مشاوره

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من دختر مجردی هستم با 26 سال سن، حدود 2 ماه پیش یک مرد متاهل (از همکاران اداره) که انسان با شخصیتی است به بنده ابراز علاقه نمودند و خواستند که یک رابطه دوستی سالم و پاک داشته باشیم من اولش خیلی مقاومت کردم ولی هر روز همدیگر را می دیدیم و بعد از مدتی من هم تسلیم شدم و درخواست دوستی را به سه شرط پذیرفتم: اول خواستم خیلی مواظب همسرشون باشند که خدای نکرده دلشکسته نشوند دوم هروقت خواستم ازدواج کنم همه چیز را فراموش کند و سوم مراقب همکارای دیگر در اداره باشند که متوجه نشوند ولی الان پس از 2 ماه که من واقعا وابسته شدم ناگهان همسر ایشان از طریق SMS هایی که فرستاده می شد فهمیدند که ایشون با کسی در ارتباط است و ایشون وقتی به من گفتند من خیلی ناراحت شدم و خواستم که همه چیز را تموم کنیم و ایشون هم قبول کردند، ظاهرا ایشون دارند تلاش می کنند که همه چیز را فراموش کنند ولی من خیلی از نظر روحی لطمه دیدم و نمی تونم حرفها و نگاه های ایشون را فراموش کنم ولی از طرف دیگر چون واقعا به حریم خانواده اعتقاد دارم نمی خواهم همسر ایشون لطمه ببینه، خواهش می کنم کمکم کنید که چه کار باید بکنم تا بتونم همه چیز را فراموش کنم در صورتیکه هر روز از صبح تا غروب در اداره همدیگر را می بینم و صدایش را می شنوم. با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي اينکه به پاسخ مناسب خود برسيد به توضيحات زير دقت فرماييد:
بهتر بود قبل از اينکه اين روابط و قرار ها با طرف مقابل اتفاق مي افتاد ،با مشاوره اي صحبت مي کرديد. در مورد شرط دوم ما انسان هاي مانند ماشين نيستيم که هر طوري که تنظيم شود ،طبق برنامه پيش برود . تا کنون هيچ روان شناسي و رفتار شناسي نگفته است که دو انسان با توجه به جذابيت ها و نقاط مشترک و نيازهاي انساني دچار وابستگي نشوند . بنابراين اصلا نمي توان گفت که فردي با جنس مخالف ارتباط داشته باشد ،ولي وابسته نشود.پس شرط دوم به هيچ وجه قابل تحقق نيست. اما براي آسيب ها و مشکلات و شوک رواني که به دليل اين رابطه غير منطقي و نامناسب ايجاد شده ، راهکارهاي زير را مطالعه کنيد و اقدام عملي کنيد:
1- سعي کنيد در بيرون هيچ آثاري از ايشان را جلوي ديد خود نداشته باشيد مانند عکس ، شماره تلفن و يادگاري ها و... را محو کنيد. سعي کنيد زمان رفت و آمد خودتان را طوري تنظيم کنيد تا ايشان را در اداره نبينيد . فکر خودتان را طوري مديريت کنيد . به هيچ وجه سعي نکنيد حضور يا عدم حضور ايشان را در اداره پيگيري کنيد . اگر نتواستيد ،محل کار خود را تغييربدهيد، زيرا ارزش زندگي آينده شما بالاتر از از دست دادن شغل است.
2- افرادي که در وضع شما قرار دارند ، به هيچ وجه نقاط منفي و بدي ها و آسيب هايي را که از طرف مقابل متحمل شدند نمي بينند . به همين دليل علاقه و وابستگي آن ها ثابت مي ماند .
بنابراين ليستي از نقاط منفي ايشان که عدم پايبندي و تعهد نسبت به همسر خود، وابسته کردن شما به خودشان بدون آينده نگري و ارزيابي دقيق و... را بنويسيد . هر روز مرور کنيد تا نگرش تان نسبت به ايشان منطقي تر شده و احساس ناراحتي از ايشان ايجاد شود.
3- در باره امتيازات جدايي و خوبي هاي جدا شدن از ايشان نيز فکر و سعي کنيد با خوشحالي از اين که روابط را با ايشان ادامه نداده ايد ، مطالبي را ياد داشت کنيد مثلاً نداشتن احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به همسر ايشان، دخيل نبودن در بي حوصلگي هاي ايشان در کنار همسرشان زيرا هنگام ارتباط با شما و تخليه هيجاني ،ديگر حال و حوصله صحبت با همسر خود را نداشته ، باعث کمبودهاي عاطفي در همسر خود مي شود که بعد از قطع رابطه ديگر شما مديون ايشان نيستيد.
4 - در حال حاضر اقدام به ازدواج نکنيد تا سلامت كامل رواني را به دست آوريد . پس سعي کنيد حداقل دو ماه با انجام اين تکنيک ها افکار و تصاوير مربوط به ايشان را از ذهن تان پاک کنيد ، به حدي که اصلاً تصوير ذهني ايشان را به خاطر نياوريد. بعد هم حتما با يک مشاوره براي کمک به يک ازدواج عاقلانه کمک بگيريد.
5- سعي کنيد بدون خود سرزنشي و مقايسه ، نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان را فراموش نکنيد . با نوشتن و مرور و ناديده و بي ارزش نکردن آن ها به آينده خوشبين و اميدوار باشيد.
6- انجام کارهايي مانند ورزش هاي دست جمعي ، تعاملات اجتماعي ، سرگرمي و تفريح و پرهيز از تنهايي بسيار مفيد هستند.
7- ساعات و لحظاتي که ارتباط داشته ايد ، بسيار وسوسه برانگيز خواهند بود ، مانند معتادي که ترک کرده، مکان و زمان هاي مصرف در روزهاي اوليه وسوسه انگيز بوده ، ممکن است رفتاري مانند عصباني شدن و تحريک پذيري و... زياد باشد. بنابراين بايد با تغيير موقعيت فيزيکي و سر گرم شدن به کاري که عمدا در اين ساعات در نظر خواهيد گرفت و با آرام سازي ذهني سعي کنيد با وسوسه ها مبارزه کنيد.
8- هنگام هجوم افکار و تصاوير ايشان در ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده ،توجه و تمرکزتان را به چيزي جلب مي کنيد ، مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با فردي شويد. با عجله از آن مکان را ترک کنيد. با روشن کردن تلويزيون سعي در تمرکز ديداري و شنيداري نسبت به نوع برنامه و حتي نوع لباس هاي مجريان و بازيگران و اسامي آن ها شويد.
9- با افکار منفي و مأيوس کننده مبارزه کنيد . پيش بيني منفي نسبت به آينده نداشته باشيد.
10 - شايد هفته اول به دليل درگير شدن با افکار دچار نوعي استرس شويد ، ولي به مرور زمان افکاري که عادت داشتند ، هميشه و همه جا بدون اراده شما وارد ذهن تان شوند، حال تان را بگيرند، اما با تکنيک هاي شما افکار منفي خارج شده و افکار جديد جايگزين مي شود و در هفته هاي دوم و سوم افکارتان يکدست شده و تعارضي احساس نخواهيد کرد.

سلام، دو سال پیش یکی از آشنایان خانوادگی ما به دلایل نامعلوم با پنهان حقیقت و صحنه سازی مانع از ازدواج من با یکی ازاقوامش شد و هم با اینکه با تحقیقاتی که کردم متوجه شدم ایشان به عمد از وقوع این ازدواج ممانعت کرد او را مقصر اصلی می دانم ولی اصلا زیر بار این حقیقت نمی رود. در این مدت خیلی ها از من می پرسیدند که چرا این گونه ناراحت هستی و افسرده شدی و چراازدواج نکردی و من ایشان را مقصر اصلی برمی شمردم و اصلا هم او را تا زمانی که اعتراف نکند به کاری که کرده نمی بخشم. آیا من در مورد مقصر شناختن ایشان پیش دیگران دچار گناه غیبت شده ام؟

با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
به نظر مي رسد با توجه به کار زشتي که انجام داده اند ،دو گناه را مرتکب شده ايد : يکي کينه و عداوت و ديگري غيبت.
از نظر اسلام بي مهري نسبت به وابستگان در هيچ وضعي روا نيست. مردي خدمت امام صادق‌(عليه السلام )آمد و از بستگان خود شكايت نمود، فرمود: در عين حال به آنان نيكي كن‌! آيا تو هم مي‌خواهي مثل آنان باشي و - با بي مهري -ارتباط خود را با آن ها قطع كني‌؟ اگر چنين كني ،خدا نظر لطفش را از همه شما خواهد برداشت‌.(1)
در صورت خشم و كينه ،خودت را همانند كساني خواهي كرد كه از آنان متنفر هستي . براي بيرون ‌آمدن از اين حالت كافي است كه به خود تلقين كني و بفهماني كه مانند آنان نيستي . بدي را با بدي جواب نمي دهي ، البته اگر واقعاً ‌ قصد بدي نداشتند. شايد دلايل بسياري بوده كه ما و شما از آن بي خبريم؛ دلايلي كه فكر مي كردند، درست است، اگر چه در واقع درست نباشد.
براي بيرون راندن صفات رذيله‏اي همچون كينه ، به خصوص وقتي در وجود فرد ريشه دوانده است، علاوه بر شناخت و اراده جدّي، صبر و مقاومت در برابر مشكلات و سختي‏هاي درمان نيز ضرورت دارد. در زمينه حِقْد و كينه توزي در كلمات گهربار معصومين(ع) گفته‏هاي فراواني درباره نكوهش كينه‏توزي و آثار زيان بار آن بيان شده است، مثلاً امام حسن عسكري(ع) فرمود: «رنجورترين و كم آسايش‏ترين مردمان، فرد كينه‏توز است».(2)
بر اساس اين روايات و روايات بسيار ديگر، شخص با كينه توزي و خشم و نفرت بيش از همه به خود ‌آسيب مي زند؛ بنابراين براي بر طرف كردن اين حالت از درون خود بينديشيد كه جز به خود كمك نمي كنيد.در قرآن خطاب به مسلمانان آمده :"ادفعْ بالتي هي أحسن فإذا الذي بينك و بينه عداوة كأنّه وليٌ حميم؛
همواره به نيكوترين وجهي پاسخ ده، تا كسي كه ميان تو و او دشمني است چون دوست مهربان تو گردد".(3)
رسول اكرم(ص) فرمود:مي‏خواهيد شما را از بهترين اخلاق دنيا و آخرت آگاه سازم؟ عفو از كسي كه به تو ستم كرده . پيوند با كساني كه با تو قطع رابطه كرده‏ . نيكي به كسي كه به تو بدي كرده . بخشش به آن كس كه تو را محروم كرده است.(4)
كينه داشتن نسبت به ديگران، گناه است و آثار سخت اُخروي در پي دارد.
خوبي و محبت كردن به ديگران را، نه براي نيكي به شما، بلكه به عنوان اطاعت از دستور خدا و معامله با حضرت حق بدانيد. چنانچه طرف مقابل محبت خود و صله رحم را خدا و دستور خدا بدانيد، اين عمل براي شما ‌آسان خواهد شد، زيرا جواب نيك دادن فاميل، يا جواب مثبت ندادن، شما را از كاري كه كرديد، پشيمان نخواهد كرد. اين جمله شما که او را تا زماني که اعتراف نکند به کاري که کرده، نمي بخشم ، نشان دهنده کينه توزي شماست.
غالبا كينه ملازم با آفاتي است از قبيل: حسد، دوري و بريدن از شخص مورد كينه،اذيت او و دست زدن به محرماتي از قبيل:دروغ، غيبت، بهتان، فاش كردن راز، پرده‏دري، اظهار عيب، سرزنش او به بهانه بلايي كه به وي رسيده و خوشحالي از آن، شادي از ظهور لغزش‏ها و خطاهاي او، استهزا و مسخره كردن وي، رويگرداني از او جهت خوار کردنش، ادا نكردن حقوق او (مانند قرض يا صله رحم)و... همه اين ها حرام است و به تباهي دين و دنيا مي‏انجامد.
كينه از امراضي است كه بر باطن آدمي سنگيني مي‏كند و روح از آن در آزارمي‏باشد. هم‏چنين كينه، انسان را از قرب الهي و از وصول به ملكوت اعلي و همدمي ساكنان عالم قدس باز مي‏دارد . صاحب خود را از شيوه اهل ايمان و از شكفتگي، رفق، مهرباني، فروتني و تلاش براي برآوردن نيازهاي مردم و همنشيني با آنان و رغبت به ياري وغمخواري منع مي کند.
پيغمبر اكرم(ص) فرمود: «هيچ وقت جبرئيل نزد من نيامد مگر اين كه گفت: اي محمد! از دشمني و عداوت مردم احتراز كن» نيز حضرت مي‏فرمايد: «جبرئيل هرگز در مورد هيچ دشمني و عداوت اين قدر سفارش نكرد كه در خصوص دشمني با مردم». حضرت صادق(ع) فرمود: " مَن زَرَعَ العَداوَةَ حَصَدَ ما بَذَرَ ؛ هر كه تخم عداوت بكارد ، همان را كه كِشته است مي‏درود".(5)
راه علاج اين خوي بد آن است كه: آدمي بداند عداوت باطني در دنيا ثمري ندارد؛ زيرا كينه ‏توز لحظه‏اي از درد و رنج آسوده نيست و در آخرت گرفتار عذاب خواهد بود . بايد بداند آن كه با او دشمن است ، هيچ زياني نمي‏رسد . عاقل حاضر نيست در حالتي باقي بماند كه براي او زيان‏آور و براي دشمنش سودمند باشد. بعد از اين بايد سعي كند با شخصي كه عداوت دارد ،همانند دوستان رفتار نمايد، با شكفتگي و مهرباني با او ملاقات كند . براي برآوردن نيازهاي وي بكوشد؛ بلكه بيش از ديگران به او نيكي و احسان كند تا نفس را گوشمالي داده و بيني شيطان را برخاك بمالد .پيوسته اين روش را ادامه دهد تا آثار اين خوي زشت به كلي از ميان برود. كينه‏توزي عداوت باطني است . در حقيقت بدخواهي پنهاني و نخواستن خير است . ضد آن خيرخواهي و نخواستن شر است.
البته کينه نداشتن الزاما به معناي عفو کردن نيست، هرچند عفو بهتر است .اسلام مي گويد کينه ديگران را نداشته باشيد و آن ها را به خدا واگذار کنيد. قطعا در قيامت به حساب افراد رسيدگي مي شود.
با مقصر شناختن ايشان پيش ديگران دچار گناه غيبت شده ايد.از اين کار توبه کن و کار او را به خدا واگذار کن.

پي نوشت ها :
1. بحار الانوار، ج 74، ص 131، حديث 7067.
2. تحف العقول ، ص 263.
3. فصلت (41) آيه 34.
4. بحارالانوار، ج 71، ص 399، ج 1، چاپ مؤسسةالوفاء بيروت.
5.الكافي ،ج 2 ،ص 302.

با عرض سلام و خسته نباشید راستش من خواهری دارم که 2سال از من بزرگتره درسشو تموم کرده از نظر خصوصیاتم که یک دختر برای ازدواج باید داشته باشه کم نداره خیلی دوست دارم ازدواج کنه خودشم همین طور،ولی انکار طلسم شدیم هر کسی هم که زنگ میزنه یا میاد فقط همون یکباره نمی دونم چرا ؟،خیلی از خدا خواستم ولی نمی دونم چرا اصلا عنایتی به من نمی کنه تعریف از خود نباشه ما دو خواهریم و هیچی از یک دختر کامل کم نداریم ولی نمی دونم چرا هیچ اتفاقی نمیفته !یه سری اتفاقا افتاد که یه جورایی دارم به دعا و سحر و.. معتقد میشم فکر میکنم دعا به خوردمون دادن احساس میکنم ایمانم یه خدا داره کم میشه آخه باید دیگه چیکار کنم خیلی التماس خدا کردم( به خاطر نعمتهایی که بمون داده واقعا ممنونم) ولی... این آرزوی مادرمم هست جوری شده که مامانم میگه خدا دعاهای منو واسه بچه هام براورده نمیکنه و موقعی که من مردم شما ازدواج میکنین واسه پدر مادرم ناراحتم همه هم سن و سالاشون بچه هاشون ازدواج کردن ولی ما فقط درس می خونیم که حداقل این طوری به یه جایی برسیم ولی بازم هیچ کدوممون نتونستیم کار ثابتی گیر بیاریم با این که ادمای فعال و با خدایی هستیم ولی موفقیتامون در حد تلاشمون نبوده خیلی ها از ما پایین تر بودن ولی به جاهای بالا رسیدن ...ما واقعا باید چیکار کنیم؟چرا خوشبختی به ما رو نمیکنه ؟چرا خدا دعاهامونو براورده نمیکنه؟خواهش می کنم منو راهنمایی کنین؟!

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خواهر گرامي! اگرچه سن خود يا خواهرت را مشخص نکرده ايد، ولي با توجه به عواملي كه سن ازدواج را افزايش داده و موانعي كه بر سر راه ازدواج براي جوانان وجود دارد، نبايد عدم توفيق در ازدواج موجب نگراني و اضطراب شديد شود . نگرش فرد به جهان و نظام آفرينش را تغيير دهد يا باعث پيدايش مشكلات روحي و بيماري گردد؛ يا آن را به سحر و جادو و طلسم و مانند آن نسبت دهيد . زيرا نداشتن خواستگار يکي از مشکلات رايج در ميان دختران امروزي است. اين مشکل بسيار فراگير شده و اختصاصي به شما ندارد. با توجه به شرايط موجود، نداشتن حتى يک خواستگار چيز بعيدي به نظر نمي‌رسد، چرا که همه ما در پيرامون خود شاهد دخترهايي بسيار شايسته‌اي هستيم که به هر دليلي حتى يک خواستگار نداشته‌اند.
پس لازم است به نکات زير توجه کنيد .
1- همواره به خود گوشزد نماييد که سن من براي ازدواج به هيچ عنوان دير نشده، هنوز فرصت براي ازدواج موفق را خواهم داشت. اين نکته را به هيچ‌ عنوان خود فريبي قلمداد نکنيد و به يادآوري هر روزه اين نکته ملتزم باشيد. باور کنيد که « كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور».
2- هميشه زود ازدواج کردن به معني زودتر به خوشبختي رسيدن نيست ، اگر در زندگي بسياري از كساني كه زود ازدواج كردند - به خصوص در مواردي كه آشنايي‏ها از طريق‏هاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل كافي صورت گيرد، آشكار مي‏گردد زود ازدواج كردن هميشه به صلاح دختر و زندگي‏اش نبوده ، بلکه گاهي زود ازدواج کردن شرّي است كه گريبانگير فرد مي گردد ، مدت‏ها زندگي مشترك دختر و خانواده‏هاي دو طرف را تلخ مي سازد.
پس زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست. اگر به حفظ پاكي و عفت خود استمرار بخشيد و در امتحان الهي موفق و سرافراز شويد، خداوند از طريقي كه هيچ كسي نمي‏داند، فرد صالح و شايسته و لايقي را ان شاء الله به سراغ شما مي‏فرستد.
3- خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد . همه تخم مرغ هاي خوشبختي را در سبد ازدواج نچينيد . همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نکنيد .چه بسا زنان بسيار تأثيرگذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل و کار و اشتغال مولد، به خانه بخت واقعي خود راه يافته اند. بنا براين ،تمرکز ذهني خود را تا زمان مقتضي، و تا زمانى كه كسى به خواستگارى شما نيامده، از ازدواج به امور مثبت ديگر ببريد. به هيچ عنوان اجازه ندهيد ازدواج تمام فضاي ذهني شما را اشغال کند.
4- در ناکامي‌ها به جاي بغرنج سازي به ساده‌سازي و عادي سازي بپردازيد، چرا که ناکامي‌ها آن قدر هم فکر مي‌کنيم ناکامي نيستند. بر عکس کامروايي‌هاي ما هم آن قدر هم کامروايي محسوب نمي‌گردد، نمونه‌اش همه دختران ازدواج کرده‌اي است که با هزار اميد و آزرو راهي خانه بخت مي شوند، ولي ديري نمي پايد که چيزي جز طلاق قانوني يا عاطفي نصيب آنان نمي‌گردد . آرزو مي كنند كه اي كاش تن به ازدواج نمي دادند.
5 - مطمئن باشيد که دعا و مناجات هاي شما نزد خداوند براي هميشه و تا ابد محفوظ مانده ، موجب سعادت دنيوي و اخروي شما خواهد بود .
دعا براى فراهم شدن زمينه ازدواج با همسري شايسته از کارهاي خوب ، مستحب و مورد ترغيب است .
امّا اجابت دعا هميشه آن نيست که خواسته انسان به همان گونه و در همان زماني که توقع دارد، برآورده شود . گاهي انسان‌خواسته‌هايي دارد که برآورده شدني نيست، يا اگر مستجاب شود، به ضرر او يا ديگران است، و او نمي‌داند، يا اجابت دعا به مقدمات و شرايطي نياز دارد که فراهم نيست، يا زمان آن هنوز فرا نرسيده و ده‌ها دليل و احتمال ديگر. بنا بر اين
اولا - ذهن تان را به سمت سحر و مانند آن نبريد . علت تأخير ازدواج را به آن منحصر نکنيد.
ثانيا - لازم است به نکات مهم زير توجه نماييد و در آن تأمل کنيد.
1- چه بسا اتفاق مي افتد که انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ايده آل و به نفع خويش مي­پندارد . چنان به پندار خود و خير بودن خواسته و دعايش يقين دارد که آن را همانند دو، دو تا چهارتا واضح مي داند، حال آن که واقعيت امر غير از پندار ماست. عکس آن نيز صادق است، يعني چه بسا امري را زشت و به ضرر خود مي پنداريم، ولي از آثار و عواقب آن بي اطلاعيم . نمي­دانيم آن چه رُخ داده، از الطاف خفيِّه و پنهان پروردگار است. قرآن کريم در اين خصوص مي فرمايد
« چه بسا مي شود که از امري اکراه داشته باشيد و انجام آن را نا گوار و به ضرر خود بپنداريد، در حالي که خير و صلاح شما در آن است، يا چيزي را دوست داشته باشيد( و انجام و اجابت آن را از خدا بخواهيد) و حال آن که بدبختي و شر شما در آن نهفته است. خدا (عواقب و نتايج کارها را )مي داند و شما نمي دانيد.»(1)
پس اي عزيز گرامي ! از خداي مهربان و عالم به همه چيز و آگاه از ظاهر و باطن ، و پيدا و پنهان انسان بخواه که ان شاء الله همسري شايسته و لايق و با کمال نصيب شما شود . کسي را که او مي پسندد، همسرتان گرداند.
2- گاهي ميزان ايمان و باور ،صداقت ، «اعتماد » و «حُسن ظن» انسان به خدا از طريق تأخير استجابت و يا عدم استجابت دعا ها مورد آزمايش قرار مي گيرد، يعني تأخير در استجابت دعا براي اين هدف است که فرد«حقيقت ايمان » و جوهر وجودي خود و ميزان «حُسن ظن» خود به خدا را آشکار نمايد . نشان دهد دلبستگي و علاقه و ايمان به حقانيت خدا را تا چه حد قبول دارد؟ تا چه حد به او و عملکردهايش اعتماد دارد ؟آيا تا آن جا با خداست و او را قبول دارد که خدا تابع او باشد و دعا ها و خواسته هايش را اجابت کند ؟ امام صادق (ع) مي فرمايد
« اصل و اساس حُسن ظن به خدا، ريشه در «حُسن ايمان» و «سلامت دل» دارد . علامت و نشانه اش اين است هر چيزي را که مي بيند(و هر راحتي و گرفتاري به او مي رسد) با چشم بصيرت و پاک، و نگاهي ارزشمند به آن نگرد.»(2)
چه بسا يكي از مهم ترين آزمايش هاي خداوند براي بندگان خوبي چون شما تاخير در اجابت ها و سنجش ميزان صبر و حسن ظن شما به خدا باشد.
اگر به اوصاف الهي توجه كنيم و به صفات پروردگار ايمان بياوريم و بدانيم خداوند رئوف و رحيم است، در مي‌يابيم كه اگر خواسته‌هاي انسان بر آورده نمي‌شود، دليلش بخل نيست. خداوند با توجه به كمال و سعادت و مصلحت انسان خواسته‌هاي او را اجابت مي‌كند. در دعاي افتتاح مي‌خوانيم
« خدايا! اگر حاجتم را دير برآوردي، از سر ناداني بر تو عتاب و اشکال كردم (که چرا حاجتم را بر آورده نکردي يا دير اجابت کردي)، در صورتي كه تأخير در اجابت حاجتم (يا عدم اجابت دعا ) برايم بهتر بوده است، زيرا تو به فرجام امور آگاهي».
البته شيطان در يكي از مواردي كه وسوسه مي‌كند، تأخير اجابت دعا است. از اين راه انسان را مأيوس مي‌كند تا او به خدا بدبين شود. ائمه اطهار(ع) به اين نكته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبيني و سوء ظن به خدا برحذر داشته‌اند.
اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايد «دير اجابت نمودن خدا، ‌تو را نااميد نكند كه بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني‌تر گردد و بخشش خدا كامل‌تر شود. چه بسا چيزي را از خدا خواسته‌اي آن را به تو نداده ،ولي بهتر از آن را در دنيا يا آخرت به تو داده است و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي‌داد، ‌تباهي دين و دنياي خود را در آن مي‌ديدي». (3).
3- هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. اما گونه‌هاي استجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي‌فرمايد «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد :
براي او ذخيره مي‌گردد، يا در دنيا برآورده مي‌شود، يا بلايي را كه مي‌خواست به او برسد، ‌از وي مي‌گرداند». (4)
عدم اجابت ظاهري داراي آثار و بركات بسياري براي او خواهد بود. اگر کسي بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنيا، چه پاداشي براي او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز از آن ناراضي نمي‌شود. امام صادق(ع) مي‌فرمايد :
«روز قيامت خداوند مي‌فرمايد: اي بنده من!‌مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي‌کند که کاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي‌شد، براي ثواب و پاداش نيک که مي‌بيند». (5)
بنابراين از خداوند همسري شايسته و لايق و با کمال طلب کن . از او بخواه آن کسي را که او مي پسندد ، همسر تان گرداند، نه شخص خاصي . زيرا چه بسا اگر حجاب از روي «حقيقت باطني» عالم کنار رود و آينده و نتيجه برخي خواسته‌ها براي ما روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف ‌شويم . خدا را شکر ‌کنيم که خواسته و حاجت ما را آن گونه كه مي خواستيم برآورده نکرده است.
4- ـ از نظر اسلامي وجود سحر و جادو گرچه امري پذيرفتني است، ولي در اکثر موارد با توهم سحر و جادو (بدون وجود کوچک ترين سحر و جادويي) مواجه هستيم، به اين معنا که فرد هر امر غير عادي را به سحر و جادو مرتبط مي‌سازد ، در حالي که سحر و جادويي در کار نبوده، و آن امر تحت تأثير عوامل ديگري بوده است .
در هر صورت تأخير ازدواج تان ربطي به سحر و جادو ندارد . اگر بر اين قضيه اصرار داريد ، راه‏هايي براي بطلان آن وجود دارد که در ذيل به برخي اشاره مي شود .
1 ـ پناه بردن به خداوند(گفتن اعوذ بالله من الشيطان الرجيم) و خواندن سوره‌هاي فلق و ناس؛
2- خواندن آيه51 و52سوره قلم(يعني از :" و إن يكادالّذين0000) وهم چنين خواندن " آيه الكرسي "0
3- در كتاب طب الائمه (ع) از امير المؤمنين(ع) نقل شده است كه شخصي به حضرت از تأثير سحر شكايت كرد، حضرت فرمود:‌
"جهت باطل کردن سحراين جملات را بنويس و همراه خود داشته باش تا از تأثير آن ايمن باشي:
بسم الله و ما شاء الله، بسم الله ولا حول ولا قوّه إلاّ بالله .
همچنين"آيات :الف- 81 و82 سوره يونس " قال موسى ما جئتم به السحر إنّ الله سيبطله إنّ الله لا يصلح عمل المفسدين. و يحقّ الله الحقّ بکلماته ولو کره المجرمون. آيات27 تا 46 سوره نازعات يعني از " ءأنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمکها فسوّاها00-" نوشته شود0 در ادامه آيات118 تا 122 سوره اعراف :«فوقع الحقّ و بطل ما کانوا يعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرين و ألقى السحرة ساجدين، قالوا آمنّا بربّ العالمين ربّ موسى و هارون»نوشته شود.
4- همچنين از حضرت روايت شده است جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب ها پس از نماز و روز ها پيش از نماز هفت مرتبه بخوانيد: "بسم الله و بالله"سنشدّ عضدك بأخيك و نجعل لكما سلطاناً فلا يصلون إليكما بآياتنا أنتما و مَن اتّبعكما الغالبون.
محمد بن مسلم از امام صادق(ع) نقل كرده : "جهت بطلان سحر، اين دعا را بنويسيد و همراه خود نگه داريد:" قال موسي ما جئتم به السحر إنّ الله سيبطله إنّ الله لا يصلح عمل المفسدين و يحقّ الله الحقّ بكلماته و لو كره المجرمون اَ أنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمكها فسوّاها" تا آخر آيات سوره نازعات . در ادامه: "فوقع الحقّ و بطل ما كانوا يعملون فغلبوا هنالك و انقلبوا صاغرين و ألقي السحرة ساجدين، قالوا آمنّا بربّ العالمين ربّ موسي وهارون".
5- خواندن اين آيه نيز جهت خنثي کردن اثر سحر وارد شده است:"إنَّ ربّكم الله الذي خلق السموات والأرض في ستة أيّام ثمّ استوي علي العرش يغشي الليل النهار يطلبه حثيثاً والشمس والقمر والنجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق والأمر تبارك الله ربّ العالمين".
6- در صحيفه الرضا از امام رضا(ع) نقل شده است: "به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان : بسم الله العظيم ربّ العرش العظيم إلاّ ذهبت و انقرضت".
7- علامه مجلسي دعايي به عنوان حديث قدسي نقل كرده است كه خداوند به حضرت محمد(ص) فرمود: "كسي كه دوست دارد از سحر در امان باشد، بگويد:
ْ "اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَي وَ خَاصَّهُ بِكَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ كَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِيدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْكَ أَهْلِ الْإِفْكِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِينَ وَ مُبْطِلَ كَيْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ كَادَنِي بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَيْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّي تُرْجِعَهُ عَنِّي غَيْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِي وَ لَا شَامِتٍ بِي إِنِّي أَدْرَأُ بِعَظَمَتِكَ فِي نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَكُنْ لِي مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا يَا كَرِيم‏"
در پايان نظرتان را به چند نکته جلب مي کنيم .
1- به دعا و توسل خود ادامه دهيد. هر روز يا شب سوره يس را بخوانيد .
2- نماز جعفر طيار را به کيفيتي که در مفاتيح آمده است، بخوانيد تا ان شاء الله در زمان مقرر همسر لايق، نصيب تان گردد .
3ـ آيات 75 تا 82 سوره يونس را بخوانيد.
4ـ در صورت امکان در موقع آمدن خواستگار، سوره الرحمان را همراه داشته باشيد.
5ـ دعا و توسل به اهل بيت را فراموش نکنيد.
6- بعد از نماز صبح .ده مرتبه اين دعا را بخوانيد و هر روز تکرار کنيد تا خداوند گشايش عنايت فرمايد:« لا حول و لا قوّة الا بالله. توکّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له وليِ من الذّلّ و کبّره تکبيراً ».
7- شب جمعه بعد از نماز عشا بگوييد:« لا اله الا انت. سبحانک انّي کنت من الظالمين»0اگر اين ذکر را در سجده چهار صد مرتبه بگوييد، به اجابت نزديک تر است0
8- نزديک ظهر روز جمعه ، دو رکعت نماز بخوانيد ، در رکعت اوّل بعد از حمد و توحيد ، سه آيه اوّل سوره فتح(يعني تا نصراً عزيزاً)را بخوان .در رکعت دوم بعداز حمد و توحيد سوره الم نشرح را بخوان ،بعداز سلام نماز تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بگو و حاجت خود را از خدا بخواهد 0
9- هر روز به ويژه بعد از طلوع آفتاب زيارت عاشورا بخوانيد.
10- تمرکز خود را به اموري ببريد که در حيطه اختيارتان قرار دارد، از جمله اين که:
يک- موانع باطني را با اموري مانند صدقه و استغفار و ... برطرف نماييد.
دو - موانع ظاهري را نيز با بازنگري در پرونده‌هاي قبلي خواستگاري شناسايي و آن ها را در خواستگاري‌هاي بعدي برطرف نماييد. به عنوان مثال:
- دختري که خود را خيلي مشتاق طرف مقابل و خواستگار خود نشان مي‌دهد ، يک ضعف تلقي مي شود.
- دختري که از موضع بالا با خواستگارش صحبت مي کند .
- دختري که خيلي از خودش و خانواده و فاميلش تعريف مي کند .
-- دختري که زياد رمانتيک فکر مي کند.
- دختري که زياد شرط و شروط مي گذارد.
- دختري که طرف مقابل را زياد سؤال پيچ مي کند.
و .....همه اين ها دافعه در طرف مقابل ايجاد مي‌کند.
پي ­نوشت­ ها:
1. بقره(2)آيه 216.
2.مستدرک الوسايل، ج2، ص110.
3.نهج البلاغه، نامه 31.
4.تحف العقول، ص 202.
5 . اصول كافي، ج 4، ص 247 .

با سلام من 19 سالمه یک مشکلی دارم امیدوارم کمکم کنید. من چند وقت با پسری ارتباط داشتم که 1 سال از من کوچک تر بود پدرشو از دست داده بود. می دونستم کاره بدی کردم چندین بار قطع رابطه کردم و گفتم اگه منو می خواهد باید بیاد خواستگاری اما نشد و به یک هفته نمی شد اون دوباره اس ام اس می زد. تا این که پدرم موضوع رو فهمید و همه چیز تمام شد من او را به طور کل فراموش کردم و هیچ گونه رابطه ی با او ندارم. اون نمی دونست که پدرم فهمیده و 2 بار به من ایمیل زد و فکر کرد که من از دست او ناراحتم. اما من جواب او را ندادم. چون هم من و هم او امسال کنکور داشتیم دوستم که برادرش با او دوست بوده گفت که اون تا حالا 5 تا از امتحانات پیش دانشگاهی شو افتاده و سر کنکور هم پاسخنامه ی خالی شو تحویل داده.همه ی این ها تقصیر منه و من نمی دانم که چه کار کنم.

وابستگي عاطفي يا عشق مرضي ريشه در برخي اختلالات رواني مانند اضطراب، افسردگي، افكار وسواسي و... دارد. اين پسر به خاطر برخي زمينه هاي قبلي از جمله فقدان پدر از سلامت روان برخوردار نيست . همين امر نيز باعث رويكرد عاطفي آسيب زايش به شما شده است.
در حقيقت شما براي ايشان هيچ موضوعيتي نداريد .كارويژه اي جز تسكين موقت آلام و دردهاي روحي ايشان نداريد. آرامشگري كاذب را مي توانست و مي تواند هر دختر غير خويشتندار ديگر غير از شما انجام دهد.
ورود و خروج ناشيانه شما به مخمصه عاطفي هيچ تأثير عمده اي در اصل اختلالات روحي رواني ايشان و پيامدهايي مانند افتادن در امتحانات پيش دانشگاهي و ناكامي در كنكور نداشته ، در شروع و تداوم اختلالات تا حد زيادي بي تقصيريد .
البته شكي نيست كه در آزمايش الهي نمره قبولي نياورديد . جاي شكرش باقي است كه تاوان سنگين تر از اين پرداخت نكرديد.
به هوش باشيد هر گونه بي مبالاتي در زمينه ارتباط با جنس مخالف بي هزينه نخواهد بود . دير يا زود هزينه كمرشكن آن شما را از كرده خود پشيمان خواهدكرد.
از نظر ما روانشناسان در شرايط كنوني نبايد نقش يك روانشناس را براي ايشان ايفا كنيد ،چرا كه نه تنها به درمان اختلالات ريز و درشت ايشان كمكي نمي كنيد، بلكه روز به روز بر وخامت حال روحي ايشان خواهيد افزود.
پيشنهاد خواستگاري به پسري كه از شما كوچك تر است و هيچ كدام از مقدمات ضروري و اوليه ازدواج را دارا نيست، بسيار تعجب برانگيز است. مضافاً بر اين كه ملاك سلامت رواني و اخلاقي پسر (به عنوان يكي از مهم ترين ملاك هاي انتخاب همسر) در هاله اي از ابهام قرار دارد.
نيك بدانيد برخي ناكامي هاي عاطفي (مانند قطع رابطه كامل با ايشان و پرهيز از هر گونه ترحم و دلسوزي گناه آلود) هر چند در كوتاه مدت باعث عوارضي مانند ناكامي در كنكور و ...در فرد وابسته مي گردد، ولي در ميان مدت يا دراز مدت فرد وابسته را به تغيير اساسي در زندگي وا مي دارد.
با اين وصف ايشان را به حال خود واگذاريد . از هر گونه گزارش گيري از حال و روز ايشان بر حذر باشيد. متوجه باشيد هرگونه تجديد رابطه بر پيچيدگي و وخامت حال ايشان مي انجامد .دوست همجنس ايشان مي تواند وي را به مراجعه هر چه سريع تر به يك مشاور زبده متقاعد نمايد. يك مشاوره كارآمد مي تواند ايشان را تا حد زيادي به عملكرد سابق خود برگرداند.

سلام من خودم مشكلي ندارم ولي همسرم مشكل پيدا كرده در اثبات خدا دچار شك شده، ميگه بعد چهارم هست و خدايي وجود نداره اگه اين شك به يقين بدل بشه اونوقت زندگيم از هم مي پاشه، خواهش مي كنم اميدم رو نا اميد نكنيد آدمي كه نماز مي خونده احيا نگه ميداشته حالا شك كرده نمي دونم چطوري ولي كمك كنيد نميشه شماره حاجا فاطمي رو گير آورد تا باهشون حرف بزنه روحش خيلي پاكه تو رو خدا كمك كنيد.يه شماره تلفن بدين يا آدرس بدين بخدا مياد تا تهران يا قم مياد ولي كمكم كنيد خواهش مي كنم كمكم كنيد.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
خواهر محترم ، دغدغه و تلاش شما را در جهت حل مشکل به وجود آمده مي ستاييم . اميدواريم که هرچه زودتر نگراني و مشکل برطرف گردد ،
به وجود آمدن ترديد و شک حتي در بديهي ترين و ريشه اي ترين عقايد و باورها امري نيست که نگران کننده و غير عادي باشد ، بلکه بر عکس اين امر تا حد زيادي طبيعي و منطقي و معقول است .
هر انسان متفکر و حقيقت جويي به شکل طبيعي لازم است که در خصوص مباني فکري و اعتقادي خود تفحص و جستجويي منصفانه و حقيقت جويانه را دنبال نمايد . مقدمه هر جستجوي چنيني به وجود آمده ،ترديد و شک در بنيادي ترين تفکرات و عقايد فردي است ، در نتيجه نگراني شديد شما در اين مسير تا حدودي غير منطقي است. اگر ايشان حقيقتا به دنبال حقيقت باشد و از نظر شخصيتي هم فردي منصف محسوب شود، نتيجه طبيعي اين ترديد و ابهام سرانجام مثبتي خواهد بود .
البته متاسفانه بسيار ديده مي شود که ترديدها در برخي از جوانان نه در مسير جستجوي حقيقت بلکه به نوعي در مقام رد کردن عقايد و باورهايي است که تا حدود زيادي مانع رسيدن به تمايلات فردي و نفساني آن هاست ، اما فارغ از اين موارد ، در هر حال در مورد وضعيت همسرتان پيشنهاد مي شود :
با درك موقعيت خود و فضاي موجود در خانواده بهترين تصميم را در اين زمينه بگيريد ؛ تاكيد مي كنيم كه موقعيت ديني و فرهنگي خانواده شما و همسرتان و ميزان علاقه و وابستگي همسرتان به شما در نوع رفتار پيشنهادي ما بسيار تاثيرگذار است . نمي توان بدون در نظر گرفتن اين جزييات توصيه دقيقي داشت؛ در هر حال پيشنهاد مي شود:
1- به مدت چند روز در برابر ايشان رفتاري متفاوت داشته ، با سكوت و ابراز ناراحتي دروني ،نوعي تفاوت در رفتارتان را نشان دهيد . وي را منتظر نوعي برخورد متفاوت از جانب خودتان بنمايد و در برابر سوالات وي هيچ نگوييد .
2- پس از اين چند روز در وضعيتي ايده آل و در فضاي روحي مناسب از وي بخواهيد كه ساعتي با هم گفتگو نماييد . در اين فضاي جدي و متفاوت مجموعه باورها و رفتارهاي نادرست وي و بحث ها گفتگوهاي احتمالي گذشته را يادآور شويد . اظهار كنيد كه بايد تصميمي جدي در اين زمينه گرفته شود .
به ايشان نشان دهيد که در خصوص ديدگاه ها و عقايد ايشان بي تفاوت نيستيد . نوع عقيده و نگرش ايشان در مباحث کلان عقيدتي براي ادامه زندگي از طرف شما نقش کليدي دارد . اين گونه نيست که ديدگاه هاي فکري ايشان به هر سمت و سويي برود، در روند زندگي شما و احساس مشترک تان نسبت به هم تفاوتي به وجود نخواهد آمد .
اين نکات بايد در نهايت دقت و ظرافت منتقل شود .اقتضائات خاص روحيات ايشان و فضاي فرهنگي خانواده و مانند آن در اين امر ملاحظه شود .
3- در شروع كار از وي بخواهيد اشكالات و شبهات دقيق و مبنايي خود را دقيقا مشخص كرده ،ياد داشت نمايد . سپس با مطالعه و كمك گرفتن از كارشناسان خبره ديني به دنبال پاسخ آن ها برويد ؛ اگر در منطقه خود روحاني مطلع و توانمندي را سراغ داريد كه بتواند پاسخگوي اين سوالات باشد، او را مرجع مراجعه خود قرار دهيد . با مطالعه يا ارسال نامه براي كارشناسان اين مركز به دنبال پاسخ تك تك اين سوالات باشيد . البته شماره نامه قبلي خود را نيزمطرح نماييد .
4- براي رسيدن به پاسخ همه ابهامات و سوالات از خود علاقه نشان دهيد. براي اين امر محدوده زماني و ضرب الاجلي تعيين كرده ،تاكيد كنيد كه اگر در نتيجه تحقيق و بررسي به جواب قانع كننده اي نرسيديد ، شما هم از عقايدتان دست خواهيد كشيد، ولي اگر پاسخ منطقي شنيديد ، ترديد و انكار بعدي به منزله پايان كار خواهد بود . تصميمي جدي بعد از آن اتخاذ خواهيد نمود .
5- در همه آنچه مي گوييد واقعا صادق باشيد . بر انجام آن مصر باشيد تا وي تصور نكند كه اين حرف ها نوعي نقش بازي كردن است ، در هر حال از وابستگي او به خودتان و خطري كه در نتيجه اين رفتارها متوجه او مي شود ، استفاده خوبي بكني، با انجام درست اين کار بيش ترين خدمت را به او و خودتان نموده ايد.
6-در خلال اين مدت تلاش كنيد زمينه ارتباط وي را با افراد متدين و بستگاني كه در رفتار ديني و موفقيت هاي علمي و اجتماعي وضعيت خوبي دارند ، بيش تر فراهم نماييد . از ارتباط وي و رفت و آمد وي با بستگان يا دوستاني كه چنين تفكراتي دارند جلوگيري نماييد . در حد امكان زمينه حضور در محافل مذهبي و ارتباط با علما و بزرگان ديني را فراهم سازيد . اگر در زماني آرامش روحي داشت ، او را دعوت به انجام برخي عبادات كرده ،خطرات برخي رفتارهايش را دوستانه گوشزد نماييد .
اميدواريم اين تلاش ها به نتيجه مثبتي منتهي گردد،
البته اگر توضيح در خصوص سوالات و ابهامات و عقايد جديد ايشان اراده مي داديد و روشن مي نموديد که منظور ايشان از بعد چهارم و ارتباط آن با انکار خدا چيست ، پاسخ هاي مختصري را بيان مي کرديم ، اما فعلا پاسخي به اين امر نمي دهيم زيرا حل اين گونه شبهات نيازمند توضيح و تبيين دقيق اين نکات است .
ممكن است اشكالات ايشان علاوه بر ريشه هاي علمي، داراي ريشه هاي رواني نيز باشد، در اين صورت بايد مشخصه هاي آن را بيان كنيد، تا بتوان به طور مشخص تر در مورد‌ آن سخن گفت.
اين مرکز داراي کارشناسان متعدد در رشته هاي گوناگون است ، ولي ارتباطي با بزرگواراني چون آيه الله فاطمي نيا ندارد.

به نام دوست سلام من دوست دارم همسرم سادات باشد یعنی سید باشد اما تمامی دخترانی که به من معرفی می شوند غیر سادات می باشند چه باید بکنم احساس میکنم خدا و چهارده معصوم من را دوست ندارند که دخترشان را به من نمی دهند

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
رويكرد شما به مقوله همسر گزيني بسيار آسيب زاست . دير يا زود موجبات پشيماني شما را فراهم مي آورد. ديدگاه عدم وصال دختر سيده مساوي است با عدم توجه خدا و چهارده معصوم از اساس باطل است . اهل بيت نيز چنين التزامي نداشتند ،به عنوان مثال همسر بسياري از امامان مانند امام حسن عسگري و ... غير سيده بودند. اين ملاك همسر گزيني كاملاً بي مبناست . شما را از انتخاب موفق و همه جانبه باز مي دارد. اين ساده انديشي يا خام انديشي را مي توان با يك مراجعه به ليست بلند زنان مطلقه سيده تا حدودي تعديل نمود.
چه بسيار پسراني كه با دلخوش كردن به سيادت همسر و محرميت با حضرت زهرا (سلام الله عليها) از ساير ملاك هاي اساسي انتخاب همسر غفلت ورزيده اند. در صورت عدم سازگاري شما با همسر سيده، نه تنها در دنيا طرفي نخواهيد بست، بلكه در آن دنيا نيز بايد پاسخگوي سوء رفتار احتمالي خود با سلاله زهرا(سلام الله عليها) به صورت مضاعف باشيد. در شرايط مساوي همسر سيده چه بسا اولويت داشته باشد، ولي در شرايط نامساوي همسر غير سيده كه با ملاك هاي عمومي و اختصاصي شما بيش تر تناسب دارد، از همسر سيده غير متناسب بهتر است.
فراموش نكنيد كه حربه هاي شيطان (براي خروج تدريجي ما از دين) بعضاً با وسوسه و تحريك به انجام امورظاهراً مثبت و ارزشي رخ مي نماياند.

سلام خسته نباشید لطفاکمکم کنید دختری 25 ساله هستم 1 ساله خودارضایی میکنم ازخودم خسته شدم چندروزه نمازم هم دیگه نمیخونم پیش خداخجالت میکشم خسته شدم

پرسش: گناه کبيره شرح
دختري 25 ساله هستم. 1 ساله خودارضايي مي کنم ...
پاسخ: پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
براي ترك خودارضايي با نكات زير توجه نماييد:
1- اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد . در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است . اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است ، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. دختر مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. در پيشگاه خداوند عزيز و دوست داشتني هستيد. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده است.
4ـ احساس گناه اگر چه نشان از وجدان پاك و نفس لوامه شما دارد، اما احساس افراطي گناه به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد که فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيک و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن که به گناه بيش تر سوق دهد.
5ـ مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
6ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد. در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند . اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
7ـ منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
8ـ به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
9ـ به خدا سوء ظن نداشته باشيد. به جاي ترس بيمارگونه از خدا،‌ با انجام اعمال پسنديده،‌ سعي در تقرب بيش تر به او نماييد. خداوند همه گناهان را مي‌بخشد . بزرگ ترين گناهان شما از اين امر مستثنا نيست.
10- تصور بسته بودن راه توبه نيز چيزي جز يأس و نا اميدي از رحمت بي پايان الهي كه بزرگ ترين گناه است، نتيجه نمي دهد. مطمئناً‌ گناه شما هر چه زياد و بزرگ باشد، به بزرگي عظمت رحمت الهي نيست.
11- تحت هيچ شرايطي حتي اگر چند مرتبه در روز نيز به اين عمل مبادرت كنيد، نماز خود را ترك نكنيد. نماز نه تنها اميد را در قلب شما نگه مي دارد و به واجب و تكليف ديني خود نيز عمل كرده ايد، بلكه همان گونه كه در آيات قرآن آمده است، وسيله اي براي ياري و موفقيت شما در تمام مراحل زندگي و از جمله حل اين مشكل خواهد بود؛ بنابراين از اكنون به خواندن نماز بر گرديد . تحت هيچ شرايطي آن را ترك نكنيد . نمازهاي قضاي خود را نيز به مرور زمان بخوانيد.
12- براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد.
13ـ سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
14ـ به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.
در ادامه توجه شما را به مقاله اي در زمينه خودارضايي جلب مي نمايم:
خود ارضايى يكى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود. در پيدايى آن علل مختلفى دخالت دارد مانند تحوّلات بلوغ، عوامل تحريك زا، عقده حقارت، مساعد نبودن محيط خانواده، معاشرت با منحرفان، ضعف ايمان و ناآگاهى از پيامدهاى خودارضايى.
خودارضايي عوارض جسمي و روحي و رواني زيادي دارد.
بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيش تر افراد مبتلا به استمنا اظهار كرده اند آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين كار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند كه ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي كه حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز گسترش مي يابد . انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيش تر بر خواسته هاي خود مي باشد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه اراده انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجه ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجه اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است". ( 1)
بنابراين بايد خود را باور كنيد. ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه كنند و به حال طبيعي برگردند.
روان شناسان مى‏گويند: براى ترك يك عادت بد، حتماً بايد به سراغ عادت خوب رفت و آن را جانشين عادت بد نمود. در مورد عادات بد جنسى بايد درست در همان ساعاتى كه انگيزه آن در مبتلايان توليد مى‏شود، به سراغ برنامه خاصى (مانند ورزش، تفريح، رفتن پيش دوستان و بيرون آمدن از خلوت و تنهايي ) كه براى چنين ساعاتى از قبل پيش بينى كرده‏اند بروند.( 2)
راهکار هاي عملي:
توبه از هر گناهي و از جمله استمنا دو رکن اساسي دارد:
1- پشيماني بر گناه؛
2- عزم بر ترک آن.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «توبه به دل پشيمان شدن و به زبان آمرزش خواستن و به اندام ترک نمودن است».( 3)
اولين گام در ترک استمنا اميد به نجات از دام اين بيماري است. به گواهي پزشکان و بسياري از افرادي که آلوده بوده‌اند، ‌اگر از طريق صحيحي وارد شويد، نجات از آن مانند ديگر اعتياد‌ها مسلّم و حتمي است. البته اين عادت که سال‌ها به صورت طبيعت ثانوي در آمده، يک شبه از سر به در نمي‌رود، ولي به تدريج ترک خواهد شد. در مدت نسبتاً کوتاهي آثار شوم آن زائل خواهد گشت.
گام دوم: تصميم، اراده و صبر در برابر خواسته‌هاي نفساني است. اگر قبلاً تصميم گرفته‌ايد ،ولي باز آن را شکسته‌ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با در نظر گرفتن سرانجام اين گناه و بررسي تمام جوانب مسئله و بسيج کردن تمام نيروهاي معنوي خود، به خصوص ايمان به خدا عزم خود را در ترک استمنا راسخ کنيد . با جديت وارد عمل شويد . با زبان جاري کردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترک گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است. با ترک اين عادت ناپسند مشکلات رفتاري شما نيز برطرف خواهد شد.
سعي کنيد خاطرات تلخ گذشته را به بوته فراموشي بسپاريد . بر نقاط قوّت خود تأکيد و اصرار ورزيد تا از اين طريق اعتماد به نفس و خود باوري شما تقويت گردد.
اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد ، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد . به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد به اين منظور:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد . اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد ، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد. مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد، قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد. مطمئن باشيد صرف تماس آب و صابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
5- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
6- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
7- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
8- هرگز به رو نخوابيد.
9- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
10- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
11- هيچ‏گاه بيكار نباشيد . هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
12- روزه بگيريد . حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ، روزه مستحبي بگيريد . اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد . وعده غذايي خود را كم كنيد.
13- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
14- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
15- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
16- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد . احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند.
17- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد . رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
18- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
19- در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
20- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد . مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد . براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
21- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
22-به معاد و قيامت فكر كنيد.
23- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
24- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد . بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد . بي‏علت در خيابان‏هاي آلوده پرسه نزنيد .
25- بعد از موفقيت در ترک ، حتي به طور موقت ، خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد ، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد.
موفق و مويد باشيد.

پي نوشت ها:
1. پل ژاگو، قدرت اراده، ترجمه كاظم عمادي، ص 81 ـ 80.
2. ناصر مكارم شيرازى، مشكلات جنسى جوانان، ص 169 .
3. غررالحکم، ج 1، ص 93.

صفحه‌ها