مشاوره

سلام خسته نباشید لطفاکمکم کنید دختری 25 ساله هستم 1 ساله خودارضایی میکنم ازخودم خسته شدم چندروزه نمازم هم دیگه نمیخونم پیش خداخجالت میکشم خسته شدم

پرسش: گناه کبيره شرح
دختري 25 ساله هستم. 1 ساله خودارضايي مي کنم ..........

پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي ترك خودارضايي با نكات زير توجه نماييد:
1- اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد . در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است . اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است ، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. دختر مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. در پيشگاه خداوند عزيز و دوست داشتني هستيد. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده است.
4ـ احساس گناه اگر چه نشان از وجدان پاك و نفس لوامه شما دارد، اما احساس افراطي گناه به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد که فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيک و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن که به گناه بيش تر سوق دهد.
5ـ مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
6ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد. در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند . اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
7ـ منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
8ـ به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
9ـ به خدا سوء ظن نداشته باشيد. به جاي ترس بيمارگونه از خدا،‌ با انجام اعمال پسنديده،‌ سعي در تقرب بيش تر به او نماييد. خداوند همه گناهان را مي‌بخشد . بزرگ ترين گناهان شما از اين امر مستثنا نيست.
10- تصور بسته بودن راه توبه نيز چيزي جز يأس و نا اميدي از رحمت بي پايان الهي كه بزرگ ترين گناه است، نتيجه نمي دهد. مطمئناً‌ گناه شما هر چه زياد و بزرگ باشد، به بزرگي عظمت رحمت الهي نيست.
11- تحت هيچ شرايطي حتي اگر چند مرتبه در روز نيز به اين عمل مبادرت كنيد، نماز خود را ترك نكنيد. نماز نه تنها اميد را در قلب شما نگه مي دارد و به واجب و تكليف ديني خود نيز عمل كرده ايد، بلكه همان گونه كه در آيات قرآن آمده است، وسيله اي براي ياري و موفقيت شما در تمام مراحل زندگي و از جمله حل اين مشكل خواهد بود؛ بنابراين از اكنون به خواندن نماز بر گرديد . تحت هيچ شرايطي آن را ترك نكنيد . نمازهاي قضاي خود را نيز به مرور زمان بخوانيد.
12- براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد.
13ـ سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
14ـ به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در ادامه توجه شما را به مقاله اي در زمينه خودارضايي جلب مي نمايم:
خود ارضايى يكى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود. در پيدايى آن علل مختلفى دخالت دارد مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحريك زا، عقده حقارت، مساعد نبودن محيط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ايمان و ناآگاهى از پيامدهاى خودارضايى.
خودارضايي عوارض جسمي و روحي و رواني زيادي دارد.
بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيش تر افراد مبتلا به استمنا اظهار كرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين كار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند كه ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي كه حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز گسترش مي يابد . انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيش تر بر خواسته هاي خود مي باشد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه اراده انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجه ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجه اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است". ( 1)
بنابراين بايد خود را باور كنيد. ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه كنند و به حال طبيعي برگردند.
روان شناسان مى‏گويند: براى ترك يك عادت بد، حتماً بايد به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشين عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى بايد درست در همان ساعاتى كه انگيزه آن در مبتلايان توليد مى‏شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفريح، رفتن پيش دوستان و بيرون آمدن از خلوت و تنهايي ) كه براى چنين ساعاتى از قبل پيش بينى كرده‏اند بروند.( 2)
راهکار هاي عملي:
توبه از هر گناهي و از جمله استمنا دو رکن اساسي دارد:
1- پشيماني بر گناه؛
2- عزم بر ترک آن.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «توبه به دل پشيمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( 3)
اولين گام در ترک استمنا اميد به نجات از دام اين بيماري است. به گواهي پزشکان و بسياري از افرادي که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طريق صحيحي وارد شويد، نجات از آن مانند ديگر اعتياد‌ها مسلّم و حتمي است. البته اين عادت که سال‌ها به صورت طبيعت ثانوي در آمده، يک شبه از سر به در نمي‌رود، ولي به تدريج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهي آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصميم، اراده و صبر در برابر خواسته‌هاي نفساني است. اگر قبلاً تصميم گرفته‌ايد ،ولي باز آن را شکسته‌ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با در نظر گرفتن سرانجام اين گناه و بررسي تمام جوانب مسئله و بسيج کردن تمام نيروهاي معنوي خود، به خصوص ايمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنيد . با جديت وارد عمل شويد . با زبان جاري کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است. با ترک اين عادت ناپسند مشکلات رفتاري شما نيز برطرف خواهد شد.
سعي کنيد خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشي بسپاريد . بر نقاط قوّت خود تأکيد و اصرار ورزيد تا از اين طريق اعتماد به نفس و خود باوري شما تقويت گردد.
اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد ، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد . به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد به اين منظور:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد . اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد ، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد. مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد، قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد. مطمئن باشيد صرف تماس آب و صابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
5- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
6- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
7- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
8- هرگز به رو نخوابيد.
9- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
10- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
11- هيچ‏گاه بيكار نباشيد . هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
12- روزه بگيريد . حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ، روزه مستحبي بگيريد . اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد . وعده غذايي خود را كم كنيد.
13- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
14- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
15- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
16- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد . احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.
17- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد . رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
18- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
19- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
20- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد . مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد . براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
21- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
22-به معاد و قيامت فكر كنيد.
23- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
24- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد . بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد . بي‏علت در خيابان‏هاي آلوده پرسه نزنيد .
25- بعد از موفقيت در ترک ، حتي به طور موقت ، خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد ، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد.
موفق و مويد باشيد.

پي نوشت ها:
1. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه كاظم عمادي، ص 81 ـ 80.
2. ناصر مكارم شيرازى، مشكلات جنسى جوانان، ص 169 .
3. غررالحکم، ج 1، ص 93.

با سلام و خسته نباشید می خواستم بدانم دخترهایی که در سایت همسریابی نام خودشان را می نویسند از لحاظ شرعی مشکل دارد و همان خواستگاری زن از مرد تلقی می شود و دیکر اینکه ایا این دختران با بی حیا هستند که دنبال همسر می کردند با تشکر لطفا به سوااتم واضح و روشن پاسخ فرمایید چون مدتی است مغزم رو مشغول کرده که من هم این کار رو بکنم یا نه؟؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دختراني که در سايت همسر يابي نام خودشان را مي نويسند و خود را براي ازدواج معرفي مي كنند، از لحاظ شرعي اشکال ندارد. دنبال همسر خوب بودن، نشان از بي حيايي نيست، اما بايد مراقب چنين سايت هايي باشيد. بسياري از سايت ها با دريافت اطلاعات و عكس ها از دختران، از آن سوء استفاده مي كنند، يا در اختيار كساني قرار مي دهند كه انسان هاي درستكاري نيستند.
نامه هايي از دختران فريب خورده در اين سايت ها داشتيم كه قصد خودشان خير بوده است، اما متأسفانه اغفال شده اند.
برخي از فريب ها و اغفال ها مربوط به سايت ها نبوده، بلكه مربوط به افرادي بوده كه به بهانه ازدواج، اطلاعات دختران را دريافت كرده اند و با ايجاد روابط پنهاني و مستقيم از آن ها بهره برداري كرده اند.
اگر سايت ها به صورت رسمي و تحت نظارت سازمان هاي رسمي باشند و اطلاعات زيادي از شما نخواهند، خوب است. اما نبايد به ايجاد روابط مستقيم و پنهاني و... بينجامد.
بهترين و مطمئن ترين نوع ازدواج ها براي دختران، از راه خواستگاري رسمي و به شكل سنتي و با اطلاع خانواده ها است.
موفق باشيد .

 

امام جواد عليه السلام: امروز و فردا كردنِ بسيار ، سرگردانى است. تحف العقول

 

پرسش 1:
َشرايط ازدواج شرح
در مورد اينکه دختري شرايط ازدواجش را يکي حق طلاق با زن و ديگري آزادي کامل حتي مسافرت هاي برون مرزي بدون اجازه شوهر داشته باشد ،چه جوري او را قانع کنيم؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز :
شرايط اين دختر بسيار مشکوک و غير مطمئن به نظر مي‌رسد.
بديهي است گذاشتن اين شرايط نه يک تقاضاي ساده و معمولي بلکه از فلسفه زندگي و نحوة نگرش ايشان به روابط زن و شوهر در خانواده حکايت دارد كه اصلاً نمي تواند با نظام خانواده در اسلام هماهنگ باشد.
اگر کمي از فضاي احساسي که در آن هستيد، فاصله بگيريد، درخواهيد يافت که «آزادي کامل حتى مسافرت‌هاي برون مرزي بدون اجازه شوهر»، بستر بسياري از رفتارهاي نابهنجار در آينده‌اي نزديک را فراهم مي‌آورد. اين موضوع حتى در صورت اقناع صد در صدي ايشان (يعني قبول اجازه گرفتن از شوهر در سفرهاي آتي) مشکل‌ساز خواهد بود.
حتى اندک باقيمانده‌ اين تفکر غير مسئولانه سايه‌هايي از ترديد بر انتخاب همه‌ جانبه و ملاک‌مند شما خواهد افکند. قانع کردن ايشان به اجازه گرفتن ،بحثي انحرافي به نظر مي رسد، چرا که در صورت پذيرش و اقناع اوليه ايشان نيز هيچ ضمانت اجرايي براي پايبندي و تعهد ايشان به اين مسئله در ادامه زندگي وجود نخواهد داشت.
تشکيل زندگي موفق مبتني بر انتخاب دقيق و ملاک‌مند‌ شما مي باشد. بيش از آن که انتخاب شما عقلاني باشد ،احساسي است و اين در آينده‌اي نزديک چه بسا به ضرر شما تمام خواهد شد.
در ازدواج موفق شرايط «اينجا» و «اکنون» همسر ملاک است . نمي‌توان به اميد هواي تازه تر به تغيير پس از ازدواج دل‌ خوش کرد.
در زمينه اجازه حق طلاق به صورت مطلق نيز اين مشكل به نحو حادتر بروز خواهد كرد. شايد ايشان حق طلاق را در شرايط خاص ، مانند كتك زدن ، اعتياد همسر و... بخواهد كه اين تا اندازه اي موجه است ، اما حق طلاق به طور مطلق دادن به زن ، نه با عقل سازگار است ، نه با شرع و نه با عرف و نظام و ساختاري خانواده در اسلام و نظام اجتماعي.
ساده ترين دليل آن اين است كه زن با ازدواج ، حق گرفتن مهريه را به صورت كامل دارد . هر زمان خواست بايد شوهر به او بدهد ، حال ما به چنين زني ( با صرف نظر از شخص خاص) اجازه بدهيم كه هر وقت خواست طلاق بگيرد، نتيجه آن كاملاً‌ روشن است. زن مي تواند با دليل و بدون دليل طلاق بگيرد. در اينجا هيچ مسئوليتي متوجه او نيست‌، بلكه مي تواند سود و منفعت نيز ببرد ، اما مرد با ازدواج تعهدات بسياري را پذيرفته و نمي تواند به راحتي طلاق دهد.
از جنبه هاي عاطفي و احساسي بودن زنان و زود تصميم گرفتن و... صرف نظر مي كنيم كه به راحتي مي توانند طلاق بگيرند ، يا تحت تأثير ديگران قرار گيرند.
با توجه به همين مسائل ، اسلام حق طلاق را به صورت مطلق به زنان نمي دهد.
وجود اين شرط در خانواده ، بدون در نظر گرفتن همه آن موارد آسيب زا ، نظام خانواده را متزلزل و مديريت و اقتدار مرد را درون خانواده از بين مي برد كه براي هيچ خانواده اي حتي زنان و فرزندان نيز مثبت و مفيد نيست و بستر بسياري از اختلافات و کشمکش‌هاي آينده خواهد شد.
در هر صورت حق انتخاب با شماست . گوشه هايي از افق آينده را براي تان بيان كرديم تا بتوانيد بهتر و آگاهانه تر تصميم بگيريد.
ازدواج با دختري با شرايط ساده تر و با مولفه هايي را كه معقول‌تر و کم‌آسيب‌تر است ، از نظر دور نداريد.

 

امام جواد عليه السلام: هر كه گوش به گفته سخنگويى دهد ، در واقع او را پرستيده است . اگر [آن سخنگو] از خدا بگويد ، خدا را پرستيده ، و اگر از شيطان بگويد ، شيطان را پرستيده است. تحف العقول

 

پرسش 1:
شهوت شرح شهوت جنسي داره ديونم مي کنه و نمي دونم بايد چي کار کنم.

پاسخ:

بي ترديد يکي از نيرومندترين غرايز، نيروي شهوت و غريزه جنسي است. اين نيرو که از ابتداي تولد به صورت نهفته در وجود آدمي به وديعه نهاده شده است، تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بي تحرکي را پشت سر مي گذارد، اما به محض شروع دوران نوجواني آرام، آرام زمان بيداري و شکفتگي آن فرا مي رسد و رفته رفته تمامي وجود نوجوان را در بر مي گيرد و بر تمامي رفتار او اثر مي گذارد. به همين دليل غريزه جنسي و نيروي شهوت فرد را با مشکلاتي مواجه مي سازد.
براي تعديل و کنترل غريزه جنسي راه هاي متعددي وجود دارد که به برخي اشاره مي کنيم. اما کنترل غريزة جنسي به صورتي که منطبق با فطرت انساني باشد، امري ممکن و در عين حال پيچيده و دشوار است. آن هايي که از مباني اخلاقي و معنوي محکم و متيني برخوردارند و نيز از شرايط خانوادگي خوب و مطلوبي از حيث ارزش هاي اخلاقي بهره مند هستند و اراده قوي دارند، به خوبي مي توانند از پيامدهاي منفي آن مصون باشند.
براي کنترل غريزه جنسي هم خود فرد و هم والدين و اطرافيان مسئوليت دارند. آن چه مربوط به شما مي شود و سؤال شما از اين زاويه است عبارتند از:
1-دوري از محيط هاي آلوده و ناسالم
يکي از عوامل انحرافات جنسي و به طور کل انحرافات اخلاقي، محيط آلوده و محرک هاي شهواني است. محيط از طريق وارد نمودن عناصر محرک در گرايش هاي انحرافي، منجر به طغيان غريزه جنسي در جوان مي شود. مسايلي از قبيل بدحجابي، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخي از سريال هاي تلويزيوني و فيلم هاي خارجي و هم چنين استفاده نادرست از اينترنت در تحريک شهوت و غريزه جنسي جوان مؤثر است .شايد براي برخي نوجوانان يادآوري و تذکر مسايل ديني و اخلاقي چيزي بيهوده و غير ضروري تلقي شود، زيرا آن ها نه در فکر سلامت خويش هستند و نه مسايل اخلاقي و ديني را مي پذيرند، اما شما که روحيه مذهبي داريد و همين مسأله باعث شد با ما جهت حل مشكل تان مكاتبه كنيد، اگر واقعاً مي خواهيد از جواني تان به خوبي استفاده کنيد و در راه درست و سالم گام برداريد، سعي کنيد از محيط هاي آلوده و ديدن عوامل تحريک کننده، جداً پرهيز نماييد.
2- دوري از خيال پردازي
تحقيقات نشان مي دهد که بيشتر انحرافات به خصوص در زمينه مسايل جنسي از فکرهاي ناسالم و خيال پردازي هايي که جوانان قبل از خواب رفتن دارند، ناشي مي شود. اگر جوان قبل از آن که به خواب برود، فکرش به خود و مسايل و موضوعات مربوط به دوره جواني، معطوف گردد، کم کم به انحرافات کشيده خواهد شد. بنابراين، يکي از روش هاي پيشگيري از انحرافات اين است که برنامه خواب به صورت دقيق تنظيم شود . تا زماني که خواب بر شما غالب نشده ، به رختخواب نرويد. وقتي به رختخواب برويد که کاملاً خسته و آمادة خواب هستيد. لازمة اين کار اين است که در طول روز مشغول فعاليت هاي مهم بوده و به اندازه کافي کار کرده باشد.
طبيعي است اگر جوان با خستگي به رختخواب نرود، به ناچار مدت زماني را در بستر بيدار خواهد ماند تا به تدريج به خواب رود . چون افکار و انديشه هاي شهواني و تحريک آميز معمولاً در اين مواقع به سراغ جوان مي آيند، تنظيم ساعات خواب براي جوان، ضرورت خاصي مي يابد. يکي از روان شناسان در اين باره مي گويد: نيمه اول شب بيش از نيمه دوم آن به بدن نيرو مي دهد . بنابراين بايد از آن به نحوي مفيد استفاده شود. صبحگاهان به محض اينکه از خواب بيدار شديد. بي درنگ از بستر برخيزيد . توجه داشته باشيد که بامدادان بيدار ماندن در بستر خواب، بسيار زيان بار است. جسم را سست و ناتوان مي سازد و وسوسه هاي شوم در دل فرد ايجاد مي شود.
3- استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت
يکي از زمينه هاي پيدايش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفاده نادرست آن ها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولاني و بي برنامه نوجوانان را عاصي و سرگردان مي کند. آن ها به تدريج سرخورده و مأيوس مي شوند و در نتيجه به دنياي درون خويش پناه مي برند و در کنج خلومت و انزوا راهي براي مشغوليت خود مي جويند.
4- بر خورداري از روابط سالم انساني
جوانان و نوجواناني که روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بي بند و بار دوست و رفيق هستند، کم کم به انحرافات کشيده مي شوند و تحت تأثير امور شهواني قرار مي گيرند. نفوذپذيري جوانان از دوستان و همسالان بيش از ساير گروه ها است. در سنين بلوغ صحبت هاي آهسته و در گوشي بين نوجوانان بيش تر مي شود . محور اين گفتگوها، غالباً مسايل جنسي و امور شهواني است که به صورت مخفيانه و به دور از انظار بزرگ ترها طرح مي شود. براي پيشگيري از انحرافات اخلاقي سعي کنيد از دوستي هاي آلوده و مشکوک جداً پرهيز نموده و با افراد سالم و مذهبي ارتباط برقرار نماييد.
5 -پرورش تقوا و معنويت در وجود خويش
همه آنچه بيان شد، به نحوي مي توانند در پيشگيري از انحرافات اخلاقي و طغيان شهوت و غريزه جنسي نقش داشته باشند، اما آن چه بيش از همه ضروري است و به صورت زيربنايي در شخصيت و رفتار جوان مؤثر است، پرورش معنويت و تقويت ايمان و تقواي الهي است. در عصري زندگي مي کنيم که جهان به شدت در ماديات فرو رفته و غرق در جاذبه هاي نفساني و امور شهواني گرديده است. در شرايط کنوني، خلأ عظيم و هولناکي از اخلاق و معنويت پديد آمده و تمامي مشکلات انسان ها نيز از همين جا ناشي شده است.
اگر با تقويت ايمان و نيروي اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقويت گردند، بخشي از مشکلات آنان به ويژه در زمينة مسايل اخلاقي و شهوت و غريزة جنسي درمان مي شود.
اگر نوجوان از ته دل باور نمود که تمام اعمال و رفتار او را خدا مي بيند و بر اساس عملکرد افراد به آن ها پاداش مي دهد و سعادت و خوشبختي انسان به دست خودش مي باشد، احتمال اينکه مرتکب گناه نشود ، بسيار است.
تا زماني که نيروي ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، هيچ ضمانتي از شهوت و انحرافات اخلاقي وجود ندارد. به خصوص در وضعيت کنوني که عوامل تحريک کننده بسيار است. بنابراين قبل از هر چيزي سعي کنيد نيروي ايمان و تقوا را در وجود خويش بارور کنيد. اگر فکر و ذهن شما متوجه خدا باشد و هميشه نماز خود را اول وقت انجام دهيد، خداوند شما را ياري مي کند تا از هر گناهي مصون بمانيد و تحت تأثير شهوت و غريزه جنسي قرار نگيريد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر؛ نماز انسان را از هر گونه آلودگي و عمل زشت و گناه دور نگه مي دارد». نماز واقعي نه تنها والاترين عامل کنترک شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقي تلقي مي شود، بلکه عامل تهاجمي عليه انحرافات و شهوت ها نيز محسوب مي گردد.
اميد است با رعايت اين نکات و به خصوص توجه به تقوا و نماز بتوانيد غريزه جنسي و حس شهوت را در خويش کنترل و مهار نماييد ،تا زمان و فرصت مناسب براي ازدواج فراهم گردد.
علاوه بر راهکارهاي ارائه شده که رعايت آن ها مي تواند به شکل زير بنايي اين مشکل را برطرف کند ، توصيه هاي کاربردي تر به اختصار ارائه مي شود:
1 - مراقب نگاه تان باشيد.
2 - از خلوت با نامحرم، سخن گفتن و شوخي کردن با آن ها خودداري کنيد.
3 - از فکر کردن، تصور و تخيل جنس مخالف و مسايل جنسي خودداري کنيد.
4 - از نگاه کردن به تصاوير و فيلم هاي تحريک کنند خودداري کنيد.
5 - از شوخي هاي جنسي و محرک پرهيز کنيد.
6- در خوردن غذاهاي محرک و داراي کالري زياد مانند خرما، پياز، فلفل و... به حداقل اكتفا كنيد.
7 - براي تعديل نيروي جنسي خود حتماً ورزش و تحرک جسماني و کار فيزيکي و بدني را در زندگي روزمره خود لحاظ کنيد.
8- روزه گرفتن موجب کاهش نيروي جنسي مي شود .سعي كنيد يك يا دو روز در هفته روزه بگيريد.
9- اوقات فراغت خود را با انجام كارهاي هنري، فني، و... پر كنيد.
10- گوش ندادن به آوازها و موسيقي‏هاي تحريك ‏كننده و مبتذل.
11- براي تمام اوقات شبانه روز خود برنامه‏اي منظم و تدوين كنيد. هيچ زماني را بدون برنامه قبلي سپري نكنيد زيرا براي آن اوقات شيطان برنامه‏ريزي مي‏كند.
12- سعي کنيد در طول روز با وضو باشيد و از نورانيت آن استفاده کنيد.
13- با شركت در مجالس مذهبي، دعا، خواندن نمازهاي نافله و نافله شب پيوسته در صدد تقويت نيروي ايمان خود باشيد.
14- انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، شفاي هر دردي است. به سرعت كار هر پريشاني را رو به سامان مي‏برد . زخم‏هاي پنهان را التيام مي‏دهد. همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا مي‏برد.بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات نجات مي‏بخشد.
موفق باشيد.

 

امام رضا عليه السلام: كسى كه در جستجوى روزىِ بيشتر كوشد تا نانخورِ خود را كفايت رساند ، مزدش از مجاهد در راه خدا بزرگ‏تر است. تحف العقول

 

پرسش 1:
درمانده شرح
نذر کرده بودم که اگه حاجتم برآورده بشه ،يه قران خيلي بزرگ بخرم و ختم کنم.
توي خواب مي بينم که به يکي از دوست هاي نزديکم مي گم: از قرآن هاي بزرگ خيلي خوشم ميا د .........
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خواب مي تواند نتيجه افکار روزانه شما باشد ، چون بسياري از چيزهايي كه انسان در خواب مي بيند ، تمايلات ، افكار ، حوادث ، خواسته هاي روزانه و... است .تعبير خاصي براي آنها نيست ؛ بنابراين نمي توان روي هر خوابي (بيشتر خواب ها) حسابي باز كرد. سعي نماييد مرز خواب ها را با واقعيات و حقايقي كه با آن روبرو هستيد ، جدا كنيد.
شايد ان شاء الله خواب شما تعبير خوبي داشته باشد . قرآني كه‌ آرزو مند هستيد‌ ، يا از معارف و بركات قرآن به نحو شايسته و بزرگ و با عظمتي بهره مند شويد.

سلام من مجید هستم . راستش من یه مشکلی داشتم که نمیتونستم به خانوادم یا کسه دیگه بگم . من 20 سالمه و یک دختر عمو دارم که هم سنمه . من خیلی دوسش دارم و حاضرم به خاطرش هر کاری بکنم . و از علاقه اش به خودم زیاد چیزی نمیدونم . و هیچ نظر جنسی به او ندارم و اونو فقط به خاطر ازدواج میخوام . حالا سوال اصلیه من اینکه با توجه به مسایل ژنتیک و ازدواج فامیلی این ازدواج صلاح من است یا خیر ؟ ( خیلی دوسش دارم و به سختی میتونم ازش دل بکنم ) خیلی ممنون ، منتظر جواب هستم .

پاسخ: با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز
شك نكنيد كه اين نوع رويكرد به مقوله همسر گزيني بسيار غير دورانديشانه و آسيب زاست .نمي توان بدون پرداخت هزينه سنگين از پيامدهاي عاطفي آن در امان ماند. رويكرد درست به مقوله همسر گزيني انتخاب عاقلانه و به دور از فضاي احساسات و عواطف است. موفقيت شما در امر ازدواج در گرو انتخاب ملاكمند و معيارمند شماست . نمي توان با عشق پيشيني دست به انتخاب عقلاني زد.
موانع پيدا و پنهان بر سر راه اين ازدواج احساسي به عدم همخواني ژنتيكي منحصر نمي گردد . موانعي مانند تعلق خاطر ايشان به ديگري يا عدم موافقت والدين و فقدان مقدمات اوليه ازدواج (اتمام تحصيل، سربازي و اشتغال و مسكن و ...) و عدم تناسب سني ... بر سر راه آن قرار دارند.
توصيه مي شود با توجه به احتمالات گوناگون از هر گونه سرمايه گذاري رواني بر ايشان به شدت بر حذر باشيد . به جاي تشديد عشق به تعديل آن بپردازيد. از هم اكنون فكر فردا كنيد و با درايت و دورانديشي بيش تر از ناكامي هاي احتمالي پرهيز نماييد.
اين دختر مانند هر دختر ديگري داراي نقاط قوت و ضعف مي باشد . نبايد عشق شما به فيلتري ذهني براي ناديده گرفتن معايب احتمالي ايشان مبدل گردد.
متأسفانه عشق زود جنبيده شما ثمره اي جز تلاطم روحي، انتظار فرسايشي و البته رفتارهاي ملتمسانه و غيرعزتمندانه براي شما نخواهد داشت.
ضروري است ضمن تعديل عواطف و احساسات خود براي مشاوره تخصصي در زمينه ژنتيك به مراكز مشاوره با همين نام مراجعه نماييد(جلسه اول به تنهايي و در صورت صلاحديد والدين طرفين جلسات بعدي به همراه ايشان). مشاوره نوشتاري در زمينه مسايل ژنتيكي بسيار ناكارآمد است .چيزي جز احتملات بي پايه نيست.
توصيه كلي ما (در شرايط كنوني كه بيست سال بيش تر نداريد) تمركز زدايي كامل از موضوع ازدواج (به ويژه با اين دختر) و تمركز بر تهيه مقدمات ازدواج ،چه با اين دختر يا هر دختر ديگر است. اگر شبانه روز در زمينه به دست آوردن مقدمات ازدواج بكوشيد ،بسيار بهتر و كارآمدتر از آن است كه شبانه روز عمر خود را مصروف مسايلي همچون همخواني ژنتيكي يا عدم آن نماييد. بر فرض اين كه جواب آزمايش ژنتيك شما مثبت باشد، هيچ چيز خاصي اتفاق نيفتاده ، چرا كه موفقيت ازدواج شما متوقف بر همين يك مسأله نيست . ده ها مسأله فرعي يا اصلي ديگر باقي مانده است

با سلام و سپاس ازاعتماد به ما و ارتباط با اين مركز.
با نظر مي رسد كه اين علاقه و دوستي با هدف ازدواج صورت مي گيرد، چون در غير اين صورت مسايل و مشكلاتي كه در ذيل خواهد آمد، چندين برابر خواهد شد.
اگر هدف از دوستي و علاقه اقدام براي ازدواج باشد، بايد به چند نكته و آسيب هاي مسئله پيش رو توجه داشته باشيد:
1- عشق از مفاهيم بسيار پيچيده است و از نظر روان‌شناسي چندان امر مثبتي قلمداد نمي‌شود. آنچه که به ترويج و تشديد اين مسئله هزار تو دامن مي‌زند ، تعريف و تمجيدها بي‌حساب و کتابي است که از مفهوم عشق در سريال‌ها، فيلم‌ها، رمان‌ها، ترانه‌ها، شعرها، حکايت‌هاي تاريخي و... مي شود و انگيزه ها و مجرك هاي جنسي نيز آن را تشديد مي كند. انگيزه هاي دروني و عاطفي نيز به‌ آن دامن مي زند . اين مسئله باعث گشته ماهيت واقعي عشق در پس پرده خيال‌پردازي‌ها مغفول بماند. بسياري از دختران و پسران در وادي جانکاه آن گرفتار آيند.
2- اصل علاقمندي و عشق، نه يک اصل ماورايي و رمانتيک، بلکه ناشي از يک اصل بسيار ساده روان‌شناختي است. اين اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتي دو نفر براي مدتي در مجاورت يکديگر قرار مي‌گيرند، به تناسب و توافق ويژگي‌هاي شخصيتي طرفين و همچنين شرايط فيزيولوژيک آن دو ، به هم علاقمند مي گردند. صرف علاقمند شدن نشانگر وقوع هيچ حادثه و رويداد خاصي نيست . به هيچ عنوان نمي توان بر روي آن حساب باز کرد. به عبارتي روانشناسانه تر ‌ماهيت عشق بسيار پيچيده است . اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد ، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار و افکار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته ، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند) مي‌گردد، يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است ،جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) در مي‌آيد . انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق دارد.
بنابراين صرف دوست داشتن و علاقه يک طرفه هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه فوق العاده (عشق) يک طرفه است، يا حتي عشق دو طرفه اي که بر مباني عقلي و شناختاري استوار نيست.
3- احتمال يک طرفه بودن اين عشق کم نيست. اصرار بر عشق يک طرفه نيز چيزي جز خودکشي رواني محسوب نمي‌گردد، البته اگر عشق دو طرفه هم باشد، در اصل ماجرا تفاوت چنداني نخواهد بود.
4- عشق و علاقه حتي اگر دو طرفه باشد، مبنا و پايه محكمي براي ازدواج در آينده نيست؛ زيرا عشق و علاقه ها، انسان را از تصميم گيري صحيح و منطقي دور مي سازد. بسياري از واقعيت ها را كه بايد در نظر گرفته شوند، ناديده مي گيرند. سعي در توجيه رفتارها و عملكردهاي معشوق خود دارند و ...، همه اين مسايل زماني روشن مي شود كه واقعيت هاي زندگي پس از ازدواج خود را نماين مي سازد.
5ـ اگر عشقتان يک طرفه باشد و در صدد دو طرفه کردن آن برآييد (يعني علاقه خود را علني نماييد) به نوعي در حق آن دختر جفا کرده‌ايد، چرا که دختري را که احتمالاً مشغول به امور زندگي مي‌باشد، ناخواسته وارد يک جريان عشقي کرده‌ايد. دختر معصوم که روحش از همه جا بي‌خبر است، در اوج فعاليت‌هاي تحصيلي به وادي پر مشغله و جانکاه عشق و تعلقات عاطفي و رواني در مي غلتد.ترديدي نيست که اين اقدام غير متعهدانه شما تبعاتي براي ايشان در پي دارد. تبعاتي مانند انتظار فرسايشي چند ساله، وابستگي هاي عاطفي و خارج کردن وي از مسير سلامت رواني، ارمغان عشق عجيب شما به ايشان تلقي مي گردد.
از راه به در کردن هر انساني (هرچند به نظر شما مثبت ازريابي گردد) عواقب ناخوشايندي به همراه خواهد داشت. چرا بايد يک نفر ديگر تاوان ناآرامي دروني مرا بپردازد؟
6ـ از آن جا که اين گونه مسائل شما را خواسته يا ناخواسته وارد برخي از خطوط قرمز الهي و عرفي خواهد کرد، توصيه مي کنم تجديد ديدارهاي بي ثمري را که بهترين سال هاي عمر شما به هدر مي دهد، با همتي بالاتر به صفر برسانيد. از نظر ما روانشناسان کليدي ترين راه براي زندگي سالم و بي دغدغه ،ترک هر گونه وابستگي افراطي( حتي به پدر و مادر و فرزند و...) مي باشد.
7ـ وابستگي شما به غير خدا حتي اندازه يک سر سوزن چيزي جز تشديد حالت افسرده‌وار در شما ندارد . عظمت وجودي خود را بالاتر از آن بدانيد که در برابر يک خلق ناچيز (مثل دختر) خرج نماييد و به عشق خود برچسب‌هاي مثبت و دل خوش‌نما نچسبانيد.
8ـ همان طور که اصل مجاورت باعث ايجاد و تشديد علايق افراطي مي‌گردد، اصل عدم مجاورت و به صفر رسانيدن ديدارها (هرچند در ابتدا بسيار سخت به نظر آيد) بهترين راه درمان عشق مي‌باشد، پس توصيه مي‌شود در حد امکان براي بازيابي عملکرد سابق ديدارها را به صفر برسانيد.
9- اين احتمال وجود دارد که در کوتاه مدت يا ميان مدت در صدد بر آييد که به نحوي ايشان را ترغيب به ازدواج با خود نماييد. در درجه اول توصيه ما ( با توجه به نکات بالا) عدم ورود بي واسطه شما به اين عرصه مشكل زا مي باشد. در صورت اصرار شما بر اين امر، گزينه پادرمياني ديگران براي رايزني و کشف نظر ايشان است. اين مسئله نيز بر خلاف ظاهر ساده اش بسيار هزينه بر است . در خيلي موارد درست از آب در نمي آيد و چه بسا به ضرر شما تمام خواهد شد. متأسفانه راهکارهاي ديگر نيز به همين ميزان آسيب زا است. در زمينه ورود مستقيم شما(از طريق صحبت رو در رو ،نامه، تلفن،پيامک، ايميل و ....) به اين وادي پر آسيب بايد گفت: ابراز درونيات خود و اطلاع داشتن يا نداشتن ايشان از عاشق‌پيشگي شما اگر چه به ظاهر يک مشکل شما را حل مي‌کند ، ولي ده ها مشکل جديد براي شما و ايشان فراهم مي‌آورد. مشکلاتي مثل:
أ ـ ناکامي بيشتر به خاطر بر ملا شدن يک طرفه بودن عشق؛
ب ـ درگير کردن بي‌مورد ايشان با اين موضوع عشقي و خارج کردن ايشان از روال طبيعي زندگي خود؛
پ ـ تشديد رابطه‌اي نفس‌گير که فرجامش به هيچ وجه مشخص نيست؛
ت ـ کاهش شديد عملکرد طرفين به خاطر تشديد عشق؛
ث ـ عوارض بسيار منفي ناشي از احتمال بالاي منجر نشدن اين عشق به ازدواج به احتمال 90/0 (که خود توضيح مفصل مي‌طلبد)
ج ـ ناديده گرفته شدن ديگر ملاک هاي ضروري براي زندگي پايدار در صورت ازدواج و دهها مشكل ديگر.
هشدارهاي تلخ و شکننده که شايد به ذايقه شما به هيچ وجه خوش نيايد، به هيچ وجه نافي ازدواج شما با ايشان نمي باشد، بلکه بيانگر اين است براي موفقيت در اين نوع ازدواج هاي پر دامنه بازسازي شخصيتي، اصلاح رفتارهاي آسيب زا و ترميم خلاهاي عاطفي و رعايت نکات بالا ضروري به نظر مي رسد.
***********
تكميل پاسخ:
روابط دختر و پسر پيش از ازدواج،داراي آفت ها و آسيب هاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. از جمله؛
1-فقدان شناخت درست و واقع بينانه:
معمولا ادعا مي شود اين گونه روابط و دوستي ها به انگيزه ازدواج شكل مي گيرد ، ولي با كمي دقت فهميده مي شود،روح حاكم بر اين دوستي ها عشق ورزي كور است ، نه خرد ورزي. اين نوع انتخاب كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد.
2-ايجاد جو بدبيني:
دختر و پسر نسبت به هم پس از ازدواج اعتماد نداشته و احتمال وجود رابطه اي ديگر را مي دهند.
3-افت تحصيلي يا ركود علمي:
به علت تمركز و توجه صرف به ديدارها و ملاقات حضوري و تلفني مانع بزرگي براي رشد و ترقي علمي ايجاد مي شود.
4-عدم استقبال از تشكيل خانواده:
اين گونه روابط و دوستي ها معمولِِا به انگيزه تفنن و سر گرمي شكل مي گيرد . در خلال آن از خود باوري و زود باوري دختران سوء استفاده مي شود. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث مي شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند.
5-اضطراب،تشويش و احساس نگراني:
در دوستي هاي موجود بين دختران و پسران به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر اين مسئله، اين گونه دوستي ها با مخاطرات رواني گوناگون از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افكار ديگري چون احساس گناه و نگراني از تهديداتي كه توسط پسر براي فاش كردن روابطش با دختر صورت مي گيرد ، تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال دارد.
6-محروميت از ازدواج پاك:
دختراني كه در پي اين روابط هستند ، معمولآ به جرم آلودگي به اين روابط ،شرايط ازدواج پاك را از دست مي دهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد مي كند.
بنابراين ارتباط دختر و پسر پيش از ازدواج و به قصد ازدواج با توجه به آسيب هاي آن درست نيست و عواقب ناگواري خواهد داشت.
موفق باشيد.

با سلام بنده قصد ازدواج با فرد طلبه ایی رو دارم اما خانواده‌ام شدیدا مخالف هستند ، من به طور نا‌ محسوس با این فرد ارتباط دارم و قصد دارم تا چند سال آینده که مستقل تر شدم با این فرد ازدواج کنم ، اما مادرم من رو تهدید کردن که اگه با این فرد رابطهٔ غیر مستقیم از طریقه دوستان یا رابطهٔ مستقیم داشت باشم من رو نفرین می‌کنن ، من از نفرین مادر و عواقب آن میترسم اما از سمت دیگه واقعاً عاشق هستم و قصدم ازدواج است ، من چی‌ کار باید بکنم. با توجه به اینکه قصدم ازدواج هست و تماس در حد تلفن و مادرم گفتن اگر تماس داشته باشم منو نفرین می‌کنن آیا من مورد نفرین قرار میگیرم ؟

پرسش 1:
ا بنده مورد نفرين مادرم قرار مي گيرم ؟ شرح : از نفرين مادر و عواقب آن مي ترسم .........
پاسخ:
1@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر چه علاقه مندي به شخص خواستگار براي يك ازدواج موفق، يكي از پايه هاي ازدواج است، اما چنانچه علاقه بيش از حد و به صورت عشق و علاقه شديد در آيد، نه تنها مثبت نگريسته نمي شود، بلكه از جهات متعددي مشكل‌ آفرين و غير موفق در ازدواج و تشكيل خانواده خواهد شد؛ بر اين اساس عشق و علاقه شديد نشان هيچ حادثه و اتفاق ويژه اي نيست كه بتوان بر اساس آن پايه و بنيان محكم و استواري براي زندگي آينده ساخت. يكي از مشكلات چنين عشق و علاقه اي ناديده گرفتن معيارها براي ازدواج و عدم شناخت درست از شخص مورد نظر است كه براي ازدواج و همسري انتخاب كرده است؛ به همين جهت احتمال بسيار دارد كه مادر يا افراد ديگرخانواده تان به دلايل خاصي(كه شايد به گونه ديگر اظهار مي دارند) شخص مورد نظر را شايسته ازدواج تان نمي بينند. ممكن است برادرتان به جهت شناخت نزديك تر و بيش تر دلايلي داشته باشد كه نتوانسته براي شما بيان نمايد.
بنابراين اجازه مي خواهم به عنوان يک روان شناس کمي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شما نظري بيفکنم. اميد است، ناراحت نشده و در آن بيش تر تأمل نماييد.
1ـ تجربه ميلياردها انسان قبل از شما و تجربه ميلياردها انسان بعد از شما مؤيد اين مطلب است که علاقمند شدن به جنس مخالف در کسري از دقيقه هم ممکن است. همه ما انسان‌ها مي‌توانيم به راحتي يک آب خوردن به جنس مخالفان علاقمند کرديم. در شرايطي که چشم‌ها و ذهن‌ها تيز است ، براي يافتن همسري مناسب، با چشم بر هم زدني مي‌توان عاشق غير همجنس شد، شايد بيش ترين مقوله‌اي که در هر کوي و برزن به تبليغ و ترويج و البته تطهير و تقديس آن پرداخته شده ، علاقه افراطي (که برخي از آن تعبير به عشق مي کنند) است. ده‌ها انگيزه دروني (که مهم‌ترين آن انگيزه جنسي است ، چون در اکثر موارد بدون انگيزه جنسي عشق معنا نمي‌يابد) و انگيزه‌هاي بيروني وجود دارد که به اين تمايل در ما دامن مي‌زند.
2ـ لطفاً از خودتان اين سؤالات را بپرسيد و خودتان نيز (بدون کمک آن پسر) به آن پاسخ دهيد.
ا) آيا موانعي جدي همچون عدم همخواني خوني و ژنتيکي بر سر راه شما نخواهد بود؟
ب) آيا ملاک‌مندي و معيارمندي در اين ازدواج به صرف يک علاقمندي تأمين شده است و ده‌ها ملاک عمومي و اختصاص را مي‌توان با يک تعلق خاطر ناديده گرفت؟
ج) آيا علاقمندي شما به ايشان به فيلتري ذهني براي نديدن يا کم رنگ ديدن معايب ايشان و پررنگ ديدن محاسن ايشان مبدل نشده است؟
د) آيا اين امکان وجود نداشت که در فضاي معقول‌تر و با رضايت خانواده به خواستگاران احتمالي‌تان (که نمره‌اي بهتر از ايشان مي‌گيرند) جواب مثبت دهيد؟
ه) آيا صدها هزار دختر و پسري که فرجامي جز طلاق عاطفي يا قانوني پيوندشان نداشته‌اند ،کم تر از شما و ايشان به يکديگر علاقمند بوده‌اند؟
و) آيا اين امکان وجود ندارد که مصالح و حکمت هاي الهي در پشت پرده مخالفت منطقي يا غير منطقي پدر و مادر و برادر نهان شده باشد؟
و ده‌ها سؤال ديگر.
البته همه اين موارد به معناي نفي ازدواج شما با ايشان نيست، بلكه به معناي دقت بيش تر در مقوله عشق و علاقه و در نظر گرفتن شرايطي است كه براي يك ازدواج موفق لازم است.
اصل علاقمندي، نه يک اصل ماورايي و رمانتيک، بلکه ناشي از يک اصل بسيار ساده روان‌شناختي است. اين اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتي دو نفر براي مدتي در مجاورت يکديگر قرار مي‌گيرند، به تناسب و توافق ويژگي‌هاي شخصيتي طرفين و همچنين شرايط فيزيولوژيک آن دو ، به هم علاقمند مي گردند. صرف علاقمند شدن نشانگر وقوع هيچ حادثه و رويداد خاصي نيست . به هيچ عنوان نمي توان بر روي آن حساب باز کرد. به عبارتي روانشناسانه تر ‌ماهيت عشق بسيار پيچيده است . اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد ، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار و افکار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته است، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند) مي‌گردد يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است ، جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) در مي‌آيد . انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق دارد.
آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه افراطي (عشق) است.
اسلام معتقد است هر دختر پاکي مثل شما بايد با حفظ نگاه و روابط پنهاني خود از نامحرم و کنترل احساسات و هيجانات عاطفي و... ، ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني را از ابتداي کار جلوگيري نمايد. اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه افراطي يک طرفه يا دوطرفه، وابستگي افسرده‌وار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، ازدواج بي‌اساس نخواهد بود،
توصيه مي‌شود با دور شدن موقتي (هر چند 1 ساعت) از فضاي احساسي و واقع شدن در فضاي منطقي به روند بيش‌روي خود نظري دورانديشانه بيفکنيد.
هشدارهاي بالا به هيچ وجه نافي ازدواج شما با ايشان نيست . مي‌توانيد با يک جمع‌بندي، پرونده ارتباطي‌تان را هر چه سريع تر (در يک بازه زماني محدود )به سمت انصراف قطعي يا ازدواج قطعي خاتمه دهيد.
بنابراين با صرف نظر از مخالفت مادر يا افراد ديگر خانواده، اين نوع ازدواج ها كه بر پايه عشق و علاقه و روابط پنهان و... شكل مي گيرد، در معرض آسيب هاي بسيار است.
اما مسئله موافقت و مخالفت والدين در ازدواج از ديدگاه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد .از ديدگاه روان شناختي نه تنها عدم مخالفت و يا موافقت والدين (به خصوص والدين پسر)ضرورت است، بلکه شرط انجام يک ازداوج موفق، رضايت و همراهي مستمر والدين و حتي پس از ازدواج است. چه بدون تحصيل رضايت آن دو ،هر يک از دختر و پسر در انجام يک عمل خطير که نيازمند همراهي و تأييد ديگران است، بدون پشتوانه مي مانند و اين خود آغاز اضطراب ناخواسته و ورود آفات است.
چه بسا فرزنداني که با وجود فراهم بودن تمام شرائط يک ازدواج موفق ،چون رضايت والدين را ندارند ،نتوانند زندگي شيرين و همراه با پيشرفتي را پيش روي داشته باشند. بهره مندي از رضايت والدين از نظر ارزشي و فرهنگي ، پشتوانه روحي براي جوانان در مسير ازدواج است تا اين راه را با اطمينان خاطر و پشت گرمي کامل طي نمايند.
کم ترين تأثير روان شناختي اين نوع مخالفت آن است که به ميزان دل نگراني و اضطراب يک جوان مي افزايد. جواني که از ازدواج آرامش را مي خواست ،همان ميزان آرامش دوران تجرد را نيز از کف مي دهد . هميشه در حال دل نگراني و اضطراب به سر مي برد. اضطراب هم شکننده است و هم استمرار آن موجب سست شدن بنيان وجودي فرد مي گردد. او را اندک اندک تا مرز نابودي پيش مي برد.
اضطراب هاي آني و گذرا رفتار آدمي را مختل مي نمايد . اضطراب طولاني مدت و مزمن خود آدمي را نابود مي کند و از پاي در مي آورد. پس جلب رضايت والدين در ازدواج ضروري است . حضور اين عامل موجب دلگرمي جوانان به ازدواج و برخورداري آن ها از اطمينان به خود و جرأت به عمل و آرامش گشته، راه بهره مندي از پشتوانه والديني و تجارب آن ها و دلسوزي و نيک انديشي شان را هموار مي نمايد.
خرمني از خوبي ها و دانش و تجربه و مصلحت انديشي دلسوزانه و حتي پشتوانه اقتصادي را فرا روي دو جوان نيازمند تمام اين نيکي ها مي گذارد . مخالفت والدين با ازدواج يعني محروميت از تمام اين نكات مثبت و ارزنده . چشم پوشي از آن به هيچ وجه به صلاح نيست.
ازدواج بي بهره از سرمايه رضايت والدين،ازدواج بي بهره از موفقيت کامل خواهد بود.
آيا به محض مخالفت والدين با ازدواج بايد از آن دست شست؟ نه بلکه بايد در تحصيل رضايت آن ها کوشيد. بايد بررسي کرد که علت مخالفت شان چيست؟ آيا دليلي قانع کننده براي مخالفت دارند؟ اگر شما باشيد و عقل فارغ از محبت و عشق آيا جوابي براي مخالفت آن ها داريد ؟ مخالفت شان را به جا و مقتضي مي دانيد و محصول عاقبت انديشي پيران تجربه مي شماريد ؟ اگر در عمق نهانخانه وجدان آن گاه که با خود خلوت مي کنيد، مخالفت آن ها را به جا مي شماريد ، تسليم حق شويد.از اصرار بر تصميم غلط خود دست مي کشيد.
اينكه گفتيد « از سمت ديگه واقعاً عاشق هستم » نه تنها نكته مثبت براي ازدواج و تشكيل خانواده در آينده نيست، بلكه به نظر ما روان شناسان و حتي از نظر جامعه شناسي و طبق آمارهاي رسمي ،نكته منفي بسيار از زوج هاي جوان قبل از ازدواج است.
اينكه بگوييد« قصدم ازدواج است» توجيه كننده تمام روابط و تصميم هاي شما نخواهد بود. يك كار خوب هم بايد قصد خوبي براي آن باشد و هم بايد اصل كار خوب باشد. بنابراين قصد خوب تان تنها مي تواند تصحيح كننده قصدتان باشد، نه كارتان. ممكن است كارهاي شما خارج از عرف اجتماعي يا حتي حدود شرعي شكل گيرد.
اگر حتي مخالفت خانواده را نداشتيد ، ازدواجي كه بر اساس علاقه شديد و عشق ايجاد مي شود ، با آسيب ها و خطرات جدي مواجه است . عاقلي كه مي خواهد براي زندگي هميشگي خود در آينده تصميم بگيرد ، نبايد از آن غفلت كند.
اولين توصيه ما پيش از انجام هر كاري آن است كه بايد از علاقه شديد و احساس و عشقي كه پيدا كرده ايد، بيرون آييد تا بتوانيد هم خود به شناخت و تصميم بهتر برسيد و هم نحوه برخورد با خانواده خود را اصلاح كرده ،بتوانيد به راهكارهاي بهتري در ارتباط با خانواده و حتي راضي كردن ‌آن ها دست يابيد.
پس از اين مرحله به توصيه ها و مطالب بيان شده در ذيل توجه كنيد.
چرا پدر و مادرها در مورد ازدواج يا حتي شخص مورد علاقه ما مخالف‌اند؟
عمدتاً دو نوع دليل براي مخالفت‌ها وجود دارد:
1 . مخالفت بر پايه تعصّب و بدون منطق
گاهي پدر و مادرها بدون در نظر گرفتن خواسته‌هاي منطقي فرزندان شان و به صرف علاقه، براي کودکان ديروزشان تصميم مي‌گيرند، مثلاً چون از قبل، زوج ديگري را براي جوان خود پيش‌بيني کرده‌اند، نامزد مورد نظر پسرشان را نمي‌پذيرند.
البته هميشه مخالفت‌ها براي ازدواج به اين خاطر نيست که خانواده، شخص ديگري را در نظر دارد؛ بلکه گاهي دلايل ديگري دارند.
2 . مخالفت بر پايه شناخت و منطق
گاهي اوقات، دليل مخالفت خانواده‌ها، کاملاً اصولي و منطقي است. پدر و مادرها به شناخت دقيقي از روحيات فرزند خود و مقتضيات و تجربيات زمان و زندگي دست يافته‌اند. با تکيه بر دانسته‌هاي خود، ابراز مخالفت مي‌کنند. گاهي مخالفت‌ها اصلاً بر سر افراد نيست؛ بلکه خانواده معتقد است که جوان آن ها هنوز آمادگي لازم براي ازدواج را ندارد.
گاهي نيز مخالفت خانواده، به دليل شخص منتخب فرد است. هم کُفو بودن، ايمان و داشتن شرايطي که بتوان زوجين را به تفاهم برساند، نكاتي است که مدّ نظر خانواده‌هاست؛ ولي جوانان به آن دقّت کافي ندارند. سطح تحصيلات طرفين، فرهنگ خانواده‌ها، اعتقادات شخصي و... معيارهايي است که بعضاً از سوي جوانان، ساده در نظر گرفته مي‌شوند، امّا مي‌توانند نتايج شگفت‌آوري را در خانواده به جا بگذارند.
مي‌توان باور کرد جواني که بيش از بيست سال است با فرهنگ يک خانواده، بزرگ شده و با عادات و خُلقيات آنان خو گرفته است، به يکباره تغيير يابد و يا اصلاً هيچ يک از ويژگي‌هاي خانواده خود را به ارث نبرد؟
وقتي اختلافات، به اوج خود مي‌رسند که هيچ يک از طرفين، حاضر به گفتگو و پذيرش راه حل‌هاي منطقي طرف ديگر نيست. هر کدام، حق را از آنِ خود مي‌دانند و نمي‌توانند شرايط و روحيات طرف مقابل را درک نمايند. گاهي عدم تفاهم متقابل، مي‌تواند شرايط وخيمي را براي تمامي اعضاي خانواده به وجود آورد . محيط آرام‌بخش خانواده را ـ که براي تعالي تمامي افراد آن تلاش مي‌کند ـ، به نقطه عکسي تبديل نمايد.
در صورت عمل به توصيه ها و فارغ شدن از فضاي عاشقانه و قطع ارتباط براي يك مدت محدود جهت تصميم گيري صحيح و عاقلانه، چنانچه نتيجه براي ازدواج مثبت باشد، پيشنهاد ما اين است کسي را واسطه قرار دهيد تا با مادرتان صحبت کند . اگر ايشان راضي نشد ،براي رضايت خدا از اين تصميم صرف نظر کن.

 

امام هادي عليه السلام: چون خداوند خير بنده‏اى را بخواهد ، هرگاه [آن بنده] مورد گلايه واقع‏شود ، بپذيرد. تحف العقول

 

پرسش 1:
نذر شرح سلام خسته نباشيد من در دوران دانشگاه به پسري علاقه مند شدم که نظر مساعدي نسبت به من نداشت من و اون هيچ رابطه اي با هم نداشتيم اما من به او ابراز علاقه کردم که اهميتي برايش نداشت الان دانشگاه تمام شده آيا من مي توانم با نذر نياز و دعا يعني با ترک يکسري گناهها و انجام يکسري مستحبات و توسل به ائمه ازدواج با اونو از خدا بخواهم ياچنين چيزي را خواستن احمقانه است خواهش مي کنم به سوال من نخنديد من چون به قادر بودن خدا به هر کاري اعتقاد دارم اين سوال را پرسيدم؟

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما ؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دعا و راز و نياز هميشه و در هر حال مطلوب و پسنديده است، خواه در حال رفاه باشيم يا در سختي. حاجتي و مشکلي داشته باشيم و يا گنجي همانند قارون و مُلک و قدرتي همچون سليمان(ع) برخوردار باشيم.
ترک همه گناهان (نه تنها يک سري گناهان) و انجام همه واجبات، تکليف و وظيفه است و اين دو است که انسان را به خدا نزديک مي‌کند. هيچ عملي نزد خدا پسنديده‌تر و ارزنده‌تر از انجام واجبات و ترک گناهان نيست و در رتبه و درجه بعد،‌ترک برخي مکروهات و انجام بعضي مستحبات قرار دارد.
نذر کردن با توجه به اين محور و معيار امري مطلوب و پسنديده است، ليکن به دليل بي‌خبري ما از آينده و از واقعيت‌هايي که در پشت پرده غيب قرار دارد بسياري از اوقات مي‌شود که کارها و چيزهايي يا وصلت و ازدواج‌هايي را به خير و صلاح خويش پنداريم در حالي که واقعيت امر چنين نيست و به عکس تحقق و يا عدم تحقق اموري را به ضرر خود مي‌پنداريم و حال آن که واقعيت چيزي ديگري است.
پس از خداوندي که نسبت به بندگانش رؤوف و مهربان است و باز شدن همه گره‌ها و حل همة مشکلات و پيوند همه دل‌ها به دست اوست اين گونه بخواه که خدايا! از تو مي‌خواهم همسري شايسته و لايق نصيب و روزي‌ام گردان که زندگي با او باعث عزت و سربلندي، سعادت و خوشبختي ما در دنيا و آخرت گردد و رضايت و خشنودي تو در آن باشد.
بنابراين به نظر نمي رسد كه نذر كردن روي شخص خاص كه آگاهي چنداني از او نداريد و حتي نمي دانيد الآن چه مي كند و تنها چند سالي در دانشگاه و كلاس او را ديده ايد ، نمي تواند درست به نظر رسد.
اما از منظر روان شناسي به توجه به اينكه قبلاً اظهار علاقه به او كرده ايد ، اين ازدواج را چندان به صلاح تان نمي دانيم و تمركز بيش از حد شما بر روي آن شخص به هيچ وجه مطلوب شما نمي باشد و بهتر است سعي كنيد كه راهكارهاي فراموش كردن او را در پيش گيريد.
‌آنچه شما به آن دچار شديد ، همان چيزي است كه امروز از آن به عشق ياد مي كنند ، اگر چه عنوان عشق مقدس و به دور از هوي و هوس و مانند‌آن نيز براي نشان دادن پاكي عشق خود‌، ضميمه‌ آن مي كنند ، اما بايد توجه داشت كه ماهيت عشق بسيار پيچيده است . اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد ، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌ گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار وسواسي و... مشاهده مي‌شود.
چون فرد معناي خاصي در زندگي‌اش احساس نمي‌کند و به نوعي دلمردگي دچار گشته است، به معناي جديدي در زندگي‌اش به نام معشوق روي مي‌آورد و يا براي رهايي از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهي (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو مي‌کند) مي‌گردد يا مانند يک فرد وسواسي براي کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به ديدار معشوقي که به صورت کاذب و موقتي اضطرابش را پايين مي‌آورد بشتابد، پس در حقيقت اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است ،جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و...) درمي‌آيد . انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق دارد.
صرف دوست داشتن و علاقه يک طرفه شما هيچ دردي را دوا نمي‌کند. آنچه که در اسلام و روان‌شناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از علاقه فوق العاده (عشق) يک طرفه است ، يا حتي عشق دو طرفه اي که بر مباني عقلي و شناختاري استوار نيست.
اسلام معتقد است هر دختر پاکي مثل شما بايد با حفظ نگاه خود از نامحرم(چه مؤمن و چه غير مؤمن) و کنترل احساسات و هيجانات عاطفي و... ، ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني را از ابتداي کار جلوگيري نمايد . اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه يک طرفه، وابستگي افسرده‌وار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، احساس حقارت و تضعيف عزت نفس، ازدواج بي‌اساس و چه بسا دوري از خدا نخواهد بود، پس شايد عقلاني‌تر اين باشد که به جاي پيشروي در راهي که 99/0 چيزي جز ناکامي، کاهش عزت نفس و از دست دادن برگه‌هاي برنده (که لازمة هر ازدواج موفقي است) نيست ، به بازسازي شخصيتي بپردازيم . با ساماندهي جانانه نظام عاطفي و شناختي خود در راهي گام نهيم که ازدواج عزتمندانه، مقتدرانه و به دور از هر گونه دلسوزي و ترحم از طرف مقابل و... در پي داشته باشد. از سويي ديگر تجربه نشان داده ظاهر بسياري افراد با باطنشان بسيار متفاوت است . دقت در اين نکته بسيار سرنوشت ساز است.
در هر صورت به عنوان يک مشاور روان شناس توصيه مي‌کنم:
1-راهكارهاي عملي ترك ذهني و فكري و رواني آن شخص را در سرلوحه براي خود قرار دهيد. حال كه اصل مجاورت بر طرف شده‌ اين امر بايد برايتان راحت تر صورت گيرد . از نظر ما روانشناسان کليدي ترين راه براي زندگي سالم و بي دغدغه ،ترک هر گونه وابستگي افراطي( حتي به پدر و مادر و فرزند و...) مي باشد.
2- به طور جدي به گزينه هاي ازدواج و خواستگراني كه داريد يا خوايد داشت ، فكر كرده و برنامه ريزي داشته باشيد.
3ـ با دورانديشي به اين گونه تعلقات عاشقانه (علاقه) آسيب‌زا بنگريد . حتي بر فرض ازدواج بسياري از مؤلفه‌هاي حياتي در ازدواج موفق را از دست داده‌ايد. براي ايشان صرفاً يک عاشق هستيد، نه يک همسري که بشود رويش حساب کرد.
4- از خواندن رمان‌هاي عشقي بپرهيزيد و از گوش دادن ترانه‌هاي غمگين و عاشقانه بر حذر باشيد.
5- خواب خود را تنظيم نماييد.
6- با استفاده از مطالب موجود در سايت‌هاي روان‌شناسي به اطلاعات خود در زمينه وابستگي عاطفي بيافزاييد.
7- به مطالعه کتاب‌هايي درباره عزت نفس و اعتماد به نفس (از طريق جستجو و خريد اينترنتي) بپردازيد.
8ـ ورزش را سرلوحه زندگي خود قرار دهيد.
9ـ به عنوان يک مشاور به شما خاطرنشان مي‌سازم که همه مردهاي سالم (نه غير سالم و افسرده و...) از زنان عاشق و شيدا پس از مدت خيلي کوتاه منزجر شده و احساس دلزدگي مي‌نمايند.
10ـ وابستگي شما به غير خدا چيزي جز تشديد حالت افسرده‌وار در شما ندارد . عظمت وجودي خود را بالاتر از آن بدانيد که در برابر يک خلق ناچيز (مثل پسر) خرج نماييد و به عشق خود برچسب‌هاي مثبت و دل خوش‌نما ( که فلاني چون پاک و متدين است، پس مرا خوشبخت خواهد کرد) نچسبانيد.
12ـ ابراز درونيات خود مثل عشق‌تان به ايشان يا شخص ديگر دردي از روح ناآرام شما دوا نمي‌کند . اطلاع داشتن ايشان از عاشق‌پيشگي شما اگر چه به ظاهر يک مشکل شما را حل مي‌کند ولي صدها مشکل جديد براي شما و ايشان فراهم مي‌آورد. مشکلاتي مثل:
أ ـ ناکامي بيشتر به خاطر بر ملا شدن يک طرفه بودن عشق؛
ب ـ تقاضاي محبت و اظهارعشق از طرف كسي كه دست ‌آفرينش الهي او را محبوب و معشوق قرار داده نه عاشق و محب ؛
پ ـ تشديد افكار و حالات نفس‌گير که فرجامش به هيچ وجه مشخص نيست؛
ت ـ کاهش شديد عملکرد به خاطر تشديد عشق؛
ث ـ عوارض بسيار منفي ناشي از احتمال بالاي منجر نشدن اين عشق به ازدواج به احتمال 95/0 (که خود توضيح مفصل مي‌طلبد)
ج ـ ناديده گرفته شدن ديگر ملاک هاي ضروري براي زندگي پايدار در صورت ازدواج.
چ ـ کاهش شديد عزت نفس شما و همچنين افت معنوي و ده‌ها مشکل ديگر.
13ـ اگر شاهد رگه‌هايي از افسردگي در وجود پاک و بي‌آلايش خود هستيد، حتماً براي رهايي از اين رنج جانکاه به درمان آن هر چه سريع ترآن اقدام نماييد.
موفق و سربلند باشيد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها