حاصل می‌گردد».

ایمان
از امام باقر علیه‌السلام نقل‌شده است: «الحیاءُ والایمانُ مقرونانِ فی قَرْن فاذا ذَهَبَ اَحَدُهما تَبِعَهُ صاحبُهُ»، (2)«حیا و ایمان قرین یکدیگرند، پس هرگاه یکی از آن‌ها برود دیگری نیز خواهد رفت».

آثار و کارکردهای حیا
در روایات اسلامی، حیا به‌عنوان کلید بسیاری از خوبی‌ها و برکات معرفی‌شده است. ازجمله آثار و فواید آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

پیشگیری از گناه: 
حیا مانع از آن می‌شود که فرد به سمت گناه و اعمال ناشایست کشیده شود. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «الحَیاءُ یَصُدُّ عَنِ فِعلِ القَبیحِ»، (3)«حیا، از کار زشت، بازمی‌دارد».

عفت و پاک‌دامنی: 
حیا موجب حفظ عفت و پاک‌دامنی در برابر گناهان و شهوات می‌شود. امام علی علیه‌السلام می‏فرماید: «علی قدر الحیاء تکون العفه»، (4) «عفت و پاک‌دامنی به‌اندازه شرم و حیای انسان است».

کلید خوبی‌ها: 
فرد باحیا تمایل بیشتری به انجام کارهای خیر و نیکو دارد. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «الْحَیاءُ مِفْتَاحُ کلِّ الْخَیرِ»، (5)«شرم کلید هر خیری است».

محوکننده خطاها: 
حیا باعث می‌شود که انسان از انجام کارهایی که خلاف اخلاق و شرع هستند خودداری کند. امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند:  «الْحَیاءُ مِنَ اللَّهِ یمْحُو کثِیراً مِنَ الْخَطَایا»، (6)«شرم از خدا بسیاری از خطاها و گناهان را محو می‌کند».

محافظت از عذاب: 
امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «الْحَیاءُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی تَقِی [یقی من] عَذَابَ النَّارِ»، (7)«شرم از خدا  [انسان را] از عذاب آتش مصون می‌دارد».

پوشیده شدن عیب:

امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَنْ کسَاهُ الْحَیاءُ ثَوْبَهُ خَفِی عَنِ النَّاسِ عَیبُهُ»، (8) «هر که شرم، جامه‌اش را بر او بپوشاند، عیب او از مردم پنهان ماند».

حفظ اعتدال: 
حیا صفتی نیکوست، اما افراط‌وتفریط در آن مذموم است. برخی بدون تفکر و بدون توجه به حیا، هر کاری انجام می‌دهند. برخی نیز به بهانه حیا از انجام امور نیک خودداری می‌کنند.

افراط در حیا:
حیا، همچون سکه‌ای دو رو دارد که یک‌ روی آن ارزشمند و نیکو و روی دیگرش مذموم و ناپسند است. در یک‌سو، حیا به‌مثابه گوهر گران‌بهایی است که انسان را به‌سوی احترام به دیگران، فروتنی، عفت، صداقت و درستکاری رهنمون می‌سازد و درنهایت، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد؛ اما در سوی دیگر، حیا می‌تواند به مانعی در برابر پیشرفت و تعاملات اجتماعی تبدیل شود. زمانی که حیا به حد افراط برسد، به خجالت و ترس تبدیل‌شده و مانع از ابراز عقیده، پرسش و پاسخگویی و حتی انجام وظایف و تکالیف می‌شود. بر همین اساس رسول اکرم صلی‌الله و علیه و اله حیاء را دو قسم کرده و فرموده‌اند: «الحیاء حیاءان؛ حیاءُ عقلٍ و حیاءُ حُمقٍ و حیاءُ العقلِ العلمُ و حیاءُ الحُمقٍ الجهل»، (9)«حیاء بر دو قسم است حیاء عاقلانه و حیاء احمقانه. حیاء عقلانی ناشی از علم و حیاء احمقانه ناشی از جهل است».

حیای ناپسند
امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «لا یَستَحیِی العالِمُ إذا سُئلَ عمّا لا یَعلَمُ أن یَقولَ: لا عِلمَ لی بِهِ»، (10)«عالم هرگاه از او سؤالی شود که پاسخش را نمی‌داند، از اینکه بگوید: «پاسخش را نمی‌دانم»، شرم نمی‌کند». در روایت می‌خوانیم: «ثَلَاثٌ لَا یُسْتَحْیا مِنْهُنَّ: خِدْمَهُ الرَّجُلِ ضَیفَهُ، قِیامُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ لِأَبِیهِ وَ مُعَلِّمِهِ، طَلَبُ الحَق و اِن قَلّ»، (11)«سه چیز است که نباید از آن شرم کرد: ازجمله خدمت کردن به مهمان، برخاستن از جای خود برای پدر و معلم و درخواست حق خود اگرچه اندک باشد».

تفاوت حیا با خجالت:
1. حیا از درک نقص و اشتباه ناشی می‌شود، درحالی‌که خجالت از ترس قضاوت دیگران ناشی می‌شود.
2. افراد باحیا می‌توانند با پذیرش ضعف‌های خود بر آن‌ها غلبه کنند، در حالی که افراد خجالت‌زده ممکن است در حلقه رفتارهای منفی خود گرفتار شوند.
3. حیا به فرد کمک می‌کند تا در مسیر درست قدم بردارد، درحالی‌که خجالت می‌تواند مانع از رسیدن به اهداف او شود.

نتیجه:
حیا صفتی نیکوست که در اسلام بسیار مورد تأکید قرارگرفته است. حیا در حوزه‌های مختلف زندگی اخلاقی نقشی بازدارنده دارد. در مقابل حیا، صفت رذیله بی‌حیایی قرار دارد. ریشه حیا در تمایل فطری انسان به کمال و بی‌عیب‌ونقص بودن نهفته است. حضور خدا و درک عظمت او، شرم انسان از گناه را بیشتر می‌کند. انسان از کسانی که مقام بالا یا موقعیت اجتماعی ممتازی دارند، بیشتر خجالت می‌کشد. گاهی حتی از اطلاع کودک از گناهمان خجالت می‌کشیم، اما از اطلاع خدا خجالت نمی‌کشیم. 
علت این امر، عدم درک عمیق عظمت خداوند است. حیا، گوهرِ گران‌بهایی است که انسانِ مؤمن را به‌سوی سعادت و رستگاری رهنمون می‌شود. این صفتِ والا، در پرتوِ ایمانِ راستین، در وجودِ انسان ریشه می‌دواند و میوه‌هایِ نیکِ تقوا و پاکی را به بار می‌آورد.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. الحرانی، محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه، تحف العقول، بتصحیحه والتعلیق علیه الغفاری، علی‌اکبر، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الثانیه،1404 – ق، ص 15.
2. المجلسی، الشیخ محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ١٤٠٣ هـ. ق، ج 71، ص 331.
3. ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1375. ه ش، ج 1، ص 717.
4. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دارالکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410 ق، ج 1، ص 451.
5. همان، ص 30.
6. همان، ص 83.
7. همان، ص 121.
8. همان، ص 620.
9. الحرانی، محمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبه، تحف العقول، بتصحیحه والتعلیق علیه الغفاری، علی‌اکبر، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، الطبعه الثانیه،1404 – ق، ص 45.
10. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم، دارالکتب الإسلامیه، چاپ دوم،1371 ق، ج 1، ص 9.
11. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، قم، دارالکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410 ق، ج 1، ص 330.
 

با سلام، دانشجویی 19 ساله هستم که به یکی از هم دانشکده ای هایم علاقه مندم، اما نمی خواهم رابطه مان دوست دختر-دوست پسری باشد از طرفی نمی توانم به خانواده بگویم(خجالت می کشم) لطفا راهنمایی کنید، ممنون.

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
صرف احساس عشق و علاقه براي زندگي مشترك كافي نيست. عشق و علاقه بايد مورد تأييد عقل و منطق قرار گيرد، زيرا عشق و علاقه بدون در نظر گرفتن موضوعاتي مانند:
شرايط و موقعيت سني، تحصيلي، اقتصادي، اطلاع از روابط والدين و اعضاي ازدواج کرده، تناسب فرهنگي، شخصيت اصلي و دروني خود طرف مقابل (انتظارات، علاقه ها ، خواسته ها ، و موضوعات مهم زندگي) يک نوع وابستگي است. در وابستگي تمام اين موضوعات ناديده گرفته شده و يا اگر متوجه مشکلي در اين موضوعات بالا شديد، به دليل وابستگي ناديده و يا به نفع خودتان توجيه خواهيد کرد.
بنابراين سعي کنيد با خويشتن داري و خود کنترلي شرايط خودتان را از نظر تحصيلي و اقتصادي در سطح مطلوب برسانيد، زيرا ممکن است با شروع دوران نامزدي فرصت اتمام يک مقطع تحصيلي و پيدا کردن موقعيت شغلي نداشته باشيد و باعث استرس و نگراني از اين جهت شويد و از ازدواج زودهنگام پشيمان شويد.
بايد مهارت هاي جرأت ورزي و مقابله با کم رويي را از منابع اينترنتي و کتاب هايي با همين عنوان بگيريد و تمرين کنيد. با افکار منفي نسبت به درميان گذشتن موضوع علاقه مندي به فرد مذکور مبارزه کنيد. با خودگويي مثبت اين موضوع را با يکي از اعضاي خانواده که از نظر عاطفي به شما نزديک تر است مطرح کنيد. سعي کنيد که با خويشتن داري و خودکنترلي ازدواج خودتان را در مسير منطقي و استاندارد قرار دهيد. به صورت جزيي و دقيق نسبت به موضوعات بالا اطلاعات کامل پيدا کنيد و بعد اقدام به ازدواج کنيد.