حديث

ویژگی های مشترک یاران امام حسین (علیه السلام) و حضرت مهدی ( عجل الله فرجه)؟ رابطه ی دو امام با یکدیگر بیان شود و این مطلب که روایات بسیاری از ائمه معصومین (علیه السلام) بیانگر ارتباط شدیدی بین این دو امام از حیث قیام و عملکرد می باشد موجود است، و اینکه حال که ما محروم از یاری امام حسین (علیه السلام) در سال 60 هجری و کربلا شدیم چگونه امکان برای ما فراهم شودکه طوری زندگی، رفتار و عمل کنیم که جزء یاران حضرت مهدی (عجل الله فرجه) باشیم؟ ومطالبی اضافی که خودتان می دانید ذکر نمائید؟

پاسخ:
برخی از خصوصیات یاران امام زمان(عجل الله فرجه):
1- خداجویی:
خداجویی و توحید سرلوحه عقاید و خصال یاران حضرت مهدی (عج) است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آنان بیگانه است. امام صادق(ع) فرمود: مردانی که گویا دل‌هایشان پاره‏ های آهن است، غبار تردید در ذات مقدس خدای، خاطرشان را نمی‏ آلاید... همانند چراغ‏ های فروزانند، گویا دل‌هایشان نور باران است... برای شهادت دعا می‏ کنند.... .(1)
2- بصیرت و آگاهی:
یکی از ویژگی‏ های یاران امام بصیرت و آگاهی است. آنان در فرمانبری از امام و شناخت او و تشخیص حق و باطل دچار مشکل نشده و در فتنه‏ ها هوشیارانه راه جویند. بصیرت آنان سبب می‏ شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند. در رسالت شرک‌زدایی به همراه امام خود تبر بردارند و بت شکنی کنند. بصیرتی را که در راه دین داشتند، آشکار کردند.
3 - عبادت و بندگی:
یکی از ویژگی‏ های مهم یاران امام زمان(عج) عبادت و بندگی است. یاران مهدی، شیران روز و نیایشگران شب هستند. عبادت از دیدگاه یاران امام، نوعی معامله و داد و ستد نیست، بلکه عبادت آنان، نیایش عارفانه و پاکبازانه، پیوند روح با ابدیت، عالی‏ ترین واکنش سپاسگزارانه انسان در برابر خدا و عبادت آزادگان است. آنان چون مادران فرزند مرده می‏ گریند.
امام باقر(ع) فرمود: گویا قائم و یارانش را در نجف اشرف می‏ نگرم، توشه هایشان به پایان رسیده و لباس‏ هایشان مندرس گشته است. جای سجده بر پیشانی شان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب.(2)
4- شجاعت:
یاران امام زمان(ع) دلیر مردند و جنگ آوران میدان‏ های نبرد. ایمان به هدف، همه وجودشان را تسخیر کرده و هر کدام قوّت چهل مرد را دارند.(3)
شجاعت بی بدیل شان، ترس را بر دل‏ های مستکبران چیره ساخته و جان‌هاشان از سنگ خارا محکم‏تر است. امام باقر(ع) فرمود: گویا آنان را می‏ نگرم... سیصد و اندی مرد بلند بر بلندای نجف و کوفه ایستاده‏ اند، دل‏ هایی چون پولاد دارند....(3)
5- فرمانبری:
یکی از ویژگی‏ های یاران امام زمان(ع) اطاعت و فرمانبری از مولا و مقتدایشان است. آنان عاشقان مولای خود و فرمانبرترین انسان‏ها هستند و در انجام دستورهای امام خویش بر یکدیگر پیشی می‏ گیرند.(4)
6 - ایثار (از خود گذشتگی) و برابری‏:
از خصوصیات بارز یاران مهدی ایثار و برابری است. وحدت مقصد و اخلاص نیت، دل‌هایشان را به هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنده و در بهره‏ گیری از مواهب الهی، دیگران را بر خود پیش می‏ دارند.
یاران امام حسین (ع) نیز دارای همین خصوصیات بودند. قیام امام حسین و حضرت مهدی ( عجل الله فرجه) هردو برای اقامه عدل و قسط و نابودی ظلم و ستم و استقرار یکتاپرستی، می باشد. برای آگاهی بیشتر به کتاب های: موعودنامه، نویسنده: مجتبی تونه ای و کتاب: امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور، نویسنده: سید محمدکاظم قزوینی، مراجعه نمائید.

پی‌نوشت‌ها‏:
1. بحالارانوار، ج 52، ص 308.
2. همان ،ج 3 ٌ5 ، ص7 .
3. خصال شیخ صدوق، ترجمه کمره‏ای، ج 2، ص 318 .
4. همان.ج 1،ص 63 .

توجه به اشتراك هاي اهل كتاب در قرآن نيز براي اتحاد و جلوگيري از فتنه توسط كافران، مطرح شده است. در ترجمه بعضي از كتب ذیل زيارت عاشورا در قسمتي كه گروهي را لعن مي كند نوشته شده منظور ابوبكر، عمر و عثمان است. همين باعث رخنه بين مسلمانان (شيعه و سني) شده است؟ جدايي از اينكه من شيعه هستم خيلي از مسايل از همين افراد سرچشمه گرفته ولي چون اصل مهمتري پيش مي آيد به ارزش هاي اهل سنت احترام مي گذارم. پس يا اين ترجمه اشتباه است يا اينكه سنديت زيارت عاشورا مورد سؤال قرار مي گيرد. لطفا راهنمايي فرماييد

پاسخ:
در بعضی از کتب معتبر که این زیارت را نقل کرده اند، این فصل بدین صورت نیست، مثلا در کامل الزیاره ابن قولویه این فصل به این عبارت آمده:
اللهم خص أنت اول ظالم ظلم آل نبیک باللعن ثم العن اعداء آل محمد من الاولین و الآخرین اللهم العن یزید و... (1)
سید بن طاووس هم بعد از ذکر این زیارت می نویسد: در مصباح الکبیر دو فصل آخر که صد بار تکرار می شوند، وجود ندارد. (2)
در تاریخ آمده که وقتی دشمنان شیخ طوسی سعایت او را نزد خلیفه عباسی کردند و خلیفه منظور از این افراد را که در زیارت نقل شده در مصباح آمده، از شیخ پرسید، جواب داد: اولی هابیل است که قابیل را به ناحق کشت.
دوم قیدار پی کننده شتر صالح است.
سوم قاتل یحیی بن زکریا است.
چهارم ابن ملجم قاتل علی بن ابی طالب (علیه السلام) است .
افراد نامبرده هم قاتلان امام حسین (علیه السلام) هستند. (3)
گرچه توجیه شیخ خوب است، ولی اگر این عبارت از معصوم (علیه السلام) صادر شده باشد، منظورش را به ابهام فرموده است و کسی نمی تواند به یقین بگوید منظور معصوم چه کسانی هستند.
بنابراین بدون این که به یقین حکم کنیم منظور از این سه نفر چه کسانی هستند، می گوییم آنان کسانی هستند که به پیامبر و اهل بیت که حرمت آنان واجب بوده، ظلم آگاهانه روا داشته اند. به خاطر ظلم آگاهانه به پیامبر و اهل بیت، مستحق لعن و نفرین می باشند. هیچ فرد سنی نیست که مخالف لعن دشمنان پیامبر و اهل بیت که به حکم قرآن دوست داشتن و حفظ حرمت شان واجب است (4) باشد. چنین لعنی به صورت اجمالی و به جهت دشمنی لعن شدگان با پیامبر و اهل بیت، مخالف وحدت نیست.
مخالف وحدت آن است که خلفای بعد از پیامبر(ص) را با ذکر نام دشمن اهل بیت بشمریم. در مقابل چشم اهل سنت که آنان را یاران با وفای پیامبر می دانند، لعن کنیم. چنین کاری به هیچ وجه صحیح نیست. در هیچ آیه و روایت و دعایی وارد نشده است.
ما و اهل سنت دشمنان اهل بیت پیامبر را مسلمان نمی دانیم اما در مورد مصداق ها با هم اختلاف داریم. باید در اختلاف، اصول برادری رعایت شود. از اهانت و لعن و نفرین به اشخاصی که از نظر برادران اهل سنت محترم می باشند، خودداری ورزیم.

پی نوشت ها:
1.ابن قولویه ، کامل الزیارات ، قم ، انتشارات اسلامی ، 1417 ق ، ج332.
2.ابن مشهدی ، مزار ، ص485 پاورقی.
3. شیخ طوسی ، استبصار ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، 1363 ش ، ج1 ، ص16 (مقدمه در ترجمه و زندگی نامه شیخ).
4. شوری (42) آیه 23.

سلام بهترین زمان برای باردار شدن زن چه موقع میباشد؟(ایا هر وقت منی مرد به رحم زن برسد حاملگی صئرت میگیرد یا زمان خاصی دارد)

پرسشگر گرامی ، این گونه نیست که هر وقت منی به رحم زن برسد، حامله شود ،بلکه ممکن است که حامله نشود.
برای مشخص شدن حاملگی باید از وسائل پزشکی استفاده کنند.
طبق روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام ) به ما رسیده است ، در برخی از ایام نزدیکی و باردار شدن بهتر می باشد.
آمیزش در شب‏هاى دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه ، جمعه و ظهر روز پنجشنبه و عصر روز جمعه مستحب است.(1)
پی‌نوشت‌:
1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق ، ج 14،

با سلام، دو مورد درباره عصمت پیامبران در باب 14 و 15 کتاب عیون اخبار الرضا(علیه السلام) آمده است. خواهشمند است نوع سند این دو مورد را برایم بیان نمایید. سپاسگزارم

پاسخ:
راویان این حدیث همه از مشایخ اند، جز حسین اشقر که در سند این روایت ذکر شده و در کتب رجال شناخته شده نیست. بنابراین از نظر سند ضعیف است.

با عرض سلام، قسمت شده برم زیارت عتبات عالیات عراق، می خواستم این سفرم رو با شناخت و معرفت کامل انجام بدم و استفاده حداکثری رو از این سفرم ببرم، می خوام تأثیرات مثبتی که در جهت رسیدن به کمال انسانی مرا کمک می کند کسب کنم. کلا همه چیز منظورم هست مثلا نحوه صحیح دعا کردن، شفاعت خواستن از ائمه، اعمال هر کدام از مکان های مقدس، بایدها و نبایدهای هر مکان مقدس و کلا همه چیز اگر مقاله هایی دارید برایم ارسال کنید و یا توضیح بدهید. پیشاپیش از زحمات شما سپاسگزارم

پاسخ:
خوشا به حال شما كه عازم بارگاه ملكوتي حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) هستيد. رعایت چند نکته در سفری پر بار از جهت معنوی مفید و مؤثر است که در ذیل تقدیم می کنیم.
امیدواریم از بركات زيارت امام حسين (عليه‌السلام) بهره‌مند شويد و ما را نیز دعا بفرمایید:
1- در آیینه روایات برای زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و زیارت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و ائمه (علیهم السلام) فضایل و ثواب اخروی و پاداش و کرامت های دنیوی زیادی ذکر شده که محاسبه آن از توان هر کسی جز خدا خارج است. امّا پاداش های هر کسی به اندازه میزان خود شناسی و معرفتی است که نسبت به معصومی که مزورش است، دارد. از این رو در بسیاری از روایات، عبارت «عَارِفاً بِحَقِّهِ » یا « بِحَقِّهِا» را مشاهده می کنیم.
مثلا در روایتی آمده است: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ؛ (1) هر کسی نزد قبر ابی عبدالله علیه السلام حاضر شود و قبر آن حضرت را با معرفت زیارت کند، خداوند نام و مقام و منزلت این زائر را در اعلی علیین ثبت می کند».
بنابراین اولین توصیه و ضرورت در زیارت ائمه این است که هر زائری باید نسبت به مزور - یعنی کسی که زیارت می شود، معرفت و شناخت پیدا کند.
پس زایر باید توجه داشته باشد کجا می رود، در چه مکان هایی قدم می گذارد، مزور او چه کسانی هستند؟ از چه مقام و منزلتی در نظام آفرینش و در پیشگاه خداوند برخوردارند؟ خود کیست؟ برای چی می رود؟ قصد و نیتش چیست؟ زیارتش از چه میزان خلوص برخوردار است؟ چه نیازی به زیارت این ارواح طیبه دارد؟ زیرا پاداش زیارت هر کسی به میزان شناخت و معرفت و اخلاص او بستگی دارد.
پس با اعتقاد به اين كه امام حسين (ع) امام و حجت خداست به زيارت ايشان برويد يعني امام را به عنوان امام و واسطه فيض حضرت حق و اين كه زنده هستند و ما را مي‌بينند و كلام ما را مي‌شنوند و جواب سلام ما را مي‌دهند زيارت كنيد.
2- مردم معمولاً در محضر امام (ع) گوینده هستند تا شنونده. سعی می‏ کنند نیازها، مشکلات مادی یا معنوی خویش، و بستگان را بیان کنند، گرچه خوب است، ولی بهترآن است که زائر پیش از آن که به قصد زیارت حرکت کند، ساعاتی ذهن و دلش را از دنیا و آن چه از نمودهای آن است، فارغ گرداند. با نشستن در مجالس علمای اهل دل یا مطالعه نمودن درآداب زیارت مثل کتاب مفاتیح و تفکردرباره مقام امام، نیز توجه نمودن به برخی کرامات و معجزات شان و دل سپردن به سخنان سراسر نورانی و نصایح دلسوزان شان، بر معرفت خویش بیفزاید. روح و ذهن خویش را از غبار گناه و زنگار مادیّت صیقل دهد.طوری خالصانه به امام (ع) سلام دهد که احساس کند امام جواب او را می دهد.
3- وقتی با ذوق و شوق زیارت امام (ع) و به محضر مقدسش حرکت کردی ،چنان باش و زیارت کن که اگر آنان زنده بودند، در محضرشان چنان سلام می‏گفتی و زیارت می‏کردی . طرز معاشرت و رفتار و گفتارت با دوستان، و سایر زوار نزد امام (ع) آن گونه بود.
اگر حضرت امام زمان (عج) افتخار زیارتش را نصیب کند و اذن حضورش را به شما دهد، با چه حال درونی، به شوق زیارتش حرکت می‏ کنی و برای جلب رضایت قلب مبارکش نزد حضرت چه می کردی؟ برای زیارت حرم امامان (ع) نیز آن گونه باش که "عین اللَّه الناظرة؛ چشمان نظاره گر" ظاهر و باطن زوار خویش هستند.
4- وقتی به شهری که شهادتگاه امام (ع) است رسیدی، به کاری مشغول نشو، جز این که مجدداً غسل زیارت کنی، لباس نظیف بپوش، آن گاه با ذکر خدا و گفتن صد مرتبه ( الله اکبر و صد مرتبه لااله الا الله و صد بار صلوات) توجه قلبی به مقام و منزلت امام،مشغول ساز.
5- اخلاص ‌در زيارت:
يكي‌از فضايل‌ اخلاقي‌ كه‌ در هر عمل‌ روي‌ آن‌ تأكيد زياد شده‌ است‌، اخلاص‌است‌. زيارت‌ امام‌ حسين ‌(ع) هم ‌به ‌عنوان ‌اين ‌كه ‌يكي ‌از بهترين‌ اعمال ‌است‌، در روايات ‌زيادي ‌آمده‌ كه‌ اين‌ عمل ‌با اخلاص ‌صورت ‌بگيرد.‌اين ‌همه ‌ثواب‌ در زيارت ‌آن‌ حضرت ‌نيست‌، مگر براي‌ كسي‌ كه ‌زيارت‌ آن‌ حضرت ‌بيايد و هيچ‌ غرض‌ و هدف ‌ديگري‌ نداشته‌ باشد و براي ‌خودنمايي ‌و ...نباشد. فقط‌ خالصاً لوجه‌ الله باشد. با حالت ‌خشوع‌ و خضوع ‌باشد، با حالتي ‌باشد كه ‌در آن‌ حال ‌كه ‌انسان‌ مشغول‌ زيارت‌ است‌، يك ‌سجده ‌خاشعانه ‌بزند و بعد برود در وادي‌ درد دل ‌كردن‌ با امام. با يك ‌حالت‌ مخصوص‌،
آن‌گونه‌ كه ‌مرحوم ‌علامه‌ اميني ‌زيارت‌ مي‌كرد كه‌ مي‌گويد زماني‌ كه ‌ايشان ‌در حرم ‌اميرالمؤمنين‌ (ع) مشغول ‌زيارت‌ بود، هيچ‌ چيز را احساس‌ نمي‌كرد و هيچ ‌سخني‌ را نمي‌شنيد.
امام‌ صادق‌ (ع) مي‌فرمايد: وقتي ‌روز قيامت‌ مي‌شود، منادي‌ ندا مي‌كند كه ‌زوار حسين ‌بن‌ علي‌ كجا هستند؟ عده‌اي ‌از مردم‌ به‌ پا مي‌خيزند كه ‌از شمارش‌آنها ديگران‌ غير از خدا عاجزند، به‌ آنها گفته‌ مي‌شود هدف‌ شما از زيارت ‌امام‌ حسين ‌(ع) چه ‌بود؟ مي‌گويند: به‌ خاطر محبت ‌پيامبر و علي‌ و فاطمه‌ و رحمت‌ خدا. به‌ آنها گفته‌ مي‌شود اين‌ها پيامبر و علي‌ و فاطمه ‌و حسن ‌و حسين ‌هستند، پس‌ به ‌آنها ملحق ‌شويد. شما در درجه ‌آنها با آنها هستيد. به ‌آنها گفته ‌مي‌شود برويد زير پرچم ‌رسول ‌خدا قرار بگيريد. آنها مي‌آيند در سايه ‌آن‌ پرچم‌ قرار مي‌گيرند در حالي ‌كه ‌در دست‌ علي‌است‌. اين ‌در حالي ‌است ‌كه ‌خدا به ‌وجود اين‌ زائرين ‌به ‌حاملين‌ عرش‌ خود و ملائكه ‌مقربين‌ خود مباهات ‌مي‌كند و به‌آنها مي‌گويد: آيا نمي‌بيند زوار قبر حسين ‌(ع) را در حالي‌كه‌با اشتياق‌ به ‌زيارتش ‌آمده ‌بودند. (2)
براي وقوف و اطلاع بيشتراز آداب زيارت امام حسين (ع) رجوع كنيد به كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي در بخش آداب زيارت امام حسين (ع) و در اين جا به طور مختصر و فهرست‌وار آداب زيارت را متذكر مي‌شوم:
سه روز روزه گرفتن قبل از اين كه از خانه خارج شود، آن حضرت را محزون و غمناك و ژوليده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه زيارت كند. چون امام با اين حالات به شهادت رسيده‌اند، تواضع و خشوع و فروتني و راه رفتن مانند عبد ذليل و تكبر نداشتن سواره نسبت به پياده‌ها. كمك كردن و اهتمام كردن به حاجات زائراني كه در بين راه وامانده و خسته شده‌اند و كمك به زائران ناتوان. مصابت نيكو با رفيقان- كم سخن گفتن مگر در خير- ذكر و ياد خدا - و دوري از حرام‌ها و مواظبت بر نگاه- نماز و صلوات بسيار- احسان به برادر مؤمن- خرجي دادن به كساني كه خرجي آنها تمام شده. خواندن نماز واجب و مستحب در حائر شريف امام، عمده اعمال در روضه مطهره حضرت دعا است و دعا تحت قبه و گنبد حضرت مستجاب است، صلوات فرستادن بر حضرت حسين عليه السلام، دعا كردن براي مظلومين، سكوت مگر در تكلم كردن در امور خير يعني در حرم صحبت زياد و بلند نكردن، تبرك به قبر و ضريح مطهر حضرت.
ان شاء ا... در زيارت حال خوشي داشته باشيد و ما را نيز از دعاي خيرتان محروم نكنيد.

پی‌نوشت‌ها:
1. الشیخ الصدوق، من لا یحضره الفقیه، الناشر، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، سنه النشر 1413 ه ق ، ج2، ص 581.
2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج 98، ص 21.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام، آیا خطبه غدیر بطور کامل در هیچ یک از منابع اهل سنت و یا تواریخ اهل سنت آمده است؟ (تاکید می کنم بطور کامل) اگر آری اسم آنها را بیان فرمایید. ممنون از لطف شما.

با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
غدیر و خطبه غدیر از صدر اسلام با توجه به جریان سقیفه و غصب خلافت توسط خلفا، مورد بی توجهی و بی عنایتی، بلکه کتمان و انکار اهل سنت قرار گرفته، انتظار ثبت دقیق و کامل آن در کتب اهل سنت، انتظار به جایی نیست و برآورده نخواهد شد. البته با توجه به همه انکارها و پرده پوشی ها نتوانسته اند اصل این خطبه و نکته مهم و کلیدی آن را که مربوط به نصب امام علی به جانشینی است، انکار کنند. در غالب منابع اهل سنت اصل واقعه و نکته کلیدی آن ثبت شده است.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ اَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ

دعای عرفه امام حسین علیه السلام که آمده: _چگونه از چیزی که در وجودش به تو نیازمند است به تو استدلال میتوان کرد؟آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای غیر تو نیست تا آشکار کننده تو باشد؟...... لطف میکنید منظور این عبارات که نوشتم رو در این دعا توضیح بدید

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
امام حسین سلام الله علیه در دعای پر معرفت عرفه ( و به تعبیر بهتر مناجات عرفه) همان طور که از نامش پیدا است، از مضامین بسیار بلند معنوی بهره گرفته اند که این مضامین از طرفی نشان دهنده اوج عشق و عرفان حضرت نسبت به خدای متعال و از طرفی نشان دهنده موج عشق در دل طوفانی عاشق نسبت به معشوق خود است.
مناجاتی کم نظیر که درس های معرفتی فراوان دارد.
حضرت در جملاتی نغز و عارفانه فرمود: "كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ اَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ مَتى غِبْتَ حَتّى تَحْتاجَ اِلى دَليلٍ يَدُلُّ عَليْكَ وَمَتى بَعُدْتَ حَتّى تَكُونَ الاْ ثارُ هِىَ الَّتى تُوصِلُ اِلَيْكَ ؛(1)
چـگـونـه استدلال شود بر وجود تو به چيزى كه خود آن موجود، در هستي اش نيازمند بـه تـو اسـت. و آيـا اسـاساً براى ما سواى تو (غیر تو ) ظهورى هست كه در تو نباشد تا آن؛ وسيله ظهور تو گـردد؟ تـو کى پـنـهان شده اى تا محتاج به دليلى باشيم كه به تو راهنمایى كند و چه وقت دور مانده اى تا آثار تو، ما را به تو واصل گرداند".
قبل از آن که به چند تفسیر کوتاه از بعضی بزرگان در توصیف این جملات، خصوصا جمله اول که اگر معلوم شود جملات بعدی نیز نیاز به تفصیل ندارد، توضیح کوتاهی ارائه می شود.
"كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ "؛
این جمله بیان می کند که برای وصول به درگاه الهی و رسیدن به محضرش باید از خودش به خودش استدلال کرد آن طور که آیه قرآن به آن اشاره می کند "سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهيدٌ" (2) یعنی: به زودى نشانه ‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى ‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است، آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟!
مطابقت این مناجات عرفانی با آیه شریفه مطابقتی به جا و مستدل است و حکما و فلاسفه ای چون ابن سینا در تبیین برهان "صدیقین" و اثبات خدا از این آیه شریفه، بهترین استفاده را برده اند.
مقصود امام این است که نمی توان هیچ موجودی را دلیل و واسطه شناختش کرد، زیرا که همه موجودات به نوعی وابسته و محتاج او هستند و موجودی که خود وابسته به ذات اقدس حق باشد؛ نمی تواند راهنمای ما به سوی او شود.
فقیر چه شناختی از غنی دارد! فقیر فقط از فقرش اطلاع دارد و سپس به نیازیش می اندیشد و به احتیاجش وابسته است و بس، او هر چه تلاش کند فقط برای رفع نیازش که هرگز کاملا رفع نمی شود،قدم برمی دارد، پس او نمی تواند راهنمای من برای ورود به درگاه تو باشد زیرا که خود علاوه بر احتیاج، در مسیر جستجوی تست.
ای خدای بزرگ، هر کجا را که می بینم، سایه ای از تو در آن جاست! به کدام موجود بر تو استدلال کنم که در هستی اش به تو وابسته نباشد! همه به تو محتاج اند پس مرا بی هیچ واسطه ای به خودت برسان، من به تو محتاجم، آن موجود چه چیزی بیشتر از تو دارد ای خدای بزرگ " و آیا اساسا براى ما سواى تو (غیر تو ) ظهورى هست كه در تو نباشد تا آن؛ وسيله ظهور تو گـردد؟"
امام در این جا فرمود که آیا در پهنه هستی چیزی غیر از تو ظاهر نیست و غیر از تو ظهوری وجود دارد که بخواهد در مقابل تو عرضه اندام کند و تو را نمایان کند و به ما بشناساند! نه، هرگز؛ هیچ موجودی وجودی ندارد که بخواهد از تو چیزی به من نشان دهد و هیچ چیز یارای هماوردی تو را ندارد. ماسوای تو همه از تو و مربوط به تست " تـو کى پـنـهان شده اى تا محتاج به دليلى باشيم كه به تو راهنمایى كند و چه وقت دور مانده اى تا آثار تو، ما را به تو واصل گرداند" حضرت می فرماید تو هیچ گاه از دیده ها و متن هستی پنهان نمی شوی تا که برای یافتنت محتاج راهنما و دلیلی باشیم و هیچ گاه غایب نمی شوی تا تو را از مسیر آثارت بیابیم! چه چیزی از تو آشکارا تر می توان یافت! "فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليمٌ" (3) یعنی: به هر سو رو كنيد، خدا آنجا است! خداوند بى‏نياز و داناست.
به هر حال این بحث می تواند هم ریشه ای عرفانی و هم فلسفی و کلامی داشته باشد که متاسفانه این جا، مجال بحث اش نیست.
اینک به خلاصه نظر بعضی از بزرگان در توضیح این جمله پر معنا اشاره می کنیم:
1. "شخص با بصيرت را شبهه نيست كه هر چه در عالم داراى ذاتى است غير وجود، در وجود محتاج به غير است و آنچه محتاج به غير نيست، ذات مقدس حق متعال است كه همان محض حيات حقيقى و نور صرف است و چون عين نور و حيات است، محال است كه حيات از غير گيرد؛ چه، هر معلولى احتياجش به علت در حيات و وجود است و ذات مقدس خداوندى كه عين حيات است، معلول علّتى نخواهد بود و هر چه هست، هستى وى به داد خداوند است كه هستى حقيقى منحصر به ذات اوست و در غير آن ذات متعال بالعرض و المجاز است؛.....پس ذات منزه خداوند مبدأ تمام‏ وجودات و موجودات است. (4)
دلى كز معرفت نور صفا ديد ز هر چيزى كه ديد اوّل خدا ديد
با صد هزار جلوه برون آمدى كه من، با صد هزار ديده تماشا كنم تو را (5)
2.فیض کاشانی در توضیح جملات حضرت نوشته است:
أشرف الدلائل و أوثقها و أسرعها في الوصول و أغناها عن ملاحظة الأغيار هو طريقة الصدّيقين، الذين يستشهدون بالحق على كل شي‏ء؛ لا بغيره عليه .................(6)
یعنی: بالاترین، محکم ترین، سریع ترین و بی نیاز ترین ( همان جمله ای که حضرت بدان اشاره کرد) راهی است که بدون ملاحظه و وساطت اغیار و بیگانگان، برای رسیدن به خدای متعال به کار می رود و این همان راهی است که صدیقین پیمودند و می پیمایند که هر چه موجود در نظام هستی را می بینند جمال خدا را در آن می بینند...... ........... هنگامی که از رسول گرامی اسلام صلوات الله سوال شد که به چه چیزی به خدا شناخت پیدا کردی که رسول خدا صلوات الله علیه فرمود از خود خدا موجودات را شناختم و مولای متقیان نیز فرمود خدا را از طریق خودش بشناسید یعنی با خودش بشناسید تصدیق کننده همان آیه شریفه و محل تمسّک صدیقین است.
3. قاضی سعید قمی در شرح توحید شیخ صدوق نیز توضیحاتی راجع به این مضامین داده اند بدین شکل:"كيف يستدلّ عليك بما هو في وجوده مفتقر أليك؟! أ لغيرك من الظّهور ما ليس لك حتّى يكون هو المظهر لك؟! فهؤلاء لم يروا في الوجود الّا اللّه، و ما رأوا شيئا الّا و رأوا اللّه قبله......(7)
اولیاء الهی در پهنه و عرصه وجود جز خدا را مشاهده نمی کنند و هیچ چیزی را نمی بینند جز آن که خدای متعال را قبل از آن می بینند .............
در پایان این نکته را باید بیان کنیم که آن چه سالار شهیدان در مناجات خود از خدا می طلبید آن بود که از خودش به خودش برسد و این عالی ترین راه معرفتی است و فقط انسان هایی خاص آن را شناخته و می پیمایند، با این حال چون عامه مردم توان پایین تری نسبت به درک مبدأ هستی (خدای متعال) دارند، از این رو خدای متعال آنان را به مطالعه و نظر به آثارش دعوت می کند و جهان هستی را با این نظم شگفت و وجود موجودات عجیب و غریب، چون تابلویی پند آموز در جلوی چشمان جستجوگران توحید قرار می دهد و آنان که در این مسیر، به حق گام بر می دارند؛ می توانند از آن همه نقش در تابلو هستی، ترسیمی جدا که فقط رسم خدا است را ببینند! آری موجودی که خود محتاج خالق و نیازمند به اوست می تواند از آن چه در خود دارد، آیینه نمایش حق شود آن گونه که خدای متعال در قرآن، توجه انسان ها را متوجه بعضی از آثار عجیبش در همین کره خاکی نموده است.
خدای متعال فرمود:
"أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذي تَشْرَبُونَ" (8) آيا به آبى كه مى‏نوشيد انديشيده‏ايد؟!
و یا "أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ" (9) آيا آنان به شتر نمى‏ نگرند كه چگونه آفريده شده است؟
نگاه عارفانه به آثار شگفت هستی که فقط به دو نمونه آن اشاره کردیم بی هیچ استدلالی ما را به منشأ آفرینش رهنمون می کند، زیرا اثر بدون نیاز به واسطه و دلیلی دلالت بر موثر دارد.
پی نوشت ها:
1. مفاتیح الجنان دعای عرفه.
2. سوره فصلت، آیه 53 .
3. سوره بقره آیه 115.
4. آشتیانی میرزا احمد، بيست رساله، (با تحقیق رضا استادی) قم انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول سال 1383 شمسی ص 122.
5. همان .
6. فیض کاشانی محسن، أنوار الحكمة، قم انتشارات بیدار، سال 1425 قمری، چاپ اول، ص 27.
7. قاضی سعید قمی شرح توحيد الصدوق، (تصحيح و تعليق از نجفقلى حبيبى) تهران انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سال 1415 قمری، چاپ اول، ج‏1، ص 174.
8. سوره واقعه، آیه 68 .
9. سوره غاشیه، آیه 17 .

تکه کردن و تراشیدن سنگ شرف شمس در ابعاد کوچک اشکال دارد؟ از خاصیت آن کم می کند؟

پاسخ:
اگر منظورتان این است که شرف الشمس که بر روی سنگی حک شده و تراشیده شده او را تکه تکه کنید و به ابعاد کوچک در بیاورید خاصیت آن پس از تکه تکه شدن مثل اول نخواهد بود و شاید بی خاصیت باشد و اگر منظورتان چیز دیگری است، در نامه بعدی روشن تر بنویسید تا پاسخ داده شود. برای آشنائی بیشتر می توانید به این منابع مراجعه کنید .
1 ) ریحانه الادب، ج7، ص 23، مدرسی .
2 ) هزار و یک کلمه ،‌ ج3 ، ص 371 ، کلمه 343 ، علامه حسن زاده آملی .
3 ) هزار و یک نکته ، ‌ج2 ، ص 796 ، نکته 977 .
4 ) تفسیر قرآن ، شهید مصطفی خمینی .
5 ) مفاتیح المغالیق ، محمود دهدار عیانی.

صفحه‌ها