کربلا

سلام علیکم، با توجه به اینکه علی اکبر(ره) فرزند بزرگ امام حسین (ع) بوده، و اینکه امام سجاد(ع) و فرزندش امام محمد باقر(ع) در واقعه کربلا حضور داشته اند؛ آیا واقعاً می توان گفت که علی اکبر(ره) جوان بوده و فرزندی هم نداشته است!؟

پاسخ:
در این که حضرت علی‌اکبر (ع) در چه زمانی متولد شد، در کتاب‌های معتبر تاریخی مطلبی یافت نشد. اصولاً درباره اینکه حضرت چند ساله بوده، اختلاف است.
برخی هیجده ساله و گروهی نوزده ساله و بعضی بیست و پنج ساله ذکر کرده‌اند. در ترجمه نفس المهموم آمده که علی‌اکبر(ع) در زمان حکومت عثمان متولد شد. در آن جا نقل شده مشهور این است که حضرت بیست و پنج سال سن داشته است.(1)
در کتاب فرهنگ عاشورا آمده که حدود بیست و پنج سال سن داشت.(2) اشاره‌ای به زمان تولد وی نکرده است.
شیخ مفید در ارشاد و مرحوم شهرآشوب در مناقب و علامه مجلسی در بحار الانوار، و سایر مورخان و محدثان بزرگ شیعه به تاریخ ولادت حضرت اشاره‌ای نکرده‌اند.
در کتاب نگاهی نو به جریان عاشورا که اخیراً چاپ شده و درباره حضرت علی‌اکبر مفصل بحث کرده ،به تاریخ ولادت اشاره نکرده، از مقتل خوارزمی نقل می‌کند که سن حضرت بیست و هشت سال بود.(3)
محدث قمی می نویسد: اختلاف در سنّ شريف آن جناب است كه آيا در وقت شهادت هيجده ساله يا نوزده ساله بوده و از حضرت سيّد سجّاد (عليه السّلام) كوچك تر بوده يا بزرگ تر و به سنّ بيست و پنج سالگى بوده؟ بين عُلما در اين باب اختلاف است، به هر تقدير، مدّتى كه در دنيا بود، عمر شريف خود را صرف عبادت و زهد و مکارم اخلاق می نمود.(4 )
شيخ مفيد از علمای بزرگ شیعه امام سجّاد (عليه السّلام) را بزرگ تر از حضرت علی‌اکبر می داند:
براى امام حسين (عليه السّلام) شش فرزند بود: على بن الحسين «اكبر» كنيه‏اش ابو محمد و مادرش شاه زنان دختر يزدگرد شاه ايران بود. على بن الحسين «اصغر» و مادرش ليلى دختر أبى مرة بن عروة بن مسعود ثقفى بود.(5 )
بنابراین به صورت دقیق نمی توان ادعا کرد که حضرت علی‌اکبر از حضرت سيّد سجّاد عليه السّلام بزرگ تر بوده، افزون براین جزئیات زندگی حضرت علی‌اکبر در تاریخ نیامده، تا انسان بتواند علت ازدواج نکردن او را بیان کند. اگر سن او زیاد بوده، قطعا عواملی موجب شده که ازدواج نکند. شاید ازدواج کرده و در تاریخ نیامده است.

پی‌نوشت‌ها:
1. دمع السّجوم ، ذوی القربی ،1378 ،چاپ اول ،ترجمه نفس المهموم ، شیخ عباس قمی ،مترجم ابو الحسن شعرانی، ص 330 .
2. فرهنگ عاشورا، فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، قم، نشر معروف ، 1378 ، چاپ چهارم . ص 322
3. نگاهی نو به جریان عاشورا ، جمعی از نویسندگان ،، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1383 ، ص 89 ـ 91.
4 .منتهي الآمال، ج1، شیخ عباس قمی ، ص589 ، موسسه انتشارات هجرت قم، 1378ه چاپ سیزدهم ، ص
693.
5 . ارشاد ، ،شيخ مفيد ، ترجمه رسولي محلاتي ، تهران ، ا نتشارات علميه اسلاميه ،ج 2 ،ص 137.

<p>چرا ابراهیم بن مالک اشتر در واقعه کربلا حضور نداشت؟</p>

پاسخ:
ابراهیمِ‌ بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (متوفای ‍72 ه ق/ 691 م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد.
از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر با معاویه جنگ کرد.(1) حقیقت آن است: علت عدم حضور ابراهیم در کربلا معلوم نیست، در عین حال می توان گفت عدم حضور وی در کربلا بر اساس نافرمانی امام حسین (ع) نبوده است، زیرا ابراهیم از محبان اهل بیت (ع) بود و به آنان عشق می ورزید، از سوی دیگر امام حسین (ع) را خوب می شناخت و از وضع جامعه اسلامی آگاهی داشت. می دانست که امویان دین ستیز می باشند، از این رو است که وی در قیام مختار به خون خواهی حسین بن علی (ع) بر ضد امویان قیام نمود؛ در مجموع احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وي به امام حسين وجود دارد:
1.عدم آگاهي از خروج امام.
2.كوتاهي كردن.
درباره احتمال دوم می توان گفت: اگر این احتمال درست باشد، گرچه ابراهیم کوتاهی کرده، اما مرتکب گناه نشده و فرمان امام عصر خود نا دیده نگرفته است، زیرا امام حسین (ع) مردم را موظف و مکلف نکرد که حتما در کربلا حضور یابند، از این رو بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم:
امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است.
اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست.
مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید: بنابراین، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2) نسبت به خواص در كوفه، علامه مجلسی نقل می کند: امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت: «من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!». وی بعد از ذکر این روایت می نویسد: جمله: «به فتح نایل نمی شود». این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3)

پي نوشت ها:
1. کاظم موسوی بجنوردی ودیگران ،دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450.
2. مامقانی،تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، ص‏112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81.
3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233، 1403 - 1983م، دار إحياء التراث العربي، بيروت.

ياران امام حسين (علیه السلام) در کربلا چه کساني بودند و شرح زندگيشان چگونه بوده است؟

پاسخ:
بیان زندگینامه همه یاران امام حسین (علیه السلام) در یک نامه میسر نیست. این مطلب را می‌بایست از کتاب‌هایی که در زمینه نهضت کربلا -به صورت مبسوط و مفصل- سامان یافته اند، بیابید. درباره تعداد یاران امام حسین (ع) اختلاف وجود دارد. که این امر ارائه یاران و مشخصات آنان را مشکل می کند. اگر چه میان مردم معروف است که شهدای کربلا هفتاد و دو تن هستند،‌ ولی در منابع مختلف آمار شهدای کربلا مختلف ذکر شده است.
در کتاب انصار الحسین، محمد مهدی شمس‌الدین، شهدای غیر بنی‌هاشم، بر اساس اسامی آنان که در زیارت ناحیه مقدسه آمده، هشتاد و دو نفر ذکر کرده(1) که با اضافه شدن هفده تن از شهدای بنی هاشم ،به نود و نه تن می‌رسد، همچنین اسامی افرادی که در کربلا نزدیک ضریح مقدس امام حسین(ع) به عنوان شهدا در یک محل دفن شده‌اند، بیش از هفتاد و دو تن می‌باشد.
البته ابی مخنف از ضحاک بن عبدالله مشرقی نقل می‌کند که امام حسین(ع) با یاران خود در روز عاشورا نماز صبح به جای آورد . تعداد یارانش سی و دو سواره و چهل پیاده بودند.
دینوری نیز نقل می‌کند که امام حسین(ع) یاران خود را برای جنگ آرایش کرد . سی و دو سواره و چهل پیاده بودند. بنابر این نمی‌توان به صورت دقیق نام هفتاد و دو تن را ذکر کرد. (2)
در برخی متون درباره یاران امام حسین (ع) آمده است : "آنان كه در ركاب سيد الشهدا به فيض شهادت رسيدند، جمعى از بنى هاشم بودند. جمعى از مدينه با آن حضرت آمده بودند. برخى در مكه و طول راه به وى پيوستند. برخى‏ هم از كوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهيد بپيوندند. كسانى هم در راه نهضت‏ حسينى، پيش از عاشورا شهيد شدند كه آنان نيز جزء اصحاب او به شمار مى‏ آيند. تعداد 6 نفر از ياران امام كه در كوفه شهيد شدند، عبارتند از: عبدالاعلى بن يزيد كلبى، عبدالله بن‏ بقطر، عمارة بن صلخب، قيس بن مسهر صيداوى، مسلم بن عقيل و هانى بن عروه.
شهداى بنى هاشم: تعداد 17 نفر از شهداى كربلا كه شهادتشان اجماعى است، عبارتند از:
على بن الحسين الاكبر، عباس بن على بن ابى طالب، عبدالله بن على بن ابى طالب، جعفر بن‏ على بن ابى طالب، عثمان بن على بن ابى طالب، محمد بن على بن ابى طالب، عبدالله بن‏ حسين بن على، ابوبكر بن حسن بن على، قاسم بن حسن بن على، عبدالله بن حسن بن على، عون بن عبدالله بن جعفر، محمد بن عبدالله بن جعفر، جعفر بن عقيل، عبد الرحمن بن عقيل، عبدالله بن مسلم بن عقيل، عبدالله بن عقيل، محمد بن ابى سعيد بن عقيل.
نام ده نفر ديگر نيز نقل شده كه البته يقينى نيست، آنان عبارتند از: ابو بكر بن على بن ابى طالب، عبيدالله بن‏ عبدالله بن جعفر، محمد بن مسلم بن عقيل، عبدالله بن على بن ابى طالب، عمر بن على بن‏ابى طالب، ابراهيم بن على بن ابى طالب، عمر بن حسن بن على، محمد بن عقيل و جعفر بن ‏محمد بن عقيل.
شهداى ديگر: نام كسانى غير از بنى هاشم که در كربلا به شهادت‏ رسيدند، عبارتند اند:
اسلم تركى، انس بن حارث كاهلى، انيس بن معقل اصبحى، ام وهب، برير بن خضير، بشير بن عمر حضرمى، جابر بن حارث سلمانى، جبلة بن على‏ شيبانى، جنادة بن حارث انصارى، جندب بن حجير خولانى، جون مولى ابوذر غفارى، جوين بن مالك ضبعى، حبيب بن مظاهر، حجاج بن مسروق، حر بن يزيد رياحى، حلاس بن عمرو راسبى، حنظلة بن اسعد شبامى، خالد بن عمرو بن خالد، زاهر مولى‏ عمرو بن حمق خزاعى، زهير بن بشر خثعمى، زهير بن قين بجلى، زيد بن معقل جعفى، سالم مولى بنى المدينة كلبى، سالم مولى عامر بن مسلم عبدى، سعد بن حنظله تميمى، سعد بن عبد الله، سعيد بن عبدالله، سوار بن منعم بن حابس، سويد بن عمرو خثعمى، سيف بن حارث بن سريع جابرى، سيف بن مالك عبدى، حبيب بن عبدالله نهشلى، شوذب‏ مولى شاكر، ضرغامة بن مالك، عابس بن ابى شبيب شاكرى، عامر بن حسان بن شريح، عامر بن مسلم، عبدالرحمان بن عبدالرحمان بن عبدالله ارحبى، عبدالرحمان بن عبد ربه ‏انصارى، عبدالرحمان بن عبدالله بن يزيد عبدى، عبيدالله بن يزيد عبدى، عمران بن كعب، عمار بن ابى سلامه، عمار بن حسان، عمرو بن جناده، عمر بن جندب، عمرو بن خالد ازدى، عمر بن خالد صيداوى، عمرو بن عبدالله جندعى، عمرو بن ضبيعه، عمرو بن قرضه، عمر بن‏ قرضه، عمر بن عبدالله ابو ثمامه صائدى، عمرو بن مطاع، عمير بن عبدالله مذحجى، قارب‏ مولى الحسين‏«ع‏»، قاسط بن زهير، قاسم بن حبيب، قرة بن ابى قره غفارى، قعنب بن عمر، كردوس بن زهير، كنانة بن عتيق، مالك بن عبد بن سريع، مجمع بن عبد الله عائذى، مسعود بن حجاج و پسرش، مسلم بن عوسجه، مسلم بن كثير، منجح مولى الحسين‏«ع‏»، نافع بن هلال، نعمان بن عمرو، نعيم بن عجلان، وهب بن عبد الله، يحيى بن سليم، يزيد بن‏ حصين همدانى، يزيد بن زياد كندى، يزيد بن نبيط. "(3)
درباره قیام امام حسین (ع) و تعداد یاران حضرت به منابع زیر مراجعه فرمایید:
- نگاهی نو به جریان عاشورا، ص 446.
- انصار الحسین، مهدی شمس الدین
- فرهنگ عاشورا ، جواد محدثی ، ذیل کلمه اصحاب
- ابصار العين في انصار الحسين‏، جمعى نويسندگان‏

پی نوشت ها:
1. انصار الحسین، مهدی شمس الدین، ص 111، بی نام.
2. نگاهی نو به جریان عاشورا، جمعی از نویسندگان، ص 448 به بعد، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1383.
3.فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص51-52، نشرمعروف ،قم ، 1378ه.

نام فرزند هند جگرخوار که در کربلا از یاران امام حسین (علیه السلام) بود، چه بود؟

پاسخ:
مادر حضرت علی اکبر(ع) لیلی دختر میمونه بود و میمونه دختر ابوسفیان و هند است. لذا از سوی سپاه یزید به حضرت علی اکبر امان نامه پیشنهاد شد و به او گفتند که از بستگان یزید می باشید (ان لک رحما بیزید) حضرت در پاسخ فرمود: قرابت با رسول خدا (ع) سزاوار تر است که مراعات شود.(1 )

پي نوشت ها:
1 .المتعقبون من آل ابی طالب، اعقاب الحسین (ع)، ج 2، ص5، سید مهدی رجائی موسوی، قم، موسسه عاشورا، 1385 ش، چاپ اول.

سند حديث: «كل يوم عاشورا و كل أرض كربلا» را براي بنده ارائه كنيد.

پاسخ:
این عبارت، حدیث نیست؛ بلکه مطلبی است که از آیات و روایات استفاده شده است و می خواهد بگوید همه روزها عاشورا است؛ یعنی روز جنگ حق و باطل است. همیشه جبهه حسینیان و یزیدیان در هر زمان، روز یا ماه (یوم) و در هر مکان (ارض)، مثل روز عاشورا در زمین کربلا در ماه محرم صف کشیده اند و هر کدام از این دو صف تو را به سوی خود می خواند. این تویی که باید انتخاب کنی و برگزینی در جبهه حسینیان بودن را یا در جبهه یزیدیان بودن را.
آیات ابتلاء که هر زمان و هر مکان انسان را در معرض آزمایش می شمارد و آیاتی که در آن ها شیطان بزرگ ترین دشمن انسان معرفی شده که کمر به گمراه کردن بنی آدم بسته و یک لحظه هم از انسان غافل نیست و نیز آیات جنگ ادامه دار حق و باطل از ابتدای خلقت تا آخرین روز آفرینش، همگی این حقیقت را فریاد می زند که هر روز و ماه و زمینی، در حقیقت عاشورا و محرم و کربلایی است که تو باید در جبهه حق یا باطل حضور خود را ثبت کنی.

آیا حضرت زینب اولین فرد بود که اربعین به کربلا رفتند؟

پاسخ:
در خصوص اربعين و آمدن اسرا به كربلا بايد گفت:
شهيد مطهري در اين خصوص كه اهل بيت امام حسين در روز اربعين به كربلا آمده اند باور دارد كه آن را عقل تأیید نمی کند و در منابع دسته اول و معتبر نیامده است. (1)
برخی دیگر از مورخان هم به طور صریح و هم غیر صریح اين مطلب را انکار نموده‌اند.
شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است:
«روز اربعین، روزی است که اهل بیت امام، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند. نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین ع وارد کربلا شد». (2)
شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد»(3) و ابن اعثم در الفتوح (4) نیز همین مطلب را ذکر کرده‌اند. میرزا حسین نوری می‌نویسد:
«از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده می‌شود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آن که در آن روز به مدینه رسیدند. » (5 )
در این میان سید بن طاوس در «لهوف»، اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان می‌نویسد:
«وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق بازگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آن‌ها به محل شهادت امام حسین آمدند. سپس در آن جا به اقامه عزا و گریه و زاری برای اباعبدالله پرداختند ...»(6 )
ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا و ملاقات آن‌ها با جابر و عده‌ای از بنی هاشم ذکر کرده است. (10 ) میرزا حسین نوری پس از از نقل قول سید بن طاوس به نقد آن پرداخته است.( 7 )
رسول جعفریان می‌نویسد: «شیخ مفید در ارشاد، ابومخنّف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و أبن سعد در الطبقات الکبری، اشاره‌ای به بازگشت اسرا به کربلا نکرده‌اند».(8 ) شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا بسیار بعید می‌داند. (9 ) محمدابراهیم آیتی (10) و شهید مطهری ره نیز آمدن اسرای در روز اربعین به کربلا، را انکار کرده‌اند. (11 )
امّا در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال 61 هجری به کربلا، به نظر می‌رسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. شیخ طوسی می‌نویسد:
«روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا ص از مدینه برای زیارت قبر امام حسین ع به کربلا آمد . او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد». (12)
مرحوم آیتی می‌نویسد: «جابر بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد . سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید». (13 )

پی نوشت ها:
1. حماسه حسینی، شهيد مطهري ج 1، ص 30. ناشر :صدرا
2. مسار الشيعة (المجموعة)،الشيخ المفيد،ص26،سال چاپ : 1406،ناشر : مكتب آية الله العظمى المرعشي النجفي - قم
3 - مصباح المتهجد،الشيخ الطوسي، ص 787،چاپ : اول،سال چاپ : 1411 - 1991 م،ناشر : مؤسسة فقه الشيعة - بيروت - لبنان ،
4 . ابن اعثم کوفی، احمد؛ ترجمه محمد بن محمد بن مستوفی هروی، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، 1372، ص 916.
5 . النوری، لولو و مرجان، تهران، فراهانی، 1364، ص 154.
8 . اللهوف في قتلى الطفوف،السيد ابن طاووس، ص114 ،چاپ : اول،سال چاپ : 1417،ناشر : أنوار الهدى - قم - ايران.
6 . مثير الأحزان، ابن نما الحلي، ص86،سال چاپ : 1369 - 1950 م،ناشر : المطبعة الحيدرية - النجف الأشرف.
7 . نوری، پیشین، ص 152.
8 . جعفریان، تأملی در نهضت عاشورا، قم، ، ص 216. ناشر :انصاریان.
9 . قمی، منتهی الامال، ج1، ص 525. موسسه انتشارات هجرت، قم، 1378 .
10 . آیتی، بررسی تاریخ عاشورا، ص139. ناشر: کتابخانه صدوق
11 . مطهری، حماسه حسینی ، ج1، ص 30.
12 . طوسی، پیشین، ص 787.
13 . آیتی، پیشین، ص 231-230.

سلام، عازم کربلاهستم. توصیه شما برای داشتن سفری با معرفت به بنده چیست؟

پاسخ:
خوشا به حال شما كه عازم بارگاه ملكوتي حضرت ابا عبدا... هستيد. در مورد سؤال شما بايد بگويم براي با معرفت رفتن و برگشتن و خوب زيارت را درك كردن چند مورد را رعايت كنيد كه ان شاء ا... حال بهتري در زيارت داشته باشيد و از بركات زيارت امام حسين عليه‌السلام بهره‌مند شويد: نكته اول نكته اعتقادي است و آن اين كه با اعتقاد به اين كه امام حسين (ع) امام و حجت خداست به زيارت ايشان برويد يعني امام را به عنوان امام و واسطه فيض حضرت حق و اين كه زنده هستند و ما را مي‌بينند و كلام ما را مي‌شنوند و جواب سلام ما را مي‌دهند زيارت كنيم. همان طوري كه قرآن فرموده كه كساني كه در راه خدا شهيد مي‌شوند مرده نيستند بلكه زنده‌اند ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء (1) و همان‌طور كه در اذن دخول زيارت امام رضا عليه السلام مي‌خوانيم و اعلم ان رسولك و خلفائك عليهم السلام احياء عندك يرزقون يرون مقامي و يسمعون سلامي يعني مي‌دانم كه پيامبر و اهل بيت زنده‌اند و نزد تو روزي مي‌خورند مرا مي‌بينند كلام مرا مي‌شنوند و جواب سلام من را مي‌دهند. اين بينش و اعتقاد براي زيارت با معرفت امام عليه السلام لازم است.
اما نكته دوم براي معرفت پيدا كردن و بهتر درك كردن زيارت امام حسين‌عليه السلام مطالعه در باره فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام است هر چه بيشتر فضائل زيارت امام حسين را مطلع شويم بيشتر قدر زيارت‌مان را مي‌دانيم براي اطلاع بيشتر از فضائل زيارت امام حسين عليه السلام توصيه مي‌كنم كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي (ره) و بخش زيارت امام حسين و فضائل زيارت امام حسين را مطالعه كنيد براي نمونه 2 روايت از فضائل زيارت را مي‌آورم:
1- امام باقر عليه السلام: شيعيان ما را توصيه كنيد به زيارت قبر امام حسين عليه السلام چون رفتن به زيارت امام حسين روزي را زياد مي‌كند و عمر را طولاني مي‌كند و حادثه‌هاي بد را دفع مي‌كند و رفتن زيارت بر هر مؤمني كه اقرار به امامت امام حسين عليه السلام از خدا واجب است (2)
2- راوي سؤال كرد كه ثواب زائر قبر حسين عليه السلام چيست؟ امام صادق عليه السلام فرمود: مثل كسي است كه خدا را در عرش زيارت كرده است گفتم ثواب زائر قبر احدي از شما ائمه چيست؟ فرمود: مثل ثواب كسي كه زيارت پيامبر (ص) را كرده (3)
نكته سوم: آداب زيارت امام حسين (ع) را اگر كامل مراعات كنيد بسيار به بهره‌مندي شما از زيارت كمك مي‌كند و حالات بسيار خوبي را براي زائر امام حسين (ع) ايجاد مي‌كند براي وقوف و اطلاع بيشتر رجوع كنيد به كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي در بخش آداب زيارت امام حسين (ع) و در اين جا به طور مختصر و فهرست‌وار آداب زيارت را متذكر مي‌شوم:
1-سه روز روزه گرفتن قبل از اين كه از خانه خارج شود.
2-آن حضرت را محزون و غمناك و ژوليده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه زيارت كند چون امام با اين حالات به شهادت رسيده‌اند.
3-در سفر توشه و غذاهاي لذيذ مثل برياني و كباب و ... همراه خود نبرند و در كربلا از نان و غذاهاي ساده استفاده كنند.
4-تواضع و خشوع و فروتني و راه رفتن مانند عبد ذليل و تكبر نداشتن سواره نسبت به پياده‌ها.
5-كمك كردن و اهتمام كردن به حاجات زائراني كه در بين راه وامانده و خسته شده‌اند و كمك به زائران ناتوان.
6-مصاحبت نيكو با رفيقان- كم سخن گفتن مگر در خير- ذكر و ياد خدا- و دوري از حرام‌ها و مواظبت بر نگاه- نماز و صلوات بسيار- احسان به برادر مؤمن- خرجي دادن به كساني كه خرجي آنها تمام شده.
7-روغن بر خود نماليدن، سرمه نكشيدن، گوشت نخوردن در كربلا.
8-غسل با آب فرات.
9-خواندن نماز واجب و مستحب در حائر شريف امام.
10- عمده اعمال در روضه مطهره حضرت دعا است و دعا تحت قبه و گنبد حضرت مستجاب است.
11- صلوات فرستادن بر حضرت حسين عليه السلام.
12- دعا كردن براي مظلومين.
13- استخاره تحت گنبد حضرت يعني طلب خير كردن از خدا زير گنبد امام حسين عليه السلام براي خود و خانواده و دوستان و اقوام.
14- سكوت مگر در تكلم كردن در امور خير يعني در حرم صحبت زياد و بلند نكردن.
15- تبرك به قبر و ضريح مطهر حضرت.
16-كربلا را وطن قرار ندادن و اقامت طولاني نكردن در كربلا.
با رعايت اين آداب حالات بسيار خوبي براي زيارت براي انسان حاصل مي‌شود و در انتها خدمت‌تان عرض كنم چيزي كه در زيارت ائمه و هر كار خيري از امور مهم است دوري از ريا و اخلاص داشتن است. ان شاء ا... در زيارت حال خوشي داشته باشيد و ما را نيز از دعاي خيرتان محروم نكنيد.
والسلام

پي نوشت‌:
1-آل عمران(3) آیه169 .
2-ابن قولويه القمي ،كامل الزيارات،دارالمرتضوية - النجف الأشرف، 1356 ه. ق. ص151 .
3-همان، ص147 .

سلام، انشاالله عازم کربلای معلی هستم، توصیه شما برای بامعرفت رفتن و درک کردن و برگشتن چیست؟

پاسخ:
در آیینه روایات برای زیارت پیامبر اکرم (ص) و زیارت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و ائمه (ع) فضایل و ثواب اخروی و پاداش و کرامت های دنیوی زیادی ذکر شده که محاسبه آن از توان هر کسی جز خدا خارج است . امّاپاداش های هر کسی به اندازه میزان خود شناسی و معرفتی است که نسبت به معصومی که مزورش است ، دارد. از این رو دربسیاری از روایات ، عبارت «عَارِفاً بِحَقِّهِ » یا « بِحَقِّهِا» را مشاهده می کنیم . مثلا در روایتی آمده است: مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ (1) هر کسی نزد قبر ابی عبدالله علیه السلام حاضر شود و قبر آن حضرت را با معرفت زیارت کند ، خداوند نام و مقام و منزلت این زایر را در اعلی علیین ثبت می کند .بنا براین اولین توصیه و ضرورت در زیارت ائمه این است که هر زایری باید نسبت به مزور - یعنی کسی که زیارت می شود، معرفت و شناخت پیدا کند.
پس زایرباید توجه داشته باشد کجا می رود ، در چه مکان هایی قدم می گذارد ، مزور او چه کسانی هستند ؟ از چه مقام و منزلتی در نظام آفرینش و در پیشگاه خداوند برخوردارند؟ خود کیست؟ برای چی می رود ؟ قصد و نیتش چیست ؟ زیارتش از چه میزان خلوص برخوردار است؟ چه نیازی به زیارت این ارواح طیبه دارد؟ زیرا پاداش زیارت هر کسی به میزان شناخت و معرفت و اخلاص او بستگی دارد.
توضیح : ائمة معصومين ( كه مظاهر تجلي اسماء حسني الهي هستند و امناء او در بين خلائق، وقتي ما انسانهاي خاكي از نعمت پر فيض وجود آنها بهره خواهيم برد كه نسبت به آن ها معرفت داشته باشيم و به مقتضای آن در مقابل آن ها تسليم كامل بوده و سرسپردگي نسبت به آن ها داشته باشيم ،
چه آن که حقیقت زیارت، سفرآگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز می‏شود و سرانجام در منزل دل به مقصد می‏رسد.
زیارت، اِعلام وفاداری صادقانه مرید است به مراد؛ ابراز علاقه مطیع است به مطاع و اعلام "خودفراموشی" جان بر کفِ مخلص است نسبت به (جان) جانان. (2) و واژه زیارت از ریشه "زَوْر" است، به معنای برگشت از چیزی و تمایل و توجه کردن به چیزی و جانبی دیگر.
رفتن به ملاقات بزرگان دین، و مشرّف شدن به حضور امامان (ع) را از آن جهت زیارت گویند که روح و فکر زایر - هنگامی که در محضر آنان است - از جریان مادیات و عالم طبیعت بازگشت می‏کند . به معنویت و روح و روحانیت توجه و تمایل می‏نماید . زایر عا رف به مقام "مزور" (زیارت شده)جلوه خداوند را در فضای ملکوتی آن معصوم (ع) مشاهده می‏نماید. میزان معنویت و عِشق زایر، به میزان معرفت و شناختش از مقام و منزلت "مزور" نزد خدا بستگی دارد.چه بسا افرادی، فقط جسم شان در محضر امام (ع) باشد.تماشا و توجه نمودن به ضریح و طلا و نقره، هنرنمایی هنرمندان، وضع رواق‏ها و صحن‏ها و انبوه جمعیت آنان را از حقیقت زیارت محروم ساخته و نتوانند با امام ارتباط روحی و قلبی پیدا کنند.
کسی که سیاحت و شهرت را در متن سفر قرار داده‏ و زیارت را درحاشیه قرار داده و آنان که در محضر امام "ادب" نگه نداشته‏اند، آنان که توبه نکرده، شرفیاب محضر امام می‏شوند. اگر چه ازکرامت امامان دست خالی بر نمی‏گرد ند، لیکن نمی‏توانند "محضر قدسی و واقعی" امام را درک کنند و حظ و بهره روحی و قلبی پیدا کنند.
پس برای افزایش میزان معنویت و درک "محضر قدسیِ" مقام امام و به دست آوردن رقت قلب که از نشانه‏های خلوص و پاک شدن است، باید اموری را رعایت کرد. در ذیل به برخی اشاره می‏شود:
1- زائرباید بداند که امامان (ع) آیینه داران صفات جمال و جلال خدایند. ازاین رو حیات و مرگ آنان یکسان است. پس زائر در طریق زیارت امامان (ع) مستحب است فروتن وبا تواضع ودر کمال خشوع در راه رفتن از منزل به طرف حرم حرکت کند .
2-مردم معمولاً در محضر امام (ع) گوینده هستند تا شنونده. سعی می‏کنند نیازها، مشکلات مادی یا معنوی خویش، و بستگان را بیان کنند،گرچه خوب است، ولی بهترآن است که زایر پیش از آن که به قصد زیارت حرکت کند، ساعاتی ذهن و دلش را از دنیا و آن چه از نمودهای آن است، فارغ گرداند . با نشستن در مجالس علمای اهل دل یا مطالعه نمودن درآداب زیارت مثل کتاب مفاتیح و تفکردرباره مقام امام، نیز توجه نمودن به برخی کرامات و معجزات شان و دل سپردن به سخنان سراسر نورانی و نصایح دلسوزان شان، بر معرفت خویش بیفزاید .روح و ذهن خویش را از غبار گناه و زنگار مادیّت صیقل دهد .طوری خالصانه به امام (ع) سلام دهد که احساس کند امام جواب اورا می دهد.
3-وقتی با ذوق و شوق زیارت امام (ع) و به محضر مقدسش حرکت کردی ،چنان باش و زیارت کن که اگر آنان زنده بودند، در محضرشان چنان سلام می‏گفتی و زیارت می‏کردی . طرز معاشرت و رفتار و گفتارت با دوستان، و سایر زوار نزد امام (ع) آن گونه بود.
اگر حضرت امام زمان (عج) افتخار زیارتش را نصیب کند و اذن حضورش را به شما دهد، با چه حال درونی، به شوق زیارتش حرکت می‏کنی و برای جلب رضایت قلب مبارکش نزد حضرت چه می کردی؟ برای زیارت حرم امامان (ع) نیز آن گونه باش که "عین اللَّه الناظرة؛ چشمان نظاره گر" ظاهر و باطن زوار خویش هستند.
4- وقتی به شهری که شهادتگاه امام (ع) است رسیدی، به کاری مشغول نشو، جز این که مجدداً غسل زیارت کنی، لباس نظیف بپوش، آن گاه با ذکر خدا وگفتن صد مرتبه ( الله اکبر وصد مرتبه لااله الا الله و صد بارصلوات) توجه قلبی به مقام و منزلت امام،مشغول ساز.
حضرت امام صادق (ع ) فرمودند:هنگامى كه اراده زيارت حضرت حسين (ع ) را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگين و اندوه ناك و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه زيارت نما.زيرا حضرتش كشته شدند در حالى كه غمگين و ناراحت و ژوليده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته هاى خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مكان شريف را وطن براى خود قرار مده .(3)
من از كودكى نو كرت بودام سگ رو سياه درت بوده ام
من آن مرغ عشقم ايا شمع جمع چو پروانه خاكسترت بوده ام
به امّن يجيب خداى بزرگ كه من عاشق مضطرت بوده ام
اگر خوب اگر بد مران از درت كه من كمترين ذاكرت بوده ام
5- زیارت هر چه به مزار مطهّر امام نزدیک‏ ترباشد، مطلوب ‏تر است امام صادق (ع) می‏فرمایند: "اگر چه سلام از راه دور نیز به پیامبر اکرم (ص) (و امامان (ع) می‏رسد، ولی به مدینه بروید (و به حرم امامان نزدیک شوید) و آنان را از نزدیک زیارت کنید". (4)
حرم‏های شریف محل تردّد فرشتگان الهی و ارواح انبیا و اولیا می‏باشد؛ مهم تر محل آمد و شد و تعلق ویژه روح قدسی و الهی امام (ع) است. نیز جا و مکان استجابت دعا است.
نزدیکی بدنی و جسمی به امامان (ع) و قبور و ضریح مطهّرشان اگر چه مطلوب و مورد توصیه امامان (ع) است،امّا نباید با ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت برای زوّار، یا اقدام به کاری و حرکاتی که با شأن محضرامام مناسبت ندارد، باعث آزار و اذیّت روح امامان گردد و خاطر مبارک آنان را ناراحت نماید، در نتیجه نزدیکی جسمانی و ظاهری باعث دوری قلبی و باطنی گردد.
6-نکته دیگری که زایر باید به آن توجه کند این است كه معرفت ائمه داراي مراتب است و هر انساني به فراخور ظرفيت و استعداد معرفتی و خلوص نيتش از آن بهره می برد، بايد توجه داشت که منظور از شناخت و معرفت چيست؟ معرفت مراتبی دارد. حداقل مراتب معرفت را می توان در دوبخش بازگو کرد .
بخش اول، علم و اعتقاد به فضايل و اوصاف امام. در اين بخش بايد دانست كه امام همتاي پيامبر ـ مگر در نبوت ـ است و وارث آن حضرت بوده و اطاعت او در حقيقت اطاعت از رسول اكرم ( و اطاعت از خدا است و در نهايت هم در هر موردي بدون استثناء بايد تسليم نظر امام بود، ولايت آنها ولايت خدا است، زائر كسي است كه اين ولايت را بپذيرد و نسبت به اين ولايت خاضع و تسليم باشد و از خود در مقابل ايشان هيچ حق اختيار و تصميمي را قائل نباشد كه "النبي اولي با المؤمنين من انفسهم" درك اينكه وجود آنان بزرگترين نعمت حق و ظهور حقايق نوري آنان در هياكل بشري از منت ها و نعمت های بزرگ است، خود گامي در جهت شناخت مقام و منزلت آنان است.
بخش دوم، شناخت خصوصيات و ويژگيهاي شخصي آنها بويژه سلوك و راه و روش زندگي آنها كه خود مقدمه‌اي براي الگو قرار دادن آنها در زندگي خواهد بود و اين وادي معرفت اگر كامل بخواهد طي شود بايد تأملي در زيارت جامعة كبيره نمود .رعايت آداب زيارت و آنچه در اين رابطه خود مددكار ما در اين زمينه خواهد بود، و به تعبير حضرت آية الله بهجت كه در بياني مي‌‌فرمايند: " اهم آداب زيارت اين است كه بدانيم بين حيات و ممات معصومين (ع) هيچ فرقي وجود ندارد"
7-اخلاص‌در زيارت:يكي‌از فضايل‌اخلاقي‌كه‌در هر عمل‌روي‌آن‌تأكيد زياد شده‌است‌، اخلاص‌است‌. زيارت‌امام‌حسين ‌(ع) هم ‌به ‌عنوان ‌اين ‌كه ‌يكي ‌از بهترين‌ اعمال ‌است‌، در روايات ‌زيادي ‌آمده‌كه‌اين‌ عمل ‌با اخلاص ‌صورت ‌بگيرد.‌اين ‌همه ‌ثواب‌ در زيارت ‌آن‌ حضرت ‌نيست‌، مگر براي‌ كسي‌ كه ‌زيارت‌ آن‌ حضرت ‌بيايد و هيچ‌ غرض‌و هدف ‌ديگري‌ نداشته‌باشد و براي ‌خودنمايي‌و...نباشد. فقط‌خالصاً لوجه‌الله باشد. با حالت ‌خشوع‌ و خضوع ‌باشد، با حالتي ‌باشد كه ‌در آن‌ حال ‌كه ‌انسان‌ مشغول‌ زيارت‌ است‌، يك ‌سجده ‌خاشعانه ‌بزند و بعد برود در وادي‌ درد دل ‌كردن‌ با امام‌.با يك‌حالت‌مخصوص‌،آن‌گونه‌كه ‌مرحوم ‌علامه‌ اميني ‌زيارت‌ مي‌كرد كه‌مي‌گويد زماني‌كه ‌ايشان ‌در حرم ‌اميرالمؤمنين‌ (ع) مشغول ‌زيارت‌ بود، هيچ‌ چيز را احساس‌ نمي‌كرد و هيچ ‌سخني‌ را نمي‌شنيد. امام‌صادق‌ (ع) مي‌فرمايد: وقتي ‌روز قيامت‌ مي‌شود، منادي‌ ندا مي‌كند كه ‌زوار حسين‌بن‌علي‌ كجا هستند؟ عده‌اي ‌از مردم‌ به‌پا مي‌خيزند كه‌از شمارش‌آنها ديگران‌ غير از خدا عاجزند، به‌آنها گفته‌مي‌شود هدف‌شما از زيارت ‌امام‌حسين ‌(ع) چه ‌بود؟ مي‌گويند: به‌ خاطر محبت ‌پيامبر و علي‌و فاطمه‌ و رحمت‌خدا. به‌آنها گفته‌مي‌شود اين‌ها پيامبر و علي‌ و فاطمه ‌و حسن ‌و حسين ‌هستند، پس‌ به ‌آنها ملحق ‌شويد.شما در درجه ‌آنها با آنها هستيد. به ‌آنها گفته ‌مي‌شود برويد زير پرچم ‌رسول ‌خدا قرار بگيريد. آنها مي‌آيند در سايه ‌آن‌ پرچم‌ قرار مي‌گيرند در حالي ‌كه ‌در دست‌ علي‌است‌. اين ‌در حالي ‌است ‌كه ‌خدا به ‌وجود اين‌ زائرين ‌به ‌حاملين‌ عرش‌ خود و ملائكه ‌مقربين‌ خود مباهات ‌مي‌كند و به‌آنها مي‌گويد: آيا نمي‌بيند زوار قبر حسين ‌(ع) را در حالي‌كه‌با اشتياق‌ به ‌زيارتش ‌آمده ‌بودند. (5)

پی‌نوشت‌ها:
1. الشیخ الصدوق ، من لا یحضره الفقیه ، الناشر ، مؤسسه النشر الاسلامی ، -قم ، سنه النشر 1413 ه ق ، ج2 ، ص581.
2. جهت آگاهی بیشتر به کتاب ارزشمند« ادب فنای مقرّبان» از آیت اللَّه جوادی آملی که شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره است رجوع شود .
3.ترجمه كامل الزيارات ص 429.
4. محمد بن الحسن الحر العاملی ، وسائل الشیعه، الناشر ، مؤسسه آل البیت ، - قم ، سنه النشر ، 1409 ه ق ، ج 14، ص 338، کتاب الحج، ابواب المزار، باب 4، حدیث 3.
5.بحار الانوار ج 98 ص 21.

شیخ مفید در الارشاد می گوید: ولادت امام زین العابدین علیه السلام در سال 38 هجری در مدینه بود. او در هنگام شهادت پدر بزرگوارش 23 سال داشت.

باعرض سلام، سنّ امام سجاد علیه السلام در کربلا چند سال بوده و آیا امام سجاد (علی اوسط) از حضرت علی اکبر بزرگتر بودند؟ آیا صحیح است که امام محمدباقرعلیه السلام در واقعه کربلا حضور داشته و پنج ساله بوده اند؟ اگر صحیح است آیا ازنظر تفاوت سنی با پدرشان توجیهی دارد؟

پاسخ:
شیخ مفید در الارشاد می گوید: ولادت امام زین العابدین علیه السلام در سال 38 هجری در مدینه بود. او در هنگام شهادت پدر بزرگوارش 23 سال داشت. در سال 95 هجری در مدینه در سنّ 57 سالگی به شهادت رسید.(1)
شیخ مفید معتقد است که امام سجاد علیه السلام از علی بن حسین بزرگ‌تر است.(2 )
مشهور این است که علی اکبر از امام سجاد بزرگ تر است (3 )
امام باقر علیه السلام در کربلا حضور داشت و حضرت در آن زمان چهار ساله بود. (4 )

پی نوشت ها:
1. شیخ مفید، الارشاد، ج 2 ص 138.ترجمه رسولی محلاتی.تهران ، انتشارات علميه اسلاميه .
2. همان، ص 137.
3. اعیان الشیعه ، ج 2 ص 389 . سید محسن امین، ،بیروت ،دار التعارف للمطبوعات ،1418 ه ق ،چاپ پنجم ، تحقیق سید حسن امین .
4. منتهی الآمال ، ج 2 ،ص 173 ، شیخ عباس قمی ،قم ،انتشاراتی هجرت ،1378 ، چاپ سیزدهم .

آیا به اسیران کربلا تجاوز شد؟

پاسخ:
لشکر عمر سعد بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) به خیمه ها حمله کردند. جامه ها و زیورآلات زنان را بردند. خواستند امام سجاد (ع) را به شهادت برسانند (1). خیمه ها را به آتش کشیدند (2) ولی هرگز به اهل بیت تجاوز نشد. اصولا مطرح نمودن چنین مطالبی هم صحیح نیست.

پی نوشت ها:
1 . ارشاد مفید ،ج 2 ،ص117 ، ترجمه رسولي محلاتي ، تهران ، انتشارات علميه اسلاميه.
2 . فرهنگ عاشورا ، ص 170 ، جواد محدثي، قم، ،نشر معروف ، 1378 ، چاپ چهارم.

صفحه‌ها